تبیین مشارکت شهروندان کاشانی در امر نیکوکاری

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۹ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به: ناوبری، جستجو

علی محمودزاده مرقی [۱]

چکیده

ارزشها ی اخلاقی- اجتماعی، متشکل از قواعد و عناصر ی اند که انسان ها با کاربست آن‌ها در زندگی اجتماعی، رفتار خود را نسبت به دیگران تنظیم می کنند. کنشگران نظام اجتماعی با فراگیر ی این عناصر و مولفه ها و همچنین درونی کردن و اشاعه آن‌ها، بقای ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را تضمین می کنند. در این میان، یکی ا ز مهمترین ارزشها ی اخلاقی - اجتماعی، نیکوکار ی است که در نوشتار حاضر به دلیل اهمیت و ضرورت آن در جامعه، با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به تبیین علی و پیامد ی(اثرپذیر ی و اثرگذار ی) این صفت حسنه پرداخته شده است. جامعه آمار ی پژوهش شهر کاشان و 353 نفر از افراد بالا ی 15 سال به شیوه نمونه گیر ی خوشه ا ی در معرض انتخاب قرار گرفته اند.

یافته ها ی تحقیق بیانگر این است که میانگین نیکوکار ی در بین شهروندان، بالاتر از حد متوسط (09/3 از 4) بوده و آن با متغیرهایی چون مشارکت اجتماعی (r=0/40)، عدالت گرایی (r=0/20) و شبکه اجتماعی (r=0/25) رابطه مستقیم و مثبت دارد. از سو ی دیگر، با افزایش صفت نیکوکار ی درجامعه، شاهد بروز و ظهور هیجانات و احساسات خوشایند به ویژه احساس شاد ی و نشاط در بین شهروندان می-باشیم(r=0/19). همچنین مدل رگرسیون در تحقیق حاضر نشان می دهد، متغییرها ی مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و عدالت گرایی حدوداً 19 درصد از واریانس صفت نیکوکار ی را تبیین می کنند، به طوریکه متغیر مشارکت اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین نیکوکار ی دارد.(بتا 34/0).

واژگان کلیدی

نیکوکار ی، مشارکت اجتماعی، عدالت گرایی، شبکه اجتماعی، نشاط اجتماعی

طرح مسئله

هر گروهی براي ماندن و بودن خود نیازمند ایجاد مجموعه اي از عقاید، ارزش‌ ها و قواعد است که به آن فرهنگ گفته می‌شود(شارون 137: 1388). پارسونز [۲] فرهنگ را نظام الگودار و سامان‌مندي از نمادها می داند که اهداف جهت‌گیری کنش‌ گران، جنبه هاي ملکه ذهن شده نظام شخصیتی و الگوهاي نهادمند نظام اجتماعی را در برمی‌گیرد (ریتزر 139: 1386).

لید کلوکهان [۳] فرهنگ‌ها را طرح واره هایی براي زندگی کردن می داند که در جریان تاریخ شکل می گیرند؛ وي فرهنگ را متشکل از اجزاي متفاوت می داند.

به اعتقاد کلوکهان، فرهنگ پویا و سازمان‌یافته است و همچنین وسیله اي است که افراد، توسط آن خود را بازندگی اجتماعی تطبیق می دهند و بیان خلاق را فرامی‌گیرند(بلینگتون [۴] و همکاران 34: 1380-33).


هر نظام فرهنگی بر مبناي ارزش‌ها و هنجارهاي خود، عناصر و مؤلفه‌هایی را مورد تأکید و ترویج قرار می‌دهد. کنش‌ گران نظام اجتماعی با فراگیري این عناصر و مؤلفه‌ها و درونی کردن آن‌ها، بقاي اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را تضمین می‌کنند.

به اعتقاد کاردینر [۵] ، با هر نظام اجتماعی – فرهنگی یک «شخصیت پایه» متناظر است. بر این مبنا می‌توان بیان کرد که «من(شخصیت) یک رسوب فرهنگی است» (بودون و بوریکو [۶] ،513:1385).

به اعتقاد پارسونز نظام فرهنگی به افراد جامعه، در جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر کمک می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با یکدیگر رابطه پویا و معناداري داشته باشند(اسمیت 52:1387).

دامنه روابط هر کنش‌گري را می‌توان در رابطه او با خالق خود، همنوعان خود و محیط اجتماعی و فرهنگی اطراف او خلاصه نمود. نحوه تعامل انسان در هر یک از این حوزه ها و میزان تأثیر حوزه هاي فوق در یکدیگر، در بهبود زندگی او نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

در این میان، نحوه تعامل انسان باهمنوعان و محیط اطراف نیز بسیار موردتوجه است(کلانتری 5:1390). درواقع نظام فرهنگی با تأکید بر مؤلفه‌های ارزشی نظیر؛ همیاري، احترام گذاري به دیگري، صداقت، درستکاري و مواردي از این قبیل که به‌عنوان رفتارهاي اجتماعی مطلوب نام‌برده می شوند، زمینه انجام تعامل میان کنش‌گران ‌را تسهیل می‌کند.

رفتار اجتماعی مطلوب در سطح فردي و مسئولیت مشترك در سطح اجتماعی باارزش همدردي و کمک به دیگران ارتباط نزدیکی دارند. این دو زمینه از مدت ها قبل موردتوجه برخی دانشمندان نیز قرارگرفته اند. مثلاً آدام اسمیت، کتابی درباره نظریه احساسات اخلاقی نوشته است که در آن به موضوعاتی مانند جرم و گناه، عدالت، فضیلت و مقررات اجتماعی و مسائل دیگري ازاین‌دست پرداخته است.

امیل دورکیم [۷] در کتاب خود «تقسیم‌کار در جامعه»، نظریه مسئولیت مشترك را پایه گذاري کرده است. همچنین دست‌کم دو مورد از ایده آل‌های اعلامیه حقوق بشر در خلال انقلاب کبیر فرانسه (برابري و برادری) مستقیماً به رفتارهاي اجتماعی مربوط مطلوب می‌شود(بیرهوف ، 16:1387-15). [۸] به عبارتی، برخی از کارهایی که انسان انجام می‌دهد نه به‌منظور سودي از آن‌ها و یا دفع زیانی به‌وسیله آن‌ها، بلکه صرفاً تحت تأثیر یک سلسله از عواطف اخلاقی انجام می‌دهد که می‌توان از آن به‌عنوان خیر اخلاقی نام برد(مطهری؛19:1385). و در کل رفتارهاي اجتماعی مطلوب نظیر نوع‌دوستی، نیکوکاري و کمک به دیگران در این قالب، یعنی خیر اخلاقی موردبحث و بررسی قرارگرفته و از آن‌ها به‌عنوان رفتارهای جامعه گرا یاد می شود(کلین و اسمتانا،837:1389).

به دلیل اهمیت اجتماعی آن صفات است که حتی انبیاي الهی، یکی از وظایف خود را ترویج رفتارهاي اجتماعی مطلوب دانسته اند. مثلاً پیامبر اکرم(صلی‌الله و علیه و آله) می فرمایند: براي مکارم اخلاق فرستاده‌شده است(شیخ طبرسی،333:1380).

یکی از شاخص هاي رفتار اجتماعی مطلوب، نیکوکاري (کمک به دیگران)است؛ در توضیح این صفت حسنه می‌توان گفت که نیازهاي مشترك اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی، انسان‌ها را آن‌چنان به یکدیگر پیوند می زند و زندگی را آن‌چنان وحدت می بخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار می‌دهد که در اتومبیل یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به‌سوی مقصدي درحرکت‌اند و همه باهم به منزل می رسند و یا همه باهم از رفتن می مانند و همه باهم دچار خطر می‌گردند و سرنوشت یگانه اي پیدا می‌کنند(مطهری،18:1388).

درواقع انسان موجودی اجتماعی است و به‌صورت گروهی زندگی می‌کند و «کمک کردن» وی که تعبیر به «نیکوکاری» می‌شود، تنها در صورت حضور او در جامعه مطرح می‌گردد(بیرهوف،71:1387).

به‌منظور افزایش رفتارهاي اجتماعی مطلوب نظیر نیکوکاري در میان شهروندان یک جامعه دو مسیر کلی می‌توان ترسیم کرد. نخست از طریق مطالعه رفتارهاي اجتماعی مطلوب و پیامدهاي آن و اشاعه آن از طریق مطالعه صورت گرفته در جامعه و دیگري از طریق شناخت علل تأثیرگذار بر رفتارهاي اجتماعی مطلوب؛ بر همین مبنا نوشتار حاضر به‌نوعی هر دو رویکرد بررسی نیکوکاري به‌عنوان یکی از رفتارهاي اجتماعی مطلوب و پیامد آن و دیگري بررسی علل اجتماعی تأثیرگذار بر نیکوکاری و همچنین میزان تأثیر نیکوکاري بر احساس نشاط و شادي را مدنظر قرار داده است؛ پس می‌توان به این سؤال که «چه مواردی می‌تواند در توسعه و گسترش عمل نیکوکاری در جامعه مؤثر باشد و برای اشاعه این امر چه‌کارهایی می‌توان انجام داد» به‌عنوان مسئله اصلی و بنیادی این پژوهش اشاره کرد.

ادبیات نظري

همۀ افراد جامعه ارزش‌های مشترك را از طریق فرایند جامعه پذیري به‌صورت کم وبیش متفاوتی درونی می‌کنند (بودون و بوریکو،515:1385).

یکی از ارزش‌های مشترك کمک به دیگران و نیکوکاري است. رفتار مسئولانه و هدفمند در مورد کمک کردن، مفهومی است که فقط در مورد انسان مصداق دارد و درباره جانداران دیگر صدق نمی‌کند (هینده ،2001 به نقل از بیرهوف 70:1387). [۹] حتی بر همین مبنا انسان را «حیوان اخلاقی [۱۰] » نامیده‌اند (سلزام ،25:1387). [۱۱] رفتارهای اجتماعی مطلوب به‌طور عام و نیکوکاري و کمک به دیگران به‌طور خاص در قالب دیدگاه‌هاي مختلفی قابل‌طرح و بررسی است. از یک‌سو می‌توان بیان کرد که نیکوکاري مؤلفه‌ای فرهنگی است و ریشه در نظام فرهنگی جامعه دارد و از سوي دیگر می‌توان بیان کرد که این مؤلفه فرهنگی تحت تأثیر نظام اجتماعی و شخصیتی کنش‌گران اجتماعی قرار دارد. بر این مبنا در ابتدا نیکوکاري به‌عنوان مؤلفه فرهنگی تأثیرگذار بر توسعه فرهنگی قابل‌طرح و بررسی است و سپس تأثیرگذاری متغیرهاي اجتماعی و فردي بر آن قابل‌تأمل است.

همچنین در این راستا می‌توان به تأثیری که نیکوکاري بر روان افراد می گذارد نیز اشاره کرد.

اگرچه نگرش مثبت یا منفی نسبت به موضوعی همانند خیرخواهی ممکن است توجه ما را به یک‌سوی آن معطوف گرداند و باعث گرایش و رفتار ما به تفسیرهای هماهنگ با نگرش شود(بونر و وانک، 242:1390)

اما محققان استدلال کرده اند که ارزش‌ها در تعیین اهمیت نگرش ها برای افراد، نقش اساسی ایفا می‌کند. چراکه ارزش‌ها ترکیبی از ایده ها و نگرش هاست که بها و مطلوبیت چیزی را در مقایسه با چیز دیگری نشان می‌دهد (حاجیلری، 39:1380).

سه عامل در تعیین اهمیت نگرش، نقش کلیدی دارد که عبارت‌اند از: نفع شخصی، همانندسازی اجتماعی و وابسته به ارزش بودن، به این معنا که هرقدر یک نگرش، پیوند نزدیک تری باارزش‌های فرد داشته باشد، اهمیت آن نگرش، برای فرد بیشتر خواهد بود بنابراین ارزش‌های حاکم بر جامعه می‌تواند در نوع و نگرش و رفتار اعضای جامعه نقش مهمی ایفا کند.

ارزش‌ها، تصاویر ذهنی هدایت گر کنش اجتماعی هستند که بعضی از این تصاویر ذهنی ازنظر اجتماعی مطلوب یا به‌اصطلاح خوب و بعضی دیگر به‌عنوان بد مشخص می شوند. درنتیجه ارزش‌ها دربردارنده عنصری از مطلوبیت و یک جزء اخلاقی است که اشکال متفاوت رفتار بشری را متمایز می سازد که انسان‌ها برای آن رفتارهای بهتر یا بدتر و پذیرفتنی و نپذیرفتنی تلاش می‌کنند. تی بی-باتومور می‌نویسد رفتار اجتماعی انسان به‌وسیله ارزش‌ها، نگرش ها و علایق، جهت داده می شود و درواقع ارزش یک راهنما برای کنش ارائه می‌دهد( باستانی، 19:1387).

رفتار اجتماعی مطلوب و نیکوکاری

واژه های «رفتار توأم با کمک‌رسانی»، «رفتار اجتماعی مطلوب» و «نوع‌دوستی» اغلب مترادف با یکدیگر به‌کاربرده می‌شوند.

درحالی‌که «کمک کردن» واژه گسترده اي است و شامل انواع حمایت هایی می‌شود که در رفتارهای متقابل افراد به چشم می خورد. مفهوم «رفتار اجتماعی مطلوب» محدودتر است و هدف آن بهبود شرایط دریافت‌کننده کمک است.

انگیزه کسی که مبادرت به چنین کاري می‌کند، انجام تعهدات حرفه اي نیست و دریافت کننده کمک نیز، یک سازمان نیست بلکه یک فرد می باشد.

واژه «نوع‌دوستی» به آن دسته از رفتارهای اجتماعی مطلوب اشاره دارد که دارای فشاری مضاعف است، به این معنی که انگیزه یاري دهنده، همدلی و خود را به‌جای دیگران گذاردن است (بیرهوف،23:1387).

از میان مفاهیم مطرح‌شده می‌توان گفت «نوع‌دوستی» به «نیکوکاری» نزدیک‌تر است. مشخصه نوع‌دوستی با تأکید بر نیازهای دیگران، توجه به بهبود وضع آن‌ها و یافتن راه‌حلی برای مشکلاتشان است. در دایرة‌المعارف وبستر [۱۲] ، نوع‌دوستی را «علاقه و گرایش متواضعانه و ناشی از عدم خودخواهی نسبت به رفاه دیگران و یا توجه کردن به آن» تعریف کرده اند. برخی از متفکرین اجتماعی رفتارهاي اجتماعی مطلوب نظیر نیکوکاري را در ذیل ارزش‌های یک جامعه قرار می-دهند.

آن‌ها بر این اعتقاد هستند که ارزش‌ها گونه اي از معیارهاي فرهنگی اند و بیانگر دسته اي از اهداف کلی می باشند که در حیات اجتماعی، مطلوب قلمداد می شوند .ارزش‌ها تدارک کننده مفهوم و مشروعیت نهایی براي قواعد و ضوابط رفتارهاي اجتماعی محسوب می‌شوند(محسنی،362:1379 به نقل از ربانی و شهابی،78:1389).

یکی از سؤالات عمده در میان اندیشمندان اجتماعی این است که آیا رفتارهاي اجتماعی مطلوب نتیجه یک انتخاب طبیعی است، یا اینکه متأثر از فرهنگ است (باتسون ،1983 و [۱۳] کمپبل [۱۴] 1975-1965 به نقل از بیرهوف 69:1387).

در پاسخ به سؤال فوق، می‌توان گفت که رفتار اجتماعی مطلوب و به عبارتی نیکوکاري در دو قالب زیست‌ شناختی و جامعه‌شناختی موردبررسی قرار می‌گیرد. در قالب زیست‌شناختی یک نگرش اساسی این است که رفتار توأم با کمک‌رسانی، احتمال دارد بر پایه انتخاب طبیعی استوار باشد که به‌وسیله توالی همانندسازي هدایت می گردد.

بهترین نمونه این امر کمک کردن اعضاي خانواده به یکدیگر است. مثلاً پدر و مادر از کودکان خود حمایت می‌کنند و ازنظر وقت و هزینه، سرمایه‌گذاری‌های زیادي در جهت رفاه آنان انجام می دهند. فرزندان ‌هم موقعی که والدینشان پیر می شوند از آن‌ها مراقبت و حمایت می‌کنند (مونتادا،اشمیت و دالبرت [۱۵] ،1991 به نقل از همان:70).

از سوی دیگر، نتایج مطالعات بیانگر این است که میزان انجام و تمایل به رفتارهاي اجتماعی مطلوب نظیر کمک به دیگران در میان فرهنگ‌های مختلف، متفاوت می باشد.

یکی از نخستین مطالعات انجام‌شده درزمینه تفاوت هاي فرهنگی در کمک رسانی در شهرهاي پاریس، آتن و بوستون [۱۶] صورت گرفته است. نتایج مطالعات نشانگر این است که در بوستون 85 درصد از افراد موردمطالعه، در پاریس 68درصد از افراد موردمطالعه، و در آتن تنها 12 درصد از افراد موردمطالعه حاضر به کمک‌رسانی به دیگری شده اند و یا تمایل به انجام رفتار اجتماعی مطلوب داشته‌اند (فلدمن،تریاندیس،واسیلیو و نازیاکو [۱۷] ،1968 به نقل از همان:73).

بر این مبنا می‌توان استدلال کرد که رفتارهای اجتماعی مطلوب بیشتر ریشه در نظام فرهنگی- اجتماعی جامعه دارند تا بنیان های زیستی؛ زیرا، اگر بنیان هاي زیستی تأثیرگذاری بیشتر داشتند میزان کمک‌رسانی به دیگران بر مبناي مناطق جغرافیایی گوناگون تفاوتی ایجاد نمی کرد. به‌عبارتی‌دیگر این نظام فرهنگی جامعه است که رفتارهاي اجتماعی مطلوب را مشخص و تبلیغ می‌کند نه جنبه هاي زیستی و وراثتی.

ساختار فرهنگی - اجتماعی و نیکوکاري

فرهنگ گرایان در تحلیل هایشان از نظام‌های اجتماعی، اهمیت زیادي به فرایند فرهنگ پذیری قائل‌اند که طی آن ارزش‌های بنیادي هر جامعه از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد (بودون و بوریکو،513:1385).

پارسونز فرهنگ را نیرویی می انگارد که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و به تعبیر دیگر، نظام اجتماعی را به همدیگر پیوند می‌دهد. فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنش‌گران است و شخصیت و نظام اجتماعی را باهم ترکیب می‌کند. بدین سان فرهنگ در نظام اجتماعی به‌صورت هنجارها و ارزش‌ها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنش‌گران می شود. نظام فرهنگی تنها بخشی از نظام‌های دیگر نیست، بلکه به‌صورت ذخیره دانش، نمادها و افکار، وجود جداگانه‌ای نیز براي خود دارد (ریتزر،138:1386).

ازنظر پارسونز نظام فرهنگی ادغام و اجتماعی شدن افراد در جامعه است و نظم اجتماعی حاصل فرایندهای اجتماعی هم یارانه و اجماع فرهنگی می باشد (محمدی اصل،123:1388 و اسمیت64:1387).

زمانی که مردم مطابق آنچه از آن‌ها انتظار می رود، رفتار می‌کنند این امر بیانگر این است که هنجارها و ارزش‌های جامعه(فرهنگ)در آنان درونی شده است. چنین وضعیتی را دورکیم «اخلاق» می‌نامد که تضمین‌کننده پایداری فرد و جامعه می باشد(بلینگتون و همکاران، 36:1380-35).


همواره باید توجه داشت که فرهنگ جامعه به‌صورت مجموعه هاي از عناصر منسجم و متکامل سازمان می‌یابد. در همین راستا روث بندیکث [۱۸] از الگوهاي فرهنگی [۱۹] نام می برد (بودون و بوریکو،514:1385). فرهنگ و به‌تبع آن الگوهاي فرهنگی به اعتقاد جامعه‌شناسان، نقشی مؤثر در توسعه و پیشرفت هر جامعه‌ای دارد و به عبارتی بنیان توسعه هر جامعه‌ای از فرهنگ منبعث می گردد.

یورگن هابرماس [۲۰] به‌عنوان سردمدار و مدافع نوگرایی بر این اعتقاد است که «توسعه فرهنگی» [۲۱] کلید و ابزار اصلی پیشرفت جوامع انسانی است. اهمیت توسعه فرهنگی به حدي است که برخی از محققان بر این باورند که توسعه فرهنگی مبناي هر نوع توسعه است، زیرا ازنظر آن‌ها، فرهنگ نحوه روابط اعضاي جامعه با محیط و مردم درون و بیرون فرهنگ و نحوه دریافت اطلاعات از محیط و تفسیر و درك آن‌را تعیین می‌کند.

به عبارتی می‌توان بیان کرد که فرهنگ مشخص می‌کند که افراد چگونه با محیط و مردم درون و بیرون یک جامعه ارتباط برقرار کنند و روابط خود را تنظیم و حفظ کنند (تری یاندیس،47:1378-44). بر این مبنا می‌توان گفت: توسعه فرهنگی یعنی فراهم آوردن شرایط و امکاناتی براي افراد جامعه تا به شاخص هاي رشد فرهنگی جامعه عمل بپوشانند. یعنی ارتقاء و اعتلاي زندگی فرهنگی و دستیابی به ارزش‌های متعالی فرهنگی(گنجی. الماسی،173:1391).


در رویکرد توسعه فرهنگی، داشتن انسان‌هاي پویا، شاداب، آگاه، متعهد، ارزش‌ گرا و انسانی به‌عنوان اهداف اصلی مطرح نظر قرار می گیرند و آن فرایندي است که طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی، قابلیت‌ها و باورهاي انسان‌ها شخصیت ویژه‌ای به خود می‌گیرد که حاصل آن کنار گذاشتن خرده‌فرهنگ‌های نامناسب توسعه اي است(حبیب پور و غفاری،86:1390).

در همین راستا اندیشمندان اجتماعی بر یادگیری و ترویج «رفتارهای اجتماعی مطلوب» در جامعه نظیر «نیکوکاری»و «کمک به دیگران» به‌عنوان یک مؤلفه فرهنگی تأثیرگذار در توسعه فرهنگی جامعه تأکیددارند. برخی از محققین نظیر باتسون [۲۲] (1983) و کمپل [۲۳] (1965-1975) اعتقاد بر این دارند که علاوه بر نقش فرهنگ در ایجاد رفتارهاي اجتماعی مطلوب، ویژگی‌هاي اجتماعی دیگر، نظیر میزان مشارکت افراد در جامعه، شبکه هاي ارتباطی و مواردي از این قبیل در ترویج رفتارهاي اجتماعی مطلوب در جامعه اثرگذار است(بیرهوف،69:1387).

نظریه نوع‌دوستی متقابل تریورز [۲۴] بر این مبناست که اگر رفتارهاي اجتماعی مطلوب از اصل عمل متقابل پیروي کند و اگر لطمه اي که درنتیجه کمک کردن به یاری‌دهنده وارد می‌شود، کمتر از منافعی باشد که متوجه دریافت‌کننده می شود، موافق و مطابق با اصل انتخاب طبیعی خواهد بود .به اعتقاد تریورز شبکه اجتماعی می‌تواند تأثیر زیادي بر همکاري و به عبارتیکلی‌تر رفتار اجتماعی مطلوب نظیر کمک به دیگران بگذارد(همان:72).

به عبارتی نوع‌دوستی و انجام رفتار اجتماعی مطلوب زمانی در جامعه گسترده می گردد که شرایط اجتماعی انجام آن مهیا باشد. منظور از شرایط اجتماعی به عبارتی میزان مشارکت اجتماعی کنش‌گران در جامعه و نیز ارتباطات اجتماعی آن‌ها با یکدیگر است.

از سوي دیگر عدالت‌گرایی کنش‌گران اجتماعی اثر قابل‌توجه به تمایل آن‌ها به انجام کارهاي خیر و به عبارتی رفتارهاي اجتماعی مطلوب دارد. به اعتقاد ولاند [۲۵] (1999) نوع‌دوستی به‌عنوان رفتار اجتماعی مطلوب زمانی در معناي واقعی در جامعه ایجاد می‌گردد و کنش‌گران به‌سوی انجام آن مبادرت می ورزند که جوامع اقدام به ایجاد و ارتقاي فضاي سرشار از همکاري بکنند و افراد ارتباطات اجتماعی خود با یکدیگر را گسترش بدهند(همان،70).

نیکوکاري از منظر اسلام

علاوه بر نظرات اندیشمندان حوزه علوم، در هر دین و آیینی مقدساتی وجود دارد که از سوي پیروان آن دین از اهمیت زیادي برخوردار است. بی توجهی در مطالعات علوم انسانی به آن‌ها می‌تواند مسیر فرهنگ پذیری نتایج عملی تحقیقات این رشته ها را مسدود سازد و افزون بر آن پیامدهای خسارت باری را حتی برای نهاد دانش و دانشیان به بار آورد(کلین و اسمتانا،34:1389).

در همین راستا به بیان اهمیت رفتارهای اجتماعی مطلوب نظیر کمک به دیگران و نیکوکاری از دیدگاه اسلام به‌عنوان مبنای فرهنگی اصل جامعه ایران اشاره می شود. کشور ایران دارای فرهنگی ایرانی و اسلامی است. روح و محتوای فرهنگ دین اسلام بر پایه «ارتباط، صمیمیت، تعاون، همدردی و عاطفه» استوار است (کلانتری،5:1390). خدمت به خلق، مقدمه ایمان، عبادت، عاقل شدن و مقدمه سایر ارزش‌های انسانی است (مطهري،267:1389).

درواقع بر مبناي فرهنگ اسلامی، اهتمام در کار مسلمانان و کمک به دیگران جهت برطرف کردن نیازهایشان از بهترین ویژگی‌هاي هر مؤمن و انسانی قلمداد می‌شود (احمدی بیرجندی،128:1383). محبت و خدمت کردن به مردم و درد مردم را داشتن، ازنظر اسلام، خود یک کمال، یک ارزش و یک نیکی است و جایگاه بسیار والایی دارد.

یکی از ارزش‌های بسیار مهم انسان که اسلام تأکید فراوانی روي آن دارد و واقعاً ارزشی انسانی است، خدمت‌گزار خلق خدا بودن است. خداوند درآیات متعددي به اهمیت نیکوکاري و رعایت انجام آن در بین انسان‌ها تأکید می‌کند.

در آیه 177 سوره بقره درباره تعاون و کمک دادن و خدمت کردن به یکدیگر می فرماید: «تنها اینکه روی‌های خود را براي عبادت به‌سوی مشرق و مغرب بگردانید نیکی نیست، لیکن نیکی [۲۶] آن است که در سایه آن انسان به خداي عالم و روز قیامت و فرشتگان آسمان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را درراه دوستی خدا به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به‌موقع خود وفا کند. ...» (همان،38:39).

در سیره پیامبر اکرم (صلی‌الله و علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز خیرخواهی و نیکوکاری به‌عنوان امري حسنه همواره موردتوجه بوده است و ایشان ‌همواره تلاش می‌کردند تا از طریق عمل به اصول اسلامی، دیگران را نیز ترغیب به آن اعمال خیر کنند.

در این راستا پیامبر اکرم (صلی‌الله و علیه و آله) می‌فرمایند: «عابدترین مردمان ‌کسی است که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم‌القلب و باصفا باشد»(شیخ کلینی2،163:1370).

همچنین ایشان تأکید می‌کنند: کسی که صبح کند و در پی قضاي حوائج مسلمانان نباشد؛ مسلمان نیست. کسی که در پی برآوردن حاجات مسلمانی قدم بردارد و سعی در برآوردن نیاز وي کند، ثواب حج براي او قرار می‌دهند (احمدی بیرجندی،129:1383-128).

پیامبر اسلام(صلی‌الله و علیه و آله) دربیانی دیگر می‌فرمایند: «هر کار نیکی صدقه است و آن‌که به کار خیري رهنمود می‌دهد همچون فاعل آن است و خدا کمک به بیچاره را دوست می‌دارد (جوادی آملی،528:1391).

برخی دیگر از توصیه ها و سخنان ارزشمند پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در ذیل اشاره می شود: پیامبر اکرم(صلی‌الله و علیه و آله): «نیکوکاری از مرگ بد جلوگیری می‌کند» (جوادی آملی،526:1391). «کمک یک‌روزه که کسی به برادر خود کند، بهتر از اعتکاف یک‌ماهه است» (نهج الفصاحه:حدیث1995). «بنده‌ای از بندگان خدا در اثر اینکه شاخه خاری را از سر راه مسلمین برداشت، اهل بهشت شد»(شیخ کلینی2،164:1370).

«از کفاره گناهان بزرگ است، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان»(حکمت24). «در دنیا جز برای دو کس خیر نیست: یکی گناهکاری که با توبه جبران کند و دیگر نیکوکاری که در کارهای نیکو شتاب ورزد»(حکمت94). «نیازمندی که به تو روی آورده است فرستاده خداست، کسی که از یاری او دریغ کند، از خدا دریغ کرده و آن‌کس که به او بخشش کند، به خدا بخشیده است»(حکمت304). «کار نیک را به‌جا آورید و آن‌را هر مقدار که باشد کوچک نشمارید، زیرا کوچک آن بزرگ و اندک آن فراوان است»(حکمت422).

«کسی که یکی از خواسته های برادر دینی خود را برآورد، خداوند عالم در روز قیامت صد هزار خواسته او را برمی‌آورد که نخستین آن‌ها بهشت و ازجمله این پاداش ها آن است که خویشان و آشنایان و برادران دینی او را نیز وارد بهشت کند»(شیخ کلینی2،193:1370).

هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد، خداوند متعال برای هر قدمی یک ثواب می‌نویسد و یک گناه از او کم می‌کند و یک درجه از بهشت به او می‌افزاید» (شیخ مفید،27:1390).

شیعیان ما را در سه چیز بیازمایید: در مواظبت بر اوقات نمازها، در نگهداری اسرارشان از دشمنان ما و در همدردی و کمک مالی به برادرانشان(میزان الحکمه،باب صفات الشیعه).

پیامدهای نیکوکاری

رفتار اجتماعی مطلوب به‌عنوان یک کنش اجتماعی، منجر به تسهیل ارتباط اجتماعی و افزایش انسجام اجتماعی [۲۷] میان کنش‌گران در فضاي جامعه می گردد. استحکام و پایداري جامعه می‌تواند از طریق آموزش، ترویج و افزایش رفتارهاي اجتماعی مطلوب، نظیر احسان و نیکوکاري حاصل گردد.

بسیاري از متفکران بر این باورند که بنیان این نوع رفتارها را باید در فرهنگ و به عبارتی در ارزش‌های دینی و هنجاری‌های جامعه جستجو کرد.

دورکیم به‌عنوان یکی از متفکران بزرگ جامعه‌شناسی بر این باور است که دین منشأ اصلی اصول اخلاقی و همبستگی اجتماعی است. وي بر این اعتقاد است که افراد جامعه با رعایت هنجارها و ارزش‌هایی که در دینشان تأکید شده است، انسجام و همبستگی در میان خود را افزایش می‌دهند(استونر [۲۸] ،84:1381).

دین و مذهب به‌واسطه کارکردهاي متعددي که دارد، می‌تواند بر شادي افراد مؤثر واقع شود .مثلاً مذهبی بودن می‌تواند به‌عنوان مانعی در مقابل فشار روانی عمل کند و آثار زیان‌بار آن‌را برطرف نماید که این موضوع درنهایت به ظهور احساسات و هیجانات مثبت منجر می‌شود.

الیسون [۲۹] (1991) با اتکا به داده هاي پژوهش خود، این نتیجه را اعلام کرد که یک ارتباط مستقیم و قابل‌توجه بین مذهبی خاص و شادي افراد وجود دارد. وي معتقد است افراد با گرایش و ایمان مذهبی قوي و سطح بالا، رضایت بیشتري از زندگی دارند و درنتیجه شادتر هستند. برواح [۳۰] نیز این نتیجه را تائید کرده و معتقد است هر چه بر دین‌داری افراد افزوده می شود، میزان شادي آنان نیز بالاتر می رود(برواح،423:2006-422).

با توجه به اینکه نوع‌دوستی و کمک به دیگران در همه ادیان، مورد تأکید قرارگرفته است برخی از محققان در سطح جزئی تر به تأثیر خیرخواهی به دیگران بر آرامش روانی و شادي پرداخته اند. هالر و هادلر بر این اعتقاد هستند که نوع‌دوستی و کمک به دیگران به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های دینی، باعث افزایش شادي در میان افراد جامعه می شود(هال و هادلر،178:2006).

نه‌تنها بررسی هاي جامعه شناختی بیانگر تأثیر کمک به دیگران و رفتار اجتماعی مطلوب بر انسجام اجتماعی و ایجاد شادکامی است، بلکه تأثیر احسان و نیکوکاري بر انسجام جامعه و احساس شادي نیز در میان مبانی اسلام، بزرگان دین و مبلغان آن تأکید شده است.

در باب پیامدهاي نیکوکاري در قرآن می‌توان به چند مورد اصلی اشاره کرد:

- کمک به دیگران منجر به برطرف شدن مشکلات انسان می گردد (آیه5 سوره لیل تا10 سوره لیل و آیه 30 سوره نحل).

-کمک به دیگران و نیکوکاري منجر به دفع بلا و خطر از انسان و فرد نیکوکار در دو دنیا می گردد (آیه89 سوره نمل).

- احسان به دیگري منجر به آمرزش گناهان فرد می گردد (آیات 12 سوره مائده و 11تا16 سوره بلد).

در کل، از دیدگاه اسلام انسان موجودي تک ساحتی نیست و علاوه بر بعد جسمانی داراي روح الهی است و شادي حقیقی، معرفتی است که از مراتب کمال بوده و توأم به بهجت و سرور نامتناهی است که از ثبات و پایداري برخوردار است.

به‌طوری‌که دستیابی به این نوع شادي ناشی از برخورداري از قواي عقلانی و وصول به نفس مطمئنه است. ازاین‌رو ازنظر اسلام اموري که در ایجاد شادي حقیقی نقش بسزایی دارند، برخوردار از صفات عالیه اي هستند که از لذت‌های نفس اَماره و نفس لوامه درمی‌گذرند و انسان را به‌نوعی اطمینان، رضامندي و پایداري رهنمون می سازند .

انسان در این مرحله به مقام عالیه وجود خویش، یعنی نفس مطمئنه راه‌یافته که ثمره آن، فرح و شادی توأم با انبساط خاطر، بهجت و سرور قلبی است و در این حالت مطابق آیه شریفه «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» شدت فرح و شادی حقیقی را خواهد چشید.

در این تحقیق به نیکوکاري به‌عنوان مفهومی اثرگذار در توسعه فرهنگی توجه شده است. در این راستا به تأثیر متغیرهاي جامعه‌شناختی نظیر مشارکت اجتماعی، شبکۀ روابط اجتماعی و عدالت اجتماعی بر نیکوکاري پرداخت‌شده است. بر این مبنا فرضیات تحقیق عبارت‌اند از:

•بین مشارکت اجتماعی و نیکوکاري رابطه وجود دارد.

•بین شبکه روابط اجتماعی و نیکوکاري رابطه وجود دارد.

•بین روحیه عدالت گرایی و نیکوکاري رابطه وجود دارد.

روش‌شناسی

روش پژوهش از نوع پیمایش است. ابزار مورداستفاده براي جمع آوري اطلاعات، پرسش نامه است که در ابتدا به‌صورت مقدماتی توزیع‌شده است و بعد از به دست آوردن اعتبار و روایی موردنظر در جامعۀ آماري توزیع گردیده است. جامعه آماري آن کلیه شهروندان 15 سال به بالاي شهر کاشان است و با توجه به فرمول کوکران، نمونه آماري 353 نفر از شهروندان در نظر گرفته‌شده است.

نوع نمونه‌گیری از نوع خوشه‌ای بوده است و بر مبناي نقشۀ شهري، شهر کاشان به (11) ناحیه تقسیم‌بندی شده است که بر این اساس هر ناحیه به چند محله و هر محله به چند خیابان یا کوچه تقسیم‌بندی شده است و درنهایت در کوچه هاي انتخابی پرسش‌نامه نهایی توزیع گردیده است.

اعتبار تحقیق از نوع محتوایی(صوری) است، بدین منظور مقیاس‌های ساخته‌شده در پژوهش در اختیار چندین متخصص به‌عنوان داوران، جهت ارزیابی قرارگرفته است و بر اساس نقدهاي صورت گرفته، پرسش‌نامه نهایی تنظیم‌شده است.

پایایی آن بر اساس ضریب آلفاي کرونباخ محاسبه‌شده است. در این راستا؛ پایایی متغیر نیکوکاري 64 درصد، متغیر مشارکت اجتماعی 81درصد، متغیر شبکه روابط اجتماعی 71 درصد، متغیر عدالت گرایی70 درصد، متغیر احساس شادي 72 درصد، به‌دست‌آمده است که به نظر مطلبند.

یافته ها

از مجموع پاسخگویان، 7/48 درصد زن و 3/51 در صد مرد، 2/15درصد دارای مدرک سیکل و کمتر، 7/37 درصد دارای مدرک دیپلم، 6/42 درصد دارای فوق‌دیپلم و لیسانس، 2/4 درصد دارای مدرک فوق‌لیسانس و بالاتر هستند.

همچنین 5/46 درصد مجرد و 5/53 درصد متأهل و حداقل سن افراد شرکت‌کننده در این پژوهش 15 سال و حداکثر سن آن‌ها 69 سال به صورتی که میانگین سنی پاسخگویان موردمطالعه 37/28 سال است. در جداول زیر به توصیف متغیرهای اصلی تحقیق پرداخته می‌شود.

1.توصیف نیکوکاری

با توجه به نتایج جدول فوق گویۀ «دوری کردن از هم‌کلامی با دیگران به خاطر دفع مسئولیت آن‌ها» با میانگین 37/2 دارای کمترین میانگین می باشد. گویه «به این بیت که می‌گوید: چو عضوی به درد آورد روزگار * دگر عضوها را نماند قرار، اعتقاددارم» با میانگین 57/3 و گویه «به این جمله که می‌گوید: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، اعتقاددارم» [۳۱] با میانگین 52/3 دارای بالاترین میانگین در میان گویه های مفهوم نیکوکاری می باشند. میانگین کل نیکوکاری شهروندان در شهر کاشان 09/3 در دامنه 1-4 است که بالاتر از حد متوسط است.

2.توصیف مشارکت اجتماعی

اصلی

با توجه به نتایج جدول فوق، گویه «شرکت در نماز جمعه» با میانگین 48/1 و همچنین گویه «حضور در کانون‌های فرهنگی و هنری» با میانگین 72/1 دارای کمترین میانگین می باشند.گویه «تمایل به برگزاری جشن عمومی در مکان‌های عمومی شهر» با میانگین 39/3، گویه «شرکت در مراسم‌های مذهبی و دیگر مناسبت‌ها منجر به ایجاد شادی افراد جامعه می گردد» با میانگین 31/3 و همچنین گویه «شرکت در نماز جماعت منجر به ایجاد همدلی در بین افراد جامعه می‌گردد و رفع مشکلات را تسهیل می‌گرداند» با میانگین 28/3 دارای بالاترین میانگین در میان گویه های مفهوم مشارکت اجتماعی می باشند. میانگین کل مشارکت اجتماعی شهروندان 59/2 در دامنه 4.1 ارزیابی می‌شود.

3. توصیف عدالت گرایی

اصلی

با توجه به نتایج جدول فوق گویه «در جامعه ما افراد برحسب لیاقت شان پیشرفت می‌کنند، نه برحسب داشتن امکانات » با میانگین 72/2 دارای کمترین میانگین و گویه«برای رسیدن به اهدافم حاضر نیستم دیگران را فدای خود کنم» با میانگین 43/3 دارای بیشترین میانگین در گویه های مفهوم عدالت گرایی می باشد. با توجه به جدول فوق میانگین عدالت گرایی شهروندان در شهر کاشان 13/3 در دامنه 4.1 است، که بالاتر از حد متوسط ارزیابی می گردد.

4.توصیف شبکه روابط اجتماعی

[[|اصلی|وسط]]

جدول4. توصیف گویه های مفهوم شبکه روابط اجتماعی جمله (خلاصه) موافقم تا حدی موافقم تا حدی مخالفم مخالفم میانگین احساس تنهایی کردن به علت نداشتن دوست و هم‌کلام 9/23 3/22 8/24 29 59/2 مهم بودن هم‌نشینی با دوستانم حداقل هفته ای یک مرتبه 41 5/33 5/14 6/10 05/3 هم‌کلاسی و هم‌صحبتی خیلی کم با اعضا خانواده 9/11 20 9/23 9/43 3 اهل به‌جا آوردن صله‌رحم نبودن و عدم رابطه با بستگان 10 1/18 5/26 2/45 07/3 کمک کردن بستگانم به من در هنگام مشکلات 3/22 41 6/20 5/15 7/2 عدم تمایل به رفتن به مهمانی به خانه همسایگان 9/23 1/28 2/23 5/24 49/2 عدم تمایل به داشتن رفت‌وآمد با همسایگان 8/35 6/42 2/14 8/6 08/3 عضو بودن در کانون‌ها منجر به تسهیل رفع مشکلات فردی 9/33 6/42 2/14 9 02/3 تمایل به برقراری رابطه دوستانه طولانی‌مدت با دیگران 9/82 3/10 2/4 6/2 74/3 تمایل به دیدار با دوستان،هفته ای دو مرتبه 8/24 8/26 3/11 1/37 39/2 تمایل به دیدار با اعضای خانواده، هفته ای بیش از دو مرتبه 6/71 4/18 8/4 2/5 56/3 تمایل به دیدار با بستگان، هفته ای دو مرتبه 8/14 6/32 7/18 9/33 28/2 تمایل زیاد به عضویت در کانون‌های محلی و منطقه ای 4/8 6/10 19 3/61 66/1 میانگین 81/2

جدول بالا نشان می‌دهد، گویه «تمایل زیاد به عضویت داشتن در کانون‌های محلی و منطقه ای» با میانگین 66/1 دارای کمترین میانگین و گویه «تمایل به داشتن روابط دوستانه طولانی‌مدت با دیگران» با میانگین 74/3 دارای بیشترین میانگین در گویه های مفهوم روابط اجتماعی می باشد.

با توجه به جدول فوق می‌توان بیان کرد که میانگین شبکه روابط اجتماعی شهروندان در شهر کاشان 81/2 در دامنه 4.1 ارزیابی می‌شود که بالاتر از حد متوسط است.

تحلیل داده‌ها

علاوه بر توصیف مفاهیم تحقیق در سطور قبل، در جداول زیر به تحلیل یافته ها پرداخته می شود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش در جدول زیر، بین نیکوکاري و سن رابطه معناداري وجود دارد و با افزایش سن، نیکوکاري هم افزایش می یابد. از سوي دیگر، بین نیکوکاري و میزان تحصیلات رابطه معناداري وجود ندارد. همچنین نتایج دیگر تحقیق نشان می‌دهد که نیکوکاري برحسب وضعیت تأهل و جنس متفاوت نیست و نظرات یکسانی بین آن‌ها وجود دارد.

اصلی
اصلی

نتایج جدول فوق بیانگر این است که بین متغیر وابسته تحقیق یعنی نیکوکاري و متغیرهاي مستقل تحقیق یعنی مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، عدالت اجتماعی و شادکامی رابطه معناداري وجود دارد. بدین معنا که با افزایش مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و روحیه عدالت‌خواهی در جامعه، میزان نیکوکاري پاسخگویان نیز افزایش می‌یابد.

اصلی

تحلیل رگرسیونی نشان می‌دهد، ضریب همبستگی چندمتغیري براي ترکیب خطی متغیرهاي مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و نیکوکاری شهروندان کاشانی برابر با 439/0 و ضریب تعیین 193/) است که با توجه به معناداري مدل تحقیق تائید می گردد.

همچنین بر مبناي مقدار ضریب تعیین، می‌توان گفت که 3/19 درصد واریانس میزان نیکوکاری شهروندان توسط متغیرهای مستقل قابل تبیین است. بر مبناي مقادیر ضرایب بتاي استانداردشده، می‌توان گفت که؛ متغیر مشارکت اجتماعی با ضریب بتای 34/0، مقدار تی 15/6 و معناداري 00/0 تأثیر قابل‌توجهی در پیش‌بینی کنندگی میزان نیکوکاري شهروندان کاشانی دارد.

متغیر عدالت اجتماعی با ضریب بتای09/0، مقدار تی 86/1 با توجه به معناداری 06/0 در پیش‌بینی کنندگی میزان نیکوکاری شهروندان کاشانی نقش چندان مؤثری ندارد، متغیر شبکه روابط اجتماعی نیز با ضریب بتاي 13/0، مقدار تی 57/2 و معناداری 01/0 نیز در پیش‌بینی‌کنندگی میزان نیکوکاری شهروندان کاشانی مؤثر می باشد.

نتیجه گیری

گستره ی پژوهش حاضر در دو حیطه ی علّی و پیامدي تعریف‌شده است. در بخش «علّی» به بررسی عوامل مؤثر بر نیکوکاری و در بخش «پیامدی» به مطالعه تأثیر نیکوکاري بر روح و روان (هیجانات خوشایند) افراد با در نظر گرفتن احساس نشاط و شادي حاصل از این عمل حسنه، پرداخته‌شده است.

نتایج بخش «علّی» بیانگر این است که اگرچه شبکه روابط اجتماعی و عدالت گرایی بر تمایل افراد به احسان و انجام کارهاي خیرخواهانه اثرگذار بوده اند، اما تأثیر مشارکت اجتماعی بیشتر است. بر این مبنا می‌توان استدلال کرد که حضور در جامعه عامل مهمی براي آگاه شدن از وضعیت دیگران است.

نتایج این تحقیق در راستاي نظرات دیگر اندیشمندان که بر مشارکت اجتماعی به‌عنوان عنصري مهم در توسعه اجتماعی و فرهنگی تأکیددارند هم سو می باشد. آتال بر این اعتقاد است که مشارکت مردم به یکی از مسائل مهم زمان حال تبدیل‌شده است. (وحیدا و نیازی،120:1383)که می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر توسعه اجتماعی و فرهنگی بگذارد، به‌طوری‌که می‌توان از آن به‌عنوان عاملی مؤثر جهت تسهیل توسعه اجتماعی نام برد.

فعالیت‌های اجتماعی و به عبارتی مشارکت اجتماعی منجر به آگاهی از مشکلات دیگران می گردد. لازمه انجام کارهاي خیرخواهانه، آگاهی یافتن از این امر است که بدانیم نیازمندانی در جامعه وجود دارند.

همچنین تأثیرگذاری مشارکت اجتماعی مؤید این نکته است که چرا دین اسلام به‌دفعات بر مضرات اجتماعی و فردي، گوشه گیري و انزوا، تأکید کرده است و در مقابل بر حضور فعال و مستمر در جامعه تأکید داشته است. در این زمینه پیامبر اسلام می فرمایند: «ای مردم! به اجتماع روی‌آورید و از جدایی بپرهیزید». امام باقر نیز می فرمایند: «گرد هم آیید و باهم گفتگو کنید که فرشتگان، شمارا احاطه می‌کنند. خدا رحمت کند هرکسی را که امر ما را زنده می‌کند» (جوادی آملی،278:1391-277).

در این راستا می‌توان بیان کرد که دستیابی به توسعه اجتماعی و فرهنگی نیازمند ترویج عناصر و مؤلفه‌های فرهنگی نظیر؛ خیرخواهی و نیکوکاری است. براي ترویج نیکوکاري باید از مؤلفه‌های مشارکت اجتماعی و شبکه ارتباطات اجتماعی بهره گرفت تا از این طریق توسعه فرهنگی و اجتماعی فراهم گردد. در راستاي این نتیجه تحقیق، مک کله لند [۳۲] نیز علاقه به خیرخواهی و سعادت دیگران را همانند احساس «نیاز به موفقیت [۳۳] » امری ضروری برای توسعه و نوسازی می‌داند (محسن تبریزی،طباطبایی و مرجانی،153:1385).

بنابراین با توجه به اینکه نیکوکاري یکی از مؤلفه‌های ارزشی نظام فرهنگی است، ترویج آن در جامعه به‌منزله ایجاد فضایی براي توسعه فرهنگی است. از سوي دیگر با افزایش نیکوکاري و ترویج آن به‌عنوان یک رفتار اجتماعی مطلوب، زمینه توسعۀ اجتماعی نیز فراهم می گردد.


نتایج پیامدي پژوهش حاضر نیز مؤید ادبیات نظري تحقیق، چه ازنظر جامعه‌شناختی و چه از منظر تعالیم اسلامی است. مطابق آیات و روایات اسلامی، نیکوکاري یکی از اعمال مؤکد در دین اسلام می باشد. به‌طوری‌که آیات و روایات زیادي درباره اهمیت اجتماعی و به عبارتی اثرگذاري مادي و معنوي آن شده است.

با توجه به اینکه نیکوکاري یکی از مؤلفه‌های ارزشی دین اسلام می باشد، نتایج این تحقیق، نتایج تحقیقات الیسون (1991) و برواح(2006) که انجام اعمال دینی منجر به افزایش احساس شادمانی می گردد،

را به‌طور غیرمستقیم تائید می‌کند. همچنین بر این مبنا می‌توان نتیجه گرفت که افزایش نیکوکاري در جامعه منجر به افزایش احساس رضایت از زندگی می‌گردد و به‌تبع آن با افزایش رضایت از زندگی و احساس شادي افراد جامعه، کیفیت زندگی افراد جامعه نیز افزایش می یابد.

نتایج این تحقیق، نتایج تحقیق هالر و هادلر(2006) که نوع‌دوستی و کمک به دیگران به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های دینی، باعث افزایش شادي در میان افراد جامعه می‌شود را نیز تائید می‌کند. مطابق نتایج تحقیقات صورت گرفته و از سوي دیگر مطابق آیات و روایات، انجام عمل نیکوکاري و احسان، منجر به ایجاد احساس شادي در روان افراد عمل‌کننده به نیکویی می گردد. همچنین این عمل منجر به افزایش امید به زندگی و رضایت اجتماعی دریافت‌ کنندگان نیکوکاري می گردد. درواقع نتایج تحقیق، آیات و روایات درزمینه تأثیر نیکوکاری بر مردم را تائید می‌کند.

در پایان می‌توان بیان کرد که نیکوکاري به‌عنوان یک رفتار اجتماعی مطلوب یکی از مؤلفه‌ها و عناصر مهم نظام فرهنگی هر جامعه اي است که در دین اسلام نیز به آن توجه زیادي شده است.

بر این مبنا، لزوم توجه و مطالعه آن قابل‌تأمل می باشد. هر جامعه اي براي تسهیل مسیر توسعه اجتماعی و فرهنگی خود باید عناصر و مؤلفه‌های تأثیرگذار خود را بیابد تا با تقویت آن در جامعه بتواند به اهداف مشخص نظام اجتماعی خود دست یابد. با توجه به نتایج تحقیقات می‌توان بیان کرد که بیان اثرگذاري و نتایج مثبت نیکوکاري در جامعه منجر به افزایش و ترویج این عمل در جامعه می‌گردد.

انسان‌ها با درك این نکته که نیکوکاري چه بازخوردي براي جامعه به‌طور عام و خودشان به‌طور خاص دارد، ترغیب به انجام این عمل می‌گردند. از سوي دیگر مسئولان‌هم با توجه به شناخت زمینه ها و عوامل اثرگذار بر گسترش و ترویج نیکوکاري، می توانند برنامه ریزي هاي مناسبی را بر مبناي این تحقیق به‌طور خاص و تحقیقات دیگر به‌طور عام، صورت دهند.

همچنین مدل رگرسیون در تحقیق حاضر نشان می‌دهد، متغیرهای مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و عدالت گرایی حدوداً 19 درصد از واریانس صفت نیکوکاري را تبیین می‌کنند، به‌طوری‌که متغیر مشارکت اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاري دارد.

پیشنهاد‌ها

با در نظر گرفتن اثرات مثبت امر نیکوکاری بر جامعه و افراد عضو آن و بررسی صورت گرفته ،در مورد عواملی که بر روی این امر تأثیرگذار بوده و با توجه به نتایج این پژوهش که نشان می‌دهد بیشترین تأثیر بر میزان نیکوکاری را مقوله مشارکت بر عهده دارد، لذا دو پیشنهاد کاربردی در این زمینه ارائه می گردد؛ اولین مورد اینکه مشارکت و حضور افراد به‌ویژه خیّرین در جامعه و آگاه شدن و مشاهده وضعیت دیگران به‌ویژه نیازمندان از نزدیک، نقش بسزایی در افزایش نیکوکاری در بین آن‌ها خواهد داشت.

مورد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که در جریان گذاشتن و مطلع کردن خیّرین از نتایج فعالیت‌ها و کمک‌های خیرخواهانه آن‌ها در کمک رسانی به نیازمندان و اقشار آسیب پذیر جامعه نیز نقش مهمی در اعتمادسازی، خرسندی و اطمینان آن‌ها به شبکه های نیکوکاری و استمرار کمک رسانی آن‌ها در جامعه خواهد داشت، مسئله‌ای که خیلی به آن توجه نشده و در اکثر مواقع بعد از کمک‌رسانی خیّرین، هیچ‌گونه اطلاع رسانی در این زمینه به آن‌ها داده نمی شود.

منابع

قرآن کریم، ترجمه مهدي الهی قمشه اي.

نهج الفصاحه،«قصار رسول اکرم(ص)»،ترجمه مرتضی فرید تنکابنی

نهج‌البلاغه«نامه ها و خطبه های امیرالمؤمنین(ع)»،ترجمه محمد دشتی

استونز، راب(1381) «متفکران بزرگ جامعه‌شناسی»، نشر مرکز، چاپ دوم، تهران.

اسمیت، فیلیپ(1387) «درآمدي بر نظریه فرهنگی، ترجمه حسن پویان»، نشر دفتر پژوهش‌های فرهنگی، چاپ دوم

باستانی، سوسن (1387) «جنسیت، فرهنگ، ارزش‌ها و نگرش ها»، نشر فرهنگ، هنر و ارتباطات

بلینگتون، روزاموند، استرابریج، شیلا، سایدز، لنور گرین و سیمونز، آنت فیتز(1380)« فرهنگ و جامعه، جامعه‌شناسی فرهنگ» ترجمه فریبا عذب دفتري، نشر قطره، چاپ اول

بودون، ریمون و بوریکو، فرانسوا (1385) «فرهنگ جامعه‌شناسی انتقادي»، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، نشر فرهنگ معاصر، چاپ دوم: تهران

بونر، جرد و وانک (1390) «نگرش و تغییر نگرش»، ترجمه جواد طهوریان، تهران، نشر رشد

بیرهوف، هانس ورنر (1387)« رفتارهاي اجتماعی مطلوب، تحلیل انواع رفتارهاي اجتماعی از دیدگاه روان‌شناسی اجتماعی»، ترجمه رضوان صدقی نژاد، نشر گل‌آذین، چاپ دوم، تهران.

تري یاندیس، هریس (1378) «فرهنگ و رفتار اجتماعی»، ترجمه نصرت فتی، تهران: انتشارات رسانش

جوادي آملی، عبدا... (1391) «مفاتیح الحیاه»، مرکز نشر اسراء، چاپ سی و هشتم: قم.

حاجیلری، عبدالرضا (1381) «کنکاشی در تغییر ارزش‌ها»، پژوهشکده فرهنگ و معارف.

حبیب پور، کرم و غفاری، غلامرضا (1390) «توسعه فرهنگی زنان (مطالعه موردی استان قم)»، زن در فرهنگ و هنر(پژوهش زنان) دوره3، شماره96:3-77.

ربانی، رسول و شهابی، سیامک (1389) «بررسی ارزش‌های اخلاقی جوانان شهري اصفهان، مطالعه و پژوهش‌های شهري و منطقه‌ای»، سال دوم، شماره پنجم،92.77.

ریتزر، جورج (1386)« نظریه هاي جامعه‌شناسی در دوران معاصر»، ترجمه محسن ثلاثی، نشر علمی، چاپ دوازدهم.

سلزام، هوارد (1387) «اخلاق و پیشرفت، ارزش‌های نوین در جهان انقلابی»، ترجمه مجید مددي، نشر ثالث، چاپ اول؛ تهران.

شارون، جوئل (1388)« ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی»، ترجمه منوچهر صبوري، نشر نی ،چاپ هفتم.

شیخ مفید، محمد بن نعمان (1390)« الاختصاص»، ترجمه حسین صابري، انتشارات علمی و فرهنگی

طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن (1380) «مجمع البیان فی تفسیرالقرآن»، ترجمه علی کرمی، جلد10، نشر فراهانی، چاپ اول

کلانتري، علی‌اکبر (1390) « اخلاق زندگی»، نشر دفتر معارف اسلامی، چاپ سوم.

کلین، ملانی و اسمتانا، جودیث2(1389) «رشد اخلاقی، کتاب راهنما»،ترجمه محمدرضا جهانگیرزاده، علیرضا شیخ شعاعی و سیدرحیم راستی تبار، نشر پژوهشگاه علم و فرهنگ اسلامی.

کلینی رازي، ابوجعفر محمد بن یعقوب (1370) « اصول کافی»، جلد دوم، ترجمه و شرح فارسی محمدباقر کمره اي، انتشارات اسوه، چاپ ششم

گنجی، محمد و الماسی، احسان (1391) «مطالعه وضعیت کیفیت فرهنگی و اجتماعی، شهروندان، مطالعه موردي شهر کاشان»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال هشتم، شماره27،194-169

محسنی، منوچهر (1379) «بررسی آگاهی‌ها، نگرش‌ها و رفتارهاي اجتماعی - فرهنگی در ایران»، دبیرخانه فرهنگ عمومی کشور.

محمدي اصل، عباس (1388) « نظریه هاي جامعه‌شناسی»، انتشارات جامعه‌شناسان، چاپ اول.

مطهری، مرتضی(1388) «جامعه و تاریخ»، انتشارات صدرا، چاپ بیست و دوم

مطهري، مرتضی (1385) «انسان در قرآن»، انتشارات صدرا، چاپ بیست و پنجم

مطهري، مرتضی (1389) «انسان کامل»، انتشارات صدرا، چاپ چهل و ششم

محسنی تبریزی، علیرضا، طباطبایی، محمود و مرجانی، سید هادی(1385) «نظریه های روان‌شناختی و رویکردهای تلفیقی مشارکت»، مجله سیاست داخلی،سال اول،شماره اول: 176-147

وحیدا،فریدون و نیازی،محسن(1383) «تاملی در مورد رابطه بین ساختار و مشارکت اجتماعی در شهر کاشان» ،نامه علوم اجتماعی،شماره145:23-117. Batson. C. D. (1983). “Sociobiology and the role of religion in promoting social behavior: An alternative view”. Journal of Personality and Psychology ,45,1380-1387

Borooah, V. K. (2006) “What makes people happy? Some evidence from Northern Ireland”. Journal of Happiness Studies, 7, 427-465.

Haller, H. & M. Halder (2006) "How Social Relations and Structures Can Produce Happiness and Unhappiness”, Social Indicators Research, 75: 169-216 Hinde,R. A. (2001). “Responsibility: A biological perspective”. in A. E. Auhagen &H. W. Bierhoff (Eds),Responsibility-the many faces of a social Phenomenon (pp. 23. 33). London: Routledge.

Feldman,R. E. (1968). “Response to compartriot and foreigner Who seek assistance”. Journal of personality and social Psychology,10,202.214. Montada,L. Schmitt,M. ,&Dalbert,C. (1991). “Prosocial commitments in the family : Situational,personality and systemic factors”. in L. Montada & H. W. Bierhoff(Eds.), ”Altruism in social systems”(pp. 177-203). Lewiston,NY: Hogrefe

لینک مقاله در سیویلیکا


پانویـس

  1. مدرس دانشگاه پیام نور – واحد کاشان Ali.sociology2015@gmail.com
  2. .T.Parsons
  3. .Lyd Kluckhohn
  4. .Bilingtone
  5. .Kardiner
  6. .R.Boudon & F.Bourricaud
  7. .E.Durkheim
  8. .Bierhoof
  9. .Hinde
  10. .Moral Animal
  11. .H.Selsam
  12. .Webster
  13. .Batson
  14. .Campbell
  15. .Montada,Schmidt & Dalbert
  16. . Paris,Athens And Boston
  17. .Triandis,Vassiliou,Nassiakou
  18. .R.Benedict
  19. .Pattern Of Culture
  20. .Jurgen Habermas
  21. .Cultural Development
  22. .Batson
  23. Campbell
  24. .Trivers
  25. .Voland
  26. در برخی از زبان‌ها برای تأکید بر آخرین درجه‌یک امر آنرا به‌صورت مصدر می‌آورند(مثلاً گفته می‌شود علی (علیه‌السلام) عدل جهان انسانیت است)(مکارم شیرازی1،670:1370)
  27. .Social intrgeration
  28. .Stones
  29. .Allison
  30. .Borooah
  31. این گویه معکوس است.
  32. .Mc Cleland
  33. .Need for Achievement