خانواده

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۵ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

خانواده، اولین نهاد اجتماعی و کوچکترین واحد تشکیل دهنده جامعه است.

تعریف

هر خانواده از مجموعه‌ای از افراد تشکیل می‌یابد که در پیوند خویشاوندی و زیستی قرار دارند و معمولا در یک خانوار زندگی می‌کنند.

ساختار

کلیات وضع و ساختار خانواده در نظام اجتماعی مسلمانان مشابه با ادیان پیشرفته دیگر است. گفته می‌شود که ساختار خانواده امروزی اسلامی را می‌توان در سه هزار سال قبل از میلاد در بین النهرین باستان در جامعه سومری، بابلی، آشوری و غیره یافت. همین سنّت سامی در میان یهودیان و مسیحیان نیز استمرار یافته و در میان عرب پیش از اسلام نیز رایج بوده است. این صورت از خانواده به صورت پدرخطی بوده که در بیش‌تر جوامع بشری نیز رواج داشته است. در جوامع پدر خطی نام فرزند و میراث از شاخه پدری انتقال می‌یابد و فرزندان به نام پدرانشان شناخته می‌شوند، گو این‌که تمام خانواده‌های پدر خطی به یکسان پدرسالار نیستند.

موافقت اسلام

با وجود شمار درخور ملاحظه آموزه‌ها و توصیه‌های قرآنی و حدیثی درباره خانواده، در منابع اصلی اسلام به هیچ ساختار یا گونه معیّن نظام خانوادگی تأکید یا اشاره نشده است. پیامبر اسلام -صلی اللّه علیه وآله و سلم- همواره در دوره حکومت اسلامی در مدینه در پی ایجاد نظام کارآمد حقوقی بود و در این زمینه اصلاحات درخور توجهی در حقوق فردی و اجتماعی، از جمله در قوانین و سنن مربوط به ازدواج و تشکیل خانواده و طلاق ، پدید آورد اما در نظام و ساختار عمومی خانواده عربی تغییری نداد.

تنوع در قرآن

بنابر اشارات قرآنی و ادبیات صدر اسلام ، واژه‌های مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت داشتند که با در نظر گرفتن تفاوت‌های معنایی یا دستکم تفاوت در کاربرد آن‌ها در متون قرآنی صدر اسلام، صورتهای مختلف خانواده، از خانواده هسته‌ای گرفته تا گسترده‌ترین انواع آن، در بافت قرآنی و سنّت عربی اسلامی اولیه نیز قابل شناسایی است. مثلا در قرآن یکی از معانی واژه آل خاندان است، از جمله آل ابراهیم [۱] که مراد از آن گویا خاندانی بسیار گسترده، شامل همه فرزندان و نسل حضرت ابراهیم ، است. واژه‌های قرآنی چون اهل [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] و بیت [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] به خانواده در مقیاسی کوچکتر اشاره دارند. واژه عشیره ، [۱۶] ذوی القربی و واژگان مشابه، [۱۷] [۱۸] [۱۹] اولوالارحام و واژگان مشابه، [۲۰] [۲۱] [۲۲] در قرآن، بیشتر حاکی از روابط خویشاوندی است. برخی اسلام‌پژوهان غربی آیاتی از قرآن را که در آن‌ها به خلقت زوجی اشاره شده است، [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] حاکی از آن گرفته‌اند که قرآن بر تشکیل خانواده هسته‌ای تأکید دارد؛ در حالیکه به نظر می‌رسد شکل خانواده و ابعاد آن از موضوعات و مضامین قرآنی محسوب نمی‌شود، بلکه در عمل، پیامبر اسلام ابتدا خانواده هسته‌ای تشکیل داد و سپس با افزودن بر تعداد همسران خود به نوعی به خانواده گسترده روی آورد، در عین حال که بر روابط خویشاوندی نیز تأکید داشت.

انواع

در واقع‌ به‌طور کلی در جوامع اسلامی از صدر اسلام تا جهان امروز، همچون دیگر جوامع سه ساختار عمده خانواده همواره ملاحظه می‌شده است :

گسترده

۱) خانواده گسترده، معروفترین گونه خانواده در جهان قدیم و شایعترین ساختار خانوادگی در جوامع کشاورزی و توسعه نیافته است. خانواده گسترده از چندین خانواده هسته‌ای و شماری از خویشاوندان مجرد یا وابسته تشکیل می‌شود که تحت ریاست پدر خانواده قرار دارند.

نمونه شایع

نمونه شایع این نوع خانواده در عالم اسلام شامل پدری میان سال و همسر او بود. پدر و مادر پیر رئیس خانواده نیز با آنان زندگی می‌کردند. گاه ممکن بود رئیس خانواده چند همسر داشته باشد که طبعاً همه زنان و فرزندانشان نیز عضو خانوار بودند. همچنین برادران مجرد و نیز خواهران مجرد یا بیوه یا مطلّقه رئیس خانواده نیز عضو این خانواده گسترده بودند. چنین خانواده‌ای بین سی تا چهل عضو داشت که در مسکن مشترک می‌زیستند و با یکدیگر در زمینهای کشاورزی کار می‌کردند.

کارکرد و تنوع

این خانواده عملا به مثابه واحدی تولیدی و اجتماعی عمل می‌کرد که همه نیازهای اجتماعی و اقتصادی اعضایش را برآورده می‌ساخت. این ساخت عمومی در مناطق مختلف جهان اسلام و براساس اقتضائات جغرافیای فرهنگی هر ناحیه و اوضاع بومی و محلی آن، با تنوع بسیار بروز و ظهور می‌یابد. در برخی مناطق ممکن است نسل اول خانواده یعنی پدربزرگ همچنان با حفظ اقتدار خود در خانواده گسترده، بر نسل دوم و سوم خانواده عملا ریاست کند.

مسکن و اعضا

ممکن است پسران متأهل که با خانواده خود در مجموعه پدری زندگی می‌کنند و از آشپزخانه همین خانواده گسترده تغذیه می‌کنند، با مرگ پدر خانواده گسترده، زندگی جداگانه‌ای برای خانوار خود آغاز کنند. ممکن است خانواده در خانه‌ای بزرگ یا در مجموعه‌ای از خانه‌های به هم پیوسته یا نزدیک به هم زندگی کنند. تعداد اعضا و میزان شاخه‌های وابستگی در خانواده گسترده نیز اشکال متنوعی از این نوع خانواده را پدید می‌آورد.

گسترده محدود

در برخی از جوامعِ در حال گذار از نظام خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای، نظام واسطه‌ای ملاحظه می‌شود. در این نظام تعداد اعضا و وابستگی‌های خانواده گسترده کاهش می‌یابد. مثلا پسر خانواده تا زمانی با خانواده پدری زندگی می‌کند که بتواند‌ به‌طور مستقل نیازهای مالی خانوار خود را تأمین کند و پس از آن خانوار مستقلی را تشکیل می‌دهد. با این حال این اجزای جدانشدنی از بدنه خانوار پدری در عین حال همچنان عضو وابسته خانواده گسترده محسوب می‌شوند و در فعالیت‌های آن مشارکت دارند.

هسته‌ای

این ساختار خانوادگی شامل پدر، مادر و فرزندان بی واسطه آنان است. گاه این ساختار صرفاً دربردارنده یک زوج و گاه شامل یکی از والدین به همراه فرزندان است که در یک خانوار زندگی می‌کنند. این ساختار بیش‌تر در دوران جدید، در جوامع پیشرفته‌تر و در شهرها دیده می‌شود. خانواده هسته‌ای به مثابه واحد اجتماعی مستقل عمل می‌کند و کمابیش به لحاظ سکونت و اقتصاد از دیگر واحدهای خانواده اصلی وخانوار پدری جداست.

نسل‌ها

صرفنظر از ساختار خانواده‌ به‌طور کلی، معمولا هر خانواده از سه نسل تشکیل می‌شود که در کنار هم زندگی می‌کنند و روابط میان این نسلها و تعامل آنان با یکدیگر، بخش بزرگی از رفتار خانوادگی را شکل میدهد.

نسل اول

پدربزرگ و مادربزرگ‌اند، در دورانی که یا قدرت تولید اقتصادی را از دست داده‌اند یا خانواده دیگر به تولید آنان متکی نیست، در بدنه خانواده حضور دارند و معمولا با ارائه خدمات معنوی و تربیتی به نسل سوم با نظام خانواده تعامل دارند.

نسل دوم

یعنی پدر خانواده، همسر و همراهانش بخش اصلی خانواده را تشکیل می‌دهند و قدرت اقتصادی و تولید خانوار به آنان متکی است.

نسل سوم

یعنی فرزندان در دوران کودکی حداقل مشارکت را در تولید دارند و در زمانی که نیروی والدین برای اداره اقتصادی خانواده صرف می‌شود، فرزندان بامراقبت نسل اول رشد و پرورش مییابند. به تدریج فرزندان، که تعدادشان در خانواده‌های بزرگ بیش از پنج نفر است، به عنوان نیروی کار به نسل تولیدکننده خانوار ملحق می‌شوند. هر عضو خانواده در ازای خدماتی که از این واحد اجتماعی دریافت کرده به نوعی به ادای دین می‌پردازد.

کارکرد

هر خانواده تکیه گاه عاطفی و اقتصادی اعضای خود است و هر فرد، هویت دینی، فرهنگی و نیز طبقه اجتماعی خود را از خانواده خود به ارث می‌برد. خانواده مانند شرکت تجاری، دفتر بیمه، مرکز مشاوره، مهدکودک ، خانه سالمندان ، بانک، مرکز بهزیستی برای ناتوانان جسمی و روانی، بیمارستان ، و خوابگاه عمل می‌کند.

وظایف و حقوق

ازاین رو اعضای خانواده در قراردادی نانوشته در ازای بهره مندی از خدمات، موظف‌اند در عین تعامل با بخشها و اعضای دیگر خانواده و تلاش برای تأمین نیازهای متنوع آن، با رفتار صحیح خود در اجتماع، شرافت، منزلت و احترام خانوادگی را حفظ کنند.

از منظر اسلام

ضمن این قرارداد نانوشته، اسلام نیز همچون ادیان دیگر به تعریف حقوق متقابل اعضای خانواده پرداخته است [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴] هرچند اسلام نظام پدر خطی و پدرسالار خانواده عربی را تغییر نداد، ولی برخی تغییرات، از جمله در موقعیت زن در خانواده، حاصل شد. بخش بزرگی از آموزه‌های قرآنی و سنّت نبوی نیز در توصیه‌های متعدد به رفتار حسنه اعضا و نسل‌های سه ‌ ‌گانه خانواده در قبال یکدیگر آمده است. قرآن آرمانی اخلاقی را در مناسبات زناشویی مطرح ساخته است از جمله این‌که تشکیل خانواده باید به آرامش معنوی و مادّی برای زوجین منجر شود [۴۵] [۴۶] و زن و مرد باید مانند لباسی برای یکدیگر باشند. [۴۷]

رئیس

مرد ، رئیس و صاحب اقتدار نهایی و مطلق در خانواده است. [۴۸] [۴۹]

توان جسمی

در جامعه عرب جاهلی، مرد به حکم تفوق بنیه‌اش بر زن و قدرت عضلانی و مقاومت بیش‌تر در برابر طبیعت و خطرات، سرور خانواده (ربّ العائله/ بَعْل المرأة) خوانده می‌شد و حقوقی بیش‌تر از همسر خود داشت. [۵۰] در جوامع مسلمانی که آموزه‌های اسلامی در آن‌ها به عمق ساختارهای اجتماعی بومی و محلی نفوذ نکرده است نیز کمابیش همین مقوله در تعیین و توزیع حقوق میان زن و شوهر دخالت دارد و چه بسا مرد خانواده همراه زنان و فرزندان خود غذا نمیخورد. [۵۱] در این قبیل جوامع، زنان عموماً فرصت و موقعیت کمتری برای پیشرفت‌های تحصیلی و اجتماعی دارند و روابط اجتماعی آنان بسیار محدودتر از مردان است. مردان طبق تفکری مردسالارانه،زن را سست رأی می‌دانستند و ازاین‌رو همواره مستقلا در امور خانواده تصمیم می‌گرفتند. [۵۲] [۵۳] [۵۴]

توان اقتصادی

قدرت اقتصادی مرد خانه و وابستگی اهل عائله به درآمد او نیز مایه دیگری برای استمرار سنّت پدرسالارانه در خانواده اسلامی بوده است. بنابر حقوق اسلامی، شوهر مسئول تکفل امور خانواده است و باید به زن نفقه بدهد و اگر زن شغل یا درآمدی داشته باشد شوهر حقی به آن ندارد. [۵۵] برای مطالعه درباره مفهوم قوّامیّت مرد بر زن در خانواده به این منبع رجوع کنید. [۵۶] از نظر اقتصادی گاهی زنان برتری‌هایی کسب می‌کردند و همواره در موضع ضعف نبودند، [۵۷] [۵۸] حتی در قرن چهارم غلبه زنان بر مردان از موضوعات گفتگوهای مجالس مردانه بود. [۵۹] [۶۰] [۶۱]

وظایف زن

برطبق سیره پیامبر که خود لباس‌هایش را رفو و در انجام کارهای خانه همکاری می‌کرد، شوهر وظیفه دارد در کارهای خانه به همسرش کمک کند. [۶۲]

از نظر اسلام

زن وظیفه شرعی برای تکفل کامل و مطلق کارهای منزل ندارد، ولی عملا در جوامع سنّتی اسلامی زن مسئول امور منزل و تدبیر آن تلقی می‌شد و در عین حال در جوامع مختلف بخشی یا بخش بزرگی از بار تولید و اقتصاد خانواده را نیز به دوش می‌کشید.

در دروه جاهلی

زنان در محیط عرب جاهلی تهیه غذا، دوشیدن شتران ، شستشوی لباس، ریسیدن پشم و تهیه هیزم برای سوخت را به تنهایی انجام میدادند [۶۳] و حتی امروزه نیز در بسیاری از جوامع وضع به همین منوال است.

وضعیت کنونی

در نگاه مردسالارانه سنّتی، زنی مطلوب بود که همچون کنیزی به شوهر خود خدمت می‌کرد. [۶۴] [۶۵] در ادوار جدید، با ارتقای موقعیت اجتماعی زنان، اشتغال و درآمدزایی آنان، طبعاً مساهمت آنان در قدرت اقتصادی بیش‌تر شده و در خانواده نیز از موقعیت بهتری برخوردار شده‌اند.

هدف

هدف اصلی ازدواج همچنان در جوامع اسلامی بقای نسل و به دنیا آوردن فرزندان است به طوری که تولد فرزند اصولا نشانه موفقیت ازدواج تلقی می‌شود و با تولد فرزند است که عملا خانواده شکل می‌گیرد. مراکز تحقیقاتی و پزشکی همواره مورد مراجعه زوج‌های نابارور است و با وجود سیاستهای تنظیم جمعیت در بسیاری از کشورها، داشتنِ خانواده بزرگ و فرزندان زیاد امری مطلوب به شمار میرود.

پرورش فرزندان

پرورش و نگهداری از فرزندان وظیفه مشترک پدر و مادر است ولی چون پدر برای تأمین معاش معمولا بیرون از خانه به سر می‌برد، مسئولیت اصلی تربیت فرزندان برعهده مادر قرار می‌گیرد. فرزندان با مادر رابطه نزدیک‌تری دارند و گاه مادر واسطه ارتباط فرزندان با پدر تلقی می‌شود، یعنی هم پدر خواست‌ها و اوامر خود را به واسطه مادر به فرزندان منتقل می‌کند و هم فرزندان نیازهای خود را از طریق مادر با پدر مطرح می‌کنند. [۶۶] مادربزرگها و پدربزرگها در تربیت و نگهداری از کودکان به مادر کمک می‌کنند. فرزندان بزرگتر خانواده نیز در این کار مساهمت دارند و در صورت مرگ پدر و مادر، معمولا فرزندان بزرگتر خانواده مسئولیت برادران و خواهران کوچکتر از خود را برعهده می‌گیرند.

سرپرستی امور

درصورتی که فرزندان به هر علتی بی سرپرست بمانند، سرپرستی آن‌ها با خانواده و خویشان پدری است. گاه بنابر سنن محلی و بومی وضع برعکس است، مثلا در میان اهالی آچه این وظیفه برعهده خویشان مادری قرار می‌گیرد.

والدین

بنابر آموزه‌های قرآنی فرزندان باید به والدین احترام بگذارند، با آنان به درشتی سخن نگویند و صدای خود را در برابر والدین بلند نکنند. [۶۷] این تعلیم صریح دینی، خود منشأ سنّت ریشه‌دار احترام‌گذاری به والدین در جوامع مسلمان شده است؛ به طوری که فرزندان از برخی رفتارها در حضور والدین احتراز می‌کنند، مثلا در برابر پدر دخانیات مصرف نمی‌کنند. [۶۸]

انتخاب همسر

در ادوار گذشته حتی انتخاب همسر برای فرزندان نیز در اختیار و اراده والدین و مخصوصاً پدر خانواده قرار داشت [۶۹] [۷۰] و فرزندان به نسبت ادوار متأخر، چندان قدرت یا زمینه انتخاب نداشتند.

انتخاب شغل

این امر گاهی به انتخاب‌های دیگر از جمله انتخاب شغل نیز تسری می‌یافت و مثلا پسران معمولا حرفه پدران خود را دنبال می‌کردند. اصولا خانواده مجرایی بود که استعدادها و خواست‌های فرزند را در مسیر معیّنی هدایت می‌کرد.

سبب اصالت

در عین حال در خانواده‌های عادی و عامه و کسانی که تحصیل کرده نبودند یا از امتیازات خاص بی بهره بودند، تنها ملاک امتیاز به ویژه در اموری چون ازدواج و وجاهت اجتماعی، تربیت خانوادگی و اصالت نسب و حسب بود [۷۱] و طبعآ میزان پیوستگی و احترام حاکم میان اعضای خانواده و به ویژه نحوه رفتار فرزندان با پدر و مادر یکی از ملاک‌های شرافت و اصالت خانوادگی تلقی می‌شد. در دوران جدید با توجه به تنوع نیازها و میزان توانایی یا ناتوانی خانواده‌ها در برآوردن آن‌ها و تعارض‌های ارزش‌های خانوادگی با معیارهای بیرونی، این احترام ورزی دچار چالش‌هایی شده است. درباره برخی مشکلات تربیتی در خانواده‌های امروز به این منبع رجوع کنید [۷۲] و دربارهکودکان و مسائل تربیتی آنان در خانواده‌های کشورهای مختلف اسلامی به این منبع رجوع کنید.

روابط

با این حال، اعضای خانواده‌های مسلمان همچنان بسیار به یکدیگر نزدیک‌اند و علاوه بر مناسبات عاطفی و بستگی‌های درون خانوادگی، روابط خویشاوندی با عمو ها، عمه‌ ها، خاله‌ها، دایی‌ ها و فرزندان آنان نیز همچنان مورد توجه است. [۷۳] برای نمونه‌هایی از امثال عربی که بر پیوندهای استوار خانوادگی دلالت دارد به این منبع رجوع کنید. [۷۴]

تقلیل روابط

فشارهای اقتصادی و‌ به‌طور کلی تحولات اجتماعی باعث شده است که بسیاری از والدین یا هر دو در بیرون خانواده کار کنند و عملا نقش پدر به عنوان نان‌آور و مادر به عنوان مربی مطلق کودک به تدریج تغییر کرده است. [۷۵] درباره تأثیر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل وظایف در خانواده‌ها به این منبع رجوع کنید. [۷۶] مهاجرت برای کار و تحصیل ، بسیاری از اعضای خانواده را از هم جدا می‌کند. دولتها به تدریج بخش‌های وسیعی از کارکردهای خانواده را برعهده می‌گیرند و نهادهای خدماتی اجتماعی چون مهدکودکها و خانه‌های سالمندان میان سه نسل تعریف شده خانواده فاصله می‌اندازند.

کشش خویشی

با این حال، روابط خویشاوندی در جهان سنّتی اسلام آثار خود را حفظ کرده است، چنان که مهاجران به شهرهایی می‌روند که یکی از اعضای خانواده یا خویشاوندان پیشتر در آن‌جا استقرار یافته باشد یا در کارگاه و شرکت‌هایی به کارمی‌پردازند که خویشاوندانشان در آن‌جا به نحوی عضویت دارند. این حفظ روابط به گونه‌ای است که شاید یکی از علل رواج روابط به جای ضوابط در بیش‌تر جوامع اسلامی، استمرار و قوت پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی باشد.

احکام

سرپرستی خانواده بر عهدۀ پدر است؛ از این رو، تأمین نفقه همسر و فرزند ان با شرایطى بر عهدۀ او است چنان که تنظیم امور و ساماندهى روابط اعضاى خانواده با پدر است. بر این اساس وى مى‌تواند فرزندان و نیز همسر ش را در صورت نشوز تأدیب کند.

گشایش بر عیال

توسعه دادن بر خانواده در مسکن و نیز هزینه‌هاى جارى زندگى، بویژه در روز جمعه و دیگر عید ها، همچنین تلاش براى گشایش دادن به خانواده مستحب است. [۷۷] [۷۸] [۷۹]

شرط استطاعت

از شرایط تحقق استطاعت ، داشتن مخارج خانواده تا بازگشت از حج، [۸۰] بلکه بنابر قول بیشتر فقها، دارا بودن مخارج زندگى پس از بازگشت به مقدار کفایت است [۸۱] [۸۲]

حج بردن

بردن یا فرستادن اعضاى خانواده به حج، هرچند با صرفه جویی در هزینه جارى زندگى یا قرض کردن، مستحب است [۸۳] چنان که مستحب است پدر خانواده هنگام سفر دو رکعت نماز بخواند و براى خانوادۀ خود دعا کند و آنان را به خدا بسپارد. [۸۴]

مکروه و حرام

خوردن گوشت عقیقه بر اعضاى خانواده مکروه است. [۸۵] اعضاى خانواده نمى‌ توانند یکدیگر را به بردگی بگیرند [۸۶] [۸۷]

فهرست منابع

(۱) قرآن.

(۲) ابراهیم احمد شعلان، «الاسرة فی المثل الشعبی»، التراث الشعبی، سال ۱۲، ش ۶ـ۷ (حزیران ـ تموز ۱۹۸۱).

(۳) ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.

(۴) ابومطهّر اَزْدی، حکایة ابی القاسم البغدادی، چاپ آدام متز، هایدلبرگ ۱۹۰۲، چاپ افست بغداد.

(۵) احمد امین،قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة،قاهره ۱۹۵۳.

(۶)محسن بن علی تنوخی، کتاب الفرج بعدالشدة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.

(۷) محسن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبارالمذاکرة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.

(۸) عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم،قاهره (۱۹۸۵).

(۹) جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.

(۱۰) حرّعاملی، وسائل الشیعة.

(۱۱) شاپور راسخ، «اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی»، در سخنرانيهاى نخستين دوره جلسات سخنرانى و بحث درباره خانواده و فرهنگ، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.

(۱۲) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).

(۱۳) ابراهیم سجادی، «قوامیّت مردان بر زنان در خانواده»، پژوهشهای قرآنی، ش ۲۵ـ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).

(۱۴) فهمی سعد، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.

(۱۵) هادی شریفی، «مشکلات تربیتی خانواده امروز ایرانی»، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش؛؛

(۱۶) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

(۱۷) ادریس کتانی، «الاسرة المغربیة التقلیدیة»، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).

(۱۸) عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ش.

(۱۹) محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.

(۲۰) عزت السادات میرخانی، رویکردی نوین در روابط خانواده، تهران ۱۳۸۰ش.

منبع

دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانواده»، شماره۶۸۲۶.

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام؛ ج‌۳، ص ۴۲۱

پانویس

  1. نساء/سوره۴، آیه۵۴.
  2. قصص/سوره۲۸، آیه۲۹.
  3. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۲.
  4. ص/سوره۳۸، آیه۴۳.
  5. طور/سوره۵۲، آیه۲۶.
  6. نساء/سوره۴، آیه۹۲.
  7. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۳.
  8. زمر/سوره۳۹، آیه۱۵.
  9. مطففین/سوره۸۳، آیه۳۱.
  10. انشقاق/سوره۸۴، آیه۹.
  11. انشقاق/سوره۸۴، آیه۱۳.
  12. قصص/سوره۲۸، آیه۲.
  13. هود/سوره۱۱، آیه۷۳.
  14. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.
  15. بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «بیت»، چاپ محمد سید کیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
  16. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۴.
  17. بقره/سوره۲، آیه۸۳.
  18. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.
  19. نساء/سوره۴، آیه۳۶.
  20. احزاب/سوره۳۳، آیه۶.
  21. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۳.
  22. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲.
  23. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۱.
  24. زمر/سوره۳۹، آیه۶.
  25. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.
  26. نجم/سوره۵۳، آیه۴۵.
  27. نبأ/سوره۷۸، آیه۸.
  28. قیامت/سوره۷۵، آیه۳۹.
  29. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.
  30. نساء/سوره۴، آیه۱۹.
  31. طلاق/سوره۶۵، آیه۶.
  32. نهج البلاغة، نامه ۳۱، ص ۴۰۵.
  33. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۳.
  34. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۲.
  35. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۴.
  36. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹.
  37. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۳.
  38. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۸ ۱۶۹.
  39. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۷۰.
  40. حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۶۷.
  41. عزت السادات میرخانی، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۴۹، تهران ۱۳۸۰ش.
  42. عزت السادات میرخانی، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۹۱ـ۹۵، تهران ۱۳۸۰ش.
  43. عزت السادات میرخانی، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۲، تهران ۱۳۸۰ش.
  44. عزت السادات میرخانی، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۱، تهران ۱۳۸۰ش.
  45. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.
  46. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.
  47. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.
  48. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، ج۱، ص۴۲۲، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
  49. ادریس کتانی، «الاسرة المغربیة التقلیدیة»، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
  50. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۰۸، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
  51. احمد امین، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
  52. عبدالملک بن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، ج۱، ص۳۰۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۹۸۵).
  53. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۱۸، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
  54. ادریس کتانی، «الاسرة المغربیة التقلیدیة»، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
  55. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، ج۱، ص۴۲۲ـ۴۲۳، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
  56. ابراهیم سجادی، «قوامیّت مردان بر زنان در خانواده»، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۶۹، پژوهشهای قرآنی، ش ۲۵ـ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
  57. محسن بن علی تنوخی، کتاب الفرج بعدالشدة، ج۴، ص۴۲۶، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
  58. فهمی سعد، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
  59. محسن بن علی تنوخی، نشوار المحاضرة و اخبارالمذاکرة، ج۳، ص۳۰، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
  60. ابومطهّر اَزْدی، حکایة ابی القاسم البغدادی، ج۱، ص۱۹، چاپ آدام متز، هایدلبرگ ۱۹۰۲، چاپ افست بغداد.
  61. فهمی سعد، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
  62. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، ج۱، ص۴۲۳، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
  63. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۱۶، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
  64. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۹۱، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.
  65. فهمی سعد، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۴، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
  66. شاپور راسخ، «اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی»، ج۱، ص۱۱۰، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
  67. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳-۲۴.
  68. احمد امین، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
  69. عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص۴۳۳، تهران ۱۳۷۷ش.
  70. ادریس کتانی، «الاسرة المغربیة التقلیدیة»، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
  71. عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۳، ص۳۱۵، تهران ۱۳۷۷ش.
  72. هادی شریفی، «مشکلات تربیتی خانواده امروز ایرانی»، ج۱، ص۱۰۹ـ۱۲۲، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
  73. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، ج۱، ص۴۲۶، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
  74. ابراهیم احمد شعلان، «الاسرة فی المثل الشعبی»، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۴۴، التراث الشعبی، سال ۱۲، ش ۶ـ۷ (حزیران ـ تموز ۱۹۸۱).
  75. احمد امین، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
  76. شاپور راسخ، «اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی»، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۶۱، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
  77. الکافی فی‌الفقه ص ۱۵۳ و ۱۵۵
  78. جواهر الکلام ج ۲۲، ص ۴۴۹.
  79. جامع المقاصد ۴، ص ۷
  80. الحدائق الناضرةج ۱۴، ص ۱۲۳.
  81. العروة الوثقی ج ۴، ص ۴۱۳
  82. مستمسک العروة ۱۰، ص ۱۶۱.
  83. جواهر الکلام ج ۱۷، ص ۲۱۶.
  84. الحدائق الناضرة ج ۱۴، ص ۴۲.
  85. جواهر الکلام ج۳۱، ص ۲۷۰.
  86. جواهر الکلام ج ۲۴، ص ۱۴۱.
  87. جواهر الکلام ج ۲۴،ص ۱۴۵- ۱۴۷.