احترام
احترام به معنی حرمت نگه داشتن و ارج نهادن می باشد. از احترام به مناسبت در بابهای بسیاری مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاریه، نکاح، طلاق، حدود و دیات سخن رفته است.
محتویات
- ۱ نحوه احترام
- ۲ اقسام چیز های محترم
- ۲.۱ اقسام ذوات محترم
- ۲.۱.۱ انواع حرمت انسان در اسلام
- ۲.۱.۲ حرمت اصلی مسلمان و مومن
- ۲.۱.۳ حرمت عرضی کفار
- ۲.۱.۴ وجوب حرمت انسان محترم
- ۲.۱.۵ فرق احترام جان محترم اصلی و عرضی
- ۲.۱.۶ حرمت پیکر بی جان مسلمان
- ۲.۱.۷ حرمت آبرو و مال انسان محترم
- ۲.۱.۸ وجه و نحوه نگهداشتن حرمت حیوان
- ۲.۱.۹ حکم حرمت حیوانات حرم
- ۲.۱.۱۰ حکم حرمت درختان وگیاهان حرم
- ۲.۱.۱۱ وجه و حکم حرمت جمادات محترم
- ۲.۱.۱۲ امکنه و ازمنه محترم
- ۲.۲ افعال محترم
- ۲.۱ اقسام ذوات محترم
- ۳ منبع
- ۴ پانویس
نحوه احترام
ارج نهادن به هر چیز متناسب با آن است. برای مثال، احترام به انسان، تعرض نکردن به ناموس، جان و مال او، بلکه دفاع از آنها در مقابل تعرض کنندگان است یا حرمت داشتن قرآن، جلوگیری از نجس شدن آن و پرهیز از هرگونه اقدامی است که موجب هتک آن میشود.
اقسام چیز های محترم
چیزهای محترم را میتوان در دو دسته «ذوات» و «افعال» قرار داد.
اقسام ذوات محترم
ذوات محترم خود، به «انسان»، «حیوان»، «گیاه» و «جماد» تقسیم میشود.
انواع حرمت انسان در اسلام
در شریعت اسلام، حرمت انسان یا اصلی است یا عرضی.
حرمت اصلی مسلمان و مومن
حرمت اصلی از آن مسلمان و مؤمن و ناشی از طهارت و قداست ذاتی آنان است که در پرتو پذیرش اسلام و ایمان به دست میآید. البته این حرمت نیز بر حسب مراتب ایمانی و درجات علم و تقوا متفاوت است. بنابراین، حرمت انبیاء، اوصیاء و انسانهای کامل بیش از دیگران میباشد.
حرمت عرضی کفار
کافرانحرمت اصلی ندارند و تنها به سبب عقد ذمه، امان و هدنه (آتش بس) از حرمت عرضی برخوردار میشوند و تا هنگامی که پیمان را نشکسته یا مدت آن تمام نشده، پایدار است. [۱] [۲] [۳]
وجوب حرمت انسان محترم
جان، آبرو ومال انسان محترم، دارای حرمت، و ارج نهادن به آنها واجب است. [۴] [۵]
فرق احترام جان محترم اصلی و عرضی
احترام جان انسان محترم خواه اصلی و خواه عرضی آسیب نرساندن به آن است؛ با این تفاوت که در حرمت اصلی، افزون بر آسیب نرساندن، حفظ جان و دفاع از آن نیز واجب است. [۶] [۷]
حرمت پیکر بی جان مسلمان
همچنین پیکر بیجان مسلمان مانند زنده او محترم است. از این رو، غسل، کفن و دفن آن واجب، و آنچه مانند نبش قبر که موجب ه تک حرمت آن شود، حرام است. [۸]
حرمت آبرو و مال انسان محترم
حکم آبرو و مال انسان محترم، همچون حکم جان او است، یعنی تعرض به آنها حرام است؛ و نسبت به آبرو حفظ و دفاع از آن واجب است. [۹]
وجه و نحوه نگهداشتن حرمت حیوان
حیواناتی که انسان از آنها برای خوردن، سواری، بارکشی، حفاظت گله یا باغ استفاده میکند، محترمند و بر صاحب خود حقوقی دارند که برخی- مانند آب و علف دادن واجب، و برخی- مانند نزدن سیلی به صورت، بیش از اندازه توان بار نکردن و راه نبردن، و پشت حیوان را مجلس حرف زدن با دیگران قرار ندادن- مستحب است. [۱۰] [۱۱]
حکم حرمت حیوانات حرم
حیواناتی که در حرم مکه و مدینه زندگی میکنند، حرمت دارند. از این رو، شکار آنها جایز نیست. البته برخی، شکار حیوانات حرم مدینه را مکروه شمردهاند. [۱۲] [۱۳]
حکم حرمت درختان وگیاهان حرم
درختان و گیاهان حرم مکه محترمند و بریدن و کندن آنها جایز نیست [۱۴] و به قول مشهور، در صورت قطع درخت، کفاره ثابت است. [۱۵] همچنین درختان حرم مدینه محترمند، اما در حرمت یا کراهت بریدن آنها اختلاف است. البته بنا بر قول به حرمت، بریدن درخت موجب ثبوت کفاره نیست. [۱۶] [۱۷]
وجه و حکم حرمت جمادات محترم
برخی اشیاء مانند کعبه، قرآن، کتابهای دعا و روایات معصومان علیهم السلام، تربت امام حسین علیه السلام، ضریح مقدس معصومان و آنچه در مشاهد مشرفه از آن ایشان است، در شریعت اسلام محترم است. از اینرو، نجس کردن آنها حرام، و زدودن نجاست از آنها واجب است. [۱۸] [۱۹]
امکنه و ازمنه محترم
همچنین برخی مکانها مانند مساجد به ویژه مسجد الحرام، و مسجد النبی صلی الله علیه و آله، حرم مکه و مدینه، مشاهد مشرفه و برخی زمانها مانند ماه رمضان، ماه های حرام (رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرم) و روز جمعه حرمت دارند. از این رو، مُجازات دنیوی و عقوبت اخروی گناه در این مکانها و زمانها بیشتر [۲۰] و مقدار دیه در برخی مانند ماه های حرام افزایش مییابد. [۲۱]
افعال محترم
وجه احترام افعال انسان
عمل انسان آزاد و محترم، احترام دارد و اگر کسی شخصی را برای انجام کاری اجیر کند، باید اجرت کار او را بپردازد و در صورت نپرداختن، ضامن است. [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶]
آثار وطی محترم
«نسب» [۲۷] [۲۸] و «عده» با «وطی محترم» (عمل نزدیکی حلال) ثابت میگردد. [۲۹] [۳۰]
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۲۸۸-۲۹۰.
پانویس
- ↑ کشف الغطاء ج۴، ص۳۵۶
- ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۸۱.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۲۷۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۲، ص۶۰.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۷، ص۱۹۵.
- ↑ جواهر الکلام ج۵، ص۱۱۴-۱۱۸.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۶.
- ↑ جواهر الکلام ج۴، ص۸۲.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۱۶.
- ↑ وسائل الشیعة ۱۱، ص۴۷۸.
- ↑ جواهر الکلام ج۵، ص۱۱۵-۱۱۶.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۷۸.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۲۹۴.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۸، ص۴۱۲.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۴۲۵.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۷۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۰، ص۷۹.
- ↑ العروة الوثقی ۱، ص۱۸۸.
- ↑ جواهر الکلام ج۲، ص۵۱-۵۲.
- ↑ جواهر الکلام ج۴۱، ص۳۷۳-۳۷۴.
- ↑ جواهر الکلام ج۴۳، ص۲۶-۲۹.
- ↑ قواعد الفقهیة (مکارم) ج۲، ص۲۱۸.
- ↑ جامع المدارک ج۵، ص۲۰۰
- ↑ جواهر الکلام ج۲۷، ص۴۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۷، ص۷۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۳۷، ص۳۸.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۹، ص۲۴۳.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۹، ص۲۶۰.
- ↑ مهذب الاحکام ج۲۶، ص۱۴۷
- ↑ جواهر الکلام ج۳۲، ص۲۱۱.