ارائه الگوی كارآمد تربيتی امور خير و نیکوکاری در بستر نظام آموزش و پرورش

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

نعمت الله موسی پور [۱]، لیلا عیاری [۲] ، سید محمد سیدکلان [۳]

چکیده

رسالت آموزش‌وپرورش در همۀ دوره ها، پرورش انسان های توانمند در تمامی زمینه ها برای برآوردن نیازهای جوامع بوده است. در این میان، امروزه آموزش و تربیت رفتارهای نیکوکارانه از جایگاه ویژه‌ای برای تأمین اهداف انسان دوستانه جوامع برخوردار است. چراکه، با تغییر و تحولات پیش آمده، فردگرايي و سود انگاري در طول تاريخ از مفهومي مثبت به مفهومي منفي تبديل شده است و توجه به منافع جمع و جامعه اهميّت ويژه اي يافته است. در چنین شرایطی، نظام آموزش‌وپرورش برای پویایی و بالندگی در امور خیر، ناگزیر است در کنار ارائۀ آموزش های عمومی و تخصصی، به دانش‌آموزان کمک کند تا دانش‌ها، نگرش‌ها و مهارت‌هایی را کسب کنند که بتوانند در مواجهه با شرایط و مقتضیات عصر حاضر، موفق باشند. بنا بر ملاحظات نظری بالا، هدف از مقالۀ حاضر، ارائۀ الگوی کارآمد تربیتی در امور خير و نيكوكاری در بستر نظام آموزش‌وپرورش است که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با استناد بر مطالعات و مبانی نظری ترسیم شده است. بدین منظور، لازم است الگویی کارآمد تربیتی در جهت پرورش نسل‌هایی با رفتارهای نیکوکارانه جهت صیانت از دستاوردهای تربيتي، فرهنگی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران توسط محققان جهت اجرا در آموزش‌وپرورش به منصه ظهور برسد. یافته‌های حاصل از پژوهش، نشان داد که بدون توجه به احساس دلبستگی فرد به جامعه و حسِ نوع دوستي و خير رساندن به ديگران، برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های تربيتي، آموزشي، فرهنگي و اجتماعی، فاقد هرگونه پشتوانه اجرایی خواهد بود. زیرا اجرای برنامه‌ها و کارآمدی امور خیر و نیکوکاری در آموزش‌وپرورش، متضمن علاقۀ مردم به تداوم حیات اجتماعی و همبستگی در جامعه خواهد بود. در نتیجه، اگر در جامعه هرکس به فکر خود باشد، سازگاری، همبستگی و وحدت اجتماعی از بین خواهد رفت و افراد جامعه در جهت حفظ و پایه‌ریزی ارزشی رفتارهای نیکوکارانه تلاش نخواهند کرد.

واژگان کلیدی

امورخير؛ نيكوكاري؛ تربيت خير؛ الگوی کارآمد؛ نظام آموزش و پرورش

مقدمه و طرح مسئله

تعلق خاطر به جامعه به‌عنوان حسی بالنده میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند، بسیار حیاتی است و وجود چنین جامعه ای متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به مفهوم کلی «ما» است (پولینی،2000). این همان پاسخ عاطفی نسبت به«مای» بزرگ‌تر است که تجلی عینی آن این است که فرد خود را جزئی از «مای» بزرگ‌تر و جامعه را خانه خود می داند؛ به عبارتی این احساس تعلق اجتماعی است که ریشة تفاوت یک فرد از یک جامعه با افراد جوامع دیگر است(عاملی،2002).

چراکه، بشر امروز براي رسيدن به تعادل رواني و موفقيت در روابط فردي و اجتماعي چاره‌اي جز روي آوري به ارزش‌ها و تربيت اخلاقي ندارد و تقويت روح هنري و تحكيم شخصيت اخلاقي، هدف و اساس تعليم و تربيت تلقي مي شود. بدون ترديد، ارزش‌های اخلاقي ركن اساسي زندگي آدمي را تشكيل می‌دهد (شريعتمداري،1393، ص153) که یکی از مصادیق ارزش اخلاقی در اسلام پرداختن به امور خیر و منش نیکوکارانه است.

امروزه، هدف كلى آموزش‌وپرورش در هر جامعه اى اين است كه هر فرد را طبق الگوى اعتقادات و ارزش هاى فرهنگى، دينى، اجتماعى، سياسى خود تربيت كند و انسانى متناسب و شايسته آن جامعه تحويل دهد. بر همین اساس، هر جامعه-اى از انسان مطلوب خود تصورى دارد و معنا و غايت معينى براى آموزش‌وپرورش قائل است، و به اين دليل مى كوشد افراد خود را بر اساس اين تصور و معنا تربيت كند.

بنابراين، تعيين هدف ها مستلزم ملاحظات فلسفى، دينى، فرهنگى، سياسى، اقتصادى و اجتماعى است (عالي،1382). نظام آموزش‌وپرورش، حكم زيرساخت و پايه نخستين، در شكل گيرى فرهنگ عمومى و باورهاى ملى را داراست؛ زيرا كودكانى كه از آغاز ورود به مرحله فراگيرى، وارد مجموعه هاى آموزشى و پرورشى مى شوند، در مرحله اى قرار دارند كه افكارشان به‌تدریج شكل مى گيرد، شكل گيرى افكار آن‌ها، با نوعى تمهيد و آمادگى فيزيكى، روانى و عاطفى صورت مى گيرد و درواقع، همان دريافت هاى نخستين است كه اصلى ترين كار را رقم می‌زند و باید گفت که «كيمياي تربيت» ممكن است با سهل انگارى ها، يك‌سونگرى ها، قدرت محورى ها، تبديل به خاكستر گردد و همه‌چیز را با خود به انهدام و نابودى بكشاند.

بنابراين، همه فرهنگ هاى جوامع بشرى محصولى از نظام تربيتى است (رحيمي، 1388، ص21-20). در حال حاضر افزایش يكپارچگی و وابستگی انسان‌ها به يكدیگر در دنیای کنونی، به دل-مشغولی تمام عیار در آموزش‌وپرورش کشورها شده است. در چنین شرایطی، دانش‌آموزان، نیازمند توسعۀ دانش، نگرش و مهارت‌های همدلي، روح ياريگري، همكاري و نيكوكاري خود هستند تا برای فعالیت در جامعۀ جهانی از آمادگی و شایستگی مناسبی برخوردار باشند .به بیان واضح تر؛ تربیت خيرخواهي و نيكوكاري در جهان کنونی نیازمند آن است که دانش آموزان، دانش، نگرش و مهارت‌های موردنیاز را برای نقش مؤثر خود در سطح مدرسه و جامعه کسب کنند و از فرصت‌ها و تهدیدهایی که آن‌ها را در سطوح مختلف زندگی در برگرفته، آگاه شوند.

در این شرایط، آموزش‌وپرورش وظیفۀ آمادگی کودکان و نوجوانان را در این جهان متحول و متغیّر بر عهده دارد و معلمان و مربیان نیز باید سعی کنند تا دانش-آموزان را به‌عنوان نيكوكار تربیت کنند؛ زیرا این تحولات قابل توجه، نگرانی های زیادی در مورد حيات اجتماعي بشر، تعاون و همكاري، ايثارگري، ترس از رشد تفاوت‌های فرهنگی، از بین بردن محیط‌زیست، و ... را به وجود آورده اند. لذا بر عهدۀ دستگاه تعلیم و تربیت است که در راستای آماده‌سازی کودکان و نوجوانان به‌عنوان انسان نيكوكار در حال تغییر، تلاش کند.

بنا بر ملاحظات بالا، توجه به ارزش‌ها و ازجمله؛ نیکوکاری به‌عنوان یک رفتار اجتماعی مطلوب موردتوجه اسلام به‌عنوان یکی از مؤلفه ها و عناصر مهم نظام فرهنگی هر جامعه ای یک ضرورت محسوب می‌گردد که دردین اسلام به آن توجه زیادی شده است. بر این مبنا، لزوم توجه و مطالعۀ آن در ساحت های تربیتی قابل‌تأمل است.

چراکه، هر جامعه ای برای تسهیل مسیر توسعۀ اجتماعی و فرهنگی خود باید عناصر و مؤلفه های تأثیرگذار خود را بیابد تا با تقویت آن در جامعه بتواند به اهداف مشخص نظام اجتماعی خود دست یابد.

بنا بر اهمیت تربیتی رفتار اجتماعی نیکوکارانه، بیان اثرگذاری و نتایج مثبت اعمال نیکوکاری در جامعه به افزایش و ترویج این عمل در جامعه می انجامد. انسان ها با درک این نکته که نیکوکاری چه بازخوردی برای جامعه به‌طور عام و خودشان به‌طور خاص دارد، به انجام این عمل ترغیب می گردند (گنجي و الماسي بيدگلي، 1391، ص931).

مقالۀ حاضر درصدد ارائۀ الگوی کارآمد تربیت خير و نيكوكارانه در بستر نظام آموزش‌وپرورش متناسب با ابعاد سه گانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی می باشد که به شیوۀ توصیفی‌تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای نگاشته شده است.

بدین منظور، پس از پرداختن به مفهوم خير و رفتار نيكوكارانه انسان و ویژگی های آن، نقش آموزش‌وپرورش در تربیت خيّر و نيكوكار به بحث گذارده شده و درنهایت، نمودهای شاخص تربیت امور خير و نيكوكارانه در آموزش‌وپرورش و الگوی کارآمد تربیت خيّر و نيكوكار در بستر نظام آموزش‌وپرورش ارائه‌شده است.

مفهوم خير و نيكوكار و ویژگی های آن

يكي از فضايل بزرگ انساني، نيكوكاري است. نيكوكاران، انسان هاي مؤمن، دانا و شريفي هستند كه موفق شده اند بر حرص و بخل و ساير رذايل انساني پشت پا بزنند و با ايثار و ازخودگذشتگی بستر هم گرايي را در جامعه فراهم سازند.

نیکوکاری یک منشور چند‌بعدی است که ابعاد مادی، معنوی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، روان شناسی و جامعه شناسی را در برمی‌گیرد. به تعبیری هم ظاهر است و هم باطن و هم دنیا و هم آخرت است.

احسان از ديدگاه واژه شناسي به معناي نیکی کردن، نيكويي نمودن؛ و ازنظر اصطلاحي به معناي انجام نيكي در مقابل بدي افراد در چهارچوب شرايط احكام الهي است و ازجمله ارزش‌های فقهي‌اخلاقي است كه روحِ انسان را رشد و كمال مي-دهد، و اجازه نمي دهد آدمي از بعضي از فجايعي كه در پيرامونش مي گذرد، بي ا عتنا گذر كند و سبب برداشتن كينه ها و دشمني ها و دوري از واگرايي اجتماعي و دست یابي به هم گرايي اجتماعي مي شود(سروري مجد،1393، ص200).

باید تأمل نمود که انسان در میان آفریده‌های الهی، آفریده برتر است چراکه خداوند سه ضلع مثلث شخصیت را به او ارزانی داشته است. عاطفه آدمی را از خودگرایی به خلق‌گرایی و سپس خداگرایی می‌رساند.

همچنین باید گفت که نیکوکاری از مصادیق عاطفه است، ازاین‌رو در احادیث آمده که بهترین و نیکوکارترین بندۀ خدا عطوف‌ترین آن‌ها است، به عبارتي، مي-توان گفت عاقل‌ترین افراد مهربان‌ترین و نیکوکار‌ترین آن‌ها هست.

به تعبیری روشن فکرترین‌های روی زمین آن هایی هستند که به دیگران خیر‌رسانی می‌کنند زیرا ابدیت خود را آباد می‌سازند(نيازي،1391). آنچه از دیدگاه روان‌شناختی موردتوجه ویژه قرار دارد تأمین نیازهای اجتماعی است که از طریق حمایت‌های اجتماعی صورت می‌گیرد، درحالی‌که آن‌هایی كه به کارهای نیک مبادرت می‌ورزند می‌توانند از این طریق زمینۀ رشد و کمال خود و دیگران را فراهم سازند چراکه با انجام کار خوب احساس می‌کنند اگر روزی برای آن‌ها نیز مشکلی به وجود آمد کمک‌های خداوندی در قالب دست‌هایی که از مشکلاتشان گره‌گشایی می‌کنند به‌سوی آن‌ها گسیل می‌شود.

به‌این‌ترتیب، چنین فردی در مقابل حوادث و رویدادهای استرس آور، خود را فردی توانمند ارزیابی می‌کند و تأثیرات مثبت و مطلوبی را بر روح و روان خود می‌یابد. از سوی دیگر، ارتقای روحیه، عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس در افراد نشئت‌گرفته از تأثیرات مثبت نیکوکاری است که افراد دارای چنین ویژگی‌هایی، همان‌هایی هستند که در مواجهه با مشکلات دیگران، سعی در حل آن‌ها خواهند داشت.

همچنین متوجه لطفی که از جانب خداوند شامل حالشان شده، خالق را به خاطر نداشتن چنین مشکلاتی سپاس می‌گویند، قدر لحظه‌هایی را که در آن حضور دارند، می‌دانند و به‌نوعی نزدیکی معنوی را حس می‌کنند.

نیکوکاری از بحث‌های مهمی است که در حوزۀ سرمایه اجتماعی و فرهنگی نیز مطرح‌شده است. درواقع، یاری‌گری، تعاون، مشارکت اجتماعی و صفاتی ازاین‌دست کارکرد مناسبی برای جامعه دارد و ازاین‌رو از منظر جامعه شناسی، نیکوکاری نوعی همبستگی بین انسان‌ها ایجاد می‌کند. و نیکوکاران به لحاظ فکری و عاطفی سیگنال‌های مثبتی دریافت می‌کنند.

اینکهخداوند آن‌ها را لایق دارایی دانسته و اوقات فراغتی را به آن‌ها ارزانی داشته که برای دیگران وقت صرف کنند یا حتی با یک نگاه، لبخند، کمک فکری و کارهایی ازاین‌دست در تغییر مسیر زندگی افراد تأثیر بسزا داشته باشند، دلایلی است که خود را موظف به شکرگزاری از خداوند می‌دانند (نيازي،1391).

دراین‌ارتباط، دکتر عزتی اشاره می‌کند: «شادمانی حاصل از نیکوکاری است. همین‌که انسان خود را فردی توانمند ببیند، احساس خوبی برایش به همراه دارد که کمک می‌کند در آینده با مشکلات به نحو بهتری رو‌به‌رو شود و البته این احساس مفید بودن در سطح جامعه، سرآغازی برای شکل‌گیری شادمانی و احساس لذت خواهد بود.

همچنين در مورد آرامش روحی افراد نیکوکار می‌گوید: نتیجه تحقیقات حاکی است افراد خیرخواه، استرس کمتری دارند، ازاین‌رو سیستم ایمنی بدنشان تقویت می‌شود و مقاومتشان در برابر بیماری‌ها افزایش پیدا می‌کند، این افراد از طول عمر بیشتری برخوردارند و امید به زندگی بیشتری دارند.

اینکه بسیاری از افراد تمکن مالی دارند، اما از زندگی لذّت نمی‌برند در مقابل کسانی که باوجود دارایی اندک، سعی در کمک‌رسانی به نیازمندان می‌کنند و احساس شعف و تعلق حاصل از انجام این کاربر زندگی شان سایه می‌اندازد، نشانۀ دیگری از تأثیر کار خیر است.» (به نقل از گنجي و همكاران،1391).

‌اصولاً در ذات بشر گرایش به انجام کار خیر وجود دارد چراکه قابلیت این را دارد که از دوران کودکی این ویژگی در وجودش نهادینه شود. مطالعات نشان می‌دهد جوامعی که توانسته‌اند این موضوع را به‌صورت خانواده‌محور و از دوران کودکی دنبال کنند، ویژگی نیکوکاری و ابعاد آن را گسترده‌تر از سایر جوامع نمایان می‌سازند.

البته نمی‌توان نکات ارزنده ناشی از ضرب المثل‌های مرتبط باکار نیک كه در فرهنگ ايراني و اسلامي را که حاصل اندیشه ژرف شعرای بزرگ است، درحرکت اعضای یک جامعه به‌سوی مسیر نیکوکاری نادیده گرفت. برای مثال؛

« آن‌کس که اوفتاد خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری»

(غزل شمارۀ 451؛ از غزلیات حافظ)

ازاین‌رو در میان آن دسته از جوامع انسانی که برای انجام کار خیر داوطلب هستند این خدمات انسان دوستانه به‌صورت رایگان ارائه می‌شود ضمن اینکه همه ادیان الهی و جوامعی که در آن انسان‌های بزرگ و فیلسوفان اجتماعی رشد کرده‌اند با چنگ زدن به ریسمان نیکوکاری، وفاق و همبستگی اجتماعی رشد دوچندانی یافته‌ است. سوای تأکید بزرگان دینی بر امر خیر و نیکوکاری، آیات بسیاری وجود دارد که بر این رفتار اجتماعی تأکید زیادی کرده اند که در ذیل به چند آیه اشاره می‌گردد:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ...؛ ای اهل ایمان، انفاق کنید از بهترین چیزهایی که اندوخته‌اید... (بقره/ 267)

﴿ ... وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ... ﴾ ... و آنچه از دارایی‌تان انفاق کنید، به سود خودتان است و جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد... (بقره/ 272)

﴿ ... وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا. ﴾ ... و نیکی‌های ماندگار ازنظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و ازنظر اميد [نيز] بهتر است. (کهف/46)

﴿ لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ... ﴾ شما هرگز به مقام نیکوکاری نخواهید رسید، مگر آن‌که ازآنچه دوست دارید انفاق کنید.... (آل‌عمران /92)

﴿ مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا... ﴾ هر کس کار نیکویی انجام دهد، پس ده برابر آن (به‌عنوان پاداش) برای اوست.... (انعام/ 160)

﴿ ...فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ... ﴾ ...در کارهای خیر از همدیگر سبقت بگیرید... (مائده/48)

﴿ ...تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى... ﴾ ...در (کارهای) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنید... (مائده/ 2)

﴿ ...إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. ﴾ قطعاً خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد. (مائده/ 13)

درآیات بالا، دو واژه مورد اهتمام قرآن يعني «سرعت» و «سبقت» در كار خير را موردتوجه است و ديدگاه وحي در خصوص فضيلت عجله كردن در كارهاي خير و نيز تأكيد بر سبقت گرفتن از هم ديگر در انجام نيكي ها كه جزو ویژگی‌های مؤمنان و صالحان واقعي است را بازخواني كرده است.

رسالت و جایگاه آموزش‌وپرورش در تربیت افراد نيكوكار و خيّر

ازنظر مربیان بزرگ تعلیم و تربیت، مدرسه نه‌تنها مکانی جهت آماده شدن برای زندگی، بلکه جایی برای تمرین زندگی و تجربۀ عرصه های مختلف آن است. به‌عبارت‌دیگر، مدرسه مکانی برای یادگیری حقوق و مسئولیت های مختلف است. بر این اساس، آموزش‌وپرورش بیش از هر چیز وظیفۀ آماده کردن نسل جدید را برای جامعۀ امروز بر عهده دارد و هدف آن نیز این است که افرادی را که می خواهند در جامعه زندگی کنند، با اصول، قواعد، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماع آشنا کند.

البته نه اینکه کاملاً خود را با آن منطبق کنند، بلکه باید بتوانند به سنتز جدیدی در فرهنگ خود برسند. پس انتظار عموم از مدرسه در مرحلۀ اول، این است که دانش آموزان را به‌گونه‌ای تربیت کند که در جامعه درست زندگی کرده، کار مناسب و ارتباط خوبی با مردم داشته باشند و نیز بتوانند مناسبت های اجتماعی را درست سازمان‌دهی کنند، هنجارشکنی نکنند و این ها در یک مفهوم عمده، درواقع؛ آموزش‌وپرورش مسئول آموزش و انتقال ارزش هایی نظیر تساهل، تسامح، ايثار و گذشت، احترام به حقیقت، تعاون، همكاري، عدالت و شأن انسانی است تا بتواند وجود خود را توجیه و بقای جامعه را تضمین کند. به‌علاوه از این رفتارها برای جهت دهی به رفتار سیاسی استفاده می‌شود.

یادگیری این نوع ارزش‌ها در مدرسه، محدود و منحصر به برنامه های اجباری تعلیمات اجتماعی و مدنی نیست. دانش آموزان این ارزش‌ها را از سازمان مدرسه، نحوۀ تدریس، نحوۀ ادارۀ مدرسه و فضای اجتماعی آن فرامی‌گیرند.

در خصوص بحث تأثیر مدرسه بر نگرش‌ها و آرا و رفتارهای سیاسی باید به دو نوع تأثیر انتقال مستقیم ارزش‌ها و هنجارها از طریق کتب درسی و نظرات سیاسی معلمان و نیز انتقال غیرمستقیم ارزش‌ها، هنجارها و نگرش ها از طریق تعمیم نتایج ناشی از ماهیت ساختار اقتدار در مدرسه توجه کرد(شارع پور،1387، ص321).

دانش آموزان به‌عنوان خيّر و نيكو، بایستی درک عمیقی از نیاز به فعالیت و تصمیم گیری برای کمک به حل مشکلات يكديگر را به دست آورند. آن‌ها نیازمند مشارکت به روش هایی اند که همكاري را تقویت کرده، بشردوستی و نوع‌دوستی را در جوامع، فرهنگ‌های آن‌ها و در جهان توسعه دهد. مدارس باید به دانش‌آموزان در جهت فهم ارزش‌های نيكوكارانه ياري رساند.

مقصود از مصاديق ارزش‌ها، گزاره هايي دربارة ارزش عرصه هاي چهارگانة خدا، خود، خلق و خلقت است. در اينجا به كليات و مهم‌ترین آن‌ها در هرکدام از اين حيطه ها اشاره مي كنيم (شوراي عالي آموزش‌وپرورش، 1391) و منظور از ارزش در اين پژوهش بحث مهم نيكوكاري و احسان در جريان تعليم و تربيت می‌باشد. قانون احسان و نيكوكاري را يكي از پايه هاي اساسي انسانیت مي شناسند.

احسان و نيكوكاري منحصر در نوع خاصي نبوده و حدومرز نمي-شناسد و از همان محيط كوچك خانواده تا محيط گسترده جامعه قابل‌اجرا است و همة حوزه هاي زندگي از عواطف، گفتار و رفتار را شامل مي شود و از جهت مصاديق، در اشكال مختلف و متنوعي ظهور و بروز مي کند و از كمك و انفاق مادي تا دستگيري و هدايت گمراهان همه از مصاديق نيكوكاري است. باید گفت که نگرش اخلاقی نسل های آینده با ایجاد توازن بین منافع خود و دیگران مرتبط است و رشد اخلاقی جامعه درگذر از خودخواهی به دگرخواهی و درک صحیح نیکوکاری معنی می شود. این در حالی است که رفتارهاي دگرخواهانه و نيكوكارانه در جامعه براثر تاريخي پرآشوب و استبدادي مجال كافي براي تمرين دموكراسي و بسط حوزه عمومي نداشته، با مشكل مضاعفي روبرو است(Argawal & Goyal, 2001).

امروزه در جامعه ایرانی به‌ویژه مدارس در ابعاد وسيعي شاهد فردگرايي منفي و غيرعقلاني هستيم. نقطة مقابل نیکوکاری، خودخواهی و منفعت‌ طلبی فردی است که در کنش‌های فردی جلوه‌گر می‌شود. وضع کنونی جامعه به‌گونه‌ای است که افراد بر اساس نیازها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار می کنند و در حقیقت می‌توان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش‌ یافته که شرایط اجتماعی زمینه ساز این مسئله بوده است. رویکرد زمینه ساز هجرت از «انسان اقتصادي» به «انسان فرهنگي» و به‌تبع آن بسط سواد میان‌فرهنگی است.

انسانی که احترام به دیگران را نه بر پایۀ منافع شخصی و دریافت خیر از سوي دیگري، بلکه ارائه خیر به دیگري تعریف می نماید، که یکی از اولویت هاي امروز جامعه ایران است. متخصصان بر این باورند که چنین انسان هایی که در جریان ارتباطات انسانی، توانایی و قابلیت شناخت و فهم ویژگی هاي فرهنگی و اجتماعی دیگران را دارند، صاحب «هوش فرهنگی [۴] » هستند(Earley & Ang, 2003). در اين رهيافت دانش آموزان به دنبال «نفع شخصي درست درك شده [۵] » هستند؛ يعني نفع شخصي كه در متن نيازهاي عمومي وسيع تر تعریف‌شده، نفع شخصي كه «روشنفكرانه است» و نه كوته بينانه، نفع شخصي كه بقايش به منافع ديگران بستگي دارد (Chan, 2016, p11).

نمودهای شاخص تربیت خير و نيكوكار در مدرسه

همان‌طور که اذعان شد، آموزش‌وپرورش باید دانش آموزان را نه‌فقط برای زندگی در جامعۀ خود و درونی کردن ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، بلکه برای زندگی در جامعۀ فراتر (درك همنوعان) تربیت کند؛ دانش آموزاني که تنها متعلق به جامعه، شهر و روستای خود نبوده و برای تداوم زندگی می توانند با دانش آموزان دیگر تعامل داشته باشند.

بنابراین، زمانی دستگاه تعلیم و تربیت دررسیدن به اهداف و رسالت های خود موفق خواهد بود که بتواند دانش آموزاني آگاه، مسئول، خلاق و خیّر تربیت کند و این امر جز از طریق تربیت روح كمك رساني و ايثارگري و همكاري و ارتقای فرهنگ بخشندگي در قالب فراهم کردن زمینۀ ایفای نقش برای دانش آموزان در نمودهای خير و نيكوكار قابل‌اجرا در مدرسه میسّر نخواهد شد.

در راستای احراز ویژگی های خيّر و نيكوكار، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصت های لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصه‌های مختلف زندگی باشد تا از این رهگذر، زمینه های لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان فراهم آيد(منافي نژاد و مهدوي خواه،1391). تربیت خيّرانه، دانش آموزان را در تربیت خيّر، توسعۀ دانش، مهارت ها و ارزش های موردنیاز برای تأمین امنیت عادلانه و سازگاربامحیط‌زیست جهان و استعدادهای بالقوۀ آن توانا می‌سازد. همچنین، کودکان و نوجوانان را به مراقبت از سیارۀ زمین و توسعۀ همدلی و نگرانی های فعال تشویق می‌کند(Hughes, 2006).

بر این اساس، شایسته است آموزش‌وپرورش، خود، نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانش آموزان در عرصه های مختلفی چون؛ حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فنّاوری، خانواده، بهداشت و محیط‌زیست، ارتباطات و مانند آن به یادگیری بپردازند. در این راستا، مدرسه به‌عنوان عنصری از آموزش‌وپرورش، در جوامع امروزی به‌عنوان حیاتی ترین دستگاه فرهنگی در تربیت نيكوكار به‌حساب می آید؛ چراکه در پرتو آموزش‌های مدرسه ای است که شاکلۀ شخصیتی و رفتاری دانش آموزان شکل می گیرد.

بر پایۀ آموزش‌های رسمی و غیررسمی مدرسه ای است که همكاري، ايثار، كمك، نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می گیرد و عامۀ مردم به‌طرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت می‌کنند. سرنوشت انسان در کلاس درس شکل می گیرد. بنابراین، مدرسه کودکان را برای دنیای بیرون از کلاس درس که دائماً در حال تغییر و چالش است، آماده می سازد تا آن‌ها به‌عنوان رهبران فردا بتوانند با چالش-های قرن بیست و یکم مقابله كنند.

درراهبردهایی که برای رسیدن به اهداف مذکور ارائه‌شده‌اند، بر گنجاندن ارزش‌ها در برنامه های درسی تأکید شده است. این راهبردها مبتنی بر نظریه ای است که مدرسه را به‌عنوان ارگانیسمی اجتماعی و فرهنگی موردتوجه قرار می‌دهد. افراد بشر مخلوقاتی اجتماعی اند و برای بقا و پیشرفت در محیط اجتماعی، که در آن افراد يكدیگر را موردحمایت قرار می‌دهند، به‌طور مستقل زندگی می کنند.

هر مدرسه ویژگی‌ها و رفتارهای خاص خود را دارا بوده و واجد فرهنگی معیّن و نیز واجد الگویی قدرتمند برای توسعۀ جامعه ای است که در آن وجود دارد. مدارس همچون جامعه، بر رفتارها و واکنش‌های متقابل، مشترک و متبادل متکی اند. رفتار هر فرد نسبت به دیگران نتیجۀ اصلی یک سامانۀ آموزشی است. مدارس باید وظایف تربیتی را خود به انجام برسانند و برای ارتقای توانایی های دانش آموزان، از جنبه‌های شخصی و اجتماعی، تلاش کنند؛ به‌طوری‌که قادر به تعمیم تجربیات مدرسه ای خود در سطح جامعه باشند(ذكاوتي قراگوزلو،1391،ص66).

برای تحقق رسالت مذکور، مدرسه به‌عنوان نمونۀ کوچکی از جامعه و در برگیرندۀ بخشی از نقش آفرینان آیندۀ جامعه، نقش های زیادی از جامعه را در دل خود نهفته دارد. این نقش‌ها به‌مثابۀ نمودهای تربیت خيّر و نيكوكار قابل‌اجرا در مدرسه، فرصتی مناسب و درعین‌حال تمرینی پرثمر برای نقش آفرینی آیندۀ دانش آموزان خلق می کند؛ نمودهای نيكوكاري که نمونه‌های واقعی آن در جامعه موجود است و دانش‌آموز برحسب علاقه، توانایی، پیشینۀ شغلی خانوادگی و غیره در این نمودها نقش-آفرینی می کند و با وظایف و حقوق خود در آن نقش و همچنین سایر نقش های موجود در جامعۀ آشنا می‌شود. این شاخص‌ها و نمودهای تربیت خیر در مدارس عبارت‌اند از:

1-پزشك خيّر برای ایجاد جامعه ای مترقی در عرصۀ جهانی، نیاز به دانش آموزاني سالم داریم. بدون داشتن سلامتی و تندرستی در محيط مدرسه، از داشتن دانش آموزاني سالم، فعال و اندیشمند محروم خواهیم بود. برای حفظ سرمایه‌های اجتماعی و تربیت دانش‌آموزاني فعال، پویا و خلاق، توجه به مسئلۀ سلامت تن و روان باید در اولویت‌های مدارس قرار گیرد تا از این طریق بتوان به اهداف توسعۀ پایدار در راستای تأمین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی كودكان و نوجوانان به‌عنوان ضرورت و اولویت برنامه‌های نظام آموزش‌وپرورش دست‌یافت. بعد از خانواده، مدرسه مهم‌ترین نقش را در سلامت كودكان و نوجوانان دارد.

با توجه به اینکه پایه گذاری رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی در این سنین صورت می گیرد، همچنین این گروه سنی جزء مهم‌ترین گروه‌های در معرض خطر حوادث و سوانح اند، لازم است متولیان تعلیم و تربیت با نگاهی بلندمدت، برای داشتن جامعه ای سالم به‌سلامت دانش آموزان در محیط مدرسه توجه کنند و در این جامعۀ کوچک، پایه گذار فرهنگ‌های صحیح سلامتی باشند.

يكي از بهترین راه‌های آموزش مهارت‌های آموزش خير به دانش آموزان، سپردن نقش «پزشك خانواده» به آن‌ها و انتقال مطالب از طریق آنان به سایر فراگیران است. بدین ترتیب، که با توجه به علایق و دانش زمینۀ دانش آموزان، یک یا چند نفر از آنان به‌عنوان پزشک یا پزشکان مدرسه انتخاب و به سایرین معرفی می شوند و مسئولیت تأمین سلامت، نظارت، درمان و گسترش آگاهی دانش‌آموزان درزمینۀ سلامت و امور بهداشتی به دانش آموز سپرده می شود و از این طریق، آنان با يكي از نقش های واقعی موجود در جامعه آشنا خواهند شد.

به علاوه، دانش آموزان در مدرسه با پوشیدن لباس پزشکی و قرار گرفتن در مقام پزشک مدرسه، ضمن ایفای نقش واقعی در امور مربوط، تعریفی به دست می دهند که یک پزشک به‌عنوان شهروند چه حقوق و وظایفی در قبال بیماران و سایر شهروندان دارد و سایر شهروندان را نیز نسبت به حقوق خود در برابر پزشک مطلع می کنند.

بايد توجه داشت ازآنجاکه تمامي امورات درماني موردنظر در مدرسه رايگان و بدون هیچ چشم داشتي صورت مي گيرد لذا مفاهيم اوليه ايثار، ياري‌گري به هم‌نوع و كمك هاي بشردوستانه در آنجا شكل می‌گیرد. همچنين عوامل آموزشگاه می‌توانند با ایجاد بستر ارتباطی بین مدرسه و مراکز درمانی خيريه، ضمن کمک به دانش‌آموز یا دانش‌آموزان علاقه مند به ایفای نقش پزشک مدرسه، وضعیت سلامت دانش آموزان را بهبود بخشند.

2- قاضی مدرسه اجرای عدالت و برقراری مساوات به‌عنوان يكي از حقوق شهروندان، ازجمله مهارت‌های لازم دانش‌آموزان به‌عنوان شهروندان جامعه است. با توجه به وجود افکار و آرای مختلف در محیط مدرسه، زمینۀ لازم برای شکل‌گیری يكي دیگر از نقش‌های واقعی جامعه برای برقراری عدالت و مساوات بین اعضای این جامعه کوچک فراهم می‌شود. قرار گرفتن در مقام یک قاضی برای دانش‌آموزان علاقه‌مند، می‌تواند ضمن کسب تجربه‌ای گران‌سنگ برای خود دانش‌آموز، سایر دانش‌آموزان را نسبت به شرح وظایف قاضی و مجریان برقراری عدالت آشنا کند. همچنین دانش‌آموز به این سطح از آگاهی می‌رسد که باید استیفای حق‌وحقوق تضییع‌شده و اجرای عدالت را به قاضی متخصص واگذار کند.

ازجمله کمک‌هایی که عوامل آموزشگاه در راستای اجرای بهتر این نقش در آموزشگاه می‌توانند به دانش‌آموزان داشته باشند، این است که با انعقاد تفاهم‌نامه‌ای مشترک بین مدرسه و سازمان‌های قضایی، زمینۀ ارتباط قاضی مدرسه را با این نهادها و نیز آشنایی او با ابعاد واقعی و مشکلات فراروی کار قضاوت را فراهم کنند. دانش‌آموز یا دانش‌آموزانی که به‌عنوان قاضی مدرسه ایفای نقش می‌کنند، با تجاربی که از تعامل با سازمان‌های قضایی کسب کرده‌اند، می‌توانند با تشکیل گروه قضاوت، متشکّل از یک نفر قاضی، وکیل، منشی دادگاه و غیره، مسئولیت حل اختلافات جزئی بین دانش‌آموزان را در محیط مدرسه بر عهده گیرند.

3- مدیر مدرسه از دیگر نمودهای شاخص تربیت خيّر و نيكوكار در مدرسه، ایفای نقش«مدیر مدرسه» است. مدیر مدرسه بودن، موقعیتی را فراهم می‌سازد که دانش‌آموزان علاقه‌مند به این نقش، در برهه‌های مشخصی از سال تحصیلی و باراهنمایی معلمان و مدیر مدرسه، خود را در نقش مدیر دانسته، برای مدتی هرچند کوتاه، خود را مدیر یک مجموعه دانسته و توانایی خود را محک زده و تجربه باارزشی را کسب کنند و در کنار آن با شرح وظایف و حقوق یک مدیر آشنا شوند. این طرح در مدارس بسیاری از کشورها در طول سال تحصیلی اجراشده و می‌شود.

4- فروشندۀ مدرسه گسترش رو به رشد جوامع بشری بر اهمیت علم اقتصاد و مسائل مربوط به آن افزوده است؛ به‌گونه‌ای که اگر افراد جامعه درک درستی از آداب‌ورسوم و فرهنگ اقتصادی نداشته باشند، جامعه به‌زودی با مشکلات و ناهنجاری‌های عدیده‌ای روبه‌رو خواهد شد. از مین‌رو، ایجاد زمینۀ ایفای نقش «فروشنده مدرسه» به‌عنوان نمادي از نقش‌های متعدد اقتصادی موجود در جامعه، می‌تواند ضمن فراهم کردن موقعیت آزمایشی کسب تجربه در این زمینه برای دانش‌آموزان ایفاگر نقش، سایرین را با آداب و احکام اصول اقتصادی در جامعه آشنا کند. بدین طریق می‌توان به داشتن نظام باثبات اقتصادی، توسعۀ پایدار و حل شدن بسیاری از معضلات مرتبط امیدوار بود. تصمیم‌گیرندگان مدرسه با ایجاد زمینۀ تعامل کسانی که در نقش فروشندۀ مدرسه ایفای نقش می‌کنند با بنگاه‌های فروش مواد غذایی و بورس‌ها، به دانش‌آموزان فرصت می‌دهند با دنیای واقعی مالی و اقتصادی جامعه آشنا شوند. فروشندگان مدرسه می‌توانند ضمن خرید مایحتاج و ملزومات موردنیاز دانش‌آموزان در محیط مدرسه، به آنان در خریدوفروش سایر موارد مشاوره بدهند.

5- روحاني مدرسه اسلام داراي برنامة جامع زندگي براي تمامي انسان‌ها و در همه دوران‌ها است؛ برنامه‌اي مبتني بر ارزش‌هايي مطلق، هميشگي و جهان‌شمول که براي درک بهتر آن‌ها، آگاهي از نوع نگاه اسلام به انسان و معرفت ضروري است. جامعه‌ای كه به دین پایبند نباشد، واقع‌بینی و روشنفكری را از دست می‌دهد و عمر گرانمایۀ خود را در گمراهی و ظاهربینی و غفلت می‌گذراند، دچار زشتی اخلاق و پستی كردار می‌شود و علاوه بر آن، شهروندان چنین جامعه‌ای به سعادت ابدی و كمال نهایی خود نمی‌رسند. اهمیت دین و مباحث دینی لازم می‌دارد که آموزش‌وپرورش بنا بر رسالت تربیتی و انسان‌ساز خود، زمینۀ آگاهی هر چه بیشتر دانش‌آموزان را با مسائل دینی فراهم کند. در همین راستا و به‌منظور فعال شدن دانش‌آموزان درزمینۀ شناسایی، شناساندن و پیاده‌سازی ابعاد مختلف دینی در مسائل زندگی اجتماعی برای خود و دیگران، طراحی نقش «روحاني مدرسه» پيشنهاد می‌شود تا از این طریق، دانش‌آموزان علاقه‌مند به موضوعات دینی با قبول این نقش و پذیرش مسئولیت‌های لازم، به توانمندسازی و افزایش آگاهی خود درزمینۀ مباحث دینی اهتمام ورزند و هم به‌عنوان یک نيكوكار و خيّر، نقشی از نقش‌های واقعی و مهم جامعه را تمرین کرده باشند و هم دانش دینی خود را تقویت کنند. روحانی مدرسه مسئولیت اجرای فعالیت‌هایی چون؛ ارائۀ آموزش‌های لازم مذهبی و دینی به دانش‌آموزان، پاسخ به سؤالات و پرسش‌های دینی دانش‌آموزان، زمینه‌سازی برای برگزاری مراسم و برنامه‌های دینی، پیاده کردن احکام اسلامي در مدرسه و سایر موارد مربوط به امور مذهبی را بر عهده خواهد داشت.

6- شوراي مدرسه تشکیل شورای مدرسه يكي دیگر از زمینه‌های تربیت خيّر و نيكوكار در مدرسه است که دانش‌آموزان از این رهگذر، مشارکت در ادارۀ امور مدرسه را یاد می‌گیرند. فرایند ثبت‌نام و گزینش نامزدهای شورای دانش‌آموزی، تبلیغات نامزدها، اجرای انتخابات، نتایج انتخابات و غیره، نمونۀ بسیار مناسبی برای تمرین مشارکت در امور اجتماعی و حضور درصحنه‌های سیاسی کشور است. علاوه بر این، دانش‌آموزان به‌خوبی با کارکرد و وظایف شوراها آشنا می‌شوند. برای اینکه این نقش به‌صورت واقعی و متناسب با اهداف آن در مدارس اجرا شود، ضرورت دارد مدیر و معلمان با اعتقاد و باور به اهمیت این نقش در تربیت سیاسی و افزایش آگاهی دانش‌آموزان، به آنان در تصمیم‌گیری‌های اساسی و مهم مدرسه که مربوط به دانش‌آموزان است، فرصت اظهارنظر بدهند.

7-پليس مدرسه از دیگر نمودهای شاخص تربیت نيكوكار و خيّر در مدرسه، ایفای نقش «پليس مدرسه» است. دانش‌آموزانی که نقش پلیس مدرسه را بر عهده می‌گیرند، می توانند با آموزش مسائل حقوقی و انضباطی به دانش‌آموزان و برقراری ارتباط مؤثر با مسئولان مدرسه، معلمان، کارکنان، دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان و آگاهی بخشی و رسیدگی به مسائل انضباطی دانش‌آموزان، نقش مؤثری در رعایت قوانین و مقررات توسط دانش‌آموزان، حل‌وفصل مجادلات دانش‌آموزان، اجرای برنامه‌های پیشگیری از وقوع جرم و خشونت و به‌طورکلی برقراری امنیت عمومی در مدرسه داشته باشند.

ازاین‌رو، آن‌ها با تسهیل روند برقراری امنیت در مدرسه، نقش بسزایی در بهبود محیط اجتماعی ایفا خواهند کرد. به‌علاوه، مأموران پلیس مدرسه با مشارکت فعال در مسائل انضباطی دانش‌آموزان، می‌توانند کاستی‌های مربوط به برقراری امنیت و نظم در مدرسه را به مدیر، ناظم یا سایر مسئولان تربیتی مدرسه گزارش کنند و اصول رفتارهای شایسته و عواقب بروز رفتارهای ناشایست و نابهنجار را به دانش‌آموزان تذکر کنند.

آن‌ها به‌مثابۀ قانون‌مداران، با انجام تعاملات رسمی و غیررسمی با دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه و نیز با اجرای قوانین و مقررات، این نقش را به‌خوبی ایفا خواهند کرد. در چنین شرایطی، به‌مرور به دلیل شناخت رفتارهای شایسته و ناشایسته (درست و نادرست) و درنتیجه، اکتساب هنجارهای رفتاری مطلوب توسط دانش‌آموزان، مسائلی چون؛ جرم و خشونت، بی‌نظمی، سرقت، خرابکاری و رفتارهای مشابه آن در محیط مدرسه به‌ندرت اتفاق خواهد يافت.

8- شهردار مدرسه جامعه از تعدادی نهاد و مؤسسات كاملاً پیوسته به یكدیگر تشکیل‌شده است؛ بدین‌جهت، مدرسه را از بقیۀ نهادها و اركان جامعه متمایز ندانسته اند. مدرسه نهادی است كه شكل سازمانی خود را دارد، ضمن اینکه خود نیز نوعی جامعه است. دانش‌آموزان لازم است به درك مناسبات عمیق اجتماعی نائل شوند و چگونگی مشاركت در امور جامعۀ خود را بیاموزند تا انسان‌هایی شوند كه بتوانند در چارچوب روابط اجتماعی به اهداف خویش برسند.

بر همین اساس، باید زمینۀ رویارویی فعال دانش‌آموزان را به‌عنوان خيّر و نيكوكار، با محیط اجتماعی فراهم کرده، به‌صورت عملی تجربیاتی در این روند عرضه کنند. ازجمله فرصت‌های مناسب اجرایی کردن این وظیفه توسط مدارس، فراهم کردن زمینۀ اجرای نقش «شهردار خيّر» توسط دانش‌آموزان است.

بدین‌صورت که عوامل اجرایی مدرسه با برگزاری انتخابات از بین افراد علاقه‌مند، یک نفر را به‌عنوان شهردار مدرسه انتخاب می‌کنند تا او، به کمک گروهی از دوستان خود که تحت عنوان شهرداری مدرسه فعالیت خواهند کرد، امور مربوط به حفظ محیط‌زیست، امكانات بهداشتی، امكانات ورزشی، امور فرهنگی و اجتماعی، ترافیك و حمل‌ونقل و مسائل ایمنی تحصیلی و پرورشی و ایجاد فضای سبز مطلوب را بر عهده بگیرند.

ایفای چنین نقش بزرگی در کنار فوایدی که برای آبادانی و نشاط مدارس دارد، تحولی عمیق در شخصیت دانش‌آموز به وجود می‌آورد و او را به‌عنوان فردي آگاه به وظایف سازمان شهرداری‌ها و حقوق متقابل خود، برای مسئولیت‌پذیری و روحیۀ مشارکت‌جویانۀ بیشتر در سطح مدیریت شهری و ایجاد روحیۀ مسئولانه نسبت به زندگی آماده می‌سازد.

9- مشاور مدرسه وظیفۀ دستگاه آموزش‌وپرورش، در آماده کردن دانش‌آموزانی که سرمایۀ انسانی فردا تلقی می‌شوند، برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیست‌ویکم که از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است، بسیار حساس و سنگین است. اضطراب، افسردگی، سوءمصرف مواد مخدر، رفتارهای نابهنجار، مشکلات تحصیلی و گرایش ارتباط با جنس مخالف، از عمده‌ترین مشکلات روانی‌اجتماعی دانش‌آموزان است که لازم می‌دارد عوامل مدرسه زمینۀ ایجاد و تقویت ایفای نقش «مشاور مدرسه» توسط یک یا چند نفر از دانش‌آموزانی که ضمن داشتن علاقه، مهارت‌های مقدماتی لازم را نیز دارند، فراهم کند.

دانش‌آموزی که در نقش مشاور مدرسه ایفای نقش می‌کند، با امتیازات خاصی که نسبت به معلم مشاورۀ مدرسه دارد، ازجمله هم‌سن و هم‌فکر بودن با دانش‌آموزان، می‌تواند با آگاهی از ارتباط تنگاتنگ مشکلات تحصیلی با زمینه‌های روانی اجتماعی دانش‌آموزان، با استفاده از متون و روش‌های راهنمایی و مشاوره از طریق شیوه‌های مختلف فردی، گروهی و خانوادگی به دانش‌آموزان کمک کند تا با بررسی همه‌جانبۀ مشکل بتوانند راه‌حل یا راه‌حل‌های مناسب را انتخاب و برای اجرای آن‌ها برنامه‌ریزی کنند و درنهایت، عملکرد دانش‌آموزان در ابعاد مختلف بهبود یابد.

از سایر نمودهایی که زمینۀ تربیت خيّر و نيكوكار را در محیط آموزش‌وپرورش فراهم می‌سازد، می‌توان به: روان‌شناس مدرسه، جامعه‌شناس مدرسه، فیلسوف مدرسه و غیره اشاره کرد. درنهایت، نتیجۀ اجرایی کردن این نمودهای تربیت نيكوكار در مدرسه را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

-تقویت وجدان کاری و گسترش و عمق نظم‌پذیری اجتماعی در تمام پهنه‌های زندگی.

-تقویت مهارت‌های اجتماعی در قدرت سازگاری با دیگران.

-تقویت روح همکاری، همدلی، نوع‌دوستی، گذشت، فداکاری و همزیستی.

-ایجاد حسن احترام به خود، دیگران و تحمل عقاید دیگران.

-شناخت اصول، قانون‌مندی‌ها و تبعیت از آن‌ها در هنگام برخوردهای فردی و اجتماعی.

-گسترش همیاری درسی و تحصیل از طریق گروه‌های دانش‌آموزی.

-تمرین نقش‌پذیری، مسئولیت‌پذیری و تن دادن به کارهای جمعی و تعاون برای پیشبرد اهداف تربیتی.

-تمرین مشارکت جمعی، تصمیم‌گیری جمعی و مشخصه‌های آن.

-رفع عوارض روانی‌اجتماعی در فرایند تعاملات بین فردی؛ مانند انزواجویی، رقابت‌های تخریب‌کننده و ترس‌های اجتماعی.

الگوی کارآمد تربیت نيكوكار و خير در بستر نظام آموزش‌وپرورش

الگوی کارآمد تربیت خيّر و نيكوكار در بستر آموزش‌وپرورش، متناسب با حیطه‌های سه‌گانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی، بر مبنای مؤلفه‌ها، نمودها، مشخصه‌ها و راهکارها، در جداول 1 تا 3 خلاصه‌شده است.

در این الگو ابتدا به مؤلفه‌های تربیت خيّر و نيكوكار متناسب با هر یک از حوزه‌های سه‌گانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی پرداخته و به اقتضای هر یک از این مؤلفه‌ها، نمودهای شاخص ارائه‌شده است. افزون بر این، برای روشن شدن ماهیت نمودها، به مشخصه‌ها پرداخته و درنهایت برای هر یک از این نمودها، راهکارهایی ارائه‌شده است.

اصلی
اصلی
اصلی

نتیجه‌گیری

در مقالۀ حاضر تلاش بر این بوده است تا با تبیین نقش آموزش‌وپرورش در تربیت دانش آموز خیّر و نيكوكار به بررسی شاخص های تربیت نيكوكاري در ابعاد سه گانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی و نمودهای شاخص متناسب برای هر یک از این مؤلفه ها پرداخته شود و درنهایت، الگوی کارآمد تربیت خيّر و نيكوكار در بستر نظام آموزش‌وپرورش متناسب با حیطه‌های سه گانه ارائه گردد.

چراکه در مورد اهمیت توجه همگانی به کارهای انسان دوستانه بايد گفت باوجود اسوه و الگوی والایی چون حضرت علی(علیه‌السلام) برای افراد جامعه که کارهای نیکو و خدمات انسانی را به‌صورت پنهانی انجام می‌دادند، بد نیست گاهی اوقات کارهای خیر به‌صورت علنی انجام شود تا نفس آن عمل در نظر گرفته شود و انگیزه افراد ارتقا پیدا کند که این خود نوعی آموزش است؛ که شاید کوچک و ناچیز باشد؛ اما پیامد همبستگی و وفاق اجتماعی را خواهد داشت.

نتایج اصلی پژوهش حاکی از آن است که آموزش‌وپرورش باید دانش‌آموزان را نه‌فقط برای زندگی در جامعۀ خود و درونی کردن ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، بلکه برای زندگی در جامعۀ جهانی تربیت کند.

دانش‌آموزانی که تنها متعلق به جامعه، شهر و روستای خود نبوده و برای تداوم زندگی می توانند با سایر افراد جوامع دیگر تعامل داشته و با آنان همدردی کنند.

بنابراین، زمانی دستگاه تعلیم و تربیت دررسیدن به اهداف و رسالت های خود موفق خواهد بود که بتواند دانش‌آموزانی آگاه، مسئول، نوع دوست، خیّر، نیکوکار، همدل و هم‌راز تربیت کند و این امر جز از طریق تربیت دانش‌آموزانی نیکوکار و خیّر و ارتقای فرهنگ نوع‌دوستی و خیرخواهی در قالب فراهم کردن زمینه ایفای نقش برای دانش‌آموزان در نمودهای خیّر و نیکوکارِ قابل‌اجرا در مدرسه میسر نخواهد شد. در راستای احراز ویژگی های دانش آموز خیّر و نیکوکار، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصت‌های لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصه‌های مختلف زندگی باشد تا از این رهگذر، زمینه‌های لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان فراهم آید.

باید گفت که تربیت خیّر و نیکوکار، دانش‌آموزان را در توسعه دانش، مهارت‌ها و ارزش‌های موردنیاز برای تأمین امنیت عادلانه در جهت دست گیری و کمک‌های بشردوستانه، کوشش برای رفع گرفتاری ها و مصائب دیگران و سازگار با محیط‌زیست جهان و استعدادهای بالقوه آن توانا می‌سازد.

همچنین کودکان و نوجوانان را به مراقبت از سیاره زمین و توسعه همدلی و نگرانی‌های فعال تشویق می‌کند. بر این اساس، شایسته است آموزش‌وپرورش خود، نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانش آموزان در عرصه‌های مختلفی چون؛ حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فناوری، خانواده، بهداشت، و محیط‌زیست، ارتباطات و مانند آن به یادگیری بپردازند.

امروزه دستگاه آموزش‌وپرورش برخلاف گذشته که تنها یک وظیفه داشت و آن تربیت و نهادینه کردن افراد متعلق به یک کشور بود، از وظیفۀ حساس دیگری در قبال جامعۀ جهانی نیز برخوردار شده و آن تبدیل دانش‌آموز به فردی نوع‌دوست و بشردوست است؛ دانش‌آموزی که متعلق به جامعۀ بین‌الملل، در حال شدن است. این احساس وظیفه، در راهبردهایی بر گنجاندن ارزش‌های نیکوکارانه در برنامه‌های درسی تأکید شده است.

این راهبردها مبتنی بر نظریه‌ای است که مدرسه را به‌عنوان ارگانیسمی اجتماعی و فرهنگی موردتوجه قرار می‌دهد. مدارسی که باید وظایف تربیتی خود را به انجام برسانند و برای ارتقای توانایی های دانش‌آموزان در امور خیر، از وجوه زندگی شخصی و اجتماعی خویش تلاش کنند؛ به‌طوری‌که قادر به تعمیم تجربیات مدرسه‌ای خود در سطح جامعه باشند.

ازاین‌رو، زمانی دستگاه‌های تربیتی مدارس دررسیدن به اهداف و رسالت‌های خود موفق خواهند بود که بتوانند دانش‌آموزانی آگاه، مسئول، خیّر و نیکوکار در جامعۀ محلی، ملی و جهانی تربیت کنند و این امر جز از طریق تربیت دانش‌آموز داوطلب و بشردوست در قالب فراهم کردن زمینۀ ایفای نقش های مناسب برای دانش‌آموزان در مصادیق شاخص‌های نیکوکار و خیّر ترسیم‌شده در این مقاله، در مدرسه میسّر نخواهد بود.

منابع

ذکاوتی قراگزلو، علیرضا(1381)، «آموزش صلح»، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری نوروز هنر.

رحيمى،علی‌رضا (1388)، «گزاره هايي اساسى در باب تعامل تربيت و فرهنگ عمومى، نامة پژوهش فرهنگى»، سال دهم،دوره سوم،شماره هفتم.

سروري مجد، علی(1393)، «ابعاد فرهنگ احسان در قرآن و سنت»، فصلنامه مطالعات فرهنگ-ارتباطات،سال پانزدهم،شماره بيست و پنجم،بهار.

شارع پور، محمود(1387)، «جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش»، تهران، انتشارات سمت.

شريعتمداري، علي(1365)، «جامعه و تعليم و تربيت»، تهران، انتشارات امیرکبیر.

عالى، محمد(1382)، «تبيين و ارزيابى فرصت‌ها و تهديدهاى ناشى از پديده جهانی‌شدن براى آموزش‌وپرورش ايران»، پایان‌نامه كارشناسى ارشد،تهران، دانشگاه تربيت مدرس.

گنجی، محمد و الماسی بیدگلی،احسان(1391)، «تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان كاشان»، مجموعه مقالات همایش ملی وقف(با تأکید بر آموزش عالي)، دانشگاه كاشان.

منافی شرف‌آباد،كاظم و مهدویخواه، علی (1391)، «رسالت مدرسه در تربیت شهروند جهانی»، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی آموزش و جهانی‌شدن، تهران، مرکز ملی مطالعات جهانی‌شدن.

منافي نژاد،كاظم؛ زماني، الهام و مهدوي خواه(1394)، «الگوي كارآمد تربيت شهروند جهاني در بستر نظام آموزش‌وپرورش»، فصلنامه مهندسي فرهنگي، سال نهم،شماره 84،تابستان.

نیازی، محسن؛گنجی، محمد و عسگری، اسما(1391)، «تأثیر میزان پایبندی به ارزش‌ها بر مشارکت پاسخ‌گویان در امور خیریه»، مجموعه مقالات همایش ملی وقف(با تأکید بر آموزش عالي)، دانشگاه كاشان.

Argawal, A. & Goyal, (2001), "Group size and collective action –Third- parts monitoring in common-pool resource." Comparative political studies. 34: 63-93.

Chan, Roy Y.(2016), “Studying Philanthropy and Fundraising in the Field of Higher Education: A Proposed Conceptual Model”, Indiana University – Bloomington, USA.

Earley P.C & Ang s.(2006), “Cultural Intelligence: indivisual interaction across cultures Stanford”. CA. Stanfors Business Books, Hughes, C. (2006), “Education for Global Citizenship, a Guide for Schools”. Oxfam GB.


لینک مقاله در سیویلیکا

پانویس

  1. دانشیار،گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فرهنگیان
  2. دانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی، دانشگاه خوارزمی، l.ayyari@chmail.ir
  3. دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه محقق اردبیلی
  4. Cultural Intelligence
  5. Self - Interest Rightly Understood