اهداف و راهبردهای پیشرفت از منظر قرآن و حدیث

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

محمد اسماعیل مجلسی

چکیده

گفتمان حاکم بر جهان معاصر، گفتمان اومانیستی است که یا خدا در آن نیست، یا اگر خدایی است،‌ از پروردگاری و ربوبیت او خبری نیست، بلکه همانند معتزله قایل به تفویض امور به بشر هستند و با تکیه بر عقل و عقلانیت بشری و ابزاری می خواهند جهانی آرمانی بسازند که پایان تاریخ آن با لیبرال دمکراسی رقم خورده است.گفتمان اسلامی، بر پایه اصولی اساسی چون مالکیت و ربوبیت و حکمت خدا و در چارچوب قوانین شریعت الهی، سبک زندگی خاصی را تعریف می کند که شاخص های آن با گفتمان اومانیستی و غیر اسلامی تفاوت فاحش دارد. مشکل اساسی این است که جامعه اسلامی چون ایران همان شاخص های غیراسلامی به عنوان شاخص های بین المللی پیشرفت و توسعه از سوی دستگاه و نهادهای جمهوری اسلامی پذیرفته و سبک زندگی مردم هدایت، مدیریت و مهار می شود. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای اسنادی توصیفی کار شده است قصد داشته به این نتیجه برسد این گونه است که تضاد در رفتار مسلمانان به طور کامل مشهود است و آن چه در حکمت نظری و عقلی باور دارند،‌ در مقام عمل خلاف آن را انجام می دهند و هیچ عزم و ارای جدی و قوی برای اسلامی کردن شاخص ها وجود ندارد. نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا بخشی از مهم ترین مبانی و شاخص های قرآنی پیشرفت و توسعه را بیان کند. اسلام دین اجتماعی و آموزه‌های وحیانی قرآن سرشار از موضوعات، مسائل و مباحث اجتماعی است. جایگاه موضوعات اجتماعی در آموزه‌های دینی تا آن اندازه است که حتی موضوعات خصوصی و شخصی را تحت تأثیر خود قرار داده است، به گونه‌ای که حتی ارتباط میان بنده و خدا نیز متأثر از موضوعات اجتماعی است و خداوند راه رهایی از خسران ابدی حتی در امور عبادی را توجه مؤمن به دیگران قرار داده است و نماز را که آینه خصوصی‌ترین ارتباط میان خلق و خالق است، در شکل اجتماعی آن، بسیار شایسته‌تر دانسته است.

کلیدواژه ها: قرآن- پیشرفت- آموزه های قرآنی- اسلامی- حکمت- سبک زندگی