دیوید دریسکل و اشکال مشارکت و عدم مشارکت

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

دیوید دریسكل و اشکال مشارکت و عدم مشارکت وی معتقد است، مشارکت بر سه اعتقاد ذیل مبتنی است:

الف) در وهله اول و پیش از همه، پروژه های توسعه باید به نفع ساکنان محلی باشد.

ب) مردمی که در محدوده مورد برنامه ریزی زندگی می کنند، دقیق ترین اطلاعات را درباره آن محدوده دارند.

ج) مردمی که بیشترین تأثیرات را از تصمیمات می پذیرند، سهم بیشتری برای مشارکت در تصمیم گیری دارند.

از نظر دریسکل اشکال مختلفی از مشارکت وجود دارد که در دو دسته کلی تر «مشارکت» و «عدم مشارکت» جای می گیرد. دریسكل انواع مشارکت را در یک نمودار دو بعدی و بر حسب میزان اختیار در تصمیم گیری به شکل زیر نشان می دهد.

اصلی


بر اساس نمودار بالا می توان قلمرو مشارکت و عدم مشارکت را از هم جدا کرد.

اَشكال عدم مشارکت[۱]

دست کاری و تقلب[۲]

وقتی اتفاق می افتد که از نیروی کار و منابع مردم محلی، برای رسیدن به اهداف طرح استفاده می شود، بدون اینکه قدرت تصمیم گیری مؤثر به آنان اعطا شود.

تزیین[۳]

وقتی است که از افراد خواسته می شود کاری را انجام دهند، بدون آنکه هدف آن را بدانند. نمونه عملی مشارکت تزیینی وقتی است که افراد از محتوای یک همایش یا سمینار هیچ اطلاعی ندارند، ولی خواسته شود برای پر کردن سالن و مهم جلوه دادن جلسه در آن شرکت کنند. ===مساوات طلبی نمایشی[۴]=== وقتی است که افراد ظاهرا در کارها مشارکت داده شده اند، ولی در واقع درباره موضوع و روند کارها اختیاری ندارند؛ مثلا یکی از افراد را به نمایندگی از اهالی مدیران طرح انتخاب می کنند تا به عنوان نماینده اهالی در جلسات شرکت کنند، ولی چون او را اهالی انتخاب نکرده اند معلوم نیست بتواند نظر اهالی را منتقل کند.

اَشكال مشارکت[۵]

مشاوره[۶]

وقتی است که مسئولان با برنامه ریزان، نظر مردم را جویا می شوند و به نظر آنها به طور جدی در تصمیم گیریها توجه می شود. مشاوره بسته به اینکه چگونه انجام می شود می تواند در دو حوزه مشارکت و عدم مشارکت قرار گیرد. ===بسیج اجتماعی[۷] ===وقتی است که از مردم خواسته شود، در برنامه ای از قبل تدارک دیده شده شرکت کنند. گاهی بسیج اجتماعی به حوزه مشارکت و زمانی به حوزه عدم مشارکت کشانده می شود. اگر مردم ندانند که مشغول چه کاری هستند و چرا این کار را انجام می دهند و فرصت کمی برای تأثیر گذاری روی طرح و نتایج آن داشته باشند، بسیج اجتماعی در قلمرو عدم مشارکت قرار می گیرد. بسیج اجتماعی نمی تواند به مشارکتی معنادار تبدیل شود مگر اینکه:

الف) مردم به اندازه کافی از کاری که انجام می دهند، اطلاع کافی داشته باشند.

ب) مشارکت کاملا اختیاری و داوطلبانه باشد.

ج) آراء و نظرهای مردم بر تصمیمات و نتایج طرح تأثیر بگذارد.

===مسئولیت پذیری مردم[۸]=== وقتی است که شهروندان فعالیتی را آغاز می کنند، و خود تصمیمات را اتخاذ کرده و نهایتا محصول نهایی کار را تعیین می کنند. سطح تعامل با دیگر افراد جامعه نسبتا پایین است ولی قدرت تصمیم گیری بالاست.

سهیم شدن در تصمیمات[۹]

وقتی است که همه اعضای جامعه، بدون در نظر گرفتن سن و سوابقشان فرصت می یابند تا در روند امور شرکت کنند و سهم برابری برای تأثیر گذاری بر تصمیمات داشته باشند. مهم این نیست که طرح توسط دولت و یا مردم آغاز شده، بلکه مهم این است متصدیان طرح، اهمیت جلب و مشارکت مردم را درک کنند (هادیان و دانشپور).

پانویــس

  1. forms of nonparticipation
  2. manipulation & deception
  3. . Decoration
  4. tokenism
  5. form of participation
  6. consultation
  7. social mobilization
  8. people in charge
  9. shared decision making