سمن ها پایگاهی برای مهارت افزایی جوانان

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

گفت گو با فريبا اقدامی مدیر سازمان مردم نهاد «جهك»

اصلی

میلاد مرادی:حضور و فعالیت جوانان در کارهای داوطلبانه نقش به سزایی در بهبود مهارتهای آنان برای زندگی دارد. از گذشته نقش جوانان در این گونه فعالیت ها در ایران پررنگ بوده است.فعالیت در هیئت های مذهبی نمونه بارز آنهاست با این حال رفته رفته فعالیت جوانان در عرصه های داوطلبانه رنگ و بوی جدیدتری به خود گرفته است. ازجمله آنکه امروز انجمن های دانشجویی زیادی فعالیت داوطلبانه انجام می دهند که جوانان آنها را اداره می کنند. خارج از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی نیز جوانان ممکن است به فعالیت های داوطلبانه خود جامه عمل بپوشانند.وزارت ورزش و جوانان نهادی حاکمیتی است که در زمینه ارتقاء مشارکت های اجتماعی جوانان فعال است. اکنون سمن های فعال در حوزه جوانان در بسیاری از زمینه ها از این سازمان مجوز گرفته و تحت نظارت این نهاد فعالیت می کنند جهك» یکی از سمن های فعال در حوزه جوانان است که از سال ۱۳۹۱ فعالیت خود را آغاز کرده است. در سایت این سازمان مردم نهاد آمده است «جهك می کوشد تا با همراهی نیروهای داوطلب جوان، مردم راپه مشارکت در طرح های نو و گوناگون کتاب خوانی فراخواند. ما با مردم کتاب می خوانیم. مردم را به جستجو و کشف متن برمی انگیزیم بر سر کتاب گفتگو می کنیم، فعالیت های مشترکی را طراحی و اجرا می کنیم»،در وب سایت جهك نیز کتابهایی برای گروههای سنی مختلف کودکان نوجوانان و بزرگسالان معرفی شده است. برگزاری دوره های نویسندگی نشست های داستان خوانی هم خوانی کتاب و طرح ماراتن از جمله طرح هایی است که در سایت سازمان مردم نهاد جهك به آنها اشاره شده است، با این حال آنچه بیش از همه در زمینه فعالیت این سمن تحسین برانگیز است. حوزه فعالیتی است که مدیران آن انتخاب کرده اند.فريبا اقدامی مدیر سازمان مردم نهاد جهك سه هدف کتاب خوانی تقویت گفتوگو و تقویت مشارکت» را از اهداف جهك در هر فعالیتی می داند. در ادامه گفت وگو با فريبا اقدامی مدیر جهك را بخوانید

ابتدا درباره فعالیت جهک توضیح بدهید و اینکه از چه سالی شروع به فعالیت کردید؟

جهک فعالیت خودش را از بهار سال ۹۱ شروع کرد. در جهک سه هدف اصلی داریم که شامل گسترش کتاب خوانی، تقویت مهارت گفتگو و تقویت مشارکت اجتماعی است، سه هدفی که به نظر ما به توسعه پایدار کمک می کند. چرا که مطالعه سطح سواد را بالا می برد، مشارکت و گفتگو نیز منجر به افزایش آگاهی اجتماعی می شود.

هر فعالیتی که در اینجا انجام می شود باید منطبق با این سه هدف باشد یا آن که حداقل یکی از اهداف را پوشش بدهد. در ابتدا بیشتر دانشجویان مخاطب ما بودند؛ اما در ادامه اقشار دیگر از جامعه نیز به جهک پیوستند.

جهک فعالیت های مختلفی را از بدو تأسیس دنبال کرده و یکی دو بار نیز وزارت ارشاد از ما تقدیر کرده است. از جمله آن که جهک در اولین جشنواره مروجان کتاب خوانی، یکی از پنج گروهی بود که در تهران به عنوان مروجان برتر شناخته شد. طرح «یک شهر، یک کتاب » و «هزار کتاب »

از جمله طرح هایی بوده که اجرا شده است. اما در حال حاضر مهم ترین طرحی که به دنبال اجرای آن هستیم، کتاب خوانی در مدارس است. چرا که مدارس چارچوب لازم برای اجرای چنین طرحی را دارا هستند. علاوه بر آن در مدارس نه تنها دانش آموزان، بلکه معلمان نیز درگیر کتاب خوانی می شوند و در ابتدا باید معلمان را آموزش داد. ایده ابتدایی طرح کتاب خوانی از کجا آمد؟ با توجه به اینکه بسیاری از سمن های کشور به چنین حوزه هایی ورود پیدا نمی کنند و بیشتر آنها در انجام فعالیت های موازی و مشترک پیشرو هستند. شاید به این دلیل بوده که بنده و برخی از اعضای هیئت مدیره جهک معلم بودیم و با آن فضا آشنا بودیم . به همین دلیل کاملا به خلأهای آموزشی در این وادی اشراف داشتیم و کمبودها را حس می کردیم. به عنوان مثال، بسیاری از بچه ها بعد از سالها تحصیل در مدارس، باز هم مهارت کافی را پیدا نمی کنند و میل به یادگیری و کتاب خوانی در آنها کاهش پیدا می کند. خصوصا آنکه پررنگ تر شدن مسئله کنکور نیز به مشکل افزوده است. در چنین صورتی نمی توانند در زندگی خود موفقیت لازم را کسب کنند و در جامعه با مشکلات مختلفی روبرو می شوند.

شاید به همین دلیل است خیلی از افرادی که از نظام آموزشی ما فارغ التحصیل می شوند دارای مشکلات بسیار هستند. معمولا خلاقیت در آنها رشد پیدا نکرده یا آنکه جسارت کافی ندارند.

برخی نیز از کتاب گریزان می شوند و تا اسم کتاب می آوریم به یاد کتاب های درسی دوران مدرسه می افتند که آنها را عذاب داده است و یا خاطره خوبی از آنها ندارند. بازخوردی که ما در این چند سال گرفتیم این بود که بعد از مدتی علاوه بر معلمان، اولیاء دانش آموزان نیز به مرور واکنش نشان می دهند و برخی از آنها استقبال می کنند. اما برخی دیگر نیز اعتراض می کنند که چرا باید فرزندان ما کتاب های غیردرسی بخوانند.

ابتدا اشاره کردید که در آغاز فعالیت سازمان مردم نهاد جهک، بیشتر دانشجویان استقبال کردند. اکنون بعد از چند سال، جوانان در سمن شما چه نقشی دارند و چه فعالیت هایی انجام می دهند؟

هنوز هم بیشتر اعضای جهک جوانان ۱۶ تا ۳۰ سال هستند. می توانم بگویم اکنون باز هم حدود ۹۰ درصد از اعضا جوانان هستند. البته به مرور غیر از جوانان ، گروه های سنی دیگری نیز به جهک پیوستند. اما اکنون نیز بیشتر اعضا دانشجویان هستند و هر هفته حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ نفر از دانشگاه های مختلف به اینجا رفت و آمد دارند.

در سازمان مردم نهاد جهک، هدفی را که دارید، به چه نحوی و با چه سازوکارهای اجرا می کنید؟

در همان راستای اهداف سه گانه که در ابتدا عرض کردم، تمام فعالیت هایی که در جهک انجام می شود باید گفتگومدار باشد؛ یعنی ما معمولا کلاس سخنرانی مدار نداریم. هر مدرس و استاد دانشگاهی که به جهک می آید ابتدا توجیه می شود که آموزش در اینجا گفت گومحور است و افراد می توانند حتی مدرس را به چالش بکشند.

ما هفت گروه کتاب خوانی داریم. به عنوان مثال، در حال حاضر یکی از گروه ها مشغول خواندن مثنوی هستند یا آن که گروه دیگری آثار نوبل با ادبیات آلمان را مطالعه می کنند.

درواقع بچه ها در خانه کتاب ها را مطالعه می کنند و در جهک فقط درباره کتاب ها گفتگو می کنیم. مهم ترین ویژگی این جلسات نیز این است که همه افراد حاضر در جلسه حق اظهارنظر دارند.

اما در کنار خواندن کتاب، طرح دیگری داریم که در آن ابزاری به نام «بوکیته تولید می کنیم. این روش در هیچ جای دنیا به جز آمریکا اجرا نشده است. این بسته ها برای تعداد محدودی کتاب هستند؛ چراکه تولید آنها هزینه بر است. ما نیز الگو را از آنها گرفتیم.

بوکیت ها بسته هایی هستند که در آن ها چندین جلد از یک کتاب واحد قرار می گیرد. سپس به همراه این کتاب ها مجموعه ای از ابزارها و وسایل دیگر نیز داخل بسته ها وجود دارد.

از طریق این ابزارها افراد می توانند بدون نیاز به هیچ تسهیلگری خودشان کتاب را بخوانند و درک کنند. علاوه بر آن ابزارها کمک می کنند که افراد از خواندن کتاب ها لذت بیشتری ببرند. آن ابزارها نیز موارد مختلفی هستند. دسته ای از این ابزارها در کتابخانه ها وجود داشتند که ما از آنها استفاده کردیم؛ اما دسته دیگری از ابزارها را به کمک دانشجویان جهک طراحی کردیم.

گروه ها و افرادی که چندین سال عضوجهک هستند، برای مجموعه کتاب های مختلف چنین بسته هایی را آماده کرده اند. برای نمونه زندگی نامه آن فرد را به شکل پاورپوینت درست می کنند و بر روی سی دی ضبط کرده و در داخل بسته قرار می دهند.

مصاحبه ها، میزگردها، فیلم ها و مستندهای مربوط به نویسنده و کتاب در داخل بسته قرار می گیرد. مجموعه فیلم هایی هم داخل آن بسته قرار می گیرد که موضوع و مضمون آن فیلم ها، مربوط به موضوع و مضمون آن کتاب ها است.

با آنکه تعدادی سؤال در داخل بسته گذاشته می شود که به خواننده کمک میکند به برخی جزئیات دقت بیشتری کند. طراحی این سؤالات بسیار سخت است. چرا که باید فردی این کار را انجام دهد که تمام آن کتاب ها را خوانده و به بحث مسلط است. همچنین فهرستی از کتاب های مربوط به کتاب اصلی در داخل بسته قرار می گیردکه مربوط به موضوع اصلی آن کتاب است. چرا که ممکن است خواننده تمایل داشته باشد، کتاب هایی با آن موضوع و مضمون را بیشتر مطالعه کند.

اگر مقداری فراتر از موضوع بحث برویم و به مسائل سمن های جوانان بپردازیم، به نظر شما مهم ترین اشتباهی که سمن های حوزه جوانان انجام می دهند چیست؟

ببینید بسیاری از جوانان هنگامی که از مدارس بیرون می آیند، مهارت کافی را برای ورود به جامعه ندارند. سمن ها با خیریه ها مکان های مناسبی هستند که جوانان ما می توانند این گونه مهارت ها را در آنجا کسب کنند.

در کشورهای توسعه یافته روال به این صورت است که بچه ها از طریق گروه هایی که عضو آنها هستند، قادرند مهارت های مختلفی را کسب کنند و از طریق آن گروه ها شناخته شوند. از همین روست که وقتی می خواهید وارد دانشگاه های خارجی شوید، از شما می پرسند که در چه سمن هایی فعالیت داشته اید.

درواقع فعالیت در این گروه ها امتیاز محسوب می شود که البته در جامعه ما این موضوع کم رنگ است. برای نمونه، برخی از سمن ها ممکن است به برخی از نقاط دوردست کتاب بفرستند. مهارتی که اعضا این سمن ها و جوانان می توانند در این زمینه یاد بگیرند، این است که ابتدا این کتاب ها را بشناسند و بخوانند.

تا بدین وسیله بدانند آیا آن کتاب برای فردی که در روستا زندگی می کند به کار می آید یا خیر؛ اما معمولا می بینیم سمن ها در این زمینه فقط کتاب را بسته بندی می کنند.

انجام این گونه فعالیت ها نیاز به چنین مهارت هایی دارد. مهارت هایی که سمن ها کمتر به دنبال یادگرفتن آنها هستند. نکته دیگر آن است که در بسیاری از سمن ها ممکن است قدرت تصمیم گیری جوانان نادیده گرفته شود.

ما در جهک نقش جوانان را بسیار مهم می دانیم. در هیئت مدیره جهک، غیر از خود بنده، همه اعضا جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال هستند. خیلی از افراد به خاطر این موضوع به بنده ایراد می گیرند. این در حالی است که به نظرم جوانان بسیار شایسته اعتماد هستند.

بازخوردهایی که معمولا از فعالیت جوانان در جهک می گیرید، به چه صورت است؟

بعد از مدتی که بچه ها در جهک فعالیت می کنند، اولین بازخوردی که به ما می دهند این است که در جهک هیچ فاصله ای بین افراد نیست؛ یعنی این گونه نیست که برخی از افراد قدرتمندتر و برخی دیگر در سطح پایین تر باشند. ما نیز سعی میکنیم این روحیه را حفظ کنیم. نکته دیگر اینکه افراد بعد از یکی دو سال فعالیت درجهک از ما جدا می شوند و خودشان در جای دیگری همین فعالیت جهک را انجام می دهند. این موضوع باعث خوشحالی است.

رابطه شما با وزارت ورزش و جوانان چگونه است؟ آیا همکاری هایی هم با این سازمان داشته اید؟

بله! برای مثال، در آخرین جشنواره که برگزار کردند، جهک برگزیده اول بود. معمولا سعی میکنیم جلسات را شرکت کنیم و تبادل نظر کنیم. سال گذشته از ما خواستند تا مجموعه ای از دوره های آموزشی را برای جوانان یکی از مناطق تهران طراحی کنیم. این کار را نیز انجام دادیم ، هر زمان هر تمایل دیگری برای همکاری از جانب وزارت ورزش و جوانان وجود داشته باشد، قطعأ ما نیز استقبال می کنیم.

چراکه اعتقاد داریم سازمان ها باید با همکاری یکدیگر کارها را انجام دهند. هر بخشی از جامعه می تواند مجموعه ای از کارها را انجام دهد و اگر همکاری وجود داشته باشد، کارها بهتر پیش می رود.

به نظرتان سمن شما و سایر سمن های حوزه جوانان با چه مشکلاتی روبرو هستند ؟

مهم ترین مسئله ما این بود که نیاز به دفترو مکانی ثابت داشتیم. موضوعی که هزینه بر بود. سازمان های دولتی نیز نتوانستند به ما کمکی کنند. اجرای طرح های کتاب خوانی نیز برای ما هزینه بر بود.

در نهایت توانستیم افرادی را پیدا کنیم که به ما کمک کنند تا دفتری تهیه کنیم. این کار حدود دو سال زمان برد. به نظرم باید سمن ها یکدیگر را کمک کنند. مشکل اصلی این است که خود سمن ها با یکدیگر ارتباط چندانی ندارند.

درحالی که به نظرم مشکلات با کار گروهی بهتر حل می شود. این ارتباط باید برای سمن هایی که فعالیت مشابه دارند، بیشتر شود. به طور مثال، جهک می تواند با سمن هایی که در زمینه کتاب خوانی فعالیت می کنند، همکاری داشته باشد.

سخن آخر

به نظرم خود مسئولان سمن ها نیز می توانند با مطالعه رشد کنند و آن را به جامعه منتقل کنند؛ البته شاید وسواس ذهنی من است که بر مطالعه بسیار تأکید دارم.

اما به عنوان مثال، در جامعه کنونی ما که مشکلات زیست محیطی وجود دارد، سمن ها می توانند مطالعه خود را در این زمینه افزایش دهند و آن را به جامعه انتقال دهند. درواقع به نوعی مردم را آموزش بدهند. به نظرم هرکدام از سمن ها می توانند به نحوی به مردم کمک کنند. نباید فراموش کنیم که این سازمان ها برای خدمت به مردم شکل گرفته اند.