شمعی باشیم در تاریکی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

گفت وگو با حجت الاسلام اسماعیل آذری نژاد؛طلبه ای که برای کودکان محروم قصه می خواند.

اصلی

سهیلا ملکی:از مفاهیم ارزشمندی که در آموزه های دین اسلام بسیار به آن سفارش شده است. احسان نیکوکاری در جامعه است. بررسی مفهوم احسان در کاربردهای گوناگون آن، تصویر ارزش وجایگاه آن را در نظام فکری وارزشی اسلام به خوبی تبیین می کندواحسان ونیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصه های فردی، اجتماعی،فرهنگی، معنوی و...دارد. اما جایگاه نیکوکاری در منظومه تربیت دینی کجاست وچطور می شود با رهنمون های دینی این توصیه دین را بین مردم گسترش داد؟برای پاسخ دادن به این پرسش ها با حجت الاسلام اسماعیل آذری نژادبه گفت وگو نشسته ایم. آقای آذری نژادمتولد سال 58، ساکن شهر دهدشت استان کهگیلویه وبویر احمد است وعلاوه بر تحصیلات حوزوی، کارشناسی جامعه شناسی وکارشناسی ارشد عرفان دارد.مدرس ومعاون فرهنگی حوزه است و این روزها اورا به عنوان طلبه ای می شناسند که به روستاها ومناطق محروم می رود وبرای بچه ها کتاب قصه می خواند.

به عنوان یکی از متفکران واستادان دینی، تبیین شما از پدیده نیکوکاری چیست؟

نیکوکاری یعنی هر امر نیک و خوبی که می تواند نسان را رشد بدهد و به تعالی انسان کمک کند. این امر می تواند کمک مالی باشد، می تواند کمک فکری باشد. یک بار کسی از من پرسید پدرم را خیلی اذیت کرده ام و حالا او از دنیا رفته است، چه کار کنم که از من راضی شود ؟ گفتم که خوب است صدقه بدهید یا برای شان قرآن بخوانید؛ اما بهتر است امروز که به خانه رفتی به مادرت و خواهرت لبخند بزنی، دنشان را شاد کنی، این کار عمل نیکی است که در پرونده عمل شما می ماند و پدر شما از شما خوشحال و راضی می شود؛ چون پدر شما دوست دارد خانواده اش شاد باشند.

می خواهم عرض کنم که حوزه نیکوکاری خیلی وسیع است. این طور نیست که تصور کنیم برای کار نیک فقط باید کمک مالی کرد اگر بخواهم مثال دیگری بزنم که مفهوم نیکوکاری را توسعه داده باشم باید این مورد را توضیح بدهم.

عمل نیکی داریم به نام صدقه دادن. وقتی می خواهیم صدقه بدهیم فکر می کنیم صدقه دادن صرفا به معنی پول دادن است. این که برای یک کودک قصه بخوانیم هم صدقه است.

اگر دل کسی را به نحوی شاد کنیم هم صدقه است: چون نیاز فقط مادی نیست . یک وقت کسی نیاز دارد حرف هایش را گوش بدهیم. این صدقه است. صدقه ای که می دهیم با توجه به نیاز افراد متفاوت است؛ پس همه این رفتارها می تواند نیکوکاری در نظر گرفته شود

كلمه حسن و نیکی بیش از ۳۹ بار در قرآن آمده است و به معنای کار خوب و زیبا است، این مفهوم بسیار وسیع است؛ پس فقط نوع خاصی از عبادت یا کمک کردن نیست. نیکوکاری در قرآن مانند نماز و زكات و خمس عبادت است. انجام ندادن برخی از کارها نیز عبادت است؛ یعنی دامنه نیکوکاری تنها کمک کردن یا نوع خاصی از عبادت نیست .

نسبت نیکوکاری با تعلیم و تربیت دینی از نگاه شما چگونه است؟

در آموزه ها و توصیه های دینی زیاد سفارش شده است که نیکوکاری را به صورت عملی به فرزندان یاد بدهیم؛ مثلا در روایت داریم که اگر می خواهی صدقه بدهی، آن صدقه را به دست فرزندت بده تا به نیازمند بدهد. نیکوکاری را عملا از سنین کودکی باید به انسان ها آموزش بدهیم. درواقع این کار هم بخشش را به کودک یاد می دهد، هم آن کودک احساس می کند که مفید است و می تواند کار نیکی انجام دهد. از طرفی از طفولیت مهربانی را به بچه ها یاد می دهیم.

چه راهکارهایی برای تربیت فرزند نیکوکار در دین مطرح می شود؟

در روایات داریم که «کونوا دعاة الناس بغير السنتكم , مردم را به کار خوب دعوت کنید از راهی به غیر از راه زبان؛ یعنی به غیراز گفتن باشد و با رفتار کارهای زیبا را نشان بدهید، پدر و مادر الگوی عملی بچه ها هستند؛ برای مثال ما خانواده امیرالمؤمنین را | داریم، خانواده ای که روزه می گیرند و وقتی فقیر به در خانه شان می آید غذایشان را با هم به آن شخص درمانده هدیه می کنند.

این نشان می دهد که باید خوبی را در خانواده به صورت عملی نشان بدهیم. یا در مثالی دیگر امام حسن علیه السلام وقتی خیلی کوچک است می بیند مادرش روزه می گیرد، از شب تا صبح در حق دیگران دعا می کند. در آن زمان امام حسن علیه السلام که کودکی پنج یا شش ساله بوده از مادرش سؤال می پرسد: مادر چرا این همه برای دیگران دعا میکنید؟» مادرش حضرت زهرا سلام الله می فرماید: « الجار ثم الدار»؛ یعنی اول همسایه و بعد اهل خانه. درواقع این آموزش نیکوکاری هم گفتاری است و هم رفتاری. محبت و توجه به دیگران جزء رفتارهایی است که به کرات از سیره اهل بیت نقل شده است .

چگونه باید رهنمون های دینی را درباره کتش های داوطلبانه و فعالیت های خیرخواهانه، در زندگی مردم جاری کرد؟

جواب دادن به این سؤال بستگی به تعریفی دارد که ما از دین بیان می کنیم. ممکن است تعریف ما از دین فقط یک سری از اعتقادات یا مناسک دینی باشد؛ درحالیکه دین سه وجه دارد، باور، رفتار و مناسک . در دین تأکید زیادی برای پرداختن به رفتار نیکوکارانه داریم.

برای مثال پیامبر اکرم می فرمایند: «انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق»؛ یعنی آمده ام که اخلاق و رفتارها را کامل کنم. روایت شده است پیامبر برای مردم قصه می خواند که شخصی تشنه بود و رفت پایین چاهی و آب آورد، وقتی بالا آمد دید سگ تشنه ای ایستاده و له له می زند.

هرچقدر گشت کاسه یا ظرفی پیدا نکرد که با آن برای سگ آب بیاورد. کفش هایش را درآورد و از گردنش آویزان کرد و رفت پایین چاه و برای سگ آب آورد. پیامبر دارد می گوید این کار هم نیکی است. این هم دین است. رفتار دینی است اگرچه ظاهر آن به عبادت نمی خورد. دین اساسش بر زیبایی است. پس ابتدا ما باید تعریفمان را از دین مشخص کنیم و البته به گستردگی مفهوم آن توجه داشته باشیم.

اصلی

لطفا تجارب و روایاتی را از تربیت فرزندان برای فعالیت های نیکوکارانه بیان بفرمایید که حاوی راهبردهای عملی برای جامعه امروز باشد.

در قرآن آمده است که مادر حضرت مریم نذر کرد اگر خداوند فرزندی به او بدهد او را به معبد می فرستد تا در آنجا خدمت کند. نمیگوید فرزندم در معبد عبادت کند،بلکه می گوید خدمت کند؛ پس این عمل نذر است. درثانی نذر رفتاری است که در

اصلی

اينجا عبارت است از خدمت به مردم و خدمت به عبادت کنندگان به یک تجربه هم عرض کنم، حسین پسر ده ساله من نذر کرده بود اگر خواسته ای که از خدا دارد برآورده بشود در ماه محرم و صفر پنج مرتبه با من بیاید و برای کودکان روستایی قصه تعریف کند، یا در قصه خوانی به من کمک کند.

این کودک یاد گرفته که قصه خوانی یک رفتار دینی است. وقتی خواسته ای دارد نذر می کند که برای خلق خدا قصه بخواند .

ظاهرا این امر کاری دینی نیست؛ اما در واقع کمک به رشد دادن فکر کودکان امری نیک و دینی است. پس با توجه به روایات باید مصادیق بسیار نیکوکاری را به کودکان به صورت رفتاری و عملی یاد بدهیم

نقش مجامع مذهبی مانند مساجد وهیأت های مذهبی در تربیت نیکوکارانه چیست وچه باید باشد؟

طبیعتا یکی از کسانی که می تواند تأثیرگذار باشد امام جماعت مسجد است . برای مثال یک سال عاشورا بعد از مراسم لیوان های یک بار مصرف و زباله های زیادی در پارک نزدیک مسجد ريخته شده بود.

قبلا در مسجد زیاد گفته بودم که تمیز کردن محیط زیست نیکوکاری است. وقتی داشتیم پارک را تمیز می کردیم یکی از و پیرمرد های مسجد که پادرد هم داشت به کمک ما آمد و به سختی کار می کرد.

گفتم آقا سید شما پادرد دارید بفرمایید ما خودمان کار می کنیم. گفت له ثواب دارد و با ما همراه شد، در واقع گفته های پیشین در مسجد، در رفتار پیرمرد نمود پیدا کرده بود، چون می دانست با تمیز شدن پارک مردم از زیبایی پارک لذت می برند و لذت و بردن مردم و خوشحال شدن آن ها نوعی از نیکوکاری و عبادت است. این قضیه در کانالم نوشتم، یکی از مخاطبان که مذهبی نبود پیام داد که می شد نگوبی با پیرمرد به دنبال ثواب کردن بوده و فقط کار خوب انجام داده است. گفتم اتفاق . باید بگویم ثواب دارد؛ چون خواستم بگویم این رفتار هم رفتار دینی است.

دین فقط نماز خواندن و خمس و زکات دادن نیست؛ بلکه به دست آوردن رضایت مردم هم رفتار دینی است. جلب رضایتی که رضایت خدا را در پی دارد.

این مسئله با رفتارهای ما در جامعه جا می افتد و می تواند فراگیر شود. در روستایی دیگر، از بچه ها خواستم درباره مهربانی با طبیعت نقاشی کنند و به دیوارهای روستا با در مغازه بزنند.

از آن ها خواستم اگر توانستند روایاتی در این باره پیدا کنند و زیرش بنویسند تا دین داران و کسانی که روایات برایشان مهم است، بدانند مهربانی با طبیعت توصیه دین است.

از این طریق روایاتی را رواج بدهیم که گستره نیکوکاری بین مردم را وسعت می دهند. بعد از آن به رفتار کودکان بپردازیم. وقتی مردم ببینند شخصیت های دینی مراقب محیط زیست یا حیوانات هستند، رفته رفته قبول می کنند و این عمل نیک، بین مردم تبدیل به فرهنگ عمومی می شود .

دوگانه پول دادن یا فعالیت داوطلبانه، به عبارتی درگیر شدن در انجام کار خیر، از نگاه تربیت دینی چه تحلیلی دارد.

اگر برگردیم و کلمه احسان را در قرآن دربیاوریم متوجه می شویم که محسن بودن مصادیق بسیاری دارد. در جایی محسن کسی است که عمل بدی را انجام ندهد. محسن درجایی دیگر، کسی است که عبادت می کند. توجه کردن به افرادی که فراموش شده هستند، کار فرد محسن است. محبت کردن و بسیاری از زیبایی ها نیکوکاری است؛ پس کار خیر، فقط پول دادن نیست.

نظرتان راجع به دوگانه امور خیر دینی و امور خیر قدسی چیست؟ چرا امروزه دینداران در بعضی از فعالیت ها پررنگ اند و بعضی را ناخودآگاه طرد می کنند و در مقابل کسانی که متشرع نیستند به امور دیگر اهتمام بیشتری دارند به طوری که در جامعه احساس جدایی پیش آمده است. راهکارهای پیوند چیست؟ برای مثال باوجود تاکیدات دینی، طیف مذهبی جامعه ما در حوزه های حفاظت از محیط زیست کمتر مشارکت می کنند

این مسئله به ضعف فرهنگ سازی برمی گردد که عمده آن متوجه روحانیت است؛ یعنی ما نتوانستیم این مسئله را برای مردم خوب تبیین کنیم. فکر می کنیم هر کاری که ظاهرا به اهل بیت و عزاداری مربوط باشد آن خوب است.

احسان را به یک سری مناسک محدود کرده ایم؛ درحالیکه روایات متعددی در حمایت ازحیوانات و محیط زیست داریم. چند وقت قبل ديدم کسی نذر کرده و در بیابان منبع آبی برای حیوانات قرار داده است؛ چون آن منطقه قبلا آب داشته و حالا دچار بی آبی است و ممکن است باعث از بین رفتن موجودات آن منطقه بشود.

این یک نذر مهم است. چون محیط زیست مهم است و بدون آن نمی توانیم زندگی آرام و زیبایی داشته باشیم. آیات قرآن و روایات بسیاری به محیط زیست پرداخته اند؛ اما ما هستیم که سراغ این گونه کارها نمی رویم. کسی تعریف می کرد که وقتی قرار است مسجدی ساخته شود من فقط پول دستشویی را می دهم.

آدم های بسیاری هستند که برای مناره پول بدهند؛ چون ظاهر مذهبی دارد در حالی که دستشویی یکی از بخش های مهم برای مسجد یا هر محل عمومی است؛ اما ظاهر زیبایی ندارد.

باید صرفه جویی آب و حفاظت از سرمایه های طبیعی را به عنوان عمل دینی و نیکوکاری به فرزندانمان آموزش بدهیم. تمیز کردن محیط های عمومی نوعی عبادت است.

فقط قرار نیست مساجد را تمیز کنیم، باید افق نگاهمان را گسترش بدهیم. به تمیز کردن پارک ها و سایر مکان های عمومی هم فکر کنیم.

به نظر می آید نوع دوستی و نیکوکاری که از میانی فرهنگ اسلامی است با توجه به شکل زندگی امروز، رو به افول است. آیا با این موضوع موافقید؟ چگونه بر اساس مبانی دینی آن را گسترش دهیم.

حقیقتش من هم زیاد این حرف را شنیده ام؛ اما باز باید تأکید کنم که مسئله به تعریف نیکوکاری برمی گردد. نباید نیکوکاری را کار سختی نشان بدهیم که مردم تصور کنند ناممکن است.

دادن اضافه غذا به پرندگان نیکوکاری است. به من می گویند: «مردم آن قدر مشکلات مالی دارند تو آمدی و می خواهی کتاب و قصه بخوانیا ول کن برو دنبال کارت ، گاهی میگویند لابد از جایی پول می گیرد که دنبال این کارها افتاده است، اما شعار من این است که اشمعی باشیم در تاریکی».

هرجایی که هستیم را کمی روشن کنیم. افرادی از تهران پیام می دهند و میگویند که می خواهند همراه من به روستا بیایند و قصه خوانی کنند. می گویم می خواهید هزار کیلومتر از تهران بیایید، همان جا بمانید و در اطراف خودتان و حتی در شمال تهران این کار را بکنید؛ چون محرومیت در آنجا هم وجود دارد. محرومیت فقط محرومیت مادی نیست.

کتاب قصه ای پیدا کنید و برای خانواده تان، برای همسایه تان بخوانید. نیاز نیست هزاران کیلومتر راه بروید تا | کار خیر کنید. در اطراف هریک از ما نقاط تاریک مادی و معنوی وجود دارد. اگر افق نگاهمان را گسترده تر کنیم و تعریف درستی از نیکی بیان کنیم همه مردم می توانند کارنیک بکنند.

نکته یا نظری هست که در پرسش ها به آن پرداخته نشد و باید مطرح شود؟

فکر نکنم نکته ای مانده باشد. برای تان آرزوی موفقیت می کنم.