نظریه نهادی به عنوان چارچوبی برای متخصصان کارآفرینی اجتماعی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

آنیرود آگراوال وکای هوکرتز [۱]

مقدمه

میلتون فریدمن» [۲] (۱۹۷۰) زمانی گفته بود که مسئولیت اجتماعی سازمان ها ایجاد ارزش سرمایه ای است. سال های سال استدلال کرده ایم که سازمانها به دنبال مزایای سرمایه ای برای ذینفعان خود هستند.

از طرف دیگر، کارآفرینی اجتماعی متفاوت است، چون هدفش ایجاد تأثیر اجتماعی مثبت و تضمین پایداری مالی است. تحقیق در زمینه کارآفرینی اجتماعی عجیب و جالب است، چون کانون اصلی آن سازمان هایی است که ارزش اقتصادی و اجتماعی منصفانه و واقعی ایجاد می کنند (میر و مارتی، ۲۰۰۶).

پذیرش کارآفرینی اجتماعی به عنوان یکی از زمینه های تحقیقاتی در بین متخصصان و اهالی علم، پدیده بسیار جدیدی است و در زمینه تعداد سمینارها، انتشارات و گروه های تحقیقاتی که روی کار آفرینی اجتماعی تمرکز دارند، رشد صعودی دیده می شود.

متون علمی اولیه حوزه کارآفرینی اجتماعی، روی ایجاد مزایای اجتماعی با بهره گیری از شیوه های مدیریت مدرن متمرکز است. برخی محققان و متخصصان، کارآفرینی اجتماعی را به عنوان نوآوری اجتماعی در نظر می گیرند که از طریق عوامل تغییری ایجاد می شود که از ساز و کارهای کارآفرینی، با یا بدون حمایت عمومی، برای ایجاد و حفظ ارزش اجتماعی استفاده می کنند. (بورن اشتاین، ۱۹۹۸؛ دیز، ۱۹۹۸؛ دریتون، ۲۰۰۴؛ دراکر، ۱۹۹۰).

برخی محققان و متخصصان نوآوری اجتماعی را به عنوان شیوه شناسایی ساز و کارهای بازاری برای ایجاد ارزش اجتماعی در نظر می گیرند (دفورنی و نایسنس، ۲۰۱۲؛ هاكرتز، ۲۰۱۰؛ نوو گراتز، ۲۰۰۹).

اکثر حقیقات مروری مرتبط با زمینه کارآفرینی اجتماعی به فقدان تحقیقات تجربی و نظری اشاره می کنند (داسين و همکاران، ۲۰۱۱؛ هوگندرون و همکاران، ۲۰۱۰؛ نیکولز، ۲۰۱۰).

در این فی برای انجام انتخاب های منطقی پیرامون شیوه ها و مدل های کارآفرینی اجتماعی، توجه خود را معطوف به معرفی متخصصانی می کنیم که از دریچه ای متفاوت به این موضوع می نگرند.

کارآفرینی اجتماعی

مفهوم کارآفرینی ما مبتنی بر تحقیقات «شومپیتر» (۱۹۴۲)، «دراکر» (۱۹۸۵) و «شين » [۳] «ونکاتارامن» [۴] (۲۰۰۰) است.

خود را در موقعیت دیدگاه سودجویانه و انتفاعی از کارآفرینی قرار می دهیم و کارآفرینی اجتماعی را به عنوان فرآیند جستجو به دنبال شکاف های کارآفرینی در نظر می گیریم که این جستجو از طریق نوآوری اجتماعی در شرایط بازار رقابتی انجام می شود.

به گفته «هوکرتز» (۲۰۰۷، ۲۰۱۰)، کارآفرینی اجتماعی کشف و بهره برداری پایدار از فرصت ها به منظور ایجاد مزایای محیطی و اجتماعی است که اغلب از طریق ایجاد عدم تعادل در بازار و محیط های غیربازاری انجام می شود.

در این فصل کار آفرینی اجتماعی را به عنوان شیوه ایجاد تأثیر اخلاقی و اجتماعی از طریق راهبردهای درآمد کسب شده و ریسک پذیری کارآفرینانه در شرایط بازاری تعریف می کنیم.

در این مقاله، درباره برخی موارد شناخته شده بنگاه های اجتماعی بحث می کنیم که از طریق نوآوری های اجتماعی، خود به عدم تعادل بازار دست یافته اند. داده های مربوط به این موارد از روی اطلاعاتی کسب شده است که در دسترس عموم قرار دارد. مواردی که به بحث گذاشته می شود عبارت است از: • بانک «گرامین» یکی از مؤسسات تأمین مالی خرد است که وام هایی با بهره پایین برای افراد فقیرفراهم می کند.

این بانک در سال ۱۹۸۳ توسط محمد یونس تأسیس شد. در اواخر دهه ۱۹۷۰، وقتی او با افرادی کار می کرد که زیر خط فقر زندگی می کردند، متوجه شد که فقرا برای کسب وامی کوچک به منظور تأمین مالی کسب و کارشان باید نرخهای بهره بالایی بپردازند.

او شاهد بود که در آمد فقرا اکثرا برای باز پرداخت بدهی صرف می شد که در نرخ بالای بهره آن وام ریشه داشت و برای فقرا چرخه فقری بی رحمانه ایجاد می کند.

این مسئله او را تشویق کرد تا رسالت خود را آغاز کند و در مسیر تأمین وام های خرد برای فقرا، آن هم با نرخ بهره پایین و بدون وثیقه، گام نهد. این رسالت نهایتا به ایجاد بانک گرامین منجر شد (یونس و جولیس، ۱۹۹۹).

این بانک با این رسالت ایجاد شد که سازوکار مالی بدون وثیقه یا با وثیقه کم و همراه با بهره پایین را نهادینه کند تا به فقرا کمک کند که برای تأمین مالی کسب و کارشان سرمایه جمع کنند. این بانک وام هایی بین ۱۰ تا ۵۰۰ دلار آمریکا ارائه می کند. [۵] سهام داران عمده بانک گرامین فقرا و اکثرا زنان فقيرند. مدل کسب و کار آن تکثیر شده و در سراسر مرزها آزمایش شده است. و با دقت پیشینه، فرآیندها، روش ها و داستان های مرتبط با تأمین مالی خرد را ثبت کرده است و از طریق رسانه های مختلف آنها را با بقیه دنیا در میان گذاشته است.

علاقمندان به تأمین مالی خود در سراسر دنیا به مدل کسب و کار ایجاد شده توسط بانک گرامین اعتماد دارند و همان را در سراسر جهان تکرار نمی کنند بیرد، ۲۰۱۲؛ استی، ۲۰۱۱؛ یونس و جولیس، ۱۹۹۹؛ يونس و همکاران، ۲۰۱۰). .

مؤسسه اسکااس میکروفاینانس [۶] ، یک از مؤسسات تأمین مالی خرد است و رسالتش ارائه تسهیلات قرض بدون وثیقه یا با وثیقه کم و نرخ بهره پایین به فقرا است که در سال ۱۹۹۷ توسط «ویکرام آکولا» [۷] تأسیس شده است. این مؤسسه، که با الهام از بانک گرامین تأسیس شده است، وام های خرد بین ۲۰ تا ۵۰۰ دلار آمریکا ارائه می کند. [۸] بر خلاف بانک گرامین که سهام داران اصلی آن خود فقرا هستند، مؤسسه «اس کا اس» سرمایه خود را از سرمایه گذاران بازار، بانک ها و صندوق های سرمایه مخاطره آمیز ریسک بالا تأمین می کند.

مؤسسه «اس کا اس» میکروفاینانس عرضه عمومی اولیه [۹] را در جولای ۲۰۱۰ آغاز کرد و از جمله اهدافش این بود که سرمایه بیشتری جمع کند و مزایای تأمین مالی خرد را به طیف وسیع تری گسترش دهد. اویکرام آکولا» در نوامبر ۲۰۱۱ سازمان را ترک کرد (آکولا، ۲۰۰۸؛ گونجان و همکاران، ۲۰۱۰؛هودا، ۲۰۱۰؛ کینتز، ۲۰۱۲؛ موهان و پاتنیز، ۲۰۱۰).

• شرکت «اسپیشالیسترن» [۱۰] یک شرکت آزمایش کننده نرم افزار است که از قابلیت های خاص افرادی که اوتیسم و اختلالات طیف اوتیسم [۱۱] دارند به نفع خود بهره برداری می کند. این شرکت در سال ۲۰۰۴ توسط «ترکيل سونه» 8تأسیس شد. داستان شرکت اسپیشالیسترن با مؤسس آن ترکیل سونه [۱۲] و همسرش آغاز می شود که می خواستند برای فرزندشان «لارس» [۱۳] ، که به اختلالات طیف اوتیسم مبتلا بود، آینده ای مستقل تأمین کنند. ترکيل متوجه شد که برای همساز کردن موفقیت آمیز افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در زندگی اقتصادی و اجتماعی، هیچ نوعمنبع نهادی وجود ندارد.

ترکيل وقت خود را صرف تحقیق روی اختلالات طیف اوتیسم ملاقات با مبتلایان به آن کرد. او متوجه شد که افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم قابلیت های خاصی مانند حافظه تصویری و تمرکز طولانی مدت روی کارهای سخت دارند.

درک این موضوع الهام بخش او بود تا ایده شروع کاری را در سر بپروراند که افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در آن کار می توانستند قابلیت های خاص خود را با محیطی تلفیق کنند که از نظر اجتماعی برای ویژگی ها و قابلیت های آنان کاملا قابل قبول بود و از طریق اشتغال ارزش اقتصادی ایجاد می کرد.

ترکیل یک شرکت آزمایش کننده نرم افزار به نام اسپیشالیسترن تأسيس کرد که اکنون یک بنگاه اجتماعی الگو است و به مبتلایان اوتیسم اعتبار می دهد و آنها نیز در عین حال برای جامعه ارزش اقتصادی ایجاد می کنند.

این شرکت با سرمایه گذاری سنگین روی آموزش و تجدید مهارت کارمندانش مطابق با نیازهای بازار، خود را به کسب و کاری اجتماعی، پایدار و رقابتی تبدیل می کند.

تصور و انگیزه بلندمدت مؤسسان آن استخدام و اشتغال یک میلیون بیمار مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در فعالیت های اقتصادی است. ترکيل سونه برنده جایزه کارآفرین اجتماعی در سال ۲۰۱۲ شد که توسط بنیاد شواب اهدا شد (هاکرتز و هاماچر، ۲۰۱۳). • صندوق «اکیومن» [۱۴] یک سازمان نوع دوستانه است که به کارآفرینان اجتماعی با سابقه وام های کم بهره یا سرمایه سهمی عرضه می کند تا به گسترش تأثیر اجتماعی آنها و حفظ پایداری مالی شان کمک کند.

این صندوق در آوریل ۲۰۰۱ توسط «ژاکلین نوو گراتز» [۱۵] تأسیس شد. رسالت این صندوق حل مشکلات جهانی بهداشت، آب، آموزش و پرورش، مسکن و غذا ازطریق رویکردهای کارآفرینانه بازار محور است. برخی از سرمایه گذاران و مشاوران این صندوق عبارتند از «بنیاد بیل و ملیندا گیتز» [۱۶] ، «بنیاد گوگل» [۱۷] ، «بنیاد سیسکو» [۱۸] و «بنیاد سکول» [۱۹] .راهبرد تأمین منابع مالی این صندوق براساس سرمایه (وام) بلندمدت بنا شده است.

در این راهبرد، سرمایه سرمایه گذاری شده تحمل ریسک بالاتری دارد، زمان باز پرداخت سرمایه طولانی و آهسته است و ارتباط مدیریت با بنگاه دریافت کننده، نزدیک و به نفع عموم است (نوو گراتز، ۲۰۰۹). سرمایه گذاری معمول صندوق اکیومن بین ۲۵۰ هزار تا ۲ میلیون و پانصد دلار آمریکا است. [۲۰] هدف اصلی صندوق آن است که از طریق نوآوری های اجتماعی بنیادی و بازار محور، تأثیر گذاری جامع و گسترده ای داشته باشد. جدیت این صندوق برای تأمین بودجه بنگاه های اجتماعی مختلف، بر پایه، معیارهای تأثیر اجتماعی قابل توسعه پایدار و قابل اندازه گیری به نظریه نهادی به عنوان چارچوبی برای متخصصان کارآفرینی اجتماعی همراه کارآیی اقتصادی، استوار است (کاستر، ۲۰۱۱؛ نوو گراتز، ۲۰۱۱، ۲۰۰۹).

نظریه نهادی

در این فصل، نظریه نهادی را به عنوان یک جعبه ابزاری نظری ارائه می کنیم که متخصصان و اهالی علم می توانند از آن برای مطالعه حوزه کارآفرینی اجتماعی استفاده کنند.

نظریه نهادی عمدتا پویایی موجود بین افراد و سازمانها و مؤسسات دولت، بازار، فرهنگ، مذهب) را بررسی می کند. در این فصل، درباره مشروعیت، منطق نهادی، حافظه نهادی و هم ریختی [۲۱] به عنوان ابزارهایی برای تحلیل و تفکر درباره پدیده کارآفرینی اجتماعی صحبت می کنیم. . طبق نظر «والش» و «آنگسون» (۱۹۹۱)، روش ها، فرآیندها و اسناد و مراسم به سازمانها کمک می کنند تا در زمان استخدام، رشد، بستن قرارداد یا تکثیر، بتوانند هویت، فرهنگ و فلسفه خود را منتقل کنند. سازمان ها باید بتوانند بدون کارکنان خود وجود داشته باشند و خودشان را تعریف کنند. طبق نظر «والش [۲۲] و آنگسون» [۲۳] (۱۹۹۱)، ساختار حافظه سازمانی از سه بعد تبعیت می کند. اول، سازمان ها از طریق معاملات داخلی و خارجی متعددی اطلاعات کسب می کنند.

دوم، اطلاعات خود را در قالب سیستم ها (فرهنگ سازمانی، انتقالات، ساختار، اکولوژی، بایگانی های خارجی) و عاملین (کارمندان و عاملین خارجی) حفظ می کنند. سومی بازیابی حافظه است.

عناصر حافظه نهادی زمانی مشخص می شوند که کنشگران و سازمانها باهم تعامل می کنند تا در گذر زمان و مکان، یک سیستم انتقال، مانند قوانین، هنجارها، ارزش ها، رسالت و بینش را ایجاد کنند.

  • طبق تعریف «میر و روان»

[۲۴] (۱۹۷۷) و «ديماجيو و پاول» [۲۵] (۱۹۸۳)، مشروعیت به پایبندی به قوانین، هنجارها و شیوه های مربوط به سازمانها اشاره می کند. سازمانها با پایبندی به «قوانین بازی»، مشروعیت می یابند.

مفهوم مشروعیت در حیطه سازمان، سازگاری با شیوه ها، قوانین، روال ها و اشکال سازمانی تعریف می شود و در حوزه ساختارهای قانونی و هنجارهای اجتماعی (که پذیرشی فراگیر دارند) قرار می گیرند (شومن، ۱۹۹۵).

سازمان ها از طریق راهبردهای متعدد مشروعیت به دست می آورند: مثلا، توافق با رهبر سازمانی که موقعیت ممتازی دارد، یا شناخته شدن توسط کنشگرانی که موقعیت ممتاز دارند. سازمان ها از طریق جایزه گرفتن و قدردانی شدن توسط مؤسساتی که موقعیت ممتاز دارند (مثل جایزه کارآفرین برتر سال شواب، انجمن آشوکا [۲۶] ، انجمن صندوق فراست) [۲۷]

مشروعیت به دست می آورند.سازمان مشروع برای بقای طولانی تر، نسبت به سازمان هایی که مشروعیت به دست نیاورد منابع و آمادگی لازم را در اختیار دارد (اسکات، ۲۰۰۱).

مشروعیت را یک تیر اجنات ارزشمند می دانیم که به سازمان ها کمک می کند تا به پذیرش اجتماعی و پذیرش در بازار دست پیدا کنند.

بنگاه های اجتماعی بر خلاف بنگاه های بازاری (با امتیاز رسالت اجتماعی خود) مشروعیت چندبعدی کسب می کنند که عبارت است از شناخته شدن توسط عاملین دولتی مشاهیر، و سازمان هایی که از موقعیت ممتاز برخوردار هستند.

• «مير و روان»، (۱۹۷) درباره دلایل و ساز و کارهایی که تغییر سازمانی را در محیط نانی بازاری معینی تحت تأثیر قرار می دهند نظریه پردازی کردند.

ديماجيو و پاول، (۱۹۸۳) تحقیقات میر و روان (۱۹۷۹) را بسط دادند تا درباره دلایل و ساز و کارهایی نظریه پردازی کنند که سازمان ها را به نحوی تحت تأثیر قرار می دهد تا در محیط نهادی و بازاری معین، شبیه به یکدیگر رفتار کنند.

ديماجيو و پاول (۱۹۸۳) سه سبک را مطرح کردند که مرزهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. سبک سرکوب گرایانه [۲۸]

، فشاری رسمی و غیر رسمی است که توسط مؤسسات و سازمان های رسمی و غیر رسمی روی سازمان های وابسته اعمال می شود.

من سازمان ها خود را هماهنگ با قوانین و مقررات سرزمین، هنجارهای اجتماع و فرهنگ منطقه ساختاربندی می کنند تا از سوی آنها مشروعیت کسب کنند.

سبک تقلیدی [۲۹] زمانی مشاهده می شود که سازمان ها از ایده ها، فرآیندها با مدل های کسب و کار موفق ترین، مشروع ترین و مشهورترین شرکت ها تقلید می کنند تا تردیدها را کاهش دهند (هیومن، ۱۹۹۳).

سبک هنجاری [۳۰] زمانی مشاهده می شود که سازمان ها معمولا از بهترین شیوه های مدیریت با استخدام افراد حرفه ای برای اداره سازمان استفاده می کنند.

  • طبق تحقیقات تورنتون و او كاسيو

[۳۱] ، (۱۹۹۹)، افراد و سازمان ها در ساختارهای چندنهادی تحت تأثیر، تصمیم گیری خودشان، احساسات و شبکه های اجتماعی نهادینه می شوند.

این امر باعث می شود که سازمان ها در رابطه با تصمیم گیری و راهبرد پردازی، منطقهای متعددی داشته باشند.

این ایده که دارای ساختارهای نهادی چندسطحی است، مؤثر بر گزینه او فرآیندهای سازمانی منطق نهادی است. طبق تحقیقات تورنتون و او كاسيوه (۱۹۹۹)، این وابستگی چندنهادی فرآیندها، راهبرد و تصمیم گیری سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد.

تحقیقات «تورنتون، (۲۰۰۲)، نظریه منطق نهادی را بیشتر توسعه داد تا درباره سازوکارهایی تفکر کند که به ترکیب بندی سازمانی به منظور تغییر منطقهای نهادی منجر شود. چارچوب منطق نهادی به توضیح این مسئله می پردازد که چگونه پیشینه، فرهنگ، و قوانین مشخص،عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار می دهند.

پانویس

  1. Anirudh Agrawal and Kai Hockerts
  2. Milton Fridman
  3. Shane
  4. Venkataraman
  5. تحلیل ضریب و شاخص های عملکرد بانک گرامین (Grameen Bank Performance IndicatorsRatio Analysis)، دسامبر ۲۰۱۱ .http://www/grameen.info.org/index.php?option=com_content&task=view&id=632&Itemid=664
  6. SKS Microfinance
  7. Vikram Akula
  8. SKS: کار ما چه می کنیم: محصولات ما. SRS کار ما چه می کنیم: محصولاتمان (http : / / www / sksindia . com / our _ products . php
  9. Initial public olter یا عرضه عمومی اولیه یک ساز و کار بازار است، که سرمایه را از بازار و از طریق فروش سهام شرکت جمع می کند. بازار براساس جریان نقدینگی آنی شرکت را ارزش گذاری می کند.
  10. Specialisternc (English: Specialist)
  11. (Autism Spectrum Disorder (ASD
  12. Thorkil Sonne
  13. Lars
  14. Acumen fund
  15. Jacqueline Novogratz
  16. Bill and Melinda Gated Foundation
  17. Google Foundation
  18. Cisco Foundation
  19. Skoll Foundation
  20. Acumen Fund http://www.acumenfund.org/about-us/financial-information.html
  21. Isomorphism
  22. Walsh
  23. Ungson
  24. Meyer and Rowan
  25. DiMaggio and Powell
  26. Ashoka Fellowship
  27. Acumen Fund Fellowship
  28. Coercive isomorphism
  29. Mimetic isomorphism
  30. Normative isomorphism
  31. Thomton and Ocasio