گزارش جشنواره شیخ بهایی
اصفهان هرساله اردیبهشت ماه میزبان جشنواره شیخ بهایی و مهمانان آن است. این جشنواره امسال در مجموعه سیتی سنتر اصفهان و در چندین نشست علمی برگزار شد. ازآنجاکه محوریت جشنواره، کارآفرینی است و زمانی که به این واژه میپردازیم، لازم است به کارآفرینی اجتماعی نیز اشاره شود، نشستی با موضوع کارآفرینی اجتماعی در تاریخ 8 اردیبهشت ماه برگزار شد. مهمانان این نشست علمی دکتر علیرضا نبی، مدیرعامل کارخانههای زیتون آرشیا، محمدرضا رقایی، مدیر انجمن حامیان قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی استان اصفهان، محمدحسـین حسـین زاده مدیرعامـل بانـک قرضالحسنه رسـالت، اکبر هاشمی مدیرمسئول و سردبیر هفتهنامه شنبه، محمد قائم پناه، طراح سامانه اینترنتی کشمون، هما مولوی، عضو هیئت مؤسس خیریه کسا و روحالله حمیدی مطلق بهعنوان مدیر نشست حضور داشتند.
جلسه با سخنرانی نبی آغاز شد، نبی که در کنار مدیریت گروه خانههای زیتون، بهعنوان عضو مشاوران ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در عرصه کسبوکار و کارآفرینی نیز مشغول به فعالیت است، به مسائل و معضلات اجتماعی حاصل فقر اشاره کرد و با مثالها و تجارب خود اشک را بر گونه حضار نشاند، وی همچنین از طرح استخدام و حمایت از افراد آسیبدیده، زندانیان آزادشده جرائم عمد و غیر عمد، زنان سرپرست خانوار و معتادین بهبودیافته در کارخانههای زیتون گفت و افزود: "در حال حاضر هجده هزار تقاضای شغل به من رسیده است درحالیکه تنها هزار فرصت شغلی در سه شرکت ما موجود است." وی همچنین کارآفرینی اجتماعی را معادل از خود گذشتن دانست.
پس از صحبتهای تأملبرانگیز نبی، حمیدی مطلق که خود مدیر گروه نوآوری و کسبوکار اجتماعی پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف است و بهعنوان عضو هیئتمدیره انجمن حامیان فرهنگ قرضالحسنه و کارآفرینی نیز فعالیت دارد، افزود: "متأسفانه ما افراد دانشگاهی برای آغاز و اداره فعالیتهای اجتماعی خود، گاها از تجارب فعالین داخلی چشمپوشی کرده و به سراغ مدلهای موفق سایر کشورها میرویم." همچنین وی افزود، فعالیت در حوزههای دانشگاهی و اجرایی امکانپذیر نیست، زیرا در مقاله علمی فرد ملزم به مطالعه و تحقیق است و در مقام اجرایی لازم است زمان زیادی را برای فعالیتهای اجتماعی خود صرف کند. در ادامه وی از مدیرعامـل بانـک قرضالحسنه رسـالت دعوت کرد تا سخنرانی خود را انجام دهند.
حسین زاده به لزوم اقدام همگانی اشاره کرد و بهعنوان نمونهای از فعالیتهای مجموعه خود کلیپی از شهر گلبافت در نزدیکی کرمان پخش کرد، که در فاصله سالهای 55 تا 90، 32 درصد از جمعیت آن به سایر شهرها مهاجرت کرده و شهر با خانههای خالی بسیار مواجه شده بود. ازاینرو به همت استانداری منطقه و حمایتهای مالی و غیرمالی بانک رسالت برخی از مشاغل گذشته دوباره در شهر احیا شد و به دنبال آن سایر مشاغل مرسوم ازجمله نانوایی و بقالی نیز رونق گذشته خود را بازیافت و درصدی از مهاجرین به شهر خود بازگشتند. در ادامه حسینی به روند شکلگیری بانک رسالت پرداخت و گفت، ابتدا شرکت کوچکی با چهار شریک بودیم، سپس به قرضالحسنه تبدیل شده و نهایتاً در سال 91 توانستیم مجوز اولین بانک خصوصی کشور را دریافت کنیم. همچنین در همان سال با کمکهای فکری قشر دانشگاهی و جناب حمیدی توانستیم انجمن حامیان قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی را تأسیس کنیم. پس از مدتی با کمک دانشگاهیان الگویی با نام «الگوی توسعه کارآفرینی اجتماعی رسالت» شکل گرفت که در آن با شعار «هرخانه یک کارخانه » توجه خاصی به کسبوکارهای خرد و خانگی معطوف شده بود. در ادامه وی به آسیبهای اجتماعی حاشیهنشینی اشاره کرد و بر لزوم ایجاد شغل در شهرهای کوچک بهمنظور کاهش حاشیهنشینیها تأکید داشت، از دیدگاه وی خوشبختانه این اقدام سرمایه بسیاری لازم ندارد و با سرمایههای اندک قرضالحسنه نیز میتوان به حل این معضل پرداخت.
به گفته مدیرعامـل بانـک قرضالحسنه رسـالت، ساختار دولتی نمیتواند به کسبوکارهای خرد کمک کند و همچنین امکان فعالیت در زمینههای کارآفرینی اجتماعی را نیز ندارد. در نتیجه لازم است یک نهاد اجتماعی با الگویی بومی دست به اقدام زند. ازاینرو نظام راهبری و تسهیل گری کسبوکارهای خرد و خانگی در شهرهای کوچک و روستاها، مبتنی بر تأمین مالی قرضالحسنه به همراه مدیریت زنجیره ارزش آن لازم است. همچنین ضروری است کانونهایی بهمنظور فرهنگسازی ایجاد شده و اصطلاحات باز تعریف گردند، ازاینرو به شخص با آورده مالی به مجموعه خیّر نگفته و آن را حامی مینامند، منشی را رهنما، مدیر را راهبر، کارگشایی را همیاری اجتماعی نامیده و با این تغییرات اندک سعی در ایجاد گفتمانی نو دارند. برای مدیریت زنجیره ارزش نیز خانههای توسعه را تشکیل دادهاند، که توسط فعالین اجتماعی اداره خواهند شد. بانک رسالت تصمیم داشته مدلی امتحان شده و پیادهسازی شده را به سایر نهادها عرضه کند. ازاینرو سازمانها و نهادهایی که میخواهند با استفاده از این الگو به کارآفرینی اجتماعی بپردازند، لازم است دو اصل خودگردان و اقتصادی بودن را رعایت کنند، به این معنی که وابسته به سازمانی نباشند و بتوانند هزینههای خود را پوشش دهند.بعد از حسین زاده نوبت به مدیر جوان انجمن حامیان قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی استان رسید، رقایی به تجربه بسیار جناب آقای نبی در حوزه فعالیتهای اجتماعی اشاره کرد و درخواست کرد وقت خود را در اختیار ایشان قرار دهد. پس از نظرپرسی از حاضرین، نبی مجدداً به ایراد سخن پرداخت. عضو مشاوران ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت، افراد میتوانند مازاد ثروت خود را خرج تجملات و افزایش داراییهای خود کنند و یا آن را با دیگران به اشتراک گذاشته و کارآفرین اجتماعی باشند. وی به شرح و بیان سبک زندگی حضرت علی (ع) پرداخت و دعا کرد توفیق این سبک زندگی برای همه حضار فراهم شود. نبی همچنین به کودکی خود و شرایط سخت آن دوران اشاره کرد و گفت زمانی خود نیز در سر چهارراهها روزنامهفروشی میکرده و ازاینرو است که اکنون میتواند احساسات این کودکان و خانوادههایشان را بهخوبی درک کند و برای دردشان راهحل بیابد.
هاشمی مهمان دیگر نشست از سابقه کاری خود آغاز کرد و گفت 23 سال است که فعالیت روزنامهنگاری میکند، او در مسیر شغلی خود پس از تجارب بسیار در حوزههای تئاتر، داستاننویسی، سینما، عکاسی و روزنامهنگاری تصمیم گرفته بود کسبوکار شخصی خود را داشته باشد که با فضای متشنج مطبوعات در حوزه استارتاپها مواجه شد. پس از آن تصمیم گرفت خود برای بهبود نگرش جامعه نسبت به استارتاپها اقدامی کند، ازاینرو هفتهنامه شنبه را تأسیس کرد. به گفته وی آنچه که سعی کردهاند در شنبه به جوانان بگویند این است که استارتاپ یکی از راههای سریع پولدار شدن نیست، بلکه برای آن لازم است زحمتهای بسیار کشیده شود. وی معتقد است کسبوکارها برای موفقیت باید ارزش پیشنهادی خود، برای مشتری را خلق کنند، نه هر کاری که ترجیح میدهند را انجام دهند. در سرشماری سال 92، هفتاد درصد از مردم ایران از اینترنت استفاده نمیکردند و از آن 30 درصد مصرفکننده، هفتاد درصدشان هفته و یا ماهی یکبار به استفاده از آن میپرداختند. درحالیکه در سال 94 این آمار صد در صد رشد داشته و در کنار آمارهای دولتی، اطلاعات ارائهشده توسط استارتاپها نشان میدهد که توانستهاند کمتر از یک درصد بازار سنتی را در دستگیرند، همچنین نزدیک به شش میلیون نفر از مردم ایران در اینترنت زیست میکنند. زیست کردن به معنای استفاده از اینترنت برای کسبوکار و فعالیتهای روزانه همچون سفارش غذا، حملونقل و خریدهای روزانه است. وی از این اطلاعات نتیجه میگیرد که ایران بازار مناسبی برای شکلگیری کسبوکارهای اینترنتی و استارتاپ ها است و آینده روشنی برای فعالان این حوزه متصور بود.
سردبیر هفتهنامه شنبه علت حضور خود در همایش را ایده «در جستجوی زاکربرگ ایرانی» دانست و افزود: "در هفتهنامه تصمیم گرفتیم شمارههای برگشتی خود را به شهرها و روستاهای دورافتاده بفرستیم تا اگر جوان یا نوجوانی در هر گوشه از کشور وجود دارد که ممکن است پتانسیل راهاندازی کسبوکار را داشته باشد اما امکان دسترسی به اطلاعات برای او فراهم نباشد، بتواند از محتوای هفتهنامه استفاده کند." وی بهعنوان خروجی این طرح، جوان چوپانی را معرفی کرد که به گفته خودش تنها یک لپتاپ داشته و پس از مطالعه و ارتباط با مسئولین شنبه و هماهنگی آنان، توانسته از آموزش غیرحضوری مربیان و مشاوران موفق کشور بهرهمند شده و امید است این جوانها منجر به شکوفایی اقتصادی کشور شوند.
در بخش بعد قائم پناه بهعنوان جوان موفق در حوزه کسبوکار زعفران به ایراد سخن پرداخت. وی که معتقد بود مسیر شغلیاش میتواند الهامبخش جوانان باشد، داستان خود را چنین گفت که متولد 58 و دارای یک فرزند است و سال 79 به ارائه خدمات اینترنتی در قائم خراسان مشغول شد، پسازآن به صادرات زعفران به شیوه سنتی روی آورد و با مواجهه با تحریمهای اقتصادی کشور، دست از این کار کشید و رستوران گیاهی راه انداخت، پسازآن نیز مدرسه طبیعت را بنا نهاد و با برداشته شدن تحریمها به سراغ رویای سابق خود، صادرات زعفران برگشت. اما این بار شیوهای جدید برای آن در نظر داشت. او در تحقیقات خود متوجه شد زعفران نسبت به سایر محصولات کشاورزی آب کمتری مصرف میکند و آورده بیشتری برای کشاورز خواهد داشت، همچنین ازآنجاکه در خانوادهای کشاورز به دنیا آمده بود، بهخوبی با زیروبم تولید و فروش این محصول آشنایی داشت. وی اقدام به راهاندازی سایت فروش آنلاین زعفران پرداخت. در سایت کشمون، برای هر کشاورز یک پروفایل طراحی شده و مشتریان خارجی و داخلی میتوانند بهطور مستقیم خرید خود را انجام داده و زعفران بیکیفیت را از باکیفیت تشخیص دهند. وی توانست در رقابت «محصولات ایرانی با بازار جهانی» در لیست ده کسبوکار برتر قرار گیرد، همچنین در رقابت دیگری بین استارتاپ های ایرانی در اسپانیا، توانست در لیست پنج گروه اول رویداد باشد. وی تا کنون توانسته نظر شتابدهندهها و سرمایهگذارهای خارجی بسیاری را جلب کند. در ادامه جلسه عضو هیئت مؤسس خیریه کسا، از مسیر شکلگیری کسا گفت، به گفته وی ابتدا تعدادی دانشجو دست به بازدید از بیمارستان کودکان سرطانی زدند و قصد سرگرم کردن آنان و خانوادههایشان را داشتند که کمکم درگیر مسیر کمک به این خانوادهها شدند. آنها ابتدا برای تأمین مالی به سراغ آشنایان خود میرفتند، اما با افزایش تقاضا، نیازمند منبع مالی قدرتمندتری بودند، پس به موسسه محک رجوع کردند. متأسفانه در آن زمان محک امکان ارائه خدمت به سایر شهرها را نداشت، در نتیجه طبق مذاکرههایی تصمیم بر آن شد که رابطهایی مدارک بچهها را به محک ارائه کرده و در صورت تأیید موسسه، پرداخت مالی صورت گیرد. کمکم تعدادی از این دانشجویان برای ساخت آینده تحصیلی خود قصد مهاجرت کردند و ازآنرو این مسئولیت به خانواده یکی از آنان واگذار شد. بانوانی که این مسئولیت را پذیرفته بودند، ابتدا در بیمارستان امید مستقر شده و به تأمین مالی از طریق سایر خیریهها پرداختند؛ سپس در سال 93 خیریه کسا را به ثبت رانده و در سال 95 اولین تفاهمنامه را با محک امضا کردند، تفاهمنامهای که طبق آن همکاری دو موسسه تا جایی ادامه خواهد داشت که خیریه کوچکتر پس از آموزش دیدن و کسب تجربه لازم بتواند از خیریه بزرگتر مستقل گردد.