آسیب شناسی وقف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «مؤلف:طاهر مهتابی زیناب (کارشناس ثبت اسناد وشناسایی معاونت حقوقی وثبتی ادا...» ایجاد کرد) |
جز («آسیب شناسی وقف» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [انتقال=تنها مدیران] (بیپایان))) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۲
مؤلف:طاهر مهتابی زیناب (کارشناس ثبت اسناد وشناسایی معاونت حقوقی وثبتی اداره کل اوقاف وامور خیریه آذربایجان شرقی)
محتویات
- ۱ چکيده
- ۲ مقدمه
- ۳ آسيبها
- ۴ موقوفه خواري
- ۵ مسايل اقتصادي و اعتقادي مردم
- ۶ عدم اطلاع رساني صحيح
- ۷ شناخته شده نبودن وقف
- ۸ عدم بيان احکام وقف
- ۹ نبود بانک اطلاعاتي براي اطلاع رساني به مردم
- ۱۰ عدم اجراي دقيق نيت واقفين
- ۱۱ بي مبالاتي حکومتها و ضعف در امور اعتقادي مردم
- ۱۲ قوانين و مقررات دست و پا گير و عدم اطلاع مردم از اين موضوع
- ۱۳ راه کارها
- ۱۴ بيان احکام وقف
- ۱۵ اطلاع رساني با فرهنگ سازي و رسانهاي کردن موضوع
- ۱۶ پانویس
چکيده
در اين مقاله ابتدا برخي از آسيبهاي وقف که به نوعي باعث گرديده آمار وقفها نسبت به گذشته روند نزولي به خود بگيرد و در جامعه کنوني مردم رغبت کمتري به اين مسأله اخروي و مهم داشته باشند و همچنين دليل سرخوردگي برخي افراد که به نوعي با وقف و موقوفه سر و کار دارند مورد بررسي قرار گرفته است. نويسنده سعي بر اين داشته تا از دو جنبه دروني و بيروني (دروني به عبارتي درون سازماني که ارتباط مستقيم با متولي موقوفه دارد و بيروني مثل عوامل طبيعي يا اعتقادي مردم و وجود دستگاههاي مشابه و...) به آسيب شناسي و عوامل يابي اقدام نمايد. بدين جهت آسيبهاي وقف را در هفت بند ذيل مورد بحث و کنکاش قرار ميدهد: موقوفه خواري، مسايل اقتصادي و اعتقادي مردم، عدم اطلاع رساني صحيح، عوامل طبيعي (مثل سيل، آتش سوزي، جنگ و غارتها، زلزله و...)، وجود دستگاههاي مشابه و همنام (مثل کميته امداد، بهزيستي، موسسات خيريه و...)، بي ميلي حکومتها و ضعف در امور اعتقادي و قوانين و مقررات دست و پا گير و عدم اطلاع مردم از اين موضوع. در ادامه مقاله راه کارهاي تشريح شده براي هر کدام از آسيبهاي طرح شده، تحت دو عنوان بيان احکام وقف و اطلاع رساني صحيح با فرهنگ سازي و رسانهاي کردن موضوع آورده شده است. کليد واژهها وقف، آسيبهاي وقف، موقوفه خواري، احکام وقف، اطلاع رساني
مقدمه
وقف يکي از سنتهاي حسنهاي است که از دير باز مورد اهتمام شارع مختلف بوده و ميباشد. وقف در اديان ديگر هم وجود دارد. به طوري که در کشورهاي غير اسلامي و غير مسلمان نيز موقوفاتي بر مقاصد و نيتهاي مختلف وقف گرديدهاند، مثلا دانشگاه بزرگ آکسفورد لندن يکي از دانشگاههاي مطرح دنيا وقف هست و موقوفات و رقبات زيادي هم دارد و يا املاکي را براي تأمين هزينههاي ضروري معابد و کليساها وقف ميکردند و ادارهي آن را نوعا بر عهده کليساها و کشيشان ميگذاشتند. در برخي کشورها هم اداره امور موقوفات و املاک وقفي بر عهدهي وزارتخانه و يا نهادي در حد وزارتخانه ميباشد و اين نشان از اهميت موضوع و کثرت املاک وقفي ميباشد. اداره امور موقوفات در ايران به عهده سازمان اوقاف و امور خيريه کشور که رييس سازمان با عنوان سرپرست سازمان و نماينده ولي فقيه که مستقيما از ناحيه مقام عظماي ولايت تعيين ميشود، اداره ميشود و سازمان علاوه بر اداره امور موقوفات عهده دار امور اماکن مذهبي، امامزادگان و مساجد کشور نيز ميباشد که اين امر نيز طي قانون و مصوبات مجلس شوراي اسلامي تصويب و ابلاغ گرديده است. در دين مبين اسلام که افتخار اولين واقف آن به حضرت محمد مصطفي صلّيالله عليه وآله با وقف بساتين السبعه ميرسد، وقف از ابتدا وجود داشته و مسلمانان به تبعيت از پيامبر عظيم الشأن خود و با خير انديشي املاک خود را براي مقاصدي چون مساجد، ترويج و تلاوت قرآن کريم، عزاداري سيد الشهداء عليه السلام و دارو، درمان و آموزش و... که عمدتا جنبه عمومي دارند، وقف نمودهاند. اسلام با طرح مساله وقف و تشويق به صدقات جاريه از يک طرف اختيارات و نظرات مالک را نسبت به ملک خود (حتي سالها پس از مرگش) محترم و نافذ شمرده و از طرفي قدم اساسي را در راه گسترش علم و دانش و پرورش دانشمندان برداشته و بناي عمران و آبادي شهرها وروستاها و رفاه عموم پايهريزي نموده است. در طول تاريخ و ادوار مختلف آن موقوفات و وقف دستخوش تحولات بسياري شدهاند و به نظر ميرسد در دوراني موقوفات، فراز و فرودهايي داشتند و اين فراز و فرودها بنا به دلايل و عللي بوده است که در اين مقاله مختصرا به آسيب شناسي و در ادامه ارايهي راهکار آن ميپردازيم:
آسيبها
>موقوفه خواري
>مسايل اقتصادي و اعتقادي مردم
>عدم اطلاع رساني صحيح
>عوامل طبيعي (مثل سيل، آتش سوزي، جنگ و غارتها و زلزله و...)
>وجود دستگاههاي مشابه و همنام (مثل کميته امداد، بهزيستي، موسسات خيريه و...)
>بي مبالاتي حکومتها و ضعف در امور اعتقادي مردم
>قوانين و مقررات دست و پا گير و عدم اطلاع مردم از اين موضوع
موقوفه خواري
يکي از آسيبهاي اصلي بحث موقوفه خواري است. در گذشته دو نوع موقوفه خواري وجود داشته که هر يک به نوعي موجب رکود و سقوط موقوفات در طول ادوار مختلف تاريخي شدهاند. اولين نوع موقوفه خواري، دخل و تصرف و تملک نابجا و غيرمشروع درآمد موقوفات و مصرف آن در جهات و مواردي که با نيات و اهداف واقفان منطبق نبوده، ميباشد. تصرفاتي اين چنيني و حيف و ميلهاي خودسرانه و خودخواهانهاي که در مورد موقوفات انجام شده، مايه دلسردي انسانهاي خيرانديش و واقفان نيک انديش شده است. دومين و مهمترين گونه موقوفه خواري، غصب و تملک اصل موقوفه است که در طول تاريخ به وفور اتفاق افتاده است. از پادشاهان و حکام گرفته تا انسانهاي ذينفع و طبقات مختلف جامعه در فرصتهاي مختلف همچون گرگهايي گرسنه به جان موقوفات افتادند، بردند و خوردند و خورانيدند و اسناد و آثار بسياري از املاک و رقبات وقفي را ناپديد کردند. در حال حاضر مسأله موقوفه خواري به عنوان يکي از مفاسد اقتصادي است که به آسيب شناسي دقيق نياز دارد. که متاسفانه تاکنون به طور جدي آسيب شناسي نشده و نقش رسانهها براي تحقق اين مهم ضروري است. سوء استفاده افراد سودجو و منفعت طلب در ادوار مختلف باعث شده تا حق و حقوق موقوفات به درستي پرداخت نشده و از اين بابت زيانها و خسارتهايي به منابع مالي و اعتقادي و موارد اقتصادي موقوفات وارد گرديده است.
مسايل اقتصادي و اعتقادي مردم
بدون ترديد سطح اقتصادي دولتها و ميزان دارايي مردم درافزايش وکاهش وقف تأثير زيادي دارند. حکومتهايي که در آنها آشوب، هرج و مرج و نابساماني اقتصادي وجود دارد، طبيعتا بر وضع اقتصاد و ميزان دارايي مردم نيز تأثيرگذار است. اقتصاد از دو جهت، با وقف ارتباط دارد: نخست اين که در عدم وجود تأمين اجتماعي، توش و تواني براي وقفهاي آن چناني نيست و کسي که از عهده هزينههاي زندگي خود برنيايد، حتي اگر بخواهد، قادر به حضور در اين عرصه نيست. بنابراين هر جا و هر زمان که اقتصاد عمومي حکومتي رونق داشته باشد، مردم توان بيشتري براي وقف اموال خود دارند. اقتصاد از راه ديگري نيز بر وقف اثر ميگذارد و آن، تأثير در انگيزههاست. به سخن ديگر، افزون بر آن که توانمندي مردم براي وقف، وابسته به رونق اقتصادي است، انگيزهمندي آنان نيز زير نفوذ همين عامل است. مسأله اعتقادي نيز از عمده دلايل براي وقف هست چرا که وقف براي مقاصد ونيّتهاي مختلف اعتقادي و مذهبي انجام ميگيرد و چنانچه فردي اعتقادي به امور مذهبي و ديني نداشته باشد، اين امر براي وي بيمعني خواهد بود.
عدم اطلاع رساني صحيح
عدم اطلاع رساني صحيح را ميتوان در موارد ذيل برشمرد:
>شناخته شده نبودن وقف
>عدم بيان احکام وقف
>نبود بانک اطلاعاتي براي اطلاع رساني به مردم
>عدم اجراي دقيق نيت واقفين
شناخته شده نبودن وقف
شناخته شده نبودن مأموريتها و اهداف و عملکرد موقوفات و وقف در نزد افکار عمومي يکي از آسيبهاي جدّي وقف است. چنانچه از اهداف و مأموريتهاي اصلي وقف در مقدمه بحث شد، وقف براي تأمين عدالت اجتماعي است و خيلي از واقفان نيک انديش نيتهاي بسيار خوب براي اين منظورها دارند براي تأمين آموزش، بهداشت، رفاه و مواردي از اين دست بوده است لذا بايد اين امر مهم و اين مأموريت خطير توسط متوليان امر به اطلاع عموم برسد چرا که در اثر سهلانگاري در اين خصوص خيلي از مردم به دليل عدم اطلاع رساني، ديد منفي به متوليان، موقوفات و وقف دارند. الحمدلله سياستهاي خبري و اطلاع رساني سازمان اوقاف به تناوب در سالهاي گذشته دچار تغيير و تحولات بسياري بوده و اطلاع رساني مطلوبي صورت ميگيرد.
عدم بيان احکام وقف
عليرغم اين که بعد مذهبي و شرعي وقف با توجه به نيات موقوفات نسبت به ساير ابعاد آن وسعت و دامنهي بيشتري دارد، در طول ساليان گذشته متأسفانه آن گونه که بايد و شايد احکام شرعي وقف و آثار و برکات و ابعاد مختلف آن که در شرع مقدس به آن تأکيد شده، مورد پردازش و تبليغ قرار نگرفته و اغلب مردم با مسايل شرعي وقف که عمدهي بعد وقف را شامل ميشود، آشنايي کافي ندارند و براي تبيين و توجيه شرعي مردم، لازم است جلسات توجيهي مستمر و آموزشهاي لازم با ائمه جمعه و جماعت سراسر کشور در اين زمينه داده شود تا نسبت به اطلاع رساني و تبيين موضوع در نزد افکار عمومي اقدام گردد.
نبود بانک اطلاعاتي براي اطلاع رساني به مردم
در اين عصر کامل ارتباطي متأسفانه سازمان اوقاف که متولي اصلي موقوفات و وقفها است، اقدامي براي ايجاد يک بانک اطلاعاتي که داراي پوشش همگاني باشد و بتواند به مردم اطلاع رساني نمايد نداشته است و اين از عمدهترين دلايل و آسيبهاي موقوفه است که به مردم از نحوه عملکرد و مأموريت وقف و موقوفه اطلاع رساني کافي نشده است. لذا سازمان اوقاف به عنوان متولي امر موقوفات و وقف به شدت نيازمند چندين بانک اطلاعاتي مهم و اساسي است. بانک موقوفات و وقف از هر حيث در اين برهه زماني جايگاهش مشخص است.
عدم اجراي دقيق نيت واقفين
در برخي موارد با توجه به عدم اطلاع کاربر و ناخوانا بودن و دشواري متنهاي وقفنامهها نيت واقفين نيک انديش به درستي عمل نميشد و در برخي موارد هم به دليل سهلانگاري و کمکاري متولي و يا عدم اطلاع کافي و وافي از متون وقفنامه به نيت واقفين به درستي عمل نميشود که اخيرا سازمان اوقاف و امور خيريه اقدام اساسي در ايجاد سامانه اطلاعات موقوفات و بقاع متبرکه کل کشور نموده و اين امر تحولي عظيم در امورموقوفات به وجود آورده و همچنين باعث گرديده کل وقفنامهها حداقل يک بار مطالعه دقيق شده و نيت واقفان خير انديش بازبيني و باز خواني شود و اين امر باعث ميشود تمامي نيتهاي مندرج در متون وقفنامهها استخراج و عمل به آنها آسان و سهل گردد. عوامل طبيعي (مثل سيل، آتش سوزي، جنگ و غارتها و زلزله و...) عوامل طبيعي مثل سيل و زلزله در از بين بردن موقوفات نقش دارد، در مسير سيل و رودخانهها قرار گرفتن برخي موقوفات و از بين رفتن برخي ديگر از موقوفات در اثر زلزله باعث حذف تدريجي موقوفات گرديده است و عوامل ديگري مثل جنگها و غارتها و آتش سوزي عواملي هستند که باعث از بين رفتن وقفنامهها و مدارک مربوط به موقوفات گرديده و اين امر سبب حذف آنها و سوء استفاده افراد فرصت طلب و سودجو گرديده است. وجود دستگاههاي مشابه و همنام (مثل کميته امداد، بهزيستي، موسسات خيريه و...) يکي ديگر از دلايلي که باعث کاهش تعداد موقوفات و وقف در جامعه کنوني علي الخصوص بعد از انقلاب گرديده وجود دستگاههاي مشابه و همنامي مثل کميته امداد، بهزيستي، موسسات خيريه و حتي آموزش و پرورش ميباشد. در مقايسهاي مختصر از ميزان اهداييها و موقوفات و مشارکت مردم در امور عام المنفعه در تمامي دستگاههاي مرتبط با امور خيريه رشد قابل ملاحظه و توجهي نسبت به ساير ادوار تاريخ داشتهاند و تعداد موقوفات نيز نسبت رشدي خوبي دارند.
بي مبالاتي حکومتها و ضعف در امور اعتقادي مردم
بي مبالاتي حکومتها و ضعف در امور اعتقادي مردم يکي ديگر از علل است چرا که وقف با ايمان راسخ به خدا و آخرت، ارتباط تنگاتنگي دارد و مردمي که به جهان آخرت ايمان نداشته باشند، مشکل است به واگذاري اموال به ديگران و نيازمندان بدون هيچ چشم داشتي تن بدهند. به ويژه ديگران و نيازمنداني که به چشم خود نميبينند تا بر اثر تحريک احساسات و سرريز عواطف، به کمک آنان بشتابند؛ زيرا سود و فايده وقف، بيشتر براي آيندگان است که هنوز نيامدهاند و چشم واقف آنان را نديده ودرک نکرده است و هيچ تصوري از آنان ندارد. اما آنان که در وراي اين جهان مادي، به جهاني ديگر نيز عقيده دارند، ميکوشند آخرت را نيز براي خود آباد کنند و صدقات جاريه داشته باشند. بي شک، جامعهاي که از ايمان تهي است، از وقف و انفاق هم در آن خبر چنداني نيست. وقف از بارزترين مصاديق باقيات صالحات است؛ زيرا سا لها و قر نها پس از واقف باقي ميماند و براي او ثواب و خير بر جاي ميگذارد. کم توجهي مردم و فقدان پويايي حکومتها يکي از دلايل مهم کاهش و رکود موقوفات در تاريخ موقوفات ميباشد که فقدان پويايي و زنده دلي جامعه و کم توجهي به اخلاق و نوعدوستي باعث رکود ويا کاهش وقف در آن حکومت ميشود. در همهي ادوار تاريخي و در همهي جوامع انساني، از گذشته تا به امروز، همواره شعار نوعدوستي، انسانگرايي و اخلاق مداري وجود داشته است؛ اما اين فضايل بزرگ اخلاقي، بايد به منصه ظهور برسد وگرنه چيزي جز شعار و رياکاري باقي نميماند. نشانهها به ما ميگويند کدام ملت و دولت، به حق اخلاقي و فضيلتگرا بودند و کدام نظام و مردم جز شعار و تظاهر هيچ نداشتند.
قوانين و مقررات دست و پا گير و عدم اطلاع مردم از اين موضوع
يکي ديگر از دلايل کاهش ميزان موقوفات قوانين دست و پا گير آن است که از اين موضوع شايد عموم مردم اطلاعي ندارند. سازمان اوقاف و امور خيريه به عنوان متولي و امين موقوفات با توجه به متون وقفنامهها و نيتهاي واقفان نيک انديش عمل مينمايد و در کل ميتوان گفت مبناي عمل و برنامههاي سازمان اوقاف، نيت واقفان است و قوانين و مقررات مصوب شده براي موقوفات با توجه به متون وقفنامهها تصويب و اجرا ميشود لذا مثلا وقتي گفته ميشود موقوفه را نميتوان فروخت با توجه به متن وقفنامه است که کلمه لا يباع و لا يرهن آورده شده است و متن قانون نيز برگرفته از اين متون ميباشد و اين موضوع با توجه به عدم اطلاع کافي عموم مردم از اين قوانين باعث تبليغات سوء بر موقوفات ميشود که در ادامه اين مقاله بر اين موضوع نيز با اطلاع رساني نمودن، بيان احکام وقف و شفافسازي قوانين براي مردم راه کار بيان شده است.
راه کارها
>بيان احکام وقف
>اطلاع رساني با فرهنگ سازي و رسانهاي کردن موضوع
بيان احکام وقف
چنانچه قبلا هم گذشت يکي از ابعاد وقف که داراي وسعت بيشتري نسبت به ساير ابعاد آن است، بعد مذهبي و فقهي آن ميباشد لذا بيان احکام وقف و اطلاع رساني آن براي عموم مردم علي الخصوص اصحاب وقف از ضروريات ميباشد و با بيان احکام وقف هم اطلاع رساني ميشود و هم محجوريت و غريبي از چهرهي وقف زدوده ميشود. عدم اطلاع مردم از احکام وقف در خيلي از موارد باعث سوء استفاده افراد سود جو و فرصت طلب از موقوفات گرديده است و با يک بررسي مختصر مشخص گرديده است که اکثر متصرفين و موقوفه خواران از احکام وقف و از عواقب آن بي اطلاع بودهاند.
اطلاع رساني با فرهنگ سازي و رسانهاي کردن موضوع
اطلاع رساني از ابعاد مختلف وقف و موقوفه براي مردم نقش عمدهاي در افزايش ميزان موقوفات به دنبال خواهد داشت لذا نقش روابط عمومي سازمان اوقاف و متولي در اين خصوص تأثيرگذار ميباشد. اطلاع رساني هم داراي جنبههاي مختلفي است و بايد ضمن اولويت بندي اخبار و مواردي که داراي موضوعات مشخص وخاص، مفيد، صادق، موثر و داراي اهميت بالا به طرقي که قابل فهم براي عموم باشد يا حداقل سطح بندي و به اشکال مختلف به اطلاع مردم برسد. فرهنگ سازي هم مقوله بسيار مهمي است که در همه جا ميتواند فريادرس باشد. به هر حال در عصر حاضر ما با کمبود منابع و افزايش مصارف روبرو هستيم. ما در مصرف بهينه آب، برق، گاز، انرژي و سوخت و... چنانچه بخواهيم به توفيقاتي دست يابيم لازمهاش آن است که فرهنگ سازي نماييم. در مورد فعاليتهاي اوقاف هم موضوع به همين ترتيب است. بايستي وقف کردن بخشي از ارزشهاي جامعه و بخشي از فرهنگ عمومي جامعه گردد. و اين ميسر نميباشد مگر با تمهيدات آموزشي و انگيزشي مناسب و هدفدار. و در نهايت اين که موضوع را رسانهاي بکنيم و از قدرت تبليغات و رسانه نهايت استفاده را ببريم. سازماني موفق است که جايگاهي در رسانهها (رسانههايي که داراي نفوذ و توانايي در بين مردم داشته باشند) و در بين مردم داشته باشد چرا که عمدهي مردم از طريق رسانههاي جمعي اخبار و اطلاعات لازم خود را کسب مينمايند. در بسياري از مواقع حتي دولتهاي بزرگ هم براي خروج از بحران و حل مشکلات بزرگ دست به دامان رسانههاي جمعي ميشوند و موقوفات و وقف نيز براي تبليغ خود و رسيدن به جايگاه بالا و والا نيازمند رسانهاي کردن و اطلاع رساني دقيق ميباشد. اميد است انشاءالله با تلاش جمعي اصحاب وقف و مردم بتوانيم به نيت واقفين خير انديش که دنيا را بدون ريا و تزوير و ناعدالتي خواسته بودند، جامه عمل بپوشانيم.