کتابخانه وقفی اعتمادیه همدان

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۲ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مؤلف:خسرو محمدی ==چکيده== کتابخانه‌ها و مراکز مطالعاتي، يکي از نشانه‌هاي...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف:خسرو محمدی

چکيده

کتابخانه‌ها و مراکز مطالعاتي، يکي از نشانه‌هاي مدنيت و شهرنشيني هستند. برپادارندگان اين مراکز بيشتر از ميان خاندان‌هاي حکومتگر و افراد وابسته به آنها بوده‌اند زيرا تهيه نسخه‌هاي خطي و حمايت از پديدآورندگان آن‌ها کاري هزينه‌بر بوده که از عهده مردم عادي خارج است. همدان شهري است کهن که کمتر از کتابخانه‌هاي آن سخن به ميان آمده است. قديمي‌ترين کتابخانه وقفي همدان، کتابخانه اعتماديه است. اين کتابخانه يکي از چندين موقوفات بزرگ علي رضا قراگُزلو ملقب به بهاءالملک سوم است که با بيش از هزار و پانصد جلد کتاب که کهن‌ترين آن‌ها 750 سال قدمت دارد، همچنان برپا است. در اين مقاله سعي شده ضمن معرفي بناي کتابخانه، از طريق نسخه‌هاي خطي، اسناد و شواهد مادي نويافته، تاريخ احداث بنا، روند شکل‌يابي کتابخانه و گردآوري کتاب‌ها تا حد امکان بررسي و تبيين شود. کليدواژه‌ها: همدان، کتابخانه اعتماديه، وقف، بهاءالملک سوم.

مقدمه

استان همدان يکي از استان‌هاي غربي کشور با مرکزيت شهر همدان است. اين شهر به لحاظ اهميت تاريخي- باستاني از شهرهاي مهم و کهن ايران است. از آثار شاخص تاريخي و باستاني اين شهر مي‌توان به تپه هگمتانه، کتيبه‌هاي گنجنامه، گنبد علويان، برج قربان و...اشاره کرد. موقوفه شناسي يا شناخت موقوفات يکي از نيازهاي باستان شناسي دوران اسلامي است. گستردگي موقوفات موجب شده تا پژوهشگران هنر اسلامي خواسته يا ناخواسته با وقف و احکام آن درگير شوند. علي رضا قراگوزلو (بهاءالملک سوم) (1303ق / 1263خ- 1373ق / 1333خ) يکي از شخصيت‌هاي سياسي –فرهنگي اين شهر است که ساخت اين کتابخانه به او و برادرش ميرزا يحيي (اعتمادالدوله) منسوب است. با اين که اين کتابخانه در بافت شهري قرار گرفته و همواره در معرض ديد قرار داشته اما تاکنون تاريخ دقيق ساخت، کيفيت و کميت کتاب‌هاي موجود در آن، تاريخچه بنا و بانيان اصلي آن مشخص نشده‌اند. در اين مقاله سعي خواهد شد تا به اين دسته از سوال‌ها پاسخ داده شود. تاريخچه بنا بناي منسوب به کتابخانه اعتماديه به استناد وقفنامه موجود به تاريخ 1332 هجري خورشيدي و با نظر واقف (عليرضا قراگوزلو ملقب به بهاءالملک سوم) تا چندي پيش با کاربري درمانگاه و کتابخانه زير نظر اداره اوقاف شهرستان همدان بهره‌برداري مي‌شد. اين اثر در تاريخ 5 / 9 / 1380 با شماره4481 به عنوان يکي از آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. در رابطه با کاربري‌هاي اين بنا در گذشته، مي‌توان به اسناد موجود در خود عمارت و اداره اوقاف، بيانات مسئولان و خاطرات شخصي اتکا کرد. قديمي‌ترين کتابچه مالياتي موجود در عمارت، سال 1304خورشيدي را نشان مي‌دهد که به احتمال زياد مربوط به آغازين سال‌هاي اقامت خاندان قراگوزلو در اين ساختمان بوده است و جديدترين اسناد مالياتي متعلق به سال 1342 خورشيدي مي‌باشد. اين تاريخ برابر است با نخستين سال‌هاي اجراي اصلاحات ارضي به وسيله پهلوي دوم. (يادآور مي‌شود که تاريخ تنظيم وقفنامه سال 1332 را نشان مي‌دهد). آنچه که از مفاد وقفنامه و شواهد موجود برداشت مي‌شود دلالت بر آن دارد که پس از ترک عمارت توسط ساکنين (اواسط دهه پنجاه خورشيدي)، خواسته واقف اجرا گرديده و تا زمان انقلاب اسلامي و مدتي بعد (1365خورشيدي) به عنوان درمانگاه و قرنطينه بيماران و معتادان از محل مذکور استفاده مي‌شده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا آغاز جنگ تحميلي اطلاعات زيادي در خصوص چگونگي استفاده از بنا وجود ندارد اما در دوران جنگ و پس از آن از اين محل به عنوان قرارگاه نظامي استفاده مي‌شده است. در سال 1377 خورشيدي موقوفه بهاءالمک پايگاه بهداشتي مي‌شود و سپس با عنوان درمانگاه مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد؛ تا اين که اداره کل اوقاف استان همدان به مدت کوتاهي در اين محل مستقر مي‌شود. پس از انتقال اداره اوقاف از محل مذکور، اُشکوب زيرين بنا به عنوان درمانگاه و اشکوب فوقاني با کاربري کتابخانه به فعاليت خود تا به امروز ادامه داده است. اين ساختمان تا کنون بارها مرمت و نوسازي شده و در خلال آن تغييراتي در ساختار بنا صورت گرفته است. بر اساس شواهد موجود اِزاره‌هايي آجري دور تا دور نماي بيروني بنا را دربر مي‌گرفته است که به دليل نياز به استفاده از اُشکوب زيرين ساختمان و نوردهي به اين بخش، ازاره‌هاي آجري در جريان تحولات صورت گرفته در ساختمان به‌کلي تخريب شده‌اند. صفه يا سکويي که ساختمان بر روي آن احداث شده بوده نيز کم ارتفاع‌تر شده است. همچنين بر اساس مستندات تصويري و عکس‌هاي قديمي که از عمارت وجود دارد، درگاهي در ضلع شمالي بنا به همراه پلکان ورودي وجود داشته که يکسره تخريب و مسدود شده است. در داخل بنا نيز تغييرات بنياديني جهت استفاده بهينه از اين بخش به عنوان درمانگاه صورت گرفته است. به‌طور کلي در اين روند 91 ساله، اين بنا در اين موارد، مورد استفاده و بهره‌برداري قرار گرفته است: خانه اربابي، درمانگاه و مرکز بازپروري معتادان، مقر نظامي و انتظامي، ساختمان اداري اوقاف و سرانجام پايگاه بهداشتي و درمانگاه به همراه کتابخانه.

نسب شناسي و تبارداني خاندان قراگوزلو (بهاءالملک‌هاي همدان)

>تيره قراگزلو تيره قراگزلو تيره «قراگُزلو»، سيه چشمان از طوايف ترک زبان همدان هستند که پيشينه تاريخي آنان دستِ کم تا اوايل حکومت «صفوي» فرامي‌رود. و برخي هم گفته‌اند بومگاه قبلي آنان «شام» بوده است. اينک ما را با آن پيشينه کاري نيست همين قدر مي‌گوييم که اين طايفه «قزلباشي» پس از کشته شدن «نادر شاه» (1160ق) «سرفراز بيک خدابنده لو» را که در همدان سر به شورش برداشته بود از ميان بردند، و هنگام پيدايي «کريم خان زند» به او پيوستند [۱] در دوران قاجار بيشتر مناسب ديواني و سپاهي‌گري را در اختيار داشتند و در دوران پهلوي هم از صاحب منسبان دستگاه سياسي وقت بودند. حاج امان الله خان بهاءالملک (اول) ابن... (؟) معروف به حاجي بهاءالملک که املاک و ضياع و عقار بسيار (حدود 255 تا 355 پارچه آبادي) داشت، از جمله: ده «سرخ آباد» بر سر راه همدان به تهران و «ده زاغه» بر سر راه اسد آباد به کرمانشاه. وي در سفر ناصرالدين شاه قاجار به عتبات، همراه با حسين خان حسام الملک (اول) عاشقلوي قراگُزلو به پيشواز شاه رفته است (12 رجب 1287 ق). او هم منصب سرتيپي داشته، سه فرزند از وي نام برده شده است: حسين‌ قلي خان، علي قلي خان و مرتضي قلي خان (معزالملک). شاخه بهاءالملک‌هاي همدان علي قلي خان همداني بهاءالملک (دوم) ابن حاج امان الله خان بهاءالملک (اول) که در سال‌هاي 1298-1299ق، جزء سرهنگان خارج از فوج وزارت جنگ ناصري بوده، که در سال 1306ق هم هنوز عنوان سرهنگ داشته و اغلب در تهران مي‌زيسته و عمارت معتبري داشته، که اعيان و بزرگان کشور به آن آمد و شد مي‌کرده‌اند. نامبرده علاوه از چند پارچه بزرگ املاک در ناحيه همدان، املاک مهمي نيز در ناحيه عراق (اراک) داشته، بهاءالملک تا پس از سال 1326ق همچنان در تهران مي‌بود، تا آن که احتمالا از سال 1330ق براي درمان بيماري به فرنگ رفت، و همان جا در رجب 1332ق درگذشت. او ظاهراً، مردي باسواد و فضل بوده، چنان که از جمله مجموعه (شماره 106) کتابخانه اعتمادالدوله قراگزلو (پسرش)، دست‌نوشته خود او (به سال 1292ق) مي‌باشد. همو عموزاده ناصرالملک دوم (نايب السلطنه) به شمار رفته است. وي خواهر همين ناصرالملک (خانم شازده) يعني دختر عموي خود را به زني گرفت که سه فرزند پسر از او بزاد و بماند: 2- علي رضا خان قراگُزلو بهاءالملک (سوم) ابن بهاءالملک (دوم)، زاده 1303ق / 1263ش- درگذشته 1373ق / 1333ش، که او را شخصي تحصيل کرده، باتقوا، کم آزار، متين و مبادي آداب ياد کرده، و با مشيرالدوله پيرنيا مقايسه‌اش نموده‌اند. وي که يکي از رجال دانشمند و وطن‌خواه و مورد علاقه ملت است، از همدان وارد تهران شد. در دوره چهارم مجلس ملي، يکي از دو نماينده همدان بود، و در کابينه مستوفي الممالک (1351ش-1341ق) به وزارت ماليه برگزيده شد، سپس (1352ش) رياست هيأت نظارت بانک ملي را يافت، و چون زير بار تحميلات نرفت، از آن مقام استعفا کرد. اصولاً در عهد پهلوي اول قبول منصب و مقام نکرد، تا آن که در کابينه قوام السلطنه (1325خ) وزير دادگستري شد. بهاءالملک (سوم) به تاريخ 19 خرداد 1333خ، در هفتاد سالگي، در تهران درگذشت. پيکرش را به همدان آورده و در آرامگاه خانوادگي (باغ اعتماديه) به خاک سپردند. وي در عين قانونداني و اصولي بودن، شخصي ادب دوست هم بود. ترجمه‌اي از آثار مونتسکيو درباره روميان از او به طبع رسيده است. بهاءالملک سوم صاحب فرزند نشد [۲] علاوه بر اين وي از اعضاي انجمن آثار ملي نيز بود [۳]

3- ميرزا يحيي خان قراگوزلو اعتمادالدوله ابن بهاءالملک (دوم)، زاده حدود 1308ق - درگذشته 1356ق، همچون برادر بزرگش بهاءالملک (سوم) مردي دانش آموخته و فاضل بود. فريدالملک همداني در حق وي گفته است: (در غره شوال1332ق) در آبشينه خدمت جناب آقاي يحيي خان اعتمادالدوله پسر مرحوم بهاءالملک دوم که تازه از تهران آمده‌اند، رسيديم. حقيقتاً آقاي اعتمادالدوله در معقوليت و انسانيت افراط کرده، و خيلي به مرحوم بهاءالملک دوم شباهت دارند. معين الاسلام (شيخ الملک) اورنگ و شادروانان محمد قزويني و علي اکبر دهخدا که از حمايت‌هاي اعتمادالدوله قراگوزلو (وزير معارف) برخوردار شدند، او را ستوده‌اند. اعتمادالدوله در 23 دي‌ماه 1306 ش، و در کابينه دوم مخبرالسلطنه هدايت (آبان ماه 1307 ش - 1347ق) به وزارت معارف برگزيده شد. وي در فروردين آن سال، يک بار براي سرکشي املاک خود به همدان آمد. در زمان وزارت معارف، برنامه پنج ساله اعزام دانشجو به خارج را تنظيم و اجرا کرد. در همان کابينه هدايت، هنگام معرفي به مجلس نهم (29 فروردين 1312ش) همچنان وزير معارف بود، ليکن به سبب کسالت، معاون وي غلام حسين خان رهنما حضور يافت. اين کسالت (عارضه قلبي ارثي بهاءالملک‌ها) مجال آن نداد تا بيش از آنچه مقدر بود، مصدر خدمات فرهنگي شود، ناگهان در تاريخ 9 خردادماه 1316ش (19 ربيع 1356ق - 35 مه 1937 م) درگذشت، و نام او به نيکي رفت. کافي است که يادآور شويم که کتاب گران قدر امثال و حکم دهخدا همانا به رهنمود و با همت اعتمادالدوله قراگوزلو صورت وجود و طبع يافت [۴] باغ اعتماديه همدان با درمانگاه آنجا، و گنجينه نسخه‌هاي خطي کتابخانه‌اش بدو منسوب است. ميرزا يحيي خان اعتمادالدوله نيز صاحب فرزند نشد [۵]

ميرزا يحيي خان اعتمادالدوله قراگوزلو برادر علي رضا خان بهاءالملک سوم همداني و خواهرزاده ابوالقاسم ناصرالملک نايب السلطنه است که در بيست و سوم دي ماه سال 1306هجري شمسي بعد از مرحوم سيد محمد تدين به وزارت فرهنگ منسوب شد. وي از رجال تحصيل کرده اوايل سلطنت رضاخان است که در دوران وزارت از دريافت حقوق خودداري و آن را همه ماهه به فرهنگ بلوچستان و به منظور پيشرفت معارف آن سامان اهدا مي‌نمود [۶]

يحيي قراگُزلو همان وزير معارف است که بعد از ملاقات معروف با پروفسور حسابي تسهيلات و امکانات لازم را براي ايشان جهت تدريس و گسترش علومي نظير فيزيک مهيا کرد.  

4- تقي خان قراگوزلو ابن بهاءالملک (دوم) که گويا در سه دانگ از املاک دهستان بهار ناصرالملک قراگوزلو (دايي خود) با وي شراکت داشته است. منوچهر قراگوزلو، نامزد وکالت مجلس در سال 1334ش، که مدتي در اواخر دوره پهلوي دوم رئيس تربيت بدني بود، پسر اين تقي خان بوده است. منوچهر بعدها، سهم اربابي (3 دانگ بهار) را به يک حاجي خراساني فروخت. خود او بالاخره مغضوب شد، و درباره سرنوشت او، روايات مختلف است [۷]


توصيف کلي بنا

از آنجا که مجموعه موقوفي بهاءالملک از سه بخش:

1- عمارت،

2- مقبره و

3- باغ، تشکيل شده و کتابخانه ابتدا در عمارت و سپس در مقبره برپا شده بوده است، از اين رو در آغاز به توصيف يک به يک، عمارت و مقبره مي‌پردازيم.

>عمارت >مقبره عمارت عمارت باغ اعتمادالدوله [۸]

که پس از مرگ يحيي قراگوزلو (اعتمادالدوله) توسط برادر بزرگ‌ترش علي رضا قراگوزلو (بهاءالملک سوم) به همراه قطعه‌هاي بسياري از زمين‌هاي اطراف وقف گرديده است، بنايي است چهار ضلعي به ابعاد 30 / 23 متر × 92 / 12 متر که در ضلع غربي، انتهاي ضلع جنوبي و کل ضلع شرقي نَهاز 

[۹] هايي دارد. به طور جزيي ابعاد آن به قرار زير است: 30 / 23× 92 / 12× 60 / 16 × 50 / 1 × 20 / 5 × 90 / 8 × 50 / 1 × 50 / 5 بيشترين درهم رفتگي در ضلع‌هاي بنا در ضلع جنوب شرقي است. آنچه از نقشه‌هاي نويافته که از اسناد همين بنا کشف شده، استنباط مي‌شود اين است که اين بخش راه پله‌اي بوده که اُشکوب بالا را به زير زمين متصل مي‌کرده است. احنمال دارد که اين بخش از تزئينات قابل توجهي برخوردار بوده باشد. بنا با توجه و شواهد در ابتدا و در بافت اوليه جهت شمالي - جنوبي داشته اما با گذشت زمان در بافت بعدي دچار تغييراتي شده و درب‌هاي ورودي آن شرقي-غربي شده است [۱۰]

کتاب المسالک و الممالک اسطخري نقشه‌هايي در ضميمه دارد که فوق‌العاده زيبا مي‌باشند و در اين نقشه‌ها علامت جنوب در بالاي آن گذاشته شده و جهت مخالف آن شمال است. در اصل اين شکل از اين يک شش ضلعي به دست آمده که در رئوس مستطيل داخل آن شمال و جنوب قرار مي‌گرفته است. 

با همين روش در ايران سه رون را در نظر مي‌گرفته اند:

1- رون راسته،

2- رون اصفهاني و

3- رون کرماني. در رون راسته مستطيلي که در داخل شش ضلعي قرار مي‌گيرد جهت شمال شرقي- جنوب غربي دارد. به طور مثال در کرمان جهت شهر شرقي - غربي است و طوفاني به نام طوفان سياه دارد که اگر شهر جهت ديگري مي‌داشت خانه غير قابل استفاده مي‌شد. و همين طور در همدان کوه الوند را داريم، خود شهر جهت شرقي - غربي دارد و اگر جهت شمالي - جنوبي مي‌بود ريزش برف طوري مي‌شد که از سوز و سرماي زياد آن امکان باز کردن درهاي خانه ميسر نبود [۱۱]

اين خانه بزرگ بخش‌هاي مختلفي را شامل مي‌شده که يکي از بخش‌هاي آن کتابخانه غني آن بوده است. از آنجا که سنت برپايي کتابخانه‌ها در کاخ‌ها و اقامتگاه‌هاي سلطنتي، سنتي ديرينه در ايران است، مشاهده کتابخانه‌هاي غني در خانه‌هاي اربابي در جاي جاي اين سرزمين امري است عادي، به خصوص اگر صاحبان آنها افرادي تحصيل کرده و صاحب فضل باشند. اما نکته مهمي که در اينجا به ذهن متبادر مي‌شود، چرايي قرارگيري اين کتابخانه در دامنه‌هاي دورافتاده الوند در همدانِ آن روزگار است. اين بخش از شهر همدان در سال 1302 خورشيدي مکاني دورافتاده بوده است، به شکلي که براي رسيدن از مرکز شهر به اين مکان دستِ کم نصف روز راهپيمايي و اندکي کمتر با درشکه، زمان لازم بوده است.

مقبره

آرامگاه خانوادگيِ قراگُزلوها (تصوير فضايي است روباز به شکل مستطيل با ابعاد 26متر×29متر که داراي دو فضاي سرپوشيده در دو طرف درب وروديِ ضلع جنوبي است. ابعاد اين دو اتاق 7×11متر است که هر کدام داراي يک در ورودي و ايواني در مقابل هستند. دو درب ديگر نيز در ضلع شرقيِ اتاقِ شرقي وجود داشته است که به سمت بيرون از آرامگاه باز مي‌شده اما امروزه مسدود شده‌اند.اتاق شرقي داراي يک زيرزمين کوچک است. دورتادور فضاي آرامگاه را ديواري (با ارتفاع 70 و قطر 75 سانتي‌متر) در برگرفته که با فواصل معين داراي ستون‌هايي ساخته شده از سنگ‌هاي برش خورده مستطيلي شکل (با ابعاد 24×48 سانتي‌متر) است که نرده‌هاي فلزي آنها را به هم متصل کرده است. سه مزار در مرکز بنا قرار دارند که به ترتيب از غرب به شرق متعلق به سه برادر به نام‌هاي علي رضا قراگُزلو (بهاءالملک سوم)، يحيي قراگُزلو (اعتمادالدوله) و تقي قراگُزلو هستند. سؤالي که در اينجا به ذهن متبادر مي‌شود اين است که چرا واقف محل مقبره را براي کتابخانه انتخاب کرده است؟ چه دليلي مي‌توانسته بهاءالملک را قانع کند که کتابخانه را در اين مکان دورافتاده، وقف عام نمايد؟ پيش از پاسخ به اين پرسش بايد بدانيم چرا و چگونه او (بهاءالملک) و خانواده‌اش به اين مکان آمده‌اند؟ بانيان بنا با احداث اين ساختمان در آغاز بر آن بوده‌اند تا خود و خانواده‌شان را از پيامدهاي احتمالي که در پي تحولات سياسي - اجتماعي پس از جنبش مشروطه‌خواهي مثل شورش سالارالدوله و فعاليت‌هاي متحدين و متفقين در سال‌هاي جنگ جهاني اول، کشور و به تبع آن شهر همدان را تحت تأثير قرار داده بود، دور سازند. چرا که اسلاف آن‌ها و مکان پيشين زندگي‌شان (عمارت شورين، آبشينه و...) در تحولات مشروطه و کشاکش جنگ اول، جايگاه مقبولي نزد عامه مردم همدان نداشتند، کما اين که به نظر مي‌رسد بانيان و واقفان عمارت بهاءالملک (اعتماديه) علي رضا و يحيي قراگوزلو چهره مقبول‌تري در بين اقشار مختلف مردم همدان داشته‌اند و لذا آن‌ها مکاني دور افتاده و دنج را براي زندگي جديدشان در دوران حکومت نو (پهلوي) برگزيدند [۱۲] در ادامه به توصيف نمونه‌هايي از کتب کتابخانه اعتماديه مي‌پردازيم. عمارت و کتابخانه موقوفي بهاءالملک (مرکز اسناد ميراث فرهنگي همدان)

گنجينه کتاب‌هاي کتابخانه اعتماديه

کتابخانه اعتماديه با حدود يک قرن قدمت مجموعه‌اي از آثار ارزشمند را شامل مي‌شود که در چهار بخش قابل طبقه‌بندي هستند:

1- نسخه‌هاي خطي،

2- کتاب‌هاي چاپي (شامل سه بخش: چاپ سنگي، چاپ سربي، چاپي)،

3- مجلات و جرايد و

4- اسناد و مدارک. در اين ميان نسخه‌هاي خطي اين مجموعه بيشترين اهميت را به خود اختصاص مي‌دهند که در ادامه به توصيف آنها مي‌پردازيم.

>نسخه‌هاي خطي کتابخانه اعتماديه >نسخه‌هاي چاپي کتابخانه اعتماديه نسخه‌هاي خطي کتابخانه اعتماديه اين گنجينه، مجموعه‌اي 82 جلدي و ارزشمند مشتمل بر نسخه‌هايي از عصر ايخانان مغول تا دوران پهلوي است. کار بر روي اين چنين مجموعه‌هايي بسيار لذت‌بخش و در عين حال مشکل است. داده‌هايي که هر يک با ادبياتي ويژه نوشته شده و گاه پيش مي‌آيد که برگ‌هاي اصلي يعني آغاز و انجام آن‌ها افتاده‌اند يا اين که به دليل آسيب‌هاي شيميايي و بيولوژيکي تا حد زيادي مخدوش شده‌اند. کهنگي و آلودگي کتاب‌هاي کتابخانه اعتماديه به دليل گذر زمان و قرارگيري آثار در محل‌هاي نامناسب در گذشته، کاوش در ميان آن‌ها را بسي دشوار کرده بود. به شکلي که يکسره مي‌بايستي با امکاناتي چون ماسک و دستکش اقدام به بررسي آنها مي‌شد. اما يکي از سؤال‌هاي پيش رو، نحوه گردآوري اين نسخه‌ها به علاوه مجموعه حدود نهصد جلدي نسخه‌هاي چاپ سنگي، چاپ سربي و چاپي اين کتابخانه است. آن طور که در وقفنامه قيد شده، تمامي مجموعه حاصل تلاش‌هاي علي‌رضا قراگوزلو (واقف مجموعه) است. به عبارتي همه آن مجموعه را او جمع‌آوري کرده است. متن وقفنامه به شرح زير است: «ونيز کتاب‌هايي در کتابخانه مقبره موجود است تماماً را واقف نامبرده باظهار خود شخصاً تهيه و وقف عام نموده‌اند و نيازمندان در محل کتابخانه از آن استفاده نمايند. به تاريخ شنبه ششم تير ماه يکهزار و سيصد و سي و دو خورشيدي...» با بررسي متون، حقايق بيشتري نيز آشکار مي‌شوند. تعدادي از نسخه‌ها داراي امضاي نويسندگان خود آن کتابهاست که گاه به علي رضا و گاه به برادرش يحيي هديه کرده‌اند. تعدادي از نسخه‌ها توسط افرادي خاص اهدا گرديده‌اند. و تعداد قابل ملاحظه‌اي با توجه به تعلق‌شان به عصر صفوي به نظر مي‌رسد ميراث خانوادگي قراگوزلوها باشد. به هر حال با توجه به شخصيت فرهنگي بهاءالملک سوم، به بيراهه هم نرفته‌ايم اگر با متن وقفنامه همراهي کنيم و او را دليل اصلي وجود اين گنجينه ارزشمند (کتاب‌ها) بدانيم. بايد يادآوري کنيم که کل مجموعه با تکيه بر نام برادر بزرگ‌تر او يحيي «اعتمادالدوله» با نام «باغ اعتماديه» و «کتابخانه اعتماديه» اشتهار دارد. در ادامه جدول نام و تاريخ کتابت (تاريخ مطلق) هشتاد و دو نسخه خطي موجود در کتابخانه موقوفه بهاءالملک آورده شده است.

ايلخاني

1- نهج البلاغه 675 ه. ق

تيموري

1- مجموعه کلمات و قصايد عطار 831 ه. ق

2- حبيب السير 896 ه. ق

صفوي

1- سلسله الذهب 944 ه. ق

2- ديوان يوسف و زليخا 951 ه. ق

3- مواهب العليه 969 ه. ق

4- کفايه منصوري 970 ه. ق

5- حاشيه مولانا داوود 983 ه. ق

6- روضه الصفا 987 ه. ق

7- شافيه 994 ه. ق

8- قانون 1004 ه. ق

9- ديوان خاقاني شيروان 1005 ه. ق

10- حبيب السير 1005- 1007 ه. ق

11- ديوان انوري، خاقاني 1017 ه. ق

12- کنزاللغه 1024 ه. ق

13- شش دفتر عطار 1027 ه. ق

14- حديقه ثنايي 1029 ه. ق

15- تحفه العراقين 1029 ه. ق

16- حديقه ثنايي 1030 ه. ق

17- شرح ديوان خاقاني 1044 ه. ق

18- ترجمه الفرج 1045 ه. ق

19- مجمع الفرس 1061 ه. ق

20- ديوان انوري 1062 ه. ق

21- مجالس المومنين 1064 ه. ق

22- ديوان عرفي شيرازي 1070 ه. ق

23- اخلاق ناصري 1086 ه. ق

24- زيج الغ بيک 1091 ه. ق

25- مطول 1099 ه. ق

26- بحارالانوار 1100 ه. ق

قاجار

1- ديوان فرخي 1242 ه. ق

2- ديوان خمسه نظامي 1244 ه. ق

3- انوار سهيلي 1244 ه. ق

4- الفيه 1234- 1244 ه. ق

5- مناهج الاحکام 1245 ه. ق

6- تفسير صافي 1246 ه. ق

7- فتح الوسبي 1253 ه. ق

8- شرح قاموس 1256 ه. ق

9- مثنوي معنوي 1275 ه. ق

10- شرح جامي 1285ه. ق

11- جواهرالکلام (13جلد) 60- 1252 ه. ق

12- احوال فارس و فارسيان 1294ه. ق

13- ديوان مشرقي 1304- 1327 ه.ق

پهلوي

1- دستور نوين 1311 ه. ش

2- بيان 1320 ه. ش

3- ديوان اديب پيشاوري؟؟؟

بدون تاريخ کتابت

1- تجربة الامصار و تجزية الاعصار

2- کيمياي سعادت

3- نفايس الفنون

4- ديوان ظهوري

5- تحفة العراقين

6- ديوان معزي

7- ترجمه تاريخ يميني

8- کفايه منصوري

9- ديوان نظيري

10- نثرالالي

11- مجمع الفُرس

12- رساله ميرزا ملکم خان

13- عکاسي

14- قاموس المحيط و قابوس الوسيط

15- ديوان انوري

16- فقه

17- تاج التواريخ

18- ديوان اسيري

19- مواهب العليه

20- کفايه المقصد

21- حاشيه ملا ميرزاخان

نسخه‌هاي چاپي کتابخانه اعتماديه

نسخه‌هاي چاپي کتابخانه اعتماديه نيز مانند مجموعه نسخ خطي آن مشتمل بر کتاب‌هاي ارزشمندي است که در حدود نهصد جلد را شامل مي‌شوند. اين مجموعه آثاري را شامل مي‌شود که در زمان زندگي بهاءالملک و اعتمادالدوله گردآوري شده‌اند اما تعدادي کتاب هم در سال 1382 که سازمان اوقاف در صدد احياء اين کتابخانه برآمد گردآوري شده است، اين نسخه‌ها هم اکنون هم در محل کتابخانه نگهداري مي‌شوند. سخن پاياني شهر همدان از نظرگاه فرهنگي يکي از شهرهاي برجسته ايران در طول تاريخ بوده است. از اين رو وجود گنجخانه، کتابخانه و مراکز اسناد در اين شهر امري ضروري بوده است. اين ويژگي و پيوستگي آن در دوران قاجار نيز ادامه يافت. يحيي قراگُزلو (اعتمادالدوله) وزير اوقاف و معارف در سال‌هاي 1306خ تا 1312خ و برادرش علي رضا (بهاءالملک سوم) رياست دادگستري (1325خ) و بانک ملي و نماينده وقت مردم همدان در مجلس شوراي ملي بوده‌اند. هر دو به دليل ارتباط تنگاتنگ با فضلا و نويسندگان زمان خود از جمله مرحوم دهخدا، کتاب‌هاي فراواني را گردآوري و در کتابخانه خود نگاهداري کرده‌اند که امروز بخشي از آن‌ها به دست ما رسيده است. مهم‌ترين نتايجي که از بررسي و مطالعه باستان شناختي و کتابشناسي کتابخانه موسوم به قرائتخانه اعتماديه يا کتابخانه اعتماديه و بازسنجي اسناد و مدارک مکتوب بازمانده از آن به خصوص «وقفنامه علي رضا قراگوزلو» حاصل شد را مي‌توان به صورت ذيل فهرست نمود:

1- کتابخانه اعتماديه کهن‌ترين کتابخانه وقفي در همدان با حدود يک قرن قدمت است.

2- اين کتابخانه جزيي از بناي خانه اربابي قراگُزلوها بوده است که امروزه با نام موقوفه بهاءالملک شناخته مي‌شود.

3- تاريخچه ساخت و قدمت کتابخانه به سال 1302 خورشيدي يعني دوران گذار از حکومت قاجار به پهلوي (پايان جنگ اول جهاني) باز مي‌گردد. اين در حالي است که قدمت کهن‌ترين نسخه خطي موجود در آن تا هفتصد و پنجاه سال پيش يعني عصر ايلخان مغول، آباغاخان (655 - 680 هجري / 1265 - 1282 ميلادي) فرامي‌رود.

4- در ارتباط با محل کتابخانه بايد گفت؛ اگر چه در وقفنامه قيد شده محل کتابخانه در مقبره خانوادگي قراگُزلوهاست اما بايد به اين نکته توجه داشت که پيش از احداث آرامستان، اين مجموعه (کتاب‌ها) وجود داشته و بهاءالملک و سايرين از آن‌ها استفاده مي‌کرده‌اند، از اين رو ما معتقديم کتابخانه مزبور از محل خانه اربابي به آرامگاه انتقال يافته تا بعد از تنظيم وقفنامه، کتاب‌ها در دسترس قرار گيرند و مطالعه کنندگان بيشتري بتوانند از آنها استفاده کنند. اين خود موجب رونق هرچه بيشتر مقبره مي‌گرديده است. پيشنهاد مي‌شود اين کتابخانه در همين مکان آرامگاه بازگشايي گردد تا هم به نيت واقف جامه عمل پوشيده شود و هم جامعه از نعمت کتاب‌هاي ارزشمند آن بهره‌مند گردند.

5- با توجه به نمودار فراواني نسخه‌هاي خطي مشاهده مي‌شود، بيشترين آثار که داراي تاريخ مطلق هستند مربوط به دوران حکومت صفوي است که در واقع همان آغازين دوران پيدايش ايل قراگُزلو بر صحنه سياسي و نظامي ايران است. بنابراين شايد بتوان اين نسخه‌ها را ميراث ايل قراگُزلوها دانست.

6- در يک جمع بندي کلي بايد گفت؛ اين کتابخانه و کتاب‌هاي باقي مانده در آن، حاصل تلاش‌هاي برادرانِ قراگُزلو يعني يحيي و علي رضا است.

منابع

1- همدان نامه (بيست گفتار درباره مادستان)، پرويز اذکايي، نشر مادستان، همدان، 1380.

2- مقاله «قراگوزلوهاي همدان (خاندان‌هاي خوانين سته)»، نويسنده: پرويز اذکايي، مجله آينده، تهران، 1367.

3- آشنايي با معماري اسلامي ايران، کريم پيرنيا، دانشگاه علم و صنعت ايران، تهران، 1380.

4- ايران عصر صفوي، راجر سيوري، ترجمه: کامبيزعزيزي، نشرمرکز، تهران، 1374.

5- اعتمادالدوله‌ها، حسام‌السلطنه‌ها، ظهيرالدوله‌ها، حسين سعادت نوري، مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي، تهران، بي تا.

6- تاريخچه علم باستان شناسي، غلامرضا معصومي، سمت، تهران، 1386.

7- مقاله «معرفي خانه اربابي منسوب به خاندان قراگُزلو در همدان»، نويسنده: خسرو محمدي، مجله ميراث جاويدان، سال بيستم، شماره 77 و78.

8- اوضاع سياسي - اجتماعي همدان در جنگ جهانگير اول، مجيد فروتن، نشر کتابدار و کتابخانه ملي، تهران، 1390.

9- سازمان اوقاف و امور خيريه استان همدان، کتابخانه بهاءالملک، اسناد و نسخه‌هاي خطي.

10- مرکز اسناد سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري همدان.

پانویس

  1. اوضاع سیاسی –اجتماعی همدان،ص101.
  2. همدان نامه (بیست گفتاردرباره مادستان)،ص400.
  3. تاریخچه باستان شناسی،ص39.
  4. اعتماد الدوله ها،حسام السلطنه ها ،ظهیر الدوله ها ،ص13.
  5. همدان نامه (بیست گفتار درباره مادستان)،ص391.
  6. اعتمادالدوله ها،حسام السلطنه ها ،ظهیر الدوله ها، ص13.
  7. همدان نامه(بیست گفتار درباره مادستان)،ص392.
  8. صاحب منصبان عمده دولت صفوی ارکان دولت خوانده می شدند و وزیر که در رأس دیوان سالاری قرار داشت ملقب به اعتماد الدوله شد.(سیوری،راجر،1386،ص174).
  9. قسمت های بیرون زده در طرح یا پلان .نخیر**زیر نویس =قسمت های تو رفته در طرح یا پلان.
  10. فصلنامه میراث جاویدان ،س20،ش77و78،ص113.
  11. آشنایی با معماری اسلامی ایران ،ص155.
  12. فصلنامه میراث جاویدان ،س20،ش77و78،ص115.