"نیکولاس پونست"، مدیر ارشد و مؤسس سازمان مشاوره تأثیر اجتماعی آلرون، مزایای گسترده ارزیابی تأثیرگذاری با روشی صحیح را برای خیریه‌ها تشریح می‌کند.

بخش خیریه ظرفیت بالایی برای وفاق دارد، به‌هرحال کسانی که در خیریه کار می‌کنند افراد دلسوزی هستند که به ایجاد ائتلاف در مورد حوزه‌هایی که به آن اعتقاد دارند علاقه‌مند هستند.
در سال‌های متمادی گذشته، اجماعی قوی حول یک موضوع جدید در مدیریت خیریه به وجود آمده است: ارزیابی تأثیرگذاری بسیار مهم است.

متأسفانه، یک اجماع جدید ظهور کرده است که برای توسعه‌ی تأثیرگذاری عمل بسیار مضر است. اجماع در این باره است که ارزیابی تأثیر بسیار، بسیار دشوار است.
درحالی‌که این مسئله تا حدودی حقیقت دارد؛ اما شکلی زیرکانه از تشویش اذهان، از طرف کسانی است که تنها چالش‌های استفاده از ارزیابی را می‌بینند و نه فرصت‌های آن را که متأسفانه این تشویش کار خودش را کرده است.

این تزلزل در ارزیابی تأثیرگذاری جرقه ایجاد حجم زیادی از راهنماها، مقالات ارائه بهترین روش‌ها، همایش‌ها و سخنرانی‌ها را زده است، درحالی‌که اکثر ما در کمک به گسترش این دیدگاه‌های گاهاً متناقض نیز مقصریم.
 خبر خوب این است که یک حس مشترک و رویکرد عمل‌گرایی با استفاده از روش‌ها و چارچوب‌های قوی که برای ارائه‌ی راهنما و استانداردهای مشترک به کار برده می‌شوند، بالاخره در حال غلبه بر تئوری و مهندسی بیش از حد است.

دشواری دستیابی به داده و اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات بهتر

به نظر می‌رسد همچنان در سطح توده‌ی مردم، پیشرفت کمی انجام شده است. همچنان دستیابی به داده و اطلاعاتی که برای اتخاذ تصمیمات بهتر مورد نیاز است برای مدیریت دشوار است.
فراهم آوردن گزارش‌های دارای کیفیت بالا، بدون استفاده از ارتش ارزیاب‌های خارجی همچنان یک چالش است و از همه مهم‌تر، هنوز کارمندان و داوطلبان به‌سختی ارزشی را که ارزیابی تأثیرگذاری برای کار آن‌ها ایجاد می‌کند، درک می‌کنند.

به نظر می‌رسد خیریه‌ها نه‌تنها در حال از دست دادن فرصت بهبود روش ارزیابی تأثیرگذاری خود هستند، بلکه در حال از دست دادن فرصت نشان دادن ارزش خود و کار خود به خیّرین و عموم مردم نیز هستند.

برای مطالعه :

روند تأسیس "ستاد خیرین" در دانشگاه‌های کشور

مهارت‌های مورد نیاز برای ارزیابی حقیقی خیریه‌ها

ما چطور می‌توانیم مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز ارزیابی حقیقی را به‌عنوان ابزاری برای بهبود و نه منبعی برای رنجش مستمر ایجاد کنیم؟

به یاد داشته باشید که چرا ارزیابی تأثیرگذاری این‌قدر مهم است. درحالی‌که بدون شک، ارزیابی تأثیرگذاری توسط حامیان مالی و کمک‌کنندگانی که به دنبال سطح بالاتری از اطمینان هستند، تحت تأثیر قرار گرفته است -به‌عنوان راهی برای انتخاب میان برنامه‌های مختلف - این کار برای خیریه‌ها، بدون اهمیت و ارزش نیست.

 هدف ارزیابی این است که ابزاری برای بهبود انعطاف‌پذیری، عملکرد، و تأثیرگذاری باشد. هدف آن ایجاد چشم‌اندازی برای اتخاذ تصمیمات بهتر در مورد چگونگی مدیریت خیریه است. این پیام اغلب در فشار برای ارضای حامیان مالی و جذب منابع مالی گم می‌شود.

1. مراحل انجام ارزیابی خیریه

ابتدا مدل عملیاتی خود را درک کنید سپس برای درک تأثیرگذاری آن تلاش کنید. بسیاری مدیران خیریه می‌گویند که درکی قوی از نحوه‌ی کار خیریه‌ی خود دارند. بااین‌حال، تعداد کمی از آن‌ها قادر به ارائه شواهد قوی از کارایی عملکرد خود هستند. این به طور واضح مصداق این جمله است که "پیش‌ازاین که بتوانی راه بروی، ندو".

اگر قادر به ایجاد اعداد مناسبی در مورد کارایی مالی، یا کارایی منابع انسانی نیستید، این امکان وجود دارد که چالش بزرگی در درک اثری که پول و نیروی انسانی شما ایجاد می‌کند، به وجود آید.

2. انعطاف‌پذیری مدل عملیاتی

درحالی‌که حامیان مالی همیشه به‌شدت به خروجی و تأثیرگذاری علاقه‌مند هستند -به‌هرحال، این اولین هدف هر خیریه و حامیان آن است - آنان به انعطاف کل مدل عملیاتی نیز علاقه‌مند هستند و برای مدیران، این بعد عملیات کلیدی است.

اگر کسی در مورد چرایی این که ارزیابی تأثیرگذاری پذیرفته نمی‌شود گیج شده باشد؛ باید بداند که این امر به دلیل نبود این فرهنگ سازمانی است که ارزیابی کار ساده‌ای است.
 شروع از جایی که اندازه‌گیری شاخص‌ها ساده باشد، الگوگیری در زمینه‌هایی مانند مالی و منابع انسانی و فراهم آوردن ارزیابی و تحلیل باکیفیت در این زمینه‌ها، می‌توانند اولین بخش یک انتقال فرهنگی به سمت درک و فهم ارزیابی به‌عنوان یک ابزار قدرتمند باشند.
ازاین‌رو، وقتی در مورد بهبود روش نمایش ارزش خیریه‌ها به حامیان مالی آنان -و بهبود ارزش برای ذی‌نفعان - فکر می‌کنیم، خیریه‌ها نباید تنها بر تأثیر تمرکز نمایند.

 روش‌های زیادی وجود دارد که یک خیریه بتواند به ارزش و کارایی برسد، و یک خیریه حقیقتاً موفق به دنبال بهبود در تمامی زمینه‌ها خواهد بود.

انتقال بحث از ارزیابی به مدیریت عملکرد. با سرچشمه گرفتن از این مفهوم درباره درک کل مدل عملیاتی، واضح است ک اولاً متأسفانه ارزیابی تأثیر دارای تمایل به انفعال و تأخیر است. 

دوماً این ارزیابی می‌تواند جدای از دیگر حوزه‌های مدیریت عملکرد -مانند مدیریت افراد و حسابداری مالی - مدنظر قرار گیرد. 

سوماً، این ارزیابی می‌تواند جدای از فرایندهای فعال پویایی که نیاز به استفاده از آن وجود دارد - مانند مدیریت خوب، تصمیم‌گیری دقیق، و اختصاص هدفمند منابع - هم مدنظر قرار گیرد. این سه موضوع مهم اگر با هم ترکیب شوند، ارزیابی تأثیر را یک چیز اضافی و فرعی جلوه خواهند داد.

3. مدیریت جامع عملکرد

خیریه‌ها نیازمندند که ایده‌ی خود را در مورد اینکه عملکرد چیست و چگونگی نظارت بر آن را از طریق ادغام تأثیر در ایده مدیریت عملکرد جامع گسترش دهند. بسیاری مدیران، یک گزارش مالی فصلی دریافت می‌کنند، ولی مدیران بسیار کمی گزارشی دریافت می‌کنند که شامل افراد، مالی، عملیات، و میزان تأثیرگذاری باشد. با ادغام تأثیرگذاری در بحث مدیریت عملکرد، ارزیابی برای حامیان مالی به ابزاری تبدیل می‌شود که کم‌تر روشمند است و بیشتر ابزاری واقعی و فعال برای فراهم آوردن پیام‌های مهم به حامیان، در مورد ارزش کاری که خیریه انجام می‌دهد، خواهد بود.

در مورد شکاف‌های مهارتی در خیریه صادق باشید -و آنان را با فرایندهای کلیدی هم‌سو کنید. ازآنجایی‌که ارزیابی تأثیرگذاری یک مهارت نسبتاً جدید است، بسیاری از افراد که تمایل به بهبود عملکرد خود پیرامون ارزیابی تأثیرگذاری داشته‌اند، متوجه شده‌اند که در سازمانشان این استعداد وجود ندارد که داده‌های باکیفیت جمع‌آوری شده و آن را برای ایجاد یک چشم‌انداز مفید، تحلیل نمایند. البته، این‌ها اغلب مهارت‌هایی هستند که می‌توانند به‌سادگی ایجاد شوند.

بیشتر بخوانید :

عوامل موثر بر افزایش مشارکت زنان در امور خیریه

توسعه‌ی یک درک خوب از این‌ که چه مهارت‌هایی برای ایجاد ارزیابی باکیفیت مورد نیاز است -جمع‌آوری داده، ورودی داده، استخراج داده، تحلیل داده - به خیریه کمک خواهد کرد نقشه‌ای را از مهارت‌ها و توانایی‌های خاص مورد نیاز داوطلبان و کارمندان خود ترسیم نماید.

متأسفانه، بسیاری از روش‌های ارزیابی تأثیرگذاری بر چارچوب‌های کلان تمرکز دارند، ازاین‌رو درباره ارزیابی تأثیر به‌عنوان بخشی از سازمان، تنها راهنمایی‌هایی کلی ارائه می‌دهند و راهنمایی زیادی در مورد فرایندهای جزئی‌ترِ مورد نیاز برای پردازش یک فرم ارجاع یا تحلیل یک مجموعه داده فراهم نمی‌کنند و این در حالی است که ارزیابی تأثیر بسیار مهم است.

4. درک فرایندهای خود یک خیریه

تعهد به درک فرایندهای یک خیریه و مهارت‌هایی که در طول مسیر مورد نیاز است بر شانه‌ی خود اوست. درحالی‌که این کار می‌تواند یک فرایند زمان‌بر باشد اما به‌واقع همین ریزترین سطح فرایندها است که ارزیابی تأثیر در آن رخ می‌دهد.

یاد بگیرید با میزانی از عدم قطعیت زندگی کنید. یکی از متداول‌ترین ایرادات ارزیابی تأثیرگذاری این است که شرایط پیچیده را به شاخص‌های به نظر ساده کاهش می‌دهد. بسیاری خیریه‌ها در زمینه‌هایی کار می‌کنند که در آن‌ها رویکرد طولانی‌مدت، کیفی و غریزی به‌جای کمی و سیستمی است. ازاین‌رو، شاخص‌های تأثیر می‌توانند مسخره به نظر آیند.

اگرچه، تصور این‌که حسابداری یک وضعیت 100% دقیق است هم پارادایمی غلط است. بااین‌حال بسیاری خیریه‌ها در شرایط پیچیده‌ای که دارای موضوعات زمینه‌ای و عوامل مختلفی است فعالیت می‌کنند.
ارزیابی کامل هرگز وجود نخواهد داشت؛ اما این بدان معنا نیست که یک خیریه نمی‌تواند شاخص‌هایی را پیدا کند که برای کارش مفید و کمک‌کننده نباشند