استغفار از کفر (قرآن)

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۰۵ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) استغفار از کفر (قرآن)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

استغفار (طلب آمرزش)، از ریشه غفران در اصل به معنای پوشیدن چیزی می‌آید که انسان را از آلودگی نگه دارد؛ بنابراین، استغفار، درخواست مصونیت از عذاب با گفتار و رفتار است. [۱]

استغفار از کفر

در سوره مائده به کافر بودن مسیحیانی که معتقد به تثلیث شده اند اشاره شده است و در پی آن به لزوم استغفار مسیحیان از کفر و عقیده به تثلیث ، با توبه و بازگشت به سوی خدای یگانه دستور داده شده است: لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلـثة... وان لم ینتهوا عما یقولون... • افلا یتوبون الی الله ویستغفرونه... [۲] [۳] «کسانی که (به تثلیث قائل شده و) گفتند خدا سومین (شخص از) سه (شخص یا سه اقنوم ) است قطعاکافر شده‌اند و حال آنکه هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست و اگر از آنچه می‌گویند باز نایستند به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید؛ چرا به درگاه خدا توبه نمی‌کنند و از وی آمرزش نمی‌خواهند و خدا آمرزنده مهربان است»

دیدگاه تفسیر المیزان

(ثالث ثلثة) یعنی یکی از سه چیزی که بترتیب عبارتند از:

۱ - پدر

۲ - پسر

۳ - روح ، یعنی کلمهالله بر هر یک از این سه چیز منطبق است، چون در ابواب مختلف انجیل‌ها زیاد به چشم می‌خورد اینکه : اب، اله است، ابن، اله است و روح، اله است. و در همین انجیل‌ها است که : اله در عین اینکه یکی است سه چیز است، و مثال می‌زنند به اینکه کسی بگوید: زید فرزند عمرو، انسان است، که در اینجا نیز یک چیز سه چیز است، زیرا در مثال بیش از یک حقیقت چیزی نیست، و در عین حال هم زید است و هم پسر عمرو و هم انسان، و غفلت کرده‌اند از اینکه این کثرت و تعددی که در وصف است اگر حقیقی و واقعی باشد لابد موصوف هم متعدد خواهد بود، کما اینکه اگر موصوف حقیقتا واحد باشد قهرا کثرت و تعدد اوصاف اعتباری خواهد بود، و محال ا ست که یک چیز در عین اینکه یکی است سه چیز باشد، عقل سلیم این معنا را نمی‌پذیرد. عجیب اینجا است که بسیاری از مبلغین مسیحی به این حقیقت اعتراف کرده و درباره این عقیده که جزو اولیات دین مسیح است می‌گویند: این مطلب از مسائل لا ینحلی است که از مذاهب پیشینیان به یادگار مانده، و گرنه بحسب موازین علمی درست در نمی‌آید. ما با کمال تعجب از آنها می‌پرسیم با این اعتراف پس چرا دست از آن بر نمی‌دارید؟ مگر در صحت و بطلان یک مطلب، گذشته و آینده دخالت دارند؟! که اگر از سلف و نیاکان به یادگار مانده باشد بدون دلیل صحیح و لازم الاتباع باشد، و اگر خلف و نسل جوان آنرا گفت نباید پذیرفت؟! ... [۴] ا فلا یتوبون الی الله و یستغفرونه و الله غفور رحیم احتمال دارد این استفهام مربوط به توبهو استغفار ، و بیاد آور مغفرت و رحمت خدا باشد، احتمال هم دارد انکار و توبیخ باشد، بنابراین معنایش این می‌شود: چرا توبه و استغفار نمی‌کنند و در طلب مغفرت و رحمت خدابر نمی‌آیند؟ [۵]

منبع

فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله « استغفار از کفر».

پانویس