استفتائات وقف(93)

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مطابق فتاوای مقام معظم رهبری (ادام الله ظله)

استفتاء (1)

آيا زميني که براي حسينيه يا مسجد وقف شده است و در آن زمين ساختماني نيز ساخته شده را مي‌توان خراب يا تصرف کرد؟ بالفرض اگر هم کسي تصرف کرد حکم آن چيست؟ بسمه تعالي اگر وقف تمام شده نمي‌توانند تصرف کنند و چنانچه اختلافي هست نياز به مرافعه شرعيه دارد. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (2)

اگر کساني سبب شوند در کشورهاي غير اسلامي جلو عزاداري سالار شهيدان در روز عاشورا مثل عزاداري دسته‌جات و مراسم عاشورا بسته شود حکم آنها چيست؟ بسمه تعالي جايز نيست و بايد نزاع نزد حاکم شرع طرح شود. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (3)

شخصي وصيت کرده است که خانه‌ام را بفروشيد و مصرف مسجد و حسينيه بنماييد و خانه مذکور داراي چند اصله درخت نخل خرما مي‌باشد و اين نخل‌ها هم براي خيرات و مبرات است، حال که موکل مي‌خواهد خانه را بفروشد خريدار مي‌گويد همراه با نخل‌ها مي‌خرم و بدون نخل خانه را نمي‌خرد و با توجه به اين‌که نخل‌ها براي خيرات در نظر گرفته شده است تکليف چيست لطفاً بيان فرماييد. بسمه تعالي در فرض مرقوم نمي‌توانند نخل‌ها را بفروشند و بايد در خيرات از آنها استفاده کنند. بلي اگر خيرات شامل صرف پول خود نخل در مسجد و حسينيه هم باشد مي‌توانند بفروشند و پول آن را صرف در مسجد و حسينيه کنند، لکن اگر نخل اين‌طور اختصاص به خيرات داده شده که با وجود عين عوائدش صرف در خيرات شود، نمي‌توانند آن را بفروشند. والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (4)

احتراماً معروض مي‌دارم در روستايي قنات آبي همراه با مقداري زمين کشاورزي موجود مي‌باشد که توسط پدران صاحبان فعلي آنها آباد شده است، حدود پنجاه سال پيش اداره اوقاف به اسم اين‌که اينجا وقف حضرت علي (عليه‌السلام) مي‌باشد هر ساله مقرره‌اي را به هر طريق که مي‌شد از مردم دريافت مي‌کرد. لکن حدود 12 سال پيش وقتي به اداره اوقاف مراجعه کرديم براي اين‌که سند وقفنامه اين املاک و قنات را نشان بدهند متوجه شديم که هيچ سند و مدرکي مبني بر اين‌که اين املاک و قنات وقف باشد موجود نيست و تنها حرف اداره اوقاف اين است که چون قبلاً حکم وقف را داشته حالا هم موقوفه مي‌باشد. لذا براي بنده بلاتکليف مانده که آيا اين املاک و قنات موقوفه مي‌باشد يا مجهول المالک يا مال کشاورزي مي‌باشد؟ دوم اين‌که تا زمان تعيين تکليف آن به چه صورت مي‌توانيم از اينها استفاده نماييم؟ آيا اجازه حاکم شرع يا اداره اوقاف لازم است يا خير؟ بسمه تعالي اگر مشهور به وقف است حکم وقف دارد والّا امر آن با حاکم شرع است، والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (5)

اداره آموزش و پرورش يک قطعه زمين موقوفه را با نظارت اداره اوقاف جهت احداث نمازخانه براي يکي از مدارس راهنمايي دخترانه از متولي اجاره کرده است در هنگام عمليات ساختماني به چند قبر برخورد کرده‌اند که از زمان‌هاي قديم بوده و آثاري از آن بر سطح زمين وجود نداشته است. مستدعي است بيان فرماييد که آيا جايز است بدون نبش قبر و بدون حتک حرمت آنها ساختمان نمازخانه مزبور ادامه پيدا کند يا نه؟ بسمه تعالي اگر قبرستان بودن آن معلوم نيست و از متولي شرعي اجاره شده با مراعات عدم نبش قبر و عدم هتک اشکال ندارد، والّا جايز نيست. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (6)

در وقفنامه‌اي امر توليت براي نسل‌هاي بعدي به‌صورت نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن تصريح شده است اينک سوال شرعي از محضرتان اين است:

1) آيا با وجود متقاضي توليت در نسل قبلي نسل بعدي مي‌تواند مدعي توليت باشد يا خير؟ بسمه تعالي با وجود فرد صالح براي توليت در نسل قبلي نوبت به نسل بعدي نمي‌رسد. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

2) آيا صرف کبر سن در نسل قبلي با وجود داشتن صفت امانت و کفايت لازم، مانع امر توليت محسوب مي‌شود يا خير؟ بسمه تعالي کبر سن مانع صلاحيت نيست. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

3) آيا سابقه بيماري جسمي که بهبود يافته براي کسي که از سلامت فکري و رواني بهره‌مند است و متقاضي توليت مي‌باشد مانعي محسوب مي‌شود يا خير؟ بسمه تعالي اين هم مانع محسوب نمي‌شود. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

4) مباشرت شخص متولي در انجام امور اجرايي راجع به موقوفه تحت توليت خود شرط لازم است و يا متولي مي‌تواند با انتخاب وکيل مورد اعتماد امور مربوطه را به نحو مطلوب انجام دهد؟ بسمه تعالي مي‌تواند وکيل بگيرد، والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (7)

اگر کسي براي اين‌که دختر و نوه دختريش از املاکش استفاده نکنند، آن املاک را وقف بر اولاد ذکور خود سازد، آيا اين وقف صحيح است؟ بسمه تعالي اگر در زمان حيات وقف را تحويل متولي شرعي وقف داده باشد، صحيح است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (8)

اگر ملکي را وقف بر اشخاص سازند، و موقوف عليهم ناچار به فروش موقوفه گرديد مانند آن‌که موقوفه مورد نياز حتمي دولت جمهوري اسلامي ايران رأي منافع کشور باشد و موقوف عليهم را ملزم به فروش موقوفه کنند آيا موقوف عليهم بايد با پول آن ملک ديگري را خريداري کرده و آن را عوض موقوفه وقف نمايند، يا لازم نيست و مي‌توانند از آن استفاده کنند، و از اين بابت پولي دريافت نمايند، آيا بايد پول ملک ديگري تهيه کرده و عوض موقوفه وقف سازند يا لازم نيست و مي‌توانند از آن استفاده کنند؟ آيا در اين حکم زمين و قنوات يکسانند يا خير؟ بسمه تعالي بايد با آن پول ملک ديگري را خريداري و در همان جهت وقف اول وقف نمايند. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (9)

شخصي املاک خود را از زمين و باغ وقف بر اولاد ذکور خود نسلاً بعد نسل نموده است به اين‌گونه که تا هنگامي که نسل اولاد ذکورش منقرض نشده است وقف بر آنان باشد و در صورت انقراض، موقوفه وقف بر سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه‌السلام) باشد، آيا چنين وقفي صحيح است، موقوفه و منافع آن اعم از محصولات کشاورزي، مال الاجاره و پولي که بابت تخريب موقوفه و تعطيل موقت منافع آن دريافت مي‌شود مخصوص اولاد ذکور مي‌باشد و دختر و نوه دختري واقف حق استفاده از آن را ندارد؟ يا صحيح است و دختر و نوه دختري واقف هم ذي حق مي‌باشند؟ يا اصلاً اين وقف صحيح نيست؟ بسمه تعالي وقف همان طوري که واقف انجام داده به شرط حصول قبض معتبر در وقف صحيح است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (10)

اگر شخصي تمام يا بخشي از املاک خود را به فرزند صغير يا کبير خود هبه نمايد، آيا هبه‌اش صحيح است و ديگر وارث حقي نسبت به موهوبه مذکوره ندارد، يا صحيح نيست و ديگران هم ذي حق مي‌باشند؟ بسمه تعالي اگر هبه با شرايط آن از جمله قبض محقق شده صحيح است، و ورثه حقي در آن ندارند، والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (11)

احتراماً به استحضار مي‌رساند يک باب منزل مسکوني و 10 ساعت آب از سوي مرحوم مغفور براي اقامه عزاداري سالار شهيدان حضرت حسين بن علي (عليه‌السلام) با توليت اينجانب وقف شده است. ولي متأسفانه به دليل نياز به تغيير منزل مسکوني و عدم درآمد عزاداري در مکان ديگر برگزار مي‌شود و به استحضار مي‌رساند با توجه به توسعه مسجد و درخواست از سوي مؤمنين براي در اختيار گرفتن منزل مزبور براي مسجد با شرط اقامه عزاداري حکم شرعي آن چه مي‌باشد، در صورت منفي بودن جواب آيا در اختيار گذاشتن مقداري از ملک که دخل در عزاداري ندارد به‌عنوان هديه از سوي متولي براي مسجد امکان دارد يا خير؟ بسمه تعالي تغيير وقف جايز نيست، و بايد از منزل در جهت وقف استفاده شود، بلي اگر به هيچ وجه استفاده از آن در جهت وقف ممکن نباشد مي‌توانند با نظر متولي شرعي در مطلق خيرات از جمله مذکور در سؤال از آن استفاده نمايند، والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (12)

شخصي ثلثه خود را زمين قرار داد. گفته بايد بماند صالحات باقيات نسل اول طبق وصيت عمل کردند، اما نسل بعدي بر اثر اختلاف سليقه و تعدد متولي طبق وصيت نمي‌توانند انجام وظيفه کنند آيا حضرتعالي اجازه مي‌فرماييد که زمين مزبور را تبديل به احسن براي مراکز علمي و يا مؤسسات ديني از مسجد و غيره مصرف کنند؟ جواب شرعي را مرقوم فرماييد. والسلام بسمه تعالي در تغيير و تبديل وقف، بايد نظر واقف عمل شود. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (13)

ما قطعه زميني داريم که براي احداث منزل کافي نيست و يک قطعه زمين متصل به‌صورت کرت در کنار ما است که متعلق به حسينيه سادات است. ما به سادات يک قطعه زمين بزرگتر و بهتر و حاصلخيز در محل ديگري پيشنهاد و درخواست نموده‌ايم که آن قطعه را به ما بدهند و آنها با اين پيش‌شرط با درخواست ما موافقت نموده‌اند که از آن حضرت استفتاء شود و در صورت موافقت ايشان زمين مورد درخواست ما را به ما اعطا نمايند. بسمه تعالي زمين اگر وقف حسينيه است تغيير و تبديل آن شرعاً جايز نيست، ولي اگر ملک خاص سادات محل باشد، اختيار آن با مالکين شرعي آن است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (14)

واقفين به صراحت توليت رقبه خود را در وقفنامه به موسسه‌اي واگذار نموده و موسسه يا بنگاه نيز خود شخصيتي حقوقي است که در جهت تداوم و استمرار وقف اين صدقه جاريه تشکيل و به ثبت رسيده است. نتيجتاً مجمع عمومي و هيأت مديره بر اساس مفاد اساسنامه، اداره موسسه را تا کنون به‌مدت 70 سال به‌عهده داشته و دارند. از محضر مبارک مقام معظم ولايت عظمي استدعا دارد که امر فرمايند اعلام گردد که شرعاً توليت املاک موسسه با هيأت مديره است يا خير؟ آيا مي‌شود مديريت اين موسسه که بر خلاف مفاد اساسنامه ثبت شده است را از هيأت مديريه سلب کرد و آن را در عداد املاک وقف مجهول التوليه قلمداد نمود. مضافاً اين‌که از موسسين اين بنگاه فرد يا افرادي در قيد حيات هستند که خود هم اکنون جزو هيأت مديره مي‌باشند. بسمه تعالي منعي از قرار دادن توليت براي هيأت به نحو مزبور نيست و مجهول التوليه بودن آن وجهي ندارد، والله العالم. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (15)

ملکي وقف طلاب علوم ديني و دارالعلم آيت‌الله العظمي نبوي گرديده، به نظر حضرت مستطاب عالي اين وقف، وقف عام است يا وقف خاص؟ نظر مبارکتان را مرقوم فرماييد. بسمه تعالي در فرض مزکور وقف عام است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (16)

قطعه زميني که قبلاً گورستان بوده و اکنون بيش از 40 سال از اين قبرستان مي‌گذرد و هيچ نوع آثاري از قبر مشاهده نمي‌گردد و زمين مسطح مي‌باشد، اما در حين خاکبرداري به استخوان و در بعضي نقاط جسد مدفون شده مشاهده گرديده است. لذا استدعا مي‌گردد به سوالات زير پاسخ داده شود تا اقدام مقتضي به‌عمل آيد:

1) آيا در چنين زميني که قبلاً گورستان بوده و بيش از 40 سال از آن گذشته است مي‌توان ساختمان بنا نمود.

2) آيا با خاکبرداري زمين مي‌توان ساخت و ساز نمود؟

3) آيا ايجاد پارک يا فضاي سبز بر روي چنين زميني امکان پذير است يا خير؟ بسمه تعالي 2 - 1 - نبش قبر مسلمان به هيچ وجه جايز نيست اگر چه چهل سال از دفن گذشته باشد.

3 - تبديل گورستان موقوفه جايز نيست و غير موقوفه اگر نبش قبر نباشد بلامانع است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (17)

لطفاً نظر مبارک را در رابطه با مسأله ذيل بيان فرماييد، آبي است موقوفه جهت شرب محلي که توسط آب‌انبارهايي مشروب مي‌شده ولي در زمان فعلي آب‌انبارهاي مذکور کمتر قابل استفاده است و چه بسا بخش عمده آن آبها توسط بعضي جهت کشاورزي استفاده مي‌شود، با توجه به کثرت نفوس آن اهالي و ساخت منابع جديد الاحداث و کمبود آب جهت شرب آيا اجازه مي‌فرماييد که آب مذکور به منابع برده شود براي شرب تمام اهالي و آيا مي‌توان از آب مذکور جهت استحمام استفاده نمود يا خير؟ بسمه تعالي اگر براي آشاميدن وقف شده است بايد در همان جهت صرف شود و ذخيره آن در منابع جديد مانعي ندارد. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (18)

شخصي زميني را به‌عنوان مسجد وقف نموده و مردم محل اين زمين را به‌صورت آبرومندي ساختند و واقف در وقفنامه براي اين مسجد متولي معين نموده و ضمناً شرط نموده خود و عيالش تا زنده هستند به‌عنوان سرايدار مسجد سکونت بنمايند، سالها قبل باني فوت نمود ولي عيال آن در قيد حيات مي‌باشد، اين زن نه تنها به وظيفه سرايداري خود نسبت به مسجد عمل ننموده بلکه در مقام اذيت و آزار نمازگزاران برآمده و گاهي درب مسجد را از داخل بسته و مي‌گويد نمي‌خواهم اينجا نماز بخوانيد و همه روزه فحش و ناسزا به همه مردم و امام جماعت داده و با جملات مستهجن و نامربوط مردم را نسبت به اين مسجد دلسرد نموده به‌طوري که بعضي از مؤمنين محل از آمدن به مسجد خودداري مي‌نمايند. سوال اين است که اين شرط سکونت اين زن در مسجد با اين اعمال و اقوال ناشايسته ايشان در اعتبار خود باقي است يا ملقي مي‌باشد. بسمه تعالي اگر همسر واقف براي نمازگزاران ايجاد مزاحمت مي‌نمايد، بايد از طريق قانوني اقدام مقتضي صورت گيرد. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي

استفتاء (19)

قطعه زميني است که در گذشته مزروعي بوده و ساليانه از درآمد آن چند روزي روضه سيدالشهداء (عليه‌السلام) خوانده مي‌شده و روز آخر هم اطعام مي‌کرده‌اند و مابقي درآمد آن بين ورثه به‌صورت پسر بخش و دختر بخش تقسيم مي‌شده است، اکنون چند سال است که چون قنات خشکيده است و در زمين کشت نمي‌شود و درآمدي ندارد و به خاطر نزديکي به شهر جزء اراضي شهري به‌حساب آمده است. ضمناً در سند اين زمين اسمي از وقف نيست ولي در افواه چنين است که برخي مي‌گويند وقف است و برخي هم مي‌گويند وقف صد ساله بوده که اگر چنين باشد مدت آن تمام شده است در حال حاضر تعدادي از وارثين موجود اين زمين را تفکيک کرده‌اند قسمتي از آن جزء خيابان شده است و قسمتي را هم شهرداري به‌عنوان پارکينگ تصرف کرده است. مابقي آن را هم ورثه تصرف کرده و فروخته‌اند، همسر مرحوم من يکي از آن ورثه است که سه سال قبل در حادثه رانندگي از دنيا رفته است و از آن مرحوم چهار فرزند مانده که دوتاي آنها صغير هستند، مي‌خواهم بدانم تکليف من چيست؟ اين پولي را که به‌عنوان سهم ارث همسرم به من داده‌اند چه کنم؟ آيا من و فرزندانم به‌عنوان وارث همسرم مي‌توانيم در اين پول تصرف کنيم چون وقف بودن آن مشکوک است و به فرض در وضع موجود نه کسي است و نه زراعتي و نه زميني قابل کشت، يا آن‌که به گونه‌اي آن را در سوددهي به کار گيريم و از سود آن هر ساله تا وقتي زنده هستم به نيت آن صاحب اصلي روضه بخوانيم. و يا آن‌که تمامي آن را در يک راه خير ديگري مصرف کنم؟ البته دو تن از فرزندانم صغير هستند، لطفاً مرا راهنمايي بفرماييد و تکليف شرعيم را مشخص نماييد. بسمه تعالي زمين اگر شهرت به وقفيت دارد وقف است و قابل خريد و فروش و تقسيم نيست و در صورت تغيير دادن بايد به‌صورت وقف برگردد ولو در سند ذکر نشده باشد و هر گونه تصرف در وقف بايد زير نظر متولي شرعي و صلاح وقف باشد و در صورتي که متولي خاص نداشته باشد توليت آن با حاکم شرع است. علي بن الجواد الحسيني الخامنه‌اي