اسما و احکام

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

اسما و احکام به نام‌هایی چون ایمان ، کفر ، نفاق ، مؤمن ، کافر و منافق و احکام شرعی آن‌ها در زندگی دنیوی و اخروی گفته می‌شود.

فهرست مندرجات ۱ - مسأله کلامی بودن اسما و احکام ۲ - مراد از اسما

      ۲.۱ - کاربرد اسما

۳ - مراد از احکام ۴ - کاربرد اسما و احکام در کلام ۵ - منشأ طرح بحث اسما و احکام ۶ - کافر

      ۶.۱ - معنای کفر در لغت و اصطلاح
      ۶.۲ - عقاب کافر

۷ - منافق ۸ - فسق

      ۸.۱ - نظرات در تعریف و حکم فاسق
      ۸.۲ - عقاب فاسق
             ۸.۲.۱ - نظر امامیه و ماتریدیه
             ۸.۲.۲ - نظر اشاعره
             ۸.۲.۳ - نظر مرجئه
             ۸.۲.۴ - نظر معتزله
             ۸.۲.۵ - نظر زیدیه
             ۸.۲.۶ - نظر حسن بصری
             ۸.۲.۷ - نظر خوارج

۹ - فهرست منابع ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع

مسأله کلامی بودن اسما و احکام[ویرایش]

این مسئله در اصل مسئله کلامی و بالتبع مسئله فقهی می‌باشد. [۱]

مراد از اسما[ویرایش]

منظور از اسما ، نام‌هایی است که یا به عنوان ستایش مثل مؤمن ، مسلم ، متقی و صالح و یا به عنوان نکوهش مثل کافر ، فاسق و منافق بر مکلفان اطلاق می‌گردند. [۲]

← کاربرد اسما این اسامی، نام‌هایی شرعی‌اند که معمولاً در اصول دین به کار می‌روند. [۳] اسم‌های شرعی واژگانی‌اند که در شرع معنای ویژه‌ای غیر از معنای لغوی دارند. [۴]

مراد از احکام[ویرایش]

مراد از احکام ، ثواب و عقاب اخروی [۵] و نیز احکام اسم‌های شرعی در حیات دنیوی است. [۶] [۷]

کاربرد اسما و احکام در کلام[ویرایش]

بحث اسما و احکام در کتاب‌های کلامی بر محور بیان حکم مسلمانی که مرتکب گناه کبیره می‌شود مطرح گردیده، تا روشن شود مرتکب کبیره مستحق کدام اسم است و چه حکمی بر او جاری می‌گردد.

منشأ طرح بحث اسما و احکام[ویرایش]

منشأ طرح بحث اسما و احکام در کلام اسلامی دیدگاه‌هایی است که در نیمه دوم قرن اول هجری درباره مرتکبان کبایر مطرح شد، زیرا خوارج به ویژه فرقه ازارقه آنان را کافر یا مشرک می‌دانستند. در برابر این دیدگاه از سوی عالمان اسلامی عکس‌العمل‌هایی انجام گرفت که در مجموع دیدگاه خوارج را مردود می‌دانست. این مسئله منشأ طرح بحث درباره حقیقت ایمان و کفر گردید، تا روشن شود آیا مرتکبان کبایر مشمول نام مؤمن‌اند یا کافر؟ [۸]

کافر[ویرایش]


← معنای کفر در لغت و اصطلاح کفر در لغت به معنای ستر و پوشاندن است [۹] [۱۰] و در اصطلاح شرع عبارت از انکار خدا و ضروریات دین اسلام است که به وسیله آن، انسان مستحق عقاب دائم اخروی گشته و برخی از احکام شرع در موضوعات ازدواج ، توارث ، نماز و دفن میت و امثال اینها در دنیا بر آن مترتب می‌گردد. [۱۱]

← عقاب کافر استحقاق عقاب اخروی کافر از ضروریات دین اسلام به شمار می‌آید [۱۲]اما در احکام فقهی کافر در دنیا دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است. [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰]

منافق[ویرایش]

متکلمان اسلامی در تعریف نفاق که در لغت به معنای اظهار خلاف باطن است [۲۱] اتفاق نظر دارند و می‌گویند نفاق در اصطلاح شرع اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر است و منافق در واقع کافر و مانند کافران در آخرت مستحق خلود در آتش می‌باشد، هر چند در ظاهر و دنیا احکام اسلام بر او جاری می‌گردد. [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰]

فسق[ویرایش]


← نظرات در تعریف و حکم فاسق متکلمان امامیه و اهل‌سنت ( اشاعره ، ماتریدیه ، مرجئه و اهل حدیث ) در تعریف فسق که در لغت به معنای خروج از چیزی است [۳۱] اتفاق نظر دارند و می‌گویند فسق در اصطلاح شرع عبارت از فعلی است که با انجام آن انسان از طاعت خدا و رسول در اوامر و نواهی شرعی خارج می‌گردد [۳۲] [۳۳] و مرتکب کبیره در صورتی که از اهل معرفت و اقرار باشد از دین اسلام و ایمان خارج نمی‌شود [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] زیرا هر فسقی کفر نمی‌باشد و فاسق در حال فسقش مؤمن بوده و ایمان و فسق در او جمع شده و تمام خطاباتی که متوجه مؤمنان است فاسق را هم دربرمی‌گیرد. [۳۸]

← عقاب فاسق فرق مختلف اسلامی درباره عقاب فاسق در قیامت نظرات مختلفی ارائه کرده‌اند.

←← نظر امامیه و ماتریدیه امامیه و ماتریدیه معتقدند فاسق اگر بدون توبه از دنیا برود و مورد مغفرت و شفاعت قرار نگیرد در قیامت عقاب می‌شود و می‌گویند مرتکب کبیره اهل آتش و عذاب اخروی است لکن مخلد در آن نمی‌باشد، هر چند بدون توبه بمیرد. [۳۹] [۴۰] [۴۱]

←← نظر اشاعره اشاعره ، در این‌که فاسق اهل جهنم است یا خیر سکوت نموده، همان‌گونه که بر بهشتی بودن هیچ موحدی هم حکم نداده بلکه می‌گویند هر چه خدا بخواهد همان می‌شود. [۴۲]

←← نظر مرجئه مرجئه به عدم عقاب مرتکب کبیره در آخرت قطع دارند. [۴۳]

←← نظر معتزله از نظر معتزله صاحب گناه کبیره دارای اسمی بین دو اسم و حکمی بین دو حکم می‌باشد؛ به این معنا که اسم او نه کافر است و نه مؤمن ، بلکه اسم او فاسق است و نیز حکم دنیوی او حکم کافر و حکم مؤمن نمی‌باشد، بلکه دارای حکم سوم است و این حکم سبب می‌شود در مسئله اسما و احکام، فاسق به «المنزلة بین المنزلتین» ملقب گردد [۴۴] ولی در عین حال می‌گویند فاسق از نظر حکم اخروی ماندگار در جهنم است و عمومات وعید را دلیل بر آن گرفته‌اند. [۴۵]

←← نظر زیدیه زیدیه در مسئله فاسق به دو دسته تقسیم شده اند، یک دسته‌ای از آنان می‌گویند مرتکبان گناه کبیره کافر نعمت شمرده می‌شوند و دسته دیگرشان مثل معتزله قائل‌اند که ارتکاب کبیره موجب کفر نمی‌شود لکن در قیامت موجب خلود در آتش می‌گردد. [۴۶] [۴۷] [۴۸]

←← نظر حسن بصری در میان مسلمانان ، تنها حسن بصری فاسق را منافق می‌داند. [۴۹] [۵۰]

←← نظر خوارج گروه خوارج اتفاق نظر دارد که ارتکاب کبیره موجب کفر می‌شود [۵۱] [۵۲] [۵۳] ولی برخی از آنان افزون بر این‌که آن را موجب کفر دانسته موجب شرک هم می‌دانند [۵۴] عده‌ای دیگری از خوارج مثل شاخه فضیلیه حتی ارتکاب گناه صغیره را نیز کفر می‌شمارند [۵۵] [۵۶]و معتدل‌ترین خوارج، فرقه اباضیه است که مرتکب کبیره را منافق می‌دانند، نه مشرک یا کافر. آنان در این مسئله با حسن بصری و زیدیه هماهنگ می‌باشند. [۵۷] [۵۸] آنان کفر را سه گونه دانسته‌اند: یکی آن‌چه بر مشرک اطلاق می‌شود [۵۹] و دیگری در مقابل شکر نعمت‌های الهی ( کفران نعمت ) است [۶۰] و سوم کفر به معنای نفاق [۶۱] [۶۲]

فهرست منابع[ویرایش]

• آراء الخوارج الکلامیه، طالبی، الدکتور عمّاره، الشرکة الوطنیة لنشر والتوزیع، الجزایر. • الإبانة، اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دارالانصار، قاهره ۱۳۹۷ق. • الاباضیّه مذهب اسلامی معتدل، یحیی معمر، علی، سلطنة عمان، وزارت العدل والاوقاف والشئون السلامیه. • الانتصار، سید مرتضی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. • الاقتصاد، طوسی، محمد بن حسن (م/۴۶۰)، مکتبة چهلستون، قم، ۱۴۰۰ق. • اوائل المقالات، مفید، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. • بحرالرائق، مصری، ابن نجیم، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۸ق. • خلاف، طوسی، محمد بن حسن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. • رسائل المرتضی، سید مرتضی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۴۰۵ق. • شرح الاصول الخمسة، مکتبة وهبه، معتزلی، قاضی عبدالجبار، قاهره، ۱۴۰۸ق. • شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر، مطبعه یوسفی لکنوی، پاکستان، بی تا. • شرح العقیدة الطحاویة، ابن ابوالعزّ حنفی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۴ق. • شرح المقاصد فی علم الکلام، تفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر، دارالمعارف النعمنیة، پاکستان، ۱۴۰۱ق. • الصحاح جوهری، اسماعیل بن عماد، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۴۰۷ق. • قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. • کتاب الألفین، حلّی، حسن بن یوسف، کویت، مکتبة الألفین. • کتاب الطهارة، خمینی، روح اللّه، مؤسسه اسماعیلیان، قم، ۱۴۰۱ق. • کشف المراد، حلّی، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. • مستمسک العروة، حکیم، سید محسن، مکتبة المرعشی، قم، ۱۴۰۴ق. • المعتمد فی المعتقد، تورشتی، فضل اللّه شهاب الدین، مکتبة الحقیقه، ترکیه، استانبول، ۱۴۱۲ق. • معالم الدین، عبدالعزیز الثمینی، سلطنة عمان، وزارت التراث القومی والثقافة. • المواقف فی علم الکلام، ایجی، عضدالدین عبدالرحمن، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق. • مغنی المحتاج، شربینی، محمد بن احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا. • مقالات الاسلامیین، اشعری، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دار احیاء التراث العربی، بیروت. • المقنعه، مفید، محمد بن محمد بن نعمان، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۰ق. • المنقذ من التقلید، رازی، سدیدالدین حمصی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. • المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، محمدحسین، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی تا. • الناصریات، سید مرتضی، رابطة الثقافة والعلاقات الاسلامیه، ۱۴۱۷ق؛

پانویس[ویرایش]

۱. ↑ اوائل المقالات، مفید، ج۱، ص۱۴، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. ۲. ↑ شرح المقاصد فی علم الکلام، تفتازانی، ج۲، ص۲۴۶، سعدالدین مسعود بن عمر، دارالمعارف النعمنیة، پاکستان، ۱۴۰۱ق. ۳. ↑ المواقف فی علم الکلام، ایجی، ج۳، ص۵۳۲، عضدالدین عبدالرحمن، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق. ۴. ↑ شرح الاصول الخمسة، مکتبة وهبه، ج۱، ص۷۱۰، معتزلی، قاضی عبدالجبار، قاهره، ۱۴۰۸ق. ۵. ↑ شرح المقاصد فی علم الکلام، تفتازانی، ج۲، ص۲۴۶، سعدالدین مسعود بن عمر، دارالمعارف النعمنیة، پاکستان، ۱۴۰۱ق. ۶. ↑ رسائل المرتضی، سید مرتضی، ج۱، ص۱۵۵، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۴۰۵ق. ۷. ↑ اوائل المقالات، مفید، ج۱، ص۱۹۱، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. ۸. ↑ اوائل المقالات، مفید، ج۱، ص۱۹۱، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. ۹. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۱۰. ↑ المنقذ من التقلید، رازی، ج۲، ص۱۶۱، سدیدالدین حمصی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۱۱. ↑ المنقذ من التقلید، رازی، ج۲، ص۱۶۱، سدیدالدین حمصی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۱۲. ↑ المقنعه، مفید، ج۱، ص۳۳، محمد بن محمد بن نعمان، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۰ق. ۱۳. ↑ خلاف، طوسی، ج۴، ص۲۳، محمد بن حسن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۱۴. ↑ خلاف، طوسی، ج۴، ص۳۱۱، محمد بن حسن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۱۵. ↑ خلاف، طوسی، ج۴، ص۳۱۸، محمد بن حسن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۱۶. ↑ الانتصار، سید مرتضی، ج۱، ص۸۸، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۱۷. ↑ الانتصار، سید مرتضی، ج۱، ص۴۰۹، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۱۸. ↑ الانتصار، سید مرتضی، ج۱، ص۵۴۵، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۱۹. ↑ مغنی المحتاج، شربینی، ج۱، ص۳۶۷، محمد بن احمد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا. ۲۰. ↑ بحرالرائق، مصری، ج۳، ص۳۶۶، ابن نجیم، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۸ق. ۲۱. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۲۲. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۲۳. ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، ج۱، ص۱۷۱، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. ۲۴. ↑ کتاب الطهارة، خمینی، ج۳، ص۳۴۱، روح اللّه، مؤسسه اسماعیلیان، قم، ۱۴۰۱ق. ۲۵. ↑ مستمسک العروة، حکیم، ج۲، ص۱۲۳، سید محسن، مکتبة المرعشی، قم، ۱۴۰۴ق. ۲۶. ↑ المواقف فی علم الکلام، ایجی، ج۳، ص۵۲۹، عضدالدین عبدالرحمن، دارالجیل، بیروت، ۱۴۱۷ق. ۲۷. ↑ کتاب الألفین، حلّی، ج۱، ص۳۳۱، حسن بن یوسف، کویت، مکتبة الألفین. ۲۸. ↑ شرح العقیدة الطحاویة، ابن ابوالعزّ حنفی، ج۱، ص۳۳۲، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۴ق. ۲۹. ↑ شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، ج۱، ص۹۰ـ ۹۱، سعدالدین مسعود بن عمر، مطبعه یوسفی لکنوی، پاکستان، بی تا. ۳۰. ↑ المعتمد فی المعتقد، تورشتی، ج۱، ص۲۲۵، فضل اللّه شهاب الدین، مکتبة الحقیقه، ترکیه، استانبول، ۱۴۱۲ق. ۳۱. ↑ الصحاح جوهری، اسماعیل بن عماد، ج۴، ص۱۵۴، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۴۰۷ق. ۳۲. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۳۳. ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، ج۱، ص۱۷۱، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. ۳۴. ↑ اوائل المقالات، مفید، ج۱، ص۴۷، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. ۳۵. ↑ الإبانة، اشعری، ج۱، ص۲۶، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دارالانصار، قاهره ۱۳۹۷ق. ۳۶. ↑ شرح العقیدة الطحاویة، ابن ابوالعزّ حنفی، ج۱، ص۳۳۱، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۴ق. ۳۷. ↑ شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، ج۱، ص۸۲، سعدالدین مسعود بن عمر، مطبعه یوسفی لکنوی، پاکستان، بی تا. ۳۸. ↑ الناصریات، سید مرتضی، ج۱، ص۲۷۶، رابطة الثقافة والعلاقات الاسلامیه، ۱۴۱۷ق. ۳۹. ↑ المنقذ من التقلید، رازی، ج۲، ص۱۶۰، سدیدالدین حمصی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۴۰. ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، ج۲۰، ص۳۵۷، محمدحسین، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی تا. ۴۱. ↑ شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، ج۱، ص۸۸، سعدالدین مسعود بن عمر، مطبعه یوسفی لکنوی، پاکستان، بی تا. ۴۲. ↑ مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۲۹۳ـ ۲۹۴، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دار احیاء التراث العربی، بیروت. ۴۳. ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، ج۱، ص۱۶، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. ۴۴. ↑ شرح الاصول الخمسة، مکتبة وهبه، ج۱، ص۶۹۷، معتزلی، قاضی عبدالجبار، قاهره، ۱۴۰۸ق. ۴۵. ↑ شرح الاصول الخمسة، مکتبة وهبه، ج۱، ص۶۶۶، معتزلی، قاضی عبدالجبار، قاهره، ۱۴۰۸ق. ۴۶. ↑ مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۷۳، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دار احیاء التراث العربی، بیروت. ۴۷. ↑ مقالات الاسلامیین، اشعری، ج۱، ص۷۴، ابوالحسن علی بن اسماعیل، دار احیاء التراث العربی، بیروت. ۴۸. ↑ المنقذ من التقلید، رازی، ج۲، ص۱۶۴، سدیدالدین حمصی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۴ق. ۴۹. ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، ج۱، ص۱۷۱، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. ۵۰. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۵۱. ↑ کشف المراد، حلّی، ج۱، ص۴۲۷، حسن بن یوسف، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵ق. ۵۲. ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، بحرانی، ج۱، ص۱۷۱، میثم، کتابخانه آیة اللّه نجفی، قم، ۱۳۹۸ق. ۵۳. ↑ المعتمد فی المعتقد، تورشتی، ج۱، ص۲۲۵، فضل اللّه شهاب الدین، مکتبة الحقیقه، ترکیه، استانبول، ۱۴۱۲ق. ۵۴. ↑ اوائل المقالات، مفید، ج۱، ص۱۴۶، محمد بن محمد بن نعمان، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴ق. ۵۵. ↑ الاقتصاد، طوسی، ص۱۴۱، محمد بن حسن (م/۴۶۰)، مکتبة چهلستون، قم، ۱۴۰۰ق. ۵۶. ↑ شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، ج۱، ص۸۳، سعدالدین مسعود بن عمر، مطبعه یوسفی لکنوی، پاکستان، بی تا. ۵۷. ↑ الاباضیّه مذهب اسلامی معتدل، یحیی معمر، ج۱، ص۵۴، علی، سلطنة عمان، وزارت العدل والاوقاف والشئون السلامیه. ۵۸. ↑ آراء الخوارج الکلامیه، طالبی، ج۱، ص۲۴۴، الدکتور عمّاره، الشرکة الوطنیة لنشر والتوزیع، الجزایر. ۵۹. ↑ بقره/سوره۲، آیه۶. ۶۰. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۹۷. ۶۱. ↑ معالم الدین، عبدالعزیز الثمینی، ج۲، ص۱۴۰، سلطنة عمان، وزارت التراث القومی والثقافة. ۶۲. ↑ توبه/سوره۹، آیه۸۴.


منبع[ویرایش] دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، برگرفته از مقاله «اسما و احکام»، شماره ۴۵