اصحاب صفه: تفاوت بین نسخهها
جز («اصحاب صفه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان))) |
|||
سطر ۲۲۹: | سطر ۲۲۹: | ||
[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4841 سایت دانشنامه موضوعی قرآن] | [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4841 سایت دانشنامه موضوعی قرآن] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
+ | [[رده:مقالات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۲
اَصْحابِ صُفّه، گروهی از یاران پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله - از مهاجرین - که پس از هجرت به مدینه به سبب از دست دادن و یا رها کردن خانه و دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شرکت در جهاد روی آوردند. [۱] [۲]
محتویات
وجه تسمیه
اینان که در مدینه ، در قسمت شمالی مسجد پیامبر صلیاللهعلیهوآله [۳] در محلی مسقف و بزرگ و خارج از مسجد ، ولی متصل به آن به نام «صُفّه»، به معنای سکو یا ایوان، [۴] زندگی میکردند، به تدریج به نام اصحاب صفه، اهل صفه و گاه اصحاب الظله شهرت یافتند [۵] و به اسوههایی از پذیرش فقر و رها ساختن مظاهر دنیا برای روی آوری صرف به آخرت تبدیل شدند.
تعریف صفه
صفّه اصطلاحى است كه بر نوعى خاص از معمارى در یثرب عهد پيامبر اطلاق مىشود،مفهوم صفّه را به بنايى شبيه سقیفه تعريف كردهاند. [۶] باتوجه به تعاريف لغتشناسان، صفّه سايبان خنک ى در تابستان هاى گرم و محل تجمع، پذيرايى يا استراحت افراد بودهاست. با تغيير قبله از سمت شمال به جنوب (سال دوم هجرى،) بخشى از قسمت مسقف شمال مسجد نبوى صفّه نام گرفت. [۷] به همين دليل بعدها صفّه را انتهاى مسجددانستهاند. [۸] [۹] [۱۰] صفّه در مسجد نبوی كاربردى ثابت و محدود نداشت و به عنوان مهمانپذير، مسكن دائم يا موقت، محل آموزش يا عبادت و... مورد استفاده قرار مىگرفت; اما در يك نگاه كلى صفّه با پديده مهاجرت پيوندى مستقيم دارد
تفاوت «اهل صفّه» و «اصحاب صفّه»
«اهل» معمولا به ساكنان گفته مىشود،درحالىكه «اصحاب» به معناى معاشران است. در نتيجه به مهاجران صفّهنشين «اهل صفّه» گفته مىشد،نخستين ساكنان صفّه،فرودستان مهاجر از مکه، چون بلالبنرباح، خباب بنالارت، صهیب بنسنان،ابن مسعود، مقدادو عمار یاسر بودهاند و انصار يانى كه به رغم برخوردارى از دارايى و خانه و كاشانه به صفّه مىرفتند اصحاب صفّه نام داشتند. از معروفترين انصاريان صفّه مىتوان به جابربنعبدالله انصاری، ابوسعید خدری و حنظله غسیل الملائکه اشاره كرد.
مجالست پیامبر با اصحاب صفه
پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآله اصحاب صفه را تحت حمایت خود داشت و با مؤانست و مجالست خود با آنان، و «اضیاف الاسلام» نامیدن ایشان، [۱۱] مسلمانان را به اکرام و در عین حال شناخت فضل و مراتب آنان تشویق میکرد. [۱۲]
وضعیت اصحاب صفه
مورخان و راویان هر جا كه از عنوان «اهل صفّه» ياد كردهاند، فقر و وضعيت أسف بار معيشتى جمعى از آنها را گزارش كرده و آنان را تهيدستان جامعه نبوى تصور كردهاند [۱۳] پیامبر قبل از هر چيز ساكنان صفّه و عموم تهيدستان را از گدايى منع كرده بود. آيه ۲۷۳ بقره در همين زمينه نازل شده است. خداوند در اين آیه از مؤمن ان مىخواهد تا در كمك كردن كوتاهى نكنند و گمان نكنند كسى كه درخواست نمىكند نيازمند نيست: «...يَحسَبُهُمُ الجاهِلُ اَغنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعرِفُهُم بِسِيمـهُم لايَسـَلونَ النّاسَ اِلحافـًا وما تُنفِقوا مِن خَير فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَليم= هركس نداند، آنها را بر اثر خويشتندارى، توانگر مىشمارد. آنان را به وسيله سيمايشان مىشناسى. از مردم به اصرار چيزى نمىخواهند و هر مالى كه ببخشيد خداوند بدان آگاه است». [۱۴] [۱۵] [۱۶]
دگرگونی معنایی عنوان اصحاب صفه
اگر چه در پی مساعی پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآله مشکلات مالی آنها به تدریج کاهش یافت و کسانی که تمایل به خروج از صفه را داشتند، تمکن سکنی در جایی مناسبتر را یافته بودند، گروهی از آنان که دنیا را به کلی رها کرده بودند، به رغم فراهم بودن تمکن نسبی، همچنان به عبادت و تعلیم و تعلم ادامه میدادند. همین امر سبب شده بود که شکل نخستینِ اصحاب صفه، به عنوان گروهی مهاجر تنگدست، دگرگون شده، این عنوان از صورت خاص خود به عنوانی عام و کلی بدل شود و مورد استفاده کسانی قرار گیرد که به علت تنگدستی و نداشتن خانه در صفه به سر میبردهاند. [۱۷] [۱۸] تغییرات شکلی و دگرگونی معنایی عنوان اصحاب صفه، در روایات تاریخی نیز موجب بروز اختلاف نظرهایی درباره شماره آنان شد و هر یک از راویان در زمان حضور خود در مدینه و مشاهده این گروه، نظری متناسب با شرایط زمانی به دست دادند و گاه شماره آنها را تا ۴۰۰ تن آوردهاند. [۱۹] [۲۰]
اصحاب صفه در آثار بزرگان
ابونعیم اصفهانی ، [۲۱] [۲۲] هجویری [۲۳] و برخی نویسندگان دیگر که به دیده اولیای الهی اصحاب صفه را مینگریستهاند، در آثار خود نام شماری از آنان را یاد کردهاند که در آن میان کسانی از صحابه پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، همچون ابوذر غفاری ، سلمان فارسی ، بلال بن رباح ، واثلة بن اسقع و نیز نام ابوهریره دیده میشود، [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] ولی انتخاب نامها و یاد کردن افرادی در شمار اصحاب صفه، گاه به دور از گرایشهای نویسندگان نبوده است. [۲۹] ویژگیها و ارزشهای اسلامی اصحاب صفه زمینهای بوده است تا برخیمفسران، از نزول شماریاز آیات قرآنی [۳۰] [۳۱] [۳۲] در شأن آنان سخن آورند و در تفاسیر خود به آن اشاره کنند. [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] نویسندگان و شعرا نیز از موضوع اصحاب صفه استفاده کردهاند، چنانکه ابوعبدالرحمان سلمی (د ۴۱۲ق) در کتابی با عنوان تاریخ اهل الصفه به فضایل و مناقب آنان پرداخته است. [۳۹] [۴۰]
اشتقاق معنایی صوفیه از صفه
در سدههای ۴ و ۵ق، گروههایی زهد گرا و خصوصاً صوفیه خود را به نوعی به اصحاب صفه منتسب میساختند، [۴۱] تا آنجا که حتی عنوان «صوفی» را مشتق از صفه دانسته، میکوشیدند تا این پیوند را ریشهدار و قوی نمایانند؛ اشتقاقی که بیشتر مفهومی معنایی دارد و از نظر صرفی نادرست است [۴۲] چنانکه از بزرگان اهل عرفان ابوالقاسم قشیری (د ۴۶۵ق) و شهاب الدین سهروردی (د ۶۳۲ق) به صراحت آن را اشتقاقی در معنا و نه در لغت دانستهاند. [۴۳] [۴۴]
فهرست منابع
(۱) ابن تیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲) ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، به کوشش محمد منیر دمشقی، قاهره، ۱۹۲۸م.
(۳) ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م.
(۴) ابن منظور، لسان.
(۵) ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۶) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق.
(۷) بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسة شعبان.
(8) خاوری، اسدالله، ذهبیه، تهران، ۱۳۶۲ش.
(9) ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، بخش سیره نبوی، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی.
(10) راوندی، فضلالله، النوادر (نوادر الراوندی)، نجف، ۱۳۷۰ق/ ۱۹۵۱م.
(11) سراج، عبدالله، اللمع، لیدن، ۱۹۱۴م.
(12) سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(13) طبری، تفسیر.
(14) فخرالدین رازی، محمد، التفسیر الکبیر، قاهره، المطبعة البهیه.
(15) قرآن کریم.
(16) قمی، علی، تفسیر، قم، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۸م.
(17) کلاباذی، محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
(18) هجویری، علی، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
منبع
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اصحاب صفه»، ج۹، شماره۳۶۰۱.
پانویس
- ↑ سراج، عبدالله، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳، اللمع، لیدن، ۱۹۱۴م.
- ↑ بیضاوی، عبدالله، ج۱، ص۲۶۷، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسة شعبان.
- ↑ ابن تیمیه، احمد، ج۱، ص۳۴، مجموعة الرسائل و المسائل، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- ↑ ابن منظور، لسان، ج۹، ص۱۵۹.
- ↑ ابن سعد، محمد، ج۱، ص۴۸، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م.
- ↑ مجمعالبحرین،شیخ الطریحی، ج۲، ص۶۱۷
- ↑ المصنف، ابنابىشيبه، ج۱، ۳۷۲; عونالمعبود، ج۴، ۲۳۰; وفاءالوفاء، ج۲، ص۴۵۳ـ۴۵۴.
- ↑ فتحالبارى، ج۶، ص۴۳۶.
- ↑ وفاءالوفاء، ج۲، ص۴۵۳
- ↑ عونالمعبود، ج۴، ص۲۳۱
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۵۱۵، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- ↑ سراج، عبدالله، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳، اللمع، لیدن، ۱۹۱۴م.
- ↑ فتحالبارى، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ جامعالبيان، ج۳، ج۳، ص۱۳۶.
- ↑ مجمع البيان، ج۲، ص۲۰۲ـ۲۰۳ .
- ↑ زادالمسير، ج۱، ص۳۲۷.
- ↑ ذهبی، محمد، ج۱، ص۴۰۰، تاریخ الاسلام، بخش سیره نبوی، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۸۹، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- ↑ راوندی، فضلالله، ج۱، ص۲۵، النوادر (نوادر الراوندی)، نجف، ۱۳۷۰ق/ ۱۹۵۱م.
- ↑ بیضاوی، عبدالله، ج۱، ص۲۶۷، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسة شعبان.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۱، ص۱۴۳، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۱، ص۳۷۴، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
- ↑ هجویری، علی، ج۱، ص ۹۷- ۹۹، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۹۰، قاهره، ۱۳۱۳ق.
- ↑ ابن سعد، محمد، ج۱، ص۱۴، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م.
- ↑ ابن سعد، محمد، ج۱، ص۴۸، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م.
- ↑ هجویری، علی، ج۱، ص۹۷، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
- ↑ هجویری، علی، ج۱، ص۹۸، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
- ↑ هجویری، علی، ج۱، ص۹۹، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
- ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.
- ↑ انعام/سوره۶، آیه۵۲.
- ↑ ابن سعد، محمد، ج۱، ص۱۳، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۰۵م.
- ↑ قمی، علی، ج۱، ص۲۰۲، تفسیر، قم، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۸م.
- ↑ طبری، تفسیر، ج۲۵، ص۱۹.
- ↑ فخرالدین رازی، محمد، ج۷، ص۸۴، التفسیر الکبیر، قاهره، المطبعة البهیه.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۸۸، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۷، ص۳۵۲، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- ↑ هجویری، علی، ج۱، ص۹۹، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، سن پترزبورگ، ۱۳۴۴ق/ ۱۹۲۶م.
- ↑ ابن تیمیه، احمد، ج۱، ص۳۶، مجموعة الرسائل و المسائل، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- ↑ سراج، عبدالله، ج۱، ص۲۷، اللمع، لیدن، ۱۹۱۴م.
- ↑ ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱۶۲، تلبیس ابلیس، به کوشش محمد منیر دمشقی، قاهره، ۱۹۲۸م.
- ↑ خاوری، اسدالله، ج۱، ص۳۳، ذهبیه، تهران، ۱۳۶۲ش.
- ↑ کلاباذی، محمد، ج۱، ص۲۱، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.