در این مقاله موضوع اصلی مورد بحث بررسی مشکلات داوطلبینِ فعالیتهای داوطلبانه برونمرزی و پیشنهاد راهحل در این موارد است، اما با کمی دقت نظر میتوان این مشکلات و معضلات را به سفرهای داوطلبانه درونمرزی کشور خودمان همانند سفر گروه پزشکان به روستاهای دورافتاده و یا اردوهای جهادی و حتی بعضاً به کل فعالیتهای داوطلبی تعمیم داد. ازاینرو نکاتی که در مقاله برای حل مشکلات داوطلبین ارائه میشود برای مؤسسات خیریه ایران مفید و بعضاً ضروری به نظر میرسد.
راهکارهای مهم برای تشکیل تیمی موفق از داوطلبان
ایزابل واندرهید از پروژههای داوطلبی خایا که فرصت کارهای داوطلبانه برای پروژههای آسیایی و آفریقایی را مهیا میکند، میگوید: سازمانهای کار داوطلبانه باید با روشی واقعی، در انجام تعهد داوطلب و برای به نتیجه رسیدن آن، شرکت و همکاری کنند. او تجارب برخی از داوطلبان و دو مدیر را در این زمینه برای روشن شدن پیامش نقل میکند.
تعطیلاتی که کار داوطلبانه در آن انجام می شود بهصورت فزایندهای در حال محبوب شدن است و در چند سال گذشته تبدیل به کسبوکار بزرگی شده است. سازمانهای متخصص از همهجا مثل قارچ سر برآوردهاند و داوطلبان را به چهار گوشه دنیا میفرستند.
بااینوجود، تورهای داوطلبانه کاری پرمخاطرهتر از کار داوطلبانه است که بهصورت محلی صورت میگیرد و باید با دقت مدیریت شود. خیلی چیزها می تواند برای داوطلبان و خیریهها مشکلساز شود. اگرچه شکایات زیادی در این زمینه به گوش میرسد اما همهی آنها قابل پیشگیری است. انتظاراتتان را واقعگرایانه کنید.
توماس بهعنوان معلم در دبیرستان یک شهر در آفریقای جنوبی کار میکند و بهشدت ناامید است. او فکر میکند که معلمان محلی تنبل، ناامیدکننده و بیتفاوت هستند. آنها در جلسات شرکت نمیکنند و روشهای غلط تدریس را بکار میگیرند. درنتیجه، توماس احساس میکند که او تغییری نکرده و چیزی به دست نیاورده است.
مارتین وندر پوت، مدیر پروژههای داوطلبان خایا میگوید که این نارضایتی خاص داوطلبان غربی است. داوطلبان دوست دارند فراموش کنند که در آفریقا هستند. فرهنگ و تفکر کار آفریقایی با آنچه این داوطلبان با آن آشنا هستند کاملاً متفاوت است.
هیچ راهی برای خروج از این وضعیت وجود ندارد و بهتر است که در مقابل تفاوتهای فرهنگی منعطف باشیم. ناراحت نشوید اگر کسی در جلسهای حاضر نمیشود، تنها دلیلش را بپرسید. شاید او مریض بوده باشد و مجبور بوده ساعتها در صف مطب دکترها منتظر باشد؛ شاید مجبور بوده بعد از یک وضعیت جوّی بد، سقف خانهاش را تعمیر کند. اگر شما نمیخواهید که تفاوتهای فرهنگی را بپذیرید، متوجه خواهید شد که زندگی در آنجا کاری بسیار سخت خواهد بود.
1. ساختار فکری ثابت
سونیا وینکنبرگ که هماهنگکننده پروژههای ایزیزو در آفریقای جنوبی است، این احساس تمایل را تصدیق میکند: داوطلبانی که با ساختار فکری ثابت از راه میرسند تمایل دارند که تنها طبق روشهای خود کار کنند. چنین اشخاصی مطمئناً ناامید خواهند شد چون همهچیز در آفریقا آنطور که انتظار دارند پیش نمیرود. اگر این عنصر کلیدی تشخیص داده نشود، این افراد انگیزه خود را از دست خواهند داد و آن ساختار فکری ثابت، تمام تجارب را پس خواهد زد.
مارتین وندر پوت علت بسیاری از این مسائل را عامل محرک یعنی انتظارات غیرواقعی میداند. برخی از داوطلبان بیتجربه فکر میکنند در عرض یک هفته دنیا را تغییر خواهند داد و میخواهند نتایج آن را خیلی زود ببینند. این طرز فکر واقعگرایانه نیست.
پروژههای خیریه خوب با ارزیابی تدریجی و آهسته خود مشهور و برجسته میشوند، پروژههایی که در آن کوچکترین تغییر در نوع خود یک معجزه محسوب میشود. داوطلبان باید بدانند که یک موقعیت واقعی چیست، زندگی روزانه چه شکلی و به چه صورت است و هر پروژه چطور عمل میکند.
برای داوطلبان یک شوک فرهنگی اتفاق میافتد، اما این شوک نباید با صورتی منفی تجربه شود. یک برنامه هماهنگکننده خوب، داوطلبان را راهنمایی میکند که چطور از پس تفاوتها برآیند و از آنها بهره ببرند. این راهنمایی با ایجاد امیدواریها آغاز میشود.
این وظیفه سازمان است تا به داوطلبانی که خطر ایجاد انتظارات غیرواقعی در آنها وجود دارد، هشدار دهد و آنها را از واقعیت آگاه کند. فرایند آگاهی دادن باید خیلی زود با گنجانده شدن در برگههای درخواست داوطلبی آغاز شود. باید یک سند پیش از خروج با اطلاعاتی در مورد کشور موردنظر، فرهنگ آن و پروژه خیریه تهیه شود.
سعی شود تفاوتهای فرهنگی مهم در آن گنجانده و اهمیت آمادهسازی کاملاً برجسته شود. داوطلبان را تشویق کنند تا خود اطلاعات بیشتری را جستجو کنند و برای آنها کتابها و وبسایتهایی تهیه و تدارک ببینند و همچنین توصیفنامههایی از داوطلبان قبلی تهیه و تدارک ببینند.
برای مطالعه :
2. خوشآمدگویی به داوطلبان
زمانی که داوطلبان میرسند، هماهنگکننده داوطلبین یکی از مهمترین افراد در سازمان است که پروژه را راهاندازی میکند. لازم است شخص هماهنگکننده همانند یک مربی به تازهواردها خوشآمد بگوید و اطراف را به آنها نشان دهد. همچنین با تازهواردها همراه باشد و همۀ جنبههای کار داوطلبی را برای آنها مطرح و توضیح دهد.
سونیا ویکنبرگ اضافه میکند که این فرایند راهنمایی باید تمام طول مدت حضور آنها در پروژه بهصورت مداوم ادامه پیدا کند. همچنین برای صحبت کردن پیرامون تجارب آنها وقت صرف شود، از آنها پرسیده شود که اگر با مشکلی مواجهه شدند، یا اگر ایده های جدید داشتند و یا نیازمند راهنمایی بودند چه کار میکردند.
شخص هماهنگکنندهای که فرهنگ غرب و فرهنگ محلی را میشناسد، تجربه شخصی او در کارهای داوطلبانه بینالمللی به او کمک میکند تا در مورد تفاوتهای فرهنگی منعطف باشد. این افراد باید مانند واسطه بین کارگران محلی و کارگران خارجی عمل کنند و به داوطلبان در مورد اینکه چطور با طرز فکر کارگران محلی کنار بیایند، آموزش دهند.
بیشتر بخوانید :
بارقه امیدی به نام رفتار حمایتگرانه در شرایط تاریک فعلی جهان
3. یکپارچهسازی داوطلبان در سازمان
اِوا می خواست تا بهعنوان یک پرستار در یک مرکز کار کند اما علیرغم بیمیلیاش به امور دیگر گماشته شد. او مجبور بود در واحد توزیع غذا مشارکت کند، در یک گروه حمایتی از زنان خانهدار حاضر شود و در مرتب کردن لباسها در واحد لباس کمک کند. این آن چیزی نبود که او انتظارش را داشت؛ او برای کارهای بهتر دیگری مناسب است و درک نمیکند که چرا مجبور است وظایف احمقانه مانند آنها را انجام دهد.
یک نارضایتی شناختهشده! مارتین وندر پوت تصدیق می کند که اگر داوطلبان کار غیرمفیدی انجام دهند و از کارها و امور واقعی دور نگه داشته شوند بهراحتی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. این امر ممکن است به دلیل مدیریت بد پروژه و تدارک ضعیف باشد. شما بهعنوان یک سازمان می توانید جلوی هر دو مورد را بگیرید.
پروژهای که میخواهد حمایت خارجی را جلب کند باید برای داوطلبان جایگاهی کاملاً مشخص در درون سازمان خود در نظر بگیرد. سونیا و مارتین هر دو با این موضوع موافق هستند. هماهنگکننده داوطلبین و مدیر پروژه باید از پیش این موضوعات را بحث کنند که داوطلب چه کسی است، چه تواناییهایی دارد و در کجا از این تواناییها به بهترین شکل استفاده میشود. لازم است تا ساختاری سازمانیافته برای وظایف وجود داشته باشد؛ وظایفی که هم به نفع پروژه و هم به نفع داوطلب است.
چنین ساختاری داوطلب را قادر میسازد تا ایدههای جدید، دیدگاههای تازه و روشهای نو ابداع کند و همچنین افراد درگیر در پروژه را قادر میسازد تا دریابند چقدر میتوانند در انجام پروژه مهم باشند. یک داوطلب باید در کل پروژه شرکت داده شود، در جلسات حاضر شود، در مورد ایدههای جدید بحث و گفتگو کند، نوآوریهای جدید خلق کند و در فعالیتهای دیگر نیز شرکت کند. در روز پایانی این اقدامات میتواند به نفع پروژه باشد.
4. شرح وظایف بهطور روشن
در یک زمان مشخص باید وظایف بهصورت روشن برای داوطلبان شرح داده شود. تاریخ و روشهای پروژه موردنظر، اینکه چه کارهایی باید انجام شود و چرا این کارها مهم هستند، باید مشخص شود. مسئولیتها باید توضیح داده شوند و اینکه این مسئولیتها در خدمت چه اهدافی خواهند بود.
برخی از داوطلبان فکر میکنند که برخی وظایف در شأن آنها نیست و این مسئله به این علت است که آنها آنچه برای هدف ضروری و لازم است را درک نمیکنند. برای نمونه هماهنگکننده اِوا میتوانست برای او توضیح دهد برای بهتر شدن درمان لازم است بیماران ایدز خیلی خوب تغذیه شوند، ازاینرو اهمیت واحد غذا که او در آن مشغول به کار بود، مشخص میشد.
نیاز است مادرها یاد بگیرند که چطور پرستاری و مراقبتهای پایهای را برای اعضای خانواده را انجام دهند. به این دلیل است که یک پرستار باید در گروههای حمایتی حضور داشته باشد. این وظایف برای رشد انجمن بنیادی بوده و بههیچوجه کارها و وظایف احمقانهای نیستند.
5. پیوند زدن امور عملی
لورا بهعنوان یک مددکار اجتماعی در بخش مراقبت از کودکان کار میکند. او این کار را دوست دارد اما به خاطر مدیریت عملی مربوط به اقامت خود ناامید شده است. او در یک خانه دانشجویی نامناسب میخوابد و مجبور است رفتوآمد خود به محل پروژه را خودش مدیریت کند و همچنین مسئولیت غذا با خودش است. علاوه بر این او یک چمدان نیز در فرودگاه گم کرده است و سازمان در این رابطه کمکی به او نکرده است. او احساس می کند به او دستبرد زدهاند و می خواهد پولش به او برگردانده شود.
بهعنوان یک سازمان شما باید تصمیم بگیرید که چه امکاناتی را فراهم خواهید کرد. آیا این امکانات شامل یک بسته کامل (همراه با بلیت هواپیما، ویزا، محل اسکان، غذا، حملونقل، کار) خواهد بود. آیا شما بهراحتی یک داوطلب را به پروژه ملحق میکنید یا آیا این وظیفه را نیمهکاره رها میکنید؟
6. مشخص نمودن همهچیز از پیش
واقعگرا باشید. اگر شخصی را به قلب جنگلهای بارانی میفرستید، مجبورید به او حمایتهای بیشتری برسانید. مارتین وندر پوت توصیه میکند که هر آنچه را که شما انتخاب میکنید، از پیش مشخص کنید که چه افرادی باید انتظار دریافت پول داشته باشند. برنامههای عملی را ترتیب دهید و در آنها دستمزدهایی که برای داوطلبان در نظر میگیرید را محاسبه کنید.
یک سند تنظیم کنید که توصیف دقیق با تمام جزئیات، از آنچه داوطلب دریافت خواهد کرد و اینکه برای آنها چقدر هزینه میشود، در آن ذکر شده باشد. با این روش شما از سوءتفاهمها و شکایات و نارضایتی جلوگیری میکنید. علاوه بر این، توضیح دهید که داوطلب باید از چه چیزهایی مراقبت کند: آنچه آنها مجبورند همراه خود بیاورند عبارت است از ویزا، پاسپورت، واکسنها و بیمه، و .... این لیست می تواند موارد بیشتری نیز داشته باشد.
با تأکید بر این اطلاعات از سردرگمی جلوگیری میکنید. این مسئله را با تکرار بگوید که همهچیز ممکن است به مشکل بخورد و برای همین است که وجود سازمان محلی و همچنین یک هماهنگکننده مهم است. این امر برای یک سازمان کار عاقلانهای است که با کارمندانی کار کند که با منطقه آشنایی دارند و در هر زمانی برای هر مشکلی که به کمک آنها نیاز است، حاضر بوده و پادرمیانی کنند.
اگر نمی توانید این کار را خودتان انجام دهید از سازمان دیگری که در آن کشور وجود دارد برای انجام آن کمک بگیرید.
7. داشتن معارفهای خوب و مناسب
سونیا ویکنبرگ میافزاید که یک نارضایتی معمول این است که از داوطلبان بهطور شایسته استقبال نمیشود و آنها احساس سردرگمی میکنند و نمیدانند که از کجا باید کار خود را شروع کنند. شخص هماهنگکننده باید یک معارف خوب ارائه کند و به داوطلبان اطراف را نشان دهد و به آنها کتابچه هایی بدهد که دارای اطلاعات مفیدی مانند شماره تماسها، نقشه و غیره باشد. همچنین داشتن یک مربی بومی در پروژه مفید است تا به داوطلبان در شروع کار کمک کند.
8. زندگی با خط مشی اخلاقی
متیو یک کارگر ساختمانی است و به ساخت یک مدرسه در یک روستای کوچک کمک میکند. بعد از گذشت یک هفته از کار، دکتر بومی به او میگوید که شهر نزدیک به اینجا یک مدرسه خوب دارد. تنها چیزی که واقعاً بچههای اینجا به آن نیاز دارند یک اتوبوس است که آنها را به آن مدرسه ببرد؛ ساخت یک مدرسه، تهیه لوازم آموزش و پیدا کردن معلم سالها طول میکشد. علاوه بر این، متیو داوطلبانی را ملاقات میکند که برای همان کار پول بسیار کمی دریافت میکنند. بقیه پول کجا میرود؟
کار داوطلبانه میتواند به چیزهای خیلی خوبی منتهی شود اما عکس این موضوع هم وجود دارد. سازمانهایی که اهداف نادرستی را ارائه میکنند و همکاری و هماهنگی ضعیفی دارند، می تواند باعث آسیب و ضرر شوند. این وظیفه داوطلب سازمان است که از قوانین کار داوطلبانه اخلاقی پیروی کند.
دکتر کیت سیمسون، کارشناس بینالمللی کار داوطلبانه، برخی از قوانین بنیادی را در وبسایت خود http://ethicalvolunteering.org قرار داده است. او میگوید تنها پروژههایی که شخصاً از آنها آگاه هستید را ارائه و از اول تا آخر در صفحههای اینترنتی نمایش دهید. یک پروژه خوب باید یک تعهد بلندمدت را در قبال جامعه محلی دنبال و طبق اصول کار کند و افراد محلی را در سازمان خود وارد و همراه کند.
"چک کنید که آیا پروژههای شما به نتایج بلندمدت دست خواهد یافت؛ و مشکلات رایج را مرتفع و راهحلهای منطقی ارائه میکند. مطمئن شوید که داوطلبان واقعاً برای یکچیز با ارزش همکاری و کمک میکنند." طبق نظر مارتین وندر پوت، سازمانی که تنها به فکر کسب سود است تا جایی که میتواند داوطلبان زیادی را اعزام میکند که به مسائل اخلاقی توجهی ندارند.
9. اجتناب از تصویرسازیهای خیلی مثبت
مارتین وندر پوت میگوید "صادق باشید" بزرگ ترین دروغی است که سازمانها میگویند؟ این حکایت بازاریابیهایشان است. البته که شما قصد دارید که پروژه هایتان جذاب به نظر برسند، اما از تصویرسازیهای بسیار مثبت آگاهی داشته باشد.
شعارهایی مانند آفریقا را دگرگون کنیم یا زندگی این بچه را نجات دهید واقعاً در آنها مبالغه شده است و باعث گمراه کردن انرژی افراد داوطلب میشود. شما باید به افراد داوطلب این شانس را بدهید که تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات درست تصمیمی معقول اتخاذ کنند. علاوه بر این صداقت به امور مالی نیز مربوط میشود.
طبیعی است که بخشی از دستمزد داوطلب به اداره کل و بخش هماهنگی می رود اما باید سهم بزرگی از آن مستقیماً برای پروژه صرف شود. مارتین وندر پوت با این مسئله موافق است اما به دواطلبان توصیه میکند وقتی در حال انتخاب سازمانی هستند این موضوع را در نظر بگیرند.
برخی از سازمانها از ضوابط پرسروصدایی مانند صندوق اعتماد و سازمانهای غیردولتی استفاده میکنند. بله! در تئوری، آنها بخشی از دستمزد را به پروژه اختصاص میدهند اما چقدر از آن را؟ 1 یا 70 درصد از آن؟ تا حد امکان در مورد اینکه چقدر از دستمزد داوطلبان به پروژه اختصاص مییابد شفاف باشید. سازمانی که به این مسئله پاسخ ندهد یکی از سازمانهای بد بوده و باید از آن اجتناب کرد.
دیدگاه خود را بنویسید