بررسی باستان شناختی آب انبارهای وقفی شهر زنجان در دوره قاجاریه
علی نوراللهی(دکترای باستانشناسی) سارا علی لو(دانش آموخته تاریخ وکارشناس اداره کل میراث فرهنگی وگردشگری زنجان)
محتویات
چکيده
به علت خشکي هواي ايران و کمبود بارش، آب همواره در نزد ساکنان آن داراي تقدس و احترام بالايي بوده است. ساکنان آن از جمله راهکارهاي که براي سازگاري با اين وضعيت انديشدند، احداث آب انبارها بوده است. که بنابر شواهد تاريخي اولين بار احداث اين بناها در زنجان صورت گرفته است و دو شيوه استوانهاي و تالار ستوندار در معماري آنها بهکار برده شده است. شهر زنجان که در شمال غرب ايران قرار گرفته که ريزشهاي جوي آن مانند ساير مناطق اندک است. اين موضوع به همراه گرماي هوا سبب ساختن چندين آب انبار در اين شهر شده است که همگي وقفي و داراي کاربري چند منظوره بودهاند. علاوه بر اين مردم زنجان راهکارهاي ديگري نيز براي دسترسي به آب انديشيده بودند که آبدزدک معروف است. در اين مقاله ابتدا به اقليم ايران و تاثير آن در شکلگيري آب انبار و اهميت آب و معماري اين سازهها و سپس جغرافيا و معرفي آب انبارهاي شهر زنجان و تنها يخچال اين شهر پرداخته شده است و در پايان يک جمعبندي از کليه مطالب ارائه گرديده است. کليد واژهها آب انبار، وقف، آب، زنجان، آبدزدک.
مقدمه
اوضاع اقليمي خشک و نيمه خشک بخش عمده ايران تاثيري ژرف و بنيادي در خلق پديدههاي گوناگون معماري اين سرزمين گذارده است که بررسي آن از اهميت فراواني برخوردار است. ريزشهاي آسماني در ايران به جز ناحيه شمال و سواحل درياي مازندران که ميزان آن در طول سال به حدود2000م.م. ميرسد، در بقيه ناحيهها بسيار کم است، چنانچه بيشترين حد آن در غرب و شمال غرب کشور فقط به 500م.م. ميرسد. نکته مهم ديگري که درباره ريزشهاي آسماني ايران بايستي مورد توجه قرار گيرد، دوران کوتاه بارندگي است که به جز ناحيه شمال در بقيه منطقهها ريزشهاي آسماني به طور عمده فقط به فصل زمستان محدود ميگردد و از ماه دوم بهار تا ماه دوم پاييز تقريبا اثري از ريزشهاي آسماني نيست. در بسياري از ناحيههاي اين سرزمين نيز شاهد بارانهاي سيلآسا ولي کم زمان هستيم که موجب پديدار شدن رودخانههاي فصلي ميگردد. در ايران به جز چند رود بزرگ و متوسط که با بهرهمند بودن از سرچشمههاي برفگير، در تمامي طول سال جريان دارند، بيشتر رودها در بخش کوتاهي از سال آب در بستر دارند و اغلب آنها از ميانه بهار تا پايان پاييز خشک و بي آب هستند. از اين رو است که از دير باز در بيشتر پهن دشتهاي ايران براي دسترسي به آب، تلاشي چشمگير و پيگير صورت گرفته و ايرانيان در طول چندين هزار سال با کوشش خستگي ناپذير و بهره جستن از تمامي تواناييهاي خود، همت گماشتهاند تا با کندن دهها کيلومتر قنات، آب را از ژرفاي زمين بيرون کشند و دشتهاي تشنه و کشتزارها را سيراب سازند و گلوهاي خشک و لبهاي داغمه بسته را با آبي گوارا تازه سازند. [۱] نقش حياتي آب انبارها در بافت شهرها، به ويژه در شهرهاي حاشيه کوير و منطقههاي کمآب ايران، و تکامل طرح و شيوه ساختمان و بُعد هنري و تزييناتي آنها (به ويژه در سردرها و کتيبههاي الحاقي بدانها) در دوران اسلامي چنان چشمگير است که ميتوان برخي از نمونههاي اين پديده معماري را از لحاظ ارزشهاي هنري، فرهنگي، فني و تاريخي همسنگ برخي مساجد بزرگ، کوشکها، مقابر و ديگر آثار هنر معماري ايران اسلامي معرفي کرد و در بسياري جايها بزرگترين و چشمگيرترين واحد معماري به شمار آورد، زيرا ديگر بناهاي همگاني اين نقاط در برابر آنها نمودي ندارد. [۲] آب انبارها از عناصر تشکيل دهنده بافتهاي تاريخي هستند که به منظور تامين آب آشاميدني گوارا در بافت تاريخي زنجان احداث گرديدهاند و بسياري از آنها به صورت بناي چند منظوره ميباشند. ضمن ذخيره سازي آب و جبران کاستي آن و تامين آب آشاميدني با اين آب انبارها، در پشت بامهاي آنها نيز مدارس، حسينيهها، خانهها، سراها و دکانها ساخته شده است. با اينکه آب انبارها جزو بناهاي خدمات شهري به شمار ميروند ولي به نحوي ميتوان آنها را جزو ابنيه مذهبي نيز برشمرد. بانيان خير و نيکوکاران، آب انبارها را به ياد واقعه کربلا و خاطره شهادت ابي عبدالله الحسين (عليهالسلام) و حضرت ابوالفضل (عليهالسلام) ساختهاند و آنها نيز جزو موقوفات عام ميباشند و قداست ويژهاي دارند. [۳] در اين مقاله از دو شيوه بررسي ميداني که شامل بازديد از آب انبارهاي سالم و تهيه عکس و پلان و مصاحبه و گفتوگو با افراد و کتابخانهاي به صورت تلفيقي استفاده شده است. نگارندگان در اين مقاله ابتدا به وضعيت اقليمي ايران و علل شکلگيري آب انبارها به صورت مختصر اشاره نموده و در ادامه آب و اهميت آن در فرهنگ ايران و مناطق همجوار را بررسي کردهاند. همچنين در ادامه به تاريخچه ساخت آب انبار و شيوه معماري و در ادامه ضمن ارائه موقعيت جغرافياي و تاريخي و اقليمي زنجان به معرفي آب انبارها و تنها يخچال شهر زنجان پرداخته و در پايان نيز جمع بندي از کليه مطالب ارائه شده است.
آب
آب از جمله عناصر طبيعي است که در شکلدهي و آفرينش بناهاي معماري سهم ويژهاي داشته است. آب در آغاز تنها مادهاي براي رفع تشنگي و مايه حيات تلقي ميشد، ولي به مرور زمان نقش ديگري نيز به عهده گرفت. در ايران، با توجه به خشکي سرزمين و آموزههاي ديني، معمار ايراني با ايجاد بناهاي ارزشمند احترام ويژهاي يافته است. آب و چگونگي حفظ و حرمت آن باعث شد تا ماده طبيعي ارزشمندي محسوب شود. در آغاز با احداث آب انبار مکان اجتماعي و مطهري را آفريد و در مسير خود با استفاده از عنصري به نام حوض در مرکز مساجد، پاکي و طراوت را به مؤمنين ارزاني بخشيد. [۴] عنصرآب در نگاه اکثر اقوام جهان از يک سو نماد زايش و زايندگي و از سوي ديگر نماد تطهير و پالايش است و به سبب حياتي بودنش در تفکر اسطورهاي مردمان در بالاترين جايگاه قرار گرفته است. در اساطير ايراني مهر از جهت ايزد بانوي آب بودنش، مقامي والا مييابد، و کمکم به صورت دين و آييني جداگانه پذيرفته و تأثير آن در تمامي اديان و آيينها تا امروز باقي ميماند. وجود ايزدان آبها در اساطير ديگر ملل نظير آنکامنا [۵] در اساطير رومي-سلتي،کاونتينا [۶] در اساطير بريتانيايي-سلتي، کوپالا [۷] در اساطير اسلاوي بهعنوان ايزد بانوي آب، سحر و جادو و گياهان، پر [۸] در اساطير پولينزي بهعنوان ايزد بانوي آبهاي اقيانوس، يا پوسيدون [۹] يوناني، ايزد درياها، حکايت از همين امر دارد. آناهيتا، ايزد بانوي آبها در ايران باستان، بانوي حاصلخيزي و حامي زنان، همانند ايزد بانوي جنگ، به صورت يک دوشيزه، با ردايي طلايي، و تاج جواهرنشان که بعضي اوقات يک کوزه با خود حمل ميکند، تصور شده است، فاخته و طاووس حيوانات مخصوص او هستند. آناهيتا يک ايزد بانوي مشهور است که بسياري از اديان شرقي، نظير ايزد بانوي سوريهاي و فنيقيهاي، از او نشان دارند. او با رودخانهها و درياچهها ارتباط دارد، و در بسياري اوقات در تولد آبها شريک ميترا به شمار ميرود. به سبب اهميت اين ايزد بانو معابد بسياري براي او برپا شد. در دوره حکومت اردشير دوم هخامنشي (358-436 ق.م) معابدي در شوش، اکباتان و بابل به افتخار او ساخته شد. از اين نظر آب نه تنها مقدس است، بلکه آشاميده و مصرف ميشود. پس جاي شگفتي نيست که ايزدي همانند آناهيتا هم در هندوستان و هم در ايران پيش از زردشت جنبه الوهيت پيدا کرده و به آن بهعنوان ايزد بانوي آبها نماز ميگذارند. [۱۰] در اساطير سومري انکي، دو موجود را به همراه غذاي زندگاني و آب حيات به جهان زيرين ميفرستد و از ايشان ميخواهد تا شصت بار، آب حيات را بر جنازه اينانا، بپاشند. آنان چنين ميکنند و زن خدا بار ديگر به زندگي باز ميگردد. [۱۱] ايرانيان قبل از زردشت به پاکي آب توجه داشته و در آيين زردشت پاک نگهداشتن آب از پليديها يکي از ارکان دين به شمار ميرفته است. يکي از يشتهاي کتاب اوستا به ايزد آب اردويسور آناهيته پيشکش شده است. ميستايم آب را که آفريده اهورامزدا است. و بستاييم همه آبهاي پاک را که داده اهورامزدا است. ستايشگرم آب پاک سود رسان زندگي ساز را، ستايشگرم آن اردويسور آناهيته را، آن نگهبان شايسته آبهاي نيالوده گيتي را، همه آبهاي ناآلوده و پاک که از ابرها سرازير شده و برسينه زمين همچون رودها و چشمه سارها و درياها و درياچهها آرام يافتهاند. آرام در زمينهاي هفت کشور و ميپيمايند زندگي بالنده را. [۱۲] توجه به آب تا جايي است که ايرانيان معبد آناهيتا را به نام فرشته آب برپا ميکنند. [۱۳] يکي در کنگاور کرمانشاه [۱۴] وديگري در بيشاپور نزديک کازرون فارس. همچنين آبان را به نام ايزد نگهبان آب (ماه هشتم هر سال شمسي) ميانگارند. آيات قرآن مجيد به گونهاي ديگر اصل حيات را در وجود آب معني ميکنند؛ «...وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ... (انبياء،30)؛ و هر موجود زندهاي را از آب آفريديم». «وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَيْءٍ... (انعام، 99)؛ و اوست که از آسمان، آبي فرو فرستاد و بدان هر گونه گياه برآورديم».
تاريخچه آب انبار
آب انبار يکي از کهنترين پديدههاي معماري در مناطق خشک و کم آب دنياست. قديميترين آب انبار دنيا، آب انبار شهر اُور [۱۵] در جنوب بغداد و در نزديکي بصره شناخته شده است که 2150 سال قبل از ميلاد به دستور پادشاه اور بر سکو ي زيگورات اين شهر ساخته شده است. آب انبار ديگري در قرن ششم قبل از ميلاد به دستور يوستيانوس امپراطور روم شرقي در قسطنطنيه ساخته شد. اين آب انبار، 2 مخزن و 1001 ستون دارد و به همين دليل به 1001 ستوني معروف است. کف دو مخزن آن 3500 مترمربع مساحت دارد. آب انبار ديگري در ترکيه با 356 ستونِ 12متري مرمري در 28 رديف وجود دارد که نام آن پرباتان سراي (کاخ زيرزميني) ميباشد. ايرانيان نيز از ديرباز به دليل خشکي وگرماي بيشتر مناطق کشور مجبور به ذخيره نمودن آب بودهاند. اين موضوع فقط خاص مناطق گرم و خشک نبوده و در حاشيه خليج فارس، جزاير جنوبي و حتي برخي شهرهاي شمالي مانند ساري و گرگان نيز راهحلهاي مشابه به کار رفته است. [۱۶] اين روش ذخيره کردن آب از ازمنه قديم در کوير مرکزي عراق عجم متداول بوده است و سلاطين و امراي ايران درکوير مرکزي، جاهايي را انتخاب ميکردند که در منتهاي دامنه و شيب اراضي باشد. [۱۷] احداث آب انبار را ميتوان يکي از مهمترين امکانات ذخيره سازي آب در ايران قديم دانست و حتي برخي صاحبنظران، ايرانيان را تنها مبتکران ساخت آب انبار در دنيا دانستهاند. [۱۸] قديميترين آب انبار ايران، آب انباري است که عضدالدوله ديلمي در قرن 4 هجري در يکي از سه قلعه اسطخر فارس ساخته که20 ستون داشته است. آب آن از سدي که روي درهاي عميق بسته شده بود، تأمين شده و براي مصرف 1000 نفر در يکسال کافي بوده است. ديگري آب انبار سيد اسماعيل تهران ميباشد که در نيمه اول قرن 5 هجري ساخته شده و يکبار در زمان شاه طهماسب صفوي و بار ديگر توسط حاج عيسي وزير بيگلر بيگي قاجار تعمير و مرمت شده است. از ديگر آب انبارهاي قديمي ايران ميتوان آب انبار مسجد جامع يزد (878 ه.ق) و آب انبار مسجد کبير قزوين (1093 ه.ق) را نام برد.
معماري آب انبارها
آبي که از قنات ميتوان بدست آورد در طول سال متفاوت است. از فروردين تا تير ماه مقدار آب زياد است. گاهي نيز ممکن است قناتي به علل مختلف خشک شود. بنابر اين وجود آب انبارهايي که در فصل بهار پر ميشوند نيز ضروري به نظر ميرسد. گاهي اين آب انبارها آن قدر وسعت دارند که بتوان آب مورد احتياج براي مصرف خانه را مدت 3 تا 4 سال در آن نگهداشت. [۱۹] دسترسي به آب و تهيه آن در همه جا يکسان نبوده اما وجه اشتراک همه آنها ذخيره سازي آب بوده است. اين ساختمان مهم و حياتي، حوزه رواجي به وسعت تمامي ايران دارد و در کشورهايي مانند ترکيه، عربستان، يمن و روم باستان نيز ساختمانهاي مشابهي وجود دارد. اين موضوع فقط خاص مناطق گرم و خشک نبوده بلکه در حاشيه خليج فارس و حتي بعضي شهرهاي شمالي مانند ساري و گرگان نيز راهحلهاي مشابهي به کار رفته است. هر چند ميتوان ويژگيهاي ساختماني آب انبارها را در چند عنصر مخزن، پوشش مخزن، پلکان و احتمالاً بادگير خلاصه نمود، ولي هر کدام از اين عناصر داراي خصوصياتي هستند که اشاره به آنها در درک بهتر و فهم بيشتر معماري آب انبارها اهميت دارد. عناصر ساختماني آب ا نبار با توجه به عملکرد خاص خود، هر يک ويژگيهاي ساختماني منحصر به فردي دارند که در آب انبارهاي مختلف در سراسر کشور قابل مشاهده است. [۲۰] آب انبار از نظر شکلشان به دو دسته تقسيم ميشوند. نوع اول به شکل استوانهاي هستند که در زمين کنده شدهاند. خرج و هزينه ساخت اين نوع آب انبارها زياد نيست ولي پوششان که گنبد است جاگير است. آب انبارهاي نوع دوم به صورت تالارهاي ستون داري هستند که گاهي هشت گوشاند و آب انبارهاي استوانهاي شکل ممکن است کوچک باشند (20-30 متر مکعب گنجايش). اما آب انبارهاي نوع دوم ميتوانند بين1176-1270 متر مکعب آب را در خود جاي دهند. [۲۱] آب انبارهاي کوچک را معمولا با گنبدي از قلوه سنگ ورقه شده ميپوشانند. اين قلوه سنگها مانند آجر روي هم قرار داده شده بالا ميروند. آب انبارهاي بزرگ هميشه با طاقي از آجر پوشيده شدهاند. معمولا اين طاق روي پيهاي محکمي قرار داده شده و کف آب انبار طبعا بايد پايينتر از مکاني باشد که آب از آن وارد مخزن ميشود. معمولا دو يا سه پنجره هواکش در بالاي سقف آب انبار باز ميشود. در مورد ديوارهاي طرفين مخزن احتياجي نديدهاند که محکمکاري کنند زيرا اين ديوارها در قسمتي قرار دارند که در داخل زمين کنده شده و پشتشان محکم است مگر در مواردي که زمين سست باشد در اين صورت در مورد ديوارهاي مخزن نيز دقت بيشتري ميشود. بادگيرها و پلکاني که به پايين مخزن آب انبار راه مييابد با آجر ساخته شده و پوشيده شدهاند. پلهها 2 تا 3 متر پهنا دارند و ارتفاعشان در حدود 50 سانتيمتر است. مدخل پلکان سردري دارد و گاهي در طرفين سردر تاقچههايي نيز ديده ميشوند. ترتيب دادن اين نوع وسايل آسايش مورد توجه است و به طريقي انجام ميگرفته که گاهي مدخل آب انبار به صورت تالار زيبايي ظاهر شده است. آب انبارها در گذشته کارکردهاي ديگر نيز داشته است. از جمله محل برخورد زنان خانهدار بوده است. سردر ورودي و پلکان آب انبار معمولا با آجر و کاشي و مقرنسکاري تزيين شده است و هميشه کتيبهاي در بالاي آن ديده ميشود، ولي اين کتيبهها نميتواند در بيشتر موارد تاريخ ساختمان آب انبار را دقيقا مشخص نمايد. چون تهيه آب براي استفاده عموم مردم يکي از کارهاي خيريه به شمار ميرود که پاداش اخلاقي دارد، بنابر اين هرکسي در ساختمان بناي آن تعمير و مرمتي انجام ميدهد نام خود را نيز به عنوان سازنده آب انبار به آن اضافه مينمايد. [۲۲] پلههاي آب انبار با آجر و سنگ ساخته ميشوند. در بالاي پلکان سردري است و در پايينترين نقطه پلکان، در محلي که به آب قنات ميرسند، اطاقک کوچکي ساخته شده که ظرف آب را در آنجا قرار ميدهند. گاهي در ميان راه پلکان اطاقکهاي کوچکي ساخته شده است تا استفاده کنندگان در آنجا نفسي تازه کنند. گاهي اين پلکان با مساجد و آب انبارها ترکيب ميشود و بهترين نمونه آن در کاشان وجود دارد. [۲۳] در مسجد سيد زنجان در غرب ورودي شمالي آن آب انباري وجود داشته که داراي همين وضعيت بوده که در زمان نوسازي شهرها در دوره پهلوي اول تخريب شد.
جغرافياي زنجان
استان زنجان در شمال غرب فلات مرکزي ايران قرار داشته و مرکز اين استان کهنسال در قبل از اسلام زنگان يا زنديگان (و به معناي منسوب به کتاب زند) نام داشته که پس از استيلاي اعراب بنا به ضرورت تلفظ معرب به زنجان تغيير يافته است. همچنين حمدالله مستوفي از شهر زنجان به نام شهين ياد کرده است. [۲۴] همچنين جغرافيدانان و مورخان اسلامي قرن چهارم هجري اشاره کردهاند که نواحي ابهر و زنجان به پهلوي راست صحبت ميکردهاند، [۲۵] زيرا در اين دوران اين مناطق جزو ايالت پهله و بعد جزو ايالت جبال يا کوهستان به حساب ميآمدهاند. [۲۶] اين استان به سبب قرار گرفتن در حاشيه جاده ابريشم و راه تجاري مسير هند و چين به اروپا داراي اهميت خاصي بوده است. به طوري که کاروانهاي مال التجاره براي رفتن به آسياي صغير (ترکيه امروزي) از اين منطقه عبور ميکردهاند. اين شهر به علت قرارگيري در مسير هجوم اقوام مختلف به داخل فلات ايران بارها تخريب و ويران شده است. زنجان در دوره قاجاريه تجديد بنا ميشود به همين علت بازار و مساجد آن در اين دوره تعمير ميشوند و بيشتر کتيبهها حکايت از ساخت تاسيسات شهري در اين دوران دارد اما به نظر ميرسد در اين دوره فقط مرمت و نوسازي شدهاند. استان زنجان با مساحت 22164 کيلومتر مربع در حوزه شمال غرب ايران قرار گرفته است. اين استان از شمال به استانهاي گيلان، اردبيل و آذربايجان شرقي و از مغرب به استانهاي آذربايجان غربي و کردستان از جنوب به استان همدان و از شرق به استان قزوين محدود ميشود. مهمترين کوههاي اين منطقه شامل: قره داغ، آق داغ، کوههاي خانچايي و طارم، کوه قيزقلعه و کوه چله خانه ميشوند. به دليل موقعيت و شرايط خاص جغرافيايي استان زنجان، اغلب رودخانههاي اين منطقه تحت تأثير عوامل طبيعي کمآب و سيلابي ميباشند و به سبب ذوب شدن برفها در بهار، پرآب و در بقيه سال خشک و کمآب هستند. از جمله رودخانههاي مهم و نسبتاً پرآب که در کشاورزي استان نقش اساسي دارند عبارتند از: قزل اوزن، زنجانرود، ابهررود، ايجرود، سجاسرود، خررود، بزينه رود. به جز رودهاي ذکر شده، رودخانههاي کوچک و فصلي فراواني نيز در فصلهايي باراني جاري هستند که اراضي محلي را مشروب مينمايند. اين موضوع يعني کمبود آب در بيشتر ايام سال در اين شهر يکي از دلايل اصلي شکلگيري اين آب انبارها بوده است. که متاسفانه امروز بيشتر بناهاي اين شهر تخريب شدهاند و آب انبارهاي سالم مانده از جمله آب انبار لطفالله و رختشورخانه هم تغير کاربري دادهاند.
آب انبارهاي زنجان
آب بعضي از آب انبارها با لولههاي سيماني که جايگزين جويهاي آب شدند به آب انبارها انتقال داده ميشد و برخي ديگر از آنها شبها ساعتهاي حدود يک نصف شب به بعد که جويها تميزتر از بقيه اوقات شبانه روزي بودند آب توسط مير آبها با آب قناتها پر ميشدند، اين قناتها عبارت بودند از: قنات حاج مير بهاءالدين، قنات حاج يوسف، قنات سردار و قنات اعتماد. روزها اهالي بازار و ساکنان محلهاي شهر از اين آبها استفاده ميکردند. آب اين انبارها از آنجايي که در زير سطح زمين قرار داشت و از قناتها تامين ميگرديدند، تابستانها خنک و زمستانها گرم بود. معمولا تا دو ماه آب ذخيره شده در آب انبارها تازه ميماند و بعد آن کرمهاي ريزي که احتمالا لارو پشه يا حشرات ديگر بودند، به گفته قديميها مانند خاکشير بود در سطح آب داخل آب انبار پديدار ميشدند. استفاده کنندگان براي جلوگيري از ورود اين لاروها و کرمهاي ريز از طريق شير آب يا آبريز به درون کوزه يا ظرف، تور يا الکي قرار ميدادند. اين شيوه تا زماني که آب آب انبار تمام ميشد ادامه داشت. که معمولا در تابستان و پاييز که بارندگي وجود نداشت و قناتها کمآب و يا در مواردي ممکن بود خشک شوند اتفاق ميافتاد. سيستم آبرساني به تمام کوچهها و خانههاي شهر براي آبياري درختان منزل از اين قناتها به وسيله ميرابهاي هر محله- که مسئوليت تامين آب ساکنان را بر عهده داشتند- در هفته يک بار از طريق جوبها به منازل هدايت ميشد و در قبال آن پولي دريافت ميکردند. دو آب انبار بزرگ در زنجان وجود داشت که اولي قرخ اياق (چهل پله) در محله مسگرهاي بازار پايين بود و ديگري در سراي دخان قرار داشت که با گسترش شهر و در طي احداث خيابانهاي جديد تخريب و از بين رفتند. آب انبارهاي زنجان عبارت بودند از: آب انبار حاج مير بهاءالدين جنب مسجد مير بهاءالدين، آب انبار حاج خليل در محله دواد قلي، آب انبار نايب صدر در کوچه نايب صدر، آب انبار حاج ميرزا مکارم در کوچه سيدلر، آب انبار مسگرهاي پايين جنب مسجد مسگرها، آب انبار کوچه حجت الاسلام در زيرزمين نانوايي ماشيني، آب انبار خيابان استانداري و ضلع شمال غربي مسجد سيد و آب انبار عباسقلي خان جنب مسجد عباسقلي خان.
آب انبار مسجد يري پايين
در فضاي مجاور مسجد مزبور و در منتهي اليه سمت جنوب شرقي شهر قديم (داخل قلعه) قرار گرفته است. اين آب انبار به شکل مستطيل و در فضاي محدودي به مساحت 23 - 24 متر مربع ساخته شده است. زمان احداث اين آب انبار مشخص نيست، اما همجواري آن با مسجد و قابل مقايسه بودن سبک و شيوه معماري اين دوعنصر، همزماني آنها را ميتواند بازگو نمايد. احداث مسجد يري پايين به استناد کتيبه مزبور در سال 1300 ه.ش اتفاق افتاده، بنابراين تاريخ اين آب انبار را ميتوان به آن منسوب نمود. آب اين عنصر به وسيله جويهاي سطح الارضي و با استفاده از آب قنات موسوم به قيز قيد تامين ميشده است. اکنون به دليل تخريب ديوارههاي قبلي و مرمت نادرست، اتاقکي با ديوارهاي آجري ساده و سقف تخت ايجاد شده است، اما طبق تحقيقي که در سالهاي گذشته توسط گنجينه آب صورت گرفته، وضعيت معماري اين آب انبار بدين شرح عنوان شده است: محوطهاي به وسعت 24 متر مربع با پلان مستطيل که طول آن 6 متر و عرض آن 4 متر قابل اندازهگيري است و با استفاده از آجر و ملات ماسه آهک ساخته شده است. سقف آن با قوس خوزي (رومي) مسقف گرديده و در سالهاي اخير به عنوان موتورخانه در اختيار مسجد قرار داده شده است.
آب انبار مسجد يري بالا
اين آب انبار در جنب مسجد و محلهاي موسوم به همين نام قرار گرفته و آب انبار و حجرات مسجد به صورت مجموعهاي احداث گرديده است. با عنايت به معماري آب انبار و همزماني احداث آن با مسجد چنين استنباط ميشود که اين آب انبار حدود سال 1285 ه.ش ساخته شده و باني آن شخصي بهنام آقا شيخ حسين جوقيني بوده که با همکاري و همياري اهل محل احداث گرديده است. آب اين آب انبار از قنات موسوم به قيز قيد تامين گرديده و از طريق جويهاي سطح الارضي پس از محل داوود قلي و عباسقلي خان، اين آب انبار را پر مينموده است. با توجه به ارتفاع ساروج که حدود 2 متر ميباشد، گنجايش مخزن را ميتوان 186 متر مکعب تصور کرد.
آب انبار حاجي مير بهاءالدين
در محدوده ضلع شمالي محله بازار و در زير مسجد حاجي مير بهاءالدين قرار دارد. نام اين بنا از نام باني آن گرفته شده است. ايشان يکي از تجار دوره ناصرالدين شاه قاجار بوده و بناها و آثار متعددي همانند پل مير بهاءالدين در رودخانه قزل اوزن، قنات مير بهاءالدين، حمام[1] و... از وي به يه يادگار مانده است. مجموعه آب انبار و مسجد در جريان احداث خيابان امام تخريب گرديده است. اين آب انبار از قناتي که سازنده آن ايجاد نموده از سمت شمال تامين ميشده است. روش اجراي آن به روش ريختهاي (قرقي) بوده که حجم جرزها قبل از خاکبرداري عمومي برداشته و شفته آهک ريخته شده است و سقف اين فضا با استفاده از طاق و تويزهها مسقف گرديده است. کف و ديوارها به جهت آببندي تا ارتفاع 2 متري با ملات ساروج اندود شده است. ورودي آب از سمت شمال و خروجي آن از سمت جنوب شرقي ميباشد. (شکل2)
آب انبار عباسقلي خان
اين آب انبار در بافت قديمي شهر زنجان، محله قديمي عباسقلي خان و در کنار مسجدي به همين نام قرار گرفته است. در کتيبه موجود در مدخل آب انبار اين مضمون نوشته شده است: باني اين آب انبار في سبيل الله جناب آقا ميرزا حسن خان و جناب ابراهيم خان سالار در احسان والد مرحوم حاجي ميرزا يحيي و برادرشان حاجي حسين خان مرحوم في غره رمضان 1331. آب اين آب انبار، با جويهاي سطح الارضي از آب قنات حاجي مير بهاءالدين تامين ميشده است. ورودي آب به مخزن از سمت غربي و برداشت آب از سمت شرقي ميباشد. سردر پاشير به علت سرگير شدن آن اندکي از کوچه عقبتر نشسته و قوس خوزي زينت بخش آن است و در وضعيت فعلي پلههاي آن برداشته شده و کفسازيهاي متوالي معبر باعث شده تا در اين آب انبار، سرگير باشد.
آب انبار رختشورخانه
آب انبار رختشورخانه در محله عباسقلي خان و فضايي موسوم به بابا جامال چو قوري (گودال بابا جمال) قرار دارد. اين بناي عظيم عملکردي دو گانه دارد. قسمت اصلي آن رختشورخانه (محل شستشوي لباس) و قسمت دوم، آب انبار شهر بوده است. آب انبار اين رختشورخانه در سال 1307 توسط مرحوم علي اکبر توفيقي (رئيس بلديه شهر) ساخته شده است. معمار اين مجموعه، برادران اکبر بنا و استاد اسماعيل بوده که مدت 15 ماه ساخت بنا طول کشيده است. آب مجموعه رختشورخانه از قنات حاجي مير بهاءالدين تأمين ميشده است. اجراي مخزن به روش قرقي بوده و آببندي با ملات ساروج تا ارتفاع 2 متر در ديوارهها و کف انجام شده است. در منتهي اليه طاقها و ديوار سمت جنوبي، پنجرهاي به منظور تبادل هوا بوده که در نوع خود قابل توجه است. مخزن آب انبار در بازسازيهاي اخير اين مجموعه به عنوان نمايشگاه، تغيير کاربري داده است.
آب انبار حاجي لطفالله
اين آب انبار در منتهي اليه غربي محله بازار بالا و در جنب مسجدي معروف به شيخ علي (شيخلي) قرار دارد. که بنا به گفته اهالي اين مسجد در اصل کليسايي بوده است که بعد از خريد توسط شخصي به نام شيخ علي به مسجد تغير کاربري داده شده است. البته اين مسجد در ساليان اخير بارها مورد مرمت قرار گرفته است. به استناد کتيبه موجود در اين محل، احداث بنا به همت مرحوم حاجي لطفالله نامي اتفاق افتاده و تاريخ آن متعلق به سال 1315 ه.ق است. کتيبه آب انبار به خط نستعليق به اين مضمون بر روي سنگ حک گرديده است: مرحوم حاجي لطفالله، به تاريخ 1315 ه.ق. آب اين آب انبار از طريق قنات حاجي يوسف تامين گرديده که پس از طي مسير طولاني از جبهه شمالي آن به محل سرازير ميشده است. مخزن اين آب انبار هم به روش ريختهاي اجرا شده و آببندي آن با ملات ساروج بوده است.
آب دزدک
قابل ذکر است که علاوه بر آب انبارهاي مزبور در شهر زنجان محلهايي براي برداشت آب بسيار جالب و در عين حال بهداشتي ساخته شده که فاقد مخزن آب بودند. و آب آنها - با اصطلاحِ آبدزدک - از قناتها تامين ميگرديد. به عبارت ديگر سازندگان آنها با مورد شناسايي قرار دادن مسير قناتها و تاسيسات مربوط به برداشت آب را که همان پاشير يا چهل پله (قرخ اياق) است در آن محل قرار ميدادند. در نتيجه آب مورد نياز به طور دائم در محل برداشت آب موجود بوده است. کافي بود که استفاده کنندگان از پلهها پايين بروند و از آب جاري قنات که از پشت ديوارهاي که شير و پاشير در آن کار گذاشته شده بود با باز کردن فلکه استفاده و برداشت کنند.
جمع بندي
در ايران به علت شرايط ويژه جغرافيايي و زيست محيطي که داشته، همه ريزشها جوي معمولا در چند ماه از سال بوده و در بقيه طول سال هوا خشک است و ريزش وجود ندارد. اين موضوع از ديرباز ذهن ساکنان ايران زمين را به خود مشغول داشته و براي آنها آب از تقدس ويژهاي برخوردار بوده است، به طوري که بنا به گواهي مدارک و يافتههاي باستانشناسي ساخت آب انبار در ايران متعلق به دوره ايلام مياني است که در روي سکوي زيگورات چغازنبيل (متعلق به1300ق.م.) بنا شده است. اين ديرينگي خود گواهي بر تلاش مردمان اين سرزمين براي سازگار شدن با زيست محيط ايران بوده است که با انتخاب راهکار مناسب يعني ابتدا ساخت قناتها و سپس انتقال و هدايت آبها تا داخل شهرها و محلهاي استفاده و در آنجا نيز احداث بناهايي با مهندسي منحصر به فرد و ويژهاي که ميتوانست براي مدت مديدي حدود 3-4 سال آب مورد نياز را به صورت سالم و گوارا در خود نگهدارد. بناي آب انبارها معمولا به صورت تک بنا و يا در ارتباط با بناهايي چون مسجد، مدرسه و بازار با کاربري چند منظوره احداث ميشدهاند. علاوه بر اينکه اين بناها از جنبه مذهبي براي مردم داراي اهميت زيادي بوده و ميتوان گفت با بناي مساجد برابري ميکرده است به همين دليل همه اين آب انبارها وقف عام بودهاند. از جنبه اجتماعي به خصوص محل ملاقاتها و ديدارهاي روزانه زنان خانهدار بوده که ميتوانستند آزادانه در اين مکان همديگر ملاقات کنند. شهر زنجان که تجديد بنياد آن به دوره قاجاريه برميگردد، داراي هشت آب انبار بوده که آب مورد نياز مساجد و اهالي محلههاي مختلف شهر زنجان را تامين ميکرده است. همه آب انبارها داراي کاربري چند منظوره بوده و توسط خيرين و افراد متمول شهر جهت استفاده عموم ساخته شدهاند. از نظر معماري بناي آب انبارهاي زنجان زياد بزرگ نبوده و گنجايش و توان ذخيره آب آنها حدود150 تا 300 متر مکعب بوده است. علاوه بر ساخت آب انبارها مردم زنجان براي دسترسي به آب تازه و سالم دست به ابتکارهايي زده بودند که از جمله آن ساخت آبدزدک بوده که ابتدا محل عبور تونل قنات را شناسايي کرده بعد تا نزديک ديواره قنات زمين را ميکندند و با ايجاد پلههاي سنگي -که چون تعداد آن زياد بود به چهل پله (گرخ اياق) معروف شده- و بعد با کارگذاشتن شير برنجي و پاشير به استفاده از آب اقدام ميکردند. همچنين شهر زنجان فقط داراي چند يخچال بوده که يخ مورد نياز اهالي شهر را در فصل گرما تامين ميکرده است. از آنجا که همه اين آب انبارها در محدوده مرکز شهر و بازار زنجان ساخته شده بودند؛ معمولا محلات ديگر به خصوص بخش شمالي شهر زنجان که قناتها از محلات آنها عبور ميکرد از شيوه آبدزدک براي تامين آب مورد نيازشان بهره ميبردند (بنگريد به شکل1).
منابع
1- آب و آب انبار در کاشان، سيد ناصر اماميان، به کوشش: باقر آيتالله زاده شيرازي، مجموعه مقالات سومين کنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران، تهران، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، 1384.
2- مقاله «معرفي گوشهاي از معماري ناشناخته ايران؛ ساختمان آب انبارها، نويسنده: غلامحسين معماريان، مجله نامه معماري و شهرسازي، دانشگاه هنر، شماره 2، بهار و تابستان 1388.
3- مقاله «نقش و اهميت برکهها و آبانبارها در بافت شهرهاي ايران»، نويسنده: پرويز ورجاوند، مجله هنر و مردم، شماره 168، تهران، 1357.
4- مقاله «معماري در محضر آب»، نويسنده: حسن علي پورمند، مجله کتاب ماه هنر، شماره 189، 1393.
5- اوستا، هاشم رضي، تهران، انتشارات فروهر، 1363.
6- نقش و اهميت برکهها و آب انبارها در ساخت شهرهاي ايران، پرويز ورجاوند، برگرفته از کتاب معماري ايران، گردآوري: آسيه جوادي، جلد اول، تهران، نشر خوشه، 1363.
7- مقاله «شکلگيري معماري ناهيد کنگاور در بستر تاريخ»، نويسنده: سيفالله کامبخش فرد، مجموعه مقالات کنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران، ارگ بم، جلد اول، تهران، انتشارات ميراث فرهنگي، 1374.
8- مقاله «هنر، اسطوره و کارکردهاي آييني در شکلگيري حمام، نويسندگان: بهزاد بلمکي و آزاده تقوايي، نشريه کتاب ماه هنر، شماره 122، 1387.
9- نقش ايرانيان در حفاظت از آب، نويسنده: غلامرضا عربي نژاد، مجموعه مقالات نخستين همايش فرهنگ و ميراث طبيعي، تبريز: سازمان ميراث فرهنگي کشور، 1378.
10- گردآوري گوشههايي از پيشينه مهندسي عمران آب در ايران، نويسنده: محمد شاهرخ محبتي، مجموعه مقالات پنجمين کنفرانس دانشجويي عمران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد، اصفهان، 1376.
11- شهرهاي ايران، جلد 4، شهر زنجان، هوشنگ ثبوتي، به کوشش: محمديوسف کياني، تهران، جهاد دانشگاهي، 1370.
12- مقاله «قلمرو جغرافياي تاريخي کردستان، محمد عبدالله گروسي، پيک بيستون، ضميمه مجله ئاوينه، شماره 26- 27، 1375.
13- جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي، گاي لسترنج، ترجمه: محمود عرفان، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1374.
14- سيري در معمار ي آب انبارهاي يزد، غلامحسين معماريان، تهران، دانشگاه علم و صنعت ايران، 1372.
15- کاروانسراهاي ايران و ساختمانهاي کوچک ميان راهها، ماکسيم سيرو، ترجمه: عيسي بهنام، تهران، سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران، 1949.
پانویس
- ↑ مجله هنر ومردم، شماره 168، صص2-3.
- ↑ همان.
- ↑ مجموعه مقالات سومین کنگره تاریخ معماری وشهر سازی ایران، جلد 1، ص129.
- ↑ مجله کتاب ماه هنر، شماره 189، ص18.
- ↑ ancamna
- ↑ coventina
- ↑ kupala
- ↑ pere
- ↑ poseidon
- ↑ مجله کتاب ماه هنر، شماره 122، ص106.
- ↑ همان.
- ↑ اوستا، صص382-385.
- ↑ معماری ایران، جلد 1، ص320.
- ↑ مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری وشهر سازی ایران، جلد1، ص31.
- ↑ ur
- ↑ سیری در معماری آب انبارهای یزد، ص1.
- ↑ مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس دانشجویی عمران، ص81.
- ↑ مجموعه مقالات نخستین همایش فرهنگی ومیراث طبیعی ، ص78.
- ↑ کاروانسراهای ایران وساختمان های کوچک میان راه ها، ص224.
- ↑ مجله نامه معماری وشهر سازی، شماره 20، ص125.
- ↑ کاروانسراهای ایرانوساختمان های کوچک میان راه ها، ص227.
- ↑ همان، ص227.
- ↑ همان، ص224.
- ↑ شهر های ایران، جلد چهارم، شهر زنجان، ص206.
- ↑ جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، صص239-240ونقشه 5.
- ↑ پیک بیستون، ضمیمه مجله ثاوینه، شماره26-27، ص117.