بررسی تأثیر موقوفات امامزادگان وبقاع متبرکه بر اقتصاد کشور

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: عفت خوشنودی

چکيده

[محقق، نويسنده و کارشناس ارشد معارف نهج البلاغه.(مؤلف دو کتاب در زمينه وقف با عنوان زنان واقف آثار تاريخي اصفهان، وقف در نهج البلاغه)] به دنبال مهاجرت امامزادگان و سادات علوي به سرزمين ايران، دين اسلام مورد علاقه و پذيرش ايرانيان قرار گرفت و با مسلمان شدن مردم ايران، علاقه آنان به امامزادگان و سادات علوي بيشتر شد تا آنجا که حتي پس از مرگ آنان، براي گرامي داشتن نام و ياد اين بزرگان، بناهايي هر چند ساده بر مدفن آنها ساختند و به مرور زمان و به اهتمام ديگر معتقدان به دين، به ويژه حاکمان و وزراء و دوستداران تشيع، بناهاي بزرگ‌تر و مجلل‌تري بر مرقد و مزار امامزادگان و علما بنا نمودند و با انواع هنرها و معماري‌ها تزيين و براي نگهداري و هزينه آنها، اموال و املاکي را وقف نمودند که اين موقوفات منشأ خدمات و برکات اقتصادي بسياري براي مردم ايران زمين و کشور ايران اسلامي گرديده و مي‌گردد و از آنجا که در بنيان‏هاي ارزشي اسلام، اقتصاد وسيله‏اي است براي حيات همراه با عبوديت و وقف نيز به عنوان عنصري ارزشمند در اقتصاد جامعه‏ اسلامي به حساب مي‌آيد لذا بر آن شديم تا در اين مقاله، ضمن اشاره به رابطه وقف با اقتصاد؛ به بررسي تأثير موقوفات بر اقتصاد کشور و سپس به بيان کارکردهاي اقتصادي موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه بپردازيم. روش ما در بررسي اين موضوع اسنادي و کتابخانه‌اي است. کليد واژه‌ها: امامزادگان، موقوفات، کارکردهاي اقتصادي وقف.

مقدمه

توجه به آرامگاه و آرامگاه سازي بر بقعه‌ بزرگان، علما و امامزادگان در ميان جوامع مختلف اسلامي داراي سابقه‌اي طولاني است. در ايران نيز از همان ادوار اسلامي، توجه ويژه‌اي به ساخت آرامگاه و بقعه بر مزار امامزادگان و بزرگان دين شده است. پذيرش دين اسلام و ارتباط ايرانيان با امامان معصوم (عليهم السلام) و امامزادگان و رفت و آمد و معاشرت و سکونت آنها در سرزمين ايران، باعث پيدايش تعداد زيادي امامزاده و بقعه در ايران گرديد. البته قبل از اسلام آرامگاه‌هاي ديگري در کشور ايران بوده که به علت وجهه‌ غيرمذهبي که داشتند بر اثر گذشت زمان ويران و تخريب شده‌اند؛ ولي آرامگاه‌ها و بقعه امامزادگان و علما و بزرگان دين به دليل وجهه‌ ديني و مذهبي و احترام مردم به آنان، با گذشت زمان نه تنها تخريب نگشته بلکه روز به روز بر اهميت آنان افزوده مي‌شد. مردم ايران نسبت به اين بزرگان احترام ويژه اي قايل بوده و آنان را مظهر لطف خداوند مي‌دانسته و بسياري از حاجات خود را نيز از آنها مي‌طلبيدند. به همين منظور و همچنين بزرگداشت آنان، بناهايي را بر روي مقابر آنها مي‌ساختند و حتي در برخي موارد محل قدوم آنها را نيز به عنوان يادگار و تحت عنوان «قدمگاه» مورد احترام قرار داده و به عنوان اماکن مقدس از آنها حفاظت و حراست مي‌نمودند و اموال و دارايي‌هاي خود را جهت بازسازي، مرمت، تزيين اين اماکن مقدس و متبرکه «وقف» مي‌نمودند. براساس آمار ارايه شده از سوي قائم مقام سازمان اوقاف و امور خيريه ايران؛ در کشور 8‌ هزار و 500 بقعه متبرکه، وجود دارد [۱] (8 هزار و 51 باب بقعه امامزاده و 33 باب بقعه پيامبران الهي و مابقي متعلق به علما و بزرگان) که در استان‌هاي مختلف پراکنده‌اند و در استان اصفهان تعداد اين امامزادگان نسبت به ساير نقاط ديگر کشور بيشتر است که اين به دليل پايتختي آن در دوران صفويه و توجه بيشتر اين خاندان به شيعيان و امامزادگان بوده است. برخي از اين بقاع و مواريث جاودانه به علت ويژگي‌هاي خاص بنايي و زيبايي‌هاي آن و معماري اسلامي و تعلق آنها به امام معصوم، مورد توجه بيشتري قرار گرفته، به طوري که در برخي محلات و شهرها به عنوان قطب اقتصادي و مرکز شهر و منطقه محسوب مي‌شوند. وجود امامزاده صالح (عليه السلام) در تجريش تهران، حرم حضرت عبدالعظيم حسني (عليه السلام) در شهر ري، حرم حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) در شهر مقدس قم، امامزاده احمد بن موسي (عليهما السلام) معروف به شاه چراغ در شهر شيراز، و.... به عنوان يک قطب اقتصادي و مرکز مذهبي و ديني، روزانه هزاران نفر را به سوي خود جذب کرده و موجب رونق اقتصادي و شور و اشتياق معنوي در اين اماکن مقدس گرديده است، تا آنجا که بعضا شهرسازي و شهرنشيني را تحت تأثير قرار داده و به آن هويت و اصالت بيشتري داده است. با توجه به تعداد زياد امامزادگان و بقاع متبرکه در کشور ايران اسلامي و ميزان قابل توجه نذورات و موقوفات اختصاصي به اين مکان‌هاي مقدس از سوي مردم و با در نظر گرفتن اين مطلب که وقف، اصلي اسلامي است که ريشه در فرهنگ و کارکرد در اقتصاد کشور دارد، ابتدا به بيان رابطه وقف با اقتصاد پرداخته و سپس تأثير موقوفات بر اقتصاد کشور را بررسي نموده و در پايان به بيان کارکردهاي اقتصادي موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه مي‌پردازيم و در اين خصوص پيشنهاداتي را ارايه خواهيم داد.

رابطه وقف با اقتصاد

اگر ابعاد زندگي اجتماعي را شامل سياست، فرهنگ و اقتصاد بدانيم. وقف، اصلي ارزشي، مذهبي و فرهنگي است که تجلي ثمرات ملموس آن در امور اقتصادي و مادي است. اصولا وقف به معناي گذشت آگاهانه از مايملک در راه خدا و براي قرب به خداوند است، بر اين اساس آنچه وقف مي‏شود از مالکيت فردي خارج شده و علاوه بر خير اخروي براي واقف، منافع و خير جمعي حاصل از موقوفه، باعث بهره‌مندي جمعي از بندگان خداوند از امکانات رفاهي براي زندگي بهتر مي‌شود. (نظير ساختن و وقف کردن پل، راه، درمانگاه، مدرسه و...). در بعد خير معنوي، به کمک تسهيلات مادي موقوفه، شعاير و ارزش‏هاي ديني حفظ شده و گسترش خواهد يافت. (نظير وقف زمين و ملک براي تأمين هزينه‏ها يا برگزاري مراسم مذهبي). پس مي‌توان گفت: مهم‌ترين تأثير وقف بر اقتصاد جوامع اسلامي است که به تبع آن باعث رشد و توسعه‌ جوامع اسلامي در زمينه‌هاي علمي، فرهنگي و اجتماعي و... مي‌شود. گسترش فرهنگ وقف، يکي از عمده‌ترين فاکتور، انهدام تراکم ثروت در جامعه و ايجاد بستر مناسب براي رشد ارزش‌هاي معنوي و الهي، در شکل توزيع عادلانه ثروت، محسوب مي‌شود و با درک از همين نکته، يعني تأثير ژرف وقف در توسعه‌ اقتصادي است که دين مبين اسلام، برگسترش فرهنگ وقف بيش از هر چيز ديگر تأکيد نموده است. ويژگي عمده وقف اين است که کارکردهاي اقتصادي آن تا حدود زيادي متفاوت از کارکردهاي دو بخش مرسوم اقتصاد؛ بخش خصوصي و بخش دولتي است، زيرا وقف به لحاظ ارتباط موارد مصرف آن با تأمين نيازهاي دولتي، مشابه نهادهاي بخش دولتي است، ولي از اين جهت که منابع مالي و مديريت آن اصالتاً به عهده بخش خصوصي است، همانند نهادهاي بخش خصوصي است. از اين رو در اقتصاد جديد، اين گونه نهادها به عنوان بخش سوم اقتصاد شناخته مي‏شوند. سنت حسنه‌ وقف در مکتب اقتصادي اسلام داراي امتيازات ويژه‏اي است؛ زيرا اولاً در جامعه‌ اسلامي به دليل وجود انگيزه ‏هاي معنوي و ايمان به جهان آخرت، زمينه بسيار مساعدي براي تثبيت اين رفتار وجود دارد و ثانياً اين سنت نيکو علاوه بر اين که انگيزه‌ نيرومند و مقدسي را براي سرمايه گذاري بخش خصوصي به وجود مي‏آورد، مهم‌ترين هدف اقتصادي اسلامي يعني توزيع عادلانه ثروت و درآمد را نيز محقق مي‏سازد. ثالثاً، وقف راهبرد اقتصادي مناسبي براي تحقق مردم سالاري ديني است و انتظار مي‏رود با تقويت اين نهاد، بسياري از هزينه‏هاي دولتي، توسط خود مردم تأمين گرديده، و زمينه‏هاي حضور دولت در اقتصاد به حداقل مقدار آن کاهش يابد. از سوي ديگر توسعه و تعالي نقش و مفهوم وقف مي‏تواند به عنوان عاملي براي تحول و تکامل در اقتصاد اسلامي گردد. گذشتن و وقف کردن اموال ملموس فقط يک بعد از وقف است و آن هم بعد خُرد. حال چنانچه اين اصل مفهوما و عملا توسعه يافته و بر مبناي آن هر فرد در انجام هر نوع کار و فعاليت اقتصادي همواره به آخرت بيانديشد به طور منطقي حاضر خواهد بود تا بخشي از توان، کار و درآمد خويش را در راه خدا ايثار و يا وقف نمايد. به سخن ديگر، براساس انگيزش الهي انتظار مي‏رود افراد براي رضا و قرب خدا، کار بهتر و بيشتر انجام داده و انتظار بهره و درآمد کمتر داشته باشند. آن گاه ميزان منافع اقتصادي يا درآمد دريافت نشده از سوي فرد، توسط نظام وقف (به حالت خاص تعاوني اسلامي) صرف توسعه و رونق اقتصادي جامعه مي‌گردد و عملا از ايجاد شکاف‏هاي کلان اقتصادي جلوگيري مي‌شود. در اين حالت وقف مي‏تواند به عنوان نظام دوم جامعه‏ اسلامي (پس از دولت اسلامي) جايگاهي بس رفيع يافته و ايفاي نقش نمايد. از آنجا که در بنيان‏هاي ارزشي اسلام، اقتصاد وسيله‏اي است براي حيات همراه با عبوديت، وقف نيز به عنوان عنصري ارزشي در اقتصاد جامعه اسلامي، ابزار و وسيله ‏اي است براي تقرب و نزديکي به خداوند. لذا بر پايه‏ اصل «تناسب و سازگاري بنيان‏هاي هدف با وسيله‏ تحصيل هدف» اداره‏ اقتصادي موقوفات بايد هماهنگ و هم‏جهت با نظام ارزشي واقف صورت گيرد. به عبارت ديگر، ساز و کار اداره و بهره‏ور نمودن موقوفات نمي‏تواند براساس مدل غيراسلامي تنظيم گردد. به عنوان مثال در نظامي که اساس اقتصاد آن بر استثمار يا ربا بنا شده باشد، نمي‏توان از محل موقوفات به سرمايه‏گذاري در چنين بنگاه‏هاي اقتصادي پرداخت (حتي اگر درآمد آن در امور ارزشي هزينه شود).

بررسي تأثير موقوفات بر اقتصاد کشور

براي توسعه و ارتقاء و کارآمدي موقوفات در اقتصاد کشور، در سه سطح مي‏توان مطالعه، برنامه‏ريزي و اقدام کرد. اين سطوح عبارتند از: الف. بهره‏وري (سطح خرد و اجرايي)؛ ب. گسترش (سطح کلان)؛ ج. توسعه (سطح بنيادي).

>افزايش بهره‏وري از موقوفات موجود >گسترش فرهنگ وقف‏ >توسعه‏ مفهوم و کارکردهاي وقف‏

افزايش بهره‏وري از موقوفات موجود

مفهوم بهره‏وري؛ در ساده‏ترين شکل آن عبارت است از: حداکثر استفاده از منابع موجود. به بيان ديگر؛ زماني که ميزان ستانده‏ها يا دريافتي‏هاي يک نظام بسيار بيشتر از نهاده‏ها يا ورودي‏هاي آن باشد ميزاني از بهره‏وري اتفاق افتاده است. اين مفهوم از طريق اين رابطه محاسبه مي‏شود: Fمساوي است با درآمدهاي موقوفات تقسيم بر هزينه‏هاي موقوفات. به طور کلي ارتقاي بهره‏وري از موقوفات موجود ناظر بر اين دو معناست.

>بهره‏وري مادي - اقتصادي‏ >بهره‏وري معنوي ـ ارزشي

بهره‏وري مادي - اقتصادي‏

در اين حالت از طريق عمليات و برنامه‏ هاي مديريتي، مهندسي، اقتصادي و مانند آن، استفاده‏ بيشتر از عوامل توليد (کار، سرمايه، مواد و انرژي) صورت خواهد گرفت. به عنوان مثال اگر از زميني که براي امامزاده يا بقاع متبرکه وقف شده، قبلا X مقدار محصول برداشت مي‏شده، در وضعيت جديد، X به اضافه يک مقدار محصول برداشت خواهد شد. البته بايد توجه داشت که در ارتقاي بهره‏وري از موقوفات، نبايد از روش‏ها و مکانيزم ‏هاي مغاير با اصول و ارزش‏هاي اسلامي استفاده شود. به عنوان مثال، ممکن است براي حداکثر کردن سودآوري وجوه و درآمدهاي موقوفات امامزادگان، خريد سهام يک شرکت توليدي انتخاب شود، ليکن چنانچه آن شرکت در نظام مديريتي خويش بر مبناي اصول و ارزش‏هاي اسلامي عمل نکند در اين حالت وجوه موقوفه اگر چه بهره‏وري خوبي دربر داشته است (به عنوان مثال سي درصد سود دهي داشته است) ليکن عملا از منابعي که به منظور تقرب الي الله اختصاص يافته است (نيت واقف) براي تثبيت و تقويت نظام استثمار و به درجاتي غيرالهي نيز استفاده شده است. حتي اگر سود حاصله از چنين سرمايه‏گذاري‏هايي براي عزاداري امام حسين (عليه السلام) يا گسترش و بازسازي بناي مراکز ديني استفاده شود، باز به نظر مي‏رسد کار درستي صورت نگرفته است.

بهره‏وري معنوي ـ ارزشي

در اين مفهوم، از موقوفات جهت توسعه و گسترش هر چه بيشتر دين و عبوديت استفاده خواهد شد. در واقع مديريت وقف با اين پرسش مواجه است که چگونه با بهره‏گيري از موقوفات، تقيدات ديني مردم را تقويت و ارزش‏هاي اسلامي را گسترش دهد؟ آيا ساختن مسجد و حسينيه يا مرمت و بازسازي و تعمير امامزاده و يا برگزاري مراسم سخنراني يا پخش کتاب و نشريه و نظاير آن در ديني‏تر شدن جامعه و ارتقاي جنبه‏هاي روحاني و ارزشي مردم کارآمد است؟ بديهي است که هدف از افزايش کارکرد اقتصادي موقوفات نيز نهايتا توسعه‏ دين و کمک به تقويت و جاري ساختن فرامين الهي در جامعه است.

گسترش فرهنگ وقف‏

بحث دوم در زمينه‏، گسترش فرهنگ وقف در جامعه است که به معناي تلاش براي تشويق و ترغيب مردم نسبت به وقف کردن اموال و دارايي‌هاي خود است. براي تحقق اين هدف، جامعه بايد اطلاعات ارزشمندي از ثمرات معنوي و اخروي وقف و نيز آثار آن در بهبود وضعيت اقتصادي و اعتقادي مسلمين، در اختيار داشته باشد. براي گسترش فرهنگ وقف در جامعه، اولين اقدام، توجيه فراگير مردم نسبت به آثار معنوي و اقتصادي و فرهنگي آن است. براي اين کار روحانيون، وسايل ارتباط جمعي و نظام‏هاي آموزشي مي‏توانند نقش برجسته‏اي را ايفا کنند. در مجموع آنچه بيش از هر چيز باعث تقويت، توسعه و ماندگاري اين فرهنگ خواهد شد، ارايه مطلوب آثار دنيوي و ثمرات اخروي موقوفات به مردم است. به عنوان مثال ساختن مرکز تفريحي يا فرهنگي در يک محله‏ فقيرنشين، تأسيس بيمارستان يا مدرسه و... در مناطق روستايي و نشان دادن تأثير مثبت آن بر رفاه دنيوي و اقتصادي مردم مي‏تواند موجب تحريک انگيزه‏ها براي گرايش هر چه بيشتر به وقف گردد. ==توسعه‏ مفهوم و کارکردهاي وقف==‏ در اين حالت نه تنها بهره‏وري از موقوفات افزايش يافته و فرهنگ وقف در جامعه ترويج و گسترش خواهد يافت بلکه وقف به عنوان رکني اساسي در اقتصاد جامعه مطرح مي‏گردد.

توسعه‏ مفهوم و کارکردهاي وقف‏

در اين حالت نه تنها بهره‏وري از موقوفات افزايش يافته و فرهنگ وقف در جامعه ترويج و گسترش خواهد يافت بلکه وقف به عنوان رکني اساسي در اقتصاد جامعه مطرح مي‏گردد.

کارکردهاي اقتصادي موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه

با بررسي اين موضوع که موقوفات نقش مهم و تأثيرگذاري بر اقتصاد کشور دارند و به دليل وجود امامزادگان و بقاع متبرکه زياد در کشور ايران و به الطبع موقوفات قابل توجه اختصاص داده شده به اين اماکن متبرکه از سوي مردم، به جاست تا راجع به تعدادي از کارکردهاي اقتصادي اين موقوفات مواردي را ذکر نماييم:

>اختصاص قسمتي از موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه جهت بازسازي و عمران آنها

>درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند در تخفيف آثار دفع ازدحامي نقش داشته باشد

>درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند موجب کاهش قرض دولت و ازدياد رفاه کارکنان آن ‌شود

>اين موقوفات مي‌توانند، به توزيع عادلانه درآمد و ثروت که از اهداف مهم کشور است، کمک ‌کند

>اين موقوفات مي‌تواند اشتغال‌‌زا گردد

>درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند، خدمات عموميِ بر زمين مانده‌ دولت‌ها را پوشش دهد و به عهده بگيرد

>درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند باعث جذب گردشگران داخلي و خارجي گردد

اختصاص قسمتي از موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه جهت بازسازي و عمران آنها

بخشي از هويت تاريخي هر ملتي در آثار و ابنيه با ارزش آن نهفته است. از سوي ديگر ابنيه تاريخي داراي کاربري‌هاي متفاوتي هستند. يکي از مهم‌ترين کاربري‌هاي ابنيه قديمي ارزشمند در ايران، اماکن مذهبي مي‌باشند. بناهاي تاريخي - مذهبي نيز داراي انواع گوناگوني از قبيل حسينيه‌ها، مساجد، امامزادگان، بقاع متبرکه و تکايا مي‌باشند. تفاوت اساسي اين ابنيه با ساير ابنيه تاريخي، آن است که امکان حذف و يا تغيير کاربري در آنها ميسّر نبوده و اين خود عامل حفظ ارزش‌هاي ديني آنها است. در ساير ابنيه تاريخي مانند خانه‌هاي تاريخي، مدارس قديمي با ارزش و.... به منظور حفظ و احياء آنها مي‌توان در آنها تغيير کاربري ايجاد نموده و با تبديل آنها به موزه و يا فضاهاي ديگر، موجب بقاء آنها در محيط شهري گرديد. اما ابنيه تاريخي – مذهبي و به ويژه بقاع متبرکه و امامزادگان (عليهم السلام) را به هيچ روي نمي‌توان کاربري اصلي و هويت واقعي آنها را تغيير داد. بنابراين حفاظت و مرمت اين مکان‌هاي آسماني و نوراني امري است همگاني و لازم. در مواردي، با همت مردم برخي از بقاع متبرکه حفاظت و تعمير و بازسازي شده و از هيچ گونه بودجه دولتي استفاده نگرديده است. اما در اين زمان که حکومت اسلامي زمام امور اين اماکن متبرکه را بر عهده سازمان اوقاف و امور خيريه قرار داده است، اين نهاد اسلامي مي‌تواند با صرف قسمتي از موقوفات اختصاص داده شده به امامزادگان و اماکن متبرکه، جهت بازسازي و مرمت اين مکان‌هاي مقدس اقدامات لازم را به عمل آورد. درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند در تخفيف آثار دفع ازدحامي نقش داشته باشد دفع ازدحامي زماني اتفاق مي‌افتد که دولت براي رفع کسر بودجه دست به استقراض مي‌زند و با اين کار موجب بالا رفتن نرخ بهره و کاهش سرمايه ‌گذاري بخش خصوصي مي‌شود. اين دسته از موقوفات مي‌تواند؛ با کمک به تأمين خدمات عمومي(مثل تأمين بهداشت، مسکن، ازدواج و...)، هزينه‌هاي دولت را کاهش داده و نياز دولت به استقراض را کم ‌کند. درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند موجب کاهش قرض دولت و ازدياد رفاه کارکنان آن ‌شود موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان مي‌تواند به اهداف اقتصادي دولت کمک کند و خواهد توانست در کاهش بخشي از کسري بودجه دولت ايفاي نقش کند چرا که کسر بودجه يا ناشي از تقليل درآمد يا ناشي از افزايش مخارجي است که دولت معمولاً در انجام وظايف خود مجبور به تحمل آن است و اين نوع موقوفات مي‌تواند در هر دو زمينه ياري‌رسان باشد. دولت با ايجاد کالاها و خدمات عمومي،‌ از هزينه‌کردن براي اين موارد معاف مي‌شود. به طور مثال وقتي مدرسه يا بيمارستان از طريق اين نوع موقوفات تأسيس مي‌شود و به جامعه خدمت مي‌‌رساند، در واقع دولت از هزينه‌هاي ايجاد و اداره کردن يک مدرسه يا بيمارستان معاف شده و مي‌تواند اين هزينه‌ها را در جاي ديگر به مصرف برساند. اين موقوفات مي‌توانند، به توزيع عادلانه درآمد و ثروت که از اهداف مهم کشور است، کمک ‌کند امروزه با کاهش نقش دولت‌ها و افزايش تدريجي قدرت مردم در اقتصاد، تعداد متمکنين در سطح جامعه در حال گسترش است و اين نوع موقوفات مي‌توانند بار ديگر جايگاه خود را در تأمين عدالت پيدا نموده و ثروت‌هاي کلان قشر غني و متمکن را به جاي انباشته شدن و ايجاد فاصله طبقاتي چشمگير با قشر نيازمند و فقير جامعه، به مسير توليد و رشد اقتصادي برگرداند. اين موقوفات مي‌تواند اشتغال‌‌زا گردد اين نوع از موقوفات يا خود به شکل مستقيم باعث اشتغال مي‌گردد يا درآمد حاصل از اين موقوفات باعث ايجاد زمينه اشتغال براي تعداد زيادي خواهد شد که البته بستگي به نوع موقوفه و ميزان درآمدهاي حاصله از آن مي‌باشد. در عادي‌ترين شرايط اين موقوفات به نوعي باعث ايجاد اشتغال براي افرادي همچون: ناظر، متولي، کارکنان موقوفه و کساني که از عوايد موقوفه بهره ‌برداري مي‌کنند؛ مي‌شود. درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند، خدمات عموميِ بر زمين مانده‌ دولت‌ها را پوشش دهد و به عهده بگيرد سازمان اوقاف در راستاي اجراي نيّات واقفان خيرانديش و از محل درآمد موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان مي‌تواند سرمايه وقف را به گونه‌اي سازماندهي و جهت‌‌دهي کند که به عنوان يک منبع مالي بتوان از آن جهت به جريان انداختن طرح‌هاي عمراني، فرهنگي، هنري و کلاً خدمات عموميِ بر زمين مانده‌ دولت، استفاده نمود تا از پرتو آن فقر و محروميت را از جامعه اسلامي زدوده و تأمين رفاه عمومي استفاده کند و زمينه توسعه اقتصادي همراه با عدالت اجتماعي که هدف نهايي اقتصاد اسلامي است را فراهم کند. درآمد حاصل از اين موقوفات مي‌تواند باعث جذب گردشگران داخلي و خارجي گردد از آنجا که سالانه بالغ بر يکصد ميليون نفر به زيارت اين اماکن مقدس مي‌روند. [۲] کشور ما با استفاده از منابع بالقوه و بالفعل موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي آن در توسعه گردشگري مذهبي و زيارتي خواهد توانست موجب رونق اقتصادي، افزايش سرمايه و ايجاد اشتغال شود.

پيشنهادات

جهت بالابردن کارکردهاي اقتصادي و بهره‌وري بيشتر از موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه موارد زير پيشنهاد مي‌گردد:

1- رسيدگي مستمر به وضعيت موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و بررسي امکان اصلاح و مرمت ضايعات وارده به آنها جهت تأمين کارآيي و بهره‌وري هر چه بيشتر از آنها.

2-بهينه سازي سيستم اداره و کنترل موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و به روز کردن آن.

3-ارزيابي و سنجش درست از ميزان واقعي درآمدها و عوايد حاصله از موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و مشخص کردن ميزان افزايش يا کاهش آن نسبت به سنوات قبل.

4-مطالعه و بررسي امکان توسعه بهره‌وري اقتصادي از موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و فراهم کردن شرايط احراز آن و در نتيجه افزايش درآمدهاي حاصله از اين موقوفات.

5- افزايش بازدهي، مهم‌ترين عامل در ارتقاي بهره‌وري محسوب مي‌شود هر چقدر خدمات ناشي از موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان را به حد استاندارد و احتياجات واقعي مردم نزديک‌تر نماييم؛ اهداف بهره وري دست يافتني‌تر خواهند شد.

6-بررسي امکان تغيير برخي از کاربري‌هاي خاص در موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان به منظور استفاده بهينه و مطلوب‌تر از امکانات و شرايط موجود (با فرض عدم وجود موانع فقهي و شرعي) و سوق دادن آنها به طرف نيازهاي واقعي جامعه.

7-مشخص کردن حوزه فعاليت‌هايي که موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان مي‌تواند در آنها نقش داشته باشد و يا در موازات آنها قرار گيرد که اين کار توسط متوليان موقوفات و سازمان اوقاف و امور خيريه انجام مي‌پذيرد.

8- متمرکز کردن خدمات ناشي از موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان در بخش‌هاي مياني و پاييني اجتماع به منظور تأمين احتياجات اساسي و ضروري اقشار محروم و آسيب پذير جامعه و برقراري تعادل اقتصادي و استقرار عدالت اجتماعي در بهره‌گيري از کليه امکانات زيستي.

9-ارايه ميزان درآمدهاي حاصل از موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان در دوره‌هاي منظم به منظور آگاهي عموم از نتايج حاصله از عملکرد اين نوع موقوفات و آشنايي با کم و کيف فعاليت‌هاي مختلف آن.

10- آموزش متوليان و اعضاي هيأت امناي بقاع متبرکه و زيارتگاه‌ها و ايجاد فضاي آگاهي‌بخش و اعتمادآفرين مي‌تواند زمينه‌ توسعه‌ وقف و موقوفات را بهتر و بيشتر فراهم آورد.

11-ارتقاي سطح خدمات رساني در موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان به موازات و متناسب با خدمات مشابه در بخش‌هاي ديگر و با در نظر گرفتن تمهيداتي خاص به منظور موفقيت چشمگيرتر در عرصه رقابت‌هاي نزديک تجاري و اقتصادي.

12-تغيير ساختار و بهينه‌سازي مديريت اداره موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و به کارگيري روش‌هاي نوين مديريتي نقش عمده‌اي در بهره‌وري و کارآيي هر چه بيشتر موقوفات خواهد داشت.

13-بررسي راه‌هاي عملي جهت کاهش هزينه‌هاي ناشي از بهره‌برداري (خدمات، تعميرات فرسودگي، بازسازي و.....) موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان.

14-بررسي امکان مشارکت و سرمايه‌گذاري مردم در امور مرتبط با موقوفات بقاع متبرکه و امامزادگان و بررسي کارشناسانه جهت تعيين نحوه، چگونگي و ميزان اين مشارکت‌ها. از آنجا که درآمد حاصل از موقوفات امامزادگان و بقاع متبرکه فقط به اراضي و املاک مربوط به مساجد و مؤسسات ديني و فرهنگي اختصاص ندارد ولي در بين اذهان عمومي مردم اين گونه جا افتاده است؛ بايد از طريق رسانه‌هاي گروهي و يا خلق آثار ادبي و هنري اين فرهنگ و پندار غلط از اذهان مردم دور شود و مردم تمامي موقوفات خود را صرفاً در راه ساخت مواردي خاص متمرکز نکنند و با توجه به نيازهاي جامعه اقدام به وقف اموال خود کنند. در گذشته به دليل مقتضيات زمان مردم خيّر موقوفات خود را بيشتر به سمت ساخت مساجد و مدارس سوق مي‌دادند ولي امروزه بيشترين نياز جوامع خصوصا جامعه‌ اسلامي، توليد و اشتغال‌زايي براي نسل جوان و انجام کارهاي عمراني و اقتصادي است. به اين ترتيب اگر واقفان موقوفات خود را براي کارهاي عمراني، صنعتي، کشاورزي و سرمايه‌گذاري در کارهاي توليدي، وقف نمايند تأثير زيادي در رفع احتياجات جامعه خواهد داشت. مواردي که مردم خير و انسان دوست مي‌توانند موقوفات خود را به آنها اختصاص داده و متوليان وقف مي‌توانند درآمد حاصل از موقوفات امامزادگان و اماکن متبرکه را در اين راه‌ها مصرف نمايند عبارت است از:

1- ساخت مراکز مشاوره و خدمات روان‌شناختي براي ارايه‌ خدمات ويژه به نوجوانان، جوانان، زوج‌هاي جوان و... به منظور ايجاد يک جامعه‌ پويا و سالم؛

2- ساخت مراکز درماني براي بيماران خاص که هزينه‌هاي نگهداري آنان در شرايط عادّي از عهده‌ بسياري از خانواده‌ها خارج است؛

3- ساخت مراکز علمي و آموزشي براي آموزش مهارت‌هاي زندگي و راه و روش خوب‌زيستن در دنياي پر فتنه و آشوب امروز به ويژه بر اساس آموزه‌هاي ديني و قرآني؛

4- ساخت مراکز نگهداري، درمان و بازتواني آسيب‌ديدگان اجتماعي و ايجاد زمينه‌ برگشت آنان به دامن خانواده و جامعه؛

5- ساخت مراکز نگهداري و آموزش معلولان، بيماران رواني و...؛

6- ساخت مراکز شبانه‌روزي نگهداري و آموزش ايتام و کودکان و نوجوانان بي‌سرپرست و يا فاقد سرپرست مؤثر و توانمند؛

7- ساخت کارخانجات توليدي؛

8- ايجاد يا کمک به صندوق‌هاي قرض‌ الحسنه؛

9- ساخت مدرسه، کتا‌بخانه و مراکز بهداشتي و درماني در برخي مناطق شهري و روستايي؛

10- ساخت مراکز حمايت از ازدواج آسان براي جوانان؛

11- ساخت اماکن ورزشي به منظور غني‌سازي اوقات فراغت کودکان و نوجوانان و رشد و تعالي آنان؛

12- حمايت مالي جهت برگزاري همايش‌ها به منظور دادن اطّلاعات و آگاهي‌هاي لازم به مسؤولان و تقويت پُل ارتباطي بين نهاد وقف و مردم شهرها و روستاهاي هر استان؛

13- حمايت مالي جهت برگزاري همايش‌ها با دعوت از همه‌ اعضاي هيأت مديره و مسؤولان همه‌ مؤسّسات خيريّه و سازمان‌هاي مردم‌نهاد مربوطه؛

14- حمايت مالي جهت معرّفي واقفان و تبيين آثار مثبت وقف و موقوفات هر منطقه در نشريّات محلّي هر استان و شهر؛

15- حمايت مالي و تشويق و ترغيب دانشجويان براي انجام پايا‌ن‌نامه‌هاي دوره‌ کارشناسي و کارشناسي ارشد در حوزه وقف؛

16- حمايت مالي و تشويق دانش‌آموزان و دانشجويان به ويژه‌ رشته‌هاي علوم اجتماعي براي انجام کارهاي پژوهشي در حوزه وقف؛

17- حمايت مالي جهت برگزاري ساليانه‌ جشنواره‌ وقف و تقويت فعاليت‌هاي علمي، فرهنگي و هنري در اين عرصه با استفاده از ابزارهاي هنري، فيلم، تئاتر، داستان، سرود و...؛

18- حمايت مالي جهت ايجاد زمينه بازديد دانش‌آموزان و دانشجويان از مراکز درماني، علمي، فرهنگي و آموزشي موقوفه به منظور آشنا ساختن آنها با اهّميّت وقف در رفع مشکلات اقتصادي و توسعه رفاه اجتماعي؛

19- حمايت مالي جهت چاپ و انتشار زندگي‌نامه واقفان خيرانديش به شکلي زيبا و تأثيرگذار از نظر محتوا، نوع نگارش و... به منظور قدرداني از آنان و ايجاد انگيزه‌ در جامعه؛

20- حمايت مالي جهت برگزاري مراسم بزرگداشت واقفان در مراکز آموزشي(مدارس، دانشگاه‌ها و...) و مراکز درماني به صورت ساليانه(در مدارس مي‌توان از همکاري انجمن اولياء و مربيان و در دانشگاه‌ها از انجمن‌هاي دانشجويي کمک گرفت.)؛

21- حمايت مالي جهت انجام فعاليت‌هاي گسترده‌ تبليغي از طريق نصب تابلوهاي مناسب با جذابيت و با زيبايي خاص در سطح شهرها؛

22- حمايت مالي جهت نصب تابلوي معرفي واقفان در مراکز و اماکن درماني، علمي و آموزشي که از راه وقف تأسيس و اداره‌ مي‌شوند و اشاره فهرست‌وار به اهميت هرکدام از اين مراکز در افزايش سطح بهره‌وري اقتصادي و رفاه اجتماعي و خدمت به مردم؛

23- احداث و يا حمايت از کارگاه‌هاي کوچک و بزرگ براي اشتغال جوانان؛

24- پرداخت وام قرض الحسنه به کارگاه‌هاي توليدي مردمي؛

25- حمايت مالي از مشاغل خانگي؛

26- کمک مالي جهت اعطاي وام به جوانان جوياي کار و ازدواج؛

27- تأمين جهيزيه نوعروسان؛

28- حمايت مالي از اجراي طرح رايگان پزشک خانواده براي اقشار نيازمند جامعه؛

29- ساخت و راه اندازي شهرک‌هاي صنعتي؛

30- کمک مالي به نهادهاي مردمي مثل: هلال احمر، بهزيستي، شيرخوارگاه‌ها، خانه سالمندان و...؛

31- کمک مالي جهت ايجاد و احداث مکان‌هاي خدمات عمومي مثل: گورستان‌ها، مصلي، نمازخانه و...؛

32- ساخت بيمارستان‌ها و درمانگاه‌هاي خيريه در مناطق محروم؛

33- حمايت از توليد کنندگان محصولات داخلي، ملي و اسلامي؛

34- حمايت مالي جهت برگزاري نمايشگاه‌هاي متعدد در کشورهاي دنيا با محوريت اسلام و زندگي متعالي؛

35- ساخت مراکز ورزشي کم هزينه براي قشر کم درآمد جامعه؛

36- ساخت مراکز تحصيلي همچون: مدرسه، دانشگاه، دارالقرآن کريم و حوزه علميه؛

37- ساخت مدارس شبانه روزي براي کودکان بي بضاعت؛

38- ساخت خوابگاه‌هاي دانشجويي؛

39- ساخت مراکز آموزشي و تحقيقي براي فراگيري حرفه و شغل براي جوانان؛

40- حمايت مالي جهت چاپ کتب اسلامي و ديني.

نتيجه گيري

وقف يکي از برترين و بادوام‌ترين مظاهر احسان و نيکوکاري به مردم و خدمت به همنوعان و کمک به مصالح جامعه و تنظيم امور فرهنگي، اجتماعي و به ويژه اقتصادي کشور است. توسعه‌ فرهنگ وقف موجب ايجاد تعادل اقتصادي و مادي در جامعه مي‌گردد و با تعادل مادي و اقتصادي زمينه فعليت پيدا کردن توانمندي‌ها و پتانسيل‌هاي بالقوه به وجود مي‌آيد و بدين ترتيب حرکت رو به رشد جامعه در مسير تکامل مادي و معنوي آغاز مي‌شود و از آن پس سرنوشت جامعه، با دستان توانمند مردم همان جامعه تغيير مي‌کند و به سوي رشد و تعالي هر چه بيشتر روانه مي‌گردد. متأسفانه اين نهاد با وجود برخورداري از قسمت زياد، آن طور که شايسته است فراگير نشده و نقش آن در ابعاد گوناگون مکتوم و مستور مانده است، به طور مثال نقش وقف در توسعه جامع کشور و سهم موقوفات در اقتصاد بدون نفت علي رغم اهميت فراوان آن کمتر مورد توجه کارشناسان و برنامه‌ريزان قرار گرفته است. در اجراي برنامه‌هاي ميان مدت و بلند مدت توسعه علمي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، آنچه ذهن برنامه‌ريزان و دست‌اندرکاران را بيشتر به خود مشغول مي‌کند، محدوديت منابع در مقابل مصارف بي حد و حصر است. در نتيجه کشورهايي در اين امر موفق خواهند بود که بتوانند از تعدد و تنوع منابع مالي برخوردار باشند. در کشور ما درآمدهاي بالقوه موقوفات در صورت شناسايي کامل و بهره‌برداري بهينه مي‌تواند به طور مستقيم يا غير مستقيم بخشي از نيازهاي کشور را تأمين کند. اين حقيقت تکليفي بر دوش دست‌اندرکاران و مسؤولان امر قرار مي‌دهد که در اين زمينه مطالعات و تحقيقات همه جانبه‌اي انجام دهند و براي رسيدن به يک راه حل علمي از طريق نهادهاي ذي‌ربط اقدام کنند. يکي از مهم‌ترين مکان‌هايي که مردم مسلمان موقوفات خود را به آن اختصاص داده و مي‌دهند؛ امامزادگان و اماکن متبرکه است که به حمدالله تعداد آنها در کشور ايران اسلامي بسيار زياد است. اين موقوفات منشأ خدمات فراواني براي دولت و ملت گرديده و مي‌گردد که مهم‌ترين نمود آن در بعد اقتصادي کشور است. نقش مؤثر اين نوع موقوفات بر اقتصاد کشور بر کسي پوشيده نيست و همگان مي‌دانند که اين نوع موقوفات منشأ خدمات فراواني براي دولت و به ويژه رفاه مردم گشته و مي‌گردد. اختصاص بخش قابل توجهي از موقوفات امامزادگان و اماکن متبرکه جهت بازسازي و عمران اين مکان‌هاي مقدس باعث جذب هزاران توريست و گردشگر در داخل و خارج کشور گرديده است که باعث درآمدزايي براي دولت و ايجاد اشتغال براي تعداد زيادي شده و همچنين اين نوع موقوفات در زمينه‌هاي بهداشت و درمان، ايجاد مسکن، ساخت مراکز فرهنگي، ورزشي، تفريحي و... منشأ خدمات فراواني گرديده است. باشد که با توجه خاص مسؤولين به اين نوع موقوفات و اطلاع رساني به مردم و خيرين جهت سوق دادن موقوفات خود به نيازهاي روز جامعه اسلامي، اين نوع موقوفات منشأ خيرات فراوان براي کشور گرديده و کشور را به سوي تحقق اهداف عاليه اسلامي سوق دهد. ان شاء الله.

منابع

>فهرست کتب >فهرست مجلات فهرست کتب

1-قرآن کريم.

2- شرح نهج‌‌البلاغه، ابن ابي‌الحديد، (1337)، ج2، قم، انتشارات کتابخانه عمومي آيت ‌الله مرعشي نجفي. چاپ اول.

3- علي دانش‌پور و نادر رياحي ساماني، (1388)، چرا و چگونه وقف کنيم؟، تهران، انتشارات سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول. 3- مقدمه‌اي بر فرهنگ وقف، احمد صادقي گلدار، (1385)، تهران، انتشارات کومه. چاپ دوم.

4- بناهاي آرامگاهي، محمد مهدي عقابي، (1376)، تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي، چاپ سوم. 6- باز زنده‌سازي بناها و شهرهاي تاريخي، منصور فلامکي، (1386)، تهران، انتشارات دانشگاه ‌تهران، چاپ چهارم.

5- آثار ايران، آندره گدار، (1375)، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول.

6- بناهاي تاريخي در گذر زمان، علي مختاريان، (1386)، اسلامشهر، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر، چاپ اول.

7- خدمات متقابل اسلام و ايران، مرتضي مطهري، (1368)، تهران، انتشارات صدرا، چاپ سوم.

8- وقف سنّت ماندگار، سعيد معراجي، (1385)، تهران، انتشارات بنياد پژوهش و توسعه‌ فرهنگ وقف، چاپ دوم.

9- معماري اسلامي، رابرت هيلن براند، ترجمه ايرج اعتصام، (1377)، تهران، انتشارات شهرداري تهران، چاپ اول.

فهرست مجلات

12- مقاله «راه‌هاي افزايش بهره‌وري موقوفات»، سيد حسين اميدياني، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 2.

13- مقاله «راه‌هاي ترويج فرهنگ وقف»، مهدي بزرگي، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 3.

14- مقاله «نقش تشکيلات و برنامه‌ريزي در بهره‌وري موقوفات»، فضل الله حشمتي رضوي، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 30.

15- مجموعه مقالات همايش اصفهان و صفويه، مرتضي دهقان نژاد، جلد اول، اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، اسفندماه 1380.

16- مقاله «آثار اجتماعي و اقتصادي وقف»، محمد شکر خدا، روزنامه جمهوري اسلامي، يکشنبه 6 / 3 / 1380.

17- مقاله «سخني درباره وقف»، محمد تقي سالک، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 2.

18- مقاله «وقف و تشکيل سرمايه در بازار مالي ايران»، حسين عبده تبريزي، مجموعه سخنراني‌ها و مقالات نهمين سمينار بانکداري اسلامي.

19- مقاله «نگاهي به وقف در عرصه تحولات جديد»، اسد الله لطف عطاء، فصلنامه وقف ميرات جاويدان، شماره 30.

20- مقاله «زيارت و ديانت يا جهانگردي و سياحت»، حکمت الله ملاصالحي، فصلنامه وقف ميرات جاويدان، شماره 52.

پانویس

  1. به نقل از آقای رضایار قائم مقام سابق سازمان اوقاف وامور خیریه کشور، خبرگذاری فارس، کد خبر 11182، تاریخ انتشار، 11مرداد1389.
  2. همان.