بررسی جایگاه فرهنگ وقف در رشد بیمارستان سازی در تمدن اسلامی (مطالعه موردی شهر اصفهان): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «مؤلفان: سید مصطفی طباطبایی(دانشجوی دکتری تاریخ اسلامی)-سمانه حجاز پور خلج...» ایجاد کرد) |
جز («بررسی جایگاه فرهنگ وقف در رشد بیمارستان سازی در تمدن اسلامی (مطالعه موردی شهر اصفهان)» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [ان...) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۸
مؤلفان: سید مصطفی طباطبایی(دانشجوی دکتری تاریخ اسلامی)-سمانه حجاز پور خلج(کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی)
محتویات
- ۱ چکيده
- ۲ مقدمه
- ۳ بيمارستان عتيق مصر
- ۴ بيمارستان اسفل مصر
- ۵ بيمارستان بزرگ منصوري
- ۶ بيمارستان عضدي بغداد
- ۷ بيمارستان معزالدوله بغداد
- ۸ بيمارستان کاظمين
- ۹ بيمارستان کومشتکين بغداد
- ۱۰ بيمارستان عضدي شيراز
- ۱۱ بيمارستان مظفري شيراز
- ۱۲ بيمارستان صباحي يزد
- ۱۳ بيمارستان ربع رشيدي
- ۱۴ بيمارستان همدان
- ۱۵ دارالشفاء مشهد
- ۱۶ مروري بر تاريخچه بيمارستانهاي اصفهان
- ۱۷ وقف در خدمت بيمارستان
- ۱۸ بيمارستان عيسيوي (عيسي بن مريم)
- ۱۹ بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام
- ۲۰ موقوفات بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام
- ۲۱ بيمارستان حجتيه
- ۲۲ موقوفه بيمارستان حجتيه
- ۲۳ بيمارستان شهيد صدوقي
- ۲۴ نتيجهگيري
- ۲۵ منابع
- ۲۶ پانویس
چکيده
وقف از جمله مؤلفههاي فرهنگ اسلامي است که در تمدن اسلامي داراي جايگاه ويژهاي ميباشد. ويژگيهايي که اين فرهنگ دارد باعث شده که با توجه به نياز جامعه اسلامي بهويژه عدالت اجتماعي، کارکردهاي متفاوتي از آن را در راستاي زدودن آسيبهاي اجتماعي مشاهده کنيم. يکي از زمينههايي که در تمدن اسلامي پيوند ناگسستني با فرهنگ وقف دارد تأسيس بيمارستان و اختصاص موقوفات فراوان جهت اداره آن ميباشد. اين امر از همان آغازين روزهاي آشنايي مسلمانان با علم پزشکي و به تبع آن رشد مراکز درماني آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، به گونهاي که بيمارستانهاي زيادي در جاي جاي سرزمينهاي اسلامي با بهکارگيري اين فرهنگ احداث گرديد. در ايران و بهويژه اصفهان همزمان با اوجگيري رشد علوم پزشکي و نياز جامعه به آن در دورههاي گوناگون به ويژه در دوره معاصر، بيمارستانهايي بهوجود آمد که يا موقوفه بودند و يا با استفاده از موقوفات اداره ميشدند. در اين مقاله با استفاده از منابع کتابخانهاي و مطالعه ميداني به بررسي چگونگي کارکرد اين فرهنگ در رشد و گسترش بيمارستانهاي اصفهان پرداختهايم. کليد واژهها وقف، وقفنامه، بيمارستان، اصفهان.
مقدمه
در تاريخ ايران از گذشتههاي دور شاهد موقوفات بسياري جهت دستگيري از بيماران و ضعيفان هستيم. فرهنگ کمک به همنوع، علاوه بر آنکه توسط آموزههاي اسلامي بهطور مکرر تشويق و توصيه شده است، ريشه در فرهنگ سنتي اين مرز و بوم نيز دارد. از اين رو دستگيري از ناتوانان و بيماران، از گذشتههاي دور در جامعه ما مورد توجه واقفان بوده است و اين مهم کموبيش به شکلهاي مختلف تحقق يافته است. گاه شاهد ايجاد شفاخانههاي وقفي هستيم و گاه وقفنامههايي در اختيار داريم که واقف با تخصيص اموال کمتر و گاه مختصري در حد بضاعت مالي خود بر اين شفاخانهها و يا بهطور کلي براي مداواي بيماران و امور درماني مانند هزينه پزشک و پرستار، تهيه دارو، غذا و غيره در اين مهم مشارکت کردهاند. [۱] اگر به روند بيمارستان سازي در تمدن اسلامي توجه داشته باشيم، خواهيم ديد که قريب به اتفاق اين بيمارستانها از طريق درآمد موقوفات اداره ميشده است. در اينجا براي نمونه به چند بيمارستان بزرگ از سدههاي مختلف تاريخي در سرزمينهاي اسلامي اشاره خواهيم کرد:
بيمارستان عتيق مصر
اين بيمارستان در سال 259 ه.ق توسط احمد بن طولون در فسطاط ساخته شده است و از بزرگترين بيمارستانها در تمدن اسلامي بهشمار ميرود. [۲] ميزان مخارج اين بيمارستان و مستغلات آن شصت هزار دينار بوده است. بازار بردگان، دارالديوان و خانههاي آن در اساکفه و قيصاريه از موقوفات اين بيمارستان بوده است. [۳]
بيمارستان اسفل مصر
اين بيمارستان نيز در فسطاط بوده و توسط کافور اخشيد در سال 346 ه.ق ساخته شده است و به همين دليل به بيمارستان کافور اخشيد نيز معروف ميباشد. گويند اخشيد امير مصر املاک زيادي را وقف اين بيمارستان کرده است. [۴]
بيمارستان بزرگ منصوري
اين بيمارستان که به دارالشفاء قلاوون نيز شهرت دارد در ربيع الاخر سال 683 ه.ق ساخته شده است. وقتي که بناي بيمارستان به پايان رسيد ملک المنصور از املاک سرزمين مصر، القياس و زمينها، دکانها، حمامها، کليه مهمانسراها و.. را در شام که ارزش درآمد سالانه آن به يک ميليون درهم ميرسيد را بر بيمارستان وقف کرد. [۵] اين بيمارستان از لحاظ موقوفات جزء بيمارستانهاي پر موقوفه بهشمار ميآيد. که از جمله موقوفات آن عبارتند از: مجموعه بازارهاي(قيساريه) الصبانه در فسطاط [۶] ، مسافرخانه ملک السعيد در فسطاط ، [۷] حمام ساباط در قاهره [۸] ، قيساريه المحلي و قيساريه الضيافه در قاهره [۹] ، سوق القفيضات در قاهره [۱۰]
و بازار کتابفروشان قاهره. [۱۱]
بيمارستان عضدي بغداد
در صفر 372 ه.ق عضدالدوله بويهي در غرب بغداد اين بيمارستان را تأسيس کرد [۱۲] که يکي از معروفترين بيمارستانها در طول تاريخ اسلام ميباشد. از پزشکان معروف اين بيمارستان ميتوان به عبيدالله بن جبرئيل بن عبيدالله بن بخت يشوع [۱۳] و همچنين ابو عبدالرحمن بن علي بن مرزبان اصفهاني و ابن مندويه اصفهاني اشاره کرد. [۱۴] اين بيمارستان نيز موقوفات زيادي داشته از جمله املاک موقوفه ابونصر شباسي حاجب بزرگ. [۱۵]
بيمارستان معزالدوله بغداد
معزالدوله ديلمي در مکان زندان بغداد در سال 355 ه.ق اين بيمارستان را ساخت و موقوفاتي براي آن قرار داد که ساليانه پنج هزار دينار بود. [۱۶] بيمارستان بدر بغداد اين بيمارستان توسط بدر غلام معتضد خليفه عباسي در مخرم [۱۷] بغداد تأسيس شد و هزينه آن از محل موقوفات سجاح مادر المتوکل عليالله تأمين ميشد. بخشي از موقوفه ابو صقر وهب بن محمد کلوذاني صرف بني هاشم و بخشي صرف بيمارستان ميشد. [۱۸]
بيمارستان کاظمين
مؤيدالدين محمد بن عبدالکريم قمي وزير احمد ناصر و محمد ناظر، در کاظمين بيمارستاني ساخت و آن را وقف مردم آن شهر کرد. [۱۹]
بيمارستان کومشتکين بغداد
کومشتکين که از سرداران آل بويه بهشمار ميآمد بيمارستاني را در بغداد براي کودکان يتيم تأسيس کرد و موقوفهاي دائمي براي آن قرار داد بهطوري که مخارج روزانه، خوراک و پوشاک اين گونه اطفال تا زماني که به سن بلوغ نرسيده بودند از اين محل تأمين ميشد. [۲۰]
بيمارستان عضدي شيراز
عضدالدوله بويهي نيز پس از آنکه بيمارستان عضدي را در شيراز ساخت بسياري از املاک خود را وقف آن نمود [۲۱] و کتابخانه بزرگي را به آن اختصاص داد. [۲۲] مقدسي از جغرافيدانان معروف جهان اسلام نيز اين بيمارستان را از نزديک ديده و بيان ميکند که موقوفات زيادي براي اين بيمارستان اختصاص دارد. [۲۳]
بيمارستان مظفري شيراز
به نوشته ابوالعباس معينالدين زرکوب شيرازي، بيمارستان مظفري در ناحيه درب سلم شيراز احداث شده و در قرن هشتم (زمان حيات وي) از اهميت خاصي برخوردار بوده است. وي در مورد بناي اين بيمارستان چنين مينويسد: از جمله عماراتي که اتابک ابوبکر در عهد سلطنت ساخته، دارالشفايي معتبر است اندرون شهر شيراز، در طرف قبلهگاه... و هر يکي از اين عمارات بسياري از املاک معتبره بدان وقف کرده. [۲۴] اين بيمارستان پس از سقوط اتابکان فارس وضع اسفناکي پيدا کرد و ديگر به آن توجه نميشد تا آنکه خواجه رشيدالدين فضلالله همداني، طي نامهاي به نجمالدين محمود بن الياس شيرازي، وي را مأمور احياي دوباره آن ميکند و او را مسئول موقوفات آن بيمارستان قرار ميدهد. [۲۵]
بيمارستان صباحي يزد
از ديگر بيمارستانهاي موقوفه ايران که در قرن هفتم در يزد ساخته شده، بيمارستان صباحي يزد ميباشد که آن را خواجه شمسالدين تازي گوي جهت خواجه شمسالدين صاحب ديوان ساخته است. [۲۶]
در مورد موقوفات اين بيمارستان در کتاب تاريخ يزد چنين آمده است: «چون اين عمارت تمام شد، شهر و ولايت از قنوات هر چاهي پانصد سبو آب برين عمارت منسوب کردند جهت مبارک بر اين بقعه، صاحب ديوان بفرمود که آن را هر سال به خرج عمله و مرضي و مجانين کنند و حصهاي از قريه منشاد به وقف آن کردند و اتمام آن سنه ست و ستين و ستمائه بود.» [۲۷]
بيمارستان ربع رشيدي
ربع رشيدي يکي از معروفترين و قديميترين موقوفات ايران اسلامي ماست که توسط خواجه رشيدالدين فضلالله همداني احداث و وقف شده است. اين مجموعه علاوه بر اينکه از جهت تاريخي بسيار حائز اهميت است، از لحاظ کارکرد و موارد مصرف نيز کم نظير است؛ در ربع رشيدي انواع موقوفهها با مصارف گوناگون از مسجد، مدرسه و دارالضيافه گرفته تا موقوفههاي مسکوني، درماني، خيريه و... وجود دارد. اهميت اين مجتمع بزرگ دانشگاهي را نحوه مديريت و سازماندهي، رشتههاي آموزشي و منابع مالي آن دوچندان ميکند. مهمترين قسمت اين مجتمع، يک دانشگاه پزشکي بود که دانشجوياني را از سراسر دنيا در خود ميپروراند. در آن زمان، ربع رشيدي شامل چهار دانشکده بود که در چهار طرف آن قرار داشت. تعداد اين دانشکدهها که به عربي اربع گفته ميشود، سبب تسميه اين مکان بهنام ربع رشيدي ميباشد. خواجه رشيدالدين فضلالله در شصت سالگي وقفنامه مفصلي براي رشيديه تنظيم کرده است و چون چند بنياد مذهبي را در يزد، همدان و سلطانيه بنا کرده بود، در مسائل وقف بسيار خبره بود. [۲۸] در اين بيمارستان پنجاه پزشک ماهر از ايران، هند، چين، مصر و شام مشغول درمان و تعليم علوم پزشکي بودند و چنانچه از متن وقفنامه برميآيد پيش هر طبيبي، ده نفر مشغول علمآموزي بودند. [۲۹]
بيمارستان همدان
از اقدامات ديگر خواجه رشيدالدين فضلالله همداني احداث بيمارستاني در زادگاه خود، همدان ميباشد. وي پس از آنکه اين بيمارستان را تأسيس کرد، پزشکي بهنام ابن مهري را به سرپرستي آن گماشت [۳۰] و در نامهاي که براي اهالي همدان نوشت از مردم همدان خواست که «... مشاراليه را متولي آن موقوفات و طبيب آن دارالشفاء و نصب ما دانند و غايت و اهتمام ما به انتظام امور او شامل و موفور شناسند و از حاصل قريه زاهد آباد به رسم ادرار 50 جريب غله بالمناصفه و دو هزار دينار آقچه تسليم دارندگان مشاراليه کنند.» [۳۱]
دارالشفاء مشهد
شهر مشهد که مزار امام رضا عليهالسلام در آن قرار دارد از روزگار کهن مورد توجه مسلمانان جهان بهويژه شيعيان قرار داشته است. در جوار حرم، دارالشفايي است که تاريخ دقيق بناي اوليه آن مشخص نيست ولي تا به حال بدون وقفه فعال بوده و بيشتر براي درمان زائران آن حضرت مدنظر قرار گرفته ميشده و داراي موقوفاتي نيز ميباشد. [۳۲] اين بيمارستان در دوران صفوي مورد توجه شاهان اين سلسله قرار گرفت به گونهاي که شاه طهماسب که علاقه فراواني به اين بيمارستان داشت، حکيم عمادالدين محمود شيرازي، پزشک معروف و حاذق دربار را مأمور خدمت در اين بيمارستان کرد. [۳۳]
مروري بر تاريخچه بيمارستانهاي اصفهان
يکي از بيمارستانهاي مهم دوره اسلامي، بيمارستان اصفهان بود که متأسفانه اطلاع زيادي از آن در دست نيست، فقط در منابع نامي از آن برده شده است. از طبيبان اين بيمارستان، ابن مندويه اصفهاني از اطباي بنام ايران بوده که اعمال مشهوري در صنعت طب داشته است و براي افرادي که به صنعت طب اشتغال داشتند کتابي تأليف کرده و در اين بيمارستان به درمان بيماران مشغول بوده است. چون ابن مندويه اصفهاني معاصر عضدالدوله ديلمي بوده، از اين جهت ميتوان گفت که اين بيمارستان در سده چهارم ه.ق وجود داشته و احتمال ميرود در دوره سلسله آل بويه بنيانگذاري شده است [۳۴] و بي شک داراي موقوفاتي نيز بوده است. کتابي که ابن مندويه تأليف کرده بود، گويا رسالهاي بود که به متصديان امور درماني در بيمارستان اصفهان نوشته بود. از دوره تيموريان روند موقوفات سير نزولي داشت و به همين دليل شاهد شکوفايي بيمارستانهاي موقوفي نيستيم. اين روند تا دوران صفوي ادامه يافت تا آنکه پادشاهان صفوي دوباره فرهنگ وقف و موقوفه را احيا کردند و تجلي آن را در پايتخت آن دوران يعني شهر اصفهان شاهد هستيم. ولي متأسفانه در منابع تاريخي از بيمارستانهاي اين دوره کمتر صحبت شده ولي بعيد است که شاه عباس صفوي و شيخ بهايي در هنگام ساخت بافت جديد اصفهان از اين امر غفلت کرده باشند [۳۵] به گونهاي که اسکندر بيک ترکمان بيان ميکند که در اطراف ميدان نقش جهان دارالشفايي وجود داشته است [۳۶]
وقف در خدمت بيمارستان
>بيمارستان عيسيوي (عيسي بن مريم) >موقوفه بيمارستان عيسي بن مريم >مريضخانه اسلامي >موقوفه بيمارستان اسلاميه >بيمارستان خورشيد (نور) >موقوفه بيمارستان خورشيد >بيمارستان اميرالمؤمنين عليهالسلام (رحيم زاده) >بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام >موقوفات بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام >بيمارستان حجتيه >موقوفه بيمارستان حجتيه >بيمارستان شهيد صدوقي >بيمارستان امام حسين عليهالسلام >بيمارستان موقوفهاي که هنوز ساخته نشده است
بيمارستان عيسيوي (عيسي بن مريم)
در سال 1281 ه.ش دونالد کار، با موافقت دولت وقت، خانه خود در محله جلفاي اصفهان را به درمانگاه تبديل کرد و سال بعد (1282 ه.ش) با کمک دولت و افراد محلي اقدام به ساخت يک بيمارستان در کنار کليساي لوقا نمود که در آن زمان «بيمارستان مسيحي» و امروزه بهنام «بيمارستان عيسي بن مريم» شناخته ميشود. براي اين منظور، فردي بهنام امينالشريعه، زمين بيمارستان را واقع در محله مستهلک در مجاور خيابان شمس آبادي و نبش خيابان عباس آباد براي انگليسيها خريداري کرد و از آن زمان ساخت اين بيمارستان به دست آنها آغاز شد که ساختمان آن شامل يک بخش مردان، يک سالن کوچک و يک آشپزخانه و رختشويخانه ساده بود. مردم اصفهان، اين بيمارستان را «مريضخانه انگليسيها» يا «مُرسلين انگليس» ميناميدند که پس از انقلاب اسلامي (1357 ه.ش) به «بيمارستان عيسي بن مريم» تغيير نام يافت و در سالهاي اخير بخشهايي بر آن افزوده شد. در هنگام عمليات ساختوساز بيمارستان يک کليسا و کمي پايينتر از آن يک ساختمان براي دايره اسقفي نيز ساخته شد و در سال 1287 ه.ش (1909م) احداث آن به پايان رسيد و دايره اسقفي اداره آن را برعهده گرفت. بر سردر قديمي بيمارستان بر روي کاشي لاجوردي در زير نقش صليب، نام آن «بيمارستان مسيحي» و سال ساخت آن 1282 ه.ش برابر با 1904 م قيد شده است. سردر قديمي بيمارستان مسيحي اصفهان (عيسي بن مريم) که اکنون در ديدرس نيست. ساختمان «بيمارستان عيسي بن مريم» مربوط به اواخر دوران قاجار در اصفهان، خيابان شمس آبادي، نبش خيابان عباس آباد، در تاريخ 22 مردادماه 1384 ه.ش با شماره ثبت 13114 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد. در واقع هدف از تأسيس اين بيمارستان علاوه بر خدمات درماني، تبليغ جهت گرويدن مردم مسلمان اصفهان به دين مسيح بوده است به گونهاي که اين بيمارستان در بدو تأسيس زير نظر شوراي خليفهگري اداره ميشد و حتي در داخل آن نيز کليسايي موجود بوده است. [۳۷] ظاهرا اين بيمارستان در دوران پهلوي نيز پايگاهي براي کشور انگلستان بهشمار ميرفته است چنانچه بيشتر پزشکان اين بيمارستان از آن کشور بودهاند و حتي مدتي بهنام بيمارستان انگليسي مشهور بوده است. موقوفه بيمارستان عيسي بن مريم حاج مهدي بنان الشريعه به موجب وقفنامهاي در تاريخ 24 / 3 / 1340 سه دانگ از شش دانگ قريه ورنامخور [۳۸] با حق شرب تابعه از رودخانه زاينده رود و تمامي شش دانگ قلعه اختصاصي آن در دهستان آشيان لنجان را وقف بيمارستان مسيحي اصفهان (معروف به مريضخانه مرسلين) کرد تا عوايد آن جهت «محتاجترين مردم بيماري که براي معالجه بيماري خود در بيمارستان مسيحي اصفهان واقعه در خيابان شهناز پهلوي، کوي شمسآباد بستري ميکردند و مدير مسئول بيمارستان نامبرده، احتياج و بينوايي آنها را تشخيص مينمايد»، صرف شود. [۳۹] تصوير وقفنامه قريه ورناتخور و قلعه آشيان لنجان مريضخانه اسلامي اولين بيمارستاني که در دوره قاجار، به همت علما و پزشکان متعهد مسلمان اصفهاني در جهت خنثي سازي تبليغات مسيحيان و از طرفي ايجاد يک مرکز پزشکي مبتني بر تعليمات و اخلاقيات اسلامي ايجاد شد، مريضخانه (بيمارستان) «اسلامي» است. به گزارش روزنامه جهاد اکبر، باني آن محمدحسن ميرزا که از طبيبان حاذق و معروف آن دوران است بوده و مکان آن نيز در محله نوبهار و در خانه شخصي خود وي بوده است. [۴۰] وي در روز چهارم جمادي الثاني 1325 ه.ق در همان مکان، جلسهاي با حضور علما و تجار مشهور شهر جهت مشارکت در همياري و توسعه بيمارستان تشکيل ميدهد و در آن جلسه کمکهاي فراواني جهت آن بيمارستان انجام ميگيرد. موقوفه بيمارستان اسلاميه مرحوم مصلحالسلطنه يکي از املاک خود را که عايدي آن سالي پنجاه تومان بود وقف کرده و مقرر کرد که فوائد آن را به اسم اعانه به آن محل بپردازند. از جمله افرادي ديگري که در اين امر شرکت کردند ميتوان به: حضرت ثقةالاسلام: شصست تومان، حاج آقا مجلس [۴۱] خادم الشريعه: پنج ليراي عثماني، ميرزا ابوالقاسم زنجاني: [۴۲] پانزده تومان، حاج محمدحسين کازروني: [۴۳] سي تومان، حاج ميرزا سيد محمد: دو تومان، محمدعلي خان سرتيپ: [۴۴] چهار تومان، آقا ميرزا جعفر: دو تومان، حاج محمدحسين ارباب: ده تومان، محمدباقر خان: چهار تومان، حاجي زينالعابدين: پنج تومان اشاره نمود و مقاديري که نقداً در همان جلسه پرداخت شد عبارت است از: حاجي ثقةالاسلام: پانزده تومان، حاجي ملکالتجار: پانزده تومان، حاج آقا مجلس خادم الشريعه: يک ليراي انگليسي، حاجي ملکالتجار: [۴۵] پانزده تومان، حاجي محمدحسين کازروني: ده تومان، حاجي محمدحسن جزل: پنج تومان، جناب مصلحالسلطنه: پنج تومان، حاج محمدحسين ارباب: ده تومان، حاجي زينالعابدين سمسار: ده تومان. [۴۶] حاج آقا نورالله نجفي نيز در حمايت از اين اقدام و تأسيس اين بيمارستان، اعلاميهاي خطاب به صدرالمحدثين نگاشت که متن آن چنين است: «عرض ميشود بحمد الله و المنه ميامن خاص و توجهات شامه بلا اختصاص حضرت امام عصر عجلاللهتعاليفرجهالشريف که اسلاميان را پناه و مناص است. از عموم اهالي مملکت از عوام و خواص بر اثر يک جهتي و اتحاد و خواهش بر غرضي هويدا و بينا گشته. آثار ترقي و تربيت از وجنات و حالشان پيدا و انوار تمدن از ناحيه مدينتشان ظاهر و هويداست. چنانچه هر يک در تأسيسي مجاري خيريه و احداث مباني بريد و تربيت امور و استراحت جمهور به اقدامات موفور از روي کمال اخلاص. استعدادات خود را پيش قدمي و همراهي به منصهظهور و بروز ميرسانند و در خلاص هموطنان ملت از قيد مذلت و استخلاص اقارب از کيد و شيد اجانب پاي ثبات و مردانگي ميفشارند. و در خدمت به ابناي جنس خويش که در حقيقت از يک جوهرند نوع همتي مردانه و غيرتي جداگانه دارند؛ از آن جمله نواب والا محمدحسن ميرزا که از روي پاکي نيت و درستي عقيدت و فرط درايت، به فقرا و ترفيه ضعفا و ترضيه عربا، تشفيه مرضا به تربيتي شايسته و اسبابي بايسته، مريضخانهاي موسوم به «اسلاميه» اساس نهاده و ميدهند و جراحات دلشان را مرحم بر شما واجب و لازم است که محض تشويق و ترويج و توسعه دين دايره ذيشأن به زباني شيوا و بياني زيبا در محافل، مجالس و مساجد ذکر نماييد و چنانکه دانند و ميتوانند مردم را به توسعه اين دايره پر فايده توصيه فرماييد. و اطباء هم در تکميل اين مرحله بکوشند و چشم از فوايد و محاسن اين کار بزرگ بپوشند؛ شايد بعون الله مردم ديگر از شربت مرگ اجانب نخورند و بيماران داخله ما از سموم ماران جان سالم به در برند. علاج رفع احتياج از بيگانان است. اين در راه رضاي حضرت کبريا در تشفيه قلوب مرضي همين». اقل خدام شريعت، حاجي شيخ نورالله بن محمدباقر نجفي [۴۷] تصوير روزنامه جهاد اکبر و تشربح مراحل شکلگيري بيمارستان اسلاميه بيمارستان خورشيد (نور) از ديگر بيمارستانهايي که توسط علما و خيرين مسلمان در دوران قاجاريه در راستاي مبارزه با تبليغات بيمارستان مسيحيان در اصفهان ساخته شد، بيمارستان خورشيد بود. [۴۸] متأسفانه عدم اطلاعات مکتوب باعث شده که محققيني که در مورد زندگي و اقدامات حاج آقا نورالله نجفي تأليف کردهاند يا به اين بيمارستان اشارهاي نکرده و يا چون دکتر موسي نجفي آن را همان بيمارستان اسلاميه بهشمار آوردهاند. [۴۹] ولي از آنجايي که بيمارستان اسلاميه در محله نوبهار ساخته شده بوده، قطعا با بيمارستان خورشيد که در پشت ميدان نقش جهان ساخته شده متفاوت است. از طرفي حاج آقا نورالله نجفي در اعلاميهاي که به مناسبت تأسيس بيمارستان اسلاميه صادر کردند، هيچ گونه اشارهاي به مشارکت خود در ساخت آن نکرده است و منابع تاريخي نيز چنين چيزي را تأييد نميکند. در مورد چگونگي تأسيس بيمارستان خورشيد گفته شده است که عدهاي از مردم و پزشکان خدمت آيةالله حاج آقا نورالله نجفي رسيدند و از نبود بيمارستان اسلامي مجهز براي مداواي مردم شکايت کردند. وي نيز اين خواسته مردم را اجابت کرد و قطعه زميني را که ظاهرا باغ آلبالو بوده و وصل به کوچه «پشت مطبخ» بود، خريداري و با کمک چند نفر از خيرين اصفهان با ساختن چند اطاق بناي اول شفاخانه خورشيد (بيمارستان کحالي و مقاربتي و کحالي و زهروي) را پايهگذاري کردند. [۵۰] شايد وجه تسميه اين بيمارستان به خورشيد از آن جهت باشد که در زمان پايتختي اصفهان يعني دوران حکومت صفويه در حوالي «باغ آلبالو» که بعدها بيمارستان خورشيد شد، باغ يا عمارتي به اين نام وجود داشته است و به مناسبت نام باني او (حاج آقا نوراللّه) بيمارستان نور نيز ناميده شده است. در هر صورت بيمارستان خورشيد ساخته شد و در اختيار بهداري وقت بود و خواه ناخواه رييس بهداري وقت اداره امور بيمارستان را نيز بهعهده داشت. پس از چندي اداره اين بيمارستان که جزو موقوفه مرحوم حاج آقا نوراللّه بود و از محل درآمد موقوفات آن اداره ميگشت به بلديه (شهرداري) اصفهان منتقل گشت و در سال 1310 ه.ش و در زمان رياست ميرزا حسين خان جلايي ثبت آن بهنام بلديه اصفهان انجام شد و از تاريخ 26 / 9 / 1310 تا تيرماه 1310 آقاي دکتر عيسي قلي به موجب ابلاغي که از طرف حاکم اصفهان (استاندار) فتحاللّه جلايي صادر گرديد به سمت مدير بيمارستان خورشيد تعيين شد. از ديگر پزشکاني که رياست اين بيمارستان را در بين سالهاي 1310 تا 1325 ه.ش برعهده داشتند ميتوان به دکتر ميرعلايي، دکتر عماد حکمت، دکتر آذرنوش، دکتر حسينقلي اوژند، دکتر مسيح و دکتر مرتضي حکمي اشاره کرد. [۵۱] موقوفه بيمارستان خورشيد آقاي ابوتراب نفيسي در مقالهاي تحت عنوان «تاريخچه بيمارستان خورشيد» اشاره دارند که اين بيمارستان از محل در آمد موقوفات قريه خولنجان از توابع لنجان از املاک موقوفه حاج آقا نورالله نجفي اداره ميشده است. [۵۲] در کتاب اسناد موقوفات اصفهان (جلد ششم)، موقوفهاي از حاج آقا نورالله بيان شده که صحت اين مدعا را تأييد ميکند، «... وقف مؤبد فرمودند تمامت چهار دانگ مشاعي ملکي و متصرفي خود از کل شش دانگ قريه خولنجان من قراء کرکن لنجان من بلوکات دارالسلطنه اصفهان را به ضميمه کل شش دانگ قريه سمسان من بلوک مسطوره را که هر يک در محل وقوع لغاية الشهرة غنيه از ذکر حد و وصف است با کافه ملحقات شرعيه هر يک از ممار و مداخل و شروب و مشارب و مجاري المياه و انهار و اراضي و اشجار و املاک و کشتخوانات و مزارع و باغات و قلعه و عمارات و مضافات و کلمت يتعلق بهما شرعا بر اعلاء کلمه اسلام و تقويت دين مبين و تضعيف کفار از قبيل بعث دعات اسلاميه اگر ممکن شود و بناء مستشفيات و دارالمرضي يا بناء و تعمير مساجد و مدارس و طرق مسلمين و امثالها که اسباب اعلاء کلمه اسلام و تأييد و تقوبت مسلمين و دين مبين بوده باشد به هر قسم و به هر شکل که متولي و ناظر، ارجح شرعي داند.» [۵۳] تصوير صفحه اول موقوفه حاج آقا نورالله نجفي که قسمتي از مايملک خود در روستاهاي لنجان و سميرم را وقف اموري از جمله خدمات درماني و بيمارستاني کرده است. بيمارستان اميرالمؤمنين عليهالسلام (رحيم زاده) اين بيمارستان نيز يکي ديگر از بيمارستانهاي وقفي اصفهان است که توسط مرحوم سيد عبدالرسول رحيم زاده جهت مداواي بيماران در سال 1325 ه.ش احداث گرديد. سيد عبدالرسول رحيم زاده معروف به روغني از تجار بزرگ اصفهان در زمان رضاخان بهشمار ميآيد. و بهدليل اينکه مدتي از زندگي خويش را در شوروي سابق گذرانده به رحيم اُف نيز شهرت دارد. [۵۴] ايشان پس از اينکه به اصفهان بازگشت علاوه بر کارهاي تجاري، خدمات عامالمنفعهاي نيز انجام داد که از آن جمله ساخت بيمارستان رحيم زاده ميباشد. [۵۵] حسن خلق، خشوع و ارادت وي باعث شده است که همچنان ياد و خاطرهاش در اذهان مردم باقي بماند، او با آنکه از متمولين شهر محسوب ميشد ولي شخصاً به کارهاي خير رسيدگي ميکرد تا جايي که پيش از آمدن فصل زمستان با حضور در مسجد رحيم زاده که از ديگر موقوفههاي خودش بود، به دست خود به نيازمندان خاکه ذغال ميداد. ايشان نه تنها در اصفهان بلکه در ديگر مناطق ايران از جمله مشهد مقدس موقوفه دارد. [۵۶] و علاوه بر اين، در چاپ و تکثير کتب ديني نيز اهتمام ويژهاي داشت که از آن جمله ميتوان به چاپ و توزيع کتاب زادالمعاد علامه مجلسي رحمةالله اشاره کرد. [۵۷]
مرحوم رحيم زاده با احداث بيمارستان رحيم زاده و قرار دادن قسمتي از درآمد کارخانه خود براي اين بيمارستان و خريد دستگاههاي پيشرفته و استخدام پزشکان آلماني درصدد رفع حوائج مردم برآمد، بهخصوص وي در زمينه بيماري کچلي که در آن زمان شايع شده بود پزشکاني از خارج از ايران استخدام کرد که مردم را رايگان مداوا کنند. پس از فوت مرحوم سيد عبدالرسول رحيم زاده، اين بيمارستان از رونق افتاد و بهدليل اين که نزديک به مادي بود، در اثر رطوبت ناشي از آن در حال تخريب بود تا اين که پس از پيروزي انقلاب اسلامي اين مکان با همت دکتر برومند و جمعي ديگر از پزشکان اصفهان بهسازي شد و به مکاني جهت نگهداري بيماران رواني زن زير نظر دانشگاه علوم پزشکي اصفهان تبديل شد. با توجه به اين که اين بيمارستان موقوفه مرحوم رحيم زاده بود سازمان بنياد جانبازان انقلاب اسلامي به رياست سردار صبوري، با اجازه آيةالله فقيه ايماني و دانشگاه علوم پزشکي، با خريد زمينهاي اطراف و توسعه حريم اين بيمارستان، آن را به يک مرکز درماني پيشرفته جهت مداواي جانبازان انقلاب اسلامي تبديل کرد و در سال 1368 ه.ش با نام بيمارستان اميرالمؤمنين عليهالسلام آن را مورد بهرهبرداري قرار داد.
بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام
تاريخچه بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام: پيش از تأسيس اين بيمارستان، بيماران صعبالعلاج سرطاني در يک مرکز درماني که به همين منظور در بيمارستان فيض پيشبيني شده بود بستري ميشدند. با افزايش تعداد بيماران، مرحوم حاج عبدالعلي فيض تصميم گرفتند مکاني را جهت پذيرش و درمان اينگونه بيماران اختصاص دهند. بدين ترتيب موسسه درمان و حمايت از بيماران سرطاني استان اصفهان با حمايتهاي مالي بيدريغ مرحوم حاج عبدالعلي فيض و جمع ديگري از خيرين اصفهان تأسيس گرديد و در تاريخ 4 / 9 / 1344 ه.ش با شماره 41 به ثبت رسيد. وظيفه اصلي موسسه جلب کمکهاي مادي و معنوي افراد نيکوکار، درمان و معالجه بيماران سرطاني مستمند و نيز فراهم نمودن وسايل مسافرت آنان به تهران براي ادامه درمان بود. با همت و پيگيري دکتر مرتضي حکمي، اولين مرکز پذيرش بيماران سرطاني بهنام «آسايشگاه اميد» در ملک شادروان مرحوم حاج محمد اسماعيل صراف واقع در خيابان خيام، کوي مادي فرشادي پايهگذاري شد. در تاريخ 16 / 12 / 47 ه.ش مصادف با عيد سعيد غدير، کلنگ ساختمان آسايشگاه فوق به زمين زده شد و با همت و مساعدت نيکوکاران شهر و تلاش و پيگيري مستمر بانيان خير، از جمله دکتر مرتضي حکمي و عبدالعلي فيض کار ساختمان در تاريخ 16 / 1 / 50 ه.ش به پايان رسيد و در همين روز افتتاح شد. همزمان با افتتاح آسايشگاه، بناي درمانگاه تشخيص و پيگيري سرطاني آغاز شد. بناي اين ساختمان يک سال طول کشيد و سپس تجهيز آن با دستگاههاي مورد نياز از قبيل راديولوژي و... ادامه يافت و در تاريخ 30 / 3 / 1353 ه.ش مورد بهرهبرداري قرار گرفت. دستگاههاي راديولوژي، ماموگرافي و سونوگرافي، توسط آقايان حاج سيد حسن نوايي، حاج اکبر طلا مينايي و مرحوم حاج حسين همدانيان تهيه و به بخش راديولوژي اهدا گرديد. کثرت بيماران مبتلا به سرطان، تعداد مراجعين به مرکز، کمبود تخت براي بيماران و اتلاف وقت و سرگرداني بيماران، موجب شد تا يک طبقه ديگر به روي ساختمان مرکز درماني اميد بنا گردد. [۵۸]
موقوفات بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام
1ـ مرحوم دکتر حسين وحدانيان فرزند مرحوم جعفر، تمامي دو دانگ مشاع از شش دانگ سه قطعه ملک معروف به اراضي آقاحسين پلاک 62 اصل واقع در بخش 14 درچه ثبت اصفهان را طبق سند مالکيت ثبت شده در دفتر املاک بخش مزبور به موسسه حمايت و درمان بيماران سرطاني اصفهان صلح نموده، مساحت زمين فوق بيش از يکصد هزار مترمربع ميباشد. [۵۹] 2- سيد هاشم خورد آزاد نيز که يکي از خيرين شهر بوده، در زمان پهلوي هزينهاي را جهت ساخت اتاق عمل در اين بيمارستان وقف نموده است. [۶۰] 3- در خيابان شيخ مفيد، روبروي مجموعه فرهنگي مذهبي تخت فولاد، کنار گالري موزه فدک، ساختماني چهار طبقه در حال ساخت ميباشد که بر روي کتيبه کاشيکاري آن نوشته شده: کلينيک تخصصي حضرت زهرا عليهاالسلام وقف بيمارستان سيدالشهدا عليهالسلام از سوي آقاي رضا طاهري 1387.
بيمارستان حجتيه
بيمارستان حجتيه نيز از ديگر بيمارستانهايي است که شروع آن در انجمن اسلامي پزشکان اصفهان رقم خورد [۶۱] که بهنام مبارک امام زمان عجلاللهتعاليفرجهالشريف نامگذاري و در سال 1350 ه.ش تأسيس شد. اين بيمارستان داراي 18000 مترمربع عرصه و10000 مترمربع زيربنا است و بخشهاي مختلفي از قبيل بخش جراحي، اورژانس، دندانپزشکي، داخلي زنان و زايمان، داروخانه، آزمايشگاه، راديولوژي، سونوگرافي، اتاق عمل و دياليز، واحد پشتيباني، خدمات نگهباني، تأسيسات، دياليز در آن فعال ميباشند و روزانه بهطور متوسط به بيش از 2000 نفر ارائه خدمت مينمايد. [۶۲]
موقوفه بيمارستان حجتيه
در تاريخ 20 فروردين 1364 ه.ش آقاي عطاءالله ضميران ابن عباس به موجب وقفنامهاي که بهشماره يارانهاي 424 در اداره اوقاف موجود است مبلغ ده ميليون ريال (يک ميليون تومان) براي خريد دارو جهت بيماران مستمند و بيبضاعت مراجعه کننده به بيمارستان حجتيه اصفهان اختصاص داده است. [۶۳]
بيمارستان شهيد صدوقي
پس از اينکه بيمارستان جرجاني در اصفهان به همت آقاي دکتر عالم و چند نفر ديگر از پزشکان اصفهان تأسيس شد، بنا به پيشنهاد آقاي زاهدي (رياست سازمان اوقاف و امور خيريه استان اصفهان قبل از انقلاب) قطعهاي از زمين وقفي هاروني که تحت توليت حجةالاسلام سيد هاشم واعظ شهرستاني [۶۴] بوده طي اجاره نامهاي که در صفحه 154 / 155 دفتر زوج 108 سردفتر تحت شماره 73108 ثبت شده است جهت احداث بيمارستان به آقاي دکتر عالم اجاره داده شده است. دکتر محمد عالم و چند نفر از پزشکان وقت اصفهان با فروش سهام اقدام به ساخت اين بيمارستان ميکنند که با توجه به مجهز ساختن بيمارستان تا شروع انقلاب اسلامي بهطول ميانجامد. [۶۵] اين بيمارستان همزمان با آغاز انقلاب اسلامي آماده بهرهبرداري شد. در آن موقع با توجه به تحرکات ضد انقلاب در منطقه کردستان و تلفات انساني سپاه اصفهان که در آن منطقه جهت مبارزه با منافقين حضور داشت، نياز به يک مرکز درماني ويژه جهت مداواي مجروحان احساس ميشد. و با توجه به نياز فوري آن سازمان، بيمارستان شهيد صدوقي که آماده بهرهبرداري بود به مبلغ سي و يک ميليون و پانصد هزار تومان از بيست و شش نفر سهامدار آنجا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خريداري شد و پس از تجهيز جهت مداواي مجروحين مورد استفاده قرار گرفت. در دوران جنگ تحميلي نيز اين بيمارستان مکاني براي مداواي جانبازان جنگ بهشمار ميآمد. [۶۶]
پس از دوران جنگ تحميلي نيز اين بيمارستان با توسعه و تجهيز خود همچنان بهعنوان يکي از بيمارستانهاي سطح يک در شهر اصفهان زير نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فعاليت ميکند.
بيمارستان امام حسين عليهالسلام در تاريخ 28 / 8 / 66 ه.ش توسط مرحوم مصطفي سخاوت زميني به مساحت 8100 مترمربع در اتوبان امام خميني جهت احداث بيمارستان توسط حضرت آيةالله حاج آقا کمال فقيه ايماني واگذار گرديد. اين مرکز در سال 1368 ه.ش توسط ايشان به دانشگاه علوم پزشکي اهدا شد و ساخت آن با کمکهاي مردمي تا سال 1390 ه.ش ادامه يافت. در آغاز اين سال (1390)، دانشگاه علوم پزشکي مأموريت جديد اين مرکز را، مرکز آموزشي درماني کودکان حضرت امام حسين عليهالسلام اعلام نموده و تجهيز و راهاندازي با اين رسالت ادامه يافت. [۶۷] اين بيمارستان با زيربنايي معادل 13000 مترمربع در 4 طبقه، داراي 160 تخت و با هزينهاي بالغ بر 170 ميليارد ريال احداث و تجهيز گرديد و در تاريخ 19 / 9 / 1391 ه.ش با حضور وزير وقت بهداشت و درمان سرکار خانم دکتر وحيدي دستجردي رسما افتتاح و به بهرهبرداري رسيد و هم اکنون بهعنوان يکي از بيمارستانهاي تخصصي کودکان با پزشکان متخصص و کادر پزشکي کارآمد فعاليت ميکند. بيمارستان موقوفهاي که هنوز ساخته نشده است مرحوم خانم احترام خليل اکبر همسر مرحوم سمسار زاده در سال 1357 ه.ش طي وقفنامهاي تماميت شش دانگ خانه خود واقع در چهارباغ صدر خواجو را وقف ساختن بيمارستان يا درمانگاه کردند و در وقفنامه، همسر خود مرحوم سمسار زاده را مسئول پيگيري اين امر قرار دادهاند. لازم به ذکر است در متن اين وقفنامه ايشان اشاره کردهاند که يک حساب بانکي را جهت هزينه ساخت و تجهيز اين بيمارستان قرار دادهاند. اين وقفنامه بهشماره رايانهاي 699 در سازمان اوقاف به ثبت رسيده است. [۶۸] متأسفانه بهدليل اين که اين مکان الآن در ميان مناطق مسکوني قرار دارد اهالي محل، اجازه ساخت آن را به بازماندگان واقف ندادهاند. علاوه بر بيمارستانهايي که اشاره شد، در اصفهان بيمارستانهاي ديگري نيز وجود دارد که با همت خيرين ساخته شده است. همچون بيمارستان تخصصي قلب شهيد چمران، بيمارستان زهراي مرضيه عليهاالسلام ، بيمارستان امين، بيمارستان فيض، بيمارستان عسگريه و.... که نگارندگان در اسناد و مدارک و همچنين مصاحبهها اموالي تحت عنوان «وقف» براي اين مراکز بهدست نياوردند و بههمين دليل در اين مقاله از اين بيمارستانها سخني بيان نشده است.
نتيجهگيري
سفارشات زيادي که دين مبين اسلام در کمک به همنوع و همچنين انفاق در راه خدا داشته، باعث شد که مسلمانان به تبعيت از پيامبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم و ائمه هدي عليهمالسلام در جهت رفع نيازمنديهاي امت اسلامي برآيند. در اين زمينه فرهنگ وقف جزء سنتهاي حسنهاي است که از همان زمان حضرت رسول اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم و امامان معصوم عليهمالسلام رواج پيدا کرد و مسلمانان نيز با تأسي از آنها، اموالي را در جهت گرهگشايي از جامعه مسلمين به طرق مختلف وقف کردند. پس از گسترش اسلام به ايران و آشنايي مسلمانان با دانشگاه پزشکي جندي شاپور و پيشرفت علم پزشکي و به تبع آن ساختوساز بيمارستان، اين فرهنگ در اين زمينه هم بهکار گرفته شد و توانست نقش بسيار مهم و تأثيرگزاري ايفا کند. در ايران نيز مانند ديگر سرزمينهاي اسلامي، بيمارستانهاي موقوفه زيادي در قرون مختلف تاريخ ايران اسلامي ساخته شده که در اين نوشتار به بعضي از آنها اشاره شد. با توجه به پيشرفت علم پزشکي و از طرفي نياز روزافزون جامعه به آن در دوران قاجار به بعد، روند تشکيل بيمارستان کمکم شدت گرفت که شهر اصفهان نيز از اين امر مستثني نبود و چنانچه اشاره شد بيمارستان موقوفه خورشيد در آن زمان تأسيس شده که همچنان نيز به فعاليت خود ادامه ميدهد. از همان موقع تاکنون بيمارستانهاي زيادي در اصفهان ساخته شده که مؤسس آنها خيرين و واقفين بودهاند و روحانيون آگاه و معتمد نيز نقش بسيار مهمي در شکلگيري اين مراکز داشتهاند، به گونهاي که در دوران قاجار آيةالله حاج آقا نورالله نجفي خود بيمارستان خورشيد را پايهگذاري کرد؛ در دوره پهلوي نيز شاهد حضور مؤثر روحانيون مانند آيةالله زند کرماني مؤسس بيمارستان عسگريه هستيم و در دوران جمهوري اسلامي نيز علماي بزرگ شهر از پيشگامان اين امر بهشمار ميروند که از آن بين ميتوان به مرحوم آيةالله حاج آقا حسن امامي، آيةالله مستجابي، آيةالله ناصري و بهويژه آيةالله حاج آقا کمال فقيه ايماني مؤسس چندين بيمارستان و درمانگاه اشاره کرد.
منابع
1. عيونالانباء في طبقاتالاطباء، ابن ابي عصيبه، ترجمه و شرح: سيد جعفر غضبان و دکتر محمود نجم آبادي، تهران، سازمان چاپ دانشگاه تهران، 1349.
2. وقف و گسترش امور درماني با تکيه بر اسناد وقفي تهران، بازخواني و تحقيق: نزهت احمدي (صراف)، تهران، انتشارات کومه، 1349.
3. اسناد موقوفات اصفهان، سيد صادق حسيني اشکوري، تهران، مجمع ذخائر اسلامي، 1388.
4. تاريخ بيمارستانهاي ايران، حسن تاجبخش، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1379.
5. سفرنامه تاورنيه، ژان پاتيست تاورنيه، ترجمه: ابوتراب نوري، تصحيح: محمد شيراني، تهران، انتشارات سنايي، 1369.
6. تاريخ عالم آراي عباسي، ج 1و2، اسکندر بيک ترکمان، تهران، اميرکبير، 1373.
5. الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 10، آقا بزرگ تهراني، قم، کتابخانه اسماعيليان، 1408 ه.ق.
6. تاريخ تمدن اسلام، جرجي زيدان، ترجمه و نگارش: علي جواهر کلام، تهران، اميرکبير، 1366.
7. تاريخ يزد، جعفر بن محمد جعفري، به اهتمام: ايرج افشار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1328.
8. تاريخچه بيمارستان سيد الشهدا عليهالسلام ، محمدعلي خامي، مخطوط، بي تا.
9. روضه رضوان، محمدحسين رياحي، اصفهان، چاپ کانون پژوهش، 1385.
10. شيراز نامه، احمد بن ابي الخير زرکوب شيرازي، تهران، چاپ بهمن کريمي، 1310.
11. دانشنامه تخت فولاد، ج 2، سيد مصطفي طباطبايي، ذيل مدخل رحيم زاده ، زير نظر دکتر اصغر منتظرالقائم، اصفهان، شهرداري اصفهان، 1391. 12. تخت فولاد اصفهان، سيد احمد عقيلي، اصفهان، کانون پژوهش، 1385.
13. تاريخ بيمارستانها در اسلام، احمد عيسي بک، ترجمه: دکتر نورالله کسايي، بي جا، مؤسسه توسعه دانش و پژوهش ايران، 1371.
14. سوانحالافکار رشيدي، خواجه رشيدالدين فضلالله همداني، تهران، چاپ محمدتقي دانش پژوه، 1358.
15. درآمدي بر پيشينه پزشکي اصفهان، مسعود کثيري، اصفهان، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني، معاونت پژوهشي، 1388.
16. تاريخ پزشکي ايران و سرزمينهاي خلافت شرقي، سيريل الگود، ترجمه: دکتر باهر فرقاني، تهران، انتشارات اميرکبير، 1371.
17. وقف و ساختار کتابخانههاي اسلامي، يحيي محمود ساعاتي، ترجمه: احمد اميري، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1374.
18. احسنالتقاسيم في معرفةالاقاليم، محمد بن احمد مقدسي، ترجمه: علينقي منزوي، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان، 1361.
19. حديث مهرباني (زندگينامه و فعاليتهاي خيرين بهداشتي درماني استان اصفهان)، غلامحسين ميرزايي و مژگان اکبر زاده، اصفهان، انتشارات دانشگاه علوم پزشکي، 1381.
20. انديشههاي سياسي و تاريخي نهضت بيدارگرانه حاج آقا نورالله اصفهاني، موسي نجفي، بي جا، انتشارات کليني، 1369.
21. تاريخ طب در ايران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، محمود نجم آبادي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1375.
22. مقاله «تاريخچه بيمارستان خورشيد»، نويسنده: ابوتراب نفيسي، مجله وحيد، سال 1354 ه.ش، شماره 182.
23. روزنامه انجمن قدس ملي اصفهان، سال اول، شماره 10، جمادي الثاني سال 1325 ه.ق.
24. روزنامه جهاد اکبر، سال 1325 ه.ق، شماره 2.
پانویس
- ↑ وقف ودرمان، ص10.
- ↑ تاریخ تمدن اسلام، ص606.
- ↑ تاریخ بیمارستان ها در اسلام، صص59-61.
- ↑ همان .
- ↑ تاریخ طب اسلام، ص141.
- ↑ تاریخ بیمارستا ن ها در اسلام، ص90، به نقل از ابن دقماق.
- ↑ همان، ص91.
- ↑ همان به نقل از مقریزی.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ برای اطلاع از وقف نامه های موجود در رابطه با این بیمارستان ر.ک:کتاب تاریخ بیمارستان ها در اسلام نوشته دکتر احمد عیسی بیگ، ترجمه نورالله کسایی، انتشارات علمی فرهنگی 1371، صص96-97.
- ↑ تاریخ بیمارستان های ایران، ص37؛ تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، ص775.
- ↑ عیون الانبیاء فی طبقاب الا طباء، ص372؛ تاریخ پزشکی ایرانوسرزمین های خلافت شرقی، ص186.
- ↑ همان، ص190.
- ↑ تاریخ بیمارستان ها در اسلام، ص118 .
- ↑ تاریخ بیمارستا ن های ایرانص35؛ تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، ص775.
- ↑ اسم یکی از محلات بغداد بوده است.
- ↑ تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، ص771 .
- ↑ تاریخ بیمارستان های ایران، ص54 .
- ↑ تاریخ پزشکی ایران وسرزمین های خلافت شرقی، ص200 .
- ↑ همان، ص201؛ شیراز نامه، ص51.
- ↑ وقف وساختار کتابخانه های اسلامی، ص110.
- ↑ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص242.
- ↑ شیراز نامه، ص85.
- ↑ تاریخ پزشکی ایران وسرزمین های خلافت شرقی ص354؛ سوانح الافکار رشیدی، صص231-234 .
- ↑ تاریخ بیمارستان های ایران، ص126.
- ↑ تاریخ یزد، ص91 .
- ↑ مرجع ومنبع اصلی اطلاعات ما در مورد ربع رشیدی، وقفنامه ای است که با خط خود رشیدالدین فضل الله نوشته شده است. این وقفنامه که در سال 709ه ق تنطیم شده ، یکی از قدیمی ترین وقفنامه های دستنویس به زبان فارسی است که از وقفنامه های مفصل و قطور محسوب می شود. (برای اطلاع بیشتر ر.ک:فضل الله همدانی (2536)وقفنامه ربع رشیدی ، به کوشش: مجتبی مینوی وایرج افشار تهران:بی جا).
- ↑ تاریخ بیمارستان های ایران، ص142 .
- ↑ تاریخ پزشکی ایران وسرزمین های خلافت شرقی، صص253-254.
- ↑ سوانح الافکار رشیدی، ص236.
- ↑ تاریخ بیمارستا ن های ایران، ص185.
- ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ص168.
- ↑ تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، ص768.
- ↑ درآمدی بر پیشینه پزشکی اصفهان، ص112.
- ↑ این مکان هم اکنون تغییر کاربری داده وبه مسجد تبدیل شده است.
- ↑ مصاحبه با آقای دکتر سعید الدین سجادی از پزشکان قدیم اصفهان، توسط سید مصطفی طبا طبایی، بهار سال1391.
- ↑ این روستا در منطقه دلیجان اصفهان می باشد.
- ↑ اسناد موقوفات اصفهان، ج1، ص300 .
- ↑ روزنامه جهاد اکبر، سال 1325 ه.ق، شماره 2، صص4-6 .
- ↑ وی فرزند آیة الله سید جعفر خادم الشریعه وبرادر آیة الله سید حسین خادمی می باشد که پس از عمری خدمت در اصفهان جهت ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت ودر همان جا وفات یافت ودر وادی السلام مدفون گشت.
- ↑ وی از شاگردان آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی وحاج میرزا بدیع درب امامی به شمار می رود که در جریان مشروطه در اصفهان دوشادوش حاج آقا نورالله نجفی فعالیت داشت وسرانجام در سال 1366ه.ق درگذشت ودر تکیه زنجانی تخت فولاد به خاک سپرده شد(تخت فولاداصفهان، صص48-50).
- ↑ وی یکی از تجار خیر اصفهان است که آثار خیر فراوانی از جمله تکیه وآب انبار کازرونی واقع در تخت فولاد اصفهان از وی به جا مانده است (برای اطلاع بیشتر ر.ک:روضه رضوان، محمد حسین ریاحی ، چاپ کانون پژوهش ، 1385).
- ↑ وی از روزنامه نگاران مشروطه اصفهان به شمار می آید که با چاپ روزنامه فرهنگ به جنبش مشروطه کمک می کرد. از طرفی وی از طبیبان صادق نیز به شمار می آمده است.مرحوم سرتیپ سرانجام پس از عمری مجاهدت در سال 1303ه.ق دار فانی را وداع گفتوپیکرش در تکیه میر فند رسکی تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.(تخت فولاد اصفهان، ص42).
- ↑ مرحوم ملک التجار، از تجار معروف ونیکوکار اصفهان است.انکورستان ملک که یکی از بناهای زیبای دوره قاجار در اصفهان می باشد توسط خود وی احداث ووقف روضه خوانی اباعبدالله الحسین علیه السلام می باشد مدفن وی نیز در همان مکان است.
- ↑ روزنامه انجمن قدس ملی اصفهان، سال اول، شماره 10، جمادی الثانی سال1325ه.ق.
- ↑ روزنامه جهاد اکبر، ربیع الثانی سال 1325ه.ق، ص8 .
- ↑ مصاحبه با آقای دکتر اسفندیاری عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی، توسط :سید مصطفی طباطبایی،بهار سال 1391؛حدیث مهربانی، ص100.
- ↑ اندیشه های سیاسی وتاریخی نهضت بیدادگرانه حاج آريالا نورالله اصفهانی، ص26،پاورقی.
- ↑ مجله وحید، شماره 182، ص550.
- ↑ همان، ص553 .
- ↑ همان، ص554.
- ↑ اسناد وموقوفات اصفهان، ج6، ص113.
- ↑ مصاحبه با آیة الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی، مدرس حوزه علمیه اصفهان، توسط:سید مصطفی طباطبایی، بهار سال 1391.
- ↑ دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج2، ذیل مدخل رحیم زاده.
- ↑ همان.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج10، ص22.
- ↑ مصاحبه با آقای محمد علی خامی رییس بیمارستان سید الشهدا علیه السلام، توسط:سید مصطفی طباطبایی بهار سال 1391 .
- ↑ همان.
- ↑ مصاحبه با آقای خورد آزاد فرزند مرحوم میرزا هاشم خورد آزاد ، توسط: سید مصطفی طباطبایی، بهار سال1391.
- ↑ مصاحبه با آقای دکتر اسفندیاری عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی، توسط: سید مصطفی طباطبایی، سال 1391 .
- ↑ مصاحبه با آقای دکتر سعید الدین سجادی از پزشکان قدیم اصفهان، توسط :سید مصطفی طباطبایی، سال1391.
- ↑ اسناد موقوفات اصفهان، ج6، ص417.
- ↑ خاندان شهرستانی، از خاندان های معروف علمی این خطه می باشد که مورد وثوق مردم آ نجا هستند وکماکان در امور خیر وعام المنفعه پیشتاز می باشند.
- ↑ مصاحبه با دکتر محمد عالم المؤمنین بیمارستان شهید صدوقی، توسط:سید مصطفی طباطبایی، بهار سال1391..
- ↑ مصاحبه با آقای دکتر سعید الدین سجادی از پزشکان قدیم اصفهان وآقای مدینیان مسئول تدارکات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب وجنگ تحمیلی ، توسط:سید مصطفی طباطبایی، بهار سال1391.
- ↑ مصاحبه باآیة الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی مدرس حوزه علمیه اصفهان، توسط: سید مصطفی طباطبایی، بهار سال 1391.
- ↑ اسناد موقوفات اصفهان، ج6، ص175.