تعریف تأمین مالی خرد

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

رحیمی اعتبارات خرد را بدین صورت تعریف می کند: «اعتبارات خرد به عنوان راهبردی در توسعه ی اقتصادی با هدف دسترسی زنان و مردان کم درآمد به منابع اعتباری، برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنهاست، به طوری که در قالب برنامه های اعتبار - پس انداز طرح ریزی می گردد».

وی در ادامه به توضیح ملمات «اعتبارت» و «خرده می پردازد و این چنین بیان می کند که «کلمات اعتبارات و خرد به دو مفهوم اساسی که ناشی از دیدگاه حاکم بر این رهیافت است، اشاره می کند.

در محیط روستایی «اعتبارات» و عدم دسترسی به بخش وسیعی از روستاییان به منابع دسترسی خانوارهای فقیر روستایی به منابع اعتباری، کاهش و کارآیی این بازارها افزایش یابد.

دومین کلمه یعنی «خرد» تاکید بر نارسایی توسعه به شیوهی اقتصادانان کلاسیک است» (۱۳۷۹، ص ۲-۳).

حسن زاده و قویدل معتقدند: «تأمین مالی خرد، شیوه ای از تأمین مالی است که همواره از آن به صورت ابزاری برای مبارزه با فقر و کاهش نابرابری های منطقه ای نام برده می شود. در این شیوه، افراد فقیر تأمین مالی می شوند تا بتوانند در آمد مختصر خود را افزایش دهند و امنیت مالی بیشتری برای خانواده هایشان فراهم کنند. با توجه به اینکه این شیوه تأمین مالی به منظور فقرزدایی صورت می گیرد، شرایطی متفاوت از شرایط تأمین مالی موجود، را می طلبد» نکته اصلی این است که در برنامه اعتبارات خرد، موضوع اشتغال و کاهش فقر اهمیت به سزایی دارد. تحصیص اعتبارات خرد با ساز و کار مشخص، برای پدید آوردن یک واحد کسب و کار کوچک جدید یا توسعه آن است که در حالت اول، تأمین سرمایه ثابت و در نتیجه پدید آوردن دست کم یک فرصت شغلی برای گرداننده واحد مورد نظر و در حالت دوم تأمین سرمایه در گردش و کاهش هزینه تولید را به دنبال دارد.

نکته بعدی، گروه های هدف این نوع اعتبارات هستند که افراد و خانواده های فقیر و کم درآمد و همچنین زنان روستایی را شامل می شود. با توجه به گروه های درآمدی، نخستین مسئله ای که باید آن توجه کرد، چگونگی پدید آوردن کسب و کار جدید با توسعه آن به وسیله این گروه خاص است.

در بیشتر موارد، در برنامه های پرداخت اعتبارات خرد، برای امر خود اشتغالی، افزون بر تأمین اعتبار مورد نیاز فقرا، ترکیبی از خدمات و امکانات مورد نیاز نیز در اختیار مشتریان قرار می گیرد. این امکانات شامل افتتاح حساب های پس انداز، خدمات آموزشی و امکان همکاری های مشترک و استفاده از ضمانت متقابل است.

داگلاس [۱] (۲۰۰۳) اعتبارات خرد را جزئی از چرخه تأمین مالی توسعه روستایی می داند که تا حدودی با اعتبارات روستایی و اعتبارات کشاورزی دارای اشتراکاتی است و از طریق نهادهای مالی و اعتباری مانند بانک ها، اتحادیه های اعتباری محلی تعاونی ها و... تأمین و پرداخت می شود.

عموما مشخصات برنامه های تأمین مالی خرد چنین است:

الف) وام ها معمولا کوتاه مادت هستند. زمان بازپرداخت این وام ها کمتر از ۱۲ ماه است وعموما با بازپرداخت های منظم هفتگی یا ماهانه و برای سرمایه در حال گردش میباشند. این وام ها به محض تصویب پرداخت می شوند به ویژه برای کسانی که بخواهند وامها راتكرار کنند؛

ب) پیش نیازهایی که وام دهنده به طور مرسوم به شکل وثيقه های فیزیکی مانند انواع دارایی ها از وام گیرنده می خواهد معمولا با یک سیستم ضمانت جمعی جایگزین می شود.

سیستم ضمانت جمعی سیستمی است که در آن اعضای گروه های سیستم به صورت دوطرفه مسئول ضمانت و پرداخت وام به یکدیگر می باشند؛

ج) درخواست وام و فرایند پرداخت ها به صورتی طراحی می شود که برای وام گیرندگان کم درآمد مفید واقع شود. یعنی وامها طوری طراحی می شوند که درک آنها ساده است، به صورت محلی تأمین می شود و به سرعت در دسترس اند (احمدخان، ۲۰۰۸، ص۹).

شعبان نژاد (۱۳۸۵) معتقد است که «تأمین مالی خرد و یا مالیه خرد مفهم جامع تری نسبت به اعتبارات خرد دارد و شامل اعطای وام، انواع پس انداز، بیمه خرد و دیگر خدمات مالی می شود که هدف آن ارائه خدمت به اقشار تهیدست است.

از طرف دیگر اعتبارات خرد به معنای اعطای وام های بانک پذیر محسوب نمی شوند. این افراد عموما فاقد وثيقه، کار ثابت و سابقه اعتباری مورد تأیید بوده و اغلب از حداقل شرایط دریافت اعتبارات عرف بی بهره می باشند.

اعتبارات خرد یک نوع بدعت و نوآوری مالی است که در کشورهای در حال توسعه شکل گرفت و توانست در توانمندسازی افراد تهیدست (به خصوص زنان)، اجرای پروژه های خوداشتغالی و درآمدزا و فقرزدایی موفق عمل کند» ویژگی نه گانه مرسوم تأمین مالی خرد عبارتند از:

۱) معاملات کوچک (وامها، پس اندازها و بیمه)؛

۲) وام باری فعالیت های کارآفرینی

۳) وام های بدون ضمانت

۴) وام دهی گروهی

۵) تمرکز روی مشتریان فقیر

۶) تمرکز روی زنان (مشتریان زن)

۷) فرآیندهای اجرایی ساده

۸) ارائه خدمات به مناطق محروم

۹) نرخ بهره در سطح بازار (بیتریز و لابيه [۲] ، ۲۰۱۱، ص۲۱)

تعاریف گوناگونی از تامین مالی خرد شده است، اما همه آنها در سه محور مشترک اند:

الف) خدمات متنوع مالی مناسب.

ب) اندازه خدمات (کوچک مقیاس)

ج) گروه هدف (خانوار فقير و کم درآمد)

برنامه های تأمین مالی خرد در نیمه دهه ۱۹۷۰ پدیدار شد، بنابراین، می توان تامین مالی خرد را یک پدیده نوظهور دانست. ظهور و گسترش سريع تامین مالی خرد می تواند نتیجه ضعیف استراتژی های قبلی توسعه و به طور خاص استراتژی های مربوط به توسعه مالی باشد.

با تدارک خادمات مالی برای مردم فقیر بر پایه خویش مالی، تامین مالی خرد توانست بر مشکلات عمده تمامی رویکردهای بعد از جنگ جهانی دوم در مورد توسعه مالی غلبه کند.

از جمله این مشکلات، به عنوان مثال یکی محرومیت بخش فقیر جامعه از دسترسی به خدمات مالی و دیگری وابستگی مداخلات سیاسی به کمک هزینه و یارانه و در نتیجه مواجهه با پایداری مالی کم بود (مارکوس، پورتر و هارپر، ۱۹۹۹: ص 15 و 16)

در طول دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۹۰، استراتژی متداول توسعه بر پا به مدل نوگرایی وجود داشت که رشد اقتصادی را هدف اصلی توسعه می دانست و به صنعتی شدن و سرمایه گذاری در مقیاس وسیع به عنوان موتورهای رشد می نگریست (ثوریکه، ۲۰۰۰: ص ۲۳-۱۹)

در این دوره، توسعه مالی بیشتر با سرمایه گذاری در پروژه های زیرساختی، مانند راه آهن، برق و ارتباطات همراه بود.

بنابراین، اثر چکهای مورد انتظار ناشی از پروژه های سرمایه گذار برای تعداد بسیار زیادی از فقرای کشورهای در حال توسعه محقس نشد، زیرا بیشتر سرمایه در پروژه های غیر سودآور هرز رت یا به وسیله منتخب آن فاسد مصرف شد. (بادرو، ۱۹۹۸:ص 2-3).

واقعیت رشد فقر و عدم تساوی در پایین ترین کشورهای در حال توسعه منجر به تغییرات عمده ای در استراتژی توسعه در آغاز دهه ۱۹۷۰ شد. ویژگی این خط مشی، افزایش تخصيص منابع به مناطق غفلت شده قبلی از توسعه روستایی و کشاورزی بود.

دهه ۱۹۷۰ همچنین شاهد موجی از برنامه های اعتبار دولتی به بخش های روستایی بود. هدف این برنامه های کمک هزینه ترقی دادن معیشت و کشاورزی خرد

مقیاس و در نتیجه مبارزه با فقر روستایی بود بادر و ۶ : ۱۹۹۸). اما برنامه های اعتبار روستایی کمک هزینه به طور گسترده ای در کاهش اختلاف

درآمدی و نیز کاهش فقر در مناطق روستایی با شکست روبه رو شدند.

این برنامه ها همچنین باعث شدند که این ذهنیت گمراه کننده که تدارک خادمات مالی برای فقرا نمی تواند سودآور باشد، برای مدت طولانی در اذهان ایجاد شود.

عملکرد ضعیف برنامه های اعتباری روستایی کمک هزینه باعث انعکاس این امر شد که نرخ بازپرداخت حدود ۷۰ درصد در آن زمان به عنوان یک موفقیت تلقی شود. در نتیجه، اغلب برنامه های پایدار نبودند و بعد از تحمل زیان های سنگین از بین رفت (مرتضوی فر، ۱۳۸۸).

تمامی استراتژی های توسعه توزیع مجدد و نیازهای انسانی اساسی شامل برنامه های اعتباری روستایی با سیاست های تعدیل ساختاری در دهه ۱۹۸۰ جایگزین شد.

بحران بدهی ها و بالا گرفتن نئولیبرالیسم در جهان غرب، کشورهای در حال توسعه را وادار کرد که اصلاحاتی در ایجاد بازار آزاد و حداقل سازی فعالیت های دولت در بسیاری از بخشها صورت دهند (ثوریکه، ۳۷: ۲۰۰۰)

و در این مفهوم، استراتژی توسعه دهه ۱۹۸۰ نه تنها با ترویج ارائه اعتبار بر پایه بازار، بلکه با اثرات منفی سیاست های تعدیل ساختاری بر فقر و نابرابری شهر و روستای تقویت کننده ایده تامین مالی خرد بود (باد رو، ۵ : ۱۹۹۸).

این مساله همچنین در منظری وسیع تر از توسعه در اهداف توسعه هزاره به عنوان چارچوب جاری توسعه، نمود یافته است. ریشه کن سازی فقر و توانمندسازی زنان به عنوان دو هدف از هشت هدف هزاره نمونه ای از تاکید بر فاکتورهای اجتماعی و انسانی توسعه است که به وسیله تامین مالی خرد پشتیبانی می شود.

بنابراین، نهضت تامین مالی خرد از میان تعارض ایده ها و ایدئولوژی های مختلف که تا به امروز نیز تامین مالی خرد را تحت تاثیر خود قرار می دهند، بروز یافته است. امروزه تامین مالی خرد، هم به وسیله ایدئولوژی نئولیبرال پشتیبانی می شود و هم به وسیله طرفداران دیدگاه از پایین به بالا مردوچ، ۱۵۷: ۱۹۹۹ )

علل محبوبیت کنونی تامین مالی خرد این است که توانسته است بر شکست استراتژیهای قبلی توسعه از طریق دو ابتکار مهم غلبه کند، حذف وثیقه با معرفی جایگزینی مانند قراردادهای وام دهی گروهی که مشکل محرومیت فقرا از دسترسی به خدمات مالی را رفع کرده است، تامین مالی خرد به علت توسعه تکنیک های ویژه و مطالبه هزینه بالاتر بر پایه نرخ بهره بازار که ثابت کرده است خدمات مالی با هدفگیری فقرا می تواند سودآور باشد. ایده در گروهی برای اولین بار توسط بانک گرامین بنگلادش معرفی شد که به عنوان نمونه، موسسات تامین مالی خرد شناخته می شود.

مدل بانک گرامین بارها مورد استفاده قرار گرفته است و هنوز هم به کار می رود و اثرات زیادی بر بحث تامین مالی خرد امروزه دارد. بطور کلی، تامین مالی خرد برخلاف استراتژیهای قبلی توسعه مالی، به نرخ بازپرداختی طور متوسط بالاتر از ۹۰ درصد دست یافته است (مرتضوی فر ۶۸: ۱۳۸۸).

پانویس

  1. Douglas
  2. Beatriz & Labic