جایگاه وقف و امور خیر در ترویج و توسعه دانش : یک بررسی متون

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مرضیه مروتی [۱]

محتویات

چکیده

در طول تاریخ همواره افراد خیرخواهی زیسته‌اند که با انجام امور خیر و صرف منابع مختلف برای دیگران، سبب بهبود زندگی افراد جامعه شده‌اند. مقاله حاضر با هدف بررسی جایگاه وقف و امور خیر در ترویج و توسعه دانش صورت گرفته است. این مطالعه از نوع مروری است که به صورت نظری و با استفاده از بررسی منابع اطلاعاتی انجام شده است. بررسی متون نشان می‌دهد که تأسیس و وقف مدارس، دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی و کتابخانه‌ها، اهداء کتب به کتابخانه‌ها، اهداء جسد به مراکز آموزش پزشکی به وسیله افراد خیر و نیکوکار و حمایت‌های صندوق‌های قرض الحسنه و سرمایه‌گذاری و حامیان علم و فناوری مصادیقی از وقف و امور خیر در ترویج و توسعه دانش بوده است.

واژگان کلیدی

امور خیر، وقف، ترویج دانش

مقدمه

اهمیت امور خیر و جایگاه آن در پیشرفت فردی و اجتماعی و بهره‌مندی از دستاوردهای مادی و معنوی آن بر کسی پوشیده نیست.

در طول تاریخ همواره افراد خیرخواهی زیسته‌اند که با انجام امور خیر و صرف منابع مختلف خود برای دیگران، سبب بهبود زندگی افراد جامعه شده‌اند و آثاری را از خود به یادگار گذاشته‌اند تا خیروبرکت آن‌ها در اختیار جامعه قرار گیرد. در این میان، برخی تنها به وقف پول و ثروت و دارایی‌ خودبسنده نکرده‌اند، که از جسم و جان خویش نیز به خاطر دیگران گذشته‌اند.

مرور منابع مختلف نشان می‌دهد که وقف و امور خیر در پیشرفت فرهنگی جامعه و ترویج و توسعه دانش نیز سهم بسزایی داشته است و افراد خیر و نیکوکار به تأسیس و وقف مدارس، دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی، کتابخانه‌ها و ... همت گماشته و دارایی خود را در راه ترویج و توسعه دانش، وقف و اهدا کرده‌اند.

این موضوع به‌ویژه با تحولات دانش و فناوری در دنیای امروز و لزوم حمایت هر چه بیشتر خیرین از برنامه‌های توسعه دانش و فناوری، ضرورت اساسی یافته است. بااین‌حال این موضوع کمتر موردتوجه قرارگرفته و منابع موجود در این خصوص کم است. نوشتار حاضر بر آن است که ضمن مرور نمونه‌های گوناگون امور خیر در این زمینه، جایگاه وقف و امور خیر را در ترویج و توسعه دانش موردمطالعه قرار دهد.

روش پژوهش

این مطالعه از نوع مروری است که به‌صورت نظری و با استفاده از بررسی منابع اطلاعاتی چاپی و الکترونیکی انجام‌شده است.

تأسیس و وقف مدارس و مراکز آموزشی

بررسی اجمالی تاریخ آموزش‌وپرورش ایران نشان می‌دهد که اکثر نهادهای آموزش سنتی و حتی امروزی با مشارکت مردم به‌ویژه علاقه‌مندان به گسترش فرهنگ و تعلیم و تربیت بنانهاده شده‌اند (کسایی، 1374، نقل در نعمت‌الله، 1391: 147). خیرین مدرسه‌ساز و دانشگاهی همواره با اختصاص فضا و امکانات جهت مدارس و مراکز آموزشی در توسعه علمی نقش مهمی داشته‌اند.

در تاریخ بیهقی آمده است که در عصر سامانیان امام ابوالحسن محمد بن شعیب بیهقی در نیشابور مدرسه‌ای تأسیس کرد و میزانی از اموال خود را برای اداره این مدرسه و کمک به دانشجویان وقف آن کرد (محمدنیا، 1388: 6).

ازجمله مشهورترین مدارس وقفی گذشته، مدارس نظامیه خواجه نظام الملک در قرن پنجم ه.ق. است. بررسی نظامیه‌های نیشابور، بغداد، اصفهان، آمل، طبرستان، بصره، بلخ، مرو، هرات، موصل و خواف نشان می‌دهد که هریک دارای موقوفات متعددی بودند و از درآمد آن‌ها، هزینه مدارس تأمین می‌شده است.

جرجی زیدان درباره حقوق و مزایایی که خواجه نظام‌الملک برای دانشجویان از محل اوقاف تعیین کرده بود می‌نویسد: برای کلیه طلاب علوم و غیر آنان مقرری و انعام تعیین کرده بود و از شام و دیار کشمیر و عراق عجم و عراق عرب و خراسان تا سمرقند عده کثیری از خوان احسان این وزیر باتدبیر نیکوکار ایرانی، بهره‌مند می‌گشت و جمع مقرری‌های او سالی شش‌صد هزار دینار می‌شد (همان).

مطالعه نهاد وقف در دوره صفوی نشان می‌دهد که ساخت مدرسه و وقف رقبات و مستغلات برای تأمین هزینه‌های جاری مدرسه از عهده کسی برنمی‌آمد و بی‌شک کسانی گام در این راه می‌گذاشتند که از ثروت و مکنت بسیار برخوردار بودند. این افراد که میل به جاودانگی بنای احداثی خود داشتند، تمام تلاششان را برای ارتقای کیفیت بنا به کار می‌بردند و گاه خود این موضوع را در وقف‌نامه یادآوری کرده‌اند.

مانند امام وردی بیگ واقف مدرسه امامیه شیراز که می‌گوید: «در اندک فرصتی خوب‌تر صورتی مشتمله بر حجرات و طاقات رفیعه و سایر مایحتاج ...» بناکرده است.

تخصیص این امکانات جانبی مانند محلی برای اقامت و زندگی و نیز در نظر گرفتن مبالغی به‌منظور مدد معاش طلاب می‌توانست در جذب محصلان تأثیر بگذارد و درنهایت به جذب استعدادهای زمان خود نائل آید (احمدی، 1391: 48-49). به‌طور نمونه می‌توان به مدرسه الماسیه، مدرسه جده بزرگ، مدرسه جده کوچک، مدرسه چهارباغ، مدرسه شفیعیه دردشت، مدرسه کاسه گران (حکیمیه)، مدرسه ملاعبدالله شوشتری، مدرسه میرزا حسین، مدرسه نوریه و مدرسه نیم‌آور در اصفهان عصر صفوی اشاره کرد (ریاحی، 1391).

بررسی موقوفات آموزشی شهر تهران نشان می‌دهد که در دوره قاجاریه تا سال 1316 ه.ق. واقفان عمدتاً به احداث و وقف مدارس علمیه و به میزان بسیار اندکی مکتب‌ خانه اقدام می‌کرده‌اند و موقوفاتی برای اداره آن‌ها قرار می‌داده‌اند.

از سال 1316 ه.ق. به بعد به دنبال آشنایی ایرانیان با مظاهر تمدنی غرب، احداث و وقف مدارس به سبک جدید و قرار دادن موقوفاتی برای تأمین هزینه‌های آن‌ها نیز به موارد وقف آموزش قبلی افزوده شد.

در دوره پهلوی وقف بر آموزش علوم دینی اشکال جدیدی یافت چون اجرای فعالیت‌های تربیتی و علمی اسلامی و نشر مطبوعات دینی و وقف بر آموزش علوم جدید در سطوح عالیه یعنی دانشگاه نیز صورت می‌گرفت. تحول دیگر شکل‌گیری بنیادهای خیریه است که درزمینه ارتقاء آموزش و فرهنگ جامعه تلاش می‌کردند (شاه‌حسینی، 1389: 87). نمونه‌هایی ازاین‌دست موقوفات موردبررسی قرارگرفته‌اند:

مدرسه‌ی علمیه‌ی صاحب‌الامر(علیه‌السلام) آشتیان

مدرسه‌ی علمیه‌ی صاحب‌الامر(علیه‌السلام) در آشتیان یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های علمی در این منطقه طی یک‌و‌نیم‌ قرن گذشته است که نقش بسیار مهمی در پرورش عالمان و فرهیختگان این شهر علم پرور داشته است. این مدرسه‌ی علوم دینی در اواسط قاجاریه توسط میرزا حسن البرز، وقف و موقوفات بسیاری بر آن قرار داده شد (عبدلی آشتیانی و سایمانی آشتیانی، 1392).

جمعیت خیریه محله نوبر

جمعیت خیریه محله نوبر که در سال 1331 در تبریز تأسیس شد، ازجمله تشکل‌های خیرین است که درراه ترویج و توسعه دانش گام برداشت.

فعالیت‌های عمده این جمعیت به امور تعلیم و تربیت شاگردان بی‌بضاعت و امور درمانی معطوف بود. اولویت اول جمعیت برای تأسیس آموزشکده‌های صنعتی و ایجاد مراکز بهداشتی و اولویت دوم برای اعطای قروض طویل‌المدت به فارغ‌التحصیلان آموزشکده‌های مزبور اختصاص می‌یافت که در هر دو مورد می‌بایست با نظارت هیئت‌مدیره هزینه می‌شد.

این جمعیت دو باب دبستان پسرانه و دخترانه تحت تکفل داشت که در این مدارس علاوه بر برنامه‌های درسی، کلاس‌های حرفه‌آموزی نیز دایر بود و موسسه هرسال مبلغی برای استخدام متخصصان حرفه‌آموزی به شاگردان و تهیه وسایل موردنیاز کارگاه‌های آن مدارس اختصاص می‌داد.

مقصود غائی خیریه، تربیت و پرورش اطفال یتیم بوده است که درنتیجه آن بتوان از راه فراگیری مهارت‌های گوناگون و آموزش دروس موردنیاز، از کودکانی که براثر بی‌سرپرستی در مخاطره مفاسد و لغزش‌های اخلاقی قرارگرفته‌اند، افرادی لایق و باسواد و صنعتگر بار آورده و از استعدادهای نهفته آنان به نحو مطلوب و به نفع تأمین آینده‌ای درخشان و امیدبخش برای آن‌ها استفاده شود (درکتانیان، 1385: 118-119).

مدارس و مراکز آموزشی بسیاری در سراسر کشور وجود دارند که خیرین با اهداء زمین، ساخت بنا، بازسازی، تهیه امکانات و تجهیزات آموزشی و کمک‌های مالی به طرق گوناگون در آن‌ها مشارکت داشته‌اند. بررسی نقش خیرین مدرسه‌ساز در ساخت مدارس پس از انقلاب اسلامی تا پایان سال 1379 نشان می‌دهد که تعداد 6997 پروژه با 47712 کلاس از محل اعتبارات مردم خیر در کشور احداث‌شده است (سازمان نوسازی، 1379). همچنین در جشنواره خیرین مدرسه‌ساز که در اردیبهشت 1387 برگزار شد، گزارش‌شده که خیرین حدود 613 میلیارد تومان تعهد پرداخت‌نموده‌اند (نعمت‌الله، 1390: 143-144).

وقف بیمارستان‌ها و مراکز آموزش پزشکی

بررسی تاریخی امور خیر و وقف نشان می‌دهد که علاوه بر وقف اموال در امور درمانی به‌منظور دستگیری از بیماران و ناتوانان، وقف بیمارستان‌ها و مدارس پزشکی و حتی تدریس رایگان علم پزشکی جهت ترویج و توسعه دانش پزشکی موردتوجه واقفان و افراد نیکوکار بوده است. در ادامه به ذکر نمونه‌هایی از این امور خیر پرداخته‌شده است:

بیمارستان نوری دمشق

نورالدین محمود بن زنگی در سال 549 ه.ق. دمشق را تصرف کرد. وی در شهرهای مختلف قلمرو خود ازجمله حلب و دمشق اقدام به تأسیس بیمارستان نمود و موقوفات قابل‌ملاحظه‌ای برای اداره آن‌ها اختصاص داد که مهم‌ترین آن‌ها بیمارستان نوری دمشق بود.

این بیمارستان پس از نورالدین به حیات علمی خود ادامه داد و به مرکزی برای آموزش پزشکی و انجام آزمایش‌های بالینی برای دانشجویان پزشکی تبدیل شد.

نورالدین همچنین کتاب‌های طبی بسیاری وقف این بیمارستان کرد تا استادان پزشکی پس از انجام امور درمانی در تالار مخصوص آن بیمارستان گردآمده و بر اساس شیوه اقراء و مباحثه به بحث و گفتگو در موضوعات پزشکی پرداخته و آموخته‌های عملی خود را با مباحثه علمی تقویت نمایند (خضری و همت خلیلی، 1389: 119).

بعدها حاکمان ایوبی و جانشینان سلطان صلاح‌الدین به پیروی از بیمارستان نوری دمشق و بیمارستان‌ صلاح‌الدین در مصر، اقدام به ساخت بیمارستان‌های دیگری در شهرهای شام کردند و برای هرکدام اراضی و املاکی را وقف نمودند (منتظر قائم، حسینی و عظیمی، 1391: 200).

مدرسه پزشکی دخواریه دمشق

مهذب الدین دخوار (628 ه.ق.) مؤسس مدرسه پزشکی دخواریه دمشق از دانش‌آموختگان پزشکی بیمارستان نوری دمشق بود. این پزشک نامدار در زمان حیاتش، خانه خود را محل تدریس پزشکی قرارداد.

این اقدام زمینه را برای تأسیس نخستین مدرسه تخصصی در دانش پزشکی در تمدن اسلامی فراهم ساخت. دخوار برای آنکه ادامه حیات علمی آن مدرسه را تضمین نماید، مزارع و اماکن تجاری متعددی را خریداری و وقف آن کرد. ازاین‌رو مخارج و هزینه‌های فراوان مدرسه شامل حقوق استادان، کمک‌هزینه تحصیلی دانشجویان، هزینه‌های نگهداری مدرسه و تهیه مواد و منابع علمی موردنیاز آن از محل همین موقوفات تأمین می‌شد (خضری و همت خلیلی، 1389: 129-131).

بیمارستان منصوری قاهره

بزرگ‌ترین و مشهورترین بیمارستان قرون میانه اسلامی را باید بیمارستان منصوری قاهره دانست که سلطان منصور بن قلاوون در سال 683 بنا نهاد. در این بیمارستان، آموزش طب به‌صورت نظری و عملی ارائه می‌شد و مکان مخصوصی برای تدریس طب به‌وسیله رئیس الاطبا وجود داشت. همچنین این بیمارستان دارای یک کتابخانه مشهور وقفی بود که در آن کتاب‌های فراوانی نگهداری می‌شد (منتظر قائم، حسینی و عظیمی، 1391: 201-202).

مدارس موقوفه بخارا و مدرسه بنی سعد

بخارا در نیمه دوم قرن چهارم ه.ق. نه فقط مرکز فرهنگی سرزمین سعد به شمار می‌رفت، بلکه یکی از مراکز فرهنگی جهان بود. تعداد مدرسه‌های بخارا در آن زمان به 75 مدرسه می‌رسید و در بعضی از مدارس بخارا تا 400 دانشجو مشغول درس خواندن بودند و عده‌ای از دانشمندان بزرگ دنیای اسلام در مدارس بخارا تدریس می‌کردند.

دانشگاه موقوفه مسلمین در قرطبه

در قرن چهارم ه.ق. در قرطبه مسجد و مدرسه‌ای (دانشگاهی) بزرگ وجود داشت که مسلمانان ساخته بودند. مدرسه اسلامی قرطبه از مؤسسات موقوفه فرهنگی برجسته مسلمانان در کشورهای غربی محسوب می‌شد. در این دوره، قرطبه پایتخت اسپانیا و بزرگ‌ترین مرکز فرهنگی اروپا بود و با قسطنطنیه و بغداد سه مرکز معتبر فرهنگی جهان به شمار می‌رفتند.

مجتمع آموزشی موقوفات ربع رشیدی تبریز

در نیمه اول قرن هشتم ه.ق. به همت خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی وزیر غازان خان الجایتو یا سلطان محمد خدابنده در تبریز یک مجتمع بزرگ علمی و دانشگاهی تأسیس شد که تأثیر عمیقی در آموزش‌وپرورش عصر خود و حتی دوره‌های بعدازآن گذاشت. در وقف‌نامه‌ای که در سال 704 یا 709 ه.ق. به خط خود خواجه رشیدالدین نوشته‌شده است و اکنون در کتابخانه ملی تبریز نگهداری می‌شود، پزشکان تمام‌وقت و پاره‌وقت با نحوه حقوقی که در وقف‌نامه برایشان معین‌شده است به خدمت مشغول بودند.

نمونه‌هایی از وقف دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی

ازجمله امور خیر در این خصوص در قرن اخیر می‌توان به وقف دانشگاه شهید باهنر و علوم پزشکی کرمان به‌وسیله مرحوم مهندس علیرضا افضلی پور و همسرش مرحومه فاخره صبا اشاره کرد. وقف بیمارستان موقوفه مرحوم نمازی که یکی از بهترین و بزرگ‌ترین مراکز آموزشی، پژوهشی و درمانی شیراز به شمار می‌رود نیز ازجمله اقدامات وقفی در خصوص مراکز آموزش پزشکی است ( لیموئی و همکاران، 1395: 257-258).

اهدا و وقف جسد برای ترویج و آموزش پزشکی

در کشور ما انسان‌های نادر و فرهیخته‌ای بوده‌اند که با وقف کالبد خود درراه آموزش علوم پزشکی جهاد کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به مهندس کورس پرتوی دیلمی و مهندس علیرضا افضلی‌پور اشاره کرد. دکتر پرویز بزی، برخی از استادان دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران، تبریز و بوشهر و اعضای یک خانواده نیز این وصیت را انجام داده‌اند (لیموئی و همکاران، 1395: 264). جسد یکی از اساس‌ترین ابزارها در آموزش و توسعه دانش پزشکی است و کمبود جسد یکی از مشکلات عمده در دانشکده‌های پزشکی است.

تأسیس و وقف موزه‌ها و کتابخانه‌ها

تأسیس و وقف کتابخانه‌ها به‌عنوان نهادهای اساسی و تأثیرگذار در امر توسعه و ترویج دانش و تهیه و اهدای کتب و نسخ خطی و دسترس‌ پذیر ساختن آن‌ها به‌وسیله افراد خیّر و نیکوکار برای عموم جامعه موردتوجه بوده است.

به‌طور مثال در زمان سامانیان از تشکیلاتی بانام دیوان موقوفات یا اوقاف سخن به میان آمده و وقف کتاب و موقوفات بر مدارس و خانقاه‌ها و حلقه‌های درس در مساجد و وجود کتابخانه در هر مدرسه و مسجدی که زوایایی برای تدریس در آن بود یا کاروانسراهایی که وقف بر طالبان علم و دیگران شده بود معمول و رایج شد (کهن، 1392: 119).

در دوره‌های مختلف، کتابخانه‌های متعددی به‌وسیله افراد دانشمند و خیّر، وقف عام شده است. بامطالعه وقف نامه‌های کتاب و کتابخانه‌ها می‌توان به اطلاعات فراوانی در این زمینه دست‌یافت. در ادامه به‌مرور نمونه‌هایی از وقف کتاب و کتابخانه‌ها پرداخته‌شده است:

کتابخانه صاحب بن عباد

صاحب بن عباد از مورخان، دانشمندان و سخنوران مشهور در قرن چهارم ه.ق. کتابخانه نفیس خود را وقف عام کرده بود و بسیاری از دانش‌پژوهان و محققان بزرگ از این گنجینه باارزش استفاده می‌کردند. این کتابخانه بسیار بزرگ بود و بیشتر آثار زمانه را در برداشت. در معجم‌الادبا ج. 6، روضات الجنات ج. 2 و بسیاری از منابع دیگر شکوه و عظمت این کتابخانه را ذکر کرده‌اند.

منابع مختلف، فهرست کتاب‌های آن را مشتمل بر 10 جلد دانسته‌اند که برای حمل کتاب‌های مذهبی آن به 400 شتر و به گفته‌ای 700 شتر نیاز بوده است (بابازاده، 1381: 2-3).

کتابخانه وقفی مسجد جامع نیشابور

یاقوت حموی گزارشی از این کتابخانه می‌دهد که «در مدرسه بیهقیه نیشابور که تاریخ تأسیس آن تقریباً به قرن 4 ق. بازمی‌گردد و مختص علم حدیث بود، کتابخانه وقفی وجود داشته و احمد بن عبدالملک ابوصالح موذن نیشابوری (388-470 ق.) در آن کار می‌کرد. وی مسئول حفظ و نگهداری کتاب‌های حدیثی گردآمده بود که میراث استادان بزرگ بود و بر علمای حدیث وقف‌شده بود. او موقوفات محدثان را از قبیل مرکب و کاغذ و غیره در اختیار داشت و آن‌ها را میان آنان توزیع و به آنان می‌رساند» (کهن، 1392: 120)

کتابخانه ابونصر شاپور بن اردشیر

یاقوت حموی در معجم‌الادبا و ثعالبی در یتیمه‌الدهر و ابن اثیر در الکامل و ابن خلکان در طبقات الادبا از کتابخانه معروف ابونصر بن اردشیر یادکرده‌اند. ابونصر کتابخانه‌اش را وقف عام کرده بود و مردم می‌توانستند از نفایس و ذخایر ادبی و علمی ارزشمند آن به‌رایگان استفاده کنند. از ویژگی‌های این کتابخانه وجود نسخ خطی متعدد و علوم مختلف بوده است (مزینانی، 1382: 147).

کتابخانه رشیدالدین وطواط در خوارزم

رشیدالدین وطواط در رسائل خود به این مطلب اشاره می‌کند که بیش از هزار جلد از کتاب‌های نفیس و ارزنده خود را وقف عام کرده است. این مطلب نشان می‌دهد که وی کتابخانه خصوصی بزرگی داشته است که اهل علم نیز می‌توانستند از آن استفاده کنند (مزینانی، 1382: 148).

کتابخانه صابونی نیشابور

در شرح‌حال خلف بن احمد امیر سیستان آمده است که وی دانشمندان و علمای ایران را گردآورد و از ایشان خواست تا تفسیری جامع و کامل از قرآن مجید که شامل کلیه اخبار و اقوال مفسران گذشته است فراهم آورند و برای انجام این مهم بیست هزار دینار پرداخت و تفسیری جامع تألیف شد که مشتمل بر یک‌صد جلد بود. این تفسیر ارزنده و مهم را در کتابخانه مدرسه صابونی نیشابور قراردادند تا طالبان علم و دانش‌پژوهان از آن استفاده کنند(مزینانی، 1382: 149).

کتابخانه مدرسه، مسجد و خانقاه گوهرشاد بیگم

گوهرشاد آغابیگم همسر شاهرخ از بانوان خیّر و مدبر و دانش‌دوست بود. این بانوی نیک‌اندیش در جوار حرم مطهر حضرت رضا (علیه‌السلام) مسجد و مدرسه و خانقاهی باشکوه به سال 828 ه.ق. بنا کرد.

از دیگر کتابخانه‌ها، کتابخانه سهلان ساوجی در ساوه، کتابخانه رستم بن علی در طبرستان، کتابخانه خجندیان در اصفهان، کتابخانه شافعیان ساوه برای استفاده عام بوده‌اند و اهل طلب و دانش از ذخایر این کتابخانه‌ها استفاده می‌کردند. (مزینانی، 1382: 149-150).

کتابخانه شیخ بهایی

شیخ بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهایی از دانشمندان، متفکران و نویسندگان دوره شاه‌عباس بود. اکنون در آرامگاه شیخ بهایی در جوار مرقد مطهر امام رضا (علیه‌السلام) که در دوره پهلوی بنا گردید، کتابخانه‌ای برای آثار و تألیفات و کتاب‌هایی که درباره شیخ بهایی نوشته‌شده، فراهم آمده که ازنظر تحقیقاتی بسیار ارزنده است (محمدنیا، 1388: 9-10).

کتابخانه عمومی وقفی دکتر حصیبی

این کتابخانه در خردادماه 1381 در پارک آزادی شهر اراک افتتاح گردید. این کتابخانه با هزینه خانم دکتر حصیبی پزشک اراکی مقیم آمریکا زیر نظر اداره ارشاد اسلامی استان مرکزی به‌صورت وقفی ساخته‌شده است. کتابخانه دارای 1100 متر زیربنا می‌باشد و بودجه اولیه در نظر گرفته‌شده برای ساختن کتابخانه حدود 200 میلیون تومان بوده است (رنجبری و تاج آبادی، 1382).

کتابخانه و موزه ملک

کتابخانه و موزه ملک توسط حاج حسین ملک وقف شد، امروزه محل حضور پژوهشگران، دانش‌پژوهان و اساتید از ایران و سراسر جهان است. کتابخانه و موزه ملک گنجینه‌ای ارزشمند شامل هزاران نسخه خطی، کتب چاپ سنگی، کتب چاپ سربی (به زبان فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه، روسی، اردو، لاتین و ...)، نشریات ادواری، منابع دیداری و شنیداری، سکه، فرش، تابلوی نقاشی، قلمدان و ... است که با توجه به خرید کتاب و آثار موزه‌ای و نیز اهداء آثار از سوی مردم هرروز بر غنای آن‌ها افزوده می‌شود (مطلبی، 1392: 3).

وقف کتابخانه شخصی آیت‌الله استاد محمد واعظ‌زاده خراسانی

در مقاله‌ای با عنوان گلستانی همیشه خوش، ضمن بررسی وقف کتابخانه شخصی آیت‌الله استاد محمد واعظ‌زاده خراسانی بر بنیاد پژوهش‌های اسلامی (بهمن 1392)، به شخصیت علمی آن بزرگوار و ویژگی‌ها و عوامل غنای کتابخانه شخصی وی پرداخته‌شده است؛ «در میان کتاب‌های استاد، کتاب درجه‌دو یا سه دیده نمی‌شود؛ کتاب‌هایی از نوع گزیده‌های غیرعلمی و مجموعه‌هایی که بیشتر باهدف کتاب‌سازی فراهم می‌آیند؛ و این حکایت از آن دارد که ایشان به به‌گزینی کتاب اهمیت می‌دهند و یا این‌گونه کتاب‌ها را به‌هیچ‌وجه در کتابخانه‌شان قرار نمی‌دهند یا آن‌ها را به کسانی که به آن نیاز داشته‌اند، اهدا کرده‌اند.» (سلمانی رحیمی، 1393: 132). «استاد با همه شوق و ارزشی که برای کتاب‌ها و مجلاتشان قائل بودند، آن‌ها را در خدمت پژوهشگران بنیاد، دانشجویان و استادان دانشگاه علوم اسلامی رضوی و طلاب می‌دیدند و همین برای ایشان آرام‌بخش بود.» (همان: 133)

همچنین می‌بایست به موقوفات کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، کتابخانه آیت الله مرعشی‌نجفی در قم، کتابخانه وزیری یزد و کتابخانه هرندی کرمان اشاره کرد که به عاشقان علم و معرفت خدمت‌رسانی می‌کنند.

کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با مجموعه‌های وقفی حسنعلی غفاری، علی‌اصغر حکمت و حمید سیاح، کتابخانه دانشگاه اصفهان با مجموعه‌های وقفی محمدباقر الفت و محمد صدر هاشمی از دیگر کتابخانه‌ها با مجموعه‌های وقفی هستند.

در شکل‌گیری کتابخانه ملی ایران افرادی مانند میرزا حسینعلی خان محتشم حضور، احتشام‌السلطنه، میرزا تقی‌خان ولد بصیر الممالک، سیف‌السلطنه، نصره السلطان، تقی‌خان بینش، مقدم‌الملک و مرحوم ندمایی سهیم بودند و کتبی را به کتابخانه اهدا کرده‌اند. مرحوم ندمایی اموال خود را وقف کتابخانه (ملی) کرد (محمدنیا، 1388: 9).

نتیجه‌گیری

امور خیر نقش مهمی در ترویج و توسعه دانش داشته است و بسیاری از مراکز علمی به پشتوانه وقف و امور خیر پدید آمده‌اند. تأسیس و وقف مدارس، دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی و کتابخانه‌ها به‌وسیله افراد خیّر و نیکوکار مصادیقی از وقف و امور خیر در ترویج و توسعه دانش بوده است.

علاوه بر این، افراد بسیاری بوده‌اند که درراه توسعه دانش، دارایی و ثروت خویش را وقف و اهدا نموده‌اند. وقفِ خانه، کتابخانه، بیمارستان‌های آموزشی، اهداء کتب و اهداء جسد ازجمله مواردی است که در این نوشتار به آن اشاره شد.

پرواضح است که نقش امور خیر محدود به موارد ذکرشده نمی‌گردد. چه‌بسا افرادی که بی‌هیچ نشانی و بی‌هیچ چشم‌داشتی با آموزش‌وپرورش دانش‌آموزان و دانشجویان و خدمت در مناطق محروم درراه ترویج و توسعه دانش گام برداشته‌اند. همچنین کمک‌های افراد خیّر و بنیادهای خیر که از هیچ تلاشی مضایقه نکرده‌اند و هم‌وغم آن‌ها توسعه فرهنگی و علمی آحاد جامعه بوده است را نباید ازنظر دور نگاه داشت.

در سال‌های اخیر علاوه بر مشارکت خیرین در ساخت و تجهیز مدارس، مراکز آموزشی، کتابخانه‌ها و مانند این‌ها، حمایت‌هایی به‌منظور تأسیس و توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان صورت گرفته و نشست‌های مجمع خیرین علم و فناوری برگزارشده است.

همچنین بر دعوت از خیرین داخل و خارج از کشور و تشکیل مجمع خیرین دانش و فناوری و حمایت آنان در حوزه‌های دانش‌ بنیان و علم و فناوری تأکید شده است [۲] ، [۳] ، [۴] ، [۵] ، [۶] ، [۷] همچنین می‌توان به کمک‌های نقدی صندوق قرض‌الحسنه به‌منظور حمایت از طرح‌های فناورانه دانشگاهی، صندوق سرمایه‌گذاری و موقوفات [۸] و جایزه مصطفی (صلی‌الله و علیه و آله) به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نمادهای وقف علمی در کشور باهدف هدایت و پیشبرد علم و فناوری در جهان اسلام و ارتقای جایگاه کشورهای اسلامی در حوزه علم و فناوری و تشویق دانشمندان جهان اسلام [۹] اشاره کرد.

توسعه دانش و فناوری در دنیای امروز نیازمند حمایت هر چه گسترده‌تر خیرین می‌باشد.

بدون تردید بهره‌گیری هر چه بیشتر و مطلوب‌تر از ظرفیت‌های امور خیر، می‌تواند بسیاری از کاستی‌ها و کمبودهای مالی و اقتصادی را مرتفع نماید. در این راستا، شناسایی نیازهای موجود در حوزه دانش و فناوری به‌منظور استفاده از پتانسیل‌های موجود امری اساسی است که می‌بایست توسط متولیان امر موردبررسی قرار گیرد.

بدیهی است که سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های هر چه‌بهتر نیازمند اطلاع‌رسانی گسترده به جامعه به‌ویژه جامعه خیرین است. ایجاد و مدیریت شبکه‌های تشکل‌های خیرین در حوزه دانش و فناوری ازجمله اقدامات راهبردی است که می‌بایست در برنامه‌ریزی‌های نهادهای آموزشی و پژوهشی به‌ویژه دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری و مؤسسات دانش‌بنیان با نظارت همه‌جانبه دولت در سیاست‌گذاری‌های کلان دنبال شود.

منابع

احمدی، نزهت. (1391) «نهاد وقف در دوره صفوی». مطالعات تاریخ اسلام، شماره 15، صص 41-56.

بابازاده، شهلا. (1381) «کتابخانه صاحب بن عباد، مطالعات ملی کتابداری و سازمان‌دهی اطلاعات»، سال 13، شماره 3، صص 1-5.

خضری، احمدرضا، همت خلیلی، علی. (1389) «نقش نورالدین زنگی در گسترش دانش پزشکی در تمدن اسلامی»، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال دوم، شماره چهارم، صص 119-140.

درکتانیان، غلامرضا. (1385) «جمعیت خیریه محله نوبر»، فصلنامه گنجینه اسناد، شماره 64، صص 114-136.

رنجبری، صفرعلی، تاج آبادی، رضا. (1382) «معرفی کتابخانه عمومی (وقفی) دکتر حصیبی اراک و بخش نابینایان این کتابخانه»، پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات، 1382، دوره 19، شماره اول و دوم، صص 48-50.

ریاحی، محمدحسین. (1391) «وقف در مدارس اصفهان عصر صفوی و مروری بر ویژگی‌های برخی وقف نامه‌های آن»، فصلنامه وقف میراث جاویدان، 1391، شماره 77-78، بازیابی شده از: http://raz.ahlolbait.com/content/

سلمانی رحیمی، امیر. (1393) «گلستانی همیشه خوش وقف کتابخانه شخصی آیت‌الله استاد محمد واعظ زاده خراسانی بر بنیاد پژوهش‌های اسلامی»، مشکوه، شماره 122، صص 128-137.

شاه‌حسینی، پروانه. (1389) «وقف آموزشی از دیدگاه جغرافیای فرهنگی»، جغرافیا، 1389، سال هشتم، شماره 24، صص 87-99.

عبدلی آشتیانی، اسدالله، سلیمانی آشتیانی، مهدی. (1392) «پیشینه و موقوفات مدرسه علمیه صاحب‌الامر (علیه‌السلام) آشتیان»، فصلنامه وقف میراث جاویدان، شماره 82. بازیابی شده از: http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=14936

کهن، فرحناز. (1392) «شکل‌گیری رنسانس فرهنگی در دولت سامانیان عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه علوم و دانش در قلمرو سامانیان (خراسان بزرگ و ماوراء‌النهر)»، فصلنامه مطالعات فرهنگی – اجتماعی خراسان، شماره 30، صص 99-129.

لیموئی، فرناز، لیموئی، حسین، حسین‌زاده، امید علی، اصل فتاحی، بهرام، کریمی ثانی، پرویز، شهسواری نیا، کاووس. (1395) «اهدای جسد و جایگاه وقف در آموزش پزشکی»، گام‌های توسعه در آموزش پزشکی، دوره سیزدهم، شماره سوم، صص 255-267.

متین، نعمت‌الله. (1391) «ضرورت مشارکت در آموزش‌وپرورش: کاستی‌ها و راهکارها»، جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش، شماره 3، صص 143-176.

متین، نعمت‌الله. (1390) «راه‌های گسترش مشارکت مردم در آموزش‌وپرورش از دیدگاه خیرین مدرسه‌ساز»، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره 107، صص 141-159. محمدنیا، مرتضی. (1382) «نقش وقف در ایجاد کتابخانه در ایران، آینه پژوهش»، شماره 115، صص 5-15. مزینانی، علی. کتابخانه و کتابداری، انتشارات سمت، 1382، تهران.

مطلبی، داریوش. (1392) «کتابخانه و موزه ملی ملک، وقف در حوزه فرهنگ»، کتاب ماه کلیات اطلاعات، ارتباطات و دانش شناسی، سال هفدهم، شماره 31، 3. منتظر قائم، اصغر، حسینی، شمس، عظیمی، کیومرث. (1391) «نظام وقف در بیمارستان‌های دوره اسلامی از ابتدا تا آغاز عثمانی»، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره 52، صص 183-212.


لینک مقاله در سیویلیکا


پانویس