جشنواره مشارکت شهروندی، خدمات شهری - نشست ویژه واقفان و خیّران

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

نویسنده:علی عالم زاده


چکیده

گزارش جشنواره مشارکت شهروندی ـ خدمات شهری، گزارشی است از همایشی که شهرداری تهران در 12 مرداد 89 با دعوت از پژوهشگران حوزه وقف برگزار کرد تا درباره زمینه های استفاده از وقف در عرصه خدمات شهری گفتگو شود. گزارشگر نخست از برخی کاستی های همایش سخن گفته، هر چند آنها را در برابر نقاط قوت آن ناچیز شمرده است. در این همایش برخی از مسؤولان اوقاف سخن گفتند و بعضی از پژوهشگران نیز به ایراد مقاله پرداختند. در این مقالات موضوعات مختلفی مطرح شد از جمله در مقاله ای درباره مشکلات بر سر راه وقف در طول تاریخ اسلام و راهکارهای نخبگان و به ویژه فقها برای حل این مشکلات سخن گفته شد. به نظر این مقاله، مطرح شدن موضوع تأبید (ابدی بودن وقف) یکی از مهم ترین راهکارها بوده است.

در این همایش سه موضوع آشناکردن جامعه با ابعاد و فوائد وقف، آموزش مدیران و رفع موانع و تشویق مشارکت مردمی به عنوان سه محور حل مشکلات وقف مطرح شد.

کلید واژه : وقف و خدمات شهری، تأبید، مشکلات وقف .



مقدمه

شهرداری تهران با ابتکاری جدید همایشی با عنوان فوق در 12 مرداد 1389 در سالن همایش های بوستان «گفتگو» برگزار کرد. این همایش با رویکرد صرفاً علمی و پرداختن به مباحث کاملاً علمی، تجارب تاریخی و دستاوردهای پژوهشگران حوزه وقف در ساعت پنج بعد از ظهر آغاز و ساعت هشت شب پایان یافت. با اینکه دعوت از پژوهشگران دیرهنگام بود و اغلب فقط دو روز قبل اطلاع یافته بودند، ولی محققان مدعوّ با مقالات پرمایه و مباحث تحلیلی جالب و نو آمده بودند؛ زیرا رسالت خاصی احساس می کردند و می خواستند پیام وقف در عرصه خدمات شهری را به گوش مسؤولان شهری برسانند. بگذریم از اینکه مسئولان شهری با اینکه صاحب خانه بودند، ولی حضور چشمگیر نداشتند؛ به گونه ای که پژوهشگران و مدعوّین نوعی بی احترامی احساس می کردند و این نکته را پس از اتمام اجلاسیه کم و بیش مطرح می کردند.

همچنین با اینکه مبحث «نقش وقف در خدمات شهرداری» بسیار مهم و در سطح ملی مطرح است و رسانه ملی و رسانه ها باید آن را به صورت گسترده پوشش می دادند، متأسفانه چنین نبود. با گذشت از این کاستی ها، قوت های این همایش آنچنان بود که همه این ضعف ها را تحت شعاع قرار می داد؛ زیرا مبحث تعاملات وقف با خدمات شهری از سال های نخست رسالت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) مطرح بوده و تاکنون تدام داشته است. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ثروت خدیجه را که مجموعه ای کم نظیر در سرزمین عربستان بود، به امور خیریه اختصاص داد و از قول ایشسان نقل شده که اگر اموال وقفی و خیریه ای خدیجه نبود، معلوم نبود اسلام در سراسر شبه جزیره و بعداً جهان فراگیر شود و مردم مجذوب اسلام شوند؛ به همین دلیل رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرمود: «نِعمَ العَونُ المالُ الخَیرِ» (بهترین کمک اموال خیریه است). به عبارت دیگر خدمات رسانی به مردم فقیر و مستمندان، ساختن مسجد، اطعام به یتیمان و بیوگان، تجهیز اماکن عام المنفعه و ده ها سرفصل اینچنینی نیاز به منابع مالی داشت.

از سوی دیگر در آن دوره معادن طلا و فلزات گران قیمت یا منابع نفت و گاز وجود نداشت و تنها منبع مالی، اموال افراد نیکوکار بود. این اموال به شیوه وقف یا روش های دیگر برای خدمات شهری تخصیص می یافت.

بنابراین در همه دوره ها، موقوفات و درآمدهای وقفی و اموال خیریه منبعی مهم و اساسی برای تأمین مخارج خدمات شهری و تأمین نیازهای مردم بوده است، اما در چند دهه اخیر با کشف نفت و دیگر معادن در کشورهای اسلامی و ورود پول نفت به سبد خانوارها در کشورهای عربستان سعودی، ایران، کویت، عراق و...، توجه به موقوفات به عنوان منبع مالی کاهش یافت و این امر مغفول گذاشته شد، تا اینکه خوشبختانه شهرداری تهران برای نخستین بار این مبحث را پیش کشید و توجهات همگان اعم از مدیران شهری، تصمیم گیران خدمات شهری و پژوهشگران را به این مقوله بسیار مهم و اساسی جلب نمود. هر چند شروع ایده آل و مطلوبِ تمام عیار نداشت و آن چنان که باید دو قشر مدیران شهری و پژوهشگران حوزه وقف در کنار هم قرار نگرفتند و تبادل تجارب آن گونه که نیاز این دوره بود اجرایی نشد، ولی در همین حدّ هم خوب و قابل توجه است.

در اینجا نخست گزارشی از سیر مباحث و مقالات عرضه شده ارائه می شود؛ سپس به برخی از مباحث مهم مطرح شده می پردازیم.

اجلاسیه: پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم، نخست مجری همایش، آقای خیرخواه پشت تریبون قرار گرفت و نکاتی درباره سنت وقف و نیکوکاری در اسلام، دامنه وسیع خدمات شهری و لزوم همبستگی و پیوند این دو عرضه کرد. آنگاه آقای مجید قبادی به عنوان دبیر همایش، در چند دقیقه از کارهای اجراشده در زمینه شهروندی و خدمات شهری و لزوم مشارکت مردمی در این حوزه گزارش داد و این همایش را ویژه وقف و سنت و نیکوکاری دانست تا از این طریق مشارکت نیکوکاران و واقفین جلب گردد.

در ادامه حجت الاسلام والمسلمین محمد علی خسروی به ایراد سخنرانی پرداخت. او که چند دهه در سازمان اوقاف مشغول بوده، و از جمله سالیان درازی به عنوان معاون فرهنگی سازمان و سردبیر مجله وقف میراث جاویدان اشتغال داشته، تجارب ارزنده ای دارد، به آسیب شناسی مشارکت مردمی در عرصه خدمات شهری پرداخت و نمونه هایی از موانع و مشکلات اجرای وقف در عرصه خدمات شهری را بیان نمود. او ضعف اطلاع رسانی، عدم توجیه مردم و آشنا نبودن اقشار مردم با بنیه ها و بنیان ها و ابعاد وقف را مهم ترین مانع بر سر راه توسعه وقف در عرصه خدمات شهری دانست. سپس تلقی های منفی برخی مردم و برداشت های اشتباه افراد از وقف را مهم دانست. مثلاً فکر می کنند وقف یک پدیده صد درصد الهی و عبادی است و دخالت اندیشه و عقلانیت و رعایت مصالح اجتماعی در آن را صحیح نمی پندارند، در حالی که وقف یک نهاد اقتصادی است که با تدبیر و تفکر بشری باید مدیریت شود تا به سوددهی صد درصد برسد.

پس از آن آقای صادق عبادی، پژوهشگر حوزه وقف به ایراد مقاله اش پرداخت و مقالات وقف در دوره معاصر را تبیین کرد. از نظر ایشان خدمات رسانی و نیازهای بشری جدید شده و روش های مدرن زندگی شهری بر همه ارکان حیات بشر سایه افکنده، ولی از دیگر سو وقف در بند تعاریف قرون گذشته و پندارها و تصورات فقهی چند سده قبل مانده است، در حالی که باید وقف را تجدید کرد و با شیوه های جدید اصلاح نمود تا بتواند پاسخگوی مقتضیات مدرن باشد.

آنگاه معاون اداری ـ مالی و امور مجلس سازمان اوقاف آقای نادر ریاحی پشت تریبون قرار گرفت و تلاش کرد گزارشی از اقدمات در حال اجرا یا در حال کارشناسی و برنامه ریزی را عرضه کند. مهم ترین بند از سخن او این بود که گروهی از کارشناسان مأمور اصلاح قانون وقف در ایران هستند.

از دیگر سخنرانان این جلسه آقای محمد نوری، پژوهشگر حوزه وقف بود. مشکلاتی که بر سر راه وقف در طول تاریخ اسلام بوده و راه کارهای نخبگان و به ویژه فقها برای رهانیدن وقف از دامن این مشکلات مبحث اصلی او بود. به نظر او وقف موتور محرک فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است و اسلام بدون وقف نمی توانست از عربستان و حتی از مکه و مدینه جلوتر برود. امپراتوری بزرگ اسلامی در سده پنجم و ششم قمری نیز با همین موقوفات شکل گرفت و تثبیت و اداره شد، اما متأسفانه در هر دوره با اینکه موقوفات فراوانی ثبت شده، تداوم نیافته است؛ یعنی پس از چند سال عده ای سودجو در موقوفات سابق تصرف عدوانی کرده، با خارج کردن آنها از وقف، به تملک شخصی خود درمی آوردند. در این میان، فقها، محتسبان و قضات که وظایف مدیران شهری امروز را بر عهده داشتند، راه کارهایی را کشف کردند. برای نمونه شیخ طوسی در کتاب المسبوط نوشت: جوهره و ذات وقف ابدیت و تأبید است؛ و در تعریف وقف گفت: «الوقف تحبیس الأصل و تسبیل المنفعه». تدبیرهای دیگری مثل ضمّ امین یا ضرورت نصب ناظر یا تبدیل به احسن همگی در جهت پویا سازی وقف و نجات موقوفات از نابودی بوده است.

خلاصه این اقدامات این بود که فقها به وسیله طرح این قاعده خواستند وقف را ابدی کنند تا از تصاحب و تملک های عدوانی و خائنانه مانع شوند.

بعد از ایشان خانم نصیری مقاله ای در تأثیر وقف در مدرسه سازی، کتابخانه و چاپ و نشر ارائه کرد و آماری از وقف در کشورهای مختلف گزارش داد. آماروقف در کشور آلمان از همه جا بیشتر است.

در ادامه معاونِ معاونت خدمات شهری آقای دکتر حسین کلخورانی به تقدیر و تشکر و ضرورت تداوم این جلسات پرداخت. آنگاه از چند تن از تلاشگران و پژوهشگران حوزه وقف از جمله از حجه الاسلام خسروی و آقایان عبادی و نوری با اعطای لوح یادبود و هدیه تقدیر به عمل آمد.

نکات مهم و برجسته: این همایش به رغم اندک بودن زمان و دیگر مشکلات، موضوعات مهمی را مطرح کرد. در اینجا گزیده ای از مقالات ارائه شده در همایش را ذکر می کنم.

با وجود آنکه تاکنون تحقیق مستقلی درباره خدمات شهری و نسبت آن با وقف مطرح و عرضه نشده ـ که شاید دلیل آن مستحدث و جدید بودن مفهوم شهر و شهروندی است ـ ولی پژوهشگران با مطالعات و کارشناسی دقیق به طرح مسائل پرداختند. البته خدمات شهری آنگونه که امروزه تعریف می شود سابقه ای ندارد، اما در همایش مطرح شد که گونه ای از خدمات به مردم از دوره مدینه النبی وجود داشته است؛ یعنی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) موقوفاتی داشت و از طریق منافع آنها، گرسنگان را اطعام، برهنگان را پوشاک، فقرا را نوا، در راه ماندگان را توشه و مریضان را دارو و پرستاری می داد.

سپس در دوره خلافت علوی، آنگاه که امام علی (علیه السلام)خلافت را به دست گرفت، قلمرو وسیعی را باید اداره می کرد. از سوی دیگر اقتضائات ژئوپولیتیکی سبب انتقال پایتخت به کوفه شد. بنا بر مدیریت حضرت اوضاع کوفه چنان شد که پس از چند سال به مردم گفت: « ما أصبحَ بالکوفهِ أحَدٌ إلّا ناعِماً، إِنّ أدناهم منزلهً لَیأکُلُ البُرَّ، و یجلس فی الظِّلِّ، و یشرَبُ من ماء الفرات [۱] ترجمه حدیث شناس مشهور علامه محمدرضا حکیمی این گونه است: «همه کسانی که در شهر کوفه زندگی می کنند زندگی شان به خوبی تأمین است. پایین ترین افراد جامعه نان گندم می خورند، خانه دارند و از بهترین آب آشامیدنی استفاده می کنند».

به رغم همه مشکلاتی که معاویه، طلحه و زبیر و خوارج برای دولت حضرت ایجاد کرده بودند و خطرها و تهاجمات، ولی همه افراد پایتخت ضروریات زندگی را داشتند و سبد خانوار شهروندان از نظر آب و نان و مسکن تأمین شده بود. در روایت دیگر تأمین امنیت هم گزارش شده است.

اما حضرت از چه منابع مالی زندگی مردم را تأمین کرد؟ در دوره دوری از خلافت و 25 سالی که در رأس حاکمیت نبود، اینگونه نبود که در گوشه خانه بنشیند یا در مسجد به عبادت بپردازد، بلکه از صبح تا شام به آبادانی و عمران زمین های بایر یا خراب مشغول بود. در وقف نامه حضرت امیر که به واسطه امام کاظم (علیه السلام) در قالب روایتی صحیح نقل شده، باغات و بوستان ها یا چشمه ها و چاه هایی که حضرت در 25 سال قبل از خلافت دایر کرد در نوزده سرفصل گزارش شده است. چند مورد از این وقف نامه را می خوانیم:

الأحمر: زمینی در الرّجلاء بین مدینه و شام؛

البیضاء: زمین وسیعی در حَرّه الرّجلاء و دارای چند باغ و مزرعه؛

رعیه: مزرعه ای در حدود فدک و دارای نخل و آب بود؛

وادی القری: صحرای وسیعی بین مدینه و شام که در خود چند پارچه دهستان داشت؛

در این وقف نامه غیر از باغات و مزارع، چندین رشته چاه، قنات، چشمه و آبراه گزارش شده است.

حضرت همه اینها را برای تأمین زندگی مستمندان و اهداف مشروعی که در ذهن داشت وقف کرد و در دوره خلافت از ثمرات و منافع آنها بهره گرفت و پایتختی نمونه و فاضله، فاقد فقر و کمبود و استضعاف ساخت.

چون کوفه پیشینه پایتختی و حتی شهری نداشت و فاقد زیرساخت های شهری یا حداقل شهر پیشرفته در حد پایتخت بود، حضرت باید هم زیرساخت ها را برپا می کرد، هم خانواده های مدیران لشگری و کشوری را از مدینه و دیگر نقاط به کوفه کوچ می داد و حداقل امکانات را برای آنها فراهم می آورد و هم خدمات شهری در حدّ پایتخت عرضه می کرد. ایشان با درایت کامل بسان یک مدیر شهری لایق، از درآمد وقفی که قبلاً ایجاد کرده بود به خوبی استفاده کرد و کوفه را به مادرشهری نمونه و فاضله تبدیل نمود.

متأسفانه این موقوفات و هزاران رقبه وقفی، از جمله موقوفات حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و پادشاهان و امراء و خلفاء که شامل هزاران کیلومتر مربع باغات و مزرعه بود، به دست افراد نا اهل و حاکمان جور و ظلم یا به اموال خصوصی شد، یا تخریب و منهدم گردید و به صورت وقفی به دست ما نرسید. این وضعیت همواره در طول تاریخ ادامه داشته است. در هر دوره افرادی نیکوکار موقوفاتی دایر می کردند، ولی پس از چند سال از بین می رفت تا اینکه فقیهان مسلمان به ویژه فقهای امامیه به فکر چاره جویی افتادند و تدبیری اندیشیدند. نخستین بار شیخ الطائفه طوسی در کتاب المسبوط در ابتدای باب وقف نوشت: «الوقف تحبیس الاصل و تسبیل المنفعه»؛ یعنی ماهیت و جوهره وقف نگهداری عین موقوفه و استفاده از منافع و ثمرات آن برای موارد پیش بینی شده است.

اعلام این نکته یک عطف تاریخی بود و دیگر فقها در زمان های بعدی تاکنون این اصل را پذیرفته اند و اعلام کرده اند: موقوفات قابل تملک شخصی و تصرف نیست، بلکه باید آنها را در صندوقی آهنین نگهداری کرد، و با مدیریت کارآمد و نظارت مستمر، منافع و سوددهی آنها را افزایش داد.

در واقع از سده پنجم قمری به بعد تا حدی نگرش و رویکرد جامعه دگرگون شد و وقف بسان یک سازمان اقتصادی ـ اجتماعی مطرح شد که ورودی آن، اموال موقوفه به صورت ابدی است و خروجی آن سودها و ثمراتی است که حلّال مشکلات جامعه است. پیش از این، موقوفات را اموال بدون صاحبی می دانستند که پس از چند سال قابل تملک شخصی است.

فقیهان و سپس محتسبان تلاش کردند این سازمان را از نظر تئوریک و علمی بارور کنند، هر چند در عمل موانع زیادی وجود داشت. مهم ترین دستاورد حقوقدانان مسلمان تأبید یا اعلام ابدیت در وقف بود تا از سوءاستفاده ها جلوگیری کنند. مالی که وقف می شود موقت نیست و تا ابد باید در وقف بماند مگر اینکه واقف زمان خاصی را در نظر داشته باشد یا شرائطی غیر طبیعی پیش آید.

تمدن اسلامی از هر نظر بسیار وسعت داشت و در هر منطقه، ده ها سازه و سازمان مدنی باید مدیریت می شد. بخش هایی از امور تمدنی اسلام در کتابهایی مثل معالم القِربه فی احکام الحِسبه از ابن اخوه (محمد بن احمد بن قرشی) در قرن هفتم قمری آمده است. این کتاب به انگلیسی هم ترجمه شد. نیز به فارسی زیر عنوان آیین شهرداری ها ترجمه و منتشر شده است. با مطالعه اینگونه منابع معلوم می شود تمدن اسلامی بسیار پیشرفته و عظیم بوده است. شهرداری ها با روش های پیشرفته بلاد را اداره می کردند. آنها برای اداره نهادهای مدنی مثل مدارس، کتابخانه ها، پل ها، احداث جاده، گردشگری، رباط ها، محل های استراحت مسافران در مسیر، حتی سم پاشی و دفع آفات نباتی به منابع مالی نیاز داشتند، ولی مثل این زمان نفت نداشتند یا از طریق استخراج معادن نمی توانستند کسب درآمد کنند؛ از این رو تنها منبع درآمدی آنها یکی مالیات ها و دوم موقوفات بود. تصور بفرمایید تهران امروز توسط شهرداری و فقط با موقوفات و مالیات به بهترین شیوه اداره شود بع طوری که گزارش آن را اروپایی ها به انگلیسی ترجمه و در دانشگاه های خود به عنوان متن درسی آموزش دهند!

حتی تا قرون دهم و یازدهم ـ مثلاً در عصر صفویه ـ ایران به عنوان یک قطب پیشرفته در جهان مطرح بود و اقتصاد پر رونقی داشت. منابع مالی برای اداره شهرها عمدتاً موقوفات بود؛ چون از وقف حداکثر استفاده را می نمودند. اگر امروزه نگاه ما به وقف نگاه به یک نهاد مدنی و یک سازمان اقتصادی باشد، علاوه بر منبع درآمد می تواند مبدل هم باشد؛ یعنی بخش های کم درآمد و مرده جامعه را به بخش های پویا و زنده تبدیل کند.

در سال های اخیر اندیشمندان اقتصادی درصدد اخذ مدل های توسعه از جهان توسعه یافته اند، ولی از راه کارها و مدل هایی مثل وقف که هزاران سال تمدن با عظمت اسلامی بر دوش آن مدیریت شده غفلت کرده اند. خلاصه آنکه باید ذهنیت نسبت به وقف کاملاً عوض شود و مدیریت شهری با استفاده از منافع وقف، خدمات شهری را سامان دهد.



راه کارها

مدیریت شهری در جهان اسلام چه انتظاری از وقف می تواند داشته باشد و چه راه کارهایی در این زمینه هست؟ در این همایش با توجه به مشکلات موجود راه کارهایی مطرح شد که که در سه محور گزارش می شود:



تعمیم وقف پذیری اجتماعی

منظور آشنایی جامعه با ابعاد و فوائد وقف است. هنوز جامعه ما شناخت درستی از کارآیی های انواع وقف و حتی وقفذُرّی یا خانوادگی ندارد. به قول یکی از سخنرانان اطلاع رسانی به نخبگان و آموزش مردم در رسانه ملی ایران صفر است. چند سال قبل یکی از استادان مشهور دانشگاه [۲] . در مقاله ای نوشت: وقف خانوادگی آن گونه که در طول تاریخ بدنام معرفی شده، نیست، بلکه هدف شارع از این گونه وقف جلوگیری از تکه پاره شدن منابع ثروت بوده است. یعنی از این طریق مانع تفکیک ثروت فرد متوفی می شود و مثلاً کارخانه متوفی توسط وارثان قطعه قطعه و تبدیل به سهم الارث وارثان نمی شود. در نتیجه به تعطیلی کارخانه و نابودی یک منبع مهم کار و اشتغال و درآمد نمی انجامد. متوفی کارخانه را وقف خانواده اش می کند و همه افراد خانواده از ثمرات آن بهره مند می شوند و کارخانه به کار خود ادامه می دهد. این نکته بسیار مؤثر بود و تحولی در نگرش وقفی پیدا شد.

مورخان تمدن اتفاق نظر دارند که با روش تجمیع ثروت ها و اندوخته های کوچکِ اروپایی ها، در قرون شانزدهم تا هجدهم میلادی کارخانه ها و مجتمع های کشت و صنعت راه اندازی شد و زمینه های تمدن کنونی فراهم آمد. در همه انواع وقف همین روش را می توان اعمال و اجرا کرد. اگر شهرداری ها برنامه ریزی کنند و مثل محتسبان سابق، مدیریت سرمایه ها و اندوخته های کوچک و تجمیع آنها و تأسیس شرکت ها، کارگاه ها و دیگر مراکز سودآور را بر عهده گیرند، تحولی عظیم پدیدار خواهد شد. در تاریخ فرانسه هست که مردم هر محله در قرن هفدهم چند فرانک روی هم گذاشته، مرکزی هر چند کوچک تأسیس و وقف می کردند و برای آن متولی و مدیر هم قرار می دادند. نیز سالانه بر مدیریت نظارت داشتند و سود آن را هم کلاً یا بعضاً وقف توسعه آن می کردند. همین مراکز به غول های اقتصادی در قرون نوزدهم تا بیست و یکم تبدیل شد. البته فرزندان همان افرادی که چند فرانک سرمایه گذاری کرده بودند، حالا میلیون ها فرانک در حساب آنها بود. همین شیوه را با اجرای وقف توسط شهرداری ها می توان سامان داد.

اما چگونه و با چه روش هایی می توان وقف پذیری را افزایش داد:

  • برگزاری همایش ها و میزگردها به منظور توجیه نخبگان؛
  • برنامه های سمعی و بصری رسانه ها به منظور توجیه عموم اقشار جامعه.


آموزش مدیران

همان طور که کلیسا و واتیکان برای آموزش مدیران شهری در زمینه موقوفات کلیسای کاتولیک از قدیم برنامه ریزی داشته، جامعه ما هم می تواند از این تجارب تاریخی استفاده کند. مشهور است که در نظام کلیسایی، تشکل های کوچک و بزرگ که در همه نقاط جهان پراکنده اند، همگی استقلال مالی دارند و از مرکز اداره نمی شوند. اگر کلیسایی در یکی از روستاهای دور افتاده آفریقا هست، در کنار آن مزرعه یا مغازه ای وقف شده است و تمامی مخارج کلیسا و حقوق روحانی مستقر در کلیسا از این موقوفات تأمین می شود، ولی در اینجا حقوق امام جماعت مسجد امام علی (علیه السلام) در شهر هامبورگ باید از تهران ارسال شود! با اینکه به روش های مختلف می توان این گونه مراکز را استقلال مالی بخشید.

چند درصد از مدیران شهری در ایران یا جهان اسلام با ظرفیت های وقف، دستاوردهای همایش های گوناگون که در کشورهای مختلف برگزار شده، تجارب اقتصادی وقف، روش های تأسیس مراکز کوچک یا بزرگ وقفی آشنایند؟ وقف مثل شرکت های زودبازده نیست که تجربه نشده باشد و فاقد پشتوانه باشد، بلکه از عصر دولت حضرت رسول در مدینه تاکنون یعنی یک هزار و چهار صد سال پشتوانه علمی و تجربه دارد، و این می طلبد که موضوعات فوق باید گردآوری و تنظیم و به شکل جزوه و یا CD یا فیلم ویدئویی در اختیار مدیران شهری قرار گیرد.

تجربه ای اتفاقاً مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هست که گزارش آن سودمند است. فردی به نام بیطرفان در قم در سال 1365 به نهادها مراجعه و یکی دو هکتار زمین برای راه اندازی یک مجتمع کشاورزی گرفت. وی با اندکی سرمایه در این زمین زیتون کاشت و آن را به نام باغ فدک وقف نمود. به دلیل پشتکار و مدیریت صحیح هم اکنون شهرت جهانی پیدا کرده و الآن صدها هکتار زمین را زیر کشت زیتون دارد. وی تأمین کننده و صادر کننده نهال حتی به اروپا و کشورهایی مثل اسپانیا و ترکیه است. زیتون فدک بهترین نوع در جهان شناخته شده و مهم تر اینکه از او در سمینارها و همایش های جهانی دعوت می شود تا تجارب خود را مطرح کند و دائماً از او مشورت می خواهند. این یک نمونه از سرمایه گذاری وقفی است. یک نمونه دیگر دانشگاه آزاد است که ظرف چند سال به یکی از بزرگ ترین مراکز آموزش عالی در جهان تبدیل شد.

شهرداری تهران می تواند پیش قدم شود و ساز و کاری برای آموزش ایجاد کند. در همین تهران هزاران هزار آدم هست که ثروت های کوچک یا بزرگ دارند و می خواهند این ثروت ها مصروف راه های نیکوکاری شود، ولی نه راه آن را می شناسند و نه وقت یا امکان پی گیری آن را دارند. شهرداری های هر ناحیه و منطقه می توانند این گونه پتانسیل ها را اجرایی کنند. اما نقطه شروع، توجیه و آموزش خود مدیران و در گام بعد، هم اندیشی و تبادل نظر و تجربه است.


رفع موانع و مشارکت مردمی

مهم ترین مشکل در کشورهایی مثل ایران ضوابط دست و پاگیر است که مانع توسعه وقف است. نمونه های فراوانی سراغ داریم که مانع و مخلّ مشارکت مردمی در عرصه وقف است. ما چون وقف را دولتی کرده ایم، کارآیی آن را به پایین ترین حد رسانده ایم.

در برخی شهرهای فرانسه و ترکیه دیده می شود که در هر محله، هیئت امنایی توسط مردم برای مدیریت موقوفات ایجاد شده است. با این روش مردم خود متصدی مدیریت و توسعه وقف شده و کارآمدی وقف را به حداکثر رسانده اند.

فقط توجه مدیران را به این نکته جلب می کنم که اگر تأبید و ابدی نگری در وقف رعایت می شد، باید موقوفات شاهان صفوی تا امروز برقرار می بود؛ باید موقوفات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیه السلام) تا امروز برقرار باشد و نیز دیگر موقوفات. یعنی به اندازه ذخائر نفتی ایران و شاید افزون تر، سرمایه وقفی داشتیم، ولی متأسفانه همه این سرمایه ها به دست نااهلان در طول تاریخ از بین رفته است.

امروز مدیران شهری باید فکری برای تثبیت ابدیت موقوفات داشته باشند. یعنی علاوه بر ایجاد موقوفات جدید، باید موقوفات موجود را از انهدام، آسیب مندی در سوددهی، به تملک شخصی درآمدن و سوء استفاده رهایی بخشند. مدیریت شهری با همکاری سازمان اوقاف می تواند تأبید وقف را تأمین کند. شهر اصفهان را در نظر بگیرید! تقریباً همه بخش های وسط شهر موقوفه بوده است، ولی امروزه جز چند مدرسه و مسجد چیزی از وقف نمانده است. شهرداری ها می توانند موقوفات را شناسایی و با نصب تابلو، آنها را معرفی نمایند. از سوی دیگر در هر محله یا منطقه گروهی زیر نظر شهرداری بر تولیت موقوفات نظارت داشته باشند و عملکرد متولی یا ناظر شفاف شود و به مردم گزارش شود. با این روش ها، شهرداری ها در بسط، تعمیم و کارآمدی وقف سهیم خواهند شد.

پانویس

  1. بحار الانوار،ج4،ص327.
  2. آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد استاد دانشگاه شهید بهشتی.