رهبری الهام بخش و مسئولیت اجتماعی شرکتی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

رهبری الهام بخش شامل رابطه ای بین فرد رهبر با یک یا چند تن از پیروان است که مبتنی رهبر است و موجب بروز واکنش های شدید و مطلوب از جانب پیروان می شود. رفتارهای کلید با رهبری الهام بخش شامل ارائه حسی از رسالت و چشم اندازی الهام بخش بر مبنای یک هدف است که وضعیت موجود را به چالش می کشد و مفروضات را مورد تردید قرار میدهد (والدمن و همکاران، ۲۰۰۶)

والدمن و همکاران (۲۰۰۶) با تقسیم ارزش های مربوط به مسئولیت اجتماعی به سه دسته

  • سهامدار/ مالک،
  • ذینفعان و
  • رفاه جامعه محلی

به بررسی رابطه بین این ارزش ها با ویژگی های رهبری الهام بخش در ۵۶۱ شرکت از ۱۵ کشور جهان پرداختند. براساس یافته های آنان، رهبری الهام بخش پیش بینی کننده قابل توجهی برای ارزش های مسئولیت اجتماعی مرتبط با مالک / سهامدار ذینفعان است، و به میزانی کمتر، ارزش های مربوط به رفاه جامعه محلی را پیش بینی می کند. آنها همچنین دریافتند که رهبری الهام بخش مدیران، می تواند تعیین کننده نحوه نگرش مدیران زیردست به اهمیت مسئولیت اجتماعی در تصمیم گیری ها باشد. از یافته های دیگر این پژوهش میتوان به این مطلب اشاره کرد که هرچند برخی از ابعاد فرهنگ ملی تأثیر شدیدی بر روی ارزش های مربوط به مسئولیت اجتماعی دارند، با این حال، تأثیر رهبری الهام بخش می تواند بیش از عوامل فرهنگی و اقتصادی باشد. بنابراین شاید پدیده رهبری، این توانایی را داشته باشد که با وجود تفاوت های فرهنگی، ارزش های مسئولیت اجتماعی را با فرآیندهای تصمیم گیری و فعالیتهای مربوطه، هم راستا کند.

با این حال پژوهش کتولا[۱] (۲۰۰۶) نشان داده است که تأثیر انسجام[۲]و ثبات[۳]رهبری بر روی مسئولیت اجتماعی حتی بیشتر از رهبری الهام بخش است. نتیجه گیری کتولا آن بود که چنانچه رهبران مورد اعتماد نباشند، رؤیاهایی که درباره آینده دارند، بی فایده خواهد بود و درنتیجه توصیه می کند که رهبران ابتدا در پی ثبات قدم بوده و سپس به الهام بخشی بپردازند.

پژوهش های صورت گرفته در مورد رابطه بین رهبری و مسئولیت اجتماعی به بررسی سبکهای رهبری محدود نبوده و ابعاد بسیار گسترده تری دارد. به عنوان نمونه کوئین و دالتون[۴] (۲۰۰۹) به چگونگی تعیین جهت، همراستاسازی و حفظ تعهد در سازمان های اجراکننده اصول مسئولیت اجتماعي به وسیله رهبران پرداخته اند. یافته های پژوهش آنها نشان میدهد که رفتارهای رهبری لازم برای معرفی و مداومت در اقدامات مربوط به مسئولیت اجتماعی، تفاوتی با رفتارهایی که در تغییرات سازمانی دیگر مشاهده میشود، ندارند. براساس گزارش این دو پژوهشگر، رهبران ضمن تشخیص روابط متقابل بین عملیات های کسب و کارها، محیط طبیعی و جامعه، به طور فعالانه به پیگیری راهبردهایی می پردازند که به این روابط احترام بگذارند.

کاکابادسه و همکاران[۵] (۲۰۰۹) پژوهش دیگری را برای تعیین مهارت های لازم برای یک رهبر برای اجرای مسئولیت اجتماعی ترتیب دادند. یافته های این پژوهش، که در ۶۵ سازمان انتفاعی و غیرانتفاعی به اجرا درآمده بود، نشان داد که صرف نظر از کشور مورد بررسی یا اندازه شرکت، سه مرحله مختلف برای اجرایی سازی مسئولیت اجتماعی وجود دارد که برای هر کدام از آنها، مهارتهای رهبری متفاوتی مورد نیاز هستند. این سه مرحله عبارت اند از:

۱) مرحله تصمیم درباره مسئولیت اجتماعی، که مستلزم مهارتهای رهبری از قبیل آگاهی از مسئولیت اجتماعی، بازاندیشی[۶]و تعیین هدف مسئولیت اجتماعی است؛

۲) اجرایی سازی مسئولیت اجتماعی که شامل قابلیت های رهبری از قبیل به کارگیری زبان کسب و کار، متقاعدسازی، رسیدگی به تضادها و اولویتهای متعارض، ثبات در اجرا، اندازه گیری مسئولیت اجتماعی و پیگیری های لازم است؛ و

۳) تعهد به مسئولیت اجتماعی که در برگیرنده تمایل به اقدام است. از میان مهارت های مورد اشاره، بازاندیشی شایان توجه خاصی است.

کاکابادسه و همکاران (۲۰۰۹) معتقدند که این مهارت موجب می شود که رهبر به طور پیوسته، تجارب خود را مورد ملاحظه قرار دهد و از آنها یاد بگیرد. این امر، پایه و اساسی را فراهم می آورد که در نهایت موجب باورپذیری اقدامات مربوط به مسئولیت اجتماعی برای پیروان می شود. با شناسایی اهداف واقع گرایانه، وضوح در اهداف و فعالیت ها به وجود می آید و چشم اندازی مجاب کننده رخ می نماید که رفتارها و انتظارات مطلوب را مشخص می کند. شفافیت مسئولیت اجتماعی، نقطه شروع و نیز نتیجه بازاندیشی و آگاهی است که فرآیند تصمیم گیری را هدایت می کند. آگاهی از مسئولیت اجتماعی، به همراه بازاندیشی، دانشی را به وجود می آورد که جنبه های دیگر را ترکیب و به هم مرتبط می کند و به عنوان واسطه بین مؤلفه های ذهنی، عاطفی و مهارت های کسب و کار عمل می کند. بدون آگاهی از مسئولیت اجتماعی و بازاندیشی، جنبه های دیگر نیز کارکرد خود را از دست میدهند. کاکابادسه و همکاران نتیجه گرفتند که رهبری مسئولیت اجتماعی، قابل ایجاد است و نقشه راهی را نیز بدین منظور ارائه دادند که در شکل 4-2 قابل مشاهده است.

132.jpg


ما لازم است به پژوهش و همکاران[۷] (۲۰۰۹) نیز اشاره شود که مطالعه ای را به منظور تعیین ویژگی های رهبری لازم برای پشتیبانی از رفتار مسئولانه در سازمانها ترتیب دادند. آنها دریافتند که صداقت و اهمیت دادن به افراد، به عنوان مهمترین شایستگی های لازم برای رهبری مسئولانه در نظر گرفته می شوند. آنها اهمیت تفکر سامانمند را مورد تأکید قرار دادند و نیاز رهبران به به درک وابستگی های متقابل سیستمها در کسب و کار و نیز بین جامعه و کسب و کار را مورد تأکید قرار دادند.



پانویس

  1. Ketola
  2. Coherency
  3. Consistency
  4. Quinn and Dalton
  5. Kakabadse et al
  6. Reflexivity
  7. Hind et al