سرمقاله «زنان، نیکی و دردمندی»

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو
اصلی

محمد رضا پویافر [۱] آغازاین چند سطر در مورد نیکی، مقارن با آغاز سال نو وروزهای نیک اعیادشعبانیه است.پس به جاست پیش ازورودبه اصل سخن، فرارسیدن سال نو وهمچنین اعیاد شعبانیه را تبریک بگویم؛هر چند که شیرینی فرارسیدن نوروز، با تلخی آسیب هاو خسارت های سیل در شش استان کشور آمیخته ودر کام مردم ایران، گس شده است.

وقتی می خواهیم درباره زنان و کنش خیرخواهانه سخن بگوییم، این سخن باید بر بستر زمینه و زمانه باشد. مراد از زمینه و زمانه به طور ساده همان توجه به زمینه مندی اجتماعی [۲] است. وضعیت اجتماعی امروزی در جامعه ایرانی برای زنان به طور کلی وضعیت متحول شده در حال بازتحول است. از یک سو با توسعه آموزش های رسمی به ویژه آموزش عالی برای زنان، تصویر از زن و منزلت اجتماعی او در جامعه تغيير کرده است.

متناظر با آن تصور و انتظار از نقشی که زنان از خود دارند (هويت زنانه) نیز در حال تحول اساسی است. اما تمامی این روایت، نشان دهنده وجه مثبت ماجرا نیست.

زنان امروز جامعه به همان میزان که مطالبه استقلال عمل، جایگاه اجتماعی بهتر و امکانات و آزادی بیشتر در تحرک اجتماعی را تجربه می کنند، در یک احساس خلا نسبی از رهاشدگی، از جاکندگی نسبت به هويت سنتی تثبیت شده، به ویژه در خانواده، ناپایداری در موقعیت های اجتماعی را نیز تجربه می کنند.

در نتیجه زنان امروز، به خصوص اگر تمایل به حضور بیشتر در عرصه های اجتماعی داشته باشند، ادراکی دوگانه از شیرینی نقش آفرینی بیشتر نسبت به نسل مادران خود و همزمان، تلخی مواجهه با انواع دشواری ها و ناامنی ها در برخی موقعیت های کاری را تجربه میکنند، طعم گسی که گاه آنها را به واکنش های متفاوتی وامی دارد.

صرف نظر از انواع واکنش هایی که گاه منجر به تخریب موقعیت فرد در جامعه می شود، بخشی از این واکنش ها از سوی زنان، در کمک به رفع یا کاهش نیازها یا دردهای اجتماعی است.

این واکنش های خیرخواهانه می تواند در یکی از حالت های زیر رخ دهد:

١. وقتی زنی با حضور در فعالیت های مختلف به ویژه مواجهه با موقعیت های مردانه، احساسی آمیخته از ناخرسندی و ناامنی را تجربه می کند، ممکن است به سوی شکل دهی اجتماع زنانه حمایتگر هدایت شود. این اجتماع زنانه، می تواند سازمان مردم نهاد حمایت از زنان آسیب پذیریا موسسه خیریه حمایتی از زنان و کودکان باشد.

چنین زنانی تلاش می کنند با شکل دهی گروهی که کنش داوطلبانه در آن ، مستلزم هیچ احساس ناامنی یا معذوریت های اخلاقی و ارتباطی نیست، کارکردی مضاعف برای حمایت از هم نوعانی را نشان دهند که گاه آنها را هم درد خود می دانند. در واقع چنین زنانی، در تلاش اند تا محیطی امن برای فعالیت مؤثر اجتماعی زنان را فراهم آورند.

اصلی

البته این گروه از زنان بنا بر منطق ، در حداقل سطحی از پایگاه اجتماعی و اقتصادی قرار دارند که فراغت و آسودگی خاطر برای فعالیت های اجتماعی را داشته باشند.

۲. زنانی دیگر که احساس می کنند، هم نوع انشان دچار نوعی غفلت مردانه از امیر زنانه هستند، تلاش می کنند تا برای نیازهای اجتماعی زنانی که کمتر به آنها توجه می شود، پای به میدان بگذارند.

مسئله این گروه برخلاف گروه نخست، نداشتن محیط امن و وضعیت رضایت بخش برای نقش آفرینی مؤثر زنان نیست. بلکه آنها بیشتر دغدغه کمک و حمایت از زنانی را دارند که نیازمند حمایت و توجه بیشتر هستند.

زنان سرپرست خانوار، زنان تحت خشونت های خانگی و زنان و دختران خانواده های بزه دیده بخشی از جامعه هدف این گروه هستند که زنان نیک اندیش داوطلب، به صورت فردی یا در قالب گروه های داوطلبانه و نیکوکار، برای حمایت اجتماعی از آنها وارد عمل می شوند.

٣. هرچه زنان بیشتر در جامعه حضور پیدا می کنند، تجربه مستقیم آنها از نیازهای مختلف و گروه های نیازمند نیکی نیز عمیق تر می شود.

در نتیجه همان گونه که زیر جامعه سنتی در شبکه ای از روابط اجتماع سنتی، افراد و گروه های نیازمن محله را شناسایی و به آنها کمک می کرد، در جامعه جدید نیز زنان فعال در عرصه اجتماعی بر فضای جامعه اثرگذارند. آنها با شناختی برآمده از تجربه زیستی روزمره در شهر، به مشارکت در فعالیت های نیکوکارانه و داوطلبانه برای پاسخ به بخشی

از نیازهای جامعه ترغیب می شوند.

این نیازها نه تنها زنان با کودکان، بلکه تمامی گروه های اجتماعی و تنوعی از اولویت های مختلف اجتماعی را شامل می شود.

4. در نهایت، گروه دیگری از زنان هستند که در مواجهه با شرایط ناپایدار اجتماعی، راه حل را در یاری بیشتر در چارچوب دین، نهادها و نمادهای دینی می بینند.

آنها گاه با نذرونیاز و پرداخت بخشی از مال خود برای صدقه یا موقوفات دینی، عملی صواب برای کسب ثواب و در جهت دغدغه دینی خود انجام میدهند. گاهی نیز در مساجد و هیئت های مذهبی برای حمایت از گروه های محروم کمک مالی یا مادی اهدا می کنند.

در مجموع دغدغه آنها در جهت دغدغه دینی، کمک به رفع مشکلات از راه تقویت و حمایت نهادهای دینی و کمک به گروه های مذهبی و محروم است. البته ممکن است سنخ های دیگری از زنان کنشگر نیکوکار يا داوطلب هم بتوان معرفی کرد؛ اما سنخ های اصلی بر اساس انگیزش های برآمده از تجربه های زندگی اجتماعی در جامعه امروز در یکی از چهار دسته ذکرشده قرار می گیرند.

انگیزه مشارکت زنان در فعالیت های نیکوکارانه و داوطلبانه را می توان در این موارد برشمرد:

١. زیستی زنانه در جامعه شهري امروزی؛

۲. تجربه عمیق گاهی دردناک، از موقعیت های اجتماعی؛

٣. نیاز به همدلی و حمایت همدلانه از هم نوعان.

این سه مورد، سه ضلع مثلثی هستند که می توانند تبیین کننده انگیزه زنان در این قسم فعالیت ها باشند. آنها از یک سو درکی عاطفی و صمیمانه تر نسبت به محرومیت ها و نیازهای گروه های مختلف جامعه دارند.

از سوی دیگر، مشارکت نیکوکارانه و کنش داوطلبانه، ارضاکننده تمایل آنها به نقش آفرینی مؤثر اجتماعی است. به ویژه در جایی که موقعیت های شغلی و اقتصادی می توانند مخاطرات یا نارضایتی هایی به همراه داشته باشند، فعالیت در بخش اجتماعی و مؤسسات خیریه همراه با نوعی رضایت خاطر و آرامش درونی برای زنان خواهد بود.

در نهایت اینکه مشارکت در فعالیت های نیکوکاری و داوطلبانه برای زنانی که خود، طعم محرومیت را چشیده اند یا در موقعیت های دشوار قرار گرفته اند، نمادی از همدلی و ابراز یگانگی با هویت و پیشینه زندگی است.

آنها به این ترتیب اجتماع زنانه را در برابر نیازها، محرومیت ها و مشکلاتی که زنان را در برگرفته یکپارچه نشان می دهند. این گروه گویی در مبارزه با این مشکلات، سلاحی نرم، همچون مشارکت در امور خیر و داوطلبانه را انتخاب کرده اند، سلاحی از جنس یکرنگی و در امتداد ماهیت عاطفی و احساس مادرانه موجود در نهاد خود.

پانویس

  1. استادیار جامعه شناسی دانشگاه علوم انتظامی امین و فعال اجتماعی
  2. contextual