فرهنگ اسلامی نیکوکاری و برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

ایمان ابراهیمی [۱]

ایمان ابراهیمی [۲]

چکیده

پرسش اصلی این پژوهش، چیستی مدل جامع تربیت نیکوکارانه بر اساس منابع اسلامی و بررسی نسبتی است که برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران با آن برقرار کرده است. پژوهش در بخش اول، با این پیش فرض که مدل مفهومی کامل و غنی در زمینه تربیت نیکوکارانه از متون دینی اقبل استخراج و بهره برداری است، با رویکرد اکتشافی و استفاده از روش استقرایی یا داده بنیاد و کشف شبکه معنایی، به دنبال مدلی بوده است که سازه مفهومی فوق را با بهترین جامعیت و تعادل، نمایندگی کند. یافته های این بخش نشان می دهد: تغییر نگرش، راهبرد های مدیریتی، جزای الهی، تقویت فضائل و ایجاد توجه، عوامل مؤثر را تشکیل می دهند، متغیرهای زمینه ساز عبارتند از فطرت و شکوفایی، رشد عقلانی، رشد توحیدی، آخرت گرایی، رشد تقوایی، رشد تولی، ارزش ها و فضائل، آداب، سنن و عادات، و متغیر های بازدارنده، از خود محوری، دنیا دوستی، فرومایگی، سوء مدیریت، فرهنگ ناسپاسی، انحراف فکری، بدخواهی و غفلت، و نتایج و پیامد ها شامل رفع کمبود های فردی و اجتماعی، امنیت، آرامش فردی و اجتماعی، پاکی مال و جان، قرب الهی، پاداش الهی، و نفوذ در دیگران و همبستگی اجتماعی هستند. این یافته ها با نتایج پژوهش های متعددی همخوانی دارد. در بخش دوم با روش تحلیلی و قیاسی به بررسی سند برنامه درسی ملی از جهت تربیت نیکوکارانه پرداخته شده است. یافته های این بخش حاکی از آن است که سند برنامه درسی ملی، همچون اسناد بالادستی خود از جامعیت خوبی برخوردار است. جدا از مبانی، در بخش های چشم انداز، رویکرد، ساحت ها، اهداف، راهبرد ها، ارزشیابی، ساختار و زمان، عناصر بی شماری در این سند، بستر تربیت نیکوکارانه را فراهم می آورد. اما برخی نکات چون کم توجهی به ارزشیابی فرایندی و تمرکز بر دو نوع عملکردی و نتیجه گرا، و در بخش ساختار و زمان، غفلت از فقدان پیش نیاز های برنامه ریزی درسی محلی همچون دانش، نگرش، مهارت و امکانات قابل تأمل است. ارتباط حوزه یادگیری معارف دینی با سایر حوزه ها در این برنامه معلوم نیست. غفلت از برخی از متغیرهای مؤثر به ویژه راهبردهای مدیریتی ، و برخی از متغیرهای بازدارنده و عناصر مهم فرهنگ ایرانی مانند فتوت، مشهود است.

واژگان کلیدی

فرهنگ اسلامی، فرهنگ نیکوکاری، برنامه درسی ملی، تربیت نیکوکارانه.

مقدمه

اسلام برای روابط اجتماعی اهمیت زیادی قائل است و دینی است که اساس آیین خود را خیلی روشن بر پایه اجتماع قرار داده است. فرهنگ نوع‌دوستی و نیکوکاری، از مهم‌ترین بخش‌های فرهنگ عمومی و از تأمین‌کننده‌های اصلی حیات طیبه در جامعه سالم و اسلامی است.

پس از تکوّن هویّت علمی رشته برنامه‌ریزی درسی و تکمیل پایه‌های هویتی آن، دوره معاصر را می‌توان دوره نقش‌آفرینی آن دانست، که با ویژگی‌های تولید دانش، تدوین دانشنامه برنامه درسی، بومی‌گرایی در برنامه‌های درسی، تولید برنامه درسی ملی، بازنگری برنامه‌های درسی دانشگاهی، عملیاتی شدن آموزش‌های تخصصی، ارتباط گسترده مراکز آموزشی و مراکز برنامه‌ریزی درسی، مسؤولیت‌ پذیری برنامه‌ریزان درسی و تغییر نقش برنامه‌ریزان شناخته می‌شود.

(موسی‌پور، 1387) بی‌گمان یکی از شاخص‌ ترین اتفاقات در این زمینه، تولید و تولّد برنامه درسی ملی است. تدوین و تصویب «برنامه درسی ملی» برای اولین بار در تاریخ آموزش‌وپرورش ما صورت گرفته است. این برنامه سندی است كه نقشه‌ كلان برنامه‌ درسي و چارچوب نظام برنامه‌ريزی درسي كشور را به‌منظور تحقق اهداف آموزش‌وپرورش نظام جمهوری اسلامي ايران تعيين و تبيين مي‌نمايد و به‌عنوان یکی از زیر نظام‌های اصلی سند تحول بنیادین و به‌منزله نقشه جامع یادگیری است که زمینه ایجاد تحول همه‌جانبه، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم می‌آورد و باید نقشه راه کلیه سیاست‌گذاری‌ها و تولید محتوای آموزشی و تربیتی ازجمله تولید راهنمای برنامه‌های درسی دوره‌ها و پایه‌های تحصیلی، تعیین زمان و ساعات آموزشی تدوین و تألیف کتاب‌های درسی و … قرار گیرد. (برنامه درسی ملی، 1391)

این امر که برآمده از تقاضای اجتماعی به همراه اعتماد عمومی به برنامه‌ریزی درسی در کنار اعتمادبه‌نفس برنامه‌ریزان درسی ایران برای فعالیت‌های بزرگ است، (موسی پور، 1387) بهره‌مندی از پژوهش‌های زیربنایی مناسبِ محتوایی را، در کنار استفاده از توان تخصصی برنامه‌ریزان درسی ضروری می‌سازد. بررسی این برنامه از دیدگاه توجه به فرهنگ و تربیت نیکوکارانه، مطلوب این نوشتار است. این بررسی، خود محتاج در دست داشتن یک مدل جامع بر اساس منابع اسلامی است.

مفهوم شناسی

[۳] فرهنگ: مفهوم فرهنگ ازجمله کلی‌ترین و فراگیرترین مفاهیم در علوم اجتماعی بوده و واژه‌نگاران و اندیشمندان، تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده‌اند که در اینجا به ذکر چند تعریف متداول و بیان مقصود خود اکتفا می‌نماییم. دهخدا، فرهنگ را تعلیم و تربیت، یا علم و دانش و ادب دانسته (دهخدا، 1341، ج31، ص227)، و فرهنگ معین، آن را به معنای مجموعه آداب‌ورسوم، مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم دانسته است. (معین، 1360، ج2، ص2538) در تعاریف دیگری، به مجموعه علوم، دانش‌ها، هنرها، افکار و عقاید، اخلاقیات، مقررات و قوانین (سعیدیان، 1378، ج4، ص3414)، آداب‌ورسوم و سایر آموخته‌ها و عاداتی که انسان به‌عنوان یک عضو از جامعه کسب می‌کند، یا الگوی اندیشه و رفتار گفته می‌شود و هویت فرهنگی یک ملت به سه عامل عمده بستگی دارد؛ عوامل تاریخی، عوامل زبانی، عوامل روان‌شناختی که می‌تواند شامل حفظ و اجرای مراسم ویژه مذهبی یک ملت باشد تعریف‌شده است (همان).

فرهنگ، مجموعه ارزش‌های مادی و معنوی جامعه بشری است که در جریان فعالیت‌های اجتماعی تاریخی آن ایجادشده است، فعالیت خلاق انسان‌ها برای به وجود آوردن این ارزش‌ها و نحوه کسب و انتقال آن‌هاست که دارای دو جانب به‌هم‌پیوسته مادی و معنوی است.

فرهنگ مادی عبارت است از مجموعه وسایل تولیدی، تکنیک، تجربه تولید و سایر ارزش‌های مادی که یک جامعه در هر مرحله از تکامل تاریخ خود در اختیار دارد. فرهنگ معنوی مجموعه دستاوردهای جامعه را در همه زمینه‌های علم و هنر و اخلاق و فلسفه تشکیل می‌دهد. (شکیبا، ص291) در مقدمه اعلامیه‌های تنوع فرهنگی سال 2001 یونسکو، فرهنگ چنین تعریف‌شده است: «فرهنگ را باید مجموعه‌ای از خصیصه‌های مشخص معنوی، مادی، فکری و احساسی جامعه‌ یا گروه اجتماعی تلقی کرد که دربردارنده هنر، ادبیات، شیوه‌های زندگی، روش‌های زندگی باهم، نظام‌های ارزشی، سنت‌ها و باورهاست» (فراهانی، 1386، ص80) مقصود ما از فرهنگ، مجموعه ارزش‌ها، رفتارهای مبتنی بر آن‌ها و مبادی اعتقادی توجیه‌کننده آن‌ها است.

نیکوکاری: نیکوکاری یعنی کار خیر کردن، دستگیری، احسان. (دهخدا، 1341، ج42، ص1032) و احسان مصدر باب افعال به معنی نیکی کردن است. (قرشی، 1352، ج2، ص136) نیکوکار یعنی خیرخواه و محسن در مقابل بدکار و گنه‌کار. (دهخدا، 1341، ج42، ص1031). چنان‌که در بخش جغرافیای واژگانی در متن مقاله تبیین خواهد شد، دو واژه «احسان» و «انفاق» نزدیک‌ترین واژگان به مفهوم نیکوکاری هستند.

احسان: احسان به معنای انجام کار نیک، نیکی کردن به دیگران، و انجام شایسته کاری در شکل کامل آن است. علامه طباطبایی، واژه احسان را چنین تعریف می‌کند: نیکوکاری در حقیقت همان انجام دادن کارها به طرز نیکو و شایسته است، شایستگی از جهت انجام عمل بر پایه ایمان به خداوند سبحان. [۴] (طباطبایی، ج2، ص20) و طبرسی می‌گوید: «لفظ احسان دربرگیرنده تمام‌کارهای خیر و پسندیده است و غالباً در بخشش مال و تلاش برای حل مشکلات دیگران استفاده می‌شود.» (طبرسی، 1365، ج6، ص585)

این واژه كه در فارسى به معنای خوبى، نيكوكارى، بخشش، انعام، افضال و ... آمده (دهخدا، 1341، ج‌1، ص‌926)، مصدر باب افعال از ريشه «ح ـ س ـ ن» است. حُسن (مصدر و اسم مصدر) در مقابل سُوء و سَوء (بدى و بد شدن) (الفراهیدی، 1414ق، ص‌180؛ ابن فارس، 1404ق، ج‌2، ص‌58؛ مصطفوی، 1374، ج‌2، ص‌221‌ـ‌222، «حسن») و نيز قُبح (زشتى و زشت‌شدن) (ابن درید، ج‌1، ص‌535؛ ابن فارس، 1404ق، ج‌2، ص‌58؛ جوهری، ج‌5، ص‌2099، «حسن»)، به‌کاررفته و متناسب با موارد كاربرد در معناى اسم مصدرى آن، مفهوم زيبايی (فیروزآبادی، 1417ق، ج‌2، ص‌1563؛ زبیدی، 1414ق، ج‌18، ص‌140؛ الشرتونی، ج‌1، ص‌649، «حسن»)، خوبى، نيكى، شايستگى، موردپسند و‌... را مى‌رساند.

اين واژه و مشتقاتی چون حَسَن، حَسَنَة، حَسَنَات، حُسنى، محسن و اَحسَن كه در قرآن نيز فراوان آمده است (نحل/16،67؛ بقره/2، 201؛ هود/11، 114؛ اعراف/7،137؛ نساء/4، 59)، در وصف آن دسته از امور دينى و دنيايى به کار مى‌رود (راغب اصفهانی، ص‌236‌ـ‌237؛ ابن منظور، ج‌3، ص‌178‌ـ‌179؛ مصطفوی، 1374، ج‌2، ص‌221‌ـ‌222، «حسن») که به ‌سبب داشتن گونه‌اى از زيبايى عقلى، عاطفى، حسّى و ‌... مى‌تواند با برانگيختن احساس خوشى، رضايت، زيبايى و تحسين در انسان، او را به خود جذب كند (راغب اصفهانی، ص236؛ فیروزآبادی، ج2، ص‌67‌).

واژه احسان در مقابل إساءة بوده (إسراء: 7؛ نجم: 31؛ ابن فارس، 1404ق، ج‌2، ص‌58؛ فیروزآبادی، 1417ق، ج‌2، ص‌1564؛ ابن منظور، ج‌3، ص‌179، «حسن») و دو گونه كاربرد دارد: با حرف إلى كه بيش‌تر با آن به کار مى‌رود و نيز با حرف لام و باء به معنای نيكى و خوبى كردن به كسى و بدون حرف‌اضافه، مفهوم كار نيكو كردن و نيز انجام دادن نيكو و شايسته يك كار در شكل كامل آن را مى‌رساند (جوهری، ج‌5، ص‌2099؛ ابن منظور، ج‌3، ص‌178‌ـ‌179؛ الفیومی، 1347ق، ص‌136).

حوزه معنایی احسان، در قرآن، احادیث و فرهنگ اسلامی: در قرآن کریم، ریشه «ح س ن» درمجموع، در 177 آیه (نرم‌افزار جامع التفاسیر2)، و در صِیَغ مشتق باب افعال (احسان)، بنا بر شماره نمودِ مقاله دائرة‌المعارف قرآن 71 بار در 66 آيه از 28 سوره و بنا برشمارش معجم المفهرس 51 مورد (عبدالباقی، 1364، ص204 و 205)، به‌کاررفته است.

قرآن‌پژوهان كوشيده‌اند تا تعريف واحدى از احسان ارائه كنند، امّا بيش‌تر تعاريف به ‌سبب گستردگى مصاديق و عناصر دخيل در مفهوم احسان و نيز عدم تفكيك كامل بين كاربردهاى متفاوت آن، جامعيت لازم را ندارد. تعاريفى چون، رساندن نفع نيكو و شايسته ستايش به ديگری (الطوسی، ج‌2، ص‌153 و ج‌4، ص‌426 و ج‌6‌، ص‌189)، كارى كه از سر آگاهى و به شكل شايسته انجام پذيرد (طبرسی، 1365، ج‌1، ص‌248)، و نيز انجام كارى به شكل نيكو و باانگیزه خدايى و رساندن خير يا سودى به ديگرى بدون چشم‌داشت هرگونه پاداش و جبران كردنی (طباطبایی، ج‌4، ص‌20 و ج‌12، ص‌332) از اين قبیل‌اند (آلوسی، 1417ق، مج9، ج‌16، ص48).

مطالعه و تأمّل درآیات نشان مى‌دهد كه احسان، مفهومى انتزاعى، و جامع هرگونه خير و نيكى است (طبری، 1415ق، مج‌8‌، ج‌14، ص‌214؛ طبرسی، 1365، ج‌6‌، ص‌586؛ الشرباصی، 1407ق، ج‌1، ص‌43) واژه احسان به معانی انجام دادن كار نيك، نيكى كردن به ديگران و انجام دادن شايسته كارى در شكل کامل آن در قرآن به‌کاررفته است.

نکته مهم این‌که اگرچهحُسن احسان، عقلى است و از راه سيره عقلا تأييد مى‌شود (راوندی، 1405ق، ج‌1، ص‌213؛ السبزواری، 1357، ج‌1، ص‌314؛ طباطبایی، ج‌1، ص‌95)، اما قرآن، واژه احسان را كه بيش‌تر در قلمرو روابط انسانى كاربرد داشته به حوزه معنايى نسبتاً جديدى آورده است.

از‌جمله پاره‌اى از مصاديق احسان در حوزه ارتباط انسان باخدا، دين و پيامبر (صلیالله علیه و آله) مى‌تواند از اين قبيل باشد. همچنین احسان به‌صورت يكى از مفاهيم بنيادين و پر‌دامنه قرآن، هرچند بيش از همه در گستره اخلاق به‌کاررفته است، امّا قلمرو معناى قرآنى آن، افزون بر چارچوب كلّى اعتقادى، با ترسيم نظامى از ارزش‌هاى اساسى اسلام كه درهم‌تنیده و تفكيك‌ناپذيرند، شاكله عاطفى، رفتارى و گفتارى مؤمنان را در حوزه‌هاى گوناگون ارتباط باخدا (بقره: 58؛ آل‌عمران: 148)، خود (اسراء: 7)، ديگران (بقره: 83 و 195؛ آل‌عمران: 4)، دين (انعام: 84؛ توبه: 91) و بيگانگان (مائده: 13) به تصوير مى‌كشد. توجه به تصوير جنبه‌هاى گوناگون شخصیت شمارى از انبيا و معرّفی آنان در جمع محسنان مى‌تواند دليل ديگرى بر توسعه قلمرو معنايى ياد‌شده باشد (يوسف: 56؛ قصص: 14؛ صافات: 80). از مجموع آيات برمى‌آيد كه عناصر مهمی چون ايمان، انگيزه و نیّت الهی (حُسن فاعلى)، نيك بودن ذاتى يك كار (حُسن فعلى)، شكل شايسته انجام (هیئت صدور)، رساندن خير و خوبى به ديگرى، در مفهوم احسان دخیل‌اند. ناگفته نماند که احسان، معنای دیگری نیز دارد. رینهارت دوزی در کتاب خود به این معنا پرداخته و می‌گوید: احسانبه معنای اقتدار، توانایی، و محکم‌کاری است و مانند کلمه فرانسوی «Savoir» به معنای قدرت و توانایی و مهارت در انجام چیزی است. در کلیله‌ودمنه نیز به همین معنا استعمال شده است. [۵] (دوزی، 2011م، ج3، ص173) احسان، در برخی از احادیث نیز به همین معنا است که البته از معنای موردمطالعه ما در نوشتار حاضر خارج است. مانند «قیمة کل امرئ ما یحسنه» [۶] (شریف الرضی، 1414ق، ص482، حکمت 81)

راغب اصفهانی، احسان و عدالت را باهم مقایسه نموده و می‌نویسد: «احسان از عدالت ارزشمندتر و والاتر است. به این دلیل که عدل یعنی ادا کردن آنچه بر عهده انسان است و گرفتن آنچه حق او است ولی احسان آن است که انسان بیش ازآنچه بر عهده دارد بپردازد و کم‌تر ازآنچه حق او است بگیرد.» (راغب اصفهانی، ص118)

انفاق: انفاق به معنای بخشیدن مال یا چیزی دیگر درراه خدا است. اين واژه از ريشه «ن ـ ف ـ ق» به معناى كم شدن، نابود شدن، هزينه كردن، مخفى كردن و پوشاندن است (ابن منظور، ج14، ص242؛ فیروزآبادی، 1417ق، ج 2، ص 1227؛ ابن فارس، 1404ق، ج 5 ، ص 454، «نفق) در كاربرد رايج قرآن كريم و متون دينى، انفاق اصطلاحاً به اعطاى مال يا چيزى ديگر درراه خدا به فقيران و ديگر راه‌های موردنیاز گفته مى‌شود (التعريفات، ج 1، ص 53 ؛ التوقيف، ج 1، ص 100؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 323) به نوشته راغب (راغب اصفهانی، ص 819 ، «نفق») انفاق ازآن‌رو به بخشيدن مال اطلاق مى‌شود كه با بخشش، به‌ظاهر مال فنا و زوال مى‌يابد. به نظر برخى واژه‌شناسان (الفروق اللغويه، ص 82 ـ 83) انفاق با «اعطا» ازآن‌جهت متفاوت است كه در انفاق همواره مالكيت شىء انفاق شده منتقل مى‌شود؛ ولى در اعطا لزوماً چنين نيست، ازاين‌رو اسناد انفاق را به خداوند مجازى و آن را در آيه «يُنفِقُ كَيفَ يَشاء» (مائده، 64) به معناى رساندن رزق به بندگان دانسته‌اند (تفسير قرطبى، ج 6 ، ص 155). افزون بر واژه «نفق» و مشتقات آن‌که بيش از 70 بار و غالباً به معناى اصطلاحى آن در قرآن آمده، قرآن با واژگان و تعابيرى ديگر نيز به اين موضوع اشاره‌کرده است؛ مانند: صدقه يا صدقات (بقره، 263، 264، 271؛ توبه، 79)، زكات با مشتقات آن (مائده،55)، اعطاء (ليل، 5)، ايتاء (احكام القرآن، ج 2، ص 642) (بقره، 177؛ نور، 22)، جهاد كردن با مال (توبه، 41)، قرض‌الحسنه دادن به خداوند (بقره، 245؛ حديد، 11، 18 ...)، اطعام (بلد، 14؛ انسان، 8)، رزق (نساء، 8)؛ همچنين آيات مربوط به پاره‌اى تكاليف مالى، مانند پرداختن زكات (بقره، 43، 83 ...) يا كفاره (مائده، 89 ، 95) را مى‌توان از مصاديق انفاق (به معناى عام آن) دانست. البته در مواردى معدود، مراد از واژه انفاق در قرآن مفهومى جز معناى اصطلاحى دانسته شده است (فیروزآبادی، ج 5 ، ص 106). جمع‌بندی: از جمع‌بندی معانی لغوی و تفاسیری که برای نیکوکاری گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که ارتباط بسیار نزدیکی بین دو معنای آن وجود دارد خصوصاً که لغت شناسان واژه نیکوکار را که صفت فاعلی برای مصدر نیکوکاری است در مقابل بدکار و گنه‌کار دانسته‌اند و واضح است که گنه‌کار کسی است که برخلاف مسیر بندگی خداوند قدم بردارد و اعمالش بر پایه ایمان به خدا نباشد. بنابراین بعید نیست که بگوییم در قرآن کریم و احادیث معصومین اصطلاح خاصی غیراز همان معنای لغوی و متفاهم عرفی برای نیکوکاری وجود ندارد. لذا مقصود از فرهنگ نیکوکاری در این نوشتار، مجموعه آداب‌ورسوم، علوم و معارف و دستورات در خصوص نیکوکاری و امور خیر از منظر قران و حدیث و به تعبیر دیگر سنت حسنه نیکوکاری است که شریعت مقدس اسلام مبانی فکری، اعتقادی و اخلاقی آن را مشخص کرده است.

پرسش پژوهش

پرسش اصلی این پژوهش این است که «مدل جامع تربیت نیکوکارانه بر اساس منابع اسلامی چیست و برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، چه نسبتی با آن برقرار کرده است؟»

پیشینه

تا آنجا که ما جست‌وجو کرده‌ایم در خصوص موضوع این مقاله، تألیف مستقلی وجود ندارد، کارهای مرتبط را می‌توان در دو بخش کارهای مربوط به فرهنگ نیکوکاری و اسناد مربوط به برنامه درسی ملی و پژوهش‌های مرتبط با آن یافت. بعضی از بخش‌های فرعی‌تر و به‌ویژه برخی مصادیق نیکوکاری به‌عنوان کتاب یا فصل یا بخشی از کتب و مقالات اخلاقی موردبحث واقع‌شده است. آیات و روایات، در مواضع بی‌شماری سخن از مسائل اخلاقی و اجتماعی به میان آورده‌اند که بالطبع وادی تاریخی، اجتماعی و علمی را نیز متأثر نموده است. نیکوکاری یکی از مفاهیم محوری حوزه اخلاق است که درگذر زمان موردتوجه اهل‌قلم بوده و هرکدام به سلیقه خود برخی از عناوین آن را زیر ذره‌بین کنکاش و تحقیق قرار داده و به جامعه معرفی نموده‌اند. مفهوم احسان، تصوير ارزش و جايگاه آن در نظام فكرى و ارزشى اسلام، در كنار بيان و تحليل مصاديق و پیامدهاى گوناگون روانى، اخلاقى، عرفانى، فردى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و آخرتى آن، حوزه بسيار گسترده‌اى از احاديث شيعه [۷] و سنّی [۸] را در برگرفته، و نيز مباحث تفسيرى فریقین [۹] ، اخلاقى [۱۰] ، عرفانی [۱۱] و كلامی [۱۲] آنان را تشكيل داده و در زبان و ادبیات آنان نيز اعم از فارسی [۱۳] و عربى بازتاب گسترده‌اى يافته است. استناد به آيات و روايات مربوط به احسان براى استنباط احكام فقهى، در ابواب گوناگونى چون بيع، نكاح، طلاق، جهاد، ضمان و قصاص به شكل گسترده در منابع فقهی شيعه [۱۴] و اهل ‌سنّت [۱۵] صورت گرفته است. همچنین قاعده احسان از قواعد مسلم فقهى و مبتنى بر آيات 92‌ و 93 سوره توبه است كه كاربرد فراوانى در ابواب گوناگون فقهى دارد. این قاعده رافع مسؤولیت مدنی فرد در اتلافی است که در فرایند احسان به دیگری وارد می‌کند [۱۶] درواقع، دانشمندان اسلامی، در کتب روایی و یا اخلاقی و یا تفسیری خود ضمن جمع‌آوری گنجینه‌های ارزشمند میراث اسلامی، به کنکاش پیرامون مباحث گوناگون اخلاقی و معرفی اعمال نیک و پسندیده و تحقیق و بررسی درباره آن پرداخته‌اند که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌نماییم: در میان جوامع روایی بهترین دسته‌بندی و ارائه مربوط به کتاب کافی، و از آن سامان‌یافته‌تر، کتاب وافی مرحوم فیض است.

کلینی در کتاب اصول کافی احادیث بسیاری درباره صله‌رحم (کلینی، 1405ق، ج2، ص150)، احسان به والدین (همان، ص157)، ادخال سرور در قلب مؤمن (همان، ص188)، اطعام کردن (همان، ص200)، اصلاح بین مردم (همان، ص209)، و در کتاب فروع کافی روایاتی پیرامون مهمان‌نوازی (همان، ج6، ص285)، و انفاق (همان، ص2-22) آورده است. مرحوم فیض نیز در جلد دهم وافی (ص361-578)، عناوین ذیل را مطرح، و احادیث فراوانی ذیل آن‌ها دسته‌بندی می‌نماید: فضل صلة الإمام و الذرية المطهرة و شيعتهم ع، أبواب سائر أصناف الإنفاق و المعروف و حقوقهما، الآيات‏، جملة ما يجب في المال من الحقوق، الحق المعلوم‏، حق الحصاد و الجداد، فضل الصدقة، ما يلحق بالصدقة، فضل صدقة السر، مصرف الصدقة، الإيثار على النفس‏، آداب الإعطاء، كراهية السؤال و أدبه‏، التوسيع على العيال و تقديمه على الصدقة، من يلزم نفقته‏، المعروف و فضله‏، أدب المعروف‏، القرض‏، إنظار المعسر و التحليل‏، مئونة النعم و احتمالها، الجود و البخل‏، فضل القصد بين الإسراف و التقتير، فضل إطعام الطعام‏، فضل سقي الماء، أحكام الصدقات‏، الهبة و النحلة، السكنى و العمرى و الرقبى و الحبيس‏، الوقف‏، صدقات النبي و فاطمة و الأئمة ع و وصاياهم‏، النوادر.

اما در مورد سایر جوامع باید گفت پراکندگی ابواب مرتبط در بحار، آن را سخت‌ یاب‌ تر کرده و جوامعی چون وسائل‌الشیعة و جامع احادیث الشیعة توجه خود را به فقط به ابواب، عناوین و روایات مطروحه در فقه معطوف نموده‌اند.

از میان سایر کتب و مجموعه‌های روایی می‌توان به کتاب سلیم بن قیس هلالی اشاره کرد که اکنون به نام «اسرار آل محمد» ترجمه و منتشرشده، و درزمینه صله‌رحم، یتیم‌نوازی، و نیکی به دیگران روایاتی را نقل کرده است (الهلالی، ص640 –642) حسن بن علی بن شعبه در کتاب تحف العقول، احادیثی پیرامون پاداش رفع حوائج مردم (الحرانی، ص52)، صله‌رحم (همان، ص57)، صدقه دادن (همان، ص105)، اصلاح بین مردم (همان، ص194)، احسان به والدین، (همان، ص269) ذکر کرده است. شیخ مفید در کتاب امالی، احادیثی راجع به صله‌رحم (مفید، 1365، ص21) و اصلاح بین مردم (همان، ص22)، و در کتاب اختصاص، روایاتی در باب رفع مشکلات دیگران (مفید، 1418 ق، ص26)، انفاق نمودن (همان، ص214)، سخاوت (همان، ص252)، اطعام (همان، ص253)، و ادخال سرور در قلب مؤمن (همان، ص262) نقل نموده است.

از میان کتب اخلاقی، کلامی، تفسیری نیز به این موارد اشاره می‌نماییم: غزالی در کتاب احیاء علوم الدین از سخاوت (ج7، ص101)، هدیه دادن (همان، ص103)، صدقه دادن (ج8، ص161)، نیکی به یتیم (همان، ص30)، مهمان‌نوازی (همان، ص78) سخن گفته و طبرسی در کتاب مکارم الاخلاق پیرامون اطعام (ص134)، صدقه دادن (همان)، و آداب عیادت مریض (ص357) مطالبی آورده است.

خواجه‌نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری درباره نیکی به پدر و مادر نوشته (ص211) و دیلمی در کتاب ارشاد القلوب الی الصواب، پیرامون عیادت مریض (ص43) و سخاوت (ص136) مطالبی بیان کرده است.

مرحوم ملا محمدمهدی نراقی، از مباحث «دنیادوستی»، «مال دوستی»، «غنا»، «حرص»، «طمع»، «بخل»، وارد بحث «سخاوت» می‌شود و «معرفت بذل و بخشش واجب»، «ایثار»، مباحث مربوط به «انفاقات واجب» شده، ضمن آن سه بحث «زکات»، «خمس» و «نفقه بر عائله» را مطرح و سپس به «انفاق‌های مستحب» می‌پردازد که طیّ آن، «صدقه مستحب»، «هدیه»، «میهمانی و مهمان‌داری»، «شاد نمودن دیگران»، «حق معلوم»، «حق حصاد و افزونی چیزی»، «قرض دادن»، «مهلت دادن به تنگدست و حلال کردن او»، «بذل پوشاک و مسکن و مانند این‌ها»، «آنچه برای حفظ آبرو و نفس بذل می‌شود»، «آنچه در مورد منافع عمومی خرج می‌شود» و «فرق بین انفاق و بِر و معروف» را بحث می‌کند. مجموعه این مباحث، که فقط یکی از بحث‌های اجتماعی کتاب ایشان است، حدود 200 صفحه از ترجمه این کتاب (ج2، ص 24-219) را به خود اختصاص داده که به‌خوبی سطح توجه اخلاق اسلامی به حوزه مسائل اجتماعی را نشان می‌دهد.

مرحوم ملا احمد نراقی نیز حدود 120 صفحه از کتاب معراج السعادة (ص 323 - 441) را به همان مباحث مربوط به نیکوکاری، که پدر در جامع السعادات بدان پرداخته بودند اختصاص داده و در عین اختصار، مباحثی دیگر را نیز بدان افزوده‌اند. عناوینی همچون «چگونگی مصرف مال»، «رفع نیاز دیگران»، «اعانت مسلمین»، «دفع شر اشرار»، «ساختن مسجد، مدرسه و پل»، «محبت دنیای دنیه»، «حقیقت دنیا فی‌نفسه»، و «فقر و غنا و حالت‌های آن‌ها»، «مذمت مال و مال داری»، «مفاسد مال»، طرق رهایی از مفاسد مال»، «ظلم»، «عدالت»، «ترک اعانت مسلمین و عدم اهتمام در امور ایشان»، «قضای حوائج مسلمین»، «فضیلت و ثواب آشتی و الفت»، «صله‌رحم»، «احسان به والدین»، «طول امل و اسباب آن»، «شکر»، «عفو و بخشش»، «خوش‌خلقی» و ... در این قسمت کتاب ایشان به چشم می‌خورد. ایشان در انتهای این بخش وارد بحث مال حرام و حلال و مشتبه و درجات آن‌ها می‌شوند.

مرحوم شبر، در کتاب اخلاق خود، باب هشتم را به نام اسرار زکات و احسان نام نهاده و در آن مطالب نغزی ذکر کرده است. (ص107 - 112) شهید دستغیب در کتاب قلب سلیم راجع به یتیم‌نوازی (دستغیب، ص355)، نیکوکاری (همان، 441) و اصلاح ذات البین (همان، 670) مباحثی ذکر کرده‌اند. همچنین بانو امین اصفهانی در کتاب اخلاق و راه سعادت در خصوص احسان و نیکوکاری (اصفهانی، ص265)

شهید مطهری نیز در کتب متعددی به مباحث نیکوکاری پرداخته‌اند. ازجمله در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام»، بحث «محبت»، «توسعه خودی»، «انسان‌دوستی»، «وجدان عمومی»، «احسان به کافر»، در کتاب «انسان کامل»، (مجموعه آثار، ج23، ص290) بحث‌های «دعوت قرآن به احسان و ایثار»، «عواطف انسانی در غرب»، «تقدم عدالت بر احسان»، «اشکالات مکتب محبت»، «خدمت به خلق، مقدمه ایمان»، و درمجموعه آشنایی با قرآن، در تفسیر سوره بقره به مباحثی چون «فلسفه انفاق» (همان، ج26، ص124 – 126) و در تفسیر سوره معارج به مباحثی چون «استمرار در انفاق مالی» و آثار تربیتی آن، «فرق سائل و محروم» (همان، ج27، ص712-718) و در مقاله «عدالت ازنظر علی علیه‌السلام» به مقایسه دو مفهوم جود و عدل از دیدگاه اخلاق فردی و اجتماعی، فرق جود با احسان، و فلسفه اجتماعی عدالت پرداخته (همان، ج25، ص224 - 230) و کتاب فلسفه اخلاق ایشان نیز ازاین‌جهت قابل‌توجه است.

علامه طباطباییدر تفسیر المیزان، درجاهای متعددی و به‌عنوان نمونه درزمینه احسان به والدین (ج13، ص79)، صله‌رحم (ج4، ص138)، انفاق (ج2، ص383)، یتیم‌نوازی (ج7، ص375)، تعاون و همیاری (ج5، ص163) مباحث ارزشمندی ارائه نموده‌اند. و امام خمینی در کتاب اربعین حدیث درباره صدقه دادن (خمینی، ص147) روایات و مطالبی ارزشمند ذکر نموده‌اند.

همچنین از کتب جدید در این باب، کتاب «مقدمه‌ای بر خدمات اجتماعی در اسلام»، نوشته آقای محمد زاهدی اصل است. این اثر به‌عنوان منبع درسی برای اولین بار در سال 1371 توسط دانشگاه علامه طباطبایی به چاپ رسید و اخیراً با بازنگری کلی نسبت به محتوای کتاب و اصلاحاتی در شکل و محتوا منتشرشده است. این، موضوع خدمات اجتماعی را با تکیه‌بر متون اسلامی و سایر آثار موجود در این حوزه در پنج فصل و یک مقدمه اصلی شامل مفهوم خدمات اجتماعی، بنیان فلسفی خدمات اجتماعی، تکافل اجتماعی، بودجه‌های خدمات اجتماعی و سازمان‌های خدمات اجتماعی مطرح می‌کند. مستندات اصلی کتاب، قرآن، سنت و سایر منابع اسلامی، اعم از قدیم و جدید بوده، ولی به‌ضرورت از سایر سندها نیز استفاده‌شده است.

همچنین می‌توان به کتاب‌های «انفاق و کمک‌های بین‌المللی»، این کتاب یک مجموعه مقالات است که توسط کاووس سید امامی گردآوری‌شده است، «انفاق و صدقه در اسلام»، کار زین‌العابدین احمدی و حسنعلی احمدی، «سبک زندگی اقتصادی»، نوشته داوود عارفی و از کتب عربی می‌توان به «الاحسان فی القرآن الکریم»، اثر عبدالله احمد حسین الزیوت، و «الاحسان فی دین الاسلام»، نوشته نوح مصطفی الفقیر، اشاره نمود.

نوزده مقاله علمی پژوهشی نیز در باب یا مرتبط با مفهوم شناسی احسان نوشته‌شده که در کار ما موردتوجه بوده و در بخش کتاب‌نامه ذکرشده‌اند. همچنین جست‌وجوی ما نشان داد که رهبران انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و حضرت امام خامنه‌ای در ده‌ها سخنرانی خود از موضع حاکم و عالم اسلامی به مسئله نیکوکاری پرداخته‌اند که خود گنجینه‌ای ارزشمند و حاوی نکات ظریف و اساسی بوده و لازم است موضوع یک پژوهش مستقل قرار گیرد.

روش‌شناسی و گزارش مراحل پژوهش

در علوم اجتماعی، مدل بابیان عناصر، اجزا و روابط منطقی میان مفاهیم موجود در یک پدیده به نظم‌بخشی و ساده‌سازی واقعیت اجتماعی می‌پردازد. اثربخشی بک مدل وابسته به قدرت نظم‌دهی، هماهنگی با واقعیت، کاربردی بودن، قدرت تبیین و تشریح و پیش‌بینی پدیده‌هاست (گودرزی و رودی، 1390). هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول، طراحی مدلی است که بابیان مفاهیم و روابط میان آن‌ها بتواند مقوله تربیت نیکوکارانه را مفهوم‌سازی نماید. لذا پژوهش حاضر در بخش اول خود از حیث رویکرد استقرایی و از حیث هدف، اکتشافی است. برای دستیابی به این منظور، استراتژی مفهوم‌سازی تئوری بنیادی برگزیده می‌شود. استراتژی تئوری مفهوم‌سازی بنیادی باهدف گردآوری داده‌های بدون سوگیری، مجموعه‌ای از رویه‌های فنی را مورداستفاده قرار می‌دهد. چون این استراتژی نوعی پژوهش کیفی است، مسئله پژوهش دقیقاً در قالب متغیرهای مستقل و وابسته بیان نمی‌شود، بلکه فقط سؤال اصلی پژوهش مطرح می‌گردد. محورهای کلیدی در این استراتژی کدها [۱۷] ، مفاهیم [۱۸] و مقوله‌ها [۱۹] هستند (دانایی‌فرد، 1384). این مراحل در روش‌های پیشین پژوهش، دارای سابقه است؛ دسته‌بندی، تیترزنی و طبقه‌بندی مفاهیم در مرحله استخراج سؤالات باز در پژوهش‌های میدانی متداول بوده است (رفیع پور، 1360، ص393-397).

در این پژوهش، پس از گردآوری داده ها که بر اساس کلیدواژه ها، و نیز مفاهیم کلیدی، از متون آیات و روایات به‌دست‌آمده است، عبارت‌های موردنظر دسته‌بندی‌شده و از هر عبارت مفهوم یا مفاهیم کلیدی آن عبارت استنتاج می شود. عبارت کوتاه توصیف‌کننده یک «کد» نامیده می‌شود (دانایی‌فرد، 1384) که ما آن‌ها را «نمایه» و این مرحله را که به آن «کدگذاری نکات کلیدی» گفته می‌شود، «نمایه‌زنی» می‌نامیم. [۲۰] در گام بعدی کدها یا نمایه‌های حاصل، تحلیل و آن دسته از کدها که با یکدیگر موضوع مشترکی دارند، گروه‌بندی می‌شوند. این موضوع مشترک تحت عنوان «مفهوم» شناخته می‌شود. پس از احصای مفاهیم، مفاهیم مشترک در کنار یکدیگر تشکیل یک «مقوله» را می‌دهند که دارای مفاهیم کلان و انتزاعی تر هستند. شکل‌گیری مفاهیم و مقوله‌ها درنهایت به ظهور تئوری منجر می‌شود. این تئوری می‌تواند در قالب یک مدل و متشکل از روابط ساده و یا چندگانه نمایش داده شود. (دانایی‌فرد، 1384؛ پور سعید و شاه‌محمدی، 1391).

امکانات و محدودیت‌های روش داده بنیاد: رویکرد اکتشافی و اتکا به داده‌ها به‌جای پیش‌ فرض‌ها، جمع‌آوری بسیار گسترده داده‌ها، نظم مطالعاتی در مراحل پژوهش، حرکت از داده‌ها به کدهای باز، مفاهیم، مقوله‌ها و نظریه یا مدل مفهومی، از نقاط قوت نظریه زمینه‌ای است. اما محدودیت‌هایی هم وجود دارد؛ این‌که چگونه کدگذاری صورت پذیرد مسئله‌ای قابل مناقشه است و به نظر می‌رسد خبرگی محقق در این امر دخالت زیادی دارد. روند ارتباط دادن خرده مفاهیم به یک مفهوم نیز جریان پیچیده ای از تفکر استقرایی و قیاسی است که متضمن مراحل مختلف است. کدگذاری محوری مانند کدگذاری کلیدی، از راه مقایسه ها و طرح پرسش ها صورت می گیرد.

این کار مستلزم صرف وقت و حوصله بسیار است، چراکه در ابتدا ارتباط بین آن‌ها چندان آشکار نیست و صرفاً انبوهی از داده‌های خام کمتر مرتبط مشاهده می‌شوند (مهرابی و همکاران، 1390؛ پور سعید و شامحمدی، 1389). همچنین کیفیت مرحله مقوله‌بندی نیز به میزان تعقل و اجتهاد محقق یا محققین مرتبط است. محقق باید کوشش نماید تا مقوله های مستخرج شده برای مخاطبین منجر به تصدیق شود (پورسعید و شامحمدی، 1389). مدل‌سازی مرحله‌ای است که ماهیتاً با مراحل قبلی تفاوت دارد؛ چراکه احتمالاً نیاز به تفکر، خلاقیت و خبرگی ویژه و متفاوتی دارد. نکته بعد این‌که عدم اتکا به‌پیش‌فرض‌ها و تکیه صرف بر داده‌ها در تولید مفهوم و نظریه، اگرچه مورد مناقشاتی قرار گرفت، اما در پژوهش‌های اسلامی، با توجه به در اختیار داشتن داده‌های برگرفته از متون وحیانی، تبدیل به نقطه قوت این روش می‌شود.

آخرین نکته این‌که با توجه به سه ویژگی گستردگی، عمق و پیچیدگی معارف اسلامی و متون آن، ما در حوزه مطالعات دینی، «اشباع نظری» مقید به قید اطلاق را غالباً معنادار نمی‌دانیم. چگونه این را بپذیریم درحالی‌که انس با قرآن و روایات، در هرروز و هرلحظه دریچه‌هایی جدید از معرفت را به روی پژوهشگران می‌گشاید و این سیر تا ما لا نهایة له ادامه دارد.

این مطلب و از سوی دیگر، نیاز و مأموریت ما به فکر، تدبر و استنباط، لزوم فحص از ادله را مقید به دو حدّ وسع (امکان) و احتمال عقلایی (لزوم جست‌وجوی مظانّ بحث) و عدم اخلال در فرآیند پژوهش و استنباط می‌نماید، فلذا احتمالاً مفهوم «کفایت نظری» معقول‌تر است. این پژوهش اگرچه به‌مراتب از نمونه‌های مشابه کامل‌تر است، [۲۱] اما با تواضع تمام و اذعان به کاستی‌ها در محضر قرآن و اهل‌بیت ارائه می‌گردد. نمودار مسیر استخراج مقوله «تغییر نگرش» به‌عنوان یک نمونه، چنین است:

اصلی

در این نمودار، از معانی مستخرج از آیات و روایات (کدها یا نمایه‌ها)، سه نگرش مفهومی جدید در موردخدا و صفات و افعال او، اموال و دارایی‌ها، و معنای نیکوکاری به وجود می‌آید که به همین ترتیب بر یکدیگر نیز تأثیرگذار هستند، مجموع این‌ها با عنوان «تغییر نگرش» مقوله‌بندی و در مدل، در قسمت « عوامل مؤثر» مفصل‌بندی شده‌اند.

قلمرو موضوع

فرهنگ اسلامی نوع‌دوستی و نیکوکاری، جنبه‌های تربیت اسلامی در آن، و این مضمون در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران موضوع موردمطالعه ماست. ترجیح آن است که هر مقاله‌ای تنها در پی حل یک مسئله باشد (قراملکی، 1391، ص198) لکن ازآنجاکه مدل قابل اتکایی در دست نبود، بخش عمده کار، مصروف تهیه آن شد و مقاله در حقیقت، مندمج از دو فاز (مرحله) است.

حوزه (میدان) معناشناختی

جست‌وجوی وسیع واژگان مرتبط و تلاش در جهت انکشاف حوزه (میدان) معناشناختی، طوری که اگر همه این کلمات باهم به‌عنوان یک کل در نظر گرفته شود، در برابر ما به‌صورت یک دستگاه سازمان‌دار تشکیل‌شده از عناصر مستقل و یک شبکه همبستگی معناشناختی درمی‌آید (ایزوتسو، 1381، ص23 و 24)، ایزوتسو، در فصل سوم از بخش اول کتاب خود، هفت مورد را که ساخت معنای واژه‌ای را می‌توان از آیه یا آیاتی که در آن‌ها آمده است دریافت، ذکر می‌کند و بدین طریق روش کار و معیارهای تحقیق خود را معرفی می‌کند.

این هفت مورد عبارت‌اند از:

1- تعریف بافتی یا تعریف متنی، یعنی واژه‌ای در آیه‌ای می‌آید و آنگاه عبارتی آن را توصیف یا تعریف می‌کند؛

2- مواردی که واژه‌ای همراه با مترادف‌هایش در آیه‌ای می‌آید؛

3- مواردی که معنی واژه‌ای از واژه متضاد آن معلوم می‌شود؛

4- جایی که معنی واژه‌ای را صورت منفی آن واژه روشن می‌کند؛

5- مواردی که تقارن الفاظ با یکدیگر یک گروه یا ترکیب یا حوزه معنایی را به وجود می‌آورد؛

6- ترادف عبارات، یعنی واژه‌هایی در یک بافت واحد می‌آید و بدین طریق میان آن‌ها ارتباط معنایی ایجاد می‌شود؛

7- به کار رفتن واژه‌ای در بافت غیردینی، که معنی غیردینی آن واژه را معلوم می‌کند. (ایزوتسو، 1381، ص44 –50) این دسته‌بندی واژگان برحسب نوع ارتباط با واژه هسته‌ای، و همچنین توجه به بافت و بافتار، ویژگی‌ای بوده است که در قسمت توضیح درباره «واحد تحلیل» آن را توضیح داده‌ایم.

جهت‌گیری بنيادي-کاربردی

پژوهش در جهت استخراج مؤلفه‌ها و مدل تربیت نیکوکارانه و بررسی کاربردی استفاده از آن، در برنامه درسی ملی است.

رويکرد استقرايي- قیاسی

تلاش خواهيم کرد در فاز اول با استفاده از داده‌هاي جزئی، به يک مدل جامع دست‌یابیم و در مرحله دوم با بهره‌گیری از مدل اقدام، به بررسی سند برنامه درسی ملی خواهیم نمود.

مراحل این پژوهش در جدول شماره 1 نمایش داده شده است:

اصلی

ترسیم جغرافیای واژگانی

کشف شبکه واژگانی و تهیه فهرست کامل و دسته‌بندی نوع ارتباط آن‌ها با مفهوم نیکوکاری با مرور بسیار گسترده‌ای که درآیات، روایات، لغت و ... انجام شد. مجموعه بزرگی از واژگان و مفاهیم اولیه منکشف شد که در چند بخش اصلی قابل دسته‌بندی بود. این دسته‌ها عبارت‌اند از: تقابل مفهومی، تقابل مصداقی، همپوشانی و همسایگی مفهومی، ارتباط و حساسیت مفهومی، مصادیق، و موارد. در جدول2 دسته‌ها را مشاهده می‌نمایید:

اصلی

استخراج عناصر مرتبط با موضوعِ محوری و درجه‌بندی میزان اهمیت و کشف و انتخاب هسته مرکزی (کلمه کانونی)

گزینش واژه مرکزی یا کلمه کانونی، که مقصود از آن، یک کلمه کلیدی خاص است که نماینده و محدودکننده یک حوزه و محوطه تصوری، یا «میدان معنی شناختی» نسبتاً مستقل و متمایز در درون یک کل بزرگ‌تر از واژگان است؛ به‌این‌ترتیب گروهی از کلمات مهم، یعنی کلمات کلیدی، در اطراف کلمه‌ای فراهم می‌آیند که همه گروه را نمایش می‌دهد و متحد می‌کند، و از این راه میدانی نسبتاً مستقل از تصورها پدید می‌آورد. (ایزوتسو، 1381، ص28 -30) کلمات متعددی در برابر نیکوکاری وجود دارد، اما در این مرحله پس از بررسی فراوان و چندمرحله‌ای، به این نتیجه رسیدیم که هسته مرکزی را با محوریت ترکیبیِ واژگان احسان و انفاق تشکیل دهیم و منظومه معانی را حول این هسته ردیابی نماییم.

به‌عبارت‌دیگر، همان‌طور که توضیح آن خواهد آمد، ترکیبی از دو واژه «احسان» و «انفاق» با یک سری ملاحظات و ظرافت‌ها، می‌تواند بهترین پوشش‌دهنده و منسجم کننده حوزه معنایی نیکوکاری باشند. هرچند در مراحل بعدی بسیاری دیگر از مفاهیم را بررسی کردیم که احیاناً جنبه‌ای یا آیه‌ای ازنظر دور نمانده باشد.

واحد تحلیل

مفهوم‌سازی داده بنیاد، کار خود را از «عبارات کلیدی»، شروع می‌کند، در کاری که ما انجام دادیم، به جهت فهم درست آیات، ناگزیر بودیم که واحد تحلیل را به‌صورت شناور در نظر بگیریم، در اغلب موارد، واحد تحلیل ما «آیه» است، اما در برخی موارد بهتر دیدیم، مجموعه‌ای از آیات و یا حتی سوره‌های کامل را به‌عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته، مطالعه و تحلیل و نمایه زنی کنیم. به‌عنوان‌مثال داستان قارون در سوره قصص، داستان باغ در سوره قلم، بخش اول سوره انسان (تا آیه 22 و بیان شکر و جزای الهی)، آیات 13 تا 17، 130 تا 136، و 170 تا 180 سوره آل‌عمران، 34 تا 40 سوره نساء، 17 تا 22، و 75 تا 121 سوره توبه، 26 تا 33 سوره یونس، 19 تا 35 سوره معارج، و هر یک از سوره‌های مدثر، فجر، لیل، بلد، تکاثر، همزه و ماعون یک فراز به‌هم‌پیوسته و معنادار و یک واحد تحلیل در نظر گرفته‌شده‌اند.

محدوده مطالعه

ازآنجاکه آیات قرآن، یکدیگر را تفسیر می‌نمایند؛ استفاده از بعضی و رها کردن دیگر آیات، هم در روایات و هم در خود قرآن به‌شدت نکوهش شده است، جمع‌آوری داده‌های پژوهش از کل قرآن صورت گرفته است. جهت تکمیل، روایات غررالحکم به‌صورت کامل، و روایات وافی به‌عنوان مکمل و کنترل‌کننده در نظر گرفته‌شده تا مضامین پوشش قابل قبولی داشته باشند. همچنین متون تفسیری، اخلاقی و ... از بزرگانی همچون علامه طباطبایی، شهید مطهری و مرحومان نراقی در تفسیر این آیات و روایات به دست آمد. نحوه طبقه‌بندی استفاده از منابع به این صورت بود که مهم‌ترین مفاهیم و گزاره‌ها از آیات و سپس روایات استخراج و استفاده شد و از تحقیقات بزرگان برای کمک فهم لطایف آیات و روایات و تکمیل نمایه‌ها استفاده شد.

روش گردآوری داده‌های خام

برای جست‌وجو در منابع و متون اسلامی، دو روش متداول است:

1-روش لغت کاوی

2-روش معنا کاوی. روش اول آن است که آیات و روایاتی که در متن آن‌ها، به لغت موردنظر یا مشتقات اشاره‌شده، استخراج شود و مورداستفاده قرار گیرد. اما درروش دوم محقق خود را محدود به لغت و کلمه خاصی نمی‌کند، بلکه محتوای سند، برای وی رجحان دارد. هرچند ممکن است در متن سند، هیچ اشاره‌ای به واژه موردنظر نشده باشد ولی پژوهشگر از قرائن و شواهد دیگر درمی‌یابد که محتوا، بر مفهوم موردتحقیق، اشاره دارد. به دلیل نیاز به تخصص و خبرگی بالا (اجتهاد) در روش دوم، اغلب محققین از روش اول استفاده می‌کنند. در مورد دستیابی به کلیدواژه‌ها و متون، شیوه ما شیوه موسوم به گلوله برفی بوده است. یعنی از سرنخ‌های به‌دست‌آمده از هرکدام از منابع و صاحب‌نظران، به موارد دیگر رسیدیم و این کار را تا آنجایی ادامه دادیم تا به حصول فراگیری مفهومی نسبی اطمینان یافتیم. به‌هرحال با جست‌وجو و دست‌یابی و جمع‌آوری متون آیات و روایات با استفاده از انواع فهرست‌ها، نرم‌افزارها، فرهنگ‌نامه‌ها، جست‌وجوی دستی و ذهنی و خبرگانی، در این مرحله به بیش از حدود 600 فراز و آیه دست‌یافتیم و هزار روایت نیز یادداشت‌برداری شد که در مرحله دوم با یک گزینش، به حدود 300 روایت تقلیل یافت.

شیوه نمایه‌زنی

نمایه‌زنی متون جمع‌آوری‌شده، با تمرکز بر اساس مؤلفه‌های مرتبط با موضوع محوری صورت گرفت. ذکر این نکته ازآن‌جهت اهمیت داشت که گستردگی کار در قسمت جمع‌آوری داده‌ها، با این روش، به همگرایی موضوعی بازمی‌گردد. درواقع ما در این مرحله عناصری را می‌جستیم که سازه مفهومی نیکوکاری و تربیت نیکوکارانه را تکمیل نمایند. نمونه‌ای از جداول نمایه‌زنی آیات [۲۲] و روایات [۲۳] ، در انتهای مقاله و در بخش پی‌نوشت‌ها ارائه‌شده است.

روش تحلیل داده‌ها

روش تحلیل داده‌ها در بخش اول، روش اجتهادی و سپس قیاس استقرایی و استعلایی، و در بخش دوم روش تحلیلی و قیاسی [۲۴] است.

طراحی مدل

مبتنی بر مفاهیم و مقولات به‌دست‌آمده از مرحله کشف مفاهیم و مقولات، که در بالا آمد، می‌توان مدل جامع تربیت نیکوکارانه را مبتنی بر منابع اسلامی و زیرمجموعه‌های ابعاد، عوامل مؤثر، متغیرهای زمینه‌ساز، متغیرهای بازدارنده و نتایج و پیامدها را به صورت شکل2 ترسیم نمود.

اصلی

تبیین مدل

مدل از پنج بخش عمده تشکیل‌شده است:

ابعاد

بخش مرکزی که حول تربیت نیکوکارانه ترسیم‌شده، ابعاد موضوع را نشان می‌دهد که شامل نیات، احکام، آداب، مدیریت، موارد و مصادیق است. نیات اشاره دارد به مجموعه‌ای عظیم از آیات و روایات که حسن فاعلی و مسئله اخلاص و پرهیز از شرک افعالی و خفی و مسئله ریا، یا انفاق به‌قصد منت و اذیت را مطرح می‌نمایند. احکام، اشاره به تقسیم انفاق به متعلق احکام پنج‌گان‌هاست. انفاق واجب مانند خمس و زکات و دیه و فدیه و نفقات واجب، و انفاق مستحب مانند صدقات مستحب، و انفاق حرام مانند انفاق برای بستن راه خدا. آداب، اشاره دارد به سنت‌ها و روش‌ها و ظرایفی که در چگونگی انجام کار خیر موردتوجه اسلام است. مواردی چون ترجیح نیکوکاری پنهان بر آشکار ازاین‌دست‌اند. درباره مدیریت، موارد، و مصادیق، در بخش عوامل مؤثر، صحبت خواهیم کرد. پژوهش حیدری و کاردوست (1393) توجه به ابعاد گوناگون نیکوکاری و به‌خصوص موارد، مصادیق و احکام را در کتب الهی پیشین نیز نشان داده است.

عوامل مؤثر

عواملی هستند که متغیرهای ثابت اصلی در فرایند تربیت، یا همان راهبردهای اساسی نظام تربیت نیکوکارانه را تشکیل می‌دهند. در این میان، تغییر نگرش، غالب‌ترین راهبرد تربیتی قرآن در تأثیرگذاری بر رشد نیکوکاری است. انس با قرآن نشان می‌دهد که این کتاب آسمانی، نگرش رایج در مورد مفاهیم زندگی دنیایی، اموال و امکانات، انفاق و احسان، و ... را در پرتو توجه به صفات الهی، رنگی دیگر می‌زند. تأثیر مثبت سرمایه دینی بر انفاق در پژوهش عزتی و شفیعی (1392) و صادقی و همکاران (1392) مورد تأکید قرارگرفته است.

راهبردهای مدیریتی، شامل مجموعه‌ای از وظایف حاکمیتی و مدیریت اجتماعی مطرح‌شده در قرآن است که در اینجا در مقیاس نظام رسمی تعلیم و تربیت موردتوجه است. ازجمله مهم‌ترین راهبردهای مدیریتی، تثبیت خط فرمان [۲۵] در شبکه پیوند ولایی، که شامل دستورات الهی به مؤمنین، دستورات خداوند متعال به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) [۲۶] ، و امربه‌معروف و نهی از منکر در دو حیطه حاکمیتی و عمومی است. خلق موقعیت‌های تربیتی و نظام اعمال تقویت‌های مدیریتی، از این راهبردها هستند. ترویج فرهنگ شکر، نیکی به نیکوکاران، مقابله به بهتر، عدم ناشکری، کم‌شکری و مقابله به بدی، و همین‌طور بزرگداشت نیکوکاران و تقویت‌های غیرمستقیم مانند الگوسازی و تقویت مشاهده‌ای از همین دست است. صادقی و همکاران (1392) در مقاله‌ای به بررسی عوامل مؤثر بر انفاق و رفتار تابع انفاق با توجه به آموزه‌های اسلامی پرداخته‌اند که نتایج پژوهش آن‌ها و پژوهش دیگری (عزتی 1393) نشان می‌دهد که نتايج مطالعه نشان مى‌دهد تابع‌ انفاق‌ به‌صورت تابعى نمايى مـى‌باشد و تـابعى فزاينده از مدیریت سایر نهادهای اجتماعی است.

همچنین تأثیر متغیرهای اقتصاد کلان بر انفاق در پژوهشی دیگر نشان داده‌شده است. (عزتی، 1391) مطالعه دیگری (عزتی و شفیعی، 1392) نیز نشان می‌دهد وضعیت ساختارهای اقتصادی با انفاق، رابطه معناداری داشته است. در پژوهش موسایی (1387) تأثیر پایگاه اجتماعی بر انفاق تأییدشده است. نوسازی باورهای اساسی و دیدگاه‌های دست‌اندرکاران تربیت، توجه به این‌که امـور فـرهنگی در تعامل‌ بار همدیگرند‌ و روابطی پیچیده دارند، تغییر آن‌ها‌ به‌کندی‌ و به‌تدریج صورت می‌گیرد، نتیجه حاصل از فعالیت فرهنگی کم جلوه است، لزوم مشارکت همگانی و دانش فنی، سنجیده عمل کردن، مشخص کردن انتظارات از هر اقدام، شروع با برنامه‌ریزی و ختم به ارزشیابی‌ نتایج و پیامدهای هر اقدام، از راهبردهای مهم مدیریتی است. (موسی‌پور، 1381) جزای الهی، یکی از ابزارهای پربسامد در ایجاد سه نوع جاذبه منطقی و عاطفی در مخاطب است و این دریافت با نتایج پژوهش مسعودی‌پور و خیری (1393) هماهنگ است. جزای الهی اشاره دارد به وعده پاداش و عقوبت در دو بخش دنیوی و اخروی.

تقویت فضائل، بخش مهمی از رسیدگی به مبادی افعال نیکوکارانه است. قرآن کریم، اعمال ما را بر اساس شاکله یا شخصیت که برآیند صفات ماست می‌داند و درواقع ریشه اعمال ما به‌حساب می‌آید. تقویت توحید و ایمان به ربوبیت و مالکیت حقیقی خدا در رأس این فضائل است و تقوا و خداترسی و پروای دنیا و عقبا از آن ناشی می‌گردد. تکرار کلمه فضل در روایات بسیار زیاد به‌عنوان ریشه احسان، و همین‌طور صفاتی چون کرامت (مهم‌ترین و پربسامدترین)، مروت، صبر، نیک سرشتی، شرافت، همت بلند، دوراندیشی، عادات پسندیده و عادت به نیکوکاری، در این فضا است. بخل و حرص به‌عنوان صفات مقابل مطرح‌شده است. خود احسان و انفاق، یکی از عوامل از بین برنده این ریشه‌های منفی است.

همچنین آیات و روایات بی‌شماری در توجه دادن به مصادیق نیکوکاری و موارد شایسته آن واردشده، که نشان‌دهنده تأثیر این توجه در ترویج و رشد این فضیلت عامّ است. از مصادیق برجسته نیکوکاری می‌توان به زکات و پرداخت‌های مالی واجب و مستحب، اطعام، صله، تعاون، هدیه، مهمان‌نوازی، قرض‌الحسنه، شاد ساختن دیگران با رفع احتیاجشان، اصلاح ذات‌البین و یتیم‌نوازی اشاره کرد و از موارد مصرف مورد تأکید، به پدر و مادر، نزدیکان، نیازمندان، نجیبان و مؤمنان، که دو مورد اخیر در پژوهش شمشیری و همکارانش (1394) به‌عنوان موارد مورد تأکید اسلام شناخته‌شده‌اند. این البته در کنار توجه به احسان عام حتی نسبت به مخالفان غیر محارب است، (موحدی ساوجی، 1387) که خود نمونه‌ای از توجه به این مقوله است.

متغیرهای واسطه‌ای

بخش‌های سوم و چهارم، متغیرهای زمینه‌ساز و بازدارنده هستند که با تأکید بر متغیرهای دارای نقش‌های واسطه‌ای و زمینه‌ای، از طریق تأثیر بر عوامل مؤثر و درعین‌حال تأثیرات فرعی مستقیم و غیرمستقیمی که در تربیت می‌گذارند در شبکه‌ای بسیار پیچیده، کارکرد دارند. به‌عنوان‌مثال تربیت زیبایی‌شناختی و ارزش‌های وابسته به آن، به‌طور توأمان در مؤلفه‌های «شکوفایی فطرت» و «ارزش‌ها» دنبال می‌شود و زمینه را برای گرایش به انفاق فراهم می‌نماید. دنیادوستی، با زیرمجموعه‌هایی چون تکاثر، اسراف و تبذیر، ذخیره‌سازی و اکتناز (گنج پردازی)، حرام‌خواری و ربا و اکل مال بالباطل و مال مردم خوری، ترس از انفاق، ترس از آینده، و بدخواهی با مؤلفه‌هایی نظیر گناه پیشگی (اثم) و سرکشی (عدوان)، دورویی و نفاق و بدخواهی برای دیگران، جامعه و نظام اسلامی، و فرومایگی با اشاره به دنائت‌های نفسانی و رذایل اخلاقی به‌عنوان کلیدواژه‌هایی در کنار سوء مدیریت، فرهنگ ناسپاسی، خودمحوری، انحراف فکری و غفلت که شرح برخی دیگر در بخش‌های بالا آمد، نماینده بازدارنده‌ها هستند. از پژوهش‌های مرتبط با این بخش، کار سعدی و همکاران (1393) است که به ابعاد زیبایی‌شناختی و تصویرسازی هنری درباره انفاق درسور مسبحات و مقاله فخار نوغانی (1393) که به چرخش اساسی معیار حسن به سمت معیارهای توحیدی توجه کرده است. همچنین نتایج پژوهش عزیزی ابرقویی، در بحث متغیرهای زمینه‌ساز با پژوهش حاضر هماهنگ و البته محدودتر است. (عزیزی ابرقویی، 1392، ص167-178)

خروجی

این بخش، به خروجی مدل اشاره می‌کند که با عنوان نتایج و پیامدها، آثار مستقیم و غیرمستقیمِ تربیت نیکوکارانه را نشان می‌دهد. رفع کمبودهای فردی و اجتماعی، به رفع فقر و تبعات آن همچون آسیب‌های اجتماعی، ضروریات جامعه و ازجمله مخاطرات و نیازهای امنیتی و فوریتی همچون جهاد و دفاع، و سایر نیازهای فردی و اجتماعی اشاره می‌نماید. امنیت، مقوله‌ای است که با مؤلفه‌هایی چون ثبات، محافظت، تأمین نیازهای امنیتی، انسجام و همبستگی اجتماعی مرتبط و در حوزه‌های فردی و اجتماعی صادق است.

ایمنی از عذاب‌های دنیوی و اخروی، ازجمله از بین رفتن نعمت‌ها و برکت‌ها نیز بخشی از همین مقوله است. مقوله آرامش، به آرامش روحی فردی و اجتماعی اشاره می‌کند که با مؤلفه‌های دیگر همچون امنیت، همبستگی و نفوذ، ارتباط پرمعنا دارند. پاکی مال و جان به مفهومی پربسامد درآیات و روایات اشاره دارد که تزکیه و تطهیر جان‌ها از بیماری‌هایی مانند خودمحوری، دنیادوستی، بخل، فرومایگی، بدخواهی و نفاق، و پاکی مال از آلودگی‌ها و مشتبهات را شامل می‌گردد. قرب الهی، نماینده مفاهیمی چون محبت، مغفرت، رحمت و هدایت الهی است، و پاداش الهی نیز شامل پاداش دنیوی اعم از جبران، تثبیت، و افزایش و برکت مال و جان و عمر و پاداش اخروی و فرجام نیک است.

ابن قرناس در کتاب خود، آثار اجتماعی متعددی را برای انفاق برشمرده و ماهیت دینی انفاق را در آثار آن کاملاً مهم دانسته است. (2012، ص102-105، و130-131) پژوهش حسینی (1388) نیز رفاه، عدالت اجتماعی و معنویت را به‌عنوان آثار انفاق تأیید است.

در کشور ما، انفاق در چارچوب کمیته امداد بر کاهش فقر اثر داشته است. (عزتی و محمودیان، 1393) تحقیق سبحانی و مهربانی (1387) نیز بر اساس داده‌های دوره 1363-1385 نشان داده است که انفاق، عامل کاهنده نابرابری درآمدها بوده است. مصلایی پور یزدی، ایزدی، کریمی و کریمی خوشحال تأثیرات اخلاقی، آثار فردی و اجتماعی و آثار انفاق در تشکیل امت واحده را بررسی کرده‌اند که با یافته‌های ما هماهنگ است. (سید امامی، 1391، صص31-68، و 91-122، و 123-164)

معنا و ارزش این مدلِ تربیتی زمانی مشخص می‌شود که با مدل مقابل خود که مدل لیبرال سرمایه‌داری است، مقایسه شود. به‌عنوان‌مثال، در بازدارنده‌های نیکوکاری، مسئله دنیادوستی و حب مال و ثروت‌اندوزی دیده می‌شود درحالی‌که همین‌ها به‌عنوان ارزش‌ها و غایت سرمایه‌داری‌اند. در نگرش سرمایه‌دارانه، ثروت، از به دست آوردن مال محتاجان زیاد می‌شود، درحالی‌که در نگرش اسلامی، ثروت ثروتمند، با مشارکت مالش با نیازمندان، جایگزین، تثبیت، تصفیه و نمو می‌یابد.

درحالی‌که در سرمایه‌داری دستیابی به اموالی که در دست دیگران است به‌عنوان هدف مطرح می‌شود، در نگاه نیکوکارانه، یاری دیگران هدف است. رضایی و حسنی مقدم (1391) انفاق و پرهیز اسراف و تبذیر را دو اصل مهمی می‌دانند که بحث مصرف در اقتصاد اسلامی را از اقتصاد متعارف متمایز می‌کند. نویسنده کتاب النفقات العامة فی الاسلام، بخش سوم کتابش را به چنین مقارنه‌ای اختصاص داده است. (ابراهیم یوسف، 1408ق، ص324-429)

بررسی و ارزیابی برنامه درسی ملی بر اساس مدل تربیت نیکوکارانه

مبانی: مبانی فلسفی و علمی این برنامه همانند سایر اسناد هم‌طراز خود مبتنی بر مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) می‌باشد و از این مجموعه، بر آن بخش از مبانی که مستقیماً به حوزه‌ی برنامه درسی دلالت دارد و به‌عنوان مبانی خاص برنامه درسی تلقی می‌شود و بر دلالت‌های مهم زیر که باید نگرش حاکم بر عناصر و مؤلفه‌های برنامه درسی ملی را شکل دهد، تأکید می‌ورزد.

با نگاهی به مبانی برنامه درسی ملی، درمی‌یابیم که بسیاری از این مبانی، زمینه‌ساز تربیت نیکوکارانه متربیان است که به نمونه‌هایی اشاره می‌نماییم. [۲۷] مبدأیت و غایت (1/1/1)، خالقیت، مالکیت، مدیریت، و ربوبیت (1/1/2)، خیر بنیادین و بنیاد خیر بودن خدا (1/1/3)، عرصه تربیت الهی بودن

نظام آفرینش (1/1/11)، اصالت حیات اخروی (1/1/12)، هستی فرا طبیعی نظام آفرینش (1/1/14) فطرت الهی (1/2/3) تساوی کرامت و شأن انسان‌ها

(1/2/4) تکلیف و مسئولیت الهی و اجتماعی (1/2/17) برخورداری همه انسان‌ها از حقوق ذاتی (1/2/20) تفاوت‌های فردی (1/2/21) تهدیدهای بیرونی و

درونی مانند نفس اماره و دنیا (1/2/22) فقر محض انسان در برابر خدا (1/2/23)، یادگیرندگی و تربیت‌پذیری انسان (1/2/26)، ویژگی‌های چون حرص، بخل،

عجله و… در نفس انسان (1/2/27)، آزمایش مستمر و دائمی انسان (1/2/28)، منبعیت اصالی دین (عقل و فطرت، قرآن و سنت) در همه ارزش‌ها

(1/4/1)، همکاری، تعاون و مشارکت اجتماعی و احترام به آحاد جامعه (1/4/34)، رأفت، احسان و خدمات عام‌المنفعه و ماندگار (1/4/35)، پاسداشت خدمات

انسان‌های مؤثر (1/4/36) ولایتمداری (1/4/37) وطن‌دوستی، ایثارگری، فداکاری و شهادت‌طلبی در جهت حفظ ارزش‌های الهی و کیان جمهوری اسلامی ایران

(1/4/41)، وحدت و همبستگی بین مسلمانان (1/4/43)، دفاع از مسلمانان تحت ستم و کمک و یاری آنان در حدّ توان (1/4/44)، اهتمام و سعی و کوشش در

جهت حل معضلات و مشکلات مسلمانان (1/4/45)، مشارکت فعال در همکاری با مسلمانان (1/4/46) ارزش‌های مربوط به جامعه جهانی: احترام به حقوق انسان‌ها

در راستای تعمیم سعادت و ایجاد امید و آینده‌ای روشن برای همه انسان‌ها (1/4/48)، مبارزه با استکبار جهانی و صهیونیزم بین‌الملل در جهت ایجاد صلح

و عدالت در جهان (1/4/49)، احترام به پیمان‌های معتبر جهانی (1/4/50)، حضور فعال در عرصه‌های جهانی بر اساس حفظ عزت ملی و عدالت و مساوات در بین

ملت‌ها (1/4/51)، احترام به ادیان الهی و تقویت روابط انسانی با پیروان آن‌ها (1/4/52)، گسترش مبانی ارزش‌های اسلامی به‌ویژه عدالت و فضایل اخلاقی و

معنوی در جهان (1/4/53)، ترویج انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) در جهت ایجاد حکومت عدل جهانی (1/4/54)، تلاش در جهت حل مشکلات جهانی از قبیل روابط

ظالمانه، فقر، بیماری و تبعیض (1/4/56)، ترکیب حقیقی جامعه و روح جمعی متأثر از اندیشه‌ها، انگیزه‌ها، عاطفه‌ها، رفتارها و خواسته‌های افراد

(1/7/1)، امکان انسان برای تأثیر در جامعه (1/7/2)، هدف‌گیری برنامه درسی برای ایجاد رابطه تعاملی با جامعه و استعلای فردی و اجتماعی (1/7/4)،

تربیت افرادی جامعه‌پذیر و اصلاح هنجارهای نامطلوب در جامعه (1/7/5)، ایجاد تعادل و توازن در جامعه و آگاه کردن متربیان در ایفای نقش مسئولانه در

جامعه (1/7/6)، پاسخگویی به نیازهای متنوع اجتماعی (1/7/7)، اهمیت نهاد تعلیم و تربیت به‌عنوان مهم‌ترین بخش فرهنگ، ارتباط متقابل آن با سایر

نهادها و پاسخ‌گویی به نیازهای جامعه و مطالبات اجتماعی (1/7/8)، و ازجمله پیشگیری از بازتولید نابرابری‌های اجتماعی و گسترش عدالت در جامعه

(1/7/9)، نهادینه کردن مسئولیت‌پذیری در متربیان (1/7/10) و اصلاح و ارتقاء فرهنگ جامعه (1/7/11). [۲۸] چشم‌انداز: آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ای از متغیرهای مرتبط با برنامه درسی تربیت نیکوکارانه در چشم‌انداز برنامه درسی ملی است. این برنامه در چشم‌انداز خود، زمینه تربیت نسلی موحد، مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیت‌ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، عدالت‌خواه و صلح‌جو، ظلم‌ستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطن‌دوست، مهرورز، جمع‌گرا و جهانی اندیش، ولایت‌ مدار و منتظر و تلاش‌ گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی، پاک‌دامن و باحیا، آزادمنش، متخلق به اخلاق اسلامی، خلاق و کارآفرین، مقتصد و ماهر، قانون‌مدار و نظم‌پذیر، وفادار به ارزش‌های اسلامی، ملّی و انقلابی و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی بر اساس نظام معیار اسلامی را مبتنی بر مبانی و ارزش‌ها و معارف اسلام ناب محمدی (صلیالله علیه و آله)، در راستای فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی، و ناظر به ویژگی‌ها، نیازها و فطرت الهی دانش‌آموزان و نیازهای اساسی جامعه و با تأکید بر نقش مدرسه به‌عنوان جلوه‌ای از تحقق مراتبی از حیات طیبه و زمینه‌ساز جامعه عدل مهدوی (عج الله تعالی فرجه الشریف) فراهم می‌سازد.

رویکرد: رویکرد برنامه‌های درسی و تربیتی، «فطرت گرایی توحیدی» است که همان رویکرد دینی است. حاصل آن، نگاه به عوامل تربیت همچون معلم(مربی)، و مدیر مدرسه، به‌عنوان آفرینندگان فرصت‌های تربیتی و آموزشی، در مسیر راه انبیا و ائمه اطهار(علیهمالسلام)؛ نگرش به محیط‌های اجتماعی، طبیعی، اقتصادی، صنعتی و فرهنگی به‌عنوان محیط‌های یادگیری و در رأس آن‌ها مدرسه و خانواده؛ نگاه به فرآیند یاددهی و یادگیری به‌عنوان فرآیندی زمینه‌ساز برای ابراز گرایش‌های فطری و حاصل تعامل خلاق، هدفمند و فعال یادگیرنده با محیط‌های متنوع یادگیری که دیدگاه دانش‌آموزان را به‌طور معنادار نسبت به ارتباط با خود، خداوند، دیگران و مخلوقات، تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ نگرش به محتوا، به‌مثابه مجموعه‌ای منسجم و هماهنگ از فرصت‌ها و تجربیات یادگیری مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی و تربیتی و سازگار با آموزه‌های دینی و قرآنی است که زمینه شکوفایی فطرت الهی و رشد عقلی و ... را فراهم می‌آورد و دربرگیرنده مفاهیم و مهارت‌های اساسی و ایده‌های کلیدی مبتنی بر شایستگی‌های مورد انتظار از دانش‌آموزان است؛ و نگرش به دانش‌آموز به‌عنوان امانت الهی و دارای کرامت ذاتی و فطرت الهی قابل شکوفایی که همواره در موقعیت است و می‌تواند آن را درک کرده و با انتخاب احسن خویش در راستای اصلاح مداوم آن حرکت نماید ...، است.

این رویکرد دینی، در دل خویش، زمینه‌ساز تربیت نیکوکارانه است. ساحت‌های تربیت: سند تحول بنیادین-به‌منزله سند بالادستی برنامه درسی ملی-تعلیم و تربیت را در ساحت‌های اعتقادی، عبادی و اخلاقی، اجتماعی، زیباشناختی، اقتصادی و حرفه‌ای، و ... دیده است (سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی آذرماه 1390 ) که تأمین‌کننده حوزه‌های مربوط به نیکوکاری می‌باشد.

اهداف: در الگوی هدف‌گذاری، پنج عنصر تعقل، ایمان، علم، عمل و اخلاق و چهار عرصه ارتباط دانش‌آموز با خود، خدا، خلق و خلقت به‌صورت به‌هم‌پیوسته و با محوریت ارتباط باخدا تبیین و تدوین‌شده است. هدف کلی برنامه‌های درسی و تربیتی، تربیت یکپارچه عقلی، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی دانش‌آموزان به‌گونه‌ای که بتوانند موقعیت خود را نسبت به خود، خدا، دیگر انسان‌ها و نظام خلقت به‌درستی درک و توانایی اصلاح مستمر موقعیت فردی و اجتماعی خویش را کسب نمایند.

انتظار می‌رود دانش‌آموزان طی دوره تحصیلات مدرسه‌ای، درمجموعه عناصر پنج‌گانه‌ی الگوی هدف‌گذاری، به مرتبه‌ای از شایستگی‌های پایه دست یابند. این شایستگی‌ها بیان تفصیل یافته‌ای از هدف کلی برنامه‌های درسی و تربیتی است. اولین شایستگی پایه، تعقل است که به درک وجود خود، نیازها، توانمندی‌ها، ظرفیت‌ها و ابعاد هویت متعالی خویش، بصیرت نسبت به آثار و پیامدهای سبک زندگی خود، تدبر در صفات، افعال و آیات خداوند متعال به‌عنوان خالق هستی، و تدبر در نظام خلقت و شگفتی‌های آن اشاره دارد. ایمان، شامل ایمان آگاهانه به توحید، نبوت، معاد، امامت، عدل، عالم غیب و حیات جاودانه، باور به ربوبیت و حضور حکیمانه همراه با لطف و رحمت خالق یکتا در عرصه هستی، ایمان به انبیاء الهی، قرآن، پیامبر خاتم(صلی‌الله علیه و آله)، ائمه معصومین علیهم‌السلام و ولایت مطلقه فقیه و نقش بی‌بدیل آن‌ها در هدایت و رستگاری بشر، باور به نقش دین مبین اسلام و نظامات آن به‌عنوان تنها مکتب جامع و کارآمد برای تحقق حیات طیبه، ایمان به ارزشمندی، هدفمندی و قانون‌مندی خلقت و باور به زیبایی‌های جهان آفرینش به‌عنوان مظاهر فعل و جمال خداوند، ایمان به هویت الهی انسان، کرامت او و توانمندی‌های جمعی و فردی انسان می‌شود. علم نیز شناخت خود، ظرفیت‌ها و هویت خویش، شناخت حق‌تعالی، صفات، افعال و آیات الهی، معارف دینی و منابع آن، علم نسبت به روابط، نقش‌ها، حقوق و وظایف خود و افراد و اهمیت آن‌ها در زندگی اجتماعی را در برمی‌گیرد. عمل به آموزه‌های دینی و انجام آگاهانه و مؤمنانه واجبات و ترک محرمات، به‌کارگیری ظرفیت‌های وجودی خود برای دست‌یابی به هویت متعادل و یکپارچه در مسیر رشد و تعالی خود و جامعه، به‌کارگیری آداب و مهارت‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی، تولید و کارآفرینی، اهداف حوزه عمل را تشکیل می‌دهند. در حوزه اخلاق، رعایت تقوی الهی در تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی، تعهد به ارزش‌های اخلاقی ازجمله: صدق، صبر، احسان و رأفت، حسنِ خلق، حیا، شجاعت، خویشتن‌داری، قدرشناسی، رضا، عدالت، قناعت، نوع‌دوستی و تکریم والدین و معلم در شئون و مناسبات فردی و اجتماعی، تقدم بخشیدن منافع ملی بر گروهی و منافع جمعی بر فردی، ارزش قائل شدن برای مخلوقات هستی و محیط‌زیست، اهدافی هستند که زمینه‌ساز تربیت نیکوکارانه هستند. همچنین نتایج و پیامدهای تربیت نیکوکارانه، تأمین‌کننده برخی از این اهداف هستند. لذا همگرایی و تعامل بین غایات و زمینه‌های آن‌ها وجود دارد که البته تربیت نیکوکارانه اخص از کل نظام «تربیت عمومی» است.

محتوا و روش

حوزه‌های تربیت و یادگیری: ازنقطه‌نظر محتوایی، این بخش، مهم‌ترین قسمت برنامه درسی ملی است. حوزه‌های تربیت و یادگیری، حدود محتوایی، روش‌ها، فرآیندها، و عناصر کلیدی یادگیری را روشن می‌سازند. این حوزه‌ها با یکدیگر ارتباط داشته و بنا بر اظهار این سند، مفاهیم حوزه‌های یادگیری به‌صورت تلفیقی ارائه می‌شوند. در اینجا و بخش‌های بعد است که برنامه درسی، کارآمدی خویش را در پاسخگویی به دلالات مبانی و رسیدن به اهداف و چشم‌اندازها نشان می‌دهد. حوزه‌های تربیت و یادگیری حکمت و معارف اسلامی، قرآن و عربی، حوزه زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و هنر، کار و فن‌آوری، علوم انسانی و مطالعات اجتماعی حوزه‌هایی هستند که ارتباط مهمی باتربیت نیکوکارانه دارند. ما متن بخش‌های دارای ارتباط را در پی‌نوشت آورده‌ایم. [۲۹]

اصول حاکم بر انتخاب راهبردهای یاددهی یادگیری: یادگیری موقعیتی، کاوشگرانه، بازبینانه، نظری و عملی، فعالانه، خلاقانه و تعالی‌بخش، تعاملی، فناورانه، از مهم‌ترین اصول حاکم بر انتخاب راهبردهای یادگیری است. توجه به ماهیت فعالیت‌های نیکوکارانه، تناسب این راهبردها را باتربیت نیکوکارانه به‌خوبی نشان می‌دهد.

ارزشیابی: طبق این سند، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی باید با استفاده از انواع روش‌ها و ابزارها، بتواند توانایی دانش‌آموزان را در بهره‌گیری از شایستگی‌های پایه در موقعیت‌های مختلف، به‌صورت معنادار منعکس نماید و با ارائه شواهد متنوع و کافی، امکان قضاوت در خصوص سطح دستیابی دانش‌آموزان به اهداف برنامه درسی را تعیین نماید.

همچنین با تأکید بر بهره‌گیری از تکالیف عملکردی در سنجش میزان دستیابی دانش‌آموزان به شایستگی‌ها و تلاش برای تحقق جامعه عدل مهدوی و دستیابی به مراتبی از حیات طیبه، گزارش عملکرد تحصیلی و تربیتی آنان با همکاری دانش‌آموز، اولیا مدرسه و والدین تنظیم و ارائه شود. توجه به ارزشیابی تربیتی به‌جای ارزشیابی آموزشی و ذهنی در این سند بسیار ارزشمند و مناسب با اهداف به نظر می‌رسد، اما غفلت از ارزشیابی فرایندی، و تمرکز بر دو نوع عملکردی و نتیجه‌گرا و همچنین اهمیت توجه به چگونگی امکان‌پذیری و انجام چنین ارزشیابی فاخری دو نکته اساسی به نظر می‌رسد.

ساختار و زمان آموزش: در این بخش تمهیدات بسیار خوبی دیده‌شده که می‌توان از بهترین زمینه‌های پرورش دو رویکرد بصیرت‌گرایانه و عمل‌گرایانه تربیت نیکوکاری باشد. از آن جمله، اختصاص 50 ساعت به فعالیت‌های خارج از کلاس و مدرسه متناسب با اقتضائات برنامه درسی هر حوزه‌یادگیری و قرارگیری 50 ساعت متناسب با شرایط و اقتضائات محیطی در اختیار استان‌ها، مناطق و مدارس (جمعاً 100 ساعت) در تمامی پایه‌ها، و با عنایت به راهکار 55 سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش و بنا به‌ضرورت پاسخگویی به نیازها و اقتضائات محلی و منطقه‌ای، اختیار استان، منطقه و مدرسه جهت برنامه‌ریزی و تأمین و اجرای محتوای بخشی از زمانِ رسمی تعلیم و تربیت در چارچوب آئین‌نامه‌های ابلاغی و همچنین فهم و بر عهده‌گیری مسئولیت، زمینه‌سازی لازم برای هدایت و غنی‌سازی زمان غیررسمی تعلیم تربیت در خانه، مدرسه و خارج از مدرسه توسط وزارت آموزش‌وپرورش، ازاین‌دست تمهیدات‌اند.

از میان نمونه فعالیت‌های رسمی خارج از کلاس و مدرسه که در سند نام‌برده شده است، مشاهده طبیعت، انجام فعالیت میدانی و بازدید از نمایشگاه‌ها و مراکز علمی، تولیدی، فرهنگی، مذهبی، نهادها و مؤسسات اجتماعی را می‌توان در همین راستا فرض و بهره‌برداری نمود.

همچنین رویکرد برنامه درسی در اختصاص حداقل 10 درصد و حداکثر 20 درصد از برنامه‌های آموزشی به معرفی حرفه‌ها، هنرها، جغرافیا، آیین و رسوم، نیازها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی استان‌ها به‌ویژه مناطق روستایی و عشایری با رعایت استانداردهای ارتقای کیفیت و تقویت هویت اسلامی ایرانی دانش‌آموزان در چارچوب ایجاد کارآمدی و تقویت هویت ملی کاملاً مناسب این امر ارزیابی می‌شود.

نکته قابل‌تأملی که وجود دارد، توجه به‌پیش نیازهای برنامه‌ریزی درسی مدرسه محور است. در عوض چهار متغیر اصلی این مسئله، شامل دانش، نگرش، مهارت و امکانات (موسی‌پور، 1390) تنها چیزی که در سطور بالا به چشم آمد عبارت «در چارچوب آئین‌نامه‌های ابلاغی» بود. گویی هیچ تمهیدی دیگر به‌عنوان بسترسازی در نظر گرفته نشده است.

ارزشیابی برنامه درسی ملی: توجه به عناصر جامعیت، کارآمدی و اثربخشی در بخش ارزشیابی برنامه درسی ملی، لزوم فراهم آوری امکان مشارکت تمامی افراد ذی‌نفع و ذی‌ربط در فرآیند ارزشیابی، زمینه را برای امکان ارزیابی میزان ارزشمندی اجتماعی و عملی تربیت‌های نیکوکارانه در این برنامه را فراهم می‌آورد و بازنگری آن در فواصل زمانی منظم، امکان به‌روزرسانی را با توجه به تغییرات سبک زندگی و شرایط اجتماعی و تکنولوژیکی به دست می‌دهد.

ادیان و مذاهب: بر طبق اصول دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم قانون اساسی، پیروان ادیان و مذاهب رسمی، اجازه آموزش ویژه مذهبی را دارند، اما این آموزش‌ها باید تحت نظارت دولت باشد تا با مقتضیات زندگی مسالمت‌آمیز و توأم با تفاهم بین پیروان ادیان و مذاهب، منافاتی نداشته باشد. (مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران آذرماه 1390 ص243) با توجه به اهمیت مسئله اقلیت‌ها و قومیت‌ها در اتحاد و انسجام ملی و اسلامی، رعایت حقوق اقلیت‌ها اشاره‌شده در قانون اساسی (اصل دوازدهم، اصل چهاردهم، اصل نهم و اصل دوم بند ششم) آموزش وجوه مشترک ادیان و مذاهب، سیاست مناسبی برای برنامه درسی در نظر گرفته‌شده است. (همان منبع). جهان‌شمولی اصول نیکوکاری و اشتراک مسائل اساسی نیکوکاری و نوع‌دوستی در ادیان و مذاهب آسمانی، نه‌تنها این امکان را می‌دهد که انتقال مناسب و هماهنگ میراث فرهنگ ملی و اسلامی و انسانی صورت پذیرد، مایه تفاهم، تعاطف و تعامل میان فرهنگی و زمینه حفظ وحدت و انسجام فرهنگی ملی خواهد بود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

1. مدل تربیت نیکوکارانه دارای پنج بخش است: ابعاد، عوامل مؤثر، متغیرهای زمینه‌ساز، متغیرهای بازدارنده، نتایج و پیامدها.

2. ابعاد، شامل نیات، احکام، آداب، مدیریت، موارد، و مصادیق است. نیات، مسئله اخلاص و حسن نیت را نشان می‌دهد، احکام، اشاره به تقسیم انفاق به متعلق احکام پنج گانه است، آداب، اشاره دارد به سنت‌ها و شیوه‌ها.

3. عوامل مؤثر، متغیرهای اصلی یا راهبردهای اساسی، عبارت‌اند از تغییر نگرش، راهبردهای مدیریتی، جزای الهی، تقویت فضائل، و توجه دادن.

1.3. تغییر نگرش، به‌عنوان غالب‌ترین راهبرد تربیتی قرآن در تأثیرگذاری بر رشد نیکوکاری است. انس با قرآن نشان می‌دهد که این کتاب آسمانی، نگرش رایج در مورد مفاهیم زندگی دنیایی، اموال و امکانات، انفاق و احسان و ... را در پرتو توجه به صفات الهی، رنگی دیگر می‌زند.

2.3. راهبردهای مدیریتی، شامل مجموعه‌ای از وظایف حاکمیتی و مدیریت اجتماعی مطرح‌شده در قرآن است که در اینجا در مقیاس نظام رسمی تعلیم و تربیت موردتوجه است. تثبیت شبکه ولایت و امربه‌معروف و نهی از منکر، خلق موقعیت‌های تربیت و فرهنگ‌سازی، تثبیت نظام‌های تقویت، اصلاح ساختاری و نهادی، و ... ازاین‌دست است.

3.3. جزای الهی، یکی از ابزارهای پربسامد در قرآن است که در ایجاد سه نوع جاذبه منطقی و عاطفی در مخاطب مؤثر است، و به پاداش و عقوبت در دو بخش دنیوی و اخروی اشاره دارد.

4.3. تقویت فضائل، بخش مهمی از رسیدگی به مبادی افعال نیکوکارانه است. تقویت توحید و ایمان به ربوبیت و مالکیت حقیقی خدا در رأس این فضائل است و تقوا و خداترسی و پروای دنیا و عقبا از آن ناشی می‌گردد. خود احسان و انفاق، یکی از عوامل تقویت فضائل و از بین برنده رذائل مربوط است.

5.3. آیات و روایات بی‌شماری در توجه دادن به مصادیق نیکوکاری و موارد شایسته آن واردشده، که نشان‌دهنده تأثیر این توجه در ترویج و رشد این فضیلت عامّ است. از موارد مصرف مورد تأکید می‌توان به این‌ موارد اشاره کرد: پدر و مادر، نزدیکان، نیازمندان، نجیبان، مؤمنان، و از مصادیق برجسته نیکوکاری به زکات و پرداخت‌های مالی واجب و مستحب، اطعام، صله، تعاون، هدیه، مهمان‌نوازی، قرض‌الحسنه، شاد ساختن دیگران با رفع احتیاجشان، اصلاح ذات البین، یتیم‌نوازی.

4. متغیرهای واسطه‌ای، متغیرهای زمینه‌ساز و بازدارنده هستند که با تأکید بر متغیرهای دارای نقش‌های واسطه‌ای و زمینه‌ای، از طریق تأثیر بر عوامل مؤثر، و درعین‌حال تأثیرات فرعی مستقیم و غیرمستقیمی که در تربیت می‌گذارند، کارکرد دارند. دنیادوستی، با زیرمجموعه‌هایی چون تکاثر، ذخیره‌سازی و اکتناز (گنج پردازی)، حرام‌خواری و ربا و اکل مال بالباطل و خوردن مال مردم ، ترس از انفاق، ترس از آینده، و بدخواهی با مؤلفه‌هایی نظیر گناه پیشگی (اثم) و سرکشی (عدوان)، دورویی و نفاق و بدخواهی برای دیگران، جامعه و نظام اسلامی و فرومایگی با اشاره به دنائت‌های نفسانی و رذایل اخلاقی به‌عنوان کلیدواژه‌هایی در کنار سوء مدیریت، فرهنگ ناسپاسی، خودمحوری، انحراف فکری و غفلت، بازدارنده‌ها هستند.

5. خروجی یا نتایج و پیامدها، آثار مستقیم و غیرمستقیم تربیت نیکوکارانه را نشان می‌دهد. رفع کمبودهای فردی و اجتماعی، شامل رفع فقر، ضروریات جامعه و ازجمله مخاطرات و نیازهای امنیتی و فوریتی همچون جهاد و دفاع، و سایر نیازهای فردی و اجتماعیِ امنیت، که با مؤلفه‌هایی چون ثبات، محافظت، تأمین نیازهای امنیتی، انسجام و همبستگی اجتماعی مرتبط و در حوزه‌های فردی و اجتماعی صادق است، ایمنی از عذاب‌های دنیوی و اخروی، ازجمله از بین رفتن نعمت‌ها و برکت‌ها نیز بخشی از همین مقوله است. مقوله آرامش، به آرامش روحی فردی و اجتماعی اشاره می‌کند که با مؤلفه‌های دیگر همچون امنیت، همبستگی و نفوذ، ارتباط پر معنادارند. قرب الهی، نماینده مفاهیمی چون محبت، مغفرت، رحمت و هدایت الهی است، و پاداش الهی نیز شامل پاداش دنیوی اعم از جبران، تثبیت، تزکیه و تطهیر و افزایش و برکت مال و جان و عمر، و پاداش اخروی و فرجام نیک است.

6. معنا و ارزش این مدل تربیتی زمانی مشخص می‌شود که با مدل مقابل خود که همان مدل نظام لیبرال سرمایه‌داری است مقایسه شود.

7. سند برنامه درسی ملی، همچون اسناد بالادستی خود و به‌ویژه سند تحول بنیادین، بسیار پرمحتوا و جامع است. جدا از مبانی، در بخش‌های چشم‌انداز، رویکردها، اهداف، راهبردها، ارزشیابی و ساختار و زمان، عناصر بی‌شماری در این سند، بستر تربیت نیکوکارانه را فراهم می‌آورد.

8. اما حال که این سندنویسی سابقه‌درازی در کشور ما و به‌ویژه در بخش آموزش‌وپرورش پیداکرده است، لازم است با دقت به فرایند نقد و اصلاح و بازپرسی علل عدم توفیق شایسته خویش بپردازیم. ازاین‌بین، به نکاتی در بخش‌های مختلف متن اشاره شد. در اینجا به ذکر چند نکته کلی‌تر اکتفا می‌کنیم:

9. ازآنجاکه ارتباط حوزه‌یادگیری معارف دینی با سایر حوزه‌ها در این برنامه معلوم نیست، برخی از حوزه‌ها متأثر از علوم انسانی و بدون توجه به دین تبیین شده و لذا مثلاً موارد و مصادیق نیکوکاری که باید در بخش‌های مختلفی چون حوزه تربیت اجتماعی تحقق یابد و در فعالیت‌های تربیتی مدرسه نمود یابد، در حالی به‌صورت یله و رها و سلیقه‌ای اداره خواهد شد که پایه آن‌ها را باید در احکام و سنن دینی بجوییم، در غیر این صورت به خیال بومی‌سازی آموزش، به ترویج برخی خرافات و انحرافات فکری و فرهنگی و سنن غلط اجتماعی، به‌عنوان تربیت معیار جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت و برخی از ارزشمندترین‌ها را در بوران بازتولید فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های مهاجم، به این دلیل از دست می‌دهیم که توجه و بلکه تصویر روشنی از موارد و مصادیق سنن نیک با استناد معتبر به فرهنگ خودی فراهم نیاورده‌ایم.

10. غفلت از ارزشیابی فرایندی و تمرکز بر دو نوع عملکردی و نتیجه‌گرا، و غفلت از پیش‌نیازهای برنامه‌ریزی درسی محلی همچون دانش، نگرش، مهارت و امکانات قابل‌تأمل است.

11. مدل تربیتی نیکوکارانه، پنج بعد اهمّ، شامل ابعاد مفهوم، عوامل مؤثر، متغیرهای زمینه‌ساز و متغیرهای بازدارنده دارد. آنچه در برنامه درسی ملی بدان توجه شده، عمدتاً از متغیرهای زمینه‌ساز، و بعضاً عوامل و بازدارنده‌ها است. غفلت از برخی دیگر از عوامل همچون راهبردهای مدیریتی، و برخی متغیرهای بازدارنده، موانع، آفات و پارازیت‌های تربیت، در حالی است که در سند موردبحث فهم و بر عهده گیری مسئولیت زمینه‌سازی لازم برای هدایت و غنی‌سازی زمان غیررسمی تعلیم تربیت در خانه، مدرسه و خارج از مدرسه از وظایف وزارت آموزش‌وپرورش دانسته شده است. انحرافات فکری، خرده‌فرهنگ‌های معارض، سوء مدیریت، بدخواهی‌ها، و ضعف‌های فرهنگی موردتوجه کافی قرار نگرفته و برای آن تدبیری اندیشیده نشده است. در بخش مبانی نیز باوجود توجه نسبتاً بالا به مبانی اسلامی، توجه کمی به عناصر فرهنگ بومی‌شده است که اتفاقاً می‌تواند در راستای همان فرهنگ اسلامی مورد تأکید به یاری تربیت بشتابد. به عناصری چون جوانمردی و فتوّت که سرتاسر تاریخ و فرهنگ ایرانی را فراگرفته بسیار کمرنگ‌تر از اهمیتش پرداخته‌شده است. همین متغیرهای مهم و اندازه و ابعاد آن‌ها است که می‌تواند در مدل تربیتی، نقش زمینه‌های پیشران و اهرمی، و به‌عنوان نشانگرهای جامع، امکان کنترل و ارزیابی و رصد و پیش‌بینی تمرکزی (داشبوردی) را در مدیریت اجرای برنامه درسی فراهم نماید. برنامه درسی ملی، متأثر از رویکرد غالب به «زمینه» در تربیت است، به نظر، بسیار بهتر و بلکه کاملاً ضروری است بخش‌هایی چون «عوامل»، «موانع، «مراحل تربیت» علاوه بر اشارات پراکنده و به‌جا در سطح متن، به‌صورت مستقل نیز موردتوجه و ذکر قرار گیرند.

منابع

1.قرآن کریم.

2.ابراهیم یوسف، یوسف، النفقات العامة فی السلام: دراسة مقارنة، دوحه، دار الثقافة للطباعة و النشر و التوزیع، الطبعة الثانیة، 1408ق.، 1988م.

3. ابن حنبل الشیبانی، احمد، مسند احمد بن حنبل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.

4.ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار ع، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1409 ق.

5.ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، بی‌تا.

6.ابن فارس، ابو الحسین احمد، معجم مقاییس اللفة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404.

7.ابن قرناس، رسالة فی الشوری و الانفاق، بغداد-بیروت، منشورات الجمل، 2012م.

8.ابن منظور، ابو الفضل جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1408ق.

9.احمد حسين الزيوت، عبد الله، الاحسان في القران الکريم: دراسه موضوعيه، اردن، دار ورد الاردنيه، ‎۲۰۱۱م.

10.احمدی میانجی، مکاتیب الائمة علیهم السلام، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1326 ق.

11.اصفهانی، بانو امین، اخلاق و راه سعادت، اراک، ثقفی، بی‌تا.

12.ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، معنی شناسی جهان‌بینی قرآنی، ترجمه احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368.

13.ایمانیان، حسین، و ایروانی زاده، عبد الغنی، دریچه ای بر نقد اجتماعی در قرآن –جامعه جاهلی و بخشش-، علوم قرآن و حدیث، شماره 81، پاییز و زمستان 1387.

14.آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.

15.البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1418ق.

16.برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، 28 شهریور 1391.

17.پورسعید، سیدمسعود، شامحمدی، محمد، طراحی الگوی جهاد علمی از منظر مقام معظم رهبری، اولین همایش جهاد علمی و مدیریت جهادی (جهاد دانشگاهی)، منتشر نشده، 1390.

18.تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، چاپ اول، 1366.

19.تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تهران، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366.

20.جدید

21.الجرجانی، السید علی، شرح المواقف الایجی، مصر، مطبعة السعادة، چاپ اول، 1325ق.

22.الجرجانی، علی بن محمد، التعریفات، بیروت، دار الکتاب العربی، 1405ق.

23.الجصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.

24.جلالی، مهدی، شمشیری، رحیمه، و حیدریان شهری، زهره، بررسی احادیث اختصاص احسان به افراد نجیب و دیندار، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال دوازدهم، شماره 26، تابستان 1394.

25.جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، بی تا.

26.حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، موسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1409 ق.

27.الحرانی، حسن بن علی بن الحسین بن شعبه، تحف العقول، تهران، انتشارات اسلامیه، 1400 ق.

28.حسینی، سید رضا، الگوی مطلوب مصرف در چارچوب الگوی تخصیص درآمد اسلامی، اقتصاد اسلامی، شماره 34، تابستان 1388.

29.حکمت نیا، محمود، و فیاضی، مسعود، احسان به جمع (احسان جمعی) و نقش آن در مسؤولیت مدنی، فقه و اصول، شماره 101، تابستان 1394.

30.الحلی، حسن بن یوسف، کشف المراد عن تجرید الاعتقاد، قم، نشر اسلامی، چاپ دوم، 1419ق.

31.حیدری، حسین، و کاردوست فینی، خدیجه، کند و کاوی در گستره احسان در عهد عتیق، پژوهشنامه ادیان، شماره 13، بهار و تابستان 1392.

32.دانایی فرد، حسن، تئوری پردازی با استفاده از رویکرد استقرایی: استراتژی مفهوم سازی بنیادی، دانشور رفتار، سال دوازدهم، شماره 11، 1384.

33.دستغیب، سید عبد الحسین، قلب سلیم، تهران، دار الکتب الاسلامیة، قلب سلیم، چاپ اول، 1351.

34.دوزی، رینهارت، تکملة المعاجم العربیة، ترجمه به عربی: دکتر محمد سلیم النعیمی، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، الطبعة الاولی، 2011 م؛ 1432 ق.

35.دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، افست گلشن، 1341.

36.الدیلمی، ابومحمد الحسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، بیروت، موسسة الاعلمی، چاپ دوم، 1398 ق.

37.راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ القرآن، دار الکتب العربی، 1392 ق.

38.راوندی، سعید بن هبة الله، فقه القرآن، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ دوم، 1405ق.

39.رضایی، محسن، حسنی مقدم، رفیع، بررسی و بهینه سازی رفتار مصرف کننده در اقتصاد اسلامی با استفاده از تکنیک برنامه ریزی پویا، پژوهش های اقتصادی ایران، سال هفدهم، شماره 51، تابستان 1391.

40.رفیع پور، فرامرز، کند و کاو ها و پنداشته ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1360.

41.زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، قم، بلاغت، چاپ دوم، 1415ق.

42.سبحانی، حسن، مهربانی، وحید، بررسی تأثیر انفاق بر نابرابری درآمد ها در ایران، اقتصاد اسلامی، شماره 27، پاییز 1386.

43.السبزواری، ملا هادی، شرح الاسماء او شرح دعاء الجوشن الکبیر، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1357.

44.سروری مجد، علی، ابعاد فرهنگ احسان در قرآن و سنت، مطالعات فرهنگ ارتباطات، سال پانزدهم، شماره 57، بهار 1393.

45.سعدی، محمد جواد و همکاران، کارکرد تصویر هنری در سور مسبحات، پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، شماره4، بهار و تابستان 1393.

46.سعیدیان، عبدالحسین، دائرة المعارف نو، تهران، انتشارات علم و زندگی، چاپ اول، 1378.

47.سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی آذر ماه 1390

48.سند تحول راهبردی نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران در افق چشم انداز (سند مشهد مقدس)، مصوب جلسه 826 شورای عالی آموزش و پرورش (2 مرداد 1389)، دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش.

49.السید المرتضی، علی بن الحسین، الانتصار، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1415ق.

50.سید امامی، کاووس، انفاق و کمک های بین المللی، تهران، دانشگاه امام صادق ع، 1391.

51.السیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دار الفکر، 1414ق.

52.شبر، سید عبد الله، اخلاق، ترجمه محمد رضا جباران، قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، 1378.

53.الشرباصی، احمد، موسوعة اخلاق القرآن، بیروت، دار الرائد العربی، چاپ سوم، 1407ق.

54.الشربینی الخطیب، محمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.

55.الشرتونی اللبنانی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، تهران، دار الاسوة، چاپ اول، 1416ق.

56.شریف الرضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414 ق.

57.شکیبا، بهروز، فرهنگ سیاسی، تهران، انتشارات فروغی، بی تا.

58.شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اختصاص، قم، موسسة النشر الاسلامی، چاپ ششم، 1418 ق.

59.شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، امالی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ اول، 1364.

60.صادقی، حسین، عزتی، مرتضی، و شفیعی، علی، تخمین تابع انفاق در ایران، پژوهش های رشد و توسعه پایدار، شماره 46، تابستان 1392.

61.الصدوق، محمد بن علی بن بابویه القمی، من لا یحضره الفقیه، بیروت، دار التعارف، 1411ق.

62.طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، بی تا.

63.طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1365.

64.طبرسی، ابونصر حسن بن الفضل، مکارم الاخلاق، بیروت، موسسة الاعلمی، چاپ ششم، 1392 ق.

65.طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آیة القرآن، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.

66.طوسی، خواجه نصیر الدین، اخلاق ناصری، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1346.

67.الطوسی، محمد بن الحسن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.

68.عبداللهی عابد، صمد، بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت(ع) در سوره انسان، علوم حدیث، شماره 49 و 50، پاییز و زمستان 1387.

69.عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم الفهرس لألفاظ القرآن الکریم، قاهرة، دارالکتب المصریة، 1364 ق، 1945 م.

70.عزتی مرتضی، و شفیعی، علی، برآورد اثر بازار مالی و سرمایه مذهبی بر انفاق در ایران، اقتصاد اسلامی، شماره 46، تابستان 1391.

71.عزتی، مرتضی، ارزیابی اثر بازارهای مالی بر بازار قرض الحسنه در ایران، جستار های اقتصادی، شماره 22، پاییز و زمستان 1393.

72.عزتی، مرتضی، و محمودیان، مهرداد، برآورد اثر انفاق بر کاهش فقر در ایران، اقتصاد اسلامی، سال چهاردهم، شماره 53، بهار 1393.

73.عزتی، مرتضی، و نورمحمدلو، پروانه، برآورد اثر متغیر های اقتصاد کلان بر انفاق، پژوهش ها و سیاست های اقتصادی، شماره 63، پاییز 1391.

74.عزیزی ابرقویی، ابوالفتح، انفاق در قرآن کریم، تهران، دانشگاه امام صادق ع، 1392.

75.العسکری الجزایری، ابوهلال سید نور الدین، معجم فروق اللغویة، قم، موسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1412 ق.

76.عسکری، حسن بن عبد الله، الفروق اللغویة، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، چاپ اول، بی تا.

77.علیدوست، ابوالقاسم، فقه و عقل، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، 1383.

78.العیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة، بی تا.

79.غزالی، ابوحامد محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، 1400 ق.

80.الغفاری، محمد بن حمزة، مصباح الانس، تهران، انتشارات مولی، 1416ق.

81.فرامرز قراملکی، احد، اصول و فنون پژوهش در گستره دین پژوهی، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه های علمیه، چاپ چهارم، 1391.

82.فراهانی، فاطمه، آشنایی با کنوانسیون حفظ و ترویج تنوع بیان های فرهنگی یونسکو، تهران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1386.

83.الفراهیدی، خلیل بن احمد، ترتیب العین، به کوشش محمد حسن بکایی، قم، نشر اسلامی، چاپ اول، 1414ق.

84.فرمهینی فراهانی، محسن، برنامه ریزی آموزشی و درسی، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول، 1384.

85.فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1417ق.

86.فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، بیروت، المکتبة العلمیة، بی تا.

87.فیض کاشانی، ملا محمد محسن، الوافی، اصفهان، مرکز تحقیقات امیر المومنین، چاپ اول، 1406 ق.

88.فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، قم، دار الهجرة، چاپ اول، 1405ق.

89.قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1368.

90.قرشی سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، 1352.

91.قیصری، شرح فصوص الحکم، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1375.

92.کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، بیروت، دار الاضواء، 1405 ق.

93.گودرزی، غلامرضا؛ رودی، کمیل، تتبیین مرجعیت علمی برای نهادهای علمی کشور، فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال چهارم، شماره 2، 1390.

94.مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران آذر ماه 1390

95.مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، مکتبة الاسلامیة، چاپ دوم، 1386 ق.

96.مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1414ق.

97.مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج2، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1383.

98.مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج4، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1385.

99.مسعودی پور، سعید، و خیری، بهرام، جاذبه های تبلیغاتی مطلوب در بازاریابی اجتماعی انفاق بر اساس آموزه های قرآنی، اندیشه راهبردی، شماره 15، بهار و تابستان 1393.

100.مصطفایی، محمد، و غروی نائینی، نهله، مفهوم شناسی احسان در قرآن کریم با بررسی حوزه معنایی احسان فردی، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال هفتم، شماره 13، 1389.

101.مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1374.

102.مطهری، مرتضی، عدالت از نظر علی علیه السلام، مجموعه آثار، ج25، قم، صدرا، 1382.

103.معرفی برنامه درسی ملی، دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی، دبیرخانه برنامه درسی ملی، 1392.

104.معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، 1360.

105.المقری الفیومی، احمد بن محمد بن علی، مصباح المنیر، بی نا، بی جا، 1347 ق.

106.موسی پور، نعمت الله، برنامه ریزی درسی در ایران معاصر، تعلیم و تربیت، دوره جدید، شماره 96، زمستان 1387.

107.موسی پور، نعمت الله، فرهنگ عمومی؛ ضرورت های اساسی در اصلاح فرهنگ عمومی، آزما، شماره 18، شهریور 1381.

108.موسی پور، نعمت الله و همکاران، امکان سنجی اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور در دبیرستان های شهر کرمانشاه، پژوهش های برنامه درسی، دوره دوم، شماره2، پاییز و زمستان 1390.

109.موسایی، میثم، جایگاه انفاق و خاستگاه اجتماعی – اقتصادی آن، اقتصاد اسلامی، شماره 30، تابستان 1387.

110.موسوی خمینی، سید روح الله، اربعین حدیث، قم، حله، چاپ دوم، 1368.

111.مهرابی، امیرحمزه و همکاران، معرفی روش شناسی نظریه داده بنیاد برای تحقیقات اسلامی، مدیریت فرهنگ سازمانی، سال نهم، شماره 23، 1390.

112.نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377.

113.نراقی، ملا محمد مهدی، جامع السعادات، بیروت، موسسظ الاعلمی، چاپ ششم، 1408 ق.

114.نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم با شرح سنوسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

115.وحیده، فخار نوغانی، معنا شناسی واژه احسان در قرآن، پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، شماره 5، پاییز و زمستان 1393.

116.الهلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد، ترجمه اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی، قم، الهادی، چاپ اول، 1375 ش. پایگاههای اینترنتی:

117.پایگاه اینترنتی شبکه ملی رشد به نشانی www.roshd.ir. نرم افزار ها:

118.نرم افزار جامع الاحادیث نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، نسخه 3.5.

119.نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، نسخه2.

120.نرم افزار قاموس نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، نسخه 2.

121.نرم افزار کتابخانه اخلاق اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).

122.نرم افزار مجموعه آثار علامه طباطبایی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).

123.نرم افزار معجم موضوعی بحار الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).

124.نرم افزار نورالجنان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).


لینک مقاله در سیویلیکا

پانویس

  1. سطح 4 حوزه علمیه و دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. Ebrahimi12345@gmail,com
  2. سطح 4 حوزه علمیه و دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. Ebrahimi12345@gmail,com
  3. در بخش مفهوم شناسی این مقاله از دائرة المعارف قرآن، به ویژه مدخل های احسان (ج2، ص283-298) و انفاق (ج4، ص557-577) و برخی مدخل های دیگر به همراه تلخیص و تعدیل و اضافات، استفاده شده است.
  4. ان الاحسان، اتیان الاعمال علی وجه الحسن من جهة الاستقامة و الثبات علی الایمان بالله سبحانه.
  5. أحسن: اقتدر استطاع، اتقن (لین) و هی مثل (Savoir) بالفرنسیه تعنی القدرة و الاستطاعة و المهارة فی عمل شیء. ففی کلیلة و دمنة (ص276) لا أُحسِن الرقا أی لا أعرف السحر. و فی کوسج (مختار ص56): اتحسِن مثل هذا. فقلت أُحسن خیرا منه أی اتجید صنع مثل هذا فقلت اجید صنع خیر منه (معجم مسلم) (دوزی، ج3، ص173)
  6. ترجمه: ارزش هر کس، همان چیزی است که خوب انجام می دهد.
  7. مثلا نگاه کنید: المحاسن، ج‌1، ص‌255؛ الكافى، ج‌2، ص‌107، 157 و 432 و ج‌5، ص‌511 و ج‌8، ص‌11؛ من‌لا‌يحضره الفقيه، ج‌3، ص‌165، 272‌ـ‌273.
  8. به عنوان نمونه: مسند احمد، ج‌1، ص‌46 و ج‌5، ص‌103؛ صحيح‌البخارى، ج‌1، ص‌22؛ صحيح مسلم، ج‌3، ص‌34 و ج‌6‌، ص‌72.
  9. از باب نمونه از تفاسیر شیعه نگاه کنید به: تفسير عياشى، ج‌2، ص‌267 و ج‌1، ص‌146؛ مجمع‌البيان، ج‌6، ص‌631‌ـ‌632؛ الميزان، ج‌13، ص‌98 و از سنّی ها: الكشاف، ج‌2، ص‌658‌ـ‌660‌؛ احكام‌القرآن، ج‌3، ص‌291، 511 و 516؛ الدرالمنثور، ج‌1، ص‌174 و 501.
  10. مثلا نگاه کنید به: شعب‌الايمان، ج‌7، ص‌501؛ احياء علوم‌الدين، ج‌2، ص‌793‌ـ‌799 و ج‌3، ص‌182‌ـ‌184؛ جامع‌السعادات، ج‌3، ص‌73.
  11. همچون: شرح فصوص‌الحكم، ص‌615؛ مصباح‌الانس، ص‌22‌ـ‌23؛ تمهيد‌القواعد، ص‌136‌ـ‌137 و 145‌ـ‌146.
  12. از باب نمونه: الاقتصاد الهادى، ص‌48 و 121‌ـ‌123؛ كشف‌المراد، ص‌418‌ـ‌419 و 460؛ شرح المواقف الايجى، ص‌203 و 306.
  13. مثلا رجوع کنید به: كليات، ص‌241‌ـ‌264؛ ر.ك: مثنوى مولوى؛ ديوان پروين اعتصامى.
  14. همچون شرايع الاسلام، ج‌2، ص‌20؛ الدروس، ج‌3، ص‌181؛ جواهرالكلام، ج‌20، ص‌291 و ج‌21، ص‌24 و 180.
  15. همچون الانتصار، ص‌443؛ المبسوط سرخسى، ج5، ص46‌ـ‌47 و 190‌ـ‌201؛ المغنى، ج‌7، ص‌433، ج‌8‌، ص‌48 و ج‌10، ص‌460.
  16. برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید به این منابع مراجعه بفرمایید: العناوين الفقهيه، ج‌2، ص‌473؛ الموسوعة الفقهيه، ج‌1، ص‌323‌ـ‌327؛ القواعد الفقهيه، ج‌2، ص‌251‌ـ‌279.
  17. codes
  18. concepts
  19. categories
  20. در عربی به آن «تکشیف» می گویند.
  21. به عنوان نمونه نگاه کنید به این کار: سروری مجد، علی، ابعاد فرهنگ احسان در قرآن و سنت، مطالعات فرهنگ ارتباطات، سال پانزدهم، شماره 57، بهار 1393
  22. بخشی از جدول آیات و نمایه‌ها الأنفال : 28 وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ اموال و اولاد فقط آزمایشند/ اجر عظیم فقط پیش خداست/ (تغییر نگرش، عامل) التوبة : 69 كَالَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ كَالَّذي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ این بهره ها و فعالیت های دنیوی برای همه بوده و هست؛ مهم و خطرناک، حبط اعمال در دنیا و آخرت و خسارت است/ تغییر نگرش الكهف : 46 الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً مفهوم باقیات صالحات (در آیه 76 سوره مریم نیز)/ مال و فرزندان زینت حیات نزدیک‌تر/ مقایسه مال با باقیات/ وعده پاداش الهی/ الروم : 39 وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا في‏ أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ مال با ربا افزایش نمی‌یابد بلکه با زکات/ تغییر نگرش/ وعده فصلت : 34 وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ فطرت عقل سنجش/ دفع (امنیت)/ نیکی موجب ولایت و گرمی محبت/ سرعت اثر نیکی (فإذا)/ اثر عملی (ولو عداوتی هم هست اما طوری عمل می کند که گویا ولی حمیم است)/ الذاريات: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فىِ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ(15) ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُّمْ إِنهَّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُسِنِينَ(16) كاَنُواْ قَلِيلًا مِّنَ الَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ(17) وَ بِالْأَسحْارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ(18) وَ فىِ أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائلِ وَ المْحْرُومِ(19) نیکوکاری مبتنی بر دو پایه رابطه با خدا و توجه به مردم/ مجموع این دو می شود تقوا/ پیامد احسان «فی جنات و عیون» بودن است/ النجم : 31 وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى مالکیت مطلق خدا در جهان/ تهدید بدکاران به مقدار جرم/ بهترین و زیبا ترین پاداش برای نیکوکاران/ تقویت ایمانی و عاطفی/ الرحمن : 60 هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ قاعده/ پاداش/ سوال: فطری؛ فطرت شناخت و گرایش نیکوکاری و شکر گزاری و پاداش نیک/ الحديد : 10 وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ ميراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ مالکیت مطلق خدا در جهان، و آگاهی همواره خدا به اعمال، پشتوانه انفاق/ تغییر نگرش/ زمان و شرایط و سابقیت در انفاق/ توجه به موارد و مصادیق و شرایط/ ارزش گذاری ها و درجه بندی ها و اعلام ملاک ها/ راهبرد های مدیریتی الحديد : 11 مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريمٌ قرض زیبا: زیبایی شناسی/ تغییر نگرش/ قرض به خدا: اطمینان، عامل، تغییر نگرش / عوض مضاعف/ اجر بزرگوارانه / اجر الهی/ ساختار سوالی: تحریک احساسات و تحریض/ عامل الحديد : 18 إِنَّ الْمُصَّدِّقينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَريمٌ توجه به تفاوت ها و تحریک اقشار/ مالکیت و استقلال مالی زن/ قرض زیبا: زیبایی شناسی/ قرض به خدا: اطمینان/ عوض مضاعف/ اجر بزرگوارانه
  23. بخشی از جدول روایات و نمایهها 8688 أَحْسَنُ الصَّنَائِعِ مَا وَافَقَ الشَّرَائِعَ (389/ 2). موافقت شریعت در نیکوکاری/ احکام و آداب 8693 أَجْمَلُ أَفْعَالِ ذَوِي الْقُدْرَةِ الْإِنْعَامُ (399/ 2). تحریض/ زیبایی شناسی/ تغییر نگرش/ 8695 إِنَّ مَكْرُمَةً صَنَعْتَهَا إِلَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِنَّمَا أَكْرَمْتَ بِهَا نَفْسَكَ وَ زَيَّنْتَ بِهَا عِرْضَكَ‏ فَلَا تَطْلُبْ مِنْ غَيْرِكَ شُكْرَ مَا صَنَعْتَ إِلَى نَفْسِكَ (542/ 2). تحریض/ فقط به نفع کرامت خودت و تزیینت با آن است/ تغییر نگرش/ عدم طلب شکر/ آداب/ 8703 خُذْ عَلَى عَدُوِّكَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحَدُ الظَّفَرَيْنِ (439/ 3). تحریض/ تغییر نگرش/ توجه به موارد و مصادیق/ توجه به پیامد ها و فواید/ 8715 فِي كُلِّ مَعْرُوفٍ إِحْسَانٌ (403/ 4). توسعه مفهومی/ مفهوم سازی/ تغییر نگرش/ 8731 مِلَاكُ الْمُرُوَّةِ صِدْقُ اللِّسَانِ وَ بَذْلُ الْإِحْسَانِ (148/ 6). فضائل اخلاقی/ ریشه/ عامل/ تغییر نگرش/ 8746 الْكَرِيمُ مَنْ بَدَأَ بِإِحْسَانِهِ (241/ 1). فضائل/ ریشه ها/ تحریض/ تغییر نگرش/ مبادرت/ آداب/ 8758 الْمَعْرُوفُ ذَخِيرَةُ الْأَبَدِ (241/ 1). پاداش اخروی/ پیامد ها/ تحریض/ تغییر نگرش/ 8771 الْإِنْسَانُ عَبْدُ الْإِحْسَانِ (68/ 1). نتایج و پیامد ها/ پاداش دنیوی/ تحریض/ 8797 مَا اسْتُعْبِدَ الْكِرَامُ بِمِثْلِ الْإِكْرَامِ (113/ 6). نتایج و پیامد ها/ پاداش دنیوی/ تحریض/ تغییر نگرش/ زیر بار منت کسی نرفتن / توجه به موارد /
  24. محققان، در روش قیاسی با فنونی مانند قیاس مقاومت و معارضت و همچنین نقد مبانی، ادله و لوازم، و در روش تحلیلی با فنونی همچون تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی تلاش می کنند به نقد و ابطال یا تقویت یک دیدگاه بپردازند.
  25. Command Prompt
  26. در فقه به این گونه دستورات، اصطلاحا «امر به امر» گفته می شود و فقها در مورد آن قائل به افاده وجوب هستند.
  27. علاوه بر این، بسیاری از مبانی دیگر، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، زمینه ساز ترویج و تربیت معنای نیکوکاری در وجود دانش آموزان هستند که چکیده کاملی از این دست مبانی مرتبط با فلسفه تربیت نیکوکارانه را در پی نوشته ها آورده ایم.
  28. چکیده جامع مبانی پشتیبانی کننده از تربیت نیکوکارانه در برنامه درسی ملی

    گزیده مبانی هستی شناختی

    این مبانی، با فلسفه قرآنی ویژه تربیت نیکوکارانه هم جهت است و دلالت های مورد نیاز برای برنامه درسی آن را تأمین می نماید: مبدأیت و غاییت (1/1/1)، خالقیت، مالکیت، مدبریت، و ربوبیت (1/1/2)، خیر بنیادین و بنیاد خیر بودن خدا، هدایت همه موجودات به سوی کمال شایسته شان (1/1/3)، عرصه تربیت الهی بودن نظام آفرینش (1/1/11)، اصالت حیات اخروی (1/1/12)، هستی فراطبیعی نظام آفرینش (1/1/14)

    گزیده مبانی انسان شناختی

    این مبانی در فلسفه تربیت نیکوکارانه از دیدگاه قرآن پر رنگ هستند: ترکیب انسان از جسم و روح (1/2/1) اصالت روح (1/2/2) فطرت الهی (1/2/3) تساوی کرامت و شأن انسان ها (1/2/4) اختیار (1/2/5) هدفمندی و هماهنگی با غایت هستی (1/2/6)، اجتماعی بودن و تأثیر متقابل با جامعه (1/2/10)، نوع ارتباط انسان با خویشتن، خدا، خلق و خلقت، تعیین کننده هویت انسانی او (1/2/11)، نقش اساسی انسان در تکوین و تحول هویت خود (1/2/12)، دو وجه فردی و جمعی هویت آدمی (1/2/13)،...

    گزیده مبانی معرفت شناختی

    توانایی انسان در درک موقعیت خود و دیگران در هستی (1/3/1) تعدد منابع شناخت شامل وحی (قرآن و عترت)، عقل، قلب، تجربه (جامعه، تاریخ و طبیعت) (1/3/3) توانایی عقل ورزی انسان در مقام نظر و عمل (1/3/4) همراه بودن شناخت با موانعی چون پیروی از هوای نفس (1/3/9)،

    گزیده مبانی ارزش شناختی

    منبعیت اصالی دین (عقل و فطرت، قرآن و سنت) در همه ارزش ها (1/4/1)، تحقق عمل و انتخاب آدمی در پرتو ارزش گذاری او (1/4/3)، تقسیم ارزش ها به ثابت و متغیر (1/4/4) ناظر بودن ارزش زیباشناختی به واقعیت های عینی و ادراک فرد (1/4/5)، تابعیت تأثیر ارزشمداری، به حسن فعلی و فاعلی (1/4/6) ارتباط ارزش ها با غایت زندگی (1/4/7)، اهم مصادیق ارزش ها: ارزش های مرتبط با خدا: غاییت توحید، قرب الی الله و حیات طیبه نسبت به حیات و همه ارزش ها (1/4/10)، ....

    گزیده مبانی دین شناختی

    به هم پیوستگی معارف اسلام که انسان را در چهار عرصه ارتباط با خود، خدا، خلق و خلقت، حول محور ارتباط با خدا راهبری کرده و او را به سعادت جاویدان می رساند (1/5/1)، ابتنای اسلام بر دستورهای الهی به واسطه عقل، قرآن، سنت و عترت پیامبر علیهم السلام (1/5/2)، جهانی، اجتماعی، و همه جانبه بودن اسلام بر اساس اجتهاد معتبر (1/5/3)، هدف تربیت افرادی متفکر، مؤمن، عالم، عامل، مؤدب و دارای اخلاق کریمه در اسلام (1/5/4)، هدف تقویت روحیه مسؤولیت پذیری در برابر خدا (1/5/5)، ....

    گزیده مبانی روان شناختی

    یکپارچگی شخصیت آدمی و تشکل از خرده نظا مهای شناختی، عاطفی، ایمانی، اخلاقی و تجارب عملکردی (1/6/1) آغاز فرایندهای شناختی، از عملکرد ساده حواس پنجگانه ظاهری و رسیدن به دریافت و استنتاج پیچیده انتزاعی و عقلانی (1/6/3)، به وجود آمدن رشد اخلاقی از تعامل عوامل متعددی نظیر تفکر و تعقل، ایمان، علم و عمل، به ویژه تلا شهای خودسازی درونی (1/6/3)، رشد تفکر در متربیان از طریق سازماندهی و سازگاری متربی با تجارب جدید (1/6/6)، رشد ایمانی حاصل تفکر و معرفت، وابستگی عاطفی و باورهای قلبی و اراده و تصمیم گیری (1/6/7)، ....

    گزیده مبانی جامعه شناختی

    ترکیب حقیقی جامعه و روح جمعی متأثر از اندیشه ها، انگیزه ها، عاطفه ها، رفتارها و خواسته های افراد (1/7/1)، امکان انسان برای تأثیر در جامعه (1/7/2)، هدفگیری برنامه درسی برای ایجاد رابطه تعاملی با جامعه و استعلای فردی و اجتماعی (1/7/4)، تربیت افرادی جامعه پذیر و اصلاح هنجارهای نامطلوب در جامعه (1/7/5)، ایجاد تعادل و توازن در جامعه و آگاه کردن متربیان در ایفای نقش مسئولانه در جامعه (1/7/6)، پاسخگویی به نیازهای متنوع اجتماعی (1/7/7)، ......

  29. نمونه هایی از عبارات مرتبط با تربیت نیکوکارانه در بخش حوزه های تربیت و یادگیری در برنامه درسی ملی حوزه تربیت و یادگیری حکمت و معارف اسلامی، بستری برای تقویت اندیشه، ایمان و عمل دینی است. تعمیق معرفت و ایمان متربیان به اعتقادات، اخلاق و احکام الهی که همان معرفت و ایمان به دین اسلام است، مهم‌ترین رسالت تعلیم و تربیت در نظام اسلامی است. دین اسلام، که از جانب خدای متعال بر پیامبر اکرم نازل شده شامل اعتقادات، اخلاق، احکام و کلیه نظاماتی است که انسان‌ها برای رسیدن به مقصد متعالی خود بدان نیاز دارند. حوزه تربیت و یادگیری قرآن و عربی: تعمیق معرفت و ایمان دانش‌آموزان به اعتقادات، اخلاق و احکام الهی که همان معرفت و ایمان به دین اسلام است، مهم‌ترین رسالت تعلیم و تربیت در نظام اسلامی است. قرآن کریم، به‌عنوان منبع وحی الهی و منبع اصلی اعتقادات، اخلاق و احکام است. حوزه تربیت و یادگیری زبان و ادبیات فارسی: مجموعه تجربیات ارائه‌شده در قالب‌های گوناگون زبان و ادبیات فارسی، دانش آموزان را افرادی پایبند به ارزش‌های ملی و دینی و متخلق به آداب و اخلاق متعلق به این سرزمین می‌پرورد، و آنان را در حفظ فرهنگ و تمدن خویش توانمند می‌کند. حوزه تربیت و یادگیری فرهنگ و هنر: فرهنگ شامل: باورها و ارزش‌ها، تاریخ گذشته، مفاخر ملی، آداب و سنت‌ها، قوانین، آثار باستانی، هنر و ادبیات گذشته و معاصر است. حوزه یادگیری فرهنگ و هنر ناظر به درک معنا و روابط میان پدیده‌ها (آیه بینی و آیه خوانی)، زیبایی‌شناسی و قدرشناسی نسبت به نشانه‌های جمال الهی و زیبایی‌ها در پیشینه فرهنگی جامعه و حفظ و تعالی آن است. دست‌یابی به کمال در اخلاقیات و ارزیابی فرهنگ بشری بر اساس نظام معیار، در گرو دست‌یابی دانش آموزان به ابزار و رسانه‌هایی با توان بازنمایی دامنه و عمق ارزش هاست. استفاده از هنر و قالب‌های هنری مناسب‌ترین طریق بازنمایی تجربیات غنی از احساس و عواطف انسانی است. حوزه تربیت و یادگیری کار و فن‌آوری: با توجه به آموزه‌های اسلامی، کار و اشتغال از ارزش تربیتی برخوردار است و انسان از طریق کار، نفس سرکش را رام کرده و شخصیت وجودی خویش را صیقل داده، هویت خویش را تثبیت کرده و زمینه ارتقاء وجودی خویش را مهیا و امکان کسب روزی حلال و پاسخگویی به نیازهای جامعه را فراهم می‌آورد. آموزش فنّاوری، کار و مهارت‌آموزی، باعث پیشرفت فردی، افزایش بهره‌وری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعه‌یافتگی خواهد شد. حوزه تربیت و یادگیری علوم انسانی و مطالعات اجتماعی: حوزه تربیت و یادگیری علوم انسانی و مطالعات اجتماعی به مطالعه کنش‌ها و تعاملات انسانی و توانایی ایجاد رابطه مثبت و سازنده با خلق حول محور رابطه با خدا؛ درک موقعیت و فراموقعیت و عناصر آن در ابعاد مختلف (زمان، مکان، عوامل طبیعی و اجتماعی) و سنت‌های الهی حاکم بر فرد و جامعه می‌پردازد؛ و در پی تقویت و پرورش کنش‌های مطلوب، متناسب با نظام معیار اسلامی است. ضرورت و کارکرد حوزه: زندگی توحیدی نیازمند درک سنت‌های الهی، مطالعه محیط طبیعی و انسانی (سیر در آفاق و انفس)، احساس همدلی، نوع‌دوستی و احترام نسبت به دیگران و کنترل هیجانات و احساسات به هنگام قرارگرفتن در موقعیت‌های واقعی و چالش برانگیز (خانوادگی، اجتماعی، بین‌المللی) است. حصول تربیت متعالی در گرو رابطه و تعامل متقابل فرد و جامعه است. آموزش‌های این حوزه برخاسته از فرهنگ و تاریخ جامعه، در خدمت هویت تاریخی و فرهنگی آن است و بسترهای لازم برای تحقق عدالت و پیشرفت را فراهم می آورد. دانش‌آموزان نیاز دارند در آموزش‌های مدرسه‌ای فرصت‌هایی برای به چالش کشیدن ایده‌های خود و دیگران در خصوص مسایل اجتماعی در سطح محلی، ملی و جهانی در اختیار داشته باشند تا از این طریق روحیه حقیقت‌جویی، عدالت‌خواهی، حق‌طلبی، تکلیف‌مداری، دعوت‌گری، مذاکره، انصاف، و نوع‌دوستی و پذیرفتن مسئولیت الهی خود در قبال نوع بشر، خصوصاً محرومان و مستضعفان را پرورش دهند. جهت‌گیری‌های کلی در سازمان‌دهی محتوا و آموزش حوزه: ...آموزش در دوره متوسطه دوم به موقعیت‌های واقعی زندگی نزدیک‌تر بوده و فرصت‌های بیشتری را برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، در اختیار دانش آموزان قرار می‌دهد. در این دوره ضمن تأکید بر پرورش مهارت‌های کار گروهی و شرکت در ارائه خدمات اجتماعی