معرفی دو بانوی واقف دوره قاجار شهر زنجان

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

پرستو قاسمی اندرود

چکیده

سنت دیرپای وقف به معنای صرف نمودن مال و ملک شخصی که منفعت آن در امورخیریه و یا هر نیتی که واقف داشته باشد انجام می‌گیرد. اکثر واقفان در دوره قاجار خانه، مغازه و یا هر ملک دیگری که داشته‌اند را صرف رسیدگی و اطعام ایتام، عزاداری ایام محرم و یا رواج مدارس علمیه نموده‌اند. دردوره قاجار هم زنان بخش عمده‌ای از واقفین را تشکیل داده‌اند، بدین معنی که زنانی که مالک بودند و یا از اموال شخصی خویش یا اموال ارثی همسرشان در راهی که نیت کرده بودند وقف می‌کردند. این اموال در دو شکل منقول شامل ظروف مسی، قالیچه، گلیم و کتب ادعیه، قرآن خطی، شمعدان و... غیر منقول شامل خانه، مغازه، بخشی از روستا و... بود. اگر تعداد زنان واقف در دوره قاجار به نسبت کمتر از مردان است، می‌توان یکی از دلایل آن را نداشتن تمکن مالی و یا همان اسقلال مالی دانست. در این مقاله سعی شده است وقفنامه نرجس خاتون در خصوص قریه آلمالو زنجان و مسجد خانم زنجان به نام بانی و واقف آن جمیله خانم ذوالفقاری و وقفنامه آن معرفی گردد.

کلیدواژه‌ها: وقفنامه، زنجان، دوره قاجار، زنان واقف، نرجس خاتون، جمیله خانم.


مقدمه

زنان در ادوار تاریخی به عنوان نیمی از جامعه در عرصه‌های متعدد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حضور موثری داشته‌اند اما به دلایل خاص نقش آنان آن طور که باید شناسانده نشده است و اغلب خدمات آنان به فراموشی سپرده شده است. یکی از عرصه‌هایی که نقش زنان هر چند کم ولی پررنگ بوده عرصه وقف به عنوان یک نهاد اجتماعی و فرهنگی است. در دوره سلجوقی شاهزاده ترکان خاتون چندین جلد قرآن را وقف آستان قدس رضوی نموده است. همین طور مدرسه چهارباغ اصفهان که به دستور مادر شاه سلطان حسین صفوی درسال 1114ه.ق ساخته شده و یا مسجد با شکوهگوهرشاد که در سال 821 ه.ق به درخواست ملکه گوهرشاد بیگم همسر شاهرخ تیموری ساخته شده است نشان حضور مقتدرانه زنان ایران زمین در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه بوده است. در کتیبه‌ها و وقفنامه‌های زنجان هم نام بلغان خانون در کتیبه سنگی بقعه قیدار نبی (علیه السلام) و جمیله خانم و نرجس خانم در وقفنامه‌ها دیده شده است.

وقفنامه شماره 1

وقفنامه متعلق به روستای آلمالو از توابع بخش زنجانرود، شهرستان زنجان به تاریخ 29 شهر ذی القعده الحرام سنه 1314 ه.ق (دوره حکومتی مظفرالدین شاه قاجار) که واقف آننرجس خاتون دختر آقاخان مظفرالدوله است. مادر نرجس خاتون معصومه خانم معروف به شاهزاده خانم دختر محسن میرزا میر آخور ابن عبدالله میرزا دارا بود. نرجس خاتون ملقب به امیر زاده خانم همسر دوم امیر محمد خان مظفرالسلطنه است. در ضمن ایشان از خاندان مظفری‌ها که شاخه‌ای از خاندان خطیبی‌های زنجان می‌باشند. [۱] بعد از پی‌گیری‌های فراوان رونوشت اصل به تأیید اداره اوقاف زنجان با تلاش محقق ارجمند آقای بهمن خطیبی به دست اینجانب رسید. بر اساس پی‌گیری نگارنده تمامی موارد مندرج در وقفنامه از جمله نیات واقف در روستا انجام می شود.

بازخوانی وقفنامه نرجس خاتون

1/ بر ضمیر منیر واقفان رموز مساحت وجود و خواطر خطیرکاشفان کنوز مسافت مشهود محجوب و مستور نماناد

2/ که بقاء و خلود بحسب اقتضای طبع امکانی بجهت فردی از افراد انسانی نخواهد بود مگر بایفای خیرات حسان ابقای

3/ علامت و نشان که از همم عالیه ارباب نعمت و دولت حاکی و از مکارم والیه اصحاب ثروت و مکنت راوی باشند

4/ فلذا در تاریخ نهم شهر ذیحجه الحرام سنه هزار و سیصد هجری سعادت سرمدی شامل حال فرخنده

5/ مآل نتیجه دودمان رفعت و جلالت و نخبه بارگاه عزت و منالت ثمره شجره اجلال و کوکب سماء اجلال مخدره حجاب

6/ عفت و طهارت و مستور نقاب رفعت و خدارت نرجس خاتون الشهیر بامیر زاده خانم صبیه محترمه حضرت

7/ مستطاب اجل اکرم امر الامراء العظام معتمد السلطان و موتمن الخاقان آقای مظفرالدوله ادام اله اقباله العالی

8/ شده وقف موبد شرعی و حبس مخلد ملی اسلامی نمود همگی و تمامی مساحت ششدانگ ملک قریه آلمالو را با کلیه

9/ توابع و لواحق و ضمایم شرعیه و عرفیه بحیث لا یستثنی منها شیء سواء رقم ام لم یرقم المحدوده بحدودها المفصله

10/ فی الذیل بر حضرت خامس آل عبا شرقا ملک قریه نیک پی، غربا ملک قریه صیف آباد، جنوبا ملک قریه

11/ علی آباد، شمالا ملک قریه اوینه دان علیه آلاف التحیه و الثناکه منافع او را در تعزیه داری و در اعانت

12/ فقیر و زائر صرف و خرج شود و تولیت او را مادام الحیات مفوض و مرجوع بخود نموده و بعد اولاد ذکور خود نسلا

13/ بعد نسل و اگر خدا نخواسته منقرض باشد باولاد اناث باشد و اگر خدا نخواسته اولاد انماث هم منقرض باشد

14/ با اعلم علماء زنجان باشد الی ان یرث اله الارض و ثواب اورا راجع و واگذار نمود بوالد ماجد معظم الیه و بعد

15/ بوالده مرحومه مغفوره مبروره امیر زاده خانم و همشیره مغفوره‌اش فاطمه خانم طاب ثراه هما و بخود واقفه معزی الیها

16/ و صیغه وقف صحیح شرعی کما سطر جاری گردیده و عمل بوقف شد فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه علی

17/ الذین بیدلونه و کان ذالک تحریرا فی تاریخ الفوق بسم اله الرحمن الرحیم قد تهیه العلامان الحاج الملا عبد

18/ الواسع و الاخوند الملا یوسف بما فیه لدی مع تهیه اعترفها بوقف و مالوقف فی 29 شهر ذی

19/ قعده الحرام سنه 1314

هامش

مهر با سجع الواثق بالله الغنی عبده قربانعلی

ساختار وقفنامه نرجس خاتون به تاریخ سنه 1314 ه ق

ترتیب اجزای متن عبارت

1- بسمله: -

2- مشخصات واقف: نرجس خاتون الشهیر بامیرزاده خانم صبیه آقای مظفرالدوله

3- اظهار صیغه: وقف موبد شرعی و حبس مخلد ملی اسلامی نمود

4- موقوفه و حدود اربعه آن: همگی و تمامی مساحت شش دانگ ملک قریه آلمالو را با کلیه توابع و ضمایم شرعیه و عرفیه بحیث لایستثنی منها شیء سواء رقم املم یرقم المحدوده بحدوده ها شرقیا ملک قریه نیک پی،غربا ملک قریه صیف آباد، جنوبا ملک قریه علی آباد، شمالیا ملک قریه اوینه دان

5- مخارج:که منافع او را در تعزیه داری او و در اعانت فقیر و زائرصرف و خرج شود

6- متولی: تولیت او را مادام الحیوه مفوض و مرجوع بخود نموده

7- متولی در صورت انقراض نسل:اگر خدای نخواسته اولاد ذکور منقرض شد با اولاد اناث است و اگر آن هم منقرض شد با اعلم علماء زنجان باشد

8- الفاظ تشریفاتی دال بر وقوع عقد: و صیغه وقف صحیح شرعی کما سطر جاری گردید و عمل بوقف شد

9- انذار فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین بیدلونه

10- تاریخ تحریر:فی 29شهر ذی قعده الحرام سنه 1314


وقفنامه شماره 2

وقفنامه مسجدخانم به صورت طوماری در ابعاد 22×75/1 سانتی متر که در 111 سطر به خط زیبای نسخ و نستعلیق نوشته شده و دور تا دور نوشته با جدول و شمسه بالای سند تذهیب کاری شده و 14 نفر مهر تأیید بر سند زده ولی بازخوانی 11 مهر میسر و بقیه مهرها ناخوانا و یا کمرنگ بودند. (با تشکر فراوان از آقای محمد حسین ذوالفقاری که سند وقفنامه را در اختیار اینجانب قرار دادند.)

مسجد خانم

مسجد خانم زنجان دربافت تاریخی و در کوچه فخیم الدوله قرار دارد. این مسجد به نام واقف آن جمیله خانم به نام مسجد خانم معروف است. بنا توسط استاد اسماعیل بنا ساخته شده و مشتمل بر سردر ورودی با دو مناره کوتاه، صحن، شبستان تابستانی و زمستانی، حجره های متعدد و تزئینات زیبای کاشی‌کاری مختص دوره قاجاراست. مناره‌های بنا قابل مقایسه با مدرسه سپهسالار تهران است. کلیه نقوش و تزئینات بنا به سبک دوره قاجار و بیشتر از رنگ‌های زرد، سیاه، فیروزه‌ای و سفید استفاده شده است. کتیبه سردر ورودی بنا کاشی کاری و به تاریخ 1322ه ق است. این مسجد در 10 اردیبهشت 1354 به شماره 1055 ثبت در فهرست آثار تاریخی کشور شده است.

بازخوانی وقفنامه مرحومه مبروره جمیله خانم بنت مرحوم مغفورحسینقلی‌خان

هوالواقف علی الضمائر و السرائر

بسم الله الرحمن الرحیم

1/ الحمد لله کما هواهله و کلمارام ملکه ولاحمد لاحدالاله الا له الامی و الهکم الهواحد لااله الا هو

2/ علی علوه و عم الاوه هوالله الواحد الاحد الورود السامع الصمد لامدرک لسمواه لامدرک لعلوه

3/ لاوله له لهو ولاوهم ولاسهو مهد المهار سواء الطور والوهار له‌الحمد مدارکلمه و دوام ملکه

4/ و علمه والسلام الاکرم رسله ارسله ادلا لالحکمه محمد رسوله و ادل معلومه لادرس له و هو مدرس

5/ مدرس کل العلوم ما سئل احدا وکل الاسرار صارله معلوما هو محلل الحلال و محرم الحرام و اله

6/ العلماء الاعلام الارکاء الکرام اولهم حامل لواء الحمدو اکملهم عمل اوالی و العصرلعهد

7/ و بعد

8/ ستایش بی آلایش که اهل اخلاص با خلوص نیت و صفاء طویت [۲] اهداء بارگاه صمدیت نمایند و سپاس بلند اساسی که ارباب اختصاص درغایت [۳] 9/ خضوع وخشوع مشـخص درگاه احدیت دانند مخصوصپروردگار احد صمدیست که وقوف واقفان مواقف صوامع [۴] عالم ملکوت دربنده گی و اطاعت اواست

10/ و سجود ماجدان مساجد و معابد اقلیم جبروت [۵] بر پیشگاه بارگاه جلال و بزرگی او مبدعی که ابنیه رفیعه افلاک از چاپکدستی معمار قدرت

11/ کاملا او کمتر نمونه‌ایست وعجائبات مختلفه مرکزخاک از ذخائرصنایع بی منتهای حکمت شامله اودادنی نمونه بانی امرش باشاره سرانگشت کس طاق

12/ مقرنس آسمان معلی را با زینت و لقد زینا السماء الدنیا بزنیه الکواکب افراشته و فرش ملون زمین را بانواع تزئین

13/ و لقد خلقنا الارض و جعلنالکم فیها فجاجا سبلا لعلکم تهتدون نگاشته و درود نامعدود و سلام و صلواه

14/ نا محدود بر مقتدای نبیین و امام المرسلین و رحمت العالمین مصداق کلام صدق انتظام کنت نبیا وآدم بین الماء والطین

15/ آنکه بی مشقت درس و تعلیم معلم علوم اولین و آخرین و بدون تحمل کلفت تعلیم و تعلم و تدرس مدرس مدرس طبقه کروبین آمد علت غائی ایجاد جمیع

16/ ممکنات ارقبه افلاک تاخطه خاک برهان مبین لولاک لما خلقتا الافلاک مقدم در تجلی بحلیه وجود موخر در تجلی نور ظهور

17/ بعالم شهود منعوت به نعت انک لعلی خلق عظیم موصوف بوصف انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم مژده ده

18/ قدوم بجهت لزومش مسیح بقوله انی مبشر برسول یاتی من بعدی اسمه احمد المکرم الاکرم الممجد الا

19/ مجد النبی الامی العربی الهاشمی المصطفی محمد صـلّی الله علیه واله و برآل اطهار واولاد ابرار

20/ اخیارش مصادیق کریمه و جعلناهم ائمه یهدون بامرنا مدرس مدارس و علمناهم من لدنا النجباء

21/ النقباء النخباء الاتقیاء الازکیاء الاولیاء الاوصیاء الاصفیاء العلماء العظماء الکرماء الفصحاء

22/ البلغاء الرساء الامراء الشفعاء الشهداء السعداء الفقهاء الصلحاء الرمقاء الشجعاء الا

23/ کفاء الحنفاء الظرفاء العتقاء الطلقاء الکبراء الندراء النظراء الخلفاء الشرفاء العقلاء البدلاء

24/ الرفقاء السفراء الادباء الاحباء الاجلاء الارلاء الکرام سلاما رائما ابدا سرمدا

25/ متعالیا متولیا متواترا متکائرا متظافرا متضاعفا الی یوم القیمه و بعد

26/ برارباب فطانت [۶] و ذکاء واصحاب کیاست و صفا مخفی نیست که به مفادنص صریح الدنیا مزرعه الاحق

27/ هرکه دراین سرای عاریت همت بر اصدار اعمال شایسته گماشت و پنج روزه زندگی را به کردار نیک مصروف داشت

28/ و در این مزرعه هر چه زودتر تخم نیکویی کاشت و مادام الاختیار بنای رفیع درنیک نامی افراشت و ذخیره آخرت او مهیا شد

29/ و مقام او در دار خلد که تغییر و زوالی در آن نیست معین گردید فطوبی له و حسن ماب سیما بانیان ابنیه رفیعها

30/ ابواب البر و بقاع بقاع الخیر که عهدی و آمدی مدید بر صفحه روزگار ناپایدار پایدار و برقرار و بمصداق صحیحه

31/ ثلثه فی قبورهم و اعمالهم فی دیوانهم بعد از فوت و پس از موت نیز انا فانا فیض واصل ولا

32/ ینقطع ثمر آن به تجدید متواصل آید خصوصا بنای مساجد و معابد که نظربه حدیث صحیح من بنی مسجدا کمفحص قطاه

33/ بنی الله له بیتا فی الجنه [۷] عوض آن مستحق الوقوع درجنت عدن است لهم فیها النعیم مقیم سعادتمند آنکه این توفیقات

34/ رفیق او گردد و بلند مرتبه کسیکه این سعادت ابدیت را دریابد و ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله ذو

35/ الفضل العظیم مصداق این مقال حال فرخ مال علیا جاه مخدره محترمه نجیبه علیه زین المستورات تاج المخدرات العفیفه

36/ جمیله خانم دامت عفتها وزیدت توفیقات ها صبیه مرضیه رضوان معان علیتین آشیان طوبی مکان حسینقلی‌خان طاب ثراه که توفیقات ابدیه و تأییدات

37/ سرمدیه شامل حال وکامل احوال آن مخدره محترمه گردیده مسجد و مدرسه در طرف جنوب دولتخانه نزدیکی عمارت خود احداث و بنیاد فرموده بانضمام یک باب

38/ مدرس در جنب مسجد و مدرسه متصل به‌ همدیگر بعون اله تعالی وحسن توفیقاته و محاسن تأییداته درغایت استحکام و نهایت اهتمام صورت انجام و اتمام پذیرفت

39/ که فی الواقع بنائیست چون عهد اهل وفا و وفاق مستحکم و متین و مانند توافق ارباب اتفاق با اجزاء وارکانی بس

40/ موافق و زرین چون کلام فصحاء مختصر و ملیح و همچون منظرشهداء دلگشا وصبیح وقف موبد شرعی وحبس مخلد اسلامی نمود

41/ قربه الی الله و نیلا لمثوباتها العظمی و طلبا لمرضاته القصوی برکافه اهل اسلام از متشبثان باذیال ائمه انام علیهم السلام الله

42/ المهیمن السلام اما للمسجد فللمصلین الذین هم فی صلواتهم خاشعون و اما المدرسه فلمحصلی العلوم

43/ لیتفقهوا فی الدین و لینذرو اقومهم اذارجعوا لیهم لعلهم یحذرون و اما المدرس ایضا فلمحصلی العلوم

44/ تدریسا و تدرسا تعلما و تعلما للتفقه والانذار و از اینکه از لوازم است تعیین شخص امین صالح متورع دانای کامل که متصدی

45/ امور متعلقه بان در اتق و فاتق و آمر و ناهی و متولی تقسیم وظایف و مباشر تجدید اساس و تعمیر در حین اندر این باشد و آنکه مصداق عدالت

46/ و ما صدق کیاست و فطانت بوده از نسل و اعقاب واقفه محترمه موفقه منحصرفی قضاالله و قدره و علیا جاه المخدره المحترمه العلیته العالیه النجیبه

47/ المستوره تاج المخدرات قمرتاج خانم دامت عفتها و شوکتها صبیه مرضیه علیین آشیان طوبی مکان رضا قلیخان فخیم الدوله طاب اله ثراه

48/ تولیت آنرا مفوض و محول نمود من جمیع الجهات و من حیث الوجوه بمعظم الیها که از هر جهت و هرحیثیت مختاره و صاحب اختیار باشد

49/ یعنی هرکس را قابل و عادل داند و سزاوار امامت و نماز جماعت در مسجد منصوب فرمایند که بامامتمسلمانان قیام نماید و بقدریکه

50/ صلاح و قابل داند از مداخل موقوفات که تفصیل آن خواهد آمد بجهت او مقرر دارد و مدرسی بجهت تدریس و تعلیم معین نماید و وظیفه

51/ نیز بجهت او و هکذا موذن وخادم و متصدی امورات مدرسه وسالیانه ایشان و هرحجره را دو نفر اصل

52/ که قابل و استعداد تعلیم و تعلم و تدریس و تدرس داشته باشند طلبه و صاحب است استمراری و وظیفه قرار بدهند

53/ بشرط بیتوته که شبها درمدرسه مانده مشغول مطالعه و تحصیل بوده تغافل از درس و بحث خود ننموده مدرسه را منزل و گذران

54/ امر معیشت خود قرار ندهند گاه گاهی آمده و حجره نشسته ساعتی بعنوان تحصیل مشغول بود بعد درحجره را قفل زده مانع از طلبه قابل

55/ و صاحب قوه و استعداد کردند و در هر پنج سال تجربه و امتحان طلاب و محصلین مدرسه و اخراج غیر قابل و ادخال قابل با ملاحظه عدم ادخال بوده و شرار آن

56/ واخراج آن شرط اعظم بوده و می باشد و یک نفر فرع مگر آنکه صلاح در زیادتر یا کمتر دانند و سالیانه و یا ماهیانه یا یومیه غایته المراد

57/ و نهایته المقصود فی تلک المواد آنکه کل اوامر و نواهی و منع و خبر و اذن و رخصت و ادخال و اخراج و عزل

58/ و نصب وخط و یا سطرا و جمعا از حیثیت مدرسه و مسجد موکول و مرجوع برای زرین و صلاح و مستحکم معظم الیها

59/ میباشد دون مایستثنی احدا و یقصد اخراج شیء من امرها و نهیها و منعها و زجرها و ایصالها و امتناعها

60/ و غیر ذالک مما حرر اولم یحرر و زبر ام لم یزبر و ایضا وقف موبد و حبس مخلد دائم فرمود خالصا

61/ لوجهه الکریم و استجلا بالنواله الجسیم املاک همگی و تمامی مفصلهه مشخصه معینه محرره ضمن را بجهت وظایف مذکوره

62/ مساحت یک دانگ ملک ازجمله دو دانگ مفروز از ششدانگ قریه سهرین من قراء زنجانرود خمسه

63/ باکافه منضمات و قاطبه حقوقات از دهکده و بیوتات و عمارات و تلال و جبال و عیون و انهار بهر اسم که باشد و حدائق

64/ و اشجار مثمره و غیر مثمره وکهول وکهوف و زاغه و مرابض احشام و اغنام و یونجه زار وعلف خوار و چمن

65/ و مزارع متصله وغیر مستقله بای اسم رسمت او سمیت و اراضی مائیه و دیمیه که فعلا از مزارع و اراضی

66/ قریه مرقومه محسوب بوده و می‌باشد مستقلا باسمی نامیده شده و ییلاقات بهر اسم که باشد رفیعا و بیداء و باغات

67/ مشجر و معنب و طواحین معموره و مخروبه بای اسم سمیت و محل طواحین [۸] و قطعات بهر اسم که موسوم گردیده وکلما

68/ یتعلق بها علی الرسم القدیم والوضع المتعارف بحیث لایستثنی منهاشیئ سواء سطرنها ام لم یسطرو ذکر ام لم یذکر

69/ درحالتی که مساحت مرقومه با مزارعات و ملحقات و مضافات آن هر یک محدود بحدود اربعه معینه مشخصه معروفه بوده

70/ مستغنی از تحدید حدود می‌باشد در وجه حضرات مسطوره و بمصارف و مخارج مدرسه و مسجد

71/ و خرج تعمیر بمقتضای مصلحت و صواب دیده متولیه دامت توفیقاتها چنانی که سابقا ذکر یافت که همچون روح درملک بدن

72/ یا نازل منزله عقل کل که مدبران عالم اصغر و اکبرند درصورت عدم استقلال از جزوی و کلی متضمن

73/ مفاسد عظیمه خواهد بود و درصورت اطلاق اختیار او ابصر است بصحت و سقم امور و قدر قابلیت هرکس باین کیفیت

74/ که مادام مسجد و مدرسه را احتیاج بتعمیر نیست کل مداخل و منافع املاک و طواحین را بموجب تفضیل ذیل صرف وظیفه

75/ امام و طلاب و محصلین و مدرس و مدرسه و موذن و خادم و مکبر

و متصدی و مباشر دخل وخرج و سایر مباشران و کارکنان  

76/ که ضرور و درکار باشند امام جماعات گندم سه خروار نقد دوازده تومان طلاب و محصلین مدرسه که دوازده حجره میباشد

77/ و در هر حجره دو نفر اصل که بیست چهار نفر می‌شود بهر یکی یک خروار گندم و چهار تومان نقد که عبارت باشد از بیست چهار خروار گندم

78/ و نود شش تومان نقد متصدی امور مدرسه گندم سه خروار و دوازده تومان نقد موذن و خادم گندم دو خروار

79/ نقد هشت تومان روشنایی مسجد دوازده تومان برف انداز و مکبر و پارو جاروب نقد ده تومان روشنایی دوازده حجره

80/ دوازده تومان و وجه گذران طلاب باقل مایقنع هر قدر بهرکس مصلحت داند بقدر ضرورتهم و معاشهم علی قدر مراتبهم و زیهم مقدم بر سایر مصارف داشته برساند و از اینکه

81/ تشخیص حق التولیه بجهات عدیده از لوازم و تعیین آن باواقفه است مقدار مبلغ مفصله معینه که عبارتست از عشر محصول و ماحصل و مداخل و منافع

82/ کل مفصلات فوق یعنی بعباره واضحه ده یک حنس و نقد حاصل از املاک موقوفه بامضاء واقفه محترمه از جهت متولیه معظمه دامت عفتها معین گردید

83/ و هرگاه فاضلی نیز بماند بعد از اخراج حق التولیه و ایصال بهمه اینها متولیه محترمه مختاره است باین معنی که دهه عاشورا و ایام شبهای

84/ قدر ماه مبارک رمضان را تعزیه‌داری نماید درمسجد و یا مدرس صرف قلیان و چای و قهوه شود مگر آنکه صلاح مقتضی زیاده از اینها باشد اگر

85/ فاضلی بعداز اخراج و مصارف محرره درفوق نیز بماند کتب علمیه ابتیاع کرده بشخص امین متورع باتقوی محول و مرجوع داشته بموجب ثبت به محتاجین از محصلین

86/ مدرسه داده بشرطی که ازمدرسه خارج ننمایند و در هر ماهی و سالی بنظر همان شخص امین رسانده تجدید اذن و نظری نمایند و اگر ظروف لازمی محتاج الیه طلبه باشد مقرر فرمایند

87/ گرفته بدهند درصورت زیاتی محصل و منافع املاک مسطوره از تمامی اخراجات و مصارف مفصله مشروحه درفوق زیادی رامتولی محترمه در هرسالی جمع کرده ملک ابتیاع

88/ کرده محصول و منافع اوراهم درمصارف و مخارج مسجد و مدرسه کما حرر و سطر فی الفوق مصروف فرمایند و بعد از آنکه احتیاج بتعمیر افتاد اگرسالی است که معیشت برمردم فراخ و نرخها

89/ ارزان است مداخل موقوفات را بمصرف تعمیر برسانند الاحق التولیه خود و وظیفه امام و مدرس و موذن و خادم و طلاب و هرگاه برخلاف ماذکرکه العیاذ بالله سالیست

90/ که معشیت تنگ است و نرخها گران است نصف مداخل را بمصرف تعمیر مصروف دارند و نصف دیگر را بحضرات مذکوره

91/ و طلبه تقسیم فرمایند و هرچیکه درآبادی رعیت موقوفه وخود موقوفه ازهر جهت و ازهر حیث لازم داشته باشد و محتاج الیه است مراعات فرموده درآبادی استنکاف و مسامحه نفرمایند

92/ و صیغه وقف بر تمامی موقوفات فردا فردا برهر یک جداگانه وعلاحده وقوع وجریان یافت و اقباض بمتولیه محترمه گردید

93/ و او قبض و ضبط شرعی کرد و بعمل او رد و عمل بوقفیت فرموده هریک از موقوف علیهم خطی که بالفعل میبایست برساند رسانیدند

94/ و کل شرایط صحت و لزوم و ملزومات شرعیه معمول شد وقفا خاصا صحیحا شرعیا اسلامیا بحیث لایمکن التغیر والتبدل للواقفه ولا

95/ لاحد غیرها عاجلا ام اجلا حالا او استقبالا و بعد از متولیه محترمه حرسها اله تعالی مفوض باورع و اصلح و اتقی اولاد اواست

96/ و هکذا نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن اولاد ذکور مقدم بر اولاد اناث است درصورت انقراض العیان بالله یاعدم عدالت وصلاحیت ایشان من متولیه

97/ راست که درحال حیات خود شخص امین متدین عادل صالح را که شایسته و برازنده امرتولیت باشد و داند نصب و تعیین نماید

98/ که بعد فوتها مباشر این امور باشد و هکذا آن شخص نیز این این قاعده را مرعی دارد و هکذا هر متولی در عهد و اوان و هرعصر و زمان

99/ و هر یک از متولیها در هرعهد وعصر اگر شایسته هر سه منصب باشد یعنی تولیت و امامت و تدریس او اولی است از غیردر صورتیکه

100/ هرسه را مباشر شود سه وظیفه حظ او باشد واگر منصب دو وظیفه نیز دو و اگر یک یک مگر در سال تعمیرکه صاحب سه منصب و دو منصب به نصف مانع شود خلاصه

101/ برای واقفه محترمه موفقه دامت عفتها مادام الحیواه تولیت قرار و معین شده که تصرف و مداخله درامورات مشروحه الفوق

102/ نماید بعد فوتها صبیه مرضیه محترمه واقفه معظمه راست استقلالا تصرف و مداخله در تمامی امورات محرره مشروحه در فوق فمن

103/ بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه والله واسع علیم ان الینا ایابهم ثم ان علینا

104/ حسابهم اللهم اعل لو ادول موسس اساس الصوامع و دور دوایر اعمار عمار المدارس

105/ ما دارالدوار و عمرالعمار والدار الدوار و مدورالسماء وحرکها محرکها واصلح ماله

106/ و طول عمرعالم العلوم وحصل آماله و صوادم اعمال المعسوره سهل له

107/ و رسوم اکمال الکمال کمل له و دوام المعمور واهلها السرور

108/ و امدد المدرس و اکرم موسس و سلم کلهم صدور

109/ الاهو الکلما طال حول الحول والاحوال

110/ و له الحمد اولا و دائما و

111/ سرمدا کل حال

وکان ذالک تحریرا و وقوعا فی ثانی و عشرین شـهر محرم الحرام من شهور المنتظمه و فی سنه هزار و سیصد و بیست و شش هجری علی هاجرها الاف الثناء وتحف با الهندسه سنه 1326

مهر 8 گوشه باسجع جمیله، مهر بیضی شکل با سجع قمرتاج

هامش

1- بسم الله خیر الاسماء الحمد لله الواعلی الضمائر و السرائر و الصلوه علی محمد المبعوث علی القبائل و العشائر و آله و بعد المکرمین المنزهین عن الکبائر و الصغائر قد حصل الوقو بحد الاوقاف و شرائطها فیه المقرره المرقومه المحتویه بکافه لوان مها فی الصحه و اللزوم و خلق ها من النواقص و النوقص و الواقفه بمالها و ما لها بالوقف الموبد و الحبس المخلد حسبما زبر فی تلک الصحیفه الصحیحه فی ثانی و عشرین شهر محرم الحرام و فی سنه 1326، مهر بیضی شکل با خط نسخ، عبده قوام الدین الموسوی

2- بسم اله خیرالاسماءاله الحمداله والصلوه علی النبی المرسل واله الاطهار بعد از تحقیق توکیل از مخدره محترمه علیه جمیله خانم بنت المرحوم المغفور حسینقلی‌خان طاب ثراه عیال مرحوم رضــا قلی‌خان فخیم الدوله طاب ثراه صیغه وقف علی مافصل فی الورقه اجرا گردیده و اقباض معتبر در وقف به عبارت اخری عمل به وقف هم باطلاع احقرشد مضافا بر متن برحسب توکیل واقفه محترمه درضمن صیغه وقف جلال نظر و حق اطلاع و رسیدگی برای جناب مستطاب فضائل نصاب سلیل الاطیاب آقا سیدقوام الدین قلتوقی سلمه اله مادام الحیاه قرارداده شد که متولی محترمه عصر همه ساله باطلاع و تصویب ایشان برطبق تعیین واقفه عمل نماید و مخدره محترمه قمرتاج خانم صبیه واقفه محترمه بعد از اطلاع تصدیق وقفیه و اعتراف بر صحته وقفت نموده و احتیاط امضاء هم نمود حرره الاحقر فی22 محرم الحمرام 1326 لعن اله من بداله اواحل - مهر مربع شکل با سجع عبده محمد الموسوی

3- بسم اله تعالی قد جرت صیغه و الوقف الصحیح و الشرعی وکالت عن الوافقه المویده دامت شوکتها و طال بقائها علی حسب ما فصل و سطر فی الورقه من تعیین المتولی و الناظر تجدید الشروط و المصارف و غیرها من البدایه الی نهایه فی 22 شهر محرم الحرام من شهور 1326 و ایضا قد صدر قبض الوقف والعمل علیه باطلاع من الاحقرفی التاریخ المزبور - مهر بیضی شکل با سجع الواثق بالله

4- از همشیره مکرمه اقرار شنیدم در وقفیت یک دانگ از دودانگ قریه سهرین ملکی خود را - مهر بیضی شکل با سجع ذوالفقاربن حسین قلی

5- صیغه وقف حسبما رقم فی الورقه جریان پذیرفته عمل به وقف هم شد حرر فی التاریخ - مهر بیضی شکل با سجع عبده احمد

6- بسم اله تعالی حوته هذه الورقه الشریفه من الوقف والعمل به وجریان الصیغه معلی الشروط المقرره لاریب فیه - مهر بیضی شکل با سجع المذنب غلامرضا

7- مسطورات متن و سجلات مرقومه مطابق اعتراف واقفه است و انا الاقل - مهر بیضی شکل با سجع علی الموسوی

8- بسم اله العالم الواقف علی الاسرائر وضمائر قد وقع الوقف والحبس فی العباره المزبوره واطاق المنفعه مع قاطبه الاحکام والشرایط المعتبره فی الشرع الانور فی الصحه و لزوم المقرره و هوکذالک وانا الاقل - مهر بیضی شکل با سجع عبده محسن الموسوی

9- هوالواقف علی کل حال قدجرت صیغه الواقفیه الصحیه الشرعیه باالعربیه والفارسیه علی علی الاسلوب المقرره و وقوع الوقف من الواقفه الموفقه مدلها فی عمرها السعید والعیش الرغید یوم الوعید علی الشرایط العدید - مهر بیضی شکل با سجع عبده الراجی محمد صادق

مهرهای وقفنامه مسجد خانم

تصاویر مربوط به مهر ها در نسخه مکتوب فصلنامه موجود می باشد.

معرفی واقف

جمیله خانم دختر حسینقلی‌خان ناظم‌العداله ذوالفقاری و آسیه خانم دختر میرزا ابراهیم‌خان سرتیپ خمسه (مظفرالدوله) و همچنین خواهر ذوالفقارخان اسعدالدوله و همسر رضاقلی‌خان [۹] فخیم الدوله (پسر ابراهیم خان مظفرالدوله) بوده که پس ازفوت همسرش از دارایی‌های وی در روبروی خانه‌اش در کوچه فخیم الدوله مسجد و مدرسه‌ای بنا کرد که مسجد بزرگ آن در سمت جنوبی و مدرسه مستقل با صحن و حجرات در کنار آن قرار گرفته و در سال 1326ه.ق ساختمان آن پایان یافته و مطابق وقفنامه به تاریخ محرم 1326ه.ق تولیت مسجد را با قید مباشرت خود مادام الحیوه به تنها فرزندش قمرتاج خانم مظفری دختر مرحوم رضاقلی‌خان فخیم الدوله واگذار نمود که هر کس را قابل و عادل بداند سزاوار امام جماعت در مسجد منصوب فرماید و مدرس جهت تدریس و تعلیم معین نماید. جمیله خانم در همان ایام اتمام مسجد، وفات یافته و جنازه وی مدتی در همان مسجد به امانت گذاشته بودند که بعدا به عتبات عالیات و در وادی السلام دفن کردند. (جمیله خانم در واقع نام مادر ذوالفقارخان اول که در دوره کریم خان زند برای وساطت به دربار شیراز رفته بود.) بعد از فوت قمرتاج خانم ارشد اولاد او مرحوم آقای احمد ذوالفقاری منیع الدوله متولی مسجد بودند که بعداز وی تولیت مسجد با فرزند ایشان آقای تقی ذوالفقاری است. [۱۰]


ساختار وقفنامه مسجد خانم به تاریخ سنه 1326 ه ق

ترتیب اجزای متن عبارت

1- بسمله:هوالواقف علی الضمائر بسم اله الرحمن الرحیم

2- دیباچه:الحمد لله الحمد لله کما هواهله و کلمارام ملکه ولاحمد لاحدالاله الا له الامی و الهکم الهو احد لااله الا هوعلی علوه و عم الاوه هوالله الواحد الاحد الورود السامع الصمد لا مدرک لسمواه...

3- مشخصات کامل واقف:علیا جاه مخدره محترمه نجیبه علیه عالیه زین المستورات تاج المخدرات العفیفه جمیله خانم صبیه طوبی مکان حسینقلی‌خان

4- اظهار صیغه:وقف موبد و حبس دائم مخلد فرمود خالصا لوجهه الکریم و استجلا بالنواله الجسیم

5- موقوفه:همگی و تمامی مساحت یک دانگ ملک از جمله دو دانگ مفروز از ششدانگ قریه سهرین من قراء زنجانرود.....


6- متولی و انتخاب متولیان بعدی علیا جاه المخدره المحترمه العلیه العالیه النجیبه تاج المخدرات قمرتاج خانم دامت عفتها صبیه رضاقلی‌خان فخیم الدوله که بعد از متولیه محترمه (قمرتاج خانم دختر واقف) حرسها الله تعالی مفوض باورع و اصلح واتقی لاولاد اوست و هکذا نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن اولاد ذکور مقوم بر اولاد اناث است

7- متولی در صورت انقراض نسل :در صورت انقراض العیان بالله یا عدم عدالت و صلاحیت ایشان در حال حیوه خود شخص امین متدین عادل صالح را که شایسته و برازنده امر تولیت باشد نصب و تعیین نماید

8- انذار فمن بدله بعد ما سمعه فانمااثمه علی الذین یبدلونه

9- تاریخ تحریر وکان ذالک تحریرا و وقوعا فی ثانی و عشرین شـهر محرم الحرام من شهورالمنتظمه وفی سنه هزار و سیصد و بیست و شش هجری علی هاجرها الاف الثناء وتحف باالهندسه سنه 1326


منابع

1- تاریخ خاندان خطیبی زنجان، بهمن خطیبی، نشر دانش، 1391.

2- درآمدی بر اسناد شرعی دوره قاجار، امید رضایی، پژوهشگاه علوم انسانی، 1390.

3- شرح زندگانی دانشمندان و روات رجال لشگری و کشوری استان زنجان، [[کریم نیرومند، نشرعود، 1385.

4- مقاله درآمدی برموقوفات زنان، مهدی مهدیزی، نشریه وقف میراث جاویدان، بهار 89، شماره 69.

پانویس

  1. تاریخ خاندان خطیبی زنجان،ص152.
  2. طویت:نیت،اندیشه.
  3. غایت:مقصد،سرانجام.
  4. صوامع:صومعه،عبادت خانه،دیر.
  5. جبروت:قدرت و عظمت.
  6. فطانت:زیرکی و دانایی،زیرکی و باهوشی.
  7. حدیثی از پیامبر صل الله علیه و آله به معنای:کسی که مسجدی بنا کند هر چند به اندازه لانه مرغی باشد،خداوند در بهشت خانه ای برای او بنا خواهد کرد.
  8. طواحین:یا طاحونه به معنی آسیاب.
  9. رضاقلی خان فخیم الدوله فرزند میرزا ابراهیم خان مظفر الدوله (از دیگر القاب ایشان وکیل الرعایا) بوده است از اعیان و سرکردگان محلی منطقه خمسه به شمار می رفت.از آنجایی که تنها فرزند ذکورش به نام تقی خان در دوران نوجوانی فوت کرده بود لذا همه دارایی هایش به تنها دخترش قمر تاج خانم ملقب به حجاب السلطنه به ارث رسید که فقط تعداد روستا های تحت تملکش بیش از پنجاه روستا بود.قمر تاج خانم به عقد ازدواج حسینقلی خان منیع الدوله اسعدوالدوله دوم درآمد و کل دارایی های مرحوم فخیم الدوله به خاندان ذوالفقاری منتقل گردید.لذا جمیله خانم همسر وی و قمر تاج خانم بخشی از اموال وی را جهت خیرات و مبرات علی الخصوص احداث مسجد و مدرسه اختصاص دادند.بعد ها به این جهت به مسجد خانم تبدیل گردید.
  10. با تشکر از آقای بهمن خطیبی که زندگی نامه جمیله خانم را در اختیار اینجانب قرار دادند.