مقدمه کتاب (فرآیند شناسی خیر)

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۳ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

با کمی تأمل در موضوع هدایت انسان، نقش کلیدی برخی از کلمات و مفاهیم به وضوح مشاهده می شود، یکی از این کلمات، کلمه «خیر» است. این کلمه طیبه که بنا به فرمایش خداوند در قرآن اصل آن ثابت و فرع آن در آسمان است و هر آن میزه های خوردنی دارد، هم به عنوان مقدمه هدایت و هم لازمه آن و هم نتیجه و نهایت هدایت است.

بر این اساس هیچ هدایتی در حوزه انسان تعریف نمی شود مگر آنکه با کلمه خیر در شروع، ادامه و نهایت گره خورده است. به همین دلیل است که خیر خود را به صورت «سبیل» نشان می دهد. چنانکه امام صادق عليه السلام به جابر می فرمایند: ...واعلم يا جابر أى أخل التنموي ځم اغنياء أغنام القليل من الدنيا فمئونتهم يسيرة إن نسيت الخیر ذکروک و ان عملت به أعانوک أخروا شهواتهم ولذاتهم خلفهم وقدموا طاعة ربهم أمامهم ونظروا إلى سبيل الخير و إلى ولاية أحباء الله فأحبوهم و وتولوهم و اتبعوهم... [۱]

جابر! بدان که پرهیزگاران توانگرند، اندکی از دنیا بی نیازشان سازد، کم خرجند، اگر خیر را فراموش کنی به یادت آرند، اگر اهل عمل باشی کمکت دهند، تمایلات و لذت ها را پشت سرافکنده اند، اطاعت پروردگار را پیش رو دارند، به راه خیر و به ولایت دوستان خدا بنگرند، آنان را دوست دارند و ولایت شان را بپذیرند، و از آنها پیروی کنند.

اهميت کلمه خیر را می توان از کلمه اختیار نیز متوجه شد. همان مفهومی که به قدرت منحصر به فرد گزینش در انسان اشاره دارد که به واسطه آن بر همه موجودات برتری یافته است.

از این روست که بنا به فرمایش امام صادق عليه السلام انسان مؤمن زاهد از این قوه اختیار خود به بهترین وجه به صورت زیر بهره می برد: ...و الزاهد الذی یختار الآخرة على الدنيا و الذل الله على العزو الدنيا و الجهد على الراحة والجوع على الشبع و عافية الآجل على المحنة العاجل و الذكر على الغفلةوتكوننفسه فی الدنیا وقلبه في الآخرة... [۲] ...زاهد کسی است که آخرت را بردنیا و ذلت ظاهری را بر عزت ظاهری و سخت کوشی را بر راحتی و گرسنگی در راهخدا را بر سیر بودن و سلامتی در آینده را بر ناراحتی فوری وذکر را بر غفلت برمی گزیند، نفس او در دنیا و قلب او در آخرت است.

با توجه به قوه اختیار یا خیرگزینی است که انسان توفیق دستیابی به بهشت و رضایت خداوند را می یابد و یا اینکه مستحق عذاب می گردد. علاوه بر موضوع فوق برتری انسان نسبت به دیگران با برتری کاری نسبت به کار دیگر یا موضوعی نسبت به موضوع دیگر با این کلمه بیان می شود و بدین ترتیب است که او با خیر از ابتدای زندگی تا انتها و حتی در بهشت همراه می گردد تا خود مصداقی از خیر گردد.


ارتباط و يژه خیر با کلماتی مانند تفصيل خير، ترجیح یا تفضيل، رأي و حكم با تعیین و گزینش و مهم تر از همه تحقق خیر، نشان دهنده اهمیت ویژه این کلمه در همه تحولات زندگی انسان است. در این صورت می توان قرآن و عترت را به عنوان دلالت دهندگان به خیر معرفی کرد. در بین اعمالی که انسان می تواند جاری سازد نماز به عنوان «خير العمل» معرفی و تأکید ویژه شده است. توجه به این خبر می تواند آن را به عنوان نمادی برای هر کار خیر، رهبر و امام زندگی فرد و جامعه قرار دهد. در این صورتنماز همراه با ولایت، امامت همه خیرات را به عهده دارد و از این جهت است که فرموده اند: قال الباقر عليه السلام أول ما يحاسب به العبد الصلاة فإن قبلت قبل ما سواها. [۳] اول چیزی که بنده به آن محاسبه می شود نماز است، پس اگر قبول شد اعمال غیرآن نیز قبول می شود.

کتاب حاضر که از مجموعه کتب فرایندشناسی رشد است، موضوع خیر را به عنوان مرتبه ای از رشد مورد بررسی قرار داده است. در این فرایند ارتباط خیربا سایر مؤلفه های رشد مانند طيب، حسن، ایمان، صدق نیز مشخص می شود. همچنین سعی شده است تا ظهور این مفهوم در سنین مختلف و مراتب رشد نیز مورد بحث واقع شود تا

اولا تعریفی دقیق، فرایندی و کاربردی از این مفهوم به دست آید.
ثانيا امکان گسترش این مفهوم در زندگی و ورود آن به نظام تعلیم و تزکیه بیشتر فراهم

شود.

ثالثا امکان ارزیابی از رشد از منظر خیرشناسی و خیرگزینی در سنین مختلف فراهم گشته و متناسب با آن امکان برطرف کردن مشکلات فرد در این زمینه قابل شناسایی باشد. : رابعا با تمرکز خاص به دوره ای از دوران های رشد؛ یعنی دوره دوم رشد، امکان تکامل فرزندان را به شکل مشخص و هدفمند به اولیای ایشان گوشزد نماید.

طبیعی است مطالب این کتاب در کنار مطالب مجلدهای قبل و بعد، معنا و مفهوم دقیق تری می یابد. همچنین مطالب این کتاب با کتاب معناشنای خیر از یک سو و با کتاب نظام سازی و جریان سازی خیر پیوستگی ویژه ای دارد. در این صورت مطالعه این سه کتاب با هم می تواند مطالب یکدیگر را تکمیل نماید.

پانویس

  1. تحف العقول، النص،ص287 .
  2. مصباح الشريعة، ص ۱۳۷.
  3. بحار الأنوار، ج۷، ص ۲۶۷.