نوآوری به منزله عامل تسریع کننده

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

من از بیست و پنج سال پیش و زمانی که بیل میلیکن[۱]کار خود را از ایندیانا پولیس آغاز کرد، با او و اقداماتش آشنایی دارم. هنگامی که اخیرا او را در جشن خدمات داوطلبانه در کاخ سفید دیدم، به نظر می رسید هنوز هم گوشه و کنار خیابان های شهر را مانند خانه ی خود می داند. میلیكن همه ی گوشه و کنارها و مدارس منطقه را می شناسد. او پس از سال ها مددکاری جوانان در خیابان های شهر نیویورک، از طریق یک تجربه ی تازه کشف کرد که بسیاری از منابع موجود و در دسترس جوانان در مکان های مختلف پراکنده شده اند و یا در پیچ و خم قوانین متناقض دفن شده اند. میلیكن و همکارانش در بنیاد جوامع در ما مدارس[۲]یک نظریه ی منسجم در مورد تغییر را بسط دادند. آنها تصمیم گرفتند این منابع را با هم ترکیب کرده و به مدارس دولتی تزریق کنند. میلیکن کارش را از آتلانتا[۳]، شهری که به خوبی می شناخت، شروع کرد و از مقامات ذیصلاح منطقه استفاده کرد تا منابعی را که در دسترس تر، هماهنگ تر، و همچنین اندازه گیری و اداره کردن آنها ساده تر بود»، فراهم کند.

امروزه صاحبان جوامع در مدارس معتقدند بزرگ ترین شبکه ی پیش گیری از ترک تحصیل را در کشور دارند و به بیش از یک میلیون جوان در هر سال و در بیش از ۳۲۵۰ مدرسه در سراسر کشور خدمات ارائه می دهند. هر فرد وابسته به جوامع در مدارس محلی، یک ارائه دهنده ی مشاوره، خدمات بهداشتی و سایر حمایت های توسعه ای و آموزشی است. این مرکز بیش از ۵۰۰۰۰ داوطلب تدریس در مدارس را در هر سال در خود جای می دهد و در مجموع سالانه بیش از سه میلیون ساعت خدمات داوطلبانه ارائه می دهد. مرکز جوامع در مدارس احتمال باقی ماندن یک دانش آموز در مدرسه را افزایش می دهد. ارزیابی ها نشان داده است که حضور و عملکرد تحصیلی بیش از ۷۵ درصد از دانش آموزان شرکت کننده بهبود یافته است و تنها ۳ درصد از تحصیل انصراف داده اند. میلیكن و دیگر فعالان در زمینه ی این خدمات (به ویژه بلر تیلور[۴]از لیگ شهری لس آنجلس[۵]، که در فصل ۶ در مورد او توضیح خواهیم داد)، به خوبی می دانند که کاری دشوار و پیچیده را پیش رو دارند. کارکرد این گروه مانند یک پازل تصویری است که برخی از قطعات آن گم شده، شما نمی توانید بقیه ی قطعات را تکان دهید و تصویر نهایی هم روی جعبه چاپ نشده است. موفقیت از طریق یک فرآیند کشف مدنی مؤثر برای دست یابی به ایدهی درست و منابع مهم مانند سرمایه های مالی انعطاف پذیر، امکان پذیر است؛ اما هرگز نمی توان آن را تضمین کرد. تمام قطعات باید در جای خودشان قرار بگیرند.

دولت به دلیل ماهیت اصلی اش نمی تواند به راحتی نقش يکپارچه کننده را اجرا کند. دولت برای مقابله با مشکلات (مانند سوء مصرف مواد مخدر و یا خشونت خانگی و یا بی خانمانی طراحی شده است و نه برای مقابله با یک فرد. علاوه بر این حتی اگر دولت به نوعی بفهمد که چگونه باید بهترین خدمات را برای یک فرد ارائه کند، به احتمال زیاد این واقعیت را نادیده می گیرد که مردم در شبکه های بسیار بانفوذ اجتماعی که مملو از برنامه های دیگر است، زندگی می کنند.

گریگ دیز سیستم های اجتماعی ای را توصیف می کند که در آن ارائه دهندگان خدمات به عنوان اکوسیستم هایی عمل می کنند که شامل «بازیگر» و «شرایط محیطی» است. بازیگران شامل دیگر تأمین کنندگان می شوند؛ یعنی بازارسازانی مانند تأمین کنندگان مالی، ذینفعان، مشتریان، مخالفان و «تماشاگران تأثیر گذار و یا حتى بدون تأثير». شرایط محیطی شامل سیاست، ساختارهای بوروکراتیک،فرآیندهای تصمیم گیری نظارتی، اقتصاد، جغرافیا و زیرساخت ها، فرهنگ و بافت اجتماعی می شود.

لیست دیز در مورد اجزای مهم، یک روش تفکر بسیار مفید را در مورد سیستم های اجتماعی فراهم می کند؛ با این حال، با توجه به اضطراری بودن وضعیت، ما اصطلاح استعارهای «واکنش شیمیایی در اکوسیستم ها» را ترجیح می دهیم. ما در این فصل نشان خواهیم داد که تغییرات اجتماعی به چیزی بیش از یک برنامه ی نوآورانه ی جدید نیاز دارند. یعنی نیاز به یک کارآفرین مانند میلیكن دارند که نوآوری هایش، سایر بازیگران و منابع یک سیستم تولید اجتماعی را به سرعت به یک ترکیب با ارزش تر تبدیل کند.

در بیشتر بخش های این کتاب، ما به کار آفرینان مدنی به عنوان دگرگون سازان مثبت نگاه می کنیم که متواليه در حاشیه و با همکاری هم حرکت می کنند تا اقدامات متهورانه اما همچنان قابل اندازه گیری را پیش برند. پروفسور کلی کریستنسن[۶]از دانشکده ی بازرگانی هاروارد[۷]پیشنهاد کرد که اعضای جلسه ی اجرایی ما مدل نوآوری بنیادین معروفش را برای مشکلات اجتماعی به کار گیرند. برای مثال، او به تازگی نیاز به نوآوری را مورد توجه قرار داده و گفته است که ما تنها به پرسش در مورد اینکه چگونه استطاعت انجام مراقبت های بهداشتی را داشته باشیم، بسنده نمی کنیم، بلکه سعی می کنیم کل سیستم را مقرون به صرفه کم هزینه تر و با کیفیت بهتر) اداره کنیم».

ما صدای تخریب و دگرگونی را دوست داریم! بدیهی است که نشان دادن بخش های قدیمی یک مجموعه لازم است. با این حال، ما در این فصل توضیح خواهیم داد که چگونه کار آفرینان مدنی مانند میلیکن، نه تنها با جایگزینی عناصر قدیمی با ابتکارات جدید، بلکه با اضافه کردن یک عنصر گمشده، کمک های شایانی می کنند، که وجود آن تغییرات چشم گیری را در برنامه ها و سایر دارایی هایی که در جامعه حضور دارند، به وجود می آورد. به عبارت دیگر، نوآوری به عنوان عنصر تسریع کننده .

ما بحث را با در نظر گرفتن برخی از رویکردها برای به دست آوردن بینش، تجربه و اطلاعات لازم به منظور کشف عنصر گم شده آغاز می کنیم. فرآیند شناسایی عامل بهبود دهنده ی سیستم ارائه ی خدمات اجتماعی مانند امنیت عمومی و یا آموزش و پرورش، شامل یک یا چند روش از چهار مورد زیر می شود: کشف مدنی، کشف سیستم، کشف شخصی، و یا کشف پیش گویانه. کارآفرینان مدنی پس از شناسایی عنصر گم شده با استفاده از یک یا چند روش از موارد بالا، اقدامات تحولی را که متناسب با یکی از چهار دسته ی زیر باشد، اختراع و یا در غیر این صورت عرضه می کنند: هم راستایی مجدد فعالان موجود؛ نوآوری در فناوری و یا برنامه ریزی؛ مدیریت بسیار مؤثر؛ و یا مسیرهای جدید برای مشارکت جامعه.

پانویــس

  1. Bill Milliken
  2. . (Communities in Schools (CIS -->شبکه ی جوامع در مدارس، یک فدراسیون مستقل از سازمان ها در ۲۷ ایالت است که به مسئله ی همه گیر ترک تحصیل رسیدگی می کند. این سازمان منابع اجتماعی موجود را شناسایی و بسیج کرده و موجب همکاری های مشترک به نفع دانش آموزان و خانواده های آنان می شود (مترجم).
  3. Atlanta
  4. Blair Taylor
  5. . Los Angeles Urban League -->لیگ شهری لس آنجلس که در سال ۱۹۲۱ بنا نهاده شده، در پیشبرد فرصت های برابر به نمایندگی از آمریکایی های آفریقایی تبار و سایر اقلیت جوانان و بزرگسالان از طریق آموزش نوآورانهی کار، کاریابی، دستاوردهای جوانان و برنامه های توسعه ی کسب و کار فعالیت می کند. مأموریت لیگ، فعال سازی آمریکایی های آفریقایی تبار و دیگر اقلیت ها برای تأمین امنیت اقتصادی و خوداتکایی، برابری، قدرت و حقوق مدنی از طریق فعالیت های حمایتی و ارائه ی برنامه ها و خدمات منحصر به فرد و متنوع در منطقه است (مترجم).
  6. Clay Christensen
  7. Harvard business school