کاربست انتقادی منطق ترجیح در دانش مدیریت راهبردی نیکوکاری

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

احد فرامرز قراملکی

چکیده

مقاله حاضر نقش سرنوشت ساز منطق ترجیح را در دانش مدیریت راهبردی نیکوکاری بیان می کند. فعالیت در امور خیریه بیش و کم با انسان همزاد و همراه است. همدلی، مهربانی، ایثار و فداکاری از طرفی ریشه در شاکله انسان های کریم دارد. کرامت دارای دو مولفه مهم شرافت و دهش شرافت آمیز است. از طرف دیگر عوامل فرهنگی و اجتماعی ترغیب به نیکوکاری را نمی توان انکار کرد. تاریخ و تمدن انسانی نمونه های شگفت انگیز از فعالیت های نیکو کاری دارد که به ویژه در شرایط بحرانی ضامن سلامت و نشاط جامعه انسانی بوده است. همانگونه که حرفه گرایی دو دوره سنتی فردوابسته و دوره جدید سازمان وابسته دارد، نیکوکاری نیز دارای دو دوره بوده است. در دوره سنتی امور خیریه به انگیزه، همت و اقدام خیرین و نیکوکاران وابسته بود. البته چیزی مانند نهاد، دیوان و سازمان وجود داشت اما قوام امور خیریه بر عزم فردی نیکوکار استوار بود. امروزه سلطه سازمانی و مناسبات پیچیده سازمان های خرد و کلان همه شئون زیست آدمی، از جمله امور خیریه را تحت تاثیر شدید قرار داده است. توسعه نیاز به فعالیت های نیکوکاری، تنوع و گوناگونی فعالیت های نیکوکاری، محیط پر تحول و پیش بینی ناپذیر اجتماعی و سیاسی امور خیریه را در شرایطی بسیار پیچیده قرار داده است. اگر نیکوکاری را به مثابه گونه ای از ارتباط تحلیل کنیم عناصر گوناگونی را در آن می توان باز شناخت: نیکوکار، طرف ارتباط، متعلق نیکوکاری، روش و شیوة آن، هدف و مانند آن ها. پیچیدگی شرایط بر همه این عناصر تاثیر می نهد.

کلیدواژه ها: دانش، مدیریت راهبردی