کاردرمانی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

تعریف

کاردرمانی معادل Occupational Therapy درانگلیسی و Ergo Therapie در فرانسوی است. سازمان بین المللی و نهاد نظارتی بر کیفیت آموزشی، علمی و بالینی آن” فدراسیون جهانی کاردرمانی (World Federation of Occupational (WFOT) Therapists)” نام دارد، که اکثر کشورهای معتبر دارای این رشته نظیر جمهوری اسلامی ایران عضو این فدراسیون می باشند.

مطابق تعریفWFOT ، کاردرمانی رشته ای از گروههای پیراپزشکی در حیطه ی توانبخشی و سلامت می باشد. کاردرمانی برانجام فعالیت هدفمند تکیه میکند. عقیده بر آن است که فعالیت هدفمند در ارتقاء وضعیت سلامتی و کیفیت زندگی فرد و جامعه تاثیر بسزایی دارد.

از دیدگاه کاردرمانی، اصل بر توانمندی ها و توانایی های موجود فرد و تکیه بر ارزش مداری و ارزش گذاری بر کارکرد های عملکردی فرد می باشد.

دیدگاه اصلی کاردرمانی بر اساس حفظ حرمت انسانی و توجه به توانایی های موجود افراد پس از بروز اختلال و معلولیت می باشد و در این زمینه با استفاده از روشهای نوین روانشناسی نظیر Model of Human Occupation و…. و استفاده از دانش مرتبط با Kinesiology ,Biomechanic, Activity Analysis , Neurology ,…. به ارائه فعالیتهای قابل انجام و همراه با موفقیت و متناسب ولذتبخش به فرد میپردازد تا با ایجاد ارزشمندی و ارزشمداری در شخص و سپس در جامعه بتواند زمینه و بستر یکپارچگی اجتماعی فرد معلول را با جامعه فراهم آورد.

کاردرمانگران بر اساس دانش مبتنی بر روان شناسی نوین و همچنین علوم پزشکی و تجزیه و تحلیل فعالیت های هدفمند به کارکردهای بالینی در کلیه حیطه های توانبخشی به فعالیت و اقدامات بالینی می پردازند.

این حیطه ها عبارتند از

۱) بیماریهای نورولو‍‍ژیک نظیر سکته مغزی ، ضربه ی مغزی ، مولیتپل اسکلروزیس، پارکینسون ، A.L.S ، بیماران ضایعات نخاعی ، فلج مغزی کودکان و …

۲) بیماریهای ارتوپدیک نظیر شکستگی ها ، پارگی تاندون عضلات و رباطهای مفصلی ، R.s.D و سوختگی هاو …

۳) بیماریهای روانی نظیر اسکیزوفرنی ، افراد نوروتیک ، اختلال شخصیت ، فوبیا ، P.T.S.D

4) بیماریها و اختلالات ذهنی نظیر کودکان بیش فعال و کم توجه ، اوتیسم ، اختلالات نافذ رشد P.D.D ، عقب ماندگی ذهنی ، سندرم داونDown ، اختلالات یادگیری کودکان و…

۵) بیماری های مرتبط با حوزه ی سالمندی نظیر آلزایمر و دمانس

۶) اختلالات رفتاری مرتبط با حوزه ی معتادین

۷) زمینه ی مرتبط با رشد کودکان و توانمند سازی عصبی نوزادان نارس نظیر Preterms و نوزادان در واحد مراقبت های ویژه ی NICU

8) زمینه های مرتبط با صنعت نظیرسلامت کارکنان و کارگران و کارمندان حین انجام کار ، بهینه سازی ابزار آلات

کاردرمانگران با تاٌکید ویژه بر تسهیل عملکردهای روانی عاطفی بیمار و خانواده و افراد مرتبط با فرد معلول و ایجاد انگیزه و توان جهت توجه بر کار آمدی فرد و ارائه و انجام فعالیت های هدفمند متناسب و مرتبط با حوزه ی اجتماعی،شغلی،زندگی روزمره ی فرد نقش مهمی در بالا بردن سطح کیفیت زندگی فرد داشته و موجبات بازگشت مجدد و یکپارچه شدن فرد و خانواده مبتلا به ضایعه با جامعه را فراهم می آورند.

رشته کاردرمانی در ایران با حضور کاردرمانگرانی از کشورهای دانمارک و هلند از سوی سازمان بهداشت جهانی به صورت تربیت تکنسین های کاردرمانی در بیمارستان شفا یحیائیان تهران در سال ۱۹۶۲ تاسیس شد و پس از آن برنامه کارشناسی این رشته مصوب شد و دانشکده رفاه اجتماعی (دانشگاه علوم پزشکی ایران) دانشجوی کارشناسی تربیت نمود.


در ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۳ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مجوز تاسیس مطب های کاردرمانی را صادر کرد که این روز از سوی انجمن کاردرمانی ایران، روز کاردرمانی در ایران معرفی شد.البته روز بیست وهفتم اکتبر به عنوان روز جهانی کاردرمانی در سراسر کشورهای عضو “فدراسیون جهانی کاردرمانی ” گرامی داشته می شود.

کاردرمانگران ابتدا در بیمارستان های دولتی مشغول بکار بودند ولی در حال حاضر بخش های کاردرمانی در بیمارستان های general یا تخصصی در بخش های ارتوپدی، نورولوژی، روماتولوژی، روانپزشکی، مراکز روزانه روانپزشکی، مراکز بازتوانی معتادین، مراکز توانبخشی کودکان، مراکز نگهداری معلولین وسالمندان، مدارس استثنایی، مراکز جامع توانبخشی، مراکز حرفه آموزی و توانبخشی حرفه ای تاسیس شده اند.

[۱]

تفاوت کاردرمانی و فیزیو تراپی

هنگامی که قصد داریم درباره ی تفاوتهای دو چیز سخن برانیم ، اول باید جستجو کنیم و ببینیم که چه جیزی باعث شده است که ذهن بشر بین آن دو چیز مقایسه ای صورت بدهد و تفاوتهای آن را دریابد . در حقیقت قدم اول برای توضیح تفاوتهای دو چیز ، توجه به نقاط مشترک و سنخیت آن دو میباشد . برای مثال ، ما هرگز در صدد این بر نمی آییم که به بررسی تفاوتهای کفش و ساندویچ بپردازیم ، چرا که از یک سنخیت ناشی نمیشوند و در حقیقت آنقدر با همدیگر تفاوت ذاتی دارند که هیچ ذهن خلاقی هم در صدد بر نمی آید که به بررسی تفاوتها و مقایسه ی این دو با هم بپردازد . چرا که اولی پوشیدنی است و برای محافظت از پاها و از جنس چرم و پلاستیک و ... و دومی خوردنی است ، و برای رفع گرسنگی و از جنس نان و مواد غذایی و .. !!!

همچنین است مقایسه رشته شنوایی شناسی با کاردرمانی ، که اولی رشته ای است تشخیصی و دارای یکسری مراجع با دردها و ناتوانی های بسیار متفاوت از رنجهای مراجعین کاردرمانی و دومی رشته ای مداخله ای است و ....

پیش از بررسی تفاوتهای این دو رشته ، بد نیست اگر گریزی بزنیم به نقاط مشترکی که باعث شده اند این دو رشته ،( فیزیوتراپی و کاردرمانی ) در ذهن مخاطب عام و مراجع عام ، مشمول یک سنخیت واحد باشند .

با بررسی دو لغت فیزیوتراپی و اکوپیشنال تراپی ( کاردرمانی ) ، اولین نکته ی مشابهی که به نظر میرسد ، کلمه ی تراپی است . به معنای درمان .

همچنین این دو رشته در بسیاری از موارد مراجعین مشابهی با دردهای مشابهی دارند ، هر دو رشته در حیطه ی بازتوانی و توانبخشی محسوب میشوند ، همچنین در هر دو مورد ، هدف هایی چون کاهش درد بیمار ، افزایش توانمندی های فردی و رساندن فرد به استقلال حرکتی به چشم می آید .

پس با این توصیف ، باید به مخاطب و مراجع عام ، که از بیرون شاهد تلاش کاردرمانگران و فیزیوتراپیست ها میباشند حق داد که این دو رشته را دارای سنخیت و جنس واحدی بدانند . اکنون که نقاط تشابه این دو به اجمال ، مرور شد ، به چهارتفاوت عمده بین این دو رشته میپردازم :

در تعریف فیزیوتراپی ، اشاره میشود که : علم استفاده از انواع مدالیته ها فیزیکی و تمرینهای فیزیکی برای کاهش درد ، افزایش توانمندی ، اصلاح ساختاری و مستقل ساختن فرد کم توان .

حال آن که در تعریف کاردرمانی اشاره میشود که : هنر و علم استفاده از فعالیت های هدفمند درمانی ، در جهت مشغول ساختن ذهن ، روان و جسم فرد توانیاب ، برای افزایش هر چه بیشتر استقلال و توانمندی فرد .

از این دو تعریف ، چه بر می آید ؟

  • اولا : کاردرمانی خود به دو شاخه ی کلی و وسیع ( جسمانی و روانی ) تقسیم میشود که خود این دو شاخه نیز به چندین انشعاب دیگر مرتبط هستند ( نظیر ارتوپدی و نرولوژیک برای شاخه جسمانی و ذهنی و روان برای شاخه روانی ) و این خود بیانگر هولیستیک بودن و کل نگر بودن کاردرمانی است ، حال آن که تمرکز هدفی که در فیزیوتراپی وجود دارد تنها بر روی جسم است و با یک رویکرد مکانیکی تامین میشود .

شاید بررسی تفاوتهای کاردرمانی جسمانی با فیزیوتراپی جای بحث داشته باشد ، اما بررسی دیگر حیطه های کاردرمانی نظیر روان و ذهن با رشته ی فیزیوتراپی بعلت تفاوت سنخیتی فاحش بین این دو ، ممکن نیست .

  • ثانیا : ابزار یک کاردرمانگر ، غالبا ابتکار اوست . یک کاردرمانگر واقعی باید بتواند با هوشمندی فراوان ، مشکل حرکتی ، روانی ، ذهنی و وابستگی های متعاقب آنها را در بیمار تشخیص دهد ، تجزیه تحلیل کند و سپس فعالیتی را به بیمار ارائه دهد که دارای دو هدف باشد : اول هدفی که بیمار به انگیزه ی آن ، احساس سودمند بودن و کفایت و عزت نفس کرده و از لحاظ جسمی یا ذهنی به آن مشغول شود و دوم هدف درمانی ای که یک کاردرمانگر در پس زمینه ی فعالیتی که ارائه داده است به آن چشم انتظار دوخته است . یک کاردرمانگر خوب هم البته از امکانات و تجهیزات بهتر ، نتایج بهتر و بیشتری میگیرد و موفقیت بیشتری کسب میکند ، اما طبق ادعای فلسفه ی کاردرمانی ، روح کاردرمانی در فعالیت هدفمند نهفته است . در حالی که در فیزیوتراپی درمان غالبا به دو شکل کلی است ، یا استفاده از مدالیته های درمانی ( نظیر اولتراسوند ، مادون قرمز ، ماورا بنفش ، دستگاههای الکتروتراپی ، استیمولاتورها و تنس ها و هات پک ، آیسینگ ، ویبراتور و ... ) و یا تمرینهای درمانی و حرکتی ( نظیر تمرینهای PRE ، تقویت عضلات با تکرار و افزودن وزنه ها ، کشش و مهار عضلانی و افزایش دامنه حرکت و مهار ادم و ...، ) و در هر دو مورد شاهد این هستیم که در فلسفه ی فیزیوتراپی ارائه ی فعالیتهایی که بیمار آن ها را به انگیزه ای به غیر از درمان انجام دهد بی معنی به نظر می آید .

این به چه معناست ؟ به این معنا که در مورد بسیاری از بیماران و مراجعینی که از لحاظ اوضاع روحی و روانی ، انگیزه ی کافی برای تمرین درمانی ندارند ، و یا از هوش بهر کافی برای پیروی از دستورات تمرینها برخوردار نیستند و ادراک کلامی مطلوبی برای انجام آنچه به صورت یکنواخت از ایشان خواسته شده است ندارند ، فیزیوتراپی به مشکل برخورد میکند ، چرا که رویکردی مکانیکال دارد و انگیزه دادن به بیمار از طریق ارائه ی فعالیتهای ابتکاری و دو منظوره ، در چارچوب کاریشان نمیگنجد .

حال آن که در رویکرد هولیستیک کاردرمانی ، این افراد نیز شانس بازتوانی دارند و میتوانند تحت پوشش خدمات کاردرمانی واقع شوند .

  • ثالثا  : فعالیت هایی که در حیطه ی جسمانی کاردرمانی ، به مراجعین اعم از ارتوپدیک یا نورولوژیک ارائه میشوند ، غالبا فانکشنال ( عملکردی و کاربردی ) هستند . برای مثال کاردرمانگر برای بیمار همی پلژی CVA ، که قادر به استفاده از یک دستش نیست ، تمرین و آموزش شانه کردن موی سر ، مسواک زدن با دست ضعیف ، بستن دکمه ها ، گرفتن و پرت کردن توپ ، خوردن غذا ، لباس پوشیدن و در آوردن و نوشتن و نقاشی کشیدن و امضا کردن و ... را در دستور کار قرار میدهد . چرا که اعتقاد بر این است که مادامیکه استقلال عملکردی فرد کم توان افزایش نیافته باشد ، صرف بالابردن توانایی های غیر عملکردی او ، نظیر افزایش قدرت عضلانی و یا اصلاح ساختاری فاقد ارزش است. اعتقاد کاردرمانگر بر این است که اگر نیروی عضله ی بایسپس همان بیمار CVA در جلسات درمانی ، 3 درجه نیز افزایش پیدا کند ، اما همچنان نتواند لیوان آبی که در دستش دارد را کنترل کند ، کار مهمی صورت نگرفته و تغییر مطلوبی رخ نداده است.

این در حالی است که کمتر پیش می آید که تمرکز خدمات فیزیوتراپی بر روی مسائلی از قبیل Self Care , ADL , Dressing & Toileting و .... قرار بگیرد . البته بی انصافی است اگر نگویم بنا به تجربه ی شخصی ام دریافته ام که عزیزان فیزیوتراپیست ، در زمینه ی LOCOMOTION بیماران و توانمند سازی ایشان در جابجایی و حرکات ، تا حدودی پیشقراول هستند . کما این که کاردرمانگر ها نیز در زمینه ی HAND توجه و حوصله ی بیشتری به خرج میدهند و معمولا راندمان موفقیت نسبتا بالاتری دارند .

  • چهارمین و آخرین نکته ای که ترجیح میدهم درباره ی تفاوتهای کاردرمانی با فیزیوتراپی به آن اشاره کنم ، به نگاه و نظر غالب مراجعینی برمیگردد که گذارشان به هر دو کلینیک کاردرمانی جسمانی و فیزیوتراپی می افتد :

در نظر اکثر مراجعین ، کار فیزیوتراپی کاری است بسیار تخصصی ، که نمیتوان شبیه آن درمان را در خانه انجام داد ( مخصوصا اگر از دستگاههایی مثل اولتراسوند و الکتروتراپی و .. استفاده شده باشد ) ، همچنین گلایه ای که از فیزیوتراپیست ها دارند ( این گلایه بیشتر از طرف افراد سالمند مطرح میشود ) این است که فیزیوتراپیست با ما ارتباط نمیگرفت ، ما را در کابین رها میکرد تا دستگاه برای مدت معینی که تنظیم شده بود تاثیر درمانی اش را بگذارد . در طرف مقابل درباره ی کاردرمانی غالبا نظرشان چنین است که با اندکی هزینه که صرف خرید تعدادی وسایل خام و اولیه ، نظیر طناب و توپ و فنر و قرقره و .. میشود ، میتوان در خانه روند کاردرمانی را تقلید کرد ، و فعالیتهایی که ارائه شده اند را چندان تخصصی و غیر قابل درک نمیدانستند و حتی بعضی از فعالیت ها را بی فایده و غیر لازم تلقی میکرده اند . از طرفی غالبا از رابطه ی یک ساعته ی بین کاردرمانگر با مراجع اظهار خشنودی و رضایت خاطر داشته و احساس میکنند که کاردرمانگر به نسبت فیزیوتراپیست ، وقت بیشتری صرف ایشان کرده است .


صرف نظر از چهار تفاوت عمده ای که اشاره کردم ، برخی تفاوتها نیز از کشوری به کشور دیگر ، شهری به شهر دیگر ، منطقه ای به منطقه ی دیگر و حتی کلینیکی به کلینیک دیگر و درمانگری به درمانگر دیگر وجود دارد . اما علت این که به این موارد در مقاله ام اشاره ی مستقیمی نکرده ام این است که در فلسفه ی هیچکدام از این دو رشته ، مستقیما به این تفاوت ها ی بین کشوری و بین شهری و ... اشاره ای نشده است .

همچنین است نفوذ و پیشروی هر یک از این دو رشته در قلمروی رشته ی دیگر که گاهی اجتناب ناپذیر است و گاهی متاسفانه اثرات نامطلوبی چون ناهماهنگی و سر درگمی مراجعین و پایین آمدن بازده درمان را به همراه دارد . [۲]

منابع