آثار مدارا وعفو

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۳۵ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) آثار مدارا وعفو» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مدار و عفو آثار مثبت فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؛ که این آثار خلاصه در آثار فردی و اجتماعی جمع می‌شود، که در ذیل به این مبحث پرداخته می‌شود.

آثار فردی

سلامت روانی و جسمانی

در دهه گذشته، تحقیقات گسترده‌ای دربارة عفو و گذشت و تأثیر آن در سلامت روان انجام شده و اغلب پژوهشهای صورت‌گرفته بیانگر تأثیر مستقیم عفو و گذشت با ابعاد تأثیرگذار در سلامت روان بوده است. [۱] این تحقیقات نشان می‌دهد که عفو و گذشت، در کاهش اضطراب، افسردگی، عصبانیت، پرخاشگری، اختلالات عاطفی ـ رفتاری و افزایش اعتماد به نفس ، امیدواری و درمان اختلالات روانی مؤثّر است. افزون بر آن، نقش مؤثّر عفو و گذشت در کاهش بزهکاری، استفاده از موادّ مخدّر و دارو های آرام‌بخش و نیز کاستن از رفتارهای ضدّ اجتماعی همچون کمرویی، بدبینی و لجبازیاز سوی پژوهشگران غربی تأیید شده است. [۲] از سوی دیگر، دانشمندان دریافته‌اند که بروز یا تشدید برخی از بیماریهای جسمانی مانند بیماری عروق کرونر، قلب، سرطان، آسم و... از حالات روانی فرد متأثّر است که از آن به «اختلال روان‌تنی » نام می‌برند؛ برای نمونه، تجزیه و تحلیلهای آماری، نیز نشان‌دهندة همبستگی معناداری بین خصومت و خشم و انسداد عروق است. [۳] بنابراین، خشم و خشونت عامل بروز یا تشدید پاره‌ای از بیماریهای روانی وجسمانی است و عفو و مدارا دارویی است که از سوی اسلام تجویز شده است.

آرامش و آسایش

زندگی اجتماعی با ناملایمات و نزاعهایی آمیخته است که از تزاحم منافع افراد با یکدیگر ناشی می‌شود که در این حال، خشم و پرخاشگری و نیز نزاع و درگیری بی‌مورد، در وهله نخست، آرامش روحیه روانی فرد را از بین می‌برد. در چنین وضعی، غالباً عفو و اغماض و تحمّل و سعه صدر، تنها راه برخورداری از آرامش و آسایش در زندگی است. امیرمؤمنان در کلامی کوتاه و حکمت‌آمیز به این واقعیت اشاره فرموده است: «رنج و آزار را تحمّل کن، وگرنه هرگز خرسند نخواهی بود». [۴]

برکت و فزونی روزی

در آموزه‌های اسلامی رفق و خوش‌اخلاقی، موجب خیر، برکت و زیادی روزی معرفی شده است. رسول گرامی اسلام می‌فرمایند: «همانا در رفق، زیادی و برکت است و هر کس از فضیلت رفق محروم باشد، از خیر محروم ماند». [۵] امام کاظم نیز فرموده‌اند: «همانا رفق و نیکی و خوش‌اخلاقی، سرزمینرا آباد می‌سازد، و روزی را افزایش می‌دهد». [۶] بدیهی است که مدارا با مردم و حسن معامله با آنان، و در نتیجه، کسب اعتماد و اعتبار اجتماعی، از مهم‌ترین اسباب کسب روزی است. [۷] افزون بر آن، ممکن است خوش‌اخلاقی و مدارا، از عوامل غیبی و معنوی برکت و افزایش روزی نیز باشد.

آثار اجتماعی

تبدیل دشمنی به دوستی

معمولاً هرگاه کسی بدی کند، انتظار مقابله به مثل را دارد، اما هنگامی که آدمی می‌بیند که طرف مقابل، نه‌تنها بدی را با بدی پاسخ نمی‌دهد، بلکه با خوبی و نیکی برخورد می‌کند، طبعاً توفانی در وجودش برپا می‌شود و وجدانش بیدار می‌گردد و برای طرف مقابل، شخصیت و بزرگی قائل می‌شود، این‌جاست که سردیِ تنفّر و کینه به گرمیِ محبّت و صمیمیت می‌گراید و این، از آثار مهم عفو و احسان است. قرآن کریم این واقعیت را چنین بیان می‌کند: "و لا تستوی الحسنة و لا السیّئة ادفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنّه ولیّ حمیم و ما یلقّاها إلا الذین صبروا و ما یلقّاها إلا ذو حظّ عظیم". «هرگز نیکی و بدی یکسان نیست. بدی را با شیوه‌ای بهتر دفع کن که در این صورت، آن که با تو دشمنی دارد، بسان دوستی صمیمی گردد و این خصلت را جز کسانی که دارای صبر و استقامت‌اند، نمی‌یابند و آن را جز صاحب بهره‌ای بزرگ (از ایمان و تقوا) نخواهد یافت. [۸] تعبیر "کأنّه ولی حمیم" در آیه، به این مطلب اشاره دارد که اگر طرف مقابل واقعاً در صف دوستان صمیمی هم درنیاید، دست‌کم، در ظاهر، دست از دشمنی برمی‌دارد. [۹]

نمونه‌ای از مدارا در سیره معصومان

در سیره عملی معصومان موارد فراوانی از این روش عالی و اثر مطلوب آن به چشم می‌خورد که به ذکر نمونه‌ای از آن بسنده می‌کنیم: شخصی از اهل شام به مدینه آمد. چشمش به مردی افتاد که در کناری نشسته بود. توجّهش به او جلب شد و پرسید: این مرد کیست؟ گفته شد: «حسین بن علی». بر اثر تبلیغات سوء امویها در شام علیه آل علی ، دیگ خشمش به جوش آمد و باقصد قربت، بسیار به او دشنام داد. هرچه خواست گفت و عقده دل را گشود. امام حسین بدون آنکه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی کند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد و پس از آنکه چند آیه از قرآن [۱۰] (دربارة حسن خلق و عفو و اغماض) قرائت کرد و به او فرمود: ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده‌ایم. آن‌گاه از او پرسید: آیا از اهل شامی؟ جواب داد: آری. فرمود: من با این خلق و خوی سابقه دارم و سرچشمه آن را می‌دانم. سپس فرمود: تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری، حاضریم به تو کمک کنیم، در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، تو را بپوشانیم و به تو پول بدهیم. مرد شامی که منتظر عکس‌العمل شدیدی غیر از این بود، چنان منقلب شد که گفت: آرزو داشتم در آن وقت، زمین شکافته می‌شد و به زمین فرومی‌رفتم. تا آن ساعت برای من در روی زمین ، کسی از حسین و پدرش مبغوض‌تر نبود، و از آن ساعت بر عکس، کسی نزد من از او و پدرش محبوب‌تر نیست. [۱۱] [۱۲] [۱۳]

محبوبیّت

از آثار مثبت مدارا و عفو با مردم، کسب محبوبیّت در میان آنان است؛ چرا که درگیری با جاهلان، آدمی را در نظر مردم پست و بی‌ارزش می‌سازد. در مقابل، بردباری و بزرگواری، به او شخصیت و بزرگی می‌بخشد؛ از این رو، امام صادق می‌فرمایند: «اگر می‌خواهی گرامی و محترم باشی، نرمخو باش و اگر می‌خواهی خوار و ذلیل گردی، خشونت روا دار». [۱۴]

امنیت

در جامعه، افرادی هستند که بر اثر نادانی یا غرض‌ورزی، پیوسته آزار و اذیّت دیگران را موجب می‌شوند. برخورد متقابل با این‌گونه افراد، غالباً اثر معکوس دارد و برلجاجت و خشونت آنان می‌افزاید، در حالی که تحمّل و مدارا، تنها راه در امان ماندن از شرّ آنان است. امام حسن عسکری در این باره می‌فرمایند: همانا مدارا با دشمنان خدا، از بهترین نوع صدقه انسان بر خود و برادرانش است. روزی رسول خدا در منزل بود. عبدالله بن ابی‌سلول(عبدالله بن اُبی بن سلول(اُبی نام پدر و سلول نام مادرش است) سرکردة منافقان مدینه در عصر پیامبر اکرم بود [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱] )اجازه ورود خواست، پیامبر فرمود: بد برادری برای خویشاوندان است! بگویید وارد شود. وقتی وارد شد، حضرت او را با احترام نشاند و با او خوشرویی کرد. پس از رفتن او عایشه پرسید: ای رسول خدا ! ابتدا درباره او، آن سخن را گفتی (که بد برادری است) ولی در برابر او خوشرویی کردی؟ حضرت فرمود: ای عایشه ! همانا بدترین مردم نزد خدا در روز قیامت کسی است که برای در امان ماندن از شرّ ش، او را اکرام کنند.... [۲۲] [۲۳] در ادامه، امام عسگری سخن حضرت صادق را نقل می‌کنند که فرمود: «و اما مخالفان ؛ پس مسلمان ، با مدارا با آنان سخن بگوید... و بدین‌وسیله، خود و برادران دینی‌ اش را از شرّ آنان حفظ کند». [۲۴] [۲۵] بدین‌سان، بهترین شیوه برخورد با این‌گونه افراد، نادیده گرفتن جسارت آنان و بی‌اعتنایی توأم با بزرگواری ایشان است؛ چنان که امیر مؤمنان می‌فرماید: «هیچ چیز مانند سکوت نمی‌تواند احمق را کیفر دهد». [۲۶] [۲۷]

جذب افراد به دین

به یقین، مدارا و خوش‌خُلقی پیامبر بزرگوار اسلام ، اولیای دین و توده مسلمانان در طول تاریخ، مهم‌ترین عوامل گسترش اسلام و جذب مردم به دینداری بوده است. روزی که پیامبر اکرم بر مشرکان مکّه همانان که سالها به آزار و شکنجه مسلمانان پرداخته و آنان را از خانه و کاشانه خود بیرون کرده بودند پیروز شد، با بیان محبّت‌آمیز "لا تثریب علیکم الیوم"،«امروز هیچ‌گونه سرزنش و توبیخی بر شما نیست» [۲۸] فرمان عفو عمومی را صادر فرمود. [۲۹] [۳۰] [۳۱] نتیجة این عفو کریمانه، گرویدن دسته دسته مردم به اسلام بود: "و رأیت الناس یدخلون فی دین الله أفواجاً"؛«و ببینی که مردم، گروه‌گروه به دین خدا وارد می‌شوند». [۳۲] از این رو، قرآن کریم، نرم‌خویی و خوش‌خُلقی پیامبر اکرم را رحمتی از جانب پروردگار می‌داند که باعث گرایش مردم به ایشان می‌شد: "فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم...". «در پرتو رحمت و لطف پروردگار ، در برابر آنها نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند؛ بنابراین، آنها را عفو کن و برای آنها آمرزش طلب کن...». [۳۳]

جذب مردم به دین یکی از اهداف اسلام

به طور کلّی، یکی از اهداف بلند اسلام در ترغیب بیشتر مردم ، مدارا با مخالفان و زمینه‌سازی برای جذب آنان به دین است. امام صادق در این باره می‌فرمایند: «مؤمنان باید با مخالفان به مدارا سخن بگویند تا به ایمان جذب شوند». [۳۴] موارد این‌گونه برخورد در سیرة ائمهبسی فراوان است. [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] با وجود این، به همان اندازه که خوش‌خُلقی و مدارای دینداران در طول تاریخ، گسترش دینداری در میان بشریت را در پی داشته، توسّل به زور و خشونت، به‌ویژه از سوی پیروان مسیحیت تحریف‌شده، اسباب دین‌گریزی و گرایش به مادّیگری را فراهم کرده است.

تاثیر مدارا در تربیت

از اثرهای عفو و مدارا، تأثیر آن در مقوله تربیت است. بی‌گمان، رفتارهای خارجی، از نحوه نگرش و بینش اشخاص در مسائل مختلف برمی‌خیزد؛ از این رو، تلاش برای اصلاح رفتار دیگران، زمانی ثمربخش است که به اصلاح بینش و نگرش آنان منجر شود؛ چرا که صرف تغییر رفتار بر اثر اعمال فشار دیگران یا تقلید، تا زمانی که به تغییر نگرش و در نتیجه، تغییر حالت منتهی نشود، دوام و ثبات نمی‌یابد. از سوی دیگر، توسّل به خشونت و زور ساختار عقیدتی و فکری اشخاص را دگرگون نمی‌سازد؛ بنابراین، شیوه صحیح و مؤثّر در این زمینه، به‌کارگیری تشویق، رفق و مدارا در روشهای تربیتی است. مربّی آگاه با نرم‌خویی و مدارا از عواطف و احساسات برای تغییر نگرشها و اصلاح رفتار کمک می‌گیرد. رسول گرامی خدا در این باره می‌فرمایند: «با معلّم و متعلّم خود به نرمی رفتار کنید». [۳۹] جالب توجّه است که در روایات برای اصلاح رفتار، بر اصلاح نگرش افراد از راه عفو و مدارا تأکید شده است. مردی از خدمتکاران خود نزد پیامبر شکایت برد. حضرت فرمود: «از آنان گذشت نما تا بدین‌وسیله، دلهای آنان را اصلاح کنی». [۴۰] استفاده از تنبیه به عنوان یک محرّک آزاردهنده برای تغییر رفتار، تنها در مواردی کاملاً محدود و استثنایی به کار می‌رود که از راه محبّت و رحمت نتوان به آن رسید. امام علی در این باره می‌فرماید: «آن کس را که مدارای شایسته اصلاح نکند، مجازات مناسب وی را به راه آورد». [۴۱] [۴۲] استفاده از شیوه رفق و مدارا در تربیت، به‌ویژه اعضای خانواده و کودکان، تأکید بیشتری شده است.

تاثیر مدارا در تربیت اعضای خانواده

الف) به‌کارگیری رفق و مدارا در تربیت اعضای خانواده بی‌گمان، انسان در قبال تربیت صحیح خانواده خویش مسئول است. [۴۳] [۴۴] تأکید قرآن کریم بر این است که در برابر رفتار نادرست آنان، نباید شدّت عمل نشان داد، بلکه باید در عین قاطعیت در حفظ ارزشها، از شیوه عفو ، محبّت و گذشت در امر تربیت استفاده کرد: "یا أیّها الذین آمنوا إنّ من أزواجکم و أولادکم عدوّاً لکم فاحذروهم و إن تعفوا و تصفحوا و تغفروا فإنّ الله غفور رحیم". «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شمایند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو کنید و ببخشید (خدا شما را می‌بخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است». [۴۵] بنابراین، در به‌کارگیری رفق و مدارا با اعضای خانواده، دو نکته را باید مدّ نظر داشت:

نکات مهم در تربیت اعضای خانواده

۱. عاطفه و احساسات یا اصرار زن و فرزند، آدمی را از مسیر اطاعت الهی خارج نسازد؛ ۲. در عین حال، از بدخلقی و خشونت پرهیز کرد و با ابزار عفو ومدارا ، آنان را به اطاعت خدا رهنمون گردد. در هر حال، در موارد خاصّی که در پیش گرفتن این شیوه برای تربیت مؤثّر نباشد، می‌توان به طور محدود از تنبیه و قهر استفاده کرد؛ چنان که در روایتی آمده است: مردی نزد رسول اکرم آمد و عرض کرد: ای رسول خدا ! خانواده‌ام نافرمانی مرا می‌کنند، چگونه آنان را کیفر کنم؟ فرمود: گذشت نما. مرد عرب سخن خود را برای بار دوم تکرار کرد و حضرت همان پاسخ را داد. مرتبه سوم پیامبر فرمود: «اگر کیفر کردی، تنها به مقدار گناه کیفر کن...». [۴۶]

تاثیر مدارا در تربیت کودکان

ب) به‌کارگیری رفق و مدارا در تربیت کودکان طبع نازک و روحیه لطیف و احساس پاککودکان، بیش از همه به برخوردهای نرم و عاطفی نیازمند است. خشونت پدر و مادر و سختگیریهای بی‌حساب، نفرین و دشنام و تنبیه بدنی کودک، خلاف شرع و عقل است و نتیجه آن، چیزی جز سوء تربیت فرزندان نیست. در مقابل، تحریک غریزة حبّ ذات در آنان با تشویق و محبّت، رفق و مدارا و دلگرمی دادن به آیندة درخشان، از هر شیوه دیگری بهتر می‌تواند در تربیت صحیح آنان مؤثر باشد. [۴۷] پیامبر اکرم می‌فرمایند: «خدا رحمت کند کسی که فرزندش را بر نیکوکاری‌اش یاری سازد؛ بدین شیوه که از گناهش درگذرد و به درگاه خدا برایش دعا کند». [۴۸]

تشویق بهتر از تنبیه

خشونت و تندی شاید برای مدّتی، کودکان را به انجام دادن وظایف خود وادار کند، اما هیچ‌گاه از آنها افرادی باشخصیت و بزرگ نمی‌سازد. [۴۹] ترس از تنبیه تنها از ارتکاب آشکار خلاف بازمی‌دارد، ولی گاهی به فریب دادن، دروغگویی و ریاکاری نیز منجر می‌شود. در مواردی هم که تنبیه ضرورت می‌یابد، باید از مجازاتهای عاطفی همچون بی‌توجّهی و قهر کوتاه‌مدّت بهره گرفت، نه پرخاشگری و تنبیه بدنی؛ چنان‌که در روایت آمده است که مردی در حضور امام کاظم از فرزند خود شکایت کرد. حضرت فرمود: «فرزندت را نزن و برای ادب کردنش با او قهر کن، ولی مواظب باش قهرت به طول نینجامد و هرچه زودتر آشتی کنی». [۵۰] در شرح این حدیث گفته شده است: قهر کردن پدر برای طفل بزرگ‌ترین مجازات روحی و معنوی اوست. امام به پدر فرموده، از او قهر کن، ولی نه طولانی؛ زیرا اگر قهر پدر در روح طفل اثر عمیق داشته باشد، طولانی شدنش باعث شکست روحی کودک است و اگر کم‌اثر باشد، در اثر طول مدت قهر، شخصیت پدر در نظر طفل کوچک می‌شود و در آینده گله‌مندی و قهر او اثری نخواهد داشت. [۵۱]

پرخاشگری کودک نتیجه خشونت والدین

تقویت روحیه پرخاشگری در کودک از آثار سوء خشونت پدر و مادر است؛ از این رو، حتی هنگامی که کودک رفتاری پرخاشگرانه از خود بروز می‌دهد، نباید به خشونت و تنبیه بدنی متوسل شد؛ چرا که این کار به وضوح، اهمیت آن رفتار پرخاشگرانه را برای او روشن می‌سازد و باعث تشویق او می‌شود. پدر و مادر عصبی و پرخاشگر مطمئن باشند که فرزندانی عصبی و پرخاشگر پرورش خواهند داد؛ [۵۲] حفظ خونسردی هنگام عصبانیت ، درسی عملی به کودک در مقابله صحیح با خشم است. [۵۳]

منبع

دانشنامه موضوعی قرآن

پانویس

  1. باقر غباری بناب، «رابطة عفو و گذشت با میزان اضطراب...»، حوزه و دانشگاه، سال هشتم، شمارة ۳۱، تابستان ۱۳۸۱، ص۵۶.
  2. باقر غباری بناب، «رابطة عفو و گذشت با میزان اضطراب...»، حوزه و دانشگاه، سال هشتم، شمارة ۳۱، تابستان ۱۳۸۱، ص۵۹.
  3. بهنام بهراد و یدالله رستگاری، «تحلیل رابطة خصومت و خشم با شدّت انسداد عروق کرونر در قلب»، پژوهشهای روان‌شناختی، شمارة ۱ـ۲، ۱۳۷۷ ش، ص۹ به بعد.
  4. سید رضی، نهج البلاغه، شرح و ترجمة فیض‌الاسلام، حکمت ۲۱۳.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۱۹.
  6. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، چاپ دوم، قم، مؤسسة انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ ق، ص۳۹۵.
  7. محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، چاپ اوّل، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ ش.، ج۸، ص۲۳۹.
  8. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۵-۳۴.
  9. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۲۸۳.
  10. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۲-۱۹۹.
  11. ابن عساکر، تاریخ مدینی دمشق، تحقیق علی شیری، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق، ج۴۳، ص۲۲۴.
  12. عباس قمی، منازل الآخرة، تحقیق سیدیاسین موسوی، چاپ اول، مؤسسة نشر اسلامی، ۱۴۱۹ ق، ص۲۰۷.
  13. ترجمه به نقل از: مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۲۱۱.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶.
  15. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۸۸.
  16. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۶۳.
  17. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۰، ص۶۲.
  18. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۸۱.
  19. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۳۱۱.
  20. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۳۱۶.
  21. نَوَوی، شرح مسلم، چاپ دوم، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ ق.، ج۱۵، ص۱۶۷.
  22. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۰۱.
  23. تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۱۴۲.
  24. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۰۱.
  25. تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۱۴۲.
  26. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۱۵، ص۳۶۲.
  27. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۴۲۴.
  28. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۲.
  29. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۲۵۲۲۶.
  30. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۳۲.
  31. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، قاهره، مکتبی النهضی المصریی، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۴۷.
  32. نصر/سوره۱۱۰، آیه۲.
  33. آل عمران/سوره۲، آیه۱۵۹.
  34. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۴۰۱.
  35. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۸۹.
  36. ابن شهر آشوب، المناقب، ج۳، ص۳۳۷.
  37. مرتضی مطهری، «داستان راستان»، ج۱، ص۲۲.
  38. مرتضی مطهری، «داستان راستان»، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۲۰۷.
  39. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۶۲.
  40. حسین نوری، مستدرک الوسائل، چاپ اوّل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ ق، ج۹، ص۷.
  41. عبدالواحد آمدی، غرر الحکم، ترجمة سیدهاشم رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ ش، ج۱، ص۳۵۹.
  42. سیدجواد حسنی، «بررسی تحلیلی تنبیه از منظر روایی، فقهی و روان‌شناسی»، مجله معرفت، ش۳۳، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۹، ص۵۱ـ۶۰.
  43. تحریم/سوره۶۶، آیه۶.
  44. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۲.
  45. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۴.
  46. محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۵۸۲.
  47. سعید شاملو، بهداشت روانی، چاپ پانزدهم، تهران، رشد، ۱۳۸۱ ش.، ص۱۱۴ـ۱۱۶.
  48. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۹۸.
  49. حسن احدی و شکوه‌السادات بنی‌جمالی، روان‌شناسی رشد، چاپ دوازدهم، پردیس، ۱۳۷۹ ش، ص۱۶۲ـ۱۶۴.
  50. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۹۹.
  51. محمدتقی فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، چاپ پانزدهم، تهران، هیئت نشر معارف اسلامی، ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲، ج۱، ص۴۸۳.
  52. سیروس عظیمی، روان‌شناسی کودک، چاپ اول، تهران، معرفت، ۱۳۶۹ ش.، ص۱۳۶۱۳۸.
  53. ابراهیم امینی، آیین تربیت، چاپ پنجم، تهران، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۲ ش.، ص۲۸۵ـ۲۸۷.