سالمندی

از ویکی خیر
نسخهٔ تاریخ ‏۴ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۳۲ توسط Wikikhair (بحث | مشارکت‌ها) سالمندی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

تعاریف،دیدگاه ها و مبانی نظری سالمندان

تعریف

سالمندی را می توان از رویکرد های متعددی تعریف و تبیین نمود. از رویکرد فیزیولوژیکی و بهداشتی سالمندی عبارت است از اضمحلال تدریجی در ساختمان و ارگانیسم بدن که بر اثر دخالت عامل زمان پیش می آید و تغییراتی را در ساختمان و عمل اعضاء مختلف بدن به وجود می آورد که سفید شدن مو، چین و چروک پوست، ریزش مو، کاهش قدرت دید، نقصان شنوایی، خمیدگی، کندی در تحرک، کاهش قدرت عضلانی، اختلال و آشفتگی در حافظه و ادراک، اختلال در جهت یابی، کاهش ظرفیت و کار آیی ریه ها و سیستم قلبی و عروقی از آن جمله اند .به طور کلی سالمندی پدیده ای است که به وسیله تغییرات بیولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمی و آناتومی در سلول های بدن ایجاد می شود. این تغییرات به مرور زمان بر عملکرد سلول ها اثر می گذارد. پیری یک سراشیبی ساده ای نیست که همه با یک شتاب آن را به پائین طی کنند بلکه پلکانی است با نرده های بی نظم که برخی از آن با سرعتی بیش از دیگران به پائین می آیند. مجله پزشکی و جامعه (1371) تقسیم بندی سنی افراد سالمند را به صورت زیر بیان کرده است:

  • مسن 55 تا 64 سال
  • کهنسال75 تا 84 سال
  • پیر 45 تا 74 سال
  • فرتوت بیش از 85 سال

بحث در رابطه با نظریه های پزشکی و زیست شناختی مرتبط با سالمندی در این نوشتار نمی گنجد از این رو بیشتر به نظریه های روانشناسی اجتماعی و جامعه شناختی از آن مبحث جهت دستیابی به رویکردی آسیب شناسانه پرداخته می شود.

نظریه های روانشناختی

نظریات روان شناختی بیشتر در جست وجوی آنند تا روند پیری را توصیف کنند و رفتارهایی که در این دوره مشخص می شود را توجیه نمایند یعنی در واقع در رویکرد روانشناسانه بیشتر در جهت توصیف و توجیه رفتارهای سالمندی و بیشتر در قالب فردی گام برداشته می شود و درمان های مرتبط با آن نیز غالبا به صورت مشاوره و یا تجویز دارو (روانپزشکی) صورت می گیرد (Stanhope,1988) .

بزرگ ترین نظریه پرداز مراحل زندگی، اریک اریکسون عقیده دارد که نظم ظهور مراحل زندگی، اگر چه لحظه شروع و پایان آن بر حسب افراد، متغیر است اما برای همه یکسان است . اریکسون در یافته است دوره انتهایی زندگی، زمانی است که افراد در آن موفقیت ها و شکست های خود را ارزیابی و به دنبال مفهومی برای زندگی خود می باشند. وی بر بهره گیری از کمالات، به جای نومیدی، تأکید داشته و معتقد است که اگر پیران بتوانند مفهومی برای زندگی خود بیابند و بپذیرند که دوران آنان گذشته است، می توانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خود نگاه کنند. پیرانی که زندگی خود را دورهای سراسر بطالت دانسته که هیچ مفهومی برایشان نداشته، ممکن است امید خود را از دست بدهند و سفر حیات خود را با احساس پوچی پایان دهند و دیگران را تحقیر کنند و در نهایت ناامید شوند.

تحلیل مثبت، باعث می گردد که مرور سرفصل های زندگی، احساس کمال و رضایت را ایجاد کرده و به افراد نشان دهد که روابط آنان در طول حیات، مجموعه ای از هدایت گری و هدایت پذیری بوده است. و بالعکس، افرادی که از ناامیدی در رنج هستند، همواره افسوس می خورند که سال های باقی عمر، اندک است و چرا نمی تواند زندگی را از نو آغاز کند و بهتر بود اگر چنین می شد. نومیدی و نفرت، از مسائل بسیار مهم سالمندان می باشد و کمال نیز به عنوان پذیرش دوران زندگی، زندگی خویش و زندگی کسانی که برای فرد سالمند اهمیت دارند، به عنوان عنصری که باید باشد و جایگزینی هم ندارد و شخصی که به موفقیت و کمال دست یابد از تجاربی که در خلال زندگی کسب نموده، خوشحال می باشد و مسئولیت زندگی خود را بر عهده می گیرد در غیر این صورت نومیدی از راه می رسد و اغلب هم با این وحشت همراه است که دیگر وقت کافی برای شروع باقی نمانده است و برخی اوقات نفرت نیز ممکن است به جای نومیدی ظاهر شود و به صورت عدم رضایت از افراد یا نهادها بروز نماید.

دیدگاه ها و مبانی نظری

در رویکرد جامعه شناختی به سالمندی، بر خلاف رویکردهای زیست شناسانه و یا روانشناسانه، به تبیین اجتماعی (گاها روانشناسی اجتماعی نیز) فرآیند سالمندی و دلالت ها و جوانب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن، آسیب شناسی دوران سالمندی و روندهای جمعیت شناختی آن پرداخته می شود. سالمندان در جوامع سنتی از قدرت و منزلت زیادی برخوردار بودند و آنان را ذخایر فرهنگ جامعه، دانش و تجربه می دانستند در عین حال تعداد افراد کمتری به این سن می رسیدند. اما تغییر نوع خانواده ، شهری و صنعتی شدن جوامع معاصر پایگاه اجتماعی سالمندان را دگرگون ساخته و آن ها را دچار مشکلات فراوانی کرده است . بر همین اساس مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در مورد سالمندی و سالخوردگی جمعیت در دهه های اخیر با افزایش تعداد و درصد سالمندان ، رشد قابل توجه ای داشته است.

نظریه های اجتماعی

نظریه ی عدم تعهد

توسط دانشگاه شیکاگو در سال 1950 مطرح شده و توسط کامینگز و هنری تکوین یافته و جزء اولین و بحث برانگیزترین نظریه های جامعه شناختی در مورد پیری می باشد. بر اساس این نظریه، فرد در سال های میانی عمر، فناپذیری و مرگ خود را یاد می کند و تدریجاً برخوردهای خود را با اجتماع و دیگران کاهش داده و همزمان جامعه نیز، متقابلاً فرد را از خود جدا می سازد. اشخاص می توانند با فراغت از قید و بندهائی که فرد را به جامعه پیوند داده از این فرصت استفاده نموده و از سنین سالمندی خود لذت ببرند. عدم تعهد فرض اصلی این نظریه است؛ در این تئوری فرض شده است که پیران، از کار همیشگی که در طول سنین میانسالی عمر، انجام می داده اند جدا شده و وقت خود را، صرف فعالیت های شخصی و مربوط به خود، کرده اند. مکانیسم های دفاعی درونگرایی و درون گزینی به فرد اجازه می دهد تا تعادل جدیدی را برقرار ساخته و با تغییرات متعدد سالمندی، سازگاری یابد. علاوه بر این جدا شدن جامعه از سالمند، یک حالت جدایی دو طرفه، ایجاد می کند(استانهوپ و لانکاسلر،1998). طبق این نظریه، سالمند و اجتماع متقابلاً یکدیگر را دفع می کنند و این حالت دفع و پسزدگی، بستگی به وضع روانی سالمند دارد (سام آرام،1379:317). اگرچه برخی از نقش ها از سالمند سلب می شود، اما هم چنان نقش هایی برای او باقی مانده که می تواند انجام دهد و در مقابل نقش های از دست رفته، نقش های جدیدی را ایفاء کند. طبق این نظریه، نباید به گونه ای رفتار شود که موجب کناره گیری از تعهد، مسئولیت و نقش فرد سالمند در زندگی شود. در این دیدگاه، تمرکز صرفاً بر تغییر فرد نمی باشد، بلکه سایر بخش های سیستم های اجتماعی فرد نیز می توانند هدف تغییر واقع شوند.

نظریه ی فعالیت

این نظریه مخالف نظریه ی عدم تعهد، می باشد و توسط هویگ هرست بیان شده است. وی بر این باور است که «فعالیت، سلامتی را در پیری افزایش می دهد» بنابراین بزرگسالانی که فعال می مانند در فعالیت های تشویق شده و جایگاه ها، روابط، سرگرمی ها و علایق جدیدی را به دست می آورند و با احساس رضایت و آرامش، پیر می شوند. طبق این نظریه، زندگی رضایت آمیز در سالمندی شامل شیوه تأمین زندگی فعال در میانسالی می باشد. یک بزرگسال نمونه، بزرگسالی است فعال، که ارتباطات اجتماعی خود را حفظ کرده و با فعالیت های جمعی، مسافرت ها و داشتن سرگرمی ها مشغول است. بنابر نظریه فعالیت، پیری موفقیت آمیز ایجاب می کند که نقش های تازه ای کشف شود و یا برای حفظ نقش های قدیم، وسایل تازه ای به وجود آید و برای آن که این آرمان تحقق یابد، لازم است که در آینده ارزش سن را بازشناسیم و سالمندان را عهده دار نقش های جدیدی کنیم. نقش هایی که از نظر اجتماعی ارزشمند است. نقش های جدید، باید با نوعی درآمد همراه باشد (رایدل،1378:53). در نظریه ي فعالیت ، این گونه استدلال می شود که شخص سالمند زمانی که فعال باقی بماند، به گونه ی بهتری می تواند با شرایط تطابق داشته باشد؛ پیروان این نظریه به این امر اعتراف دارند که یک شخص سالمند، توانایی و تمایل به ایفای بسیاری از نقش های مختلفی را که در گذشته توان انجام آن ها را داشته، ندارد. اما با این حال، طرفداران این نظریه معتقدند که سالمندان اساساً به همان میزان افراد میانسال، تمایل به برقراری روابط متقابل اجتماعی دارند. نظریه ي فعالیت، نظریه ای مربوط به سالمندی می باشد؛ این نظریه معتقد است:

1) برای این که شخص با موفقیت وارد دور ه ي سالمندی شود، باید تا سرحد امکان فعال باقی بماند

2) بسیاری از افراد مسن می توانند تا زمان مرگ به صورت اعضای فعال جامعه باقی بمانند

3) به استثنای تغییرات علاج ناپذیر زیست شناختی مربوط به سالمندی، افراد سالمند با افراد میانسال تفاوتی ندارند و دارای همان نیازهای روانشناسی و اجتماعی هستند؛ به عبارت دیگر سالمندان موفق نیاز به تعامل اجتماعی با دیگران دارند

4) اکثر سالمندان سالم، سطوح نسبتاً یکنواخت فعالیت را حفظ می کنند

5) افراد مسن معمولاً می خواهند فعال باشند و خشنودی از زندگی افراد مسنی که درگیری فعال دارند، بسیار زیاد است

6 ) افراد مسن فعال، احتمالاً در بیشتر عمر فعال بوده اند؛ به عبارت دیگر، فعالیت پاسخی به دور ه ي پیری نیست. در این نظریه، مسائل اجتماعی مربوط به عدم سازگاری شخصی سالمند مطرح می شود. این نظریه به منظور رفع نقایص نظریه ي عدم تعهد فراهم آمد. بر طبق این نظریه، می توان گفت اگر شرایط به گونه ای باشد که سالمند در نقش های باقی مانده و نقش های جدیدی که جانشین نقش های پیشین می شود، فعالیت کند، می تواند در فعالیت های خود مجدداً نظمی مناسب برقرار نماید؛ در غیر این صورت، این بی نظمی، دائمی خواهد شد و ممکن است موجب ناسازگاری و بیگانه شدن فرد با جامعه و او شود (سام آرام،1379:317).


نظریه ی استمرار

این نظریه توسط نوگارتن ارائه و پیشنهاد شده است. وی عقیده دارد که شخصیت افراد، با افزایش سن، تغییر نمی کند و رفتار آنان بیشتر قابل پیش بینی می گردد. آن ها در عادات، پای بندی ها ، ارزش ها و به خصوص در راهی که با توجه به موقعیت اجتماعی خود برگزیده اند، تداوم و استمرار را حفظ می کنند بنابراین با آگاهی به این عوامل می توان پیش بینی کرد که آنان چگونه پیر می شوند شخصیت و وضعیت زندگی، فاکتورهای مهمی، برای سازگاری افراد سالمند، هستند و عواملی که در سازگاری افراد سالمند، نقش دارند شامل روش های سازگاری که قبلاُ آموخته اند هم چنین توانایی آن ها در ادامه نقش ها و فعالیت های قبلی می باشد. سازگاری و انطباق موفقیت آمیز با سالمندی، بستگی به توانایی شخص، در تداوم الگوهای زندگی، در طول مدت زندگی دارد. شخصی که در سنین جوانی سازگاری خوبی داشته باشد آن را در سنین بعدی نیز ادامه خواهد داد (Brunner & suddarth,1988).


نظریه تعاملی

این نظریه توسط اسپنس ارائه شده است، وی تغییرات سنی را منتج از واکنش میان خصوصیات هر فرد، شرایط اجتماعی وی و سابقه نحوه واکنش های فرد در برابر اجتماع می داند. تأکید این نظریه بر وظایف و نقش هایی است که فرد در طول زندگی خود به عهده داشته است. معمولاً افراد سعی دارند که نقش و وظیفه خود را اصلاح و متعادل نموده و از نقشی به نقش دیگر بروند و الگویی مرکب از نقش های متفاوت را به خود گیرند. اما با افزایش سن وظایف مهم آن ها خاتمه یافته و به انتخاب خود به وظایف جدیدی می پردازند.علاوه بر دسته بندی نظریه ای بالا، نظریه های دیگری در تبیین سالمندی بیان شده اند. از جمله ی این نظریه ها می توان به نظریه های کارکردهای مشترک و نیز نظریه ی جبران سلسله مراتبی حمایت اجتماعی اشاره نمود.

توضیح نظریه ها

نظریه ی کارکردهای مشترک، بر ماهیت امر (وظیفه) و ویژگی های عنصر گوناگون حمایت تاکید می کند. در این مدل، نظام خانوادگی به عنوان مناسب ترین عنصر انجام امور اولیه ی خانواده ، امری که مستلزم صمیمیت و سابقه ی دراز مدت هستند، در نظر گرفته می شود. در درون این شبکه نیز متناسب با ساختار گروه ها، تفاوت هایی در ارائه حمایت اجتماعی و ایفای این نقش دیده شده است. اموری که فرزندان نزدیک (از نظر مکانی) به خوبی از عهده ی آن بر می آیند، امری است که انجام آن مستلزم حضور فیزیکی است، در حالی که (بسته به پراکندگی جغرافیای) برای فرزندانی که در مکان های دور اقامت دارند، فقط اموری مناسب می باشند که مستلزم نزدیکی مکانی نیستند. برعکس انتظار می رود همسایگان در اموری کمک کنند که مستلزم سرعت پاسخ، کسب اطلاع و حضور در محدوده ی محل اقامت می باشند. دوستان به طور منحصر به فرد قادر به دخالت در مشکلاتی هستند که مستلزم درک وضعیت گروه همالان و مشابهت تجربه و سابقه است (کانتور، 1979) . این نظریه فرض می کند که عامل مهم ، تفاوت ها در ساختار گروه های اولیه است. بنابراین ساختار گروه ها ، تعیین کننده ی انتخاب حمایتگر بر حسب امر مورد حمایت است. طبق این مدل امور باید با ماهیت ساختار گروه های اولیه هماهنگ باشد (پیترز و دیگران،1987). تعهد طولانی مدت مثلا در پرستاری و مراقبت های دراز مدت ، خصوصیت منحصر به فرد بستگان نزدیک سالمند است. دسترسی سریعتر ویژگی منحصر به فرد روابط همسایگی است که انجام اموری مثل مراقبت از خانه و یا قرض گرفتن ، مثلا یک قرص نان، را ممکن می کند. این در حالی است که دوستان منبع اصلی آرامش می باشند. پیترز و دیگران بر این نکته تاکید می کنند که برخی عناصر شبکه، مثل همسر ممکن است برای چند امر ، حمایت کننده ی مناسبی باشد. «همسران معمولاهم برای حمایت عاطفی و هم حمایت ابزاری سودمند می باشند» (پیترز و دیگران، 1987). برای برخی سالمندان بسته به نوع روابط، نزدیکی مکانی و ویژگی های فردی ممکن است فرزندان نیز نقش های متععدی بر عهده بگیرند (کوششی، 1388).

نظریه ی جبران سلسله مراتبی حمایت اجتماعی، دیدگاه رقیب نظریه ی کارمدهای مشترک محسوب می شود. نظمی که لیتواک در شبکه ی حمایت اجتماعی سالمندان کشف کرده بود بر تناسب بین منبع حمایت (بر اساس ساختار روابط ) و امر (وظیفه) محوله ، استوار بود. کانتور (1979) با اصالت دادن به رابطه ی حمایت کننده با سالمند دریافت کننده، مدلی را طراحی و پیشنهاد کرد که در آن انتخاب منبع حمایت فارغ از امر محوله است و جبران سلسله مراتبی حمایت اجتماعی از خصوصیات اصلی آن محسوب می شود. به عقیده ی او، «کارکرد حمایتی که اغلب ارائه می شود بیشتر از ماهیت امر بر اساس اولویت رابطه ی حمایت کننده و سالمند دریافت کننده نظم می یابد. این مدل فرض می کند که در انتخاب عنصر حمایت، ترتیبی سلسله مراتبی از ترجیحات وجود دارد. »(کانتور ، 1979). آن چه مدل کانتور را از مدل لیتواک متمایز می کند، نه نظم متکی بر ماهیت روابط اجتماعی، بلکه دسترسی به منبع حمایت اجتماعی است. چرا که پاسخ وی به این پرسش که چرا سالمندان متاهل دارای فرزند ، در انتخاب منبع برخی اشکال حمایت، مثل حمایت عاطفی ، ممکن است دوستان را انتخاب کنند، جز جایگزینی سلسله مراتبی به دلیل عدم دسترسی نیست. (کوششی، 1388).

پدیده سالمندی از بعد اقتصادی نیز قابل بررسی است . در واقع فرد با خارج شدن از چرخه اقتصادی و تبدیل شدن به نیروی غیرفعال و مصرف کننده، فشار اقتصادی بر روی جمعیت سالمندی افزایش می یابد . به طوریکه پترسون سالمندی را یک بار اقتصادی بی سابقه دانسته است (مک کلار به نقل از پترسون،2003:79) . در بعد اقتصادی می توان به تقلیل نیروی فعال اقتصادی مولد اشاره کرد که سرانجام به افزایش جمعیت مصرف کننده منجر می شود چنین تحولاتی علاوه بر سوگیری ناگزیر سرمایه گذاری های اقتصادی به سمت سرمایه گذاری های جمعیتی، در صورت فقدان سرمایه گذاری های اقتصادی بر باز تولید سرمایه در خوش بینانه ترین دیدگاه، تنها به حفظ وضع موجود می انجامد (سید میرزایی،1386:215). تغییراتی که در ساختار جمعیتی ایران رخ داده است، موجب سالخوردگی ساختار جمعیتی در دهه های آینده خواهد شد که سالخوردگی جمعیت دو پدیده ی منفی کاهش نیروی کار و افزایش نسبت وابستگی از نظر اقتصادی را در پی خواهد داشت.

از ديدگاه جمعيت شناسي نيز باتوجه به ساختار كنوني جمعيت (در ايران)، تعداد سالمندان رو به افزايش است؛ و آن خود نياز به مراقبت هاي پزشكي بيشتر، غذاي مناسب، و ساير خدمات مورد نياز زندگي دارد. تحت چنين شرايطي، سياست هاي اجتماعي خاصي درخصوص اين جمعيت رو به افزايش مي بايست تدوين و به كار گرفته شود؛ در غير اين صورت اين پديده به عنوان يك مسأله اجتماعي و حتي افراد سالمند به عنوان افرادی «سربار» نمود پيدا مي كند. از سوي ديگر، درحالي كه ورود به دورة سالمندي از سنين 60 تا 65 تعریف شده است؛ يعني سني كه افراد معمولاً بازنشسته مي شوند، درعين حال، مرز سني مشخصي را نمي توان معرفي كرد كه در آن جمعيت را سالمند ناميد (اکبرزاده،1376:164) .در تعریفی ديگر، از سالمندي از آن به عنوان «دورة وابستگي مجدد» برده اند؛ يعني پس از دورة وابستگي و اجتماعي شدن، و پس از آن، دورة دوم يعني دورة استقلال و بلوغ، و نهايتاً دوره ی سوم يا سالمندي آغاز مي گردد (Laslett, 1998: 195).

در حالي كه در گذشته نه تنها در ايران بلكه در بسياري از جوامع ديگر سالمندان منشأ علم، عقل، تجربه و دانش به حساب مي آمدند، ليكن با گذشت زمان و به دنبال تغييرات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگى پديده آمده، آن ها بتدريج تا حد زيادي اهميت خود را از دست داده اند. در حالي كه در قرن نوزدهم و حتي بيستم كودكان (نوه ها) كمتر شانس ديدن پدر و مادربزرگ هاي خود را داشتند، امروزه و به ويژه در آستانه قرن بيست و يكم اين فرصت به دست آمده است، كه سه نسل همزمان با يكديگر زندگي كنند. تغييرات جسمي كه با گذشت سن در افراد پديدار مي گردد، لزوماً هم زمان و براي همة افراد هم سن وسال يكنواخت نيست؛ بلكه تأثيرپذيري جسمي و عقلي افراد و تغييراتي كه در اين زمينه ها در آن ها پديد مي آيد، تا حد زيادي بين گروه هاي مختلف سالمندان متفاوت است. درحقيقت بسياري از سالمندان به نحوي حداقل از يك نوع (در مواردي همزمان سه نوع) بيماري قابل درمان رنج مي برند (Keddie, 1998: 64).

سالمندی به مثابه ی آسیب اجتماعی

پیر شدن یک تجربه شخصی و اجتماعی است و این امر می تواند برای عده ای خوشحال کننده و برای عده ای دیگر غم انگیز و کسالت بار باشد، اما باید خاطر نشان کرد که هریک از این احساس ها به صورت ریشه ای به وسیله فرهنگ و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند شکل می گیرد (وزیرنیا، 1378). دوران سالمندی به دلیل ماهیت جسمانی و اجتماعی خود که با کاهش عملکرد و نیز جدا شدن از نقش های اجتماعی همراه است معمولاً با تغییرات و مسائل متعدد نظیر تغییر در ساختار خانواده و ترتیبات زندگی، تغییر در الگوي کار و گذار به بازنشستگی، تغییر در وضعیت سلامت و تغییر هویتی همراه است. در حوزه اجتماعی، از دیدگاه های متعددی به مسئله سالمندی نگاه می شود. برای مثال سالمند شناس اجتماعی همچون میلر بر اساس همان مسئله اجتماعی، نقش فرایند داغ گذاری اجتماعی (انگ) در آخرین دوران زندگی را مسئله‏ای مهم تلقی می کنند، زیرا اگر جامعه با تصورات قالبی منفی نسبت به سالمندان همراه باشد، سالمندی به عنوان آسیب اجتماعی در نظر گرفته می شود. اما اگر دیدگاه مثبتی در قالب سالمندی موفق در جامعه حاکم باشد این نوع آسیب اجتماعی مطرح نمی شود. البته، جدای از تصورات قالبی و ادراکات پیری، همان طور که ونگر، سالمندشناس اجتماعی دانشگاه والز انگلستان، بیان می کند؛ اگر در جامعه ای با افزایش سالمندان رو به رو باشیم، موضوع افزایش سالمندان در جامعه خود به تنهایی می تواند یک مسئله اجتماعی قابل بررسی باشد (مصاحبه با آقای دکتر صادقی، 92/01/3931). پس می توان بیان داشت که سالمندی خود به خود آسیبی اجتماعی نمی تواند باشد بلکه در صورت وجود برخی مولفه ها و عوامل اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی این امر مطرح می گردد. در واقع چنین می توان اظهار کرد که آسیب های متوجه این قشر سنی و نیز عمق این آسیب ها و هم چنین میزان آسیب پذیری سالمندان، می تواند در شناساندن سالمندی به عنوان یک آسیب اجتماعی تاثیرگذار باشد. در جوامع پیشرفته و دارای سیستم های تامین اجتماعی و خدمات رفاهی پس از رسیدن به دوران سالمندی، این دوران از زندگی با توجه به تمامی معضلات اقتصادی آن برای دولت ها، به عنوان زمان بهره برداری از ثمره ی یک عمر فعالیت مفید و نیز پرداختم به اموری می باشد که خاص این دوره بوده و یا این که اموری که در طول سن فعالیت زمان پرداختن بدان ها مناسب نبوده است و در واقع نوعی زمان شکوفایی استعدادهای مرتبط با این دوران می باشد.‬‬‬‬‬‬

آسیب های اجتماعی سالمندان در شهر تهران

تهران به عنوان پایتخت، بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر ایران دارای مجموعه ای به هم مرتبط و هم پوشان از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد که می توان از یک سو این مشکلات و مسائل را خاص این کلان شهر دانسته و از سوی دیگر به نوعی همه گیر شدن در میان سایر شهر ها پیش خواهد رفت. دست کم برای سالمندان شهر تهران ، شرایط چندان تفاوتی با گذشته ندارد. ‌آن ها سالمندان شهری هستند که به گفته صاحب نظران جمعیت شناسی روز به روز بر تعداد جمعیت‌ شان افزوده می شود ‌اگرچه هنوز هیچ کجای آن از امکانات وفضای مناسب برخوردار نیست و هنوز تا رسیدن به شاخص هایی چون ‌ایجاد زمینه مشارکت اجتماعی برای آن ها، تشخیص به موقع پیشگیری از بروز بیماری ها و توجه به وضعیت ‌رفاهی این افراد فاصله بسیاری دارد.‌آن ها سالمندان شهری هستند که هنوز هیچ سهم مناسبی از فضاهای عمومی، رسانه ها و وسایل حمل و ‌نقل عمومی به آن ها اختصاص نیافته و بسیاری از فضاهای عمومی و خصوصی شهر برای استفاده این گروه از ‌افراد جامعه، سالم‌سازی نشده است و این ها همه در حالی است که بر اساس پیش بینی کارشناسان اجتماعی ‌در آینده با افزایش شدید تعداد سالمندان در شهر مواجه خواهیم بود. هرچند که در کشورهای توسعه یافته استفاده از امکانات رفاهی برای سالمندان رایگان است و این افراد ‌‌درست پس از بازنشسته شدن می توانند از انواع امکانات سفری، بهداشتی و بیمـه ای بهـره‌منـد شـونـد امـا آنچـه ‌در تهران در کمین سالمندان نشسته، بروز حوادثی است که به دلیل مناسب نبودن فضای شهری برای ‌آن ها به وجود می آید. حسین نحوی نژاد مدیر کل توانبخشی سالمندان سازمان بهزیستی کشور ۶۰ ‌درصد این حوادث را وقایع ناگواری می داند که در خانه ها، راه پله ها، آشپزخانه و سرویس بهداشتی در سطح ‌شهر اتفاق می افتد و بیشترین سهم را نیز در میان این وقایع سقوط دارد. یک میلیون سالمند ساکن تهران علاوه بر محروم بودن از تسهیلاتی چون حمل و نقل عمومی مناسب و فضای ‌تفریحی، با ۳۰ مانع بزرگ در فضای شهری روبرو هستند که ‌بر اساس گفته های مشاور ترافیکی شهردار تهران، ‌تردد آزادانه و بدون خطر ،آن ها را دچار مشکل می کند. ‌این افراد از سوی دیگر از مشکلات دیگری چون فقدان علائم و تابلوهای راهنمای شهری در فضاهای عمومی نیز ‌رنج می برند. آن ها پیرمردان و پیرزنانی هستند که به دلیل برخورداری از برخی نارسایی ‌های شنوایی و بینایی به برخورد مناسب تری نیاز دارند. گاهی لازم است حرف‌ها را برایشان تکرار و علائم ‌موجود در فضای عمومی را برای آن ها با رنگ روشن مشخص کنیم. اما نه تنها این ‌ضوابط برای آن ها رعایت نمی شود بلکه ‌خانه ها و آپارتمان ها نیز بر اساس شهرسازی و معماری ‌نوین برای رعایت حال سالمندان احداث نمی شوند. در این میان، بی توجهی افراد جوان‌تر خانواده هم به یاری ‌نابسامانی‌های فضای زندگی می‌آید و سالمندان از بسیاری مراقبت‌های ضروری محروم می شوند. ‌هم چنین محدودیت پوشش‌های بیمه ای برای سالمندان، گروهی از آن ها را به سمت اشتغال پس از بازنشستگی سوق ‌می دهد و همین مسئله به گفته نحوی نژاد باعث بروز حوادث ناگواری در محل کار سالمندان می شود. سهم ‌وقایعی که در محل اشتغال برای ســالـمنـدان اتفاق می افتد بر اساس اعلام این مقام مسئول‌درصد از کل ‌حوادث ناگوار است. در حالی که انتظار می رود این افراد با گذشت سن از امکانات کافی ‌برای تأمین زندگی برخوردار باشند و در هر محیطی به اشتغال نپردازند.‌ در تحقیقی که توسط علیزاده و دیگران (1392) با عنوان «سلامت جسمانی و عوامل اقتصادي، اجتماعی موثر بر آن در سالمندان شهر تهران» انجام گرفت مشخص گردید سالمندان داراي بیمه از نظر انجام فعالیت هاي روزمره زندگی وضعیت بهتري نسبت به سالمندان فاقد بیمه داشتند به طوری که 16.8 درصد سالمندان دارای بیمه در انجام فعالیت های روزمره زندگی خود به دیگران وابسته بودند در حالی که این عدد برای سالمندان فاقد بیمه ، 27.5 درصد بود.

آلودگی هوای شهر تهران یکی از عمده ترین و مهم ترین معضلات و مسائلی انسانی شهر تهران می باشد که تمامی قشرهای سنی و حتی عمده ی جمعیت تهران را در مناطق مختلف با درجات و نسبت کم و بیش در معرض خطر خود قرار داده است. اما لازم به ذکر است حساس ترین و تاثیر پذیر ترین قشر در معرض این آلودگی ، جمعیت کودکان و سالمند شهر تهران می باشد. به نقل از سازمان بهداشت جهانی، در نیمه اول سال 2014 میلادی شاخص آلودگی در شهر تهران برابر با 86.84 بود و تهران از نظر این شاخص ترکیبی که نشان دهنده آلودگی هوا و آب است، در جایگاه بیست‌وهفتمین شهر آلوده دنیا قرار دارد.

سراهای سالمندان و احساس تنهایی و وابستگی دم مرگ

از نگرانی های اصلی سالمندان از دست دادن استقلال و وابسته شدن به دیگران است، به نحوی که سالمندان همواره از وابسته شدن به دیگران احساس تنفر و انزجار می نمایند،که اخیرا در سالمندانی که در سرای سالمندان سکونت دارند این نگرانی بیشتر است. تجارب فراوانی که سالمندان در دوران های مختلف زندگی خود کسب نموده اند باعث می گردد که از آنان انتظارات متفاوتی نسبت به سایر افراد وجود داشته باشد. احساس مفید بودن در خانواده و اجتماع برای سالمندان مهم می باشد. سالمندی که احساس مفید بودن دارد با اشتغال و فعالیت های خانگی و اجتماعی که تامین کننده نیاز ها و انتظارات اوست علاوه بر ایجاد سرگرمی و اشتغال در دوران سالمندی نان آور خانه بودن خود را حفظ می نمایند. این نه تنها به ایجاد حس استقلال و توانمندی سالمند کم می کند بلکه با تامین انتظارات خود و خانواده حفظ شان و احترام سالمند را در خانواده در پی خواهد داشت و در نهایت سلامت روانی آن ها حفظ می شود. هم چنین ترس از سربار بودن سالمند برای خانواده و جامعه باعث به مخاطره افتادن احترام و شان سالمندان می گردد. توانایی انجام و برآورده کردن انتظارات و نیاز های خود و خانواده تحت پوشش، علاوه بر حفظ جایگاه سالمند در خانواده کم خواهد کرد تا سالمند احساس نماید که هنوز توانایی برآورد کردن انتظارات خود و خانواده اش را دارد. این امر کم می نماید تا سالمند احساس باطلی نکند و خود را به عنوان ی سالمند توانمند که توانایی برآورده کردن انتظارات خود و خانواده اش را دارد بشناسد. احساس تنهایی سالمندان ساکن خانه سالمندان به طور معنی داری بیشتر از سالمندان ساکن خانواده ها است. بالا بودن احساس تنهایی سالمندان ساکن خانه سالمندان می تواند ناشی از انزوای اجتماعی آنان باشد. ناتوانی در دستیابی به حمایت های عاطفی و اجتماعی بیرونی که اضطراب گستره ای را به همراه دارد، به تدریج سبب می شود که فرد نسبت به قابلیت های خود برای ایجاد روابط اجتماعی مورد نیازش دچار تردید شود، اطمینان لازم برای درگیر شدن در موقعیت ها اجتماعی را از دست بدهد و قادر به تأمین نیازهای اجتماعی اش نباشد که نتیجه چنین وضعیتی فرورفتن بیشتر در احساس های عمیق و ناخوشایند تنهایی است. آن ها در اثر سکونت در خانه سالمندان روابط مفید و مؤثر خود با دوستان و نزدیکان خود را از دست می دهند و در اثر کم شدن رابطه، حمایت های مادی و روانی نیز کاهش می یابد که این مساله در بالا بودن احساس تنهایی سالمندان در این مراکز بی تاثیر نیست. پژوهشی با عنوان مقایسه احساس تنهایی، سلامت روانی و خود کارآمدی در سالمندان، توسط میکائیلی و دیگران (1391) انجام گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که بین سالمندان ساکن در سرای سالمندان و خانواده از نظر سلامت روانی و خود کارآمدي تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن خانواده ها از لحاظ سلامت روانی و خود ارآمدي تفاوت معنی داری وجود دارد. به این صورت که سلامت عمومی سالمندان ساکن خانه سالمندان به طور معنی داری کمتر از سالمندان ساکن خانواده ها بود. این یافته ها را می توان این گونه تبیین کرد که بالا بودن سلامت روانی سالمندان ساکن خانواده ها ممکن است ناشی از حمایت خانواده از سالمندان باشد که این حمایت ها آن ها را قادر می سازد که با کاهش کارکردهای جسمانی و روانی شان بهتر کنار آیند. هم چنین محیط زندگی سالمندانی که در خانواده ها زندگی می کنند، برقراری تعامل و ارتباطات اجتماعی لازم را تسهیل می کند و بدین طریق به افراد کم می کند تا سلامت روانی خود را حفظ کنند.البته این به منزله اين نيست كه سالمندان ساكن در خانه مصون از هر نوع مشكلات جسمي و رواني هستند. كاستي هاي قابليت بدني، شناختي و تحليل بن مايه هاي عاطفي و رواني در گستره پيري به جهت حضور منظومه اي از شرايط سبب ساز اجتناب ناپذير است بلكه بدين معني است كه سالمندان ساكن در خانه، به جهت برخورداري از پارامترهاي مثبت زندگي و حضور شرايط كيفي مطلوب، در "مقياس هاي اختلالات رواني" نسبت به سالمندان ساكن در سراي سالمند بهتر هستند و از سطح مقاومت بالايي براي كنار آمدن با متغيرهاي توان كاه گستره پيري برخوردارند.

وضعیت نا مناسب مسکن یکی دیگر از مشکلات سالمندان شهر تهران می باشد. وضعیت مسکن یکی از دغدغه های عمده برای ساکنین شهر تهران می باشد که نه فقط قشر سنی سالمند بلکه تمامی اقشار این شهر را به خود وا داشته است. پیری به عنوان دوران بهره گیری از ثمره ی یک عمر فعالیت و تشکیل خانواده و بازتولید نسل، تداعی کننده ی رفاهی هر چند نسبی برای سالمندان می باشد در حالی که فقدان امکانات اولیه ی زندگی برای این قشر آسیب پذیر از جمله مسکن مناسب، باعث فروریختن بسیاری از تصورات رایج در این باره به خصوص برای خود سالمندان بوده و می تواند سبب مشکلات بسیاری گردد.«سالمندان داراي مسکن (مالک) نسبت به سالمندان فاقد مسکن شخصی (غیر مالک) از محدودیت کمتری در عملکرد فیزیکی برخوردار بودند ، به طوریکه 42.2 درصد سالمندانی که دارای مسکن بودند در عملکرد فیزیکی محدودیتی نداشتند در حالی که این درصد میان سالمندان فاقد مسکن شخصی 27.1 درصد بود... سالمندان مالک مسکن از نظر انجام فعالیت هاي روزمره زندگی نسبت به سالمندان فاقد مسکن شخصی (غیرمالک) وضعیت بهتري داشتند. به طوری که 64.5 درصد سالمندان مالک مسکن در انجام فعالیت هاي روزمره زندگی مستقل بودند در حالی که این رقم براي سالمندان فاقد مسکن 48 درصد بود» (علیزاده و دیگران، 1392). تنهایی و افسردگی سالمندان

شاید مهم ترین مسئله‌ای که سالمندان شهر تهران از آن رنج می برند تنهایی باشد. تنهــایی در هـیــاهـوی ‌غـریب شهروندانی که به سمت زندگی هـای مـادی جـدیـد و گـرفتاری های متعدد شهرنشینی پیش می‌روند و در ‌این میان بیشتر آن ها حـتـی تـوصـیـه هـای مکرر فرهنگی و دینی را نیز درباره احترام و نگهداری از سالمندان از یاد ‌برده انـد.‌در ایـن شـرایـط بـه گـفـتـه قـرایی مقدم آســیـب‌شـنـاس اجتماعی، احساس بیهودگی و افـسردگی در میان سالمندانی که در شهرهای بزرگی ‌چون تهران زندگی می‌کنند بیش از دیگر سالمندان است، چراکه در این شهرها روابط افـراد سـطـحـی‌تـر و کمتر از ‌روابط ساکنان شهرهای دیگر است و زندگی در فضای آپارتمانی نیز شیوه بــرخـورد افـراد بـا سـالـمـنـدان را تـحـت ‌الـشـعـاع قـرار می دهد. ‌با این همه به نظر می رسد هنوز تنهایی یک میلیون سالمند تهرانی را کسی جدی نگرفته است و آن ها هم چنان ‌در وضعیت از دست دادن توانایی ها و دست و پا زدن در کمبود امکـانات رفاهی برای تامین زندگی به سر می‌برند. گاهی کمبودها در عرصه استفاده از فضاهای تفریحی و فرهنگی شهر تا جایی است که دیگر کمتر کسی ‌از میان‌سالمندان به تنهایی های عمیق دوران کهولت سن می‌اندیشد و بیشتر دغدغه هایشان را یک عبور ‌ساده و کوتاه از خیابان های عریض تشکیل می دهد. گاهی دلهره امرار معاش بر اضطراب تنهایی و بیکاری ‌پیشی می گیرد و سالمندان درگیر و دار عبور از معابر غیر همسطح، پله های زیاد و گذرگاه های باریک شهری‌، تمام اندوه خلوت خود را به استرس زندگی در شهری می سپارند که سالمندانش را دوست ندارد. در حوزه ی پژوهش و تحقیقات مرتبط با سالمندان که توسط دانشگاه ها و وزارت خانه ها و یا سازمان های تابعه ی آن ها، مطالعات و پژوهش های انجام شده بیشتر بررسی های پزشکی، دموگرافیک و اجتماعی مشکلات و مسائل سالمندان می باشد و به به ارائه ی راهکارهای قابل اجرا و مفید نمی پردازد بلکه بیشتر توصیفی از این مشکلات می باشد. در واقع می توان گفت که تحقیق و پژوهشی که مستقیما به بررسی مشکلات سالمندان شهر تهران از زبان خودشان بپردازد انجام نشده است بلکه بیشتر به تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه های با توجه به معادلات جمعیت شناختی بوده است.

وضعیت آماری، روند آسیب و قشر آسیب دیده

پیرشدن جمعیت

با نرخ رشد فعلی درصد افراد سالخورده از 7،5 درصد سال 1393 به 57 درصد در سال 1480 می رسد. اگر 27،2 درصد کودکان نیازمند مراقبت را به این آمار اضافه کنیم، 16 درصد مردان و زنان جوان و میانسال باید مراقبت از 84 درصد پیر و کودک را به عهده گیرند(پیش بینی های جمعیتی سازمان ملل، 2013) در حال حاضر شهر تهران نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور مرحله ی انتقال ساختار سنی جمعیت از جوانی به سالخوردگی را تجربه می کند زیرا تهران به عنوان بزرگ ترین و پرجمعیت ترین کلانشهر کشور، شرایط اقتصادی، اجتماعی و ساختار جمعیتی متفاوت از سایر مناطق شهری کشور را دارد. تمرکز امکانات بهداشتی و رفاهی و آموزشی در این شهر ، کاهش مرگ و میر و باروری را به همراه داشته است که در نهایت منجر به افزایش تعداد سالمندان بالای 65 سال شده است، به گونه ای که رشد سریع جمعیت سالمند در شهر تهران سبب شده است که سالمندی به مسئله ی جدی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران تبدیل شود

نسبت وابستگی سالمندان

نسبت وابستگی یا بار تکفل در یک جامعه عبارت است از ایجاد ارتباط بین یک فرد فعال و تعداد افراد غیر فعالی که به او وابسته هستند . بار تکفل بیانگر وابستگی فرد یا افرادی به جامعه است، زیرا برای تداوم زیست خود از جامعه کمک می گیرند بدون آن که به جای آن کالا یا خدماتی را ارائه کند (معزی،1371:58). روش ناخالص نسبت وابستگی کل از طریق تقسیم جمعیت افرادی که در سنین فعالیت نمی باشند (کودکان و نوجوانان زیر 15 سال + افراد 65 ساله و بیشتر ) بر روی جمعیت بالقوه فعال به دست می آید . این نسبت اولین وسیله شناخت عمومی نیروی کار است و حاکی از بار اقتصادی وارد بر جمعیت بالقوه فعال است . نسبت وابستگی سالمندان نیز از طریق تقسیم جمعیت 65 ساله و بیشتر نسبت به جمعیت 15 تا 64 ساله بدست می آید. نسبت وابستگی سالمندان شهر تهران برابر با 09. می باشد . 89 هزار سالمند در شهر تهران به صورت انفرادی زندگی می کنند که بیش از 34 هزار نفر آنان بالای 75 سال دارند . هم چنین بر اساس آمار، منطقه شش تهران که بالاترین میزان جمعیت سالمند را دارد، بیشترین هزینه سلامت و تشخیص پزشکی را هم به خود اختصاص داده است

وضعیت سلامت سالمندان شهر تهران

سالمندي هرچند بیماري نیست اما بار بیماري ها در آن بسیار چشمگیر است. فراوانی بالاي بیماري هایی نظیر فشار خون، بیماري های قلبی، سکته، دیابت، سرطان ، بیماري هاي تنفسی ، بی اختیاري ادرار ، کاهش قدرت بینایی و شنوایی، ضعف هاي استخوانی عضلانی و اختلال هاي روانی از جمله بیماري هاي شایع دوران پیري هستند هزینه هاي بخش بهداشت و درمان سالمندي از نوع هزینه هاي مستقیم و قابل اندازه گیري و شناخته شدة این دوره از زندگی است . کشورهاي در حال رشد به لحاظ بار بیماري و منابع تأمین مالی، شرایط مشکل تري در مقایسه با کشورهاي پیشرفته دارند. .در رابطه با وضعیت سلامت سالمندان شهر تهران آمار دقیقی که اخیرا در دسترس قرار گرفته باشد موجود نمی باشد اما در پژوهشی که توسط جناب آقای دکتر کوششی (1386) در رابطه با وضعیت سالمندان شهر تهران صورت گرفته است خلاصه ای از این وضعیت ارائه گردیده است. شایع ترین بیماری ها در میان سالمندان ،آرتروز و اختلالات بینایی می باشد. در زمان پژوهش 50 درصد از سالمندان به هر دوی این بیماری ها مبتلا بوده اند. بعد از این دو بیماری، فشار خون بالا، دیسک کمر، بیماری های قلبی ، اختلالات خواب، ورم و زخم معده ، دیابت و افسردگی، به ترتیب با نرخ شیوع 48 درصد و 21 درصد مهم ترین بیماری های سالمندان بوده اند. از کل نمونه ی آماری این پژوهش 16 درصد دارای اختلالات شنوایی بوده اند. شایع ترین بیماری در میان مردان سالمند ، اختلالات بینایی (حدود 60 درصد) بوده است در حالیکه شایع ترین بیماری در میان زنان سالمند به ترتیب آرتروز، فشار خون بالا و اختلالات بینایی (به ترتیب با 76، 59 و 54 درصد) بوده است پژوهشی نیز توسط نجفی و دیگران (1392) با عنوان «وضعیت سلامت روانی سالمندان شهر تهران و عوامل مرتبط با آن» در رابطه با وضعیت سلامتی سالمندان در شهر تهران صورت گرفته است. در این پژوهش 1313 نفر از سالمندان شهر تهران که شامل تمامی مناطق 22 گانه ی این شهر شده است حضور داشته اند.

منابع و ظرفیت های دولتی و غیر دولتی

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

این وزارت متولی اصلی سلامت جامعه است و به لحاظ مسئولیتی که در قبال حفظ و سلامت شهروندان دارد، اقداماتی را نیز در زمینه سلامت سالمندان انجام می دهد. با تأسیس واحدي تحت عنوان اداره سلامت زنان و توسعه، جوانان و سالمندان» در حوزه ی معاونت سلامت این وزارت خانه، در سال 1375، موضوع سلامت سالمندان مورد توجه قرار گرفت. اهم فعالیت هاي این اداره در زمینه آموزش و ارائه خدمات بهداشتی درمانی است . در زمینه آموزش سالمندان از طریق اجراي برنامه ترویج «شیوه ی زندگی در دوره ی سالمندی» این اداره اقدام به تدوین چهار جلد مجموعه کتب آموزش شیوه زندگی سالم به افراد سالمند نموده است . لازم به ذکر است که این آموزش ها در مراکز بهداشتی درمانی کشور- از جمله شهر تهران- به شکل برگزاري کلاس و تنها در زمینه آموزش تغذیه و فقط براي سالمندان فراخوان شده برگزار می گردد (اداره دفتر سلامت. اداره سلامت زنان و سالمندان، رسالت برنامه سلامت سالمندان). در راستاي برنامه مراقبتی این اداره اقدام به طراحی پروتکل دو جلدي راهنماي آموزشی برنامه مراقبت هاي ادغام یافته سالمندي جهت کارکنان پزشک و غیر پزشک مراکز بهداشتی درمانی کشور نموده است که بر اساس آن آموزش و سپس ارائه خدمات پرسنل پزشک و غیرپزشک نظام شبکه هاي بهداشتی و درمانی کشور انجام گرفته است. هم چنین این اداره ریاست شوراي ملی سالمندان را عهده دار است، این شورا با هدف سیاستگذاري، تصویب و اجراي برنامه هاي مربوطه در جهت تأمین سلامت و رفاه سالمندان کشور به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دبیري سازمان بهزیستی کشور به منظور ساماندهی سلامت و رفاه سالمندان که جلسات آن بایستی هر شش ماه یک بار در حضور رئیس جمهور تشکیل می شد در سال 1383 تشکیل گردید(نحوي نژاد،1391)

وزارت رفاه وتامین اجتماعی

وزارت رفاه به عنوان متولی اصلی نظام تامین اجتماعی کشور ماموریت ارائه خدمات بیمه اي و حمایتی به کلیه اقشار جامعه از جمله سالمندان را به عهده دارد . بخش عمده سازمان ها و نهادهاي خدمت دهنده به سالمندان از جمله سازمان بهزیستی زیر مجموعه این وزارتخانه و یا به نحوي مرتبط با آن است.

سازمان بهزیستی کشور

سازمان بهزیستی کشور به موجب لایحه قانونی تشکیل سازمان بهزیستی کشور (مصوب 24/3/1359) در کنار سایر وظایف خود مسئولیت نگهداري از سالمندان نیازمند را به عهده دارد. این سازمان، خدمات خود به سالمندان را درقالب موارد ذیل ارائه می دهد: مراکز نگهداري از سالمندان: از طریق ارائه مجوز، اعطاي یارانه و نظارت بر مراکز پرداخت مبالغی به عنوان یارانه حق مراقبت و نگهداري سالمندان در مراکز توانبخشی، نگهداري و منازل به صاحبان مراکز بخش غیردولتی و خانواده هاي آنان تأمین پاره اي از وسایل کمکی از قبیل سمعک، عینک، صندلی چرخدار، واکر و ... تسهیلات اعتبار قرض الحسنه جهت احداث، خرید یا اجاره ساختمان، تجهیز و راه اندازي مراکز نگهداري به متقاضیان ایجاد مراکز مذکور تحت پوشش و حمایت قرار دادن سالمندان زیر خط فقر با همکاري کمیته امداد امام خمینی

کمیته امداد امام خمینی

یکی از وظایف کمیته امداد امام خمینی ، تأمین نیازهاي حمایتی- معیشتی و رفع محرومیت هاي مادي و معنوي سالمندان (افراد بالای 60 سال) کشور به عنوان یکی از اقشار مورد حمایت جامعه در قالب طرح مددجویی یا طرح شهید رجایی است. براساس گزارش کمیته امداد امام خمینی در سال 1387 تعداد کل سالمندان زیر پوشش این نهاد یک میلیون و 460 هزار نفر بوده که حدود 32 درصد از جمعیت زیر پوشش این نهاد است.

صندوق هاي بیمه و بازنشستگی

صندوق هاي بیمه و بازنشستگی وظیفه تأمین سلامت و معیشت بیمه شدگان را در دوران سالمندي برعهده دارند. طبق قوانین و مقررات بازنشستگی، هر فردي که شرایط بازنشستگی را کسب کند، از مزایاي بیمه اجتماعی شامل مستمري بازنشستگی، بیمه درمان و سایر کمک ها و خدمات رفاهی- معمولا در حد گذران زندگی-برخوردار می شود. هرچند که ممکن است افرادي به دلیل داشتن سابقه کار بیش از 30 سال و یا استفاده از بازنشستگی پیش از موعد، قبل از رسیدن به سن 60 سالگی هم بازنشسته شوند، اما بخش عمده بازنشستگان به دلیل رسیدن به سن قانونی بازنشستگی (60 سال برای مردان و 55 سال برای زنان) بازنشسته می شوند. به بیان دیگر، بخش قابل توجهی از بازنشستگان را سالمندان تشکیل می دهند که علاوه بر خودشان، همسرانشان هم از خدمات بیمه هاي بازنشستگی و درمانی برخوردار هستند. افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی، بازنشستگی کشوری و لشگری حدود 1600000 نفر می باشند.

دانشگاه هاي علوم پزشکی و مراکز تحقیقاتی

در راستاي اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاه هاي علوم پزشکی و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اقدام به برگزاري دوره هاي آموزش سالمندي در مقاطع کارشناسی ارشد پرستاری سالمندی ، MPH سالمندی و PHD سالمندی نموده است. هم چنین مراکز تحقیقات سالمندي در پاره اي از دانشگاه هاي کشور من جمله دانشگاه علوم پزشکی تهران ایجاد شده است. هم چنین کلینیک و بخش طب سالمندان در بیمارستان هاي ایت الله طالقانی و رسول اکرم شروع به فعالیت کرده است.

منبع

راه ماندگاری-سالمندی