بررسی مسأله وقف در حکومت آل بویه

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: زینب ایزدی نیا

کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن ملل اسلامی دانشگاه الزهرا علیها السلام

چکيده

وقف يکي از پديده‌هاي اجتماعي در حياط بشري است که در ادوار تاريخي کم و بيش مورد توجه بوده است. با ظهور اسلام، اين پديده نيز به صورت موضوعي بس جدي که آثار مفيدي بر جامعه بشري داشته است مطرح گرديد و در گفتار و رفتار اکرم صلي االله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام به‌عنوان مسأله مهم تلقي شده است. مسلمانان با تأسي از آموزه‌هاي ديني در رونق بيشتر اين فرهنگ کوشيدند. در سده چهارم و پنجم هجري که فرهنگ و تمدن اسلامي رو به سوي پيشرفت نهاده بود، خاندان آل بويه بر خلافت عباسي مسلط شدند و براي يک قرن و نيم حکومت شيعه مذهبي را در عراق و ايران بنا نهادند. امرا و وزراي بويه با انگيزه‌هاي متفاوت در اعتلاي هرچه بيشتر فرهنگ وقف تلاش خويش را مبذول داشتند و به ساخت مساجد، مدارس و خدمات عام‌المنفعه پرداختند. در اين پژوهش به بررسي موقوفات امرا، وزرا و بزرگان آل بويه و انگيزه آن‌ها براي وقف، ساختار نهاد وقف در اين دوره و... پرداخته مي‌شود.

کليدواژه‌ها: وقف، موقوفات، امرا، وزرا، آل بويه.

مقدمه

فرزندان بويه از خانداني ايراني اهل ديلم بودند. که در سال 328 هجري در زماني که تمدن اسلامي در سايه امنيت و ثروتي که در جامعه اسلامي حکم‌فرما بود و رو به‌ سوي پيشرفت داشت فرزندان بويه توانستند بر حکومت عباسيان که ضعف و ناتواني گريبان آنان را گرفته بود تسلط يابند و حکومت قدرتمند شيعه را در حوزه جغرافيايي ايران و عراق تأسيس کنند. اين خاندان از اميران و وزيران دانشمند و برجسته اي برخوردار بود که نهايت سعي را براي گسترش هرچه بيشتر علم، تمدن و فرهنگ شيعه در قلمرو خويش داشتند. از اين رو وقف به‌عنوان يک پديده فرهنگي مورد توجه بزرگان اين خاندان قرار گرفت. هرچند که بيش از حکومت بويه برخي از حاکمان مسلمان به مسأله وقف مبادرت مي ورزيدند اما در اين خاندان کثرت بيشتري در مسأله وقف مشاهده مي‌شود. واقفان بويه با وقف اموال خويش در جهت آباداني و عمران شهر ها و ساخت و مرمت اماکن مذهبي و آموزشي به اعتلاي هرچه بيشتر اين تمدن ياري رساندند. اين پژوهش با بهره‌گيري از شيوه کتابخانه اي در صدد برآمده‌ که به بررسي مسأله وقف در حکومت آل بويه بپردازد و تصويري روشن از موقوفات که توسط اين خاندان صورت گرفته است را ارائه دهد. و انگيزه‌هايي که در پس اين موقوفات بوده است؛ را تا حد امکان بيان ساخته و محدوده جغرافيايي که در آن وقف انجام گرفته است را مورد بررسي قرار دهد. اين پژوهش در پي آن است که نماي کلي از تاريخ وقف در يک دوره و يک حکومت اسلامي ارائه دهد.

وقف در عصر آل بويه

وقف به عنوان‌ مسأله‌اي‌ اجتماعي‌ همواره در ادوار تاريخي با فراز و نشيب‌هاي‌ فراواني روبه‌رو بوده است. در ايران پيشينه‌اش به دوران قبل از اسلام برمي‌گردد. حمزه اصفهاني در مورد وقف يکي از پادشاهان‌ ساساني‌ مي‌نويسد: «در‌ ده حروان از روستاي جـي آتـشکده‌اي بـه‌نام سروش آذران ساخت‌ و قريه يوان و جـاجاه از روسـتاي النـجان را بدان وقف کرد.» [۱] ظهور دين اسلام وقف را معنايي روشن‌تر‌ بخشيد‌ و رهنمودهاي قرآن در تشويق انسان‌ها به اعمال و کارهاي خير و همچنين عملکرد پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و‌ امامان عليهم السلام‌ در ترويج اين سـنت حـسنه نـقشي عظيم را ايفا نموده است. از اين رو مسلمانان به وقف اموال جـهت‌ تـأسيس‌ مسجد، مدرسه، اشاعه‌ آيين جديد و کارهاي عام‌المنفعه نظير ساختن کاروانسرا، پل، دارالشفا، حفر قنات و... پرداختند. در هيچ دوره تاريخي بعد از ظهور اسلام نمي‌توان جامعه را بدون وقف و يا املاک وقفي يافت و اسناد موجود نيز اين حقيقت تاريخي را به ثبت رسانده است. به‌طوري که در کتاب وقف در ايران مي‌خوانيم: «در زمان خلفاي عباسي که پايه خلافت‌شان را ايرانيان نهاده بودند، در زمان آل بويه، غزنويان، سلجوقيان وتيموريان چه در ايران و چه در خارج ايران موقوفات به وسيله شاهان و وزراي آنان پيدا شد که درآمد اين موقوفات صرف امور عام‌المنفعه يا دستگيري فقرا و ابناء سبيل مي‌شد يا به مصرف ساختن پل، حمام،‌ بيمارستان، مدرسه، جاده و غيره مي‌رسيد که از آن جمله مي توان بيمارستان معروف عضدي در بغداد و دانشگاه‌هاي نظاميه بغداد و نيشابور را نام برد». [۲] حکومت شيعي مذهب آل بويه که به مدت يک قرن و نيم بر سرزمين ايران و عراق حکمراني مي-کرد با داشتن حاکمان و وزراي دانش‌دوست در زمينه فرهنگي و علمي موقوفاتي را به جاي نهادند. خاندان بويه از ميان ديلميان برآمدند و درميان اميرنشين‌هاي مستقل ايراني، به لحاظ سال‌هاي حکومت(321-448)، حوزه نفوذ و قدرت سياسي ونظامي و به‌ويژه مسائل فرهنگي سرآمد ديگر دولت‌هاي مستقل، تا زمان خويش بودند [۳] تأسيس دولت آل بويه به دست سه تن برادر از فرزندان ماهيگيري گيلاني به نام ابو شجاع بويه انجام يافت که به ترتيب سن نام‌هاي‌شان علي، حسن و احمد بود. که بعدها به عمادالدوله، رکن‌الدوله و معزالدوله ملقب شدند. به ادعاي بعضي از تاريخ‌نويسان نسب آنها به بهرام گور مي رسيد [۴] ويژگي تاريخي آنها، چيرگي بر بغداد و اعمال نفوذ در مرکز خلافت است. که پيش از آن، براي هيچ سلسله‌اي چنين امکاني فراهم نيامده بود [۵] در منابع تاريخي موقوفاتي براي اين خاندان ذکر شده است که مي‌توان آن را در دو دسته موقوفات علمي و فرهنگي و موقوفات اجتماعي تقسيم نمود که در ذيل بدان مي‌پردازيم:

موقوفات علمي و فرهنگي

اوضاع و شرايط سياسي به‌وجود آمده در جهان اسلام بستر مناسبي براي رشد و توسعه فرهنگ و دانش در سده چهارم و پنجم هجري پديد آورده بود که آل بويه در آن نقش چشمگيري داشته‌اند. دوران آل بويه دوران سر برآوردن دانشمندان در علوم مختلف و نيز توسعه کتابخانه ها و تأليف کتاب و دارالعلم ها است. اين موضوع در وهله اول، ارتباط مستقيم با حاکمان آل بويه داشت، زيرا برخي از آنان خود از اهل دانش و يا دوستدار آن بودند. از اين رو بسياري از دانشمندان را در وزارت و يا امور ديگر به‌خدمت مي‌گرفتند [۶] به موازات پيشرفت علوم در اين سده موقوفاتي براي پيشبرد هرچه بيشتر در اين زمينه از جانب حاکمان و وزاري بويهي صورت مي‌گرفت. اوايل سده چهارم هجري نهادهاي‌ آموزشي‌ علمي در جهان اسلامي با عنوان دارالعلم تأسيس گرديد. اين مراکز نيز با پشتوانه مالي‌ خصوصي‌ و موقوفات شخصي اداره مي‌شد. کهن‌ترين دارالعلم‌ ازآن ابوالقـاسم جعفر بن‌ محمد‌ مـوصلي(م‌423ه.ق) از اديبان و فقيهان بنام شافعي در موصل بوده است. اين فقيه توانگر‌ موقوفاتي‌ براي اين دارالعلم نهاد. که هر دانشجويي مي‌توانست با استفاده از نوشت‌افزار و کمک‌ هزينه نقدي در آنجا مقيم شود و از کتابخانه موقوفه آن اسـتفاده نمايد. موصلي‌ هر‌ روز‌ براي تدريس در اين دارالعلم حضور مي‌يافت و از کتاب‌هاي خود دانشجويان را‌ تعليم‌ مي‌داد [۷] در زمان حکومت آل بويه، شيخ‌الطايفه محمد بن طوسي در سال 448ه.ق حوزه را به نجف انتقال داد. حکمرانان آل بويه براي اداره آن هزينه‌هاي کافي درنظر گرفتند. اين حوزه در مدت کمي به حله و سپس به کربلا انتقال يافت و مجددا در نجف مستقرگرديد و تا به حال پابرجا است. [۸] نقش امرا و وزراي آل بويه در ساخت و وقف کتابخانه ها قابل توجه است. علاوه بر کتابخانه عضدي، کتابخانه حبشي، فرزند معزالدوله در بصره، از اهميت ويژه‌اي برخوردار بوده است که علاوه بر جزوات غير مجلد داري پانزده هزار جلد کتاب بوده است [۹] کتابخانه ابوالفضل بن عميد، وزير دانشمند رکن‌الدوله در ري نيز از چنان اهميتي برخوردار بود که ابو علي مسکويه رياست آن را برعهده داشته است. تعداد کتاب‌هاي آن به بيش از صد بار شتر مي‌رسد [۱۰] ابو منصور بن مافنه از وزراي بويهي در فيروزآباد کتابخانه اي با هزار جلد کتاب وقف علاقمندان علم کرد. [۱۱] کتابخانه صاحب بن عباد وزير ديگر بويهي در ري يکي از کتابخانه هاي مهم اين عصر مي‌باشد که در حمله محمود غزنوي به آتش کشيده شده است. [۱۲] به جز کتابخانه صاحب در ري، از کتابخانه او در اصفهان نيز ياد شده است. [۱۳] و شخصيتي مانند ابوالعباس ضبي (م398ه.ق) که از بزرگان شيعه و قائم مقام صاحب بن عباد بوده بر آن نظارت داشته است. [۱۴] با توجه به قرائن و برخي مستندات تاريخي مي‌توان چنين نتيجه گرفت که يکي از مقاصد امرا و وزراي بويهي در گردآوري چنين آثار و کتبي ترويج فرهنگ و علوم اسلامي و به‌ويژه معارف تشيع بوده است. درسال (383ه.ق)، دارالعلمي به همت شاپور بن اردشير، وزير بهاءالدوله، تأسيس شد و آن را وقف علاقمندان کسب دانش کرد. [۱۵] دارالعلم شاپور در کرخ محله شيعه نشين رنگ دارالعلم شيعي را به خود گرفت. تا آن وقت دارالعلم‌ها در بغداد زياد شده بود ولکن رنگ مذهبي شيعي داشت؛ زيرا آل بويه و اين وزير از پيشگامان شيعه بودند و اين دارالعلم را به‌عنوان پايگاه مهمي براي مذهب شيعه بنياد نهادند. [۱۶] همچنين در بين‌السّورين که بخشي بزرگي از کرخ بغداد بود کتابخانه‏ بزرگي ساخت و آن را وقف نمود. که بهتر از آن در جهان يافت نمي‏شد. وي ابو منصور احمد را به کتابداري برگماشت و سال‌هاي متمادي رياست اين مرکز علمي به سيد مرتضي علم‌الهدا رئيس علويان محول گرديد. دست‌نوشت پيشوايان بزرگ يا نسخه‏هاي اصل کتاب‌ها در آنجا نگهداري مي‌شد که هنگام حمله طغرل نخستين پادشاه سلجوقي به بغداد درسال 447ه.ق با بخشي از محله کرخ بغداد به آتش کشيده شد. [۱۷] بيمارستان‌هاي عضدي در بغداد و موصل و بصره و نيشابور، مرکز تعليم و تعلم طب بودند و مخارج‌شان معمولا از درآمد موقوفاتي بود که بر آنها وقف شده بود؛ بيمارستان عضدي در ماه صفر سال 372ه.ق افتتاح شد و بيست ‌و چهار طبيب به‌طور تمام‌وقت در آن مشغول معالجه و تدريس بودند. هبه‌الله معروف به ابن تلميذ، رييس پزشکان عضدي بوده است. وي به زبان عربي و فارسي و سرياني خوب حرف مي‌زده و هر وقت يکي از طلاب نظاميه بيمار مي‌شد، او را به خانه خود که وصل به نظاميه بود مي برد و به معالجه او مي‌پرداخت و پس از بهبود دو دينار به او مي‌داد و آن طلبه به مدرسه برمي گشت. [۱۸] اين اقدامات امرا موجب گرديد علم و دانش در جامعه اسلامي رونق بگيرد و برگ زريني از تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي رقم بخورد.

موقوفات اجتماعي

آل بويه در کنار موقوفات فرهنگي اقدماتي نيز در جهت عمران و آباداني قلمرو خود انجام دادند. هرچند اين خدمات به گستردگي تلاش هاي فرهنگي نبود؛ اما همان مقدار نيز قابل توجه است. عمده اين آباداني‌ها در زمان عضدالدوله بويهي انجام گرفت که پيش از اين به بيمارستان عضدي اشاره شد. که ضمن جنبه آموزشي اين بيمارستان خدمات درماني قابل توجهي به بيماران ارائه مي‌دادند. عضدالدوله بناهاي بزرگي در نزديکي شيراز ايجاد کرده که تا امروز به نام او باقي مانده است. از آن جمله: بندامير يا سد عضدي است که برروي رودخانه کر در هفت فرسنگي شمال شيراز است. سطح زيرين سد از سرب ساخته شده بود. در جغرافياي حافظ ابرو آمده است «بناي عظيمي است. از سنگ و صهروج و ريگ ريزه و آهک چنان ريخته کرده‏اند که آهن بر آن کار نکند و هرگز آن را خللي نرسد. و فراخي سربند چنان است که ده سوار پهلوي يکديگر بگذرند...» و در آن محل سيصد چرخ ساخته شده بود که هر يک آسيابي را به حرکت درمي آورده است؛ و خود سد سطح آب را به بالا برده و مخزن وسيعي تشکيل مي داده است و آب را ذخيره کرده و در سال‌هاي خشکي از آن استفاده مي شد. اين سد چند مرتبه خراب و ترميم شده و هنوز هم باقي است. [۱۹] شايد بتوان اين‌ سد‌ که مشهورترين‌ بناي‌ دوره‌‌ آل بويه است، را‌ در واقع نماد ارتباط سه مبناي ساختار اقتصادي اين حکومت يعني کشاورزي، صنعت و بازرگاني به‌شمار‌ آورد. وي همچنين در هر منزلگاهي براي حاجيان آبشخور ساخت. چاه هاي زيادي را حفر کرد و چشمه هاي خشک را به آب رسانيد و اموالي را وقف رسيدگي به مجاوران شهر و بينوايان کرد، خواربار ايشان را از راه دريا و خشکي تأمين نمود. [۲۰] آثار و فعاليت‌هاي صاحب بن عباد تنها در بيان و کتاب و ارائه راه و تدوين سياست نبود بلکه براي پيشبرد اهداف معنوي خود خاصه در ترويج تشيع گام‌هاي استواري در زمينه‌هاي عمراني و فرهنگي برداشته است. برخي مورخان متقدم از جمله مفضل بن سعد بن حسين مافروخي، بناي مسجد جامع صغير اصفهان که مسجد جورجير نيز ناميده شده است را به صاحب بن عباد نسبت داده‌اند. [۲۱] و مقدسي هم از ويژگي‌هاي اين مسجد سخن گفته است. [۲۲] از ديگر آثار صاحب بن عباد، احياء و ترميم شهر قزوين پس از ويراني آن بوده است که مسلما مستلزم پشتوانه‌هاي مالي و موقوفات بسياري بوده است. در سال 373ه.ق قزوين را آباد ساخت و براي آن هفت دروازه و دويست و شش برج قرار داد و اصل شهر را به نه محله تقسيم کرد که هر محله به‌نام خود معروف بود و بناي شهر در سابق بر صد و بيست برج بود. [۲۳] ابن عباد، بارها مردم شيعه‌نشين قم را مورد محبت قرارداده و در حق آنها احسان بي‌اندازه مي‌نمود. از جمله دستورات صاحب اين بود که خراج مردم آن شهر را که به ده قسط گرفته مي‌شد بر دوازده قسط مقرر داشت و اين موجب رفاه و آسايش عامه گرديد. [۲۴] همچنين در موضوع آب‌رساني به اين شهر، با ايجاد کاريز باعث اين گرديد تا جوي‌هاي آب بر خارج و داخل شهر روان گردد. [۲۵] بهاءالدوله پلي در سوق‌الثلاثاء ساخت. [۲۶] و در سال 413ه.ق مؤيدالملک ابوعلي رخجي وزير مشرف‌الدوله بيمارستاني در وسط تأسيس کرد. [۲۷] معزالدوله در زمينه‌ کشاورزي اقداماتي داشته است. همداني در اين باره مي‌نويسد: احـمد معزالدوله در‌ همان‌ سال‌ ورود به بغداد (334ه.ق) با علي بن عيسي وزير بسيار کارکشته‌ و سالخورده که در اين هنگام نود سال داشت ديدار کرد و از او در راه اصلاح مملکت مشورت‌ خواست. علي‌ بن‌ عيسي ابتدا توصيه کرد مـعزالدوله خـوش‌نيتي کند زيرا نيت نيک، راه‌ را‌ براي آباداني و اصلاح و نيکوکاري و دادگستري و استواري کار سپاهيان و رعيت مي‌گشايد و بيرون آوردن‌ قدرت‌ از‌ دست خليفه و غرض‌ورزي، رفتاري خلاف نيت نـيک اسـت. او همچنين توصيه کرد که از واجـب‌ترين‌ کـارهايي‌ که معز‌الدوله بايد به آن بپردازد، اصلاح خرابي آب‌بندها و سدها است که به باور او ريشه‌ همه‌‌ ويراني‌هاي‌ سواد‌ است. [۲۸] معزالدوله نيز شخصا به بازسازي شاخه‌هاي نهرهاي روفيل و بادوريا اقـدام کـرد و اين سبب‌ ثروتمند‌ شدن بـغداد و کـاهش قيمت غلات شد. مردم سال‌ها دوستدار معزالدوله شدند. به‌طوري‌ که‌ سال‌ها‌ پس از آن و در هنگامي که پس از سرکوب شورش روزبهان ديلمي به‌ بغداد‌ برگشت(345ه.ق)، مردم براي وي دعا مي‌کردند. [۲۹] ، زيرا او آباداني‌هاي زيادي را با بستن و لايروبي نهرهاي روفيل، نهروانات‌ و بـادوريا‌ مـوجب شده بود. [۳۰] کاريز رکن‌آباد در شيراز توسط رکن الدوله احداث گرديد. هرچند در منابع دوران آل بويه مطلبي‌ درباره‌ ساخت قنات رکن‌آباد نيامده است.‌ ‌اما منابع متأخرتر قنات رکن‌آباد را به رکن‌الدوله نـسبت مـي‌دهند و بر ايـن باورند اين قنات‌ يکي‌ از‌ بهترين قنات‌هاي شيراز در طول تاريخ به‌شمار مي‌رفته است. [۳۱] اگر اين اقدام را‌ رکن‌ الدوله انجام داده باشد، احتمالا بـايد آن را در هنگامي که براي تثبيت حکومت پسرش، عضدالدوله و جانشيني‌ او‌ به‌جاي بـرادرش، عمادالدوله بـه شـيراز رفت انجام داده باشد. [۳۲] بي‌ترديد آنچه آل بويه را به لحاظ عملي درگير رسيدگي‌ به‌ امور‌ کشاورزي و آبياري مي‌کرد، از يک سو‌ نياز‌ به‌ کـسب درآمـدهاي بيشتر حکومت براي امور اداري و ديواني و از سوي ديگر نياز مردمان شهرنشين، روستانشين و سپاهيان به آب و مـواد غـذايي‌ بود. برخي‌ گزارش‌ها‌ در مورد اکثر شهرها در ايالت کـرمان و يـا شـهرهايي‌ مانند ري، قزوين‌ در جبال نشان مي‌دهد آب بيشتر شهرها از چـاه و قـنات تأمين مي‌شده است. که از سوي برخي حاکمان چاه و کاريز هايي وقف عام مي‌شدند. همچون: نهر سوريني‌ و جيلاني که احتمالا از ساخته‌هاي مرداويج بوده کـه بـراي آشاميدن مردم از‌ آنها استفاده مي‌کردند. نهر سـوريني در مـحله روده و نهر جـيلاني در مـحله‌ يساربانان قـرار داشتند. از اين چشمه‌ها علاوه بر آشـاميدن‌ بـراي‌ آبياري زمين‌ها‌ نيز استفاده مي‌شده است. [۳۳]

ساختار نهاد وقف

دامنه گسترش اسلام، بعد از ظهورش توسعه يافت، فرهنگ و تمدن اسلام نيز به همان ميزان شکوفا ‌شد. وقف هم که يکي از پديده‌هاي فرهنگ مسلمين بود، همراه اين تحولات گسترش پيدا ‌کرد. در آغاز، حکومت‌هاي مرکزي دخالتي در اداره وقف نداشتند و موقوفات به دست خود واقفان و يا متوليان منصوب شده اداره مي‌شد. ولي کم کم افزايش موقوفات و دگرگوني حيات اجتماعي در جوامع اسلامي، دخالت حکومت‌ها و تأسيس ادارات اوقاف را الزامي کرد. عباسيان از سال 132 تا 656 ه.ق يعني چيزي حدود پنج قرن حکومت کردند. در طي حکومت آنها که شکوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي شروع شده بود، وقف گسترش زيادي پيدا کرد. آن طور که، در اين عصر در بيشتر شهرها و روستاهاي کشورهاي اسلامي، موقوفاتي وجود داشته که در بين آنها، اوقاف بغداد، دمشق، مصر و ايران اهميت بيشتري داشته‌اند. در دوران بني اميه و بني عباس وقف گسترش يافت و مردم به آن روي آوردند و وقف، از انحصار وقف بر فقرا و مساکين خارج شد و به تأسيس مراکز علم و تأمين زندگي، طلاب، مدرسين و خدام و ساخت پناهگاه‌ها و کتابخانه ها تعميم پيدا کرد و دولت‌هاي مذکور تشکيلات منظمي را براي اداره و نظارت بر اوقاف تشکيل دادند. که در زمان بني اميه «ديوان اوقاف» و در زمان بني عباس «کميته اداره موقوفات» ناميده مي‌شد که سرپرست آن را «صدر الوقوف» مي‌ناميدند. [۳۴] فرزندان بويه در اوايل قرن چهارم قمري ظهور و حکومت-هاي مستقلي در فارس، اهواز، کرمان، ري، اصفهان و همدان تأسيس کردند. آنان سلطه واقعي خود را بر عراق گستراندند و با خلافت عباسي در حاکميت مشارکت نمودند. نفوذ اين خاندان تا آنجا افزايش يافت که يکي از دوره‌هاي خلافت عباسي به‌نام آنها رقم خورد. [۳۵] از اين رو اداره موقوفات به همان شيوه در حکومت عباسيان بود.

انگيزه واقفان

وقف در اين دوره با انگيزه‌هاي مختلف صورت مي گرفت. هر يک از واقفان براي انجام وقف براي خود انگيزه‌هايي داشته‌اند که گاه متفاوت از يکديگرند. اين انگيزه‌ها ممکن است مـشروعيت بـخشيدن به تملک‌ زمين، انگيزه‌هاي مذهبي، سياسي، اقتصادي، علم‌دوستي، جلوگيري‌ از ‌غصب اموال، احسان و خيرخواهي و...‌ بوده‌ باشد. در ذيل به بررسي برخي از اين موارد مي‌پردازيم:

>آموزش >مذهبي و فرهنگي >بهبود وضع کيفي زندگي افراد جامعه >مصارف عمومي و عام المنفعه

آموزش

از جمله انگيزهاي وقف مي‌توان به نقش آن در گسترش و پيشرفت آموزش، به‌خصوص آموزش ديني اشاره کرد. واقفان با موقوفات خود چه در جهت بقاء و پايداري مدارس و چه در جهت برآورده ساختن مايحتاج طلاب و معلمان و مدرسان، کمک شاياني به رونق درس و مدارس ديني داشتند. [۳۶]

مذهبي و فرهنگي

از انگيزه مهم واقفان مي‌توان توسعه بناهاي مذهبي و مساجد و تکايا را نام برد. اين موقوفات چه در جهت تعمير و مرمت مساجد و تکايا و چه در جهت لوازم مورد نياز آنها، همچون روشنايي، چراغ، فرش، خادم و مؤذن، واگذار شده که موجب پايداري، حفظ و بقاي بناهاي مذهبي و گسترش مراسم و اعمال ديني شده است. [۳۷]

بهبود وضع کيفي زندگي افراد جامعه

از ديگر انگيزه‌هاي وقف، توجه حاکمان و بزرگان به امر تأمين حوائج مردمي و دغدغه رفع آن بوده است. چرا که خود را در باب برآورده ساختن نيازهاي مردم مسئول مي دانستند.، خود به بررسي نيازهاي آنها پرداخته و در راستاي تأمين آن تلاش مي کردند. ساخت و بناي موقوفات توسط شخص حکمران يا سپردن آن به بزرگان نشانه احساس مسئوليت در رابطه حاکم-رعيتي است که برخي از حاکمان بويهي به آن توجه داشته اند. در واقع هدف کارآفريني و توجه به ساده-تر کردن معاش مردم همواره يکي از انگيزه هاي وقف بوده است. که در سازندگي و آباداني جامعه مفيد واقع مي‌شد.

مصارف عمومي و عام المنفعه

برخي از موقوفات با انگيزه تأمين اهداف مقرر واقف صورت گرفته است، همچون اداره امور، گسترش، رواج و پيشرفت مؤسسات فرهنگي و ديني (مساجد، مدارس، کتابخانه ها و...) و به ويژه مؤسسات عام المنفعه ديگر نظير بيمارستان ها، حمام ها، آب انبارها، مشاهد و مقابر و ساير مقاصد خيريه و منظورهاي اقتصادي، کمک به مدارس طلاب علوم ديني، کمک به فقرا، ساخت حمام، روشنايي معابر و... اختصاص داشته است. [۳۸]

محدوده جغرافيايي وقف در عصر آل بويه

پيش از اين ذکر شد که آل بويه حکومت مستقلي در فارس، اهواز، کرمان، ري، اصفهان و همدان تأسيس کردند و بر عراق نيز مسلط شدند. اما آنچه از منابع حاصل مي شود حاکي از اين است که عمده موقوفات حکومت بويهي ابتدا در بغداد به‌دليل قرار گرفتن حکومت مرکزي در آنجا و سپس در شيراز بيشترين ميزان را به خود اختصاص داده اند و در شهرهاي همچون نجف، کربلا و کاظمين به‌دليل وجود زيارتگاه هاي امامان شيعه خدمات اجتماعي و اقدامات عام‌المنفعه اي را انجام دادند. [۳۹] که دليل اين گونه اقدامات مي تواند گرايش شيعي اين خاندان و تلاشي که امرا و وزراي بويهي مبني بر گسترش تشيع در بين مردم و کسب اقتدار و مشروعيت لازم براي حکومت شيعي خويش که بر حکوت سني مذهب عباسي سايه افکنده بود، باشد. ساير شهرهاي تحت سلطه آل بويه همچون: ري، اهواز، قزوين و... نيز آثاري از موقوفات بويهي را در خود جاي داده اند.

رديف واقف تاريخ مکان مرتبه اجتماعي رقبات انگيزه وقف نوع وقف

1 ابوالقـاسم جعفر بن‌ محمد‌ مـوصلي 432 ه.ق موصل دانشمند و فقيه دارالعلم آموزش و ترويج دانش انتفاع، عام

2 شاپور بن اردشير 383 ه.ق در کرخ بغداد وزير بهاءالدوله دارالعلم آموزش و ترويج دانش انتفاع، عام

3 عضدالدوله 372 ه.ق بغداد حاکم بيمارستان عام‌المنفعه، رفاهي، آموزشي انتفاع، عام

4 محمد بن طوسي 448 ه.ق نجف دانشمند انتقال حوزه به نجف و تأمين هزينه آن توسط حکومت بويه مذهبي، فرهنگي و آموزشي انتفاع، خاص 5 معزالدوله 334 ه.ق بغداد حاکم بهبود وضعيت کشاورزان، اصلاح خرابي آب بندها و سدها بهبود وضع کيفي زندگي افراد جامعه، مصارف عمومي و عام المنفعه منفعت، عام

6 صاحب بن عباد 373 ه.ق قم و قزوين وزيرخاندان بويهي آب رساني، آباداني و عمران بهبود وضع کيفي زندگي افراد جامعه، مصارف عمومي و عام المنفعه منفعت، عام

کلام آخر

وقف به‌عنوان يکي از پديده‌هاي با ارزش در فرهنگ و تمدن جامعه‌ اسلامي است. هرچند که پيش از ظهور اسلام از آن ياد شده است اما در فرهنگ اسلامي رنگ و بوي تازه اي به خودگرفت و ارزش معنوي والايي از جانب شرع دريافت کرد. از اين رو حکومت هاي مسلمان در سراسر جهان اسلام با انگيزه هايي بس متفاوت بدان روي آوردند و در جهت اعتلاي اين فرهنگ باشکوه کوشيدند. خاندان ايراني و شيعه بويه در سده چهارم هجري با تسلط بر حکومت عباسي، عراق و بخش وسيعي از ايران اسلامي را زير سلطه خويش داشتند. حاکمان و وزراي دانشمند اين خاندان که علم ودانش‌دوستي با نام ايشان عجين شده بود، در عصري پا به عرصه سياست نهادند که جوامع اسلامي رو به سوي پيشرفت نهاده بودند. از اين رو تلاشي فزاينده را در ارائه موقوفات در نواحي تحت سلطه خويش داشتند. واقفان آل بويه با انگيزه هاي متفاوتي همچون ترويج دانش در جامعه اسلامي، آباداني، رفاه، بهبود وضعيت رعايا و ترويج فرهنگ شيعي به ساخت مساجد، کتابخانه، دارالعلم، بيمارستان، حفر قنات و ساخت سد روي آوردند.

منابع

کتاب

1. اَحْسَنُ التَّقاسيم في مَعْرفَة الاَقاليم‏، ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسي، تهران، شرکت مولفان و مترجمان‏، 1361.

2. احکام وقف در شريعت اسلام، محمد عبيدالکبيسي، ترجمه: احمد صادقي گلدار، مازنداران، اداره کل اوقاف و امور خيريه، چاپ اول، 1364.

3. از طلوع طاهريان تا غروب خوارزمشاهيان، رسول جعفريان، موسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، ج 2، 1377.

4. الکامل في التاريخ، عزالدين ابوالحسن علي بن ابي الکرم ابن اثير، بيروت، دار صادر - دار بيروت، 1965م.

5. المنتظم في تاريخ الأمم و الملوک، ابوالفرج عبدالرحمن بن علي بن محمد بن جوزي، تحقيق محمد عبدالقادر عطا و مصطفي عبدالقادر عطا، بيروت، دارالکتب العلمية، ط الأولي،1992م.

6. اوضاع اجتماعي در دوره آل بويه. پرويز متحده روي، ترجمه‌: محمدرضا مصباحي و علي يحيايي، مشهد، خانه آبي، 1388.

7. تاريخ سني ملوک الارض و الانبياء عليهم الصلاة و السلام‏، حمزة بن الحسن اصفهاني، ‏بيروت‏، منشورات دار مکتبة الحياة، (بي تا).

8. تاريخ حبيب‌السير، غياث‌الدين بن همام‌الدين خواند مير، خيام‏، 1380.

9. تاريخ تشيع، ج 2، زير نظر: احمدرضا خضري، حسين حسينيان، منصور داداش‌نژاد، حسين مرداي‌نسب، محمدرضا هدايت پناه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1392.

10. تاريخ دانـشگاه‌هاي بـزرگ اسـلامي، عبدالرحيم غنيمه، ترجمه: نورالله کسايي، دانشگاه تهران، 1377.

11. تاريخ فرهنگ و تمدن ايران در دوره غزنويان و خوارزمشاهيان، عباس قدياني، فرهنگ مکتوب، چاپ اول، 1384.

12. تجارب الامم، ابوعلي مسکويه، تحقيق: ابوالقاسم امامي، تهران، سروش، 1379.

13. تجارب الأمم، ابوعلي مسکويه، ترجمه: علي نقي منزوي، تهران، توس، 1376.

14. تکمله تـاريخ طـبري، محمد بن‌ عبد‌الملک همداني، به اهتمام: آلبرت يوسف کنعان، بيروت، مطبعه الکاتوليکيه، 1958م.

15. تاريخ علوم اسلامي، جلال‌الدين همايي، نشرهما، تهران، 1363.

16. تاريخ قم، حسن بن محمد قمي، ترجمه: حسن بن علي بن عبدالملک قمي، تصحيح: جلال‌الدين طهراني، توس، تهران، 1361.

17. دولت عباسيان، محمد سهيل طقوش، مترجم: حجت‌الله جودکي، با اضافاتي از: رسول جعفريان، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.

18. صورالارض، ابوالقاسم محمد بن حوقل النصيبي، بيروت، دار صادر، افست ليدن، 1938م.

19. صاحب بن عباد، احمد بهمنيار، به کوشش: ابراهيم باستاني پاريزي، انتشارات دانشگاه تهران، 1383.

20. فارسنامه ناصري، ميرزا حسن حسيني فسايي، محقق و مصحح: منصور رستگار فسايي، تهران، امير کبير، 1382.

21. معجم البلدان، شهاب‌الدين ابوعبدالله ياقوت حموي، بيروت، دار صادر، ط الثانية، 1995م.

22. محاسن اصفهان، مفضل بن سعد بن حسين مافروخي، تصحيح: سيد جلال‌الدين حسين طهراني، تهران، (بي تا).

23. محاسن اصفهان(ترجمه)، حسين بن محمد آوي، به اهتمام: عباس اقبال آشتياني، مرکز اصفهان شناسي و خانه ملل، 1385.

24. نظام مالي دراسلام، محمدباقر مدرس بستان‌آبادي، تهران، انتشارات حق بين، چاپ اول، 1381.

25. نزهةالقلوب، حمدالله مستوفي، تصحيح: گاي لسترنج، تهران، دنياي کتاب، 1362.

26. وقف سرمايه‌اي ماندگار، جواد ملايي‌پور، قم، مرکز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما، برهان نوبت، 1384.

27. وقف در ايران، مينودخت مصطفوي رجالي، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1351. مقاله

1. آب و آبياري در عهد آل بويه، نويسنده: علي يحيايي، ماهنامه کتاب ماه تاريخ و جغرافيا، شماره 165، 1390.

2. جايگاه وقف و وقفنامه در ساختارشناسي فرهنگي، اجتماعي و جغرافياي تاريخي شهرستان تفت در استان يزد، نويسنده: مصطفي مؤمني، مجموعه مقالات سمينار جغرافي، به کوشش: دکتر محمدحسين پاپلي يزدي، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1364.

3. وقف در کرمان از اسلام تا مشروطه، نويسنده: اطهره قاسم‌زاده عقياني، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، شماره 73، 1390.

پانویس

  1. تاریخ سنی ملوک الارض والانبیاء علیهم الصلاة والسلام، ص42.
  2. وقف در ایران، ص52.
  3. از طلوع طاهرین تا غروب خوارزمشاهیان، ج2، ص124.
  4. الکامل فی التاریخ، ج8، ص265، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج13، ص341.
  5. از طلوع طاهرین تا غروب خوارزمشاهیان، ج2، ص123.
  6. تاریخ تشیع، ج2، ص72.
  7. تاریخ دانشگاه های بزرگ اسلامی، ص29.
  8. نظام مالی در اسلام، ص338.
  9. الکامل فی التاریخ، ج8، صص583-584.
  10. تجارب الامم(ترجمه)، ج6، ص335.
  11. المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج15، ص282.
  12. تاریخ بیهقی، ص6.
  13. تاریخ علوم اسلامی، ص146.
  14. محاسن اصفهان، ص85.
  15. المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج14، ص366.
  16. نظام مالی در اسلام، ص239.
  17. معجم البلدان، ج1، ص534.
  18. نظام مالی در اسلام، ص239.
  19. همان؛ جغرافیای حافظ ابرو، ج2، ص123؛ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج2، ص661.
  20. نزهة القلوب، صص12-32؛ تجارب الامم، ج6، ص453.
  21. محاسن اصفهان، ص86.
  22. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج2، ص58.
  23. صاحب بن عباد، ص70.
  24. تاریخ قم، ص145.
  25. همان، ص6.
  26. معجم البلدان، ج3، ص283؛ المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج14، صص365-366.
  27. همان، ج15، ص153.
  28. تکمله تاریخ طبری، ص156.
  29. اوضاع اجتماعی در دوره آل بویه، ص78.
  30. تجارب الأمم، ج6، صص212-213.
  31. تاریخ حبیب السیر، ج4، ص633؛ فارسنامه ناصری، ج1، ص218.
  32. الکامل فی التاریخ، ج8، ص483.
  33. ماهنامه کتاب ماه تاریخ وجغرافیا، شماره 165، ص35؛ صور الارض، ج2، صص378-379.
  34. احکام وقف در شریعت اسلام، صص50-51.
  35. دولت ماسیان، ص27.
  36. فصلنامه وقف میراث جاویدان، شماره 73، ص30.
  37. همان، ص73.
  38. مجموعه مقالات سمینار جغرافی، ص26.
  39. تاریخ تشیع، ج2، ص791.