شرکت های بیمه در خدمت فقرا کجا هستند؟

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

با توجه به هزینه زیاد ریسک و محدودیت خدمات بیمه ای شبکه های همبستگی غیررسمی، جای شگفتی است که چرا فقرا دسترسی بیشتری به بیمه رسمی، که یک شرکت بیمه عرضه می کند، ندارند. داشتن بیمه رسمی، از هر نوع آن، پدیده ای نادر در میان فقرا است. انواع بیمه سلامت، بیمه در برابر شرایط بد جوی و بیمه در برابر مرگ دام، که همگی محصولاتی استاندارد در زندگی کشاورزان کشورهای ثروتمند است، کم و بیش در کشورهای درحال توسعه غایب می باشد.

امروزه که همه درباره اعتبارات خرد چیزهایی می دانند، به نظر می رسد بیمه کردن فقرا یک هدف واضح فرصت جویی برای سرمایه گذار خلاق بلندنظر باشد (یک مقاله از نویسنده مهمان[۱]در نشریه فوربس آن را «بازار طبیعی نفوذ نشده»[۲]نامید.) [۲۰۳] با توجه به اینکه فقرا با مقدار زیادی ریسک روبه رو هستند، به نظر می رسد باید مایل به پرداخت حق بیمه ای منطقی برای بیمه کردن زندگی، سلامت، دام ها یا محصولات شان باشند. با وجود میلیاردها انسان فقیر منتظر بیمه شدن، حتى دریافت سودی اندک از هر بیمه نامه نه تنها می تواند از آن یک پیشنهاد تجاری شگرف بسازد بلکه هم زمان می تواند کمک بزرگی نیز به فقرای جهان باشد. تنها چیزی که به نظر کم می رسد، فردی است که این بازار را ساماندهی کند: این فرصت، سازمان های بین المللی مانند بانک جهانی و بنیادهای بزرگ مانند بنیاد گیتس را برانگیخته است تا برای تشویق توسعه گزینه های بیمه فقرا صدها میلیون دلار سرمایه گذاری کنند.

البته در ارائه بیمه، پاره ای مشکلات آشکار وجود دارد. این مشکلات، مختص فقرا نیست. آنها مشکلات بنیادی هستند، اما در کشورهای فقیر، که مقررات گذاری بر بیمه گرها و پاییدن بیمه شده ها دشوارتر است، بزرگ تر می شوند. ما پیش از این اشاره کوتاهی به «کژمنشی» کردیم: آدم ها زمانی که بدانند مسئول تمام پیامدهای رفتارهای خود نیستند، شاید رفتارشان را تغییر دهند (با دقت کمتر کشاورزی کنند، پول بیشتری صرف مراقبت های پزشکی کنند و مانند آن). برای مثال برخی مشکلات ارائه بیمه سلامت را در نظر بگیرید. ما شاهد بوده ایم که فقرا، حتی بدون بیمه سلامت، همه وقت به برخی ارائه دهندگان بیمه سلامت مراجعه می کنند. اگر این مراجعه ها رایگان شود، آنها چه می کنند؟ و آیا پزشکان نیز دلیلی برای تجویز آزمایش ها و داروهای غیر لازم، به ویژه اگر خود صاحب آزمایشگاه باشند (که بسیاری از پزشکان چه در ایالات متحده و چه در هند این گونه اند)، ندارند؟ یا از داروخانه حق و حساب نمی گیرند؟ به نظر می رسد همه نیروها در یک جهت فشار می آورند. بیماران می خواهند از پزشک خود حرکتی ببینند، بنابراین آنها معمولا پزشکانی را ترجیح می دهند که بی پروا نسخه می نویسند و پزشکان نیز معمولا اگر بیشتر نسخه بنویسند، بیشتر درآمد دارند. به نظر می رسد ارائه بیمه سلامت بر مبنای پرداخت برای درمان بیماران سرپایی در کشوری که مراقبت های سلامت، دست بالا، نظارت ضعیفی دارد و هر کسی می تواند به عنوان «پزشک» معلبی دایر کند، نخستین گام به سوی ورشکستگی شرکت بیمه باشد.

مسأله دیگر «کژ گزینی[۳]» است. اگر بیمه اجباری نباشد، شاید کسانی که می دانند احتمال دارد در آینده مشکل سلامتی پیدا کنند محتمل تر باشد که خود را بیمه کنند. این ریسک مادامی که بیمه گر نیز آن را بداند، قابل قبول است چرا که می توان در حق بيمه لحاظ کرد. اما اگر شرکت بیمه نتواند کسانی را که به دلیل تقاضای درمان پزشکی، هم اکنون بیمه می شوند شناسایی کند، تنها کاری که می تواند انجام دهد این است که حق بیمه را برای همه افزایش دهد. اما قیمت بالاتر اوضاع را بدتر می کند چون کسانی را که می دانند احتمالا نیازی به بیمه نخواهند داشت، می راند؛ بنابراین مسأله اصلی را وخیم تر می کند. این گونه است که در ایالات متحده دریافت بیمه سلامت با قیمت منطقی، برای کسانی که نمی توانند آن را از طریق کارفرماها دریافت کنند، بسیار دشوار است و به همین دلیل است که برنامه های بیمه سلامت کم هزینه معمولا اجباری هستند. اگر همه ناچار به پیوستن به این بیمه باشند، تنها افراد با ریسک بالای بیماری به بیمه گر تحمیل نمی شوند.

مشکل سوم فریب کاری تمام عیار است: چه چیزی می تواند جلوی یک بیمارستان را از ارائه تعداد زیادی ادعاهای قلابی درمان به بیمه گر یا تحویل صورت حسابی بسیار بیشتر از هزینه درمان بیمار بگیرد؟ و اگر کشاورز برای گاومیش آبی خود بیمه می خرد، چه چیزی می تواند او را از این ادعا که گاومیش مرده است، بازدارد؟ ناچیکت مور و بیندو آنانث[۴]از بنیاد آی.سی.آی.سی.آی دو فرد در بخش مالی هند هستند که بیش از سایرین به طراحی خدمات مالی بهتر برای فقرا تعهد دارند. آنها با لحن خودنکوهی، نخستین تلاش فاجعه آمیز خود را در سال ها پیش برای فراهم آوردن بیمه دام ها برای ما بازگو کردند. پس از اینکه نخستین گروه بیمه شدگان به طور گسترده ادعا کردند دام های خود را از دست داده اند، آنها مقرر کردند برای اینکه کسی ادعا کند گاوی مرده است، صاحب آن باید گوش گاو مرده را نشان دهد. نتیجه، شکل گیری یک بازار نیرومند برای گوش گاو بود: هر گاوی که می مرد، چه بیمه بود و چه نه، گوشش بریده و سپس به کسانی که گاوی را بیمه کرده، فروخته می شد. به این ترتیب آنها می توانستند برای دریافت بیمه ادعا کنند و کارشان را نیز نگه دارند. در تابستان ۲۰۰۹، ما به جلسه ای رفتیم که ناندن نیلکانی[۵]، بنیان گذار و مدیر عامل سابق غول نرم افزار هند اینفوسیس[۶]، که دولت هند او را مامور کرده بود برای هر هندی یک «شناسه کاربری یکتا» ایجاد کند، در حال توضیح برنامه خود برای شناسه های یکتای افراد بود. او شنوندگان را مطمئن می کرد که اثر ده انگشت و تصویر عنبیه اصولا برای شناسایی یکتای هر فرد کافی است. مور مشتاقانه گوش می کرد. وقتی که نیلکانی لحظه ای در صحبتش درنگ کرد، او صدای خود را بلند نمود: «این خیلی بد است که دام ها انگشت ندارند.»

برخی انواع ریسک باید آسان تر از سایر گونه ها بیمه شوند. برای مثال وضع جوی را در نظر بگیرید. یک کشاورز باید برای بیمه نامه ای ارزش قائل باشد که هنگام کاهش میزان بارندگی تا زیر سطح بحرانی مشخص که در ایستگاه هواشناسی اندازه گیری می شود، مبلغی ثابت (بسته به حق بیمه پرداختی به او می پردازد. از آنجا که کسی وضع جوی را کنترل نمی کند و بر خلاف درمان های پزشکی که کسی باید تصمیم بگیرد کدام آزمایش ها یا روش درمان نیاز است)، هیچ داوری درباره اینکه چه کاری باید صورت بگیرد، وجود ندارد؛ بنابراین میدانی برای جولان کژمنشی یا فریب کاری نیز وجود ندارد. از میان انواع مراقبت های سلامت، بیمه کردن پیشامدهای مصیبت آمیز سلامت، مانند بیماری های عمده و تصادفات، بسیار ساده تر از پوشش دادن درمان بیماران سرپائی به نظر می آید. هیچ کس جراحی یا شیمی درمانی را تنها برای دل خوشی آن نمی خواهد و درمان این دست پیشامدها نیز به آسانی قابل راست آزمایی است. البته خطر بیش درمانی همچنان پابرجا است، ولی بیمه گر می تواند بیشینه آنچه را که برای هر درمان می پردازد محدود کند. موضوع بزرگی که باقی می ماند انتخاب بیمه شوندگان است. شرکت بیمه گر نمی خواهد تنها افراد بیمار عضو شوند.

ترفند اجتناب از کژگزینی، این است که عضو گیری را با گروه بزرگی از مردم، کارمندان یک شرکت بزرگ، مشتری های اعتبارات خرد، اجتماعات محلی دارای کارت عضویت و ..، که هم زمان برای دلیل دیگری جز سلامت آمده اند، آغاز و کوشش کنیم که همه آنها را بیمه نماییم.

به این دلیل است که بسیاری از مؤسسات ارائه دهنده اعتبارات خرد[۷]به فکر عرضه بیمه سلامت افتاده اند. آنها گروه بزرگی از وام گیرندگان دارند که می توان محصولات بیمه را به آنان پیشنهاد کرد. از آنجا که مشکلات فاجعه بار سلامت گاه مشتری های بسیار قانون پذیر اعتبارات خرد را نیز به نکول وادار می کند، بیمه سلامت برای آنان، خود میزان اندکی بیمه برای مؤسسات ارائه دهنده اعتبارات خرد نیز خواهد بود. از این گذشته، گردآوری حق بیمه از مشتری ها آسان خواهد بود زیرا متصدیان وام پیش از این نیز هر هفته با آنان ملاقات می کردند. آنها در واقع می توانستند حق بیمه را به عنوان بخشی از وام در نظر بگیرند.

در سال ۲۰۰۷، مؤسسه اعتبارات خرد اس.کی.اس[۸]، که در آن زمان بزرگ ترین مؤسسه ارائه دهنده اعتبارات خرد در هند بود، «سوایام شاکتی[۹]» را برای نخستین بار عرضه کرد که یک برنامه آزمایشی بیمه سلامت با ارائه خدمات زایمان، بستری شدن و مزایای درمانی در صورت تصادف بود. این برنامه برای گروه های عرضه شده اجباری بود تا از کژگزینی اجتناب شود. برای چیرگی بر امکان فریب کاری، مزایا محدود شده بود و مشتری ها به شدت تشویق شده بودند تا از آن بیمارستان هایی استفاده کنند که اس.کی.اس با آنها توافق شبکه سازی دراز مدت داشت. برای اینکه شرایط معامله را خوشایند کنند، به مشتری هایی که به این بیمارستان ها می رفتند، «تسهیلات رایگان» عرضه می شد. مادامی که درمان آنها بابت یک بیماری پوشش داده شده بود، نیازی نبود آنها هزینه ای بپردازند. اس.کی. اس این هزینه ها را به طور مستقیم به بیمارستان ها پرداخت می کرد. زمانی که اس.کی.اس برای نخستین بار این محصول را عرضه کرد، شرکت کوشید آن را برای مشتری ها اجباری کند، ولی آنها سر باز زدند، بنابراین اس.کی. اس تصمیم گرفت محصول را تنها در نخستین دوره تمدید آن اجباری کند. نتیجه این شد که برخی مشتری ها تصمیم گرفتند وام ها را تمدید نکنند و اس.کی. اس در بخش هایی که بیمه را عرضه کرده بود، به تدریج مشتریان خود را از دست داد.

پس از چند، ماه، نرخ تمدید، وام های اس،کی، اس از حدود ۶۰ درصد به حدود ۵۰درصد کاهش یافت، مدیرعامل موسسه رقیب ارائه دهنده اعتبارات خرد از ما درباره کار با اس.کی.اس می پرسید و پاسخ دادیم در حال ارزیابی تأثیر بیمه اجباری سلامت بر مشتری های اعتبارات خرد هستیم، خندید و گفت: «اوه، من اثرش را میدانم! هر جا که اس.کی.اس این محصول را اجباری کرد، ما مشتری های بیشتری یافتیم. مردم اس.کی.اس را ترک می کنند تا به سازمان ما بپیوندند!» حدود یک چهارم مشتری ها با یافتن یک راه گریز، با اینکه از بیمه شدن اجتناب می کردند، مشتاق ادامه وام گیری از اس.کی.اس بودند. آنها وام خود را درست پیش از پایان اعتبار حق بیمه سالانه آماده می کردند. به این روش، وقتی که آنها وام خود را تمدید می کردند، عملا همچنان پوشش بیمه داشتند و بنابراین مجبور نبودند حق بیمه جدید را بپردازند. اس.کی.اس که با این مقاومت روبه رو شد، تصمیم گرفت محصول را اختیاری کند. ولی همچنان که اشاره شد محصولی اختیاری که تعداد اندکی مشتری آن را خریداری کرده اند، مستعد کژمنشی و کژگزینی است. هزینه پوشش سالیانه بیمه هر مشتری به شدت رشد کرد و شرکت آی.سی.آی.سی.آی لمبارد که اس.کی.اس از طرف آن بیمه را عرضه می کرد، بر آن شد که این محصول زیانده است و از اس.کی. اس خواست تا از بیمه کردن مشتری های جدید خودداری کند. سایر سازمان ها که تلاش کردند طرح های همسانی پیاده کنند نیز با مشکلات بسیار مشابه روبه رو شدند چون مشتری ها در برابر نام نویسی اجباری برای بیمه مقاومت می کردند.

بیمه خرد سلامت تنها شکل بیمه نیست که با مشکل برخورد کرده است. گروهی از پژوهشگران، شامل رابرت تاون سند[۱۰]همکار ما در ام.آی.تی، کوشیدند اثر دسترسی به طرح بسیار ساده ای از بیمه شرایط جوی را اندازه گیری کنند. این بیمه بسیار همانند آنچه در بالا توصیف کردیم، وقتی که کمتر از میزان معینی باران می بارید، مبلغی مشخص پول می پرداخت.[۲۰۴] این محصول در دو ناحیه هند، گجرات و اندرا پرادش بازاریابی شد که هر دو خشک و در معرض قحطی بودند. در هر دو مورد، محصول توسط یک مؤسسه بسیار شناخته شده و مورد احترام ارائه دهنده اعتبارات خرد فروخته شد. این شرکت شیوه های مختلفی را برای عرضه و ارائه بیمه به کشاورزان امتحان کرد. روی هم رفته، نرخ ثبت نام بسیار پایین بود. دست بالا ۲۰ درصد کشاورزان برخی از انواع بیمه را خریدند و تازه این سطح از ثبت نام نیز زمانی روی داد که فردی از این مؤسسه بسیار شناخته شده،خانه به خانه رفت تا محصول را بفروشد. از این گذشته، حتی آنها که برخی از انواع بیمه را خریدند نیز بسیار کم خریدند: بیشتر کشاورزان بیمه نامه هایی خریدند که تنها بین ۲ تا ۳ درصد زیان آنها را در صورت کاهش باران پوشش می داد.

پانویـــس

  1. Oped، مقاله ای است که نظرات نویسنده ای را که معمولأ عضو شورای سردبیری نشریه نیست، منتقل می کند و عموما در صفحه مقابل صفحه سرمقاله ها منتشر می شود.
  2. Unpenetrated Natural Market
  3. Adverse Selection
  4. Bindu Ananth
  5. Nandan Nilekani
  6. Infosys
  7. (MicroFinance Institution (MFI
  8. SKS
  9. Swayam Shakti
  10. Robert Townsend