فرجام متکبران

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

تکبر عبارت است از:

اظهار برتری بر دیگران؛ خودداری از پذیرش حق.


عاقبت متکبر

برای متکبّران در قرآن به دو فرجام اشاره شده است:

محرومیت از رحمت و محبّت ویژه الهی

رحمت الهی فراگیر و عام است؛ ولی تکبر موجب محرومیّت از رحمت خاص الهی و رانده شدن از درگاه خداست، چنان که شیطان بر اثر تکبر، از مقام قرب الهی رانده و مشمول لعن خداوند شد [۱] [۲] [۳] و از آسمان یا بهشت یا از صورت فرشتگان یا از درجه و منزلتی که در آن بود سقوط کرد [۴] [۵] [۶] ، زیرا زمین یا آتش دوزخ محل استقرار عاصیان متکبر است [۷] [۸] و ابلیس به سبب تکبّرش، نزد خدا و اولیای الهی پست و کوچک است [۹]

«قالَ ما مَنَعَکَ اَلاّ تَسجُدَ... • قالَ فَاهبِط مِنها فَما یَکونُ لَکَ اَن تَتَکَبَّرَ فیها فَاخرُج اِنَّکَ مِنَ الصّغِرین».

[۱۰] متکبر از محبت ویژه حق نیز دور است:«... اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ مُختالاً فَخورا» [۱۱] [۱۲] ، زیرا وی به خداوند دلبسته نیست، بلکه قلب او به مال [۱۳] و جاه [۱۴] تعلق و محبت فراوان دارد. [۱۵]

گرفتار شدن به ذلت دنیا

قرآن کریم به این حقیقت اشاره دارد که شخص متکبر در دنیا جز خواری نصیبش نخواهد شد:«... لَهُ فِی الدُّنیا خِزیٌ ونُذیقُهُ یَومَ القِیمَةِ عَذابَ الحَریق» [۱۶] ، چنان که در روایات نیز تصریح شده است که هر کس تکبّر ورزد کوچک و پست می‌شود. [۱۷] [۱۸] [۱۹] پستی و حقارت متکبر در چشم دیگران امری طبیعی و عکس العمل تکبّر وی از سوی دیگران است، زیرا همان نفْسی که متکبر دارد دیگران نیز دارند و هیچ کس دوست ندارد دیگری بر او تکبر ورزیده، او را تحقیر کند. [۲۰] از آیه‌ای بر می‌آید که حتّی قوم ثمود نیز با اینکه خود مردمی تبهکار بودند، تکبّر را ناپسند دانسته و حضرت صالح (علیه‌السلام) را دروغگویی متکبر می‌پنداشتند که می‌خواست از راه ادعای نبّوت بر آنان برتری یابد:«اَءُلقِیَ الذِّکرُ عَلَیهِ مِن بَینِنا بَل هُوَ کَذّابٌ اَشِر» [۲۱] ؛ ولی خداوند چنین پاسخ می‌دهد که آنان در قیامت خواهند دانست چه کسی دروغگو و متکبر است:«سَیَعلَمونَ غَدًا مَنِ الکَذّابُ الاَشِر». [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵]

گرفتار شدن به ذلت آخرت

خداوند در آخرت نیز به متکبران عذاب آتش سوزان را خواهد چشاند و جهنم جایگاه آنان خواهد بود «و یَومَ القِیمَةِ تَرَی الَّذینَ کَذَبوا عَلَی اللّهِ وُجوهُهُم مُسوَدَّةٌ اَلَیسَ فی جَهَنَّمَ مَثوًی لِلمُتَکَبِّرین» [۲۶] ؛ «اُدخُلوا اَبوبَ جَهَنَّمَ خلِدینَ فیها فَبِئسَ مَثوَی المُتَکَبِّرین». [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] ، چنان که در آیه‌ای بهشت به کسانی اختصاص یافته که در زمین در پی تکبّر و برتری طلبی نباشند:«تِلکَ الدّارُ الأخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذینَ لایُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرضِ...» [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] و در روایتی از امام باقر و امام صادق (علیها‌السلام) نیز آمده است:کسی که در قلبش به اندازه ذرّه‌ای کبر باشد وارد بهشت نمی‌شود. [۳۶]

فهرست منابع

(۱) اربعین حدیث، امام خمینی(قدس سره)، ۱۳۶۸ ش، قزوین، طه، ۱۳۶۸ ش.

(۲) اقرب الموارد، الشرتونی اللبنانی، تهران، دارالاسوة، ۱۴۱۶ ق.

(۳) تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ ق.)، تونس، الدار التونسیة، ۱۹۹۷ م.

(۴) التفسیر الکاشف، المغنیة، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۱ م.

(۵) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.

(۶) الجواهر، طنطاوی بن جوهری (م. ۱۳۵۸ ق.)، به کوشش احمد سعدعلی، بیروت، دارالفکر ۱۳۵۵ ق.

(۷) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.

(۸) فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ ق.)، بیروت، دارالمعرفه.

(۹) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.

(۱۰) الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق.

(۱۱) الکشف والبیان، الثعلبی (م. ۴۲۷ ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ ق.

(۱۲) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.

(۱۳) المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.


منبع

دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تکبر.

پانویس