نیکوکاری به جایگاه واقعی خود نرسیده است

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

گفت و گو با دکتر مریم نادری دبیر کمیته آموزش و امور خیر نخستین همایش ملی خیر ماندگار

اصلی

نیکی، احسان و همیاری واژه‌هایی هستند که بار معنایی فراوانی در خود جای داده‌اند. اما گسترش نیکوکاری در کشور ایران هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیده است و بسیاری از کودکان و نوجوانان به‌عنوان سرمایه‌های کشور تنها به شنیده‌ها در حوزه خیر و نیکوکاری اکتفا می‌کنند. به نظر می‌رسد جای خالی آموزش در کتب درسی و توجه خانواده‌ها و مدارس به تربیت مروجان نیکوکاری دیده می‌شود. باید بررسی کرد، اقدامات لازم و انجام شده در این حوزه چه بوده است؟ آموزش نیکوکاری به معنای واقعی به‌صورت رسمی یا غیررسمی در کشور اجرا می‌شود یا خیر؟ آیا دانش آموزان و کودکان در محیط‌های آموزشی و تربیتی از دوران کودکی با این مسئله آشنا می‌شوند؟

به همین منظور با دکتر مریم نادری؛ هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان و دبیر کمیته آموزش و امور خیر نخستین همایش ملی خیرماندگار به گفتگو پرداختیم.

وضعیت آموزش نیکوکاری به‌صورت رسمی و غیررسمی در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهی چگونه است؟ توضیح بفرمایید؟

در مقاطع تحصیلی مدرسه در بخش اهداف تحصیلی سند تحول یک بخش به نام عناصر و در زیرمجموعه آن عنصر اخلاق تعریف شده است. در بخش اخلاق اشاراتی به محبت و نیکوکاری و نیازهای آموزشی هر مقطع تحصیلی به این مفاهیم شده است اما در عمل و در بخش رسمی کشور یعنی کتاب‌های درسی و این که معلم از چه روش تدریسی باید استفاده کند تا این مفاهیم را به دانش‌آموزان منتقل کند، مباحثی وجود ندارد. برای مثال در بررسی کتاب مطالعات مقطع ابتدایی اصلاً به مؤلفه خیر و نیکوکاری اشاره نشده است. به‌طورکلی در بخش آموزش رسمی در مقاطع مختلف تحصیلی در اسناد بالادستی اشاراتی وجود دارد اما در قسمت‌های پایین‌دستی و کتاب‌های درسی چیزی وجود ندارد.

در بخش غیررسمی نیز من فکر می‌کنم هنوز نقش خانواده‌ها از بخش‌های دیگری همچون دوستان، وسایل ارتباط جمعی و ... پررنگ‌تر است و از وضعیت مطلوب‌تری برخوردارند. در دانشگاه نیز در کتاب‌های درسی که به‌صورت مشترک و بیشتر با موضوعات امور تربیتی هستند، مباحث نیکوکاری و خیر اصلاً مطرح نمی‌شود، اما به‌صورت غیررسمی دانشجوها معمولاً برخی فعالیت‌های را در قالب اردوهای جهادی و یا گروه‌های داوطلبانه انجام می‌دهند.

آیا معلمان برای آموزش غیررسمی نیکوکاری به دانش آموزان ، آموزش می‌بینند؟ چگونه باید این امر را پیاده نمود؟

من نمی‌توانم به‌طور صددرصد جواب بدهم اما تا جایی که من اطلاع دارم هیچ دوره آموزشی ضمن خدمتی برای آشنایی معلم‌‌ها با روش‌های تدریس نیکوکاری و امر خیر وجود ندارد، اما در بعضی از مدارس می‌بینیم که فعالیت‌های در قالب کارورزی دانش‌آموزان با اسم نیکوکاری و بیشتر به شکل جشنواره غذا اجرا می‌شود که آن هم به ابتکار، مدیر مدرسه است و عواید حاصل از آن به یک یا چند خیریه پرداخت می‌شود.

برای اینکه معلم‌ها را به این دست از فعالیت‌ها ترغیب کنیم یا آموزش دهیم شما چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟

از دهه1960 نظریه‌های انسان‌گرایی و معنویت‌گرایی در دنیا مطرح شدند و به ‌تبع آن روش تدریس معلم‌ها نیز تغییراتی پیدا کرد و کم‌کم موضوعاتی همچون ارزش‌های جمعی و اجتماعی جای خود را در روش‌های تدریس باز کردند. امروز در دنیا روش‌های علمی و تست‌شده متعددی برای روش تدریس معلم‌ها در موضوعات ارزش‌های جمعی، اجتماعی، نیکوکاری و یاری رساندن وجود دارد.

اما در ایران با توجه به خلاءهای موجود در بخش معنویت و ارزش‌ها که در نظام آموزشی کشور وجود آمده است باید ملعم‌ها را با روش‌های تدریس شیوه انسان‌گرایانه آشنا کنیم، برای این کار می‌توان از روش‌هایی همچون برگزاری کلاس‌های ضمن خدمت، اصلاح روش‌های تدریس دبیران و معلمان بهره‌ برد. باید به این نکته توجه کنیم که ما روش‌های یادگیری داریم که معلم موظف است ارزش‌ها و بحث‌های اجتماعی و جمعی را به‌صورت علمی و یادگیری واقعی با اهداف و طی فرآیند مشخص به دانش‌آموزان یاد بدهد.

جایگاه فعالیت‌های خیریه در آموزش فرزند و دانش‌آموز چیست؟

در کل طبیعت وجودی انسان از اینکه به کسی خیر برساند؛ خشنود می‌شود، در دنیا هم متوجه این موضوع شدند و تلاش کردند نظام‌های آموزشی خود را مبتنی بر ارزش‌های انسانی و انجام کارهای خیر بنا بگذارند. من فکر می‌کنم که اگر محور اصلی زیست آدمی را از پول در بیاوریم و به سمت ارزش‌های انسانی و اجتماعی و به عبارتی به سمت کار‌های خیر ببریم، می‌تواند برای جامعه خیلی مؤثرتر باشد. واقعیت این است که نگرش‌های انسان در طول زمان ایجاد می‌شود و انسان‌ها نسبت به اعمال دیگران و دیدن و مشاهده اعمال آن‌ها به اهمیت موضوعات خیر و خوبی به دیگران می‌رسند.

در بحث خانواده اگر ما به فرزندمان آموزش خیر ندهیم و این موضوع را فراموش کنیم، که متأسفانه بسیاری از خانواده‌های امروزی از صبح تا شب کار می‌کنند و فرزند را در کل فراموش کرده‌اند، این نقش را یک معلم می‌تواند بر عهده بگیرد.

یک معلم می‌تواند با یک آموزش جامع و کامل، زمینه فعالیت‌های خیر و نیکوکاری را در دانش‌آموزان فراهم کند و این خلأ را تا حدودی پر کند و یا برعکس آن خانواده خلأ آموزش معلم را پر بکند.

خانواده به‌طور کامل می‌تواند خلأ معلم را پرکند و یا معلم خلأ خانواده را؟

ما باید این نکته را در نظر بگیریم که الگوهای متعددی برای آموزش وجود دارد که اگر تضاد بین آن‌ها رخ ندهد، امکان‌پذیر است یعنی به‌گونه‌ای نباشد که خانواده ترد کند و معلم خیلی به آن توجه کند و یا بلعکس.

به‌هرحال یادگیری در بخش‌های مختلفی رخ می‌دهد نه در یک جا و یا با انجام یک کار، بنابراین می‌توان گفت اگر در یک جا خلأ باشد، بخش‌های دیگر می‌توانند آن را پوشش بدهند، اما مسلماً اگر یک فرد هم از تعلیم خانواده بهره‌مند شود و هم از تعلیم مدرسه خیلی مؤثرتر است.

من فکر می‌کنم مشکل بزرگ ما این نیست که کجا آموزش نیکوکاری وجود دارد و کجا وجود ندارد، چون اگر یک جایی باشد می‌تواند خلأ یک جای دیگر را تا حدی پر کند، اما مشکل اینجاست که اصلاً بعضی از قسمت‌ها مثل خانواده یا جامعه امر خیر را ترد می‌کنند و یا سفارش به انجام ندادن آن می‌کنند مثل این که بگویند اگر این کار را انجام دهید از شما سوءاستفاده می‌شود.

پس به نظر من مشکل از تضاد است نه این که یک جایی انجام می‌دهد و یک جایی انجام نمی‌دهد.

در بعضی مدارس غرب در هفته دانش آموزان باید ساعتی را فعالیت داوطلبانه انجام دهند، نظرتان چیست؟

برای انجام یک کار شما باید به ارزش انجام آن کار پی ببرید و باید نتایج آن را مشاهده کنید، آن‌هم در یک فرایند مشخص که شامل مشاهده فعالیت، انجام فعالیت، تشویق به ادامه فعالیت و درک حس لذت‌بخش از انجام فعالیت است.

به‌طورکلی می‌توان گفت این کار موجب می‌شود تا 1. دانش‌آموز به انجام کار خیر ترغیب شود، 2. زمینه‌ انجام فعالیت‌های خیر برای دانش‌آموز فراهم شود، دانش‌آموز خود فعالیت خیر را لمس ‌می‌کند و در نهایت آن کار را به‌عنوان یک ارزش می‌پذیرد.

راهکار شما برای گسترش آموزش نیکوکاری در مقاطع تحصیلی چیست؟

من به دلیل آنکه بیشتر با بچه‌های ابتدایی و پیش‌دبستان سروکار دارم با این مقطع بیشتر آشنا هستم. از نظر روانشناسی من فکر می‌کنم که باید عملکردمان در سطوح پایین در مدارس مثل خانواده‌ها در منزل باشد، مثلاً در کار نظافت منزل همه اعضای خانواده مشارکت دارند، پس در مدرسه هم باید همان‌گونه باشد.

معلم حکم مادر را به‌ویژه در سه پایه اول دارد و باید امور خیر را به‌صورت واقعی اجرایی کند، مثلاً تمیز کردن کلاس و تمیز کردن شیشه پنجره، مراقبت از یکدیگر و آموزش نقش‌ها و وابستگی‌هایی که به افراد جامعه داریم.این موارد کمک می‌کند تا دانش‌آموزان به سمت امور اجتماعی و خیر و خوبی حرکت کنند.

من فکر می‌کنم باید در مقاطع تحصیلی سعی کنیم یک محیط گرم، هماهنگ و یک دست را به‌گونه‌ای که افراد با یکدیگر برادر و خواهر هستند، تبدیل کنیم.

در حال حاضر نیازی به ایجاد و راه‌اندازی رشته امر خیر وجود دارد؟ زمینه‌های ایجاد رشته‌های تحصیلی، تحصیلات تکمیلی در حوزه‌های تخصصی امر خیر در کشور چیست؟

در بحث اینکه آیا نیازش هست، که صددرصد نیاز وجود دارد، این یک موضوع واضحی است.

ما امروز نیازمند یک بازنگری جدی برای حذف خیلی از رشته‌ها و ایجاد رشته‌های جدید هستیم، باید بر اساس نیاز جامعه و برای رشد و تعالی آن رشته‌های جدید را ایجاد کنیم. این موضوع جای تأسف دارد که کشورهای دیگر خیلی از ما در این امر، مباحث و برخوردها جلوتر هستند و خیلی بهتر با آن‌ها برخورد می‌کنند. نظر من این است که اگر آن‌ها در این مباحث از ما پیشی گرفته‌اند و به جلو می‌روند، علمی عمل کردن آن‌ها در این مباحث است. البته ما در کشور تا اینجا خوب به امر خیر عمل نکرده‌ایم اما اگر علمی‌تر عمل کنیم، خیلی مؤثرتر و سودمندتر خواهد بود. اما در بخش دوم سؤال، ببینید به نظر من در حال حاضر زیرساخت‌های لازم برای تأسیس رشته‌های تخصصی در جامعه ما نیست و اگر واقعیت آن را هم بخواهید، اینکه اصلاً ما در حوزه امر خیر هم راه را درست نرفته‌ایم و یک مقداری بیراهه هم رفته‌ایم.

بنابراین من فکر می‌کنم در بحث‌های ایجاد رشته باید ببینیم چه میزان بستر این کار در کشور فراهم است. دراین‌باره شناخت درستی از افرادی که در این راه قدم برمی‌دارند و این که آن‌ها چه میزان دانش و علوم تخصصی در این حوزه دارند و چه کمکی می‌توانند به تأسیس این رشته بکنند، نداریم.