وقفنامه یک رشته قنات در زنجان

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: پرستو قاسمی اندرود

کارشناس ارشد باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری

چکيده

يکي از مهم‌ترين انگيزه‌هاي وقف براي واقفان، فارغ از آموزه‌هاي ديني و اعتقادي، ميل به جاودانگي است. واقفان با در اختيار گذاشتن دارايي‌هاي خود براي مردم يا مصرف آن در جهت نيّات خاص، نام نيکي از خود بر جاي مي‌گذارند. اين نوشتار به معرفي يکي از مردان خيّر و واقف بسياري از بناهاي عام المنفعه زنجان و بازخواني وقفنامه‌اي از وي مربوط به سال 1331 ه.ق مي‌پردازد. اين واقف ارجمند، مرحوم حاج مير بهاءالدين زنجاني است که نامش با هويت شهر زنجان گره خورده و براي هميشه در اذهان مردم زنجان باقي خواهد ماند. وقفنامه مذکور مربوط به يک رشته قنات در شمال زنجان است که به همت اين واقف دورانديش احداث و وقف بر ساکنين اهل زنجان شده است. کليدواژه‌ها: وقفنامه، مير بهاءالدين زنجاني، قنات، زنجان، دوره احمدشاه قاجار.

معرفي واقف

مير بهاءالدين به سال 1236 ه.ق در شهر زنجان به دنيا آمد. پدرش مرحوم مير مسيحا فرزند قاضي جلال که از طرف سلطان وقت از عراق به ايران دعوت شده بود به سمت قاضي‌القضات زنجان منصوب گرديد. مير بهاءالدين در 9 سالگي پدرش را از دست داد و اندکي پس از پدر، مادرش را از دست داد و او با هفت خواهر خود تنها ماند. ايشان با سرمايه اندک خريد و فروش تنباکو انجام مي‌داد و خواهرانش در منزل به جوراب‌بافي مشغول بودند و زندگي‌شان از اين طرق اداره مي‌شد. مير بهاءالدين پس از سال‌ها تلاش براي به‌دست‌آوردن روزي حلال، به دارايي فراواني دست يافت. وي با قناعت و اندوختن سرمايه، به خانه خدا رفت و به حاج مير بهاءالدين معروف گشت. درسال1286 ه.ق که سال مجاعه يا گرسنگي نام گرفته بود و بسياري از اهالي شهر زنجان دچار گرسنگي و فقر بودند، ايشان با احسان و بخشش‌هاي بسيار جان بسياري از اهالي شهر را نجات داد. از آثار به جاي مانده از حاج مير بهاءالدين مي‌توان به احداث پلي بر روي رودخانه زنجان‌رود اشاره کرد. ايشان پس از سال‌ها تلاش براي رفاه و آسايش اهالي شهر زنجان در سن 76 سالگي درگذشت و نامش را براي هميشه در اذهان تاريخي شهر به‌عنوان يکي از افراد خيّر و واقف بسياري از بناهاي عام‌المنفعه باقي گذاشت. [۱]

قنات‌هاي شهر زنجان

از دوران ناصرالدين شاه تاکنون آخرين آب‌هاي جاري شهر که به‌صورت نوبتي مورد استفاده محلات قرار مي‌گرفته عبارتند از:

1-قنات حاجي مير بهاءالدين،

2- قنات حاج يوسف،

3- قنات حاجي عبدالحسين تاجر موسوم به قنات سرچشمه و

4- قنات قيز قيد که کليه اين قنات‌ها از سلسله کوه‌هاي شرقي و شمال شرقي که حدود 30 الي 40 کيلومتري زنجان واقع شده‌اند شروع شده و آب کشاورزي و آشاميدني را تأمين مي‌کرده‌اند.

ويژگي سند

اين سند تاريخي با مرکب مشکي بر روي کاغذ کاهي رنگ با خط نستعليق به سال 1331 ه.ق در دوره حکومتي احمدشاه قاجار در خصوص يک رشته قنات در شمال شهر زنجان مي‌باشد. سند مزبور در 22 سطر نوشته شده و 1 نفر شاهد بر آن مهر زده است.

بازخواني سند

1- بسم الله اشرف الاسماء غرض از تحرير اين کلمات شرعيه آيات آنکه چون مرحوم المبرور رضوان معان الحاج ميربهاءالدين طاب ثراه در زمان حيات خود در جز وصاياي معتبره برعهده وصي و ناظر اعمال

2- ثلث خودشان اتمام قناتي معين نموده بود باين عبارت که در نزد هست انشاءالله تعالي قربةالي‌الله و طلب‌المرضاته از براي آسايش شهر قناتي احداث نمايم هرگاه به‌ حول قوه الهي به آن تفضيلي که منظور نظر است

3- انجام پذيرد خودم به اتمام رسانيدم عمل خودم خواهد بود مخارج آن و خيل ثلث ترکه ندارد والا اگر موصي را اجل درک نمود و عمل ناتمام بماند وصيان معظمان نورچشمان ماذون و مختارند عمل قنات را هم

4- متروکات نمايند و کار قنات را ناقص نگذارند گرچه عبارت وصيت‌نامه صريح در احداث قنات نبود بلکه ظاهر در اين بود که در صورت اقدام آن مرحوم اتمام نقص و انجام عمل به عهده وصيين

5- مع ذلک اوصياء اولاد آن مرحوم موفق گرديده بعد از اتمام وصاياي آن مرحوم باقي ثلث را به احداث يک رشته قنات در شمال شهر زنجان محض ابقاء آثار خيريه و اجراء صدقه جاريه

6- چون بقيه ثلث وافي به اتمام نشد لهذا جناب مستطاب قدوة الاجله و الاشراف آقاي حاجي سيد محمد امين‌الرعايا سلمه‌الله‌تعالي که احد اوصياء بودند شخصا چند سال با تحمل زحمات و بذل اموال از خود

7- به حسن کفايت و اهتمامات وافيه قنات را به اتمام رسانيده بحمدالله‌تعالي از حسن نيت والد موصي و ولد وصي صدقه جاريه جريان يافته و در اين بين اهالي بلد از فوائد آن مشفع و مثوبات عايد موسس و باني

8- و مباشرين گرديده جز آن‌که چون عنوان عمل به‌طوري که مشروح يافته خالي از اجمال نبود و منظور موصي مرحوم و اوصياء در اين عمل خيرات ابديه و صدقه جاريه بوده فلهذا براي استحکام عمل

9- و سد ابواب اختلال در طبقات لاحقه در حال تحرير جناب مستطاب الامجد آقاي حاجي سيد محمد امين‌الرعايا با حضور و امضاء آقايان مفصله در ذيل اولاد مرحوم مغفور مزبور به طيب خاطر

10- خودشان وقف موبد و حبس مخلد شرعي نمودند قربةالي‌الله از قبل خودشان اصاله و وصايت همگي و تمامي قنات مزبور را بر کافه ساکنين اهل زنجان از داخل قلعه قديم و خارج

11- جناب مستطاب‌الاجل آقاي حاجي سيد حسين سلمه‌الله، جناب مستطاب شريعت‌مآب آقاي حاجي سيد احمد سلمه‌الله ، جناب مستطاب‌الاجل آقاي حاجي سيد محمود سلمه‌الله، جناب مستطاب آقاي آقاحسن سلمه‌الله، جناب مستطاب آقا جعفر زيده‌عزه سلمه‌الله، جناب مستطاب آقا جليل زيده‌عزه سلمه‌الله، جنابان مستطابان آقاقاسم و آقارحيم خلفي المرحوم‌المبرور الحاج سيد عبدالله طاب‌ثراه

12- از قرار تفضيل و شرايط محرره در ذيل شرط اول حق تغيير مجري از مجري قديم ندارند شرط دويم بايد به مصرف خوردن و استعمال در تطهيرات و تنظيفات از حوض و آب‌انبار و غيرها

13- داخل بلد سه دانگ نصف تمام، خارج بلد طرف شرقي يک دانگ، خارج بلد طرف غربي يک دانگ، حق‌التوليه يک دانگ

14- و ساير انتفاعات عامه برسانند به عبارت اخري حق‌السقايه باغ و باغچه که مستحدثه براي منافع و تحصيل فايده باشد داخلا و خارجا حق استعمال ندارند و جناب مستطاب آقاي حاجي سيد محمد

15- امين‌الرعايا سه دانگ از باغ قلعچه را که خودشان اخذ نموده‌اند الي انقضاء‌ مدت چهل سال حبس گرديده که منافع آن مساحت را در مدت مزبوره متولي هر عصر در تعمير قنات صرف نموده

16- يک دانگ و يک دانگ حق‌التوليه را در سقايت باغ قلعچه معين داشته اگر به‌علاوه از سقايه باغ چيزي باقي باشد به اقتضاء‌ صلاح وقف و موقوف‌عليهم حسب ما يراه المتولي صرف

17- خواهد شد و امر توليت مادام‌الحيات با خود جناب مستطاب آقاي حاجي امين‌الرعايا سلمه‌الله و بعده با ولد ارشد ايشان جناب آقاسيد عزيز زيده‌عزه و جناب مستطاب شريعت‌مآب الحاج

18- السيد احمد سلمه‌الله مي‌باشد و بعد هما هر کس را که صلاح بدانند واحدا او متعددا واگذار نمايند و هکذا متولي هر عصري به ملاحظه بصيرت به اهل زمان خود به مقتضاي مصلحت وقف و موقوف‌عليهم

19- تعيين متولي لاحق را بکنند وحق تعيين لاحق بر لاحق را نخواهد داشت و متولي هر عصر شروط مزبور تا خود را مسئول روز مجازات و قضاي عدل حضرت احديت داشته

20- و از مصلحت وقف و موقوف‌عليهم و شروط مزبور تا تجاوز نکنند والله شهد عليهم صيغه وقف ايجابا و قبولا عن قبلهم و توکيلهم جاري

21- گرديده و اقباض معتبر در لزوم نيز به‌عمل آمد حرر ذلک في ثامن شهر ربيع‌الثاني من شهور عام احدي و ثلثين

22- و ثلثمائه بعد الف من الهجره و بالهندسه سنه 1331

هامش

هوالله تعالي کلما فصل في الورقه مطابق لما وقع وقفا و اقباضا من الاحقر في التاريخ المحرر 1331، مهر بيضي شکل با خط ثلث، العبد محمد الموسوي

پانویس

  1. مقاله ( میر بهاء الدین زنجان)، نویسنده: عبدالعزیز قائمی، فصلنامه فرهنگ زنجان شماره 13و14، صص143-154.