مسئولیت اجتماعی شرکتی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مسئولیت اجتماعی شرکتی مجموعه وظایف و تعهداتی است که شرکت بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه‌ای که در آن فعالیت می‌کند، انجام دهد.

انواع نظرات در مورد مسئولیت اجتماعی

تعهد و تکلیف مدیریت باید به انجام کارهایی که حافظ و ارتقادهنده رفاه جامعه و علایق بنگاه باشد. مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون شرکت‌ها تاثیر عمده‌ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به‌گونه‌ای باشد که در اثر آن، زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، شرکت‌های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده‌تر، شرکت‌ها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر عمل کنند، چون نظامی فرعی، از کل نظام اجتماعی را تشکیل می‌دهند. این موضوع زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان می‌دهد که توجه کنیم، امروزه برخی از شرکت‌ها از نظر درآمد و تاثیرگذاری از بسیاری از کشورها ثروتمندتر و قوی‌تر شده‌اند.

یک شرکت، زمانی به تعهد اجتماعی خود عمل می‌کند که به مسئولیت‌های قانونی و اقتصادی خود عمل کند و نه بیشتر. به عبارت دیگر، شرکت به حداقل مسئولیتی که قانون از او خواسته است، عمل می‌کند. چنانچه شرکتی، هدف اجتماعی را ترغیب کند، تنها به‌منظور رسیدن به اهداف اقتصادی خود است و نه چیز دیگر. مسئولیت اجتماعی با ورود خود، یک چارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه می‌کند که براساس آن، شرکت‌ها به فعالیت‌هایی اقدام می‌کنند که وضع جامعه را بهتر کرده و از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می‌شود نیز پرهیز ‌کنند. پاسخگویی اجتماعی اشاره به توان و ظرفیت شرکت در جهت عمل و اقدام نسبت به خواسته‌ها و انتظارات جامعه دارد. از دیرباز تاکنون دیدگاه‌های متفاوتی در زمینه فعالیت اجتماعی شرکت‌ها وجود داشته است. در دیدگاه کلاسیک، مسئله اصلی بنگاه، حداکثرسازی سود و منافع بلندمدت شرکت است. با این شرط مسئولیت اجتماعی را تولید کالا و خدمات با حداقل هزینه برای جامعه تعریف می‌کنیم.

در دیدگاه مسئولیت‌ پذیری، این دیدگاه با مرحله دوم سیر تاریخی منطبق است. براساس این دیدگاه، مدیران شرکت باید نسبت به سهامداران و سرمایه‌گذاران خود احساس مسئولیت کنند. با انجام فعالیت‌هایی که ناشی از نگرانی‌های اجتماعی شرکت است، شرکت تا حدودی به خودگردانی می‌رسد و با چنین کنترل‌هایی که به خود تحمیل می‌کند، باعث می‌شود که دخالت‌های دولت کاهش یابد. این مسئله به نوبه خود، باعث کاهش تعارضات، میان سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی می‌شود. در دیدگاه عمومی، این دیدگاه با مرحله سوم سیر تاریخی منطبق است که براساس آن، سازمان ملزم است در جهت حل مسائل و مشکلات جامعه فعالیت کند. در نتیجه، سودآوری تنها یکی از اهداف‌ بنگاه اقتصادی محسوب می‌شود. طرفداران این فلسفه معتقدند که چون جامعه اجازه فعالیت و استفاده از منابع کمیاب را به شرکت اعطا کرده و محیط مناسب برای کسب سود را برای آن به‌وجود آورده، شرکت باید خود را مدیون به جامعه دانسته و همواره خود را خدمتگزار آن بداند.

دیدگاه کارول

«کارول» که از طرفداران مسئولیت اجتماعی شرکتی است، براین باور است که مدیران یک سازمان تجاری، چهار مسئولیت اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و فداکاری کردن دارند. وی این چهار مسئولیت را به ترتیب اولویت فهرست می‌کند و بر این باور است که مسئولیت اخلاقی و فداکاری امروز، ممکن است در آینده به ترتیب به مسئولیت‌های حقوقی و اخلاقی تبدیل شوند.

دیدگاه میلتون فریدمن

برخی از طرفداران اقتصاد بازار مانند «میلتون فریدمن» با مسئولیت اجتماعی مخالف بوده و آن را با مکانیسم‌های اقتصادآزاد در تضاد می‌دانند. فریدمن کاهش قیمت محصول برای کاهش تورم، استخدام برای مبارزه با بیکاری و هزینه‌کردن برای کاهش آلودگی محیط زیست را هدردادن پول و سرمایه سهامداران می‌داند. او از مسئولیت اجتماعی به عنوان یک دکترین اساسا ویرانگر نام می‌برد. فریدمن تنها مسئولیت اجتماعی شرکت تجاری را استفاده از منابع جامعه و مشارکت در فعالیت‌هایی که برای افزایش سود با رعایت قواعدبازی (بدون نیرنگ و فریب) طراحی شده‌اند، می‌داند.

بررسی نظر فریدمن و کارول

فریدمن و کارول مدعی‌اند که نظریه خود را با توجه به اثر مسئولیت‌های اجتماعی بر سود شرکت، ساخته و مطرح کرده‌اند. فریدمن می‌گوید: اقدام‌های از نظر اجتماعی مسئولانه، به کارایی شرکت آسیب می‌رساند. کارول باور دارد که بی‌توجهی به مسئولیت‌های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و در نتیجه کاهش کارایی می‌شود. اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی خود عمل کند، می‌تواند به سود مورد نظر خود دست یابد. مفهوم مسئولیت اجتماعی برای شرکت‌ها یعنی چگونه از طریق کسب‌و‌کار مسئولانه، ایجاد ثروت کنیم. بنابراین رفتارهای تجاری شرکت، حوزه کارکنان، مشتریان، پیمانکاران، محیط زیست و جامعه را در برمی‌گیرد. بنابراین یک رابطه برنده‌-‌‌ برنده و خلق ارزش مشترک هم برای جامعه و هم برای بنگاه، زیربنای مفهومی موضوع مسئولیت شرکتی است. مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها بر مسئولیت و پاسخگویی به‌عنوان پایه و اساس رفتار یک شرکت در اجتماع تاکید دارد و ناظر بر چگونگی کسب‌وکار مسئولانه همراه با تولید ثروت است. این نیازهای اجتماعی جامعه است که بازارهای اقتصادی را تعریف می‌کند. بنگاه‏های اقتصادی در قبال همه ذی‌ نفعان مسئول هستند که شامل، مشتری، کارمند، خود سازمان، مصرف‌کنندگان، محیط‌زیست، جامعه محلی، همسایه ‏ها، دانشگاه و اقتصاد آن ملت می‌شود.

نتیجه گیری

بنابراین موفقیت کسب‌وکار به پیشرفت جامعه متصل است و رابطه مستقیمی میان این دو وجود دارد. چرا شرکت مایکروسافت و بنیاد گیتس در بازار آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کند، زیرا در صورت جهش از یک سطح توسعه به سطحی دیگر در این قاره، بازار آفریقا به بزرگترین بازار محصولات مایکروسافت تبدیل خواهد شد. چرا شرکت‌های نفتی بزرگ مانند «شل» نزدیک به پنج‌درصد درآمد خود را صرف سرمایه‌گذاری تحقیق و توسعه روی انرژی‌های تجدیدپذیر می‌کنند، زیرا هم‌اکنون در بازار سوخت‌های فسیلی رهبر بازار هستند و می‌خواهند هنگامی که سوخت‌های فسیلی به اتمام رسید، همچنان رهبر بازار انرژی باقی بمانند. آسیب‌های اجتماعی و توسعه‌نیافتگی جوامع در نهایت هزینه‌های بنگاه را افزایش می‌دهد. چرا بزرگترین بنگاه‌های دنیا در کشورهای توسعه یافته شکل می‌گیرند و چرا بزرگترین بازارهای آنها در جوامع توسعه یافته قرار دارد.

نمونه‌های مزایای مستقیم ناشی از مسئولیت اجتماعی برای یک شرکت شامل موارد زیر هستند:

• افزایش ارزش تجاری و نشان تجاری

• دسترسی بیشتر به منابع مالی

• نیروی کار سالم‌تر و ایمن‌تر

• مدیریت ریسک و نظارت موثرتر بر امور شرکت

• کارکنان مشتاق

• وفاداری مشتری

• ارتقای اعتماد و اطمینان طرف‌های ذی‌نفع

• تقویت وجهه عمومی


دکتر مجید گلپایگانی
عضو گروه مشاوره مدیریت شریف

منبع

گسترش آنلاین-مسئولیت اجتماعی شرکتی چیست و چرا شرکت‌ها به دنبال آن هستند؟