بازنمایی وقف در رسانه، مورد تجربی: تحلیل محتوای فصلنامه وقف، میراث جاویدان بین سال های 1391 تا 1393
سید ریاض الدین طباطبایی [۱] ،مهری بهار [۲]
محتویات
چکیده:
میتوان گفت فصلنامه وقف، میراث جاویدان عمدتاً با رویکردی تاریخی، غیرعلمی و بدون هدفگذاری مشخص منتشر میشود و اینها نمیتواند بازنمایی دقیقی از وقف ارائه دهد. رویکرد تاریخی نشریه در بسیاری از مقالات مشخص است که در تحلیل یافتهها به این موضوع اشاره خواهیم کرد. درواقع ما در 7 شماره موردمطالعه با هیچ ایده و راهکار جدید برای حل مشکلات در حوزه وقف مواجه نشده، حتی با طرح مسئله و مشکل نیز مواجه نگردیده و این نشان میدهد که فصلنامه نگاهی سطحی و تکبعدی به وقف دارد و بر اساس استراتژی و طرح از پیش تعیینشدهای در این مسیر حرکت نمیکند. این موضوع و یافتهها در کنار مباحث نظریای که اشاره میشود، نشان میدهد که فصلنامه وقف، میراث جاویدان بهعنوان رسانهای تخصصی در این حوزه بازنماییای غیردقیق از وقف دارد. برای اینکه فصلنامه بازنمایی دقیقتری از وقف داشته باشد بهتر است از متخصصان روزنامهنگاری که در حوزه وقف کارکردهاند در نشریه استفاده کند و همچنین نگاه ایدئولوژیک به مسئله وقف حذف شود و پیشنهاد میشود نشریه از حالت یک نشریه رسمی سازمانی خارج شود تا آزادانهتر به این مسئله پرداخته و محدودیتهای ناشی از تعلق به سازمانی خاص گریبانگیر آن نباشد. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی وقف در رسانه است که با توجه به اینکه مجله وقف، میراث جاویدان تنها مجله تخصصی در این حوزه است بهعنوان نمونه موردی برای مطالعه انتخاب شده است. بدین منظور با مرور نظریات مربوط به بازنمایی، خصوصاً نظرات استوارت هال آماده تحلیل فصلنامه وقف، میراث جاویدان با رویکرد بازنمایی انجام شد. پرسش تحقیق به نحوه بازنمایی وقف در مجله وقف میراث جاویدان برمیگردد و به همین دلیل نیز از رویکرد بازنمایی استوارت هال استفاده شد تا بتوان هر چهبهتر جنبههای مختلف این بازنمایی را تحلیل کرد. با توجه به این مباحث، برای انجام تحلیلها و پاسخ به پرسش تحقیق و مشخص کردن نحوه بازنمایی وقف در این نشریه از روشهای تحلیل محتوای کمی و کیفی بهطور همزمان استفاده کرده و نتایج آن را در ادامه ارائه میکنیم. برای انجام تحلیل محتوا، ابتدا لیست مقولات اصلی و فرعی تهیه شد و بر اساس مقولات به تحلیل هر شماره پرداخته و سپس تحلیل کلی 7 شماره مورد بررسی ارائه شد. واژگان کلیدی: وقف، رسانه، بازنمایی، تحلیل محتوا.
مقدمه
در اسلام یکی از راههای تحقق بخشیدن به اهداف خیرخواهانه وقف است. نهادی که گسترش آن از یک سو سبب تعدیل و توزیع ثروت و از سوی دیگر موجب از بین رفتن نیازهای فرهنگی و اجتماعی موجود در جامعه میگردد و میتوان ادعا نمود سنت حسنه وقف پشتوانه اقتصادی اهداف بلند انسانی است که در طول تاریخ با توجه به سطح زندگی مردم برای رشد فرهنگ و دانش بشری تأثیر بسیاری داشته است، زیرا وقف سابقه دیرینه در تاریخ تمدن بشر دارد و تنها مخصوص اسلام و فقه و حقوق کشورهای اسلامی و ایران نیست و نهادهای مشابه آن در تمام ادیان و حقوق سایر کشورها مشاهده میشود.
در طول تاریخ اسلام اغلب اینگونه بوده است که مردم نیکوکار بخشی از اموال و مستغلات خود مانند زمین، خانه، باغ و غیره را از مالکیت خود خارج و منافع آن را برای اهداف خیرخواهانه متناسب با نیازهای جامعه اختصاص میدادند.
تأسیس بیمارستانها، مدارس علمی، مراکز فرهنگی و مساجد بر اساس وقف بیانگر این ادعاست. افراد جامعه و واقفان نیز سعی میکردهاند با اتخاذ روشهایی فرهنگ وقف را در جامعه ترویج کرده و جا بیندازند. به عنوان مثال درگذشته وقفنامهها را در محافل عمومی با صدای بلند میخواندند و همچنین واقفان ارجوقرب خاصی در بین مردم داشتند.
اما امروزه و با ظهور عصر اطلاعات، یکی از مهمترین جلوههای بروز و تقویت وقف در رسانهها است. درواقع در حال حاضر این رسانهها هستند که با برجستهسازی برخی موضوعات اذهان جامعه و افکار عمومی را نسبت به اهمیت یک موضوع آگاه میسازند. بنابراین شناسایی جایگاه وقف در رسانههای مختلف از اهمیت خاصی در راستای گسترش این سنت حسنه برخوردار است.
روش پژوهش
هدف این تحقیق ارزیابی و تحلیل بازنمایی وقف در مجله وقف، میراث جاویدان است. رسانهها از دیرباز بهعنوان یکی از مهمترین عناصر در جامعه بهحساب میآمدهاند و نقش مهمی در شکلگیری افکار عمومی و همچنین ایجاد گرایش مثبت بین مردم نسبت به یک موضوع داشتهاند.
آنچنانکه در اين خصوص حضرت امام خميني (ره) با تشريح نقش رسانههاي جمعي، از آنها بهعنوان دانشگاه عمومي یاد کرده است كه بايد در تمام سطح كشور گسترش يابند و تمام مردم را متفكر، مبارز و ديني بار بياورند.(امام خمینی (ره)، 1378)
با توجه به هدف تحقیق که تحلیل بازنمایی وقف در رسانه است، از چارچوب نظری بازنمایی بهویژه نظرات استوارت هال برای تحقیق استفاده شده است. امروزه مفهوم بازنمایی بهشدت وامدار آثار استوارت هال است و به ایدهای بنیادین در مطالعات فرهنگی و رسانهای مبدل شده است.
نگاه جدید ارائهشده از سوی هال به مفهوم بازنمایی، از دیدگاههای متفکرانی مانند فوکو و سوسور برای بسط نظریه بازنمایی استفاده کرده است.
روش تحقیق
این تحقیق تلفیقی از روشهای موجود در سنتهای کمی و کیفی را بکار میگیرد تا به هدف خود نائل شود. پژوهش کمی از دیرباز روش تحقیق غالب در مطالعات رسانهای بودهاند اما پژوهش کیفی، اصطلاحی عام برای رویکردهای مختلف تحقیق و ارزشیابی تلقی میشود که با عناوین مختلفی چون قومنگاری، پژوهش میدانی و مشاهده توأم با مشارکت خوانده میشوند.
این رویکردها برحسب سنن مختلف فلسفی و تحلیلی قابل تفکیک هستند. این سنن دارای ویژگیهای مشترکی نیز هستند که آنها را از پژوهشهای کمی متمایز میکند.
در این پژوهش برای تحلیل متون فصلنامه از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی بهصورت همزمان و برای تحلیل تصاویر روی جلد نیز از نشانهشناسی استفاده شده است.
اهداف تحقیق
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل بازنمایی وقف در مجله وقف، میراث جاویدان از طریق تحلیل محتوا و نشانهشناسی شمارههای منتشرشده فصلنامه وقف میراث جاویدان بین سالهای 91-93 است.
اولین شماره سال 1391 بهعنوان مبدأ انتخاب شد و تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد، بعد از بررسی شمارههای دو سال نتایج مشابه بود و نتیجه جدید به دست نیامد بنابراین به تحلیل همین شمارهها اکتفا نموده چون اشباع نظری حاصلشده بود.
علاوه بر این، موارد زیر را نیز میتوان بهعنوان اهداف فرعی این پژوهـش قلمداد کرد:
1.تعیین تعداد کل مقالههای منتشرشده در سالهای در دست بررسی و تعیین مقالههای تألیفی و ترجمه¬ای
2.توصیف ساختاری مجله ( تعداد مقالات، ساختار بخشها، جلد، تصاویر و ...)
3.تعیین دوره تاریخی موقوفات معرفیشده
4.بررسی جنسیت نویسندگان و مترجمان مقالات، سطح تحصیلی و رتبه علمی آنها
5.نوع وقفها (مادی، معنوی و ...)
6.تعیین رتبه علمی نویسندگان
7.تعیین گرایش موضوعی مقالات
8.معرفی و شناسایی زنان و مردان واقف
پرسشهای تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق در این قسمت سؤالات تحقیق که شامل یک سؤال اصلی و یک سؤال فرعی میشود بدین شرح است:
سؤال اصلی تحقیق: بازنمایی وقف در فصلنامه وقف، میراث جاویدان چگونه است؟
سؤال فرعی تحقیق 1: نوع نگاه به وقف در فصلنامه میراث جاویدان چگونه است؟ بیشتر تحلیلی است یا تاریخی و توصیفی؟
یافتهها
ساختار و مشخصات مجله
هر مجلهای ساختار مختص خود را دارد که دارای بخشهای ثابت و متغیر هست. بنابراین در مورد هر مجله دو بحث ساختار و محتوا مطرح است در اینجا ابتدا ساختار مجله را معرفی کرده و سپس به محتوای آن پرداخته میشود.
فصلنامه وقف، میراث جاویدان عمدتاً دارای چند بخش ثابت است. هر شماره دارای طرح جلد و فهرست است. پسازاینها و در ابتدای مجله سرمقاله و بعدازآن بخش استفتائات قرار دارد.
سپس به ترتیب بخشهای وقف، موقوفات، واقفان، وقف نامهها، بقاع متبرکه، دیگر کشورها، نقد و معرفی و درنهایت چکیده مقالات ارائه میشود. بهطور میانگین در هر شماره 9 مقاله در حدود 210 صفحه منتشر میشود. البته مقالات بهجز بخشهای سرمقاله، استفتائات و چکیدهها هستند و در بخشهای دیگر تقسیم میشوند.
حال برای بررسی محتوای مجله، با توجه به رویکرد بازنمایی استوارت هال که درروش پژوهش بیان شد با استفاده و تمرکز بر متن، تحلیلهای مربوط را ارائه میشود.
منظور از متن در اینجا صرفاً زبان نوشتار نیست بلکه متن، عکس و دیگر نشانهها را نیز شامل میشود. در بخشهای بعدی به ترتیب ابتدا ساختار مجله و مقالات منتشرشده معرفی و تحلیل میشود، در این بخش ابتدا طرح جلد و سرمقاله و سپس به ترتیب بخشهای مجله یعنی وقف، موقوفات، واقفان، وقف نامهها، بقاع متبرکه، دیگر کشورها، نقد و معرفی پیش میرویم و مقالات موجود در هر بخش را تحلیل میکنیم. سپس جداول مربوط به مقولات تمام شمارهها را ارائه کرده و بعدازآن به تحلیل هر جدول میپردازیم. درنهایت نیز جمعبندی تحلیل هر 7 شماره را ارائه میشود.
تحلیل یافتهها
در این قسمت ابتدا بهصورت مجزا تمام بخشهای فصلنامه تحلیل میشود و با ارائه آمار مربوط به هر بخش، تحلیلهای مربوط به آن بخش را ارائه میشود.
روی جلد
روی جلد مهمترین قسمت یک نشریه است. در روی جلد عکس یک و تیتر یک قرار میگیرد که نقش بسزایی در جذابیت و علاقهمندی مخاطب و همچنین معرفی مطالب داخل مجله دارد.
در 7 شماره بررسیشده از فصلنامه وقفمیراث جاویدان، اغلب شمارهها تیتر یک ندارند و در صورت وجود نیز تیترها فاقد استانداردهای تیتر زنی هستند و کمکی به جذب مخاطب نمیکنند.
علاوه بر این عکسهای روی جلد هم اغلب تصویری از گنبد یا مناره یا بقعه هستند و تنها در چند مورد تصاویر ترکیبی استفادهشده که آنها نیز در سطح ضعیف و یا متوسط ارزیابی میشوند.
درواقع تصاویر کلی و نامشخص هستند و در مواردی که تصویر مناره است توضیحی وجود ندارد که مخاطب متوجه شود این تصویر متعلق به کجاست و به چه دلیلی روی جلد مجله قرارگرفته است. با توجه به نظرات هال میتوان گفت که فرایند رمزگذاری و رمزگشایی در این مورد بسیار ساده و سرراست است و هیچ معنای پنهانی در اینجا وجود ندارد.
این جدول نشان میدهد که تنها 3 شماره تیتر یک دارند که تیترهای یک نیز تنها جملاتی ساده درباره وقف هستند. عکسهای روی جلد نیز در 4 مورد یک تصویر ساده است و در 3 موردی که عکس ترکیبی استفاده شده نیز مفاهیم ساده و بدون جذابیت خاصی قرار دادهشده است.
سرمقاله
سرمقاله یکی از مهمترین قسمتهای هر نشریه است و در فصلنامه وقف، میراث جاویدان در هر شماره سرمقاله بهطور مرتب در 5 صفحه ارائهشده است.
نویسنده سرمقاله در این نشریه مدیرمسئول است اما نکته جالب توجه این است که سرمقالههای منتشرشده در این فصلنامه ربطی به وقف ندارند و در برخی موارد تنها بعضی از اتفاقات روز را مورد بررسی قرار دادهاند (که در تحلیل هر یک از شمارههای موردبررسی به آنها پرداختیم) درحالیکه از یک فصلنامه تخصصی در حوزه وقف انتظار میرود در سرمقالههای خود به وقف پرداخته و شرایط آن را در کشور موردبررسی قرار داده و راهکارهای مناسبی برای توسعه و تقویت این حوزه ارائه کند.
همچنین سرمقاله نقش مهمی در ایجاد هویت برای یک مجله دارد و تیتر سرمقاله نیز در این مهم تأثیر فراوانی دارد.
علاوه بر این و برخلاف تیترهای روی جلد، سرمقالههای نگاشته شده بسیار ایدئولوژیک هستند و درحالیکه ارتباطی با وقف ندارند اما در مورد مسائلی چون شرایط کشور، منطقه و ... به طرح مسائل عقیدتی و کلی میپردازند.
بر اساس نظرات هال در خصوص بازنمایی میتوان گفت که این سرمقالهها نشانگر تأثیر ایدئولوژی بر بازنمایی وقف در این نشریه هستند.
بنابراین سه ویژگی اصلی سرمقالههای مجله عبارتاند از: نداشتن تیتر،ایدئولوژیک بودن و بیربط بودن به وقف.
این جدول نشان میدهد که اکثریت نویسندگان (51 نفر) دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند و تنها 19 نفر با مدرک دکترا در بین نویسندگان بودهاند.
این نکته نشان میدهد که ازنظر علمی، فصلنامه با مشکل روبرو است. همچنین 13 نفر دارای مدارکی غیر از مدارک دانشگاهی هستند یا مدرک تحصیلی آنها مشخص نیست که این مورد برای یک مجله تخصصی خوب نیست چرا که در صورت داشتن مدرک علمی این مسئله باید ذکر شود و اگر هم نویسنده دارای مدرک علمی نیست باید مشخص شود که چه تخصصی در این زمینه دارد که نوشتن مقاله توسط وی را از نظر علمی توجیه میکند.
این جدول نشان میدهد که تعداد نویسندگان مرد مجله بسیار از نویسندگان زن بیشتر است. درواقع 55 نویسنده مرد و 28 نفر هم زن هستند. این تناسب که به نفع مردان است باعث میشود زبان و بازنمایی در فصلنامه مردانه باشد.
این مسئلهای است که بعد از هال و در نظریههای فمینیسم موردتوجه بوده و زبان مردانه در اینجا نیز غلبه دارد. به این مسئله و تأثیر آن در بازنمایی وقف در رسانه در ادامه اشاره خواهیم کرد.
اکثریت مطلق در این فصلنامه با مقالههای تألیفی است و تنها دو مقاله ترجمهشده در برابر 64 مقاله تألیفی وجود دارد.این حاوی یک نکته است و آنهم اینکه تجارب کشورهای دیگر و کارهای بینالمللی در این زمینه موردتوجه نیست که این مسئله با توجه به تکتک مقالات و همچنین ردهبندی موضوعی آنها مشخصتر میشود. در بین این 66 مقاله، 46 مقاله رویکرد توصیفی دارند و تنها 9 مقاله با رویکرد تحلیلی وجود دارد. مقالات توصیفی نیز اغلب توصیف واقف، موقوفه یا وقف نامه هستند و صرفاً از منظر تاریخی، یا در موارد نادر، زبانشناسی به این موارد پرداختهاند.
این موضوع وقتی روشنتر میشود که دقت کنیم 47 مقاله از کل مقالات رویکردی تاریخی دارند که درصد بسیار بالایی را به خود اختصاص داده و به عنوان مثال تنها 3 مقاله آسیب شناسانه و 5 مقاله در مورد مبانی و اصول وقف وجود دارد. مقالههای تاریخی منتشر شده که در بخشهای مختلف آمدهاند اغلب رویکردی بشدت توصیفی و تحلیلی دارند و از زوایای چون معماری و ویژگیهای ظاهری بناهای وقفی به آنها پرداختهاند و در برخی نیز زندگی و شرایط تاریخی یک واقف موردبررسی قرارگرفته است.
درصد پایین مقالههای حوزههایی چون اجتماعی، اقتصادی و غیره را نشان میدهد که توجه به این مباحث در این فصلنامه بسیار پایین است و فصلنامه بیشتر رویکردی تاریخی به مسئله وقف دارد که این در کنار نکته قبلی لزوم بازنگری جدی در سیاستهای این فصلنامه را نشان میدهد. علاوه بر این درصد بالای مقالات تاریخی یک نکته دیگر را نیز مشخص میکند که در طرح جلد و سرمقالهها وجود داشت: پرداختن به مسائل بی حاشیه.
مقالات توصیفی تاریخی که تنها یک شخص یا وقف نامه را موردمطالعه قرار میدهند از حوزه سیاست و موارد چالشانگیز اجتناب میکنند و بنابراین مشکلی برای نشریه و سازمان متبوعش پدید نخواهد آمد بنابراین سعی میکنند با نپرداختن به وضع موجود، صرفاً وقف را بهعنوان یک مسئله تاریخی نشان دهند.
بازنمایی وقف در این فصلنامه، تا اینجا، مردانه و تاریخی است. ویژگیهایی که باعث میشود ایدئولوژی پشت پرده نشریه پنهان شود. ایدئولوژیای که با بی توجهی به شرایط حال حاضر سعی میکند مسئله را صرفاً مسئلهای تاریخی بازنمایی کند. این موضوع در ادامه نیز موردبحث قرار میگیرد.
جدول بالا مشخص میکند که همانطور که در قسمت مقالات تحلیل کردیم، نشریه بازنماییای غیر حاشیهای و امن از وقف بهعنوان امری تاریخی ارائه میکند و به سمت وضع موجود، چالشها، مسائل و ... نمیرود. تمرکز عمده روی دوره صفویه و قاجاریه این نکته را بیشازپیش روشن میکند که نشریه وقف را امری متعلق به تاریخ میبیند و حتی عمده مقالات تاریخی نیز صرفاً به بررسی موقوفات یا حتی اماکن غیر وقفی مانند امامزادهها از منظر معماری پرداختهاند.
مسائلی که تا اینجا در تحلیل یافتهها به دست آمد نشان میدهد که هرچند فصلنامه مدعی است (این ادعا بهطور پنهان در ساختار و مقالات مجله مشخص میشود) بازنمایی بازتابی یا نهایتاً تعمدی از وقف نشان میدهد، اما بازنمایی صورت گرفته بازنماییای برساختی است. همانگونه که گفتیم نگاه برساختی به بازنمایی مدعی است که معنا «در» و «بهوسیله» زبان ساخته میشود. بنابراین در اینجا نیز معنای تولیدشده از وقف، معنایی تاریخی و غیر چالشی است.
بازنمایی تاریخی وقف به روشهای غیر انتقادی و پوزیتویستی نیاز دارد. امری که در جدول بالا مشخص میشود. این جدول نشان میدهد که تنها روش بکار رفته در مقالات این فصلنامه روشهای کتابخانهای و اسنادی است.
درواقع اغلب مقالات روششناسی خاصی ندارند و تنها یک فرد یا اثر را از زاویه تاریخی بررسی و معرفی کردهاند. این مسئله نشاندهنده تحلیل ما از مجله است. در مقالات این مجله بههیچعنوان از روشهای کیفی یا حتی روشهای کمی دیگر استفاده نشده است.
روشهایی که اگر موضوع وقف در دورههای معاصرتر مورد مطالعه قرار دهند میتوانند شناخت انتقادیتری از مسئله به دست دهند اما پرداختن صرف به وقف بهعنوان امری تاریخی آنهم با روشهای کتابخانهای که صرفاً با جستجو و ارجاع به متون تاریخی- عمدتاً وقف نامهها- انجامشده است تضمین میکند که بازنمایی گفتهشده دستخوش تغییر یا تهدید نشود و صرفاً بازنماییای بی حاشیه و مطمئن از وقف صورت گیرد.
جدول بالا نشان میدهد که تعداد واقفان مرد 26 نفر و واقفان زن 23 نفر است. در نگاه کمی و در ابتدا تعادلی بین واقفان ازنظر جنسیت مشاهده میشود اما اگر دقت کنیم که 18 نفر از واقفان زن تنها در یک مقاله و صرفاً بهصورت نام بردن معرفیشدهاند و با حذف آنها، این تناسب 26 به 5 میشود. 5 واقف زن دیگر هم اغلب بهصورت محدود و باهم معرفیشدهاند درحالیکه واقفان مرد معرفیشده اغلب یک مقاله کامل را به خود اختصاص دادهاند.
بنابراین مشخص میشود که نگاه مردسالارانه که در جنسیت نویسندگان بود در اینجا نیز حکمفرماست و این در جهت همانایدئولوژی مسلط حکومت است که بازنمایی وقف در این مجله نیز در همان راستا صورت میگیرد.
جمعبندی
یافتهها نشان میدهد که اولین نقطه قوت فصلنامه انتشار منظم آن است.
این فصلنامه در طول دوره مورد بررسی بهصورت کاملاً منظم منتشر شده و تنها در فصل پاییز و زمستان1391 بهصورت دو فصلنامه بوده و در فصول دیگر مستقل منتشر شده است. همچنین صفحهبندی مناسب و پرداختن به مسئله وقف بهعنوان تنها نشریه تخصصی در این زمینه از دیگر نقاط قوت فصلنامه است.
تحلیلهای ما نشان میدهد که طرح جلد مجله ضعیف است و با مشکلاتی روبرو است. همانطور که نشان دادیم طرح جلد فصلنامه اغلب از یک تصویر ساده تشکیلشده و تیتر یک نیز روی جلد استفاده نمیشود که این موارد میتوانند در جذب مخاطب مؤثر باشند.
همچنین میتوان تیترهای مطالب اصلی را روی جلد آورد تا مخاطب بتواند با موضوعاتی که در هر شماره مطرحشده آشنا شود. نکته بعدی به سرمقالههای این فصلنامه برمیگردد. سرمقالههایی که کمترین ارتباطی به موضوع وقف ندارند و تنها به بیان برخی مطالب کلی و کلیشهای میپردازند.
اگر این فصلنامه بخواهد در ترویج وقف در جامعه مؤثر باشد باید تغییر را از طرح جلد و سرمقاله خود آغاز کند. سرمقاله در هر نشریه خط و مشی اصلی نشریه را تعیین کرده و بهکل آن جهت میدهد، یک دلیل برای این مسئله میتواند سازمانی و رسمی بودن نشریه باشد.
درواقع این فصلنامه، نشریه رسمی یک سازمان است که رئیس سازمان مدیرمسئول آن و معاون فرهنگی سازمان سردبیر آن است. امری که باعث میشود مدیرمسئول و سردبیر، لااقل ازنظر تحصیلات دانشگاهی، تخصصی در حوزه روزنامهنگاری نداشته باشد و این امر در طرح جلد، سرمقاله و یا ساختار کلی مجله نیز خود را نشان میدهد.
نکته بعدی که باید موردتوجه قرار بگیر تعداد بسیار کم مقالاتی است که تجارب بینالمللی و کشورهای دیگر در این زمینه را بررسی کرده باشند. درحالیکه تعداد بسیاری از این مقالات وجود دارد و ما نیز به فراخور موضوع در فصل دوم به تعدادی از آنها اشاره کردیم اما نشانی از این مقالات و تجربهها در فصلنامه دیده نمیشود.
این موضوع میتواند آسیبی جدی برای این فصلنامه تلقی شود چراکه وقف را موضوعی تکبعدی و منحصر به کشور ما نشان میدهد درحالیکه نشان دادن کارکرد وقف در کشورهای دیگر و مورد توجه بودن آن میتواند به تنوع و غنای نشریه افزوده و مخاطب را با زوایای بیشتر این امر مهم آشنا سازد.
تحلیل یافتهها همچنین نشان میدهد که فصلنامه وقف، میراث جاویدان اغلب به معرفی واقفینی میپردازد که به دورههای تاریخی بسیار دور تعلق دارند و این نشریه از واقفین و خیرین حال حاضر جامعه غافل است.
درحالیکه در حال حاضر نیز واقفین زیادی در کشور وجود دارند اما تمامی واقفین معرفیشده در فصلنامه مربوط به دورههای قبل از سلطنت پهلوی هستند. این امر میتواند به دلسرد شدن بخشی از واقفین بیانجامد.
این در حالی است که شاید هرچند برخی از واقفین راضی نباشند که نام و عکس آنها در رسانهها منتشر شود، اما بالاخره مطرحشدن واقفین در بین مردم میتواند به تشویق دیگران برای پرداختن به این سنت حسنه بیانجامد.
درواقع یکی از وظایف رسانهها معرفی افراد شاخص در عرصههای گوناگون به مردم است و فصلنامهای که بهصورت تخصصی در حوزه وقف کار میکند باید این کار را برای واقفین انجام دهد درحالیکه میبینیم در این فصلنامه هموغم نویسندگان بیشتر پرداختن به زندگینامه واقفینی است که در زمانهای دور (عمدتاً دوره صفویه و قاجاریه) زندگی میکردهاند.
از طرف دیگر غلبه در بین واقفین معرفیشده نیز با مردان است. هرچند آمار کلی و کمی واقفان معرفیشده این را نشان نمیدهد، اما باید توجه کنیم که هر واقف مرد در یک مقاله مجزا معرفیشده و واقفان زن بهصورت کلی و فهرستوار.
بنابراین میبینیم که فصلنامه در معرفی واقفین بشدت دچار سوگیری است و واقفان معرفیشده بیشتر مرد و از چهرههای تاریخی هستند و کمتر به زنان و چهرههای معاصر توجه شده است. این موضوع در مورد جنسیت نویسندگان مقالات نیز مشهود است. تعداد نویسندگان مرد در فصلنامه تقریباً دو برابر نویسندگان زن است و این خود میتواند بهنوعی سوگیری پنهان بیانجامد.
نکته بعدی به روششناسی مقالات ارائهشده برمیگردد. در قسمتهای قبل مقالاتی که بهنوعی میتوان آنها را دارای روششناسی دانست همگی از روشهای توصیفی و کتابخانهای استفاده کردهاند و روشهای دیگر توسط نویسندگان اصلاً مورد استفاده قرار نگرفته است. هرچند فصلنامه دارای مرتبه علمی- پژوهشی یا ترویجی نیست اما خود را فصلنامهای تخصصی در این حوزه معرفی میکند و لازم است اسلوب علمی را رعایت کند. این در حالی است که ما این اسلوب را نه در روششناسی و نه در بخشهای دیگر مانند چکیدهها نمیبینیم.
بهعنوانمثال از روش مصاحبه کیفی با واقفان میتوان به این سؤال پرداخت که موانع توسعه سنت وقف در جامعه چیست؟ یا حتی با پیمایشهای میدانی نگرش مردم به وقف را سنجید و از دل این پژوهشها راهکارهایی برای ترویج وقف پیدا کرد. اما چیزی که در فصلنامه مشاهده میشود تنها استفاده از روش کتابخانه و اسنادی، آنهم برای ارائه شرححالی از واقفان و موقوفات است.
درنهایت باید گفت مقالات فصلنامه بشدت توصیفی است و اصلاً نقش تبیینی ندارد. درواقع این فصلنامه عمدتاً به توصیف افراد و اماکن میپردازد و دغدغه طرح سؤال در حوزه وقف و تلاش برای یافتن پاسخهای مناسب با استفاده از روشهای متداول علمی را ندارد.
نتیجهگیری
پرسش تحقیق ما به نحوه بازنمایی وقف در مجله وقف میراث جاویدان برمیگردد و به همین دلیل نیز از رویکرد بازنمایی استوارت هال استفاده کردیم تا بتوانیم هر چهبهتر جنبههای مختلف این بازنمایی را تحلیل کنیم. رویکرد بازنمایی هال، بحث سوسور در مورد نشانه و زبان را گامی بهپیش میبرد و زبان را محدود به گفتار نمیداند. همچنین هال برخلاف سوسور، رابطه نشانه با مدلول را فارغ از ایدئولوژی نمیداند و معتقد است که روابط قدرت در نحوه بازنمایی مؤثرند. با توجه به این مباحث، برای انجام تحلیلها و پاسخ به پرسش تحقیق و مشخص کردن نحوه بازنمایی وقف در این نشریه از روشهای تحلیل محتوای کمی و کیفی بهطور همزمان استفاده شد، برای انجام تحلیل محتوا، ابتدا لیست مقولات اصلی و فرعی را تهیه شد و بر اساس مقولات به تحلیل هر شماره پرداخته شد و سپس تحلیل کلی 7 شماره مورد بررسی را ارائه شد.
حال، پس از ارائه یافتهها و تحلیلهای مربوطه در مرحلهای که میتوان با پاسخ دادن به سؤالات تحقیق، نتیجه و تحلیل نهایی تحقیق را نیز ارائه کرد.
سؤال اصلی تحقیق: بازنمایی وقف در فصلنامه وقف، میراث جاویدان چگونه است؟
یافتههای تحقیق نشان میدهد که بازنمایی وقف در این فصلنامه بازنماییای تاریخی، مردانه، غیر انتقادی، ایدئولوژیک و همسو با گرایشهای مسلط حکومت است.
درواقع تمام مواردی که تحلیل شد اعم از طرح جلد، سرمقاله، مقالات، عکسها و ... این موارد را نشان میدهند. تعداد مقالات توصیفی در فصلنامه بسیار بالاست که عمدتاً رویکردی تاریخی دارند که یا به شرححال افراد پرداخته یا وقف نامهها و موقوفات را مورد تحلیل قرار دادهاند آنهم مواردی که عمدتاً بهپیش از دوران حکومت پهلوی برمیگردد.
همچنین گرچه مجله سعی میکند خود را فارغ از ایدئولوژی نشان دهد اما ساختار و محتوای فصلنامه کاملاً ایدئولوژیک و در راستای ایدئولوژی مسلط است. این مورد با توجه به اینکه مجله متعلق به سازمان اوقاف و امور خیریه است و مدیرمسئول آن رئیس این سازمان است و درواقع، نشریه، نشریهای رسمی و سازمانی است، عجیب نمینماید ولی بههرحال این نکتهای است که به وجهه علمی چنین نشریهای بهعنوان تنها نشریه تخصصی در حوزه وقف در کشور لطمه میزند.
طرح جلد که یا یک تصویر ساده از یک بقعه یا مناره بدون هیچ توضیحی است یا یک تصویر با تیتری کلی، در تمام موارد طرحی خنثی است که سعی میکند وارد مسائل ایدئولوژیک نشود و تنها پیامی کلی و سرراست درباره خوب و مثبت بودن وقف ارائه کند. ایدئولوژیک بودن رویکرد مجله بیشتر در سرمقاله نمایان میشود. جایی که مدیرمسئول عمدتاً به وقف نپرداخته و مسائل کلی و کلان کشور و منطقه مانند بهار عربی، نامگذاری سال و ... را موردتوجه قرار میدهد و متونی کاملاً همراستا باسیاستهای نظام تولید میکند.
سرمقالههایی که حتی تیتر هم ندارند تا در تلفیق با طرح جلد خنثی و بیطرفی را بخواهند نشان دهند اما ساختار مقالات ایدئولوژی پنهان را نشان میدهد که وقف در این مجله چگونه برساخته میشود.
مقالات عمدتاً رویکردی تاریخی و توصیفی دارند و به دورههای تاریخی قبل از پهلوی برمیگردند و با استفاده از روشهای کتابخانهای که کاملاً غیر انتقادی و خنثی هستند سعی میکنند وقف را بهعنوان امری تاریخی و امن معرفی کنند.
معنای وقف در این فصلنامه اینگونه برساخته میشود و اصلاً وارد حوزه قدرت و حکومت نمیشود. حتی عدم معرفی واقفان حال حاضر را نیز میتوان به همین دلیل دانست. چراکه واقفان فعلی ممکن است به گروه یا جناح خاصی وابسته باشند و معرفی آنها میتواند به روشن شدن جهتگیری ایدئولوژیک نشریه کمک کند. این ایدئولوژی هم به تقویت نگاه مردانه در فصلنامه منجر شده و هم از آن تأثیر پذیرفته است.
بنابراین با توجه به دستهبندی هال از انواع بازنمایی میتوان گفت بازنمایی وقف در این مجله عمدتاً از نوع برساختی است. درواقع بازنمایی وقف در این مجله با حذف دوره پهلوی و جمهوری اسلامی طوری نشان میدهد که انگار وقف در این دورهها وجود نداشته یا پررنگ نبوده است.
همچنین مسئله قدرت نه بهطور ایجابی بلکه بهصورت سلبی در برساخت معنای وقف در فصلنامه تأثیر داشته است. جایی که مقالات اصلاً وارد حوزههای غیر تاریخی نمیشوند و حتی وقتی به حوزههایی مثل اقتصاد میپردازند بازهم وقف را در بستر تاریخی مطالعه میکنند. در این راستا روشهای غیر انتقادی بکار گرفته و ایدئولوژی هژمونیک را با زبان و همچنین نگاه مردسالارانه تقویت میکنند.
سؤال فرعی تحقیق: نوع نگاه به وقف در فصلنامه وقف میراث جاویدان چگونه است؟ بیشتر تحلیلی است یا تاریخی و توصیفی؟
درواقع اکثریت مطلق مقالات منتشرشده دارای دیدگاه تاریخی هستند و صرفاً به توصیف میپردازند. در مقالات دیده نمیشود که سؤالی طرحشده و تلاش شود به آن پاسخ داده شود.
این موضوع در تعداد مقالات آسیب شناسانه نیز که 3 عدد است مشهود میباشد. این نگاه افراطی به تاریخ میتواند آسیبزا باشد چراکه خواننده عام که بخواهد از طریق این فصلنامه با جوانب مختلف وقف آشنا شود در این امر ناکام خواهد بود و نهایتاً پس از چند شماره از مطالعه فصلنامه دست خواهد کشید.
جمعبندی: نقش فصلنامه وقف، میراث جاویدان در ترویج وقف
درنهایت میتوان گفت که فصلنامه عمدتاً با رویکردی تاریخی، غیرعلمی و بدون هدفگذاری مشخص منتشر میشود و اینها نمیتواند بازنمایی دقیقی از وقف ارائه دهد.
این نشان میدهد که فصلنامه نگاهی سطحی و تکبعدی به وقف دارد و بر اساس استراتژی و طرح از پیش تعیینشدهای در این مسیر حرکت نمیکند. این موضوع و یافتهها در کنار مباحث نظریای که معرفی کردیم نشان میدهد که فصلنامه وقف، میراث جاویدان بهعنوان رسانهای تخصصی در این حوزه بازنماییای کاملاً سوگیرانه و غیردقیق از وقف دارد.
برای اینکه فصلنامه بازنمایی دقیقتری از وقف داشته باشد بهتر است از متخصصان روزنامهنگاری که در حوزه وقف کارکردهاند در نشریه استفاده کند و همچنین نگاه ایدئولوژیک به مسئله وقف حذف شود و حتی نشریه از حالت یک نشریه رسمی سازمانی خارج شود.
راهکارها و پیشنهادها
درنهایت میتوانیم با توجه به نتایج و تحلیلهای ارائهشده راهکارهای زیر را برای اینکه فصلنامه وقف، میراث جاویدان بتواند بازنمایی عینیتر و دقیقتری از وقف داشته باشد ارائه نماییم تا این آغازی بر رابطه بین وقف و رسانه در کشورمان باشد با امید به اینکه رسانههای دیگر نیز با تاسی به این رسانه بهعنوان یک رسانه تخصصی در این حوزه ادامهدهنده این راه باشند:
•استفاده از روزنامهنگاران حرفهای؛
•توجه بیشتر به انتخاب تیترها و طرح روی جلد؛
•استفاده بیشتر از تجارب کشورهای دیگر و استفاده از مقالات و کتابهای خارجی که در این زمینه منتشرشده است؛
•توجه بیشتر به دوره معاصر و وقفیات و واقفانی که در حال حاضر در قید حیات و مشغول فعالیت هستند؛
•تعادل بیشتر در نویسندگان ازنظر جنسی و تحصیلی؛
•نگارش سرمقالههایی دقیق، با موضوع و هدف مشخص که بتواند سؤالاتی در حوزه وقف طرح کرده و به دنبال ارائه پاسخ و راهکار مناسب باشد؛
•استفاده از روشهای تحقیق متنوعتر؛
•کاستن از نگاه تاریخی و رفتن بهسوی مسئله محوری برای ترویج فرهنگ وقف در جامعه؛
•توجه بیشتر به نقش رسانه در ترویج فرهنگ وقف.
منابع
خمینی، روحالله (1378)، «تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني»، قم: معاونت پژوهشي موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
رکنالدینی، سید حسین (1383)، «علل انحطاط و سقوط جوامع از دیدگاه قرآن»، تهران: مركز پژوهشهای اسلامي صداوسیما.
رياحى سامانى، نادر (1378)، «وقف و سير و تحولات قانونگذارى در موقوفات»، شيراز: انتشارات نويد.
سلطاني، عباسعلي و ولي زاده، محمدجواد (1393)، «امکانسنجی وقف حقوق معنوي»، مجله پژوهشهای فقهي، سال دهم، شماره 4.
شایانمهر، علیرضا (1377)، «دائرةالعارف تطبیقی علوم اجتماعی»، تهران: کیهان.
شهابى، علىاكبر (1343)، «تاريخچه وقف در اسلام»، تهران: چاپخانه دانشگاه تهران.
شهید ثانی، زینالدین بن علی (1393)، «شرح لمعه: کتاب جهاد، کفارات، نذر و توابع آن، قضاء، شهادت، وقف و عطیه»، مترجم: علی شیروانی، قم: موسسه انتشارات دارالعلم.
شيخي ده آبادي، مجتبي و رجايي، سید محمدکاظم (1394)، «نقش موقوفات اصفهان در تكافل اجتماعي با تأکید بر توانمندسازي»، ماهنامه معرفت، شماره 218.
صفايي پور مسعود، سياحي، زهرا، زرگر شوشتری، محمدامين و داري پور، ناديا (1393)، «بررسي تأثیر وقف بر توسعه اقتصادي شهر اهواز؛ مطالعه موردي: منطقه يک»، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی شهري، شماره 16.
عزتي، مرتضي و محموديان، مهرداد (1393)، «برآورد اثر انفاق بر كاهش فقر در ايران»، فصلنامه اقتصاد اسلامي، شماره 53.
عسكري، محسن و بغدادي، آرش(1394)، «آسیبشناسی چارچوب مطالعات كالبدي وقف در شهر اسلامي»، فصلنامه مطالعات شهر ايراني اسلامي، شماره 20.
قاسمی، سیدفرید (1385)، «سرآغاز مجله نگاری در ایران. روزنامه اعتماد ملی (تهران)»، ش. ۲۵۶ (۲۶ آذر ۱۳۸۵). بایگانیشده از نسخه اصلی در 20 تیر 1395.
کالر، جاناتان(1379)، «فردیناند دو سوسور»، ترجمه کورش صفوی، تهران: انتشارات هرمس.
کایلی، پل و لیتزا، یانتس (1380)، «نشانهشناسی»، ترجمه: محمد نبوی، تهران: شیرازه.
کرلینجر، ف. آ (1380)، «مبانی پژوهش در علوم رفتاری»، ترجمه: پاشا شریفی و نجفی زند. تهران: آوای نو.
گیرو، پییر (1383)، «نشانهشناسی»، ترجمه: محمد نبوی، تهران: آگه، چاپ دوّم.
ميرهاشمي، زهرا سادات و سرهنگيان، محمد (1393)، «امكان استفاده از نهاد وقف در تجاریسازی دانش و فناوري و الگوي پيشنهادي آن»، فصلنامه سیاستهای مالي و اقتصادي، سال دوم، شماره 8.
نصراللهی، خدیجه و سبحانی، منصور عبدلی (1393)، «عوامل مؤثر بر جلب مشارکتهای شهروندان در تأمین مالی خدمات شهری»، مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، سال 6، شماره 23.
Abdelhady, Hdeel (2012) "Islamic Finance as a Mechanism for Bolstering Food Security In the Middle East:Food Security Waqf", Sustainable Development Law & Policy, Volume 13.
Berelson, B.(1971). "Content Analysis in communication Research NewYork": Hafner. Hall, Stuart(1997). "The Work of Representation, In Cultural Representation and Signifying Practice", Sage Publication.
Hsiu-Fang, H. Sieh & Shannon, S. E. (2005). "Three Approaches To Qualitative Content Analysis. Qualitative Health Research".
Kahf, Monzer (1992) "Waqf and its Sociopolitical Aspects", Jeddah, Saudi Arabia: IRTI.
Kondracki, N.L., & Wellman, N.S. (2002),"content Analysis: Review of Methods and their applications in nutrition education ", Journal of Nutrition Education and Behavior,Vol 34.
Kuran, Timur (2001) "The Provision of Public Goods under Islamic Law": Origins, Impact, and Limitations of the Waqf System, Law & Society Review, Vol. 35, No.4.
Kuran, Timur (2015) "Legal Roots of Authoritarian Rule in the Middle East: Civic Legacies of the Islamic Waqf", American Journal of Comparative Law, No 23.
McChesney, R. D (2016) " Waqf in Central Asia", Princeton Press. Potter, W. J., & Levine-Donnerstein, D. (1999). "Rethinking reliability and validity in content analysis". Journal of Applied Communication Research, 27, 258-284.
Rojek, Chris(2003). Stuart Hall, "Polity Publications." Watson, James and Hill, Anne(2006). "Dictionary of Media and Communication Studies", 7th Edition, Hodder Arnold Publication.
Weber, R. P. (1990) "Basic Content Analysis", CA: Sage, Beverly Hills.
%D9%88%D9%82%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%DB%8C-
%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-
%D9%88%D9%82%D9%81%D8%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D8%AC%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%A7%DB%8C.html لینک مقاله در سیویلیکا]