اخلاص: تفاوت بین نسخهها
جز («اخلاص» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان))) |
|||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
==لزوم اخلاص== | ==لزوم اخلاص== | ||
− | در [[قرآن کریم]] [۱] و روایات معصومان علیهمالسّلام [۲] بر لزوم اخلاص در طاعات و عبادات تأکید شده است. | + | در [[قرآن کریم]] |
+ | |||
+ | [۱] | ||
+ | |||
+ | و روایات معصومان علیهمالسّلام | ||
+ | |||
+ | [۲] | ||
+ | |||
+ | بر لزوم اخلاص در طاعات و عبادات تأکید شده است. | ||
==اخلاص در لغت== | ==اخلاص در لغت== | ||
− | واژه اخلاص، مصدر [[باب افعال]] از ریشه خلوص و خلاص به معنای پاک شدن و سالم گشتن از آمیختگی است. [۳] [۴] | + | واژه اخلاص، مصدر [[باب افعال]] از ریشه خلوص و خلاص به معنای پاک شدن و سالم گشتن از آمیختگی است. |
− | خالص، کالایی را گویند که با چیزی [[ممزوج]] و مخلوط نباشد و معنایی نزدیک به «صافی» دارد با این تفاوت که صافی به جنسی که از همان ابتدا با چیزی آمیخته نبوده اطلاق میشود؛ ولی خالص، جنسی است که پس از [[امتزاج]] با چیز دیگر، خواه پستتر باشد یا نه، پاک، و ناخالصی آن زدوده شود. [۵] [۶] [۷] | + | |
− | لغویان برای خلوص، معانی دیگری نیز بر شمردهاند؛ مانند رسیدن، نجات یافتن، کنارهگیری کردن از دیگران و ویژه خود گردانیدن که در هر یک از این معانی، به نوعی معنای اصلی این ریشه یا لوازم آن وجود دارد. [۸] [۹] | + | [۳] |
− | «اخلاص» به معنای خالص کردن، پاک گردانیدن و برگزیدن است [۱۰] [۱۱]و مقصود از آن در فرهنگ اسلامی، پاک کردن [[نیّت]] از غیر خدا و انجام دادن عمل برای خدا است. [۱۲] [۱۳] | + | |
+ | |||
+ | [۴] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | خالص، کالایی را گویند که با چیزی [[ممزوج]] و مخلوط نباشد و معنایی نزدیک به «صافی» دارد با این تفاوت که صافی به جنسی که از همان ابتدا با چیزی آمیخته نبوده اطلاق میشود؛ ولی خالص، جنسی است که پس از [[امتزاج]] با چیز دیگر، خواه پستتر باشد یا نه، پاک، و ناخالصی آن زدوده شود. | ||
+ | |||
+ | [۵] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۶] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۷] | ||
+ | |||
+ | لغویان برای خلوص، معانی دیگری نیز بر شمردهاند؛ مانند رسیدن، نجات یافتن، کنارهگیری کردن از دیگران و ویژه خود گردانیدن که در هر یک از این معانی، به نوعی معنای اصلی این ریشه یا لوازم آن وجود دارد. | ||
+ | |||
+ | [۸] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۹] | ||
+ | |||
+ | «اخلاص» به معنای خالص کردن، پاک گردانیدن و برگزیدن است | ||
+ | |||
+ | [۱۰] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۱۱] | ||
+ | |||
+ | و مقصود از آن در فرهنگ اسلامی، پاک کردن [[نیّت]] از غیر خدا و انجام دادن عمل برای خدا است. | ||
+ | |||
+ | [۱۲] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۱۳] | ||
==اخلاص در اصطلاح== | ==اخلاص در اصطلاح== | ||
سطر ۱۸: | سطر ۶۰: | ||
==معنای تکالیف تعبدی و توصلی== | ==معنای تکالیف تعبدی و توصلی== | ||
− | آن دسته از تکالیف که [[قصد تقرّب]] به خداوند، شرط صحّت آنها است، تعبّدی نامیده میشود در برابر توصلی که صحّت آن به قصد تقرّب مشروط نیست. [[خلوص]] در نیّت عمل عبادی، شرط و عبادت بدون آن باطل است. رذیلت مقابل فضیلت اخلاص، [[ریا]] است که موجب بطلان عمل عبادی است. [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] | + | آن دسته از تکالیف که [[قصد تقرّب]] به خداوند، شرط صحّت آنها است، تعبّدی نامیده میشود در برابر توصلی که صحّت آن به قصد تقرّب مشروط نیست. [[خلوص]] در نیّت عمل عبادی، شرط و عبادت بدون آن باطل است. رذیلت مقابل فضیلت اخلاص، [[ریا]] است که موجب بطلان عمل عبادی است. |
− | البته وجود پارهای اغراض تبعی در عبادت با [[اخلاص]] منافات ندارد و موجب بطلان عمل نمیشود مانند آن که در [[غسل]] یا [[وضو]] در کنار غرض اصلی یعنی انجام عمل به [[قصد قربت]] ، نیّت تبعی خنک یا پاکیزه شدن را نیز داشته باشد. به این جهت فقها در مسألۀ دریافت مزد برای [[نماز]] و روزۀ میّت، بر منافات نداشتن آن با [[قصد قربت]] تصریح کردهاند. [۱۸] [۱۹] | + | |
+ | [۱۴] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۱۵] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۱۶] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۱۷] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | البته وجود پارهای اغراض تبعی در عبادت با [[اخلاص]] منافات ندارد و موجب بطلان عمل نمیشود مانند آن که در [[غسل]] یا [[وضو]] در کنار غرض اصلی یعنی انجام عمل به [[قصد قربت]] ، نیّت تبعی خنک یا پاکیزه شدن را نیز داشته باشد. به این جهت فقها در مسألۀ دریافت مزد برای [[نماز]] و روزۀ میّت، بر منافات نداشتن آن با [[قصد قربت]] تصریح کردهاند. | ||
+ | |||
+ | [۱۸] | ||
+ | |||
+ | [۱۹] | ||
==قصد تبعی در عمل عبادی== | ==قصد تبعی در عمل عبادی== | ||
سطر ۲۷: | سطر ۸۶: | ||
=== قصد دنیایی از برخی عبادات=== | === قصد دنیایی از برخی عبادات=== | ||
به نظر بسیاری از فقیهان، اگر اصل عملِ عبادی، برای خدا باشد، قصد بعضی از بهره های دنیایی به صورت تبعی، با حقیقت اخلاص منافات نداشته، باعث باطل شدن عمل نمیشود. | به نظر بسیاری از فقیهان، اگر اصل عملِ عبادی، برای خدا باشد، قصد بعضی از بهره های دنیایی به صورت تبعی، با حقیقت اخلاص منافات نداشته، باعث باطل شدن عمل نمیشود. | ||
− | مانند اینکه کسی از روزه گرفتن، قصد سلامت و بهداشت نیز داشته باشد یا در وضو گرفتن، خنک شدن را نیز قصد کند یا از خواندن [[نماز شب]]، قصد به دست آوردن روزی بیشتر نیز داشته باشد. [۲۰] [۲۱] [۲۲] | + | مانند اینکه کسی از روزه گرفتن، قصد سلامت و بهداشت نیز داشته باشد یا در وضو گرفتن، خنک شدن را نیز قصد کند یا از خواندن [[نماز شب]]، قصد به دست آوردن روزی بیشتر نیز داشته باشد. |
+ | |||
+ | [۲۰] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۲۱] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۲۲] | ||
===عبور خطورات در ذهن حین عبادت=== | ===عبور خطورات در ذهن حین عبادت=== | ||
− | همچنین اگر عمل عبادی را خالصانه انجام دهد، ولی از اینکه در برابر دیدگان مردم باشد، خشنود شود یا هنگام انجام دادن عمل، خطوراتی از ذهنش عبور کند، باعث از بین رفتن [[اخلاص]] و باطل شدن عمل نمیشود. [۲۳] [۲۴] [۲۵] | + | همچنین اگر عمل عبادی را خالصانه انجام دهد، ولی از اینکه در برابر دیدگان مردم باشد، خشنود شود یا هنگام انجام دادن عمل، خطوراتی از ذهنش عبور کند، باعث از بین رفتن [[اخلاص]] و باطل شدن عمل نمیشود. |
+ | |||
+ | [۲۳] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [۲۴] | ||
+ | |||
+ | [۲۵] | ||
===عبادت از روی ترس از عقوبت یا امید ثواب=== | ===عبادت از روی ترس از عقوبت یا امید ثواب=== |
نسخهٔ ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۵:۱۵
اخلاص پاک کردن نیّت از غیر خدا و انجام دادن عمل تنها برای خدا می باشد. اخلاص در فقه در بابهای مربوط به عبادات مانند صلات و صوم به عنوان رکن اصلی نیّت مطرح شده است.
محتویات
لزوم اخلاص
در قرآن کریم
[۱]
و روایات معصومان علیهمالسّلام
[۲]
بر لزوم اخلاص در طاعات و عبادات تأکید شده است.
اخلاص در لغت
واژه اخلاص، مصدر باب افعال از ریشه خلوص و خلاص به معنای پاک شدن و سالم گشتن از آمیختگی است.
[۳]
[۴]
خالص، کالایی را گویند که با چیزی ممزوج و مخلوط نباشد و معنایی نزدیک به «صافی» دارد با این تفاوت که صافی به جنسی که از همان ابتدا با چیزی آمیخته نبوده اطلاق میشود؛ ولی خالص، جنسی است که پس از امتزاج با چیز دیگر، خواه پستتر باشد یا نه، پاک، و ناخالصی آن زدوده شود.
[۵]
[۶]
[۷]
لغویان برای خلوص، معانی دیگری نیز بر شمردهاند؛ مانند رسیدن، نجات یافتن، کنارهگیری کردن از دیگران و ویژه خود گردانیدن که در هر یک از این معانی، به نوعی معنای اصلی این ریشه یا لوازم آن وجود دارد.
[۸]
[۹]
«اخلاص» به معنای خالص کردن، پاک گردانیدن و برگزیدن است
[۱۰]
[۱۱]
و مقصود از آن در فرهنگ اسلامی، پاک کردن نیّت از غیر خدا و انجام دادن عمل برای خدا است.
[۱۲]
[۱۳]
اخلاص در اصطلاح
اخلاص در دانشهای گوناگون اسلامیمانند فقه، اخلاق و عرفان بررسی، و در فقه آن است که مکلّف در عمل عبادی خود جز قصد قربت و عبودیّت برای پروردگار، هیچ انگیزه دیگری نداشته باشد؛ خواه به نحو استقلال یا انضمام.
معنای تکالیف تعبدی و توصلی
آن دسته از تکالیف که قصد تقرّب به خداوند، شرط صحّت آنها است، تعبّدی نامیده میشود در برابر توصلی که صحّت آن به قصد تقرّب مشروط نیست. خلوص در نیّت عمل عبادی، شرط و عبادت بدون آن باطل است. رذیلت مقابل فضیلت اخلاص، ریا است که موجب بطلان عمل عبادی است.
[۱۴]
[۱۵]
[۱۶]
[۱۷]
البته وجود پارهای اغراض تبعی در عبادت با اخلاص منافات ندارد و موجب بطلان عمل نمیشود مانند آن که در غسل یا وضو در کنار غرض اصلی یعنی انجام عمل به قصد قربت ، نیّت تبعی خنک یا پاکیزه شدن را نیز داشته باشد. به این جهت فقها در مسألۀ دریافت مزد برای نماز و روزۀ میّت، بر منافات نداشتن آن با قصد قربت تصریح کردهاند.
[۱۸]
[۱۹]
قصد تبعی در عمل عبادی
برخی قصدهای تبعی موجب از بین رفتن اخلاص نمیگردند که به نمونههایی از آنها اشاره میشود:
قصد دنیایی از برخی عبادات
به نظر بسیاری از فقیهان، اگر اصل عملِ عبادی، برای خدا باشد، قصد بعضی از بهره های دنیایی به صورت تبعی، با حقیقت اخلاص منافات نداشته، باعث باطل شدن عمل نمیشود. مانند اینکه کسی از روزه گرفتن، قصد سلامت و بهداشت نیز داشته باشد یا در وضو گرفتن، خنک شدن را نیز قصد کند یا از خواندن نماز شب، قصد به دست آوردن روزی بیشتر نیز داشته باشد.
[۲۰]
[۲۱]
[۲۲]
عبور خطورات در ذهن حین عبادت
همچنین اگر عمل عبادی را خالصانه انجام دهد، ولی از اینکه در برابر دیدگان مردم باشد، خشنود شود یا هنگام انجام دادن عمل، خطوراتی از ذهنش عبور کند، باعث از بین رفتن اخلاص و باطل شدن عمل نمیشود.
[۲۳]
[۲۴]
[۲۵]
عبادت از روی ترس از عقوبت یا امید ثواب
پرستش خداوند برای خوف از عقوبت الهی یا به انگیزه امید به ثواب و نعمت پروردگار، اخلاص در عمل را از بین نمیبرد؛ البتّه در اعمال توصّلی نیز اخلاص، شرط پاداش آخرتی است و اگر انسان، اعمال مباح را هم با اخلاص انجام دهد، به خداوند نزدیک شده، [۲۶] استحقاق دریافت ثواب و فیض الهی را خواهد یافت.
تفاوت فقه و حقوق
یکی از تفاوتهای فقه و حقوق نیز این است که در فقه بحث اخلاص مطرح میشود؛ ولی در علم حقوق، جایگاهی برای اخلاص وجود ندارد؛ زیرا هدف در حقوق آن است که حق به صاحب آن داده شود و صاحب حق به حق خویش برسد و الهی بودن یا نبودن انگیزه مورد نظر نیست؛ ولی در فقه الهی، وجود انگیزه و تعالی انسانها و تقرب آنان به خداوند نیز مورد نظر است. این مطلب، بطلان دیدگاه کسانی را روشن میسازد که برای فقه فقط نقش مدیریّتی قائل بوده و آن را با علم حقوق همسان پنداشتهاند. [۲۷]
اخلاص در اخلاق
در اخلاق، به نیّت اهمیّت ویژهای داده شده و از آن به صورت رکن و پایه رفتار و روح عمل یاد شده است؛ بهگونهای که نبودن نیّت درست باعث بیارزش شدن عمل میشود. [۲۸] اخلاص بر تارک همه فضیلتها قرار داشته، ملاک پذیرش و درستی رفتارها است و رهایی از چنگال شیطان فقط با اخلاص امکان دارد. [۲۹]
اخلاص در فلسفه
در نگاهی فلسفی، تأثیر مخلصانه بودن عمل بر تکامل نفس و سعادت ابدی انسان، تأثیری طبیعی و تکوینی است، نه قرار دادی. [۳۰] عمل بدون نیت خالص، کالبد بیجان است و این انگیزه است که بین رفتار بیرونی و جان و روح فاعل، پیوند برقرار میکند.
اخلاص در عرفان
در عرفان، اخلاص به پیراستگی عمل از هرگونه آمیختگی تعریف شده [۳۱] [۳۲]و یکی از منازل سلوک (منزل بیست و چهارم) دانسته شده است. [۳۳] برخی گفتهاند: اگر دین را که مجموعه معارف الهی و مسائل اخلاقی و احکام عملی است، تحلیل کنیم فقط به یک چیز منتهی میشود و آن اخلاص است؛ یعنی که انسان، ذات و [۱۸] و افعالش را بر این اساس قرار دهد که همگی آنها برای خداوند واحد قهّار است. [۳۴] در نهج البلاغه از امیرمؤمنان علیهالسلام نقل شده است که کمال اخلاص، نفی صفات از حقتعالی است. [۳۵] شارحان نهجالبلاغه، مقصود از این جمله را نفی صفات زاید بر ذات الهی که بهگونهای، باعث محدود ساختن خداوند میشود، دانستهاند؛ [۳۶] [۳۷] [۳۸] بنابراین اخلاص در نقل مذکور، معنایی غیر از معنای اخلاص مورد بحث در این مقاله دارد.
اخلاص در قرآن
واژه اخلاص در قرآن به کار نرفته؛ ولی در آیات بسیاری به صورتهای گوناگون به موضوع آن پرداخته شده است. این آیات در تقسیمبندی جامعی، سه دستهاند:
صراحت به اخلاص با مشتقات اخلاص
آیاتی که با استفاده از مشتقّات خلوص، موضوع اخلاص را با صراحت مطرح میکنند. مشتقّات خلوص ۳۱ بار در قرآن آمده که بیشتر آنها به موضوع اخلاص مربوط است. از این موارد، ۲۲ مورد از باب افعال و ۱۲ آیه مربوط به «مخلِصین» (کسانیکه دین خود را برای خدا خالص کردهاند) است؛ مانند آیات: ۱۳۹ سوره بقره؛ ۲۹ سوره اعراف؛ ۱۴ سوره غافر [۳۹] [۴۰] [۴۱] و ۱۰ آیه مربوط به مخلَصین، همچون ۵۱ سوره مریم؛ ۲۴ سوره یوسف؛ ۴۰ سوره حجر. [۴۲] [۴۳] [۴۴]
معنای مخلَصین در قرآن
گویا مقصود از مخلَصین در عرف قرآن، کسانی باشند که از ابتدای آفرینش، بر استقامت در فطرت و اعتدالِ خلقت آفریده شدهاند و ادراکات درست، نفسهای طاهر و قلبهای سلیم دارند و به سبب پاکی و صفای فطرت و سلامت روان، از همان ابتدا دارای ویژگی اخلاصاند و آنچه دیگران با جهاد و مبارزه با نفس بهدست میآورند، آنان همان، بلکه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده اند؛ [۴۵]البتّه برخی، مخلَصین و مخلِصین را به یک معنا دانسته و تفاوتی میان آن دو قائل نشدهاند. [۴۶] مخلَصین پیامبران و امامان علیهمالسلام هستند [۴۷] [۴۸] [۴۹] برخی معتقدند به جز پیامبران و امامان علیهمالسلام برخی از انسانها نیز میتوانند با سیر و سلوک، جهاد و مبارزه با نفس به مقام مخلَصین نائل شوند؛ [۵۰]به همین دلیل، در این مقاله از مخلَصین نیز بحث میشود.
پرداختن به اخلاص با تعبیرات مترادف
آیاتی که با واژه ها و تعبیرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص میپردازند؛ مانند انحصار عبادت در خداوند، [۵۱] [۵۲]انجام طاعات و عبادات برای خدا (للّه) [۵۳] [۵۴] [۵۵] روی نهادن به سوی خدا و دل بریدن از غیر او [۵۶] [۵۷]انجام دادن کار برای وجه اللّه [۵۸] [۵۹] انجام دادن کار برای طلب رضایت الهی [۶۰] [۶۱]انجام دادن عمل در راه خدا [۶۲] [۶۳]عدم درخواست اجر از سوی پیامبران [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸]حنیف و حقگرا بودن [۶۹]صداقت در توبه (نصوح) [۷۰]و داشتن قلب سلیم [۷۱]
پرداختن به اخلاص با نفی شرک و ریا
آیاتی که با نفی شرک و ریا به موضوع اخلاص اشاره میکنند؛ مانند (کهف،۱۱۰؛ نساء،۱۴۲؛ ماعون،۶؛ بقره،۲۶۴). [۷۲] [۷۳] [۷۴] [۷۵] از آنجا که اخلاص، انجام دادن عمل فقط برای خدا است، با شرک و ریا که انجام دادن عمل برای غیر خدا است، جمع نمیشود.
حکم ضمایم به اخلاص
غیر خدا که به نیت ضمیمه می شود به دو گونه است: گاه ریا است و گاه ضمائم مباحه و یا مستحبه و یا حتی محرمه و مستحبه ی دیگر (غیر از ریا) است مثلا فرد می خواهد هم حجش را به جا آورد و هم به همراهان خود مناسک حج را تعلیم دهد و یا هنگام وضو گرفتن با آب خنک وضو می گیرد تا خنک شود.
منبع
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله اخلاص. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۳۴۳.