دفاع
دفاع به معنای دفع کردن مهاجم است. از احکام دفاع، در باب جهاد و حدود سخن گفتهاند.
محتویات
ابعاد دفاع
دفاع به لحاظ موضوع آن، ابعاد و مصادیق گوناگونى دارد، از جمله:
دفاع از سرزمین اسلام
دفاع از اسلام و سرزمین هاى اسلامى در برابر دشمنى که موجودیت اسلام را تهدید مىکند و یا قصد استیلا بر بلاد اسلام و ناموس و اموال مسلمانان دارد، بر هر مکلف ،واجب است و شرط آن حضور امام علیه السّلام یا نایب وى نیست. [۱] [۲] در صدق عنوان جهاد مصطلح در شرع بر دفاع از سرزمین هاى اسلام بدون حضور امام علیه السلام یا نایب وى، اختلاف است. بنابر قول به صدق، احکام جهاد- از قبیل حرمت فرار، تقسیم غنایم و احکام شهید - بر آن جارى مىشود. برخى، تنها احکام شهید را جارى دانستهاند. [۳]
دفاع از نفس
دفاع از خود در برابر کسى که قصد جان آدمى را دارد، جایز،بلکه در صورت انحصار حفظ جان به دفاع، واجب است. [۴] [۵] همچنین دفاع از جان مؤمن در برابر تهاجم، با داشتن توان و ایمن بودن بر جان خود واجب است. [۶] برخى در وجوب آن اشکال کردهاند. [۷]
دفاع از مال
دفاع از مال در برابر مهاجم، جایز، [۸] بلکه- بنابر دیدگاه بعضى- در صورت غلبه ی ظنّ به سلامت، واجب است. [۹] البته در فرض علم به کشته شدن- بنابر تصریح برخى- حرام است. [۱۰]
دفاع از ناموس
دفاع از عِرض (آبرو و ناموس) در صورت علم یا ظن به سلامت جان، واجب است. آیا در فرض بیم بر جان نیز دفاع واجب است یا نه؟ محلّ بحث است؛ چنان که جواز یا حرمت دفاع از ناموس با علم به کشته شدن، اختلافى است. [۱۱] [۱۲]
احکام دفاع
۱) بر مُحرمى که دشمن او را از برگزارى حج، منع کرده، دفع وى واجب نیست، مگر آنکه بازدارنده، آغازگر جنگ، و محرم، ناگزیر از دفاع باشد. برخى در فرض عدم اضطرار نیز در صورت علم یا ظنّ به پیروزى و عدم خطر، دفاع را واجب دانستهاند. [۱۳] ۲)کسى که از جان یا مال و یا عرض خود دفاع مىکند، ضامن صدمات جانى و بدنى و خسارات مالى وارد بر مهاجم نیست، مگر آنکه حدود و شرایط دفاع را رعایت نکرده باشد.
۳)دفاع کننده باید در مقام دفاع، راه ها و روش هاى آسان به دشوار را برگزیند؛ بنابر این، جایى که خطر مهاجم با داد و فریاد دفع مىشود، باید به همان اندازه بسنده کند و یا چنانچه دشمن ب مجروح کردن دفع مىشود نباید او را بکشد، یا مهاجمى که با ضربهی نخست فرار کرده نباید ضربهی دوم را بر او وارد کند وگرنه نسبت به صدمات ناشى از آن ضامن است. [۱۴] ۴)دفاع در برابر حیوان مهاجم، جایز است و چنانچه بر اثر آن، حیوان معیوب گردد، در صورت انحصار دفع آن به دفاع، چیزى بر عهده ی مدافع نخواهد بود. [۱۵] ۵)اگر عاقلى در مقام دفاع از خود، دیوانهی مهاجمى را بکشد، در صورت انحصار دفع شر وى به قتل، ضمانى بر عهدهی مدافع نیست و بنابر مشهور، خون دیوانه، هدر است. برخى قائل به پرداخت دیه ی وى از بیت المال شدهاند. [۱۶] [۱۷]
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۶۳۶ -۶۳۸.
پانویس
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص ۱۴.
- ↑ تحریر الوسیلة، ج۱، ص ۴۸۵.
- ↑ جامع الشتات، ج۱، ص ۳۶۶-۳۶۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص ۱۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۲.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص ۱۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۰-۶۵۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۱، ص ۱۶.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص ۲۳۲-۲۳۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۲.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۲-۶۵۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص ۱۳۹-۱۴۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۵۱-۶۵۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص ۶۶۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۲، ص ۱۸۴-۱۸۶.
- ↑ مبانی تکملة المنهاج، ج۲، ص ۷۹-۸۰.