دو وقفنامه از امیر حسین خان عاصم السلطنه فرماندار زنجان
مؤلف: پرستو قاسمی اندرود کارشناس ارشد باستان شناسی
محتویات
چکيده
اميرحسين خان عاصم السلطنه از خاندان مظفري زنجان که مضمون مقاله در خصوص اوست، بعد از مشروطه و در زمان جنگ جهاني اول که اوضاع زنجان بحراني بود، فرماندار اين شهر بود و در بين مردم موقعيت بالايي داشت و همواره در امور خيريه و مذهبي پيش قدم بود. از وي وقفيات بسياري در زنجان باقي مانده است. مقاله حاضر به معرفي دوسند وقفنامه از وي و وضعيت اين موقوفهها در حال حاضر ميپردازد. سند اول در 25 سطر به خط نستعليق در مورد وقف چهار دانگ و نيم از کل ششدانگ قريه بندرگاه طارم زنجان که در سال 1337ه ق وقف گرديده است. اين سند مربوط به 97سال قبل است و تعداد 20 نفر بر آن مهر تأييد زدهاند. سند دوم در 24 سطر به خط شکسته نستعليق در مورد وقف بيست و يک شعير از جمله ششدانگ قريه آقکند که در سال 1339ه ق وقف گرديده است. اين سند مربوط به 95 سال قبل است و تعداد 15 نفربر آن مهر تأييد زدهاند.
کليد واژهها: وقفنامه، اميرحسين خان عاصم السلطنه، دورهي قاجار، خاندان مظفري زنجان اميرحسين خان عاصم السلطنه اميرحسين خان فرزند آقا خان مظفرالدوله
هامش
- بسم اله الرحمن الرحيم قد وقع الحبس الموقت من الجناب المستطاب الاجمال حابس دام اقباله حسبما فصل في المتن و الهامش لدي الاحقر في ثالث شهرشوال المکرم1339، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق فياضالدين - اعترف الواقف به کافه ماسطر فيه لدي، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، علي الحسيني -زيد اله تعالي قد اعترف الواقف المعظم به ما رقم في الورقه لدنيا في المجلس حرره في 27 شهر شوال 1339، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، عبدهالراجي آقا علي - مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، ي ح ي ا 1333 - مهر بيضي شکل با قلم طغري، محمد تقي 1333 - مهر بيضي شکل با قلم نسخ، الراجي محمد - متن ايضا من حضار المجلس عند الاعتراف قداعترف به ما فيه لدنيا حرر في 27 شهر شوال 1339 - مهر مربع شکل با قلم ثلث، العبد احمد الحسيني - مهر مربع شکل با قلم ثلث، علي اصغر الموسوي - مهربيضي شکل با قلم نستعليق، محمد حسن - مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، عبدهالراجي محمد حسين - بسم اله و صلوات اله قد اعترف الجناب حابس علي حرره في الورقه لدي الاقل قد في خامس عشر 1334، مهر مربع شکل با قلم طغري، الراجي حبيب اله - توضيح آن که مساحت مزبوره محبوسه عايد نقد معيني ندارد بلکه مقصود اين است که از محصول صيفي و شتوي آن کرايه آن چند خرواران که در متن مقرر شده داده حمل به شهر نموده و بار کرده تحويل داده شود حرر في ثالث شهر شوال المکرم 1339
از ديگرموقوفات عاصم السلطنه ميتوان به موارد زير اشاره کرد: دو شعير از جمله شش دانگ قريه آقکند از قراء قرابر جلوي خمسه و مساحت شش دانگ يک حجر طاحونه معينه واقع دررودخانه قريه آقکند موارد مصرف در تاسوعا و عاشوراي حسيني و حضرت ابوالفضل عليهالسلام که تاريخ سند 22 شعبان 1339 ه ق است. [۱] و از ابتدا در افواج محلي زنجان نزد پدربود و درجه سرهنگي داشته است. مادرش معصومه خانم معروف به شاهزاده خانم دختر محسن ميرزا ميرآخور بن عبدالله ميرزا دارا بود. وي فردي باسواد و آزادي خواه بود. بسيار ثروتمند و جايگاه والايي در زنجان داشت. عاصم السلطنه از خاندان خطيبيهاي زنجان منشعب شده و امروزه در زنجان به فاميل مظفري مشهور هستند. اولين عيال عاصم السلطنه افتخار الدوله خانم دختر عباسقلي خان که عيال وي هم خديجه سلطان خانم ملقب به احتجاب السلطنه بود. عيال دوم وي به نام سعادت خانم رسايي که فرزندانش به نامهاي علي اکبرخان، علي اصغرخان، علي اوسط خان، مهدي قلي خان و زينب مظفري عاصم السلطنه بعد از مشروطه و در زمان جنگ جهاني اول که اوضاع زنجان بحراني بود فرماندار زنجان بود. علي اصغر مظفري فرزند مرحوم عاصم السلطنه نقل ميکند که در قحطي آخرين سالهاي جنگ جهاني اول عاصم السلطنه از اموال شخصي خود در منزل به مستمندان خرجي ميداد و به آنها بسيار کمک ميکرد. عاصم السلطنه درسال 1327 شمسي برابر با 1367 قمري در زنجان فوت و درمقبره ميرزايي دفن ميگردد. [۲] مظفرالدين شاه قاجار طي حکمي درسال 1315 شهر رجب المرجب امير حسين خان را به لقب عاصم السلطنه منصوب نموده است. نوادگان عاصم السلطنه در زنجان با فاميل مظفري مشهور هستند.
خاندان مظفري
خاندان مظفريهاي زنجان تيرهاي از اعراب قريش بودند که به لحاظ اختلافات شديد با حاکمان بني اميه از اواخر قرون اوليه اسلامي از سرزمين حجاز به شامات و سپس به منطقه زنجان مهاجرت نمودند و در شهر زنجان به همراه خانوادههايشان متوطن گرديدند و رفته رفته در زنجان به عنوان يک خانواده قضاوت پيشه و فقيه معروف شدند در قرون چهارم و پنجم فقها و قضات بزرگي به جامعه اسلامي تحويل دادند. از اين خانواده در قرن هفتم فردي ظهور کرد بهنام خواجه صدرالدين احمد بن عبدالرزاق خالدي زنجاني که در اواخر قرن هفتم دو دوره به صدارت و وزارت ايلخانيان مغول رسيد و ابداع اولين پول کاغذي (اسکناس) ازسوي وي بود. وي درسال 697 ه ق به دست غازان خان مغول به قتل رسيد. پس از اين خاندان در اواخر صفويه عالمي پديدار گشت بهنام ميرزا عبدالحسين ملا باشي که آخرين صدرالصدور و ملاباشي شاه طهماسب صفوي بود و در انجمن دشت مغان حضورداشت و به لحاظ ايستادگي در مقابل روحيه آمرانه نادرشاه در سال 1148ه ق به شهادت رسيد. ازنوادگان ملاباشي در دوره قاجار در زنجان مناصب مختلفي را کسب کردند که يکي از آنها ميرزا ابراهيم سرتيپ بود که به لحاظ موفقيت وي در فتح هرات از سوي ناصرالدين شاه لقب مظفرالدوله گرفت و پس ازوي فرزند ارشدش آقاخان مظفرالدوله فرماندهي افواج خمسه را به عهده گرفت. آقاخان داراي پنج فرزند پسر بود:
1- ابراهيم خان عاصم الدوله،
2- امير حسين خان عاصم السلطنه،
3- علي قلي خان مظفرالدوله،
4- باقرخان مظفرنظام و
5- حسين خان صمصام همايون
اميرحسين خان عاصم السلطنه که مضمون مقاله در خصوص اوست در زنجان او موقعيت بالايي برخوردار بود و در امور خيريه و مذهبي پيش قدم بود. از وي وقفيات بسياري در زنجان باقي مانده است.
وقفنامه شماره يک
اين سند در 25 سطر به خط نستعليق در مورد وقف چهار دانگ و نيم از کل ششدانگ قريه بندرگاه طارم زنجان که در سال 1337ه ق توسط اميرحسين خان عاصم السلطنه وقف گرديده است. سند مربوط به 97سال قبل است و تعداد 20 نفربر آن مهر تأييد زدهاند.
>وضعيت موقوفه در حال حاضر: >بازخواني وقفنامه شماره يک >هامش وضعيت موقوفه در حال حاضر: طي بررسي انجام شده توسط اينجانب موقوفه طبق وقفنامه توسط اداره اوقاف شهرستان طارم انجام ميشود.
بازخواني وقفنامه شماره يک
هو الواقف
1- بسم الله خير الاسماء غرض از تحرير اين کلمات خيريت دلالات و باعث بر ترقيم اين سطور شرعيه آيات آن که در حال تحرير حضرت مستطاب اجل اکرم افخم آقاي اميرحسين خان عاصم السلطنه خلف
2- رضوان معان عليين آشيان آقاخان مظفرالدوله طاب الله ثراه در کمال عقل و شعور و با اشد به رغبت و اختيار وقف موبد شرعي و حبس مخلد قطعي نمود همگي و تمامي
3- مساحت چهار دانگ و نيم ملک متصرفي مکتسبي و موروثي بلا نزاع خود را که مشاع [۳] است در کل ششدانگ قريه بندرگاه طارم من محال پشتکوه با جميع توابع و لواحق شرعيه
4- و ضمايم عرفيه ازتمامي اراضي ماييه و ديميه به طوري که چيزي از وي موضوع و مستثني نباشد به انضمام دو قطعه ملک ابتياعي جديد از آقا سيد باقر و سيده ريحانه خانم با حدود آنها که در قباله
5- خودشان قسمت اخراج يافته که تمامي محصول و منافع آن را صرف عزاداري و خرج روضه خواني حضرت ابا عبد الله الحسين عليه الصلوه و السلام بنمايد و توليت آن
6- مادام الحيوه با خود حضرت واقف معزي اليه است و پس از او توليت با پسراکبر و ارشد او جناب مستطاب آقاي محمد خان [۴] و نظارت با جناب مستطاب غلامحسين خان [۵]
7- پسر کوچکتر ايشان باشد و اين شغل نسلا بعد نسل با اولاد اکبر و ارشد اين دو تن خواهد بود يعني توليت در اعقاب محمد خان و نظارت در اعقاب غلامحسين خان
8- خواهد بود احيانا در وقتي نسل يکي از اين دو شخص منقرض شود اولاد آن ديگر که باقي است توليت و نظارت هر دو متعلق به آنها خواهد بود با ملاحظه رشد و تميز اکبر
9- چنانچه در حيواه حضرت واقف اولاد ذکور ديگري غير از آقاي محمد خان و غلامحسين خان به دنيا بيايد پس از انقطاع نسل اين دوتن اولاد آن ثالث در دنيا
10- باشد هر دو شغل راجع به آنها ميشود در صورت انقراض کليه اولاد ذکور اين وقت از بقاياي نسل اناث از صباياي حضرت واقف داراي اين دو شغل خواهند بود آن هم
11- با ملاحظه رشد و تميز و هر گاه کليتا اعقاب و اولاد ذکور و اناث از حضرت واقف منقرض شوند آن وقت رجوع ميشود با علم و اورع [۶]
علماي زنجان که مترسب ذيل
12- اقدام به روضه خواني و عزاداري نمايند اولا روضه خواني ساليانه ابدي در ايام هفته هر شب تعزيه داري حضرت خامس آل عبا عليه آلاف و التحيه و الثناء ميباشد
13- و ايضا در ايام مشهور اثني عشريه يوم رحلت و شهادت سيزده معصوم عليهم الصلوه و السلام در همان وقت و همان روز عزاداري به اسم همان معصوم به عمل آيد و در نيمه شعبان
14- تبريک تولد حضرت حجه الله الاکبر صلوات الله و سلامه عليه بالاي منبر ذکر شود و اين روضه خواني هم دو شعبه است اولي در زنجان که محل نشيمن و سکناي حضرت واقف است به عمل آيد
15- ثاني در کربلاي معلا به ترتيب مذکوره در فوق عزاداري ساليانه حضرت سيد الشهداء و آن هم موقوف به اقتضاي وقت است در ايام هفته روز پنجشنبه يا شب جمعه يا روز جمعه
16- به عمل آورند و آن ديگري عزاداري حضرات معصومين عليهمالسلام در يوم رحلت و شهادت به عمل آورند و کليه محصول و منافع صرف قهوه قليان و چاي يا مشرب عزاداران
17- و مجلسيان است و اضافه محصول اطعام، طعام به مساکين خواهد بود يعني در محل سکناي اولاد واقف و نيز شرط است هر گاه از طرف دولت عليه ايران کسي را امين اوقاف
18- و ناظر کلي قرار بدهند در اين مسأله حق نظارت ندارد و به کلي ممنوع است هر گاه شخص مزبور بخواهد نظارت نمايد گرفتار لعنت خدا و رسول و نفرين ملائکه و مسلمين
19- گردد و از آن روز تا يوم القيام مغضوب خدا و رسول خواهد بود پس متوليان هر عهد در کربلاي معلي روضه خوان خوش صوت و با علم اطلاع و امين
20- کنند در ايام مزبوره چه روضه ساليانه حضرت سيد الشهداء چه عزاداري چهارده معصوم عليهمالسلام را به عمل آورند و محل روضه هم در حرم محترم
21- يا به اقتضاي فصول در رواق مطهر يا ايوان مقدس به عمل آورند و نيز شرط است هرگاه عصري پيش آيد بعضي و ماکول و مشروب در اين قبيل مجالس
22- متروک شود متوليان آن فرزند بر خلاف جماعت نرود بلکه به مقتضاي وقت عمل کنند ولي عزاداري به طوري که ذکر يافته ترک ننماييند و ايضا متولي هر عصر
23- مختار است در امر توليت تا آخر و نيز شرط است حضرت واقف ميتواند در حال حيواه خود متولي و ناظر بعد از خود را عزل کرده ديگري را نصب نمايد و مختار است
24- عنوان توليت و نظارت بعد را تغيير بدهند و نيز مصارف عزاداري از قبيل قند چاي و شربت و قهوه قليان درمحل سکناي واقف معظم اليه است نه در کربلا و آنچه
25- در روضه مبارکه عزاداري ميشود فقط از جهت روضه خوان است و با شرط مذکوره صيغه صحيحه شرعيه وقفيه با کافه شرايط و ارکان جاري و عمل به وقف هم گرديد في 27 شهر صيام [۷] سنه 1337
هامش
- هو الله تعالي قد اعترفت به ما رقم فيه لدنيا، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، محمد الحسيني امين الرعايا [۸] - قد اعترف جناب المستطاب الاجل الافخم به ما رقم في الورقه 26 شهر شوال 133، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، علي اصغر الموسوي - جناب اجل عالي آقاي واقف محترم اقرار به کليه مسطورات فرمودند، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، مسعود الملک - جناب اجل عالي آقاي واقف محترم اقرار صريح به کليه مسطورات فرمودند، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، مجد الممالک - جناب مستطاب اجل اقرار به کليه مسطورات فرمودند، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، عبده محمد جعفر - جناب مستطاب اجل اقرار صريح فرمودند، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، ابوالقاسم الحسيني - اعترف الواقف معظم دام اقباله العالي به کافه باقيست في الورقه لدي في2 ذي قعده الحرام 1337، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، حسين بن علي - جناب مستطاب اجل اکرم آقاي عاصم السلطنه دام اقباله اعترف صريح به مضمون ورقه نمودند،2 شهر ذي القعده الحرام سنه 133، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، معين التجار - اعترف جناب الواقف آقاي عاصم السلطنه به ما رقم في الورقه لدي الاحقر في غره ذي قعده 1337، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، محمد تقي الموسوي - اعترف الواقف المعظم جناب اجل آقاي عاصم السلطنه دام اجلاله به ما في الورقه شهر ذي القعده 1337، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، مظفرالسلطنه [۹]
وقفنامه شماره دو
اين سند در 24 سطر به خط شکسته نستعليق در مورد وقف بيست و يک شعير از جمله ششدانگ قريه آقکند توسط امير حسين خان عاصم السلطنه به سال 1339 ه ق وقف گرديده است. سند مربوط به 95 سال قبل است و تعداد 15 نفربر آن مهر تاييد زدهاند.
>وضعيت موقوفه در حال حاضر >بازخواني وقفنامه شماره دو >هامش
وضعيت موقوفه در حال حاضر
طبق بررسي اينجانب در خصوص وضعيت موقوفه اين است که طبق وقفنامه عمل نميشود و نوادگان عاصم السلطنه با اداره اوقاف شهرستان زنجان مکاتبات بسياري انجام دادهاند که در دست پيگيري است.
بازخواني وقفنامه شماره دو
1- بعد الحمد و التحيه باعث بر تحرير اين سطور شرعيه المضامين آن است که چون عموم افراد نوع انساني در وضيع شريف و قوي و ضعف لابد رخت اقامت از اين دار فناء و نشاه رنج و غناء به عالم بقاء خواهد کشيد
2- و سالک مسالک سفر پر خوف و خطر آخرت و درخوابگاه ظلماني لحد انيس مورد ما رد همخوابه تراب و احجار خواهد گرديد پس بر همه کس لازم آن است همواره در فکر تهيه زاد و توشه
3- به جهت اين راه دور و دراز و در خيال فراهم نمودن فرش و چراغ و روشنايي براي اين منزل تاريک و خوابگاه ظلماني باشد عليهذا در اين ايام ميمنت توفيقات حضرت قدس سبحاني
4- و تاييدات صمداني جلت عظمته و علت کلمته شامل حال سعادت اشتمال خير آن جناب مستطاب اجل اکرم افخم آقاي اميرحسين خان عاصم السلطنه زنجاني دامت جلاليه گرديده
5- در حال صحت مزاج و اجتماع مشاعر و حواس وقف موفت و حبس شرعي نمود قربه الي الله تعالي همگي و تمامي مساحت بيست و سه شعير و يک ربع شعير باقي ملک مختص و متصرفي خود را
6- از جمله ششدانگ قريه آقکند من قراء محال قرابرجلوي خمسه به انضمام شش دست عمارت واقعه در قريه مزبوره که ملک مذکور و عمارات مسطوره به قرار ذيل ابتياعي از حضرات اسامي
7- ابتياعي از کربلاي قاسم و برادر زادههايش دو شعير و نصف شعير، ابتياعي از صباياي حقويردي دو شعير، ابتياعي از پسران قربانعلي بيک ميرزا بابا يک ربع و ثمن شعير، ازآقا بابايک ربع و ثمن شعير، از اکبر علي يک ربع شعير، از بيک علي يک ربع شعير، ابتياعي از مالک اشتر و کاظم نصف شعير
8- ابتياعي از علي اصغر و دوست علي يک شعير و نصف شعير، ابتياعي از کربلاي محرمعلي ورثه دولتخان يک شعير و نصف شعير، ابتياعي از مشهدي علي جان يک شعير، ابتياعي از اروجعلي و برجعلي دو شعير و سه چارک، عمارت يک دست، ابتياعي از علي شير نصف شعير
9- ابتياعي از زيداله بيک يک شعير، ابتياعي از سيف اله بيک و ايلخاني دو شعير، ابتياعي از ملوک ويردي يک شعير، ابتياعي از ورثه ده ده کيش نصف شعير، ابتياعي از اوجاقعلي يک شعير
10- ابتياعي از اکبر علي نصف شعير، ابتياعي از موسي بيک يک شعير، ابتياعي از کربلاي ابوالفتح يک ربع شعير، ابتياعي از کربلاي محمد حسن يک شعير و سه ربع شعير، ابتياعي از ميرزا بيک يک ربع شعير
11- ابتياعي از شيخعلي بيک ولد دوستعلي نصف شعير، عمارت ابتياعي از سيفعلي يک دست
12- ميباشند با کافه توابعات شرعيه و ملحقات عرفيه مساحات مرقومه به هر اسمي و رسمي که باشد (بعد از استثناء مساحت دو شعير ملک ابتياعي از علي کيشي و يک حجر طاحونه ابتياعي از شيخعلي که مساحت
13- به موجب ورقه وقفنامچه جداگانه وقف موبد بر تعزيه داري حضرت ابوالفضل العباس عليه السلاماند)
14- متولي در هر عصر از محصولات و عايدات و منافع مساحات محبوسه مقدار دو خروار گندم با کرده در بلده زنجان تسليم حضرت مستطاب حجه الاسلام و مراجع الانام
15- آقاي آقا شيخ فياضالدين مدظله العالي و مقدار دو خروار گندم با کرده نيز تحويل جناب جلالت مدار از اجل آقاي ابوالفتح خان مظفرالدوله اخوي زاده جناب حابس معظم اليه
16- داشته و کرايه اين چهار خروار گندم را از بابت عايدات نقدي مساحات محبوسه بپردازد و مقدار دو خروار گندم هم خود متولي از بابت حق التوليه هر سال اخذ نموده
17- ما بقي عايدات و محصولات آنها در مصارف خيريه و احسانات علي نحو الاطلاق اعم از عزاداري حضرت سيد الشهداء و ائمه و حضرات معصومين و شهداء
18- عليهم السلام و اطعام و اعانت اهل علم و سادات و فقراء و زوار و مصارف ترويج دين مبين به نحوي که متولي عصر تصويب نمايد بشود و در صورت احتياج
19- و استحقاق وراث جناب حابس معظم له مقدم بر ساير مصارف و متقين است براي اخذ عايدات و محصولات و استيفاء منافع مساحات محبوسه و بعد
20- از وفات حضرت مستطاب حجه الاسلام آقاي آقا فياضالدين مدظله و جناب مظفرالدوله مقدار چهار خروار گندم مقرري بر ايشان صرف ساير خيرات و احسانات
21- مثل باقي عايدات مساحات محبوسه خواهد شد و پس از انقضاء مدت دويست و سي سال عين و منافع مساحات محبوسه حسبما قرر في الشريعه المطهره متعلق تا ولد و
22- اعقاب آقاي حابس به حيث الارث خواهد بود و امر توليت مادام الحيوه با خود آقاي حابس معظم اليه اطال الله بقاء و بعد با دو نفر فرزندان اعزان او جنابان
23- محمدخان و غلام حسينخان حفظهما الله با اطلاع و نظارت همديگر و بعد با ارشد و اورع اولاد ذکور آقاي حابس موفق ميباشد و صيغه حبس شرعي جاريه و عمل بر آن
24- و قبض و اقباض به عمل آيد فمن بدله بعد ماسمعه فانما علي الذين بيد لونه و حرر ذلک في السابع عشرمن شهر رمضان المبارک من شهور سنه يک هزار و سيصد و سي و نه هجري و بالهذه سنه 1339
هامش
- بسم اله الرحمن الرحيم قد وقع الحبس الموقت من الجناب المستطاب الاجمال حابس دام اقباله حسبما فصل في المتن و الهامش لدي الاحقر في ثالث شهرشوال المکرم1339، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق فياضالدين - اعترف الواقف به کافه ماسطر فيه لدي، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، علي الحسيني -زيد اله تعالي قد اعترف الواقف المعظم به ما رقم في الورقه لدنيا في المجلس حرره في 27 شهر شوال 1339، مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، عبدهالراجي آقا علي - مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، ي ح ي ا 1333 - مهر بيضي شکل با قلم طغري، محمد تقي 1333 - مهر بيضي شکل با قلم نسخ، الراجي محمد - متن ايضا من حضار المجلس عند الاعتراف قداعترف به ما فيه لدنيا حرر في 27 شهر شوال 1339 - مهر مربع شکل با قلم ثلث، العبد احمد الحسيني - مهر مربع شکل با قلم ثلث، علي اصغر الموسوي - مهربيضي شکل با قلم نستعليق، محمد حسن - مهر بيضي شکل با قلم نستعليق، عبدهالراجي محمد حسين - بسم اله و صلوات اله قد اعترف الجناب حابس علي حرره في الورقه لدي الاقل قد في خامس عشر 1334، مهر مربع شکل با قلم طغري، الراجي حبيب اله - توضيح آن که مساحت مزبوره محبوسه عايد نقد معيني ندارد بلکه مقصود اين است که از محصول صيفي و شتوي آن کرايه آن چند خرواران که در متن مقرر شده داده حمل به شهر نموده و بار کرده تحويل داده شود حرر في ثالث شهر شوال المکرم 1339
از ديگرموقوفات عاصم السلطنه ميتوان به موارد زير اشاره کرد: دو شعير از جمله شش دانگ قريه آقکند از قراء قرابر جلوي خمسه و مساحت شش دانگ يک حجر طاحونه معينه واقع دررودخانه قريه آقکند موارد مصرف در تاسوعا و عاشوراي حسيني و حضرت ابوالفضل عليهالسلام که تاريخ سند 22 شعبان 1339 ه ق است.
پانویس
- ↑ آقاخان مظفر الدوله: فرزند ارشد میرزا ابراهیم خان خمسه ای با لقب مظفر الدوله ومقام فرماندهی فوح خمسه را از پدرش به ارث برد.
- ↑ خطیبی، بهمن، تاریخ خطیبی زنجان، نشر دانش زنجان، 1391.
- ↑ مشاع: مشاع در لغت به معنی خاک بخش نشده که در اصطلاح به معنی سرزمین بخش نشده ای که در میان دو یا چند تن مشترک باشد ومالکین مشاعی در جزء جزء مال شریک باشند بدون آن که متصرفات آن ها مشخص باشد.
- ↑ محمد خان وغلام حسین خان: فرزندان عاصم السلطنه از عیان اول خودش به نام افتخار الدوله که ایشان دختر عباسقلی خان بودند.(خطیبی، بهمن، تاریخ خطیبی زنجان، نشر دانش زنجان، ص184).
- ↑ محمد خان وغلام حسین خان: فرزندان عاصم السلطنه از عیان اول خودش به نام افتخار الدوله که ایشان دختر عباسقلی خان بودند.(خطیبی، بهمن، تاریخ خطیبی زنجان، نشر دانش زنجان.، ص184).
- ↑ اورع: به معنی پرهیزکارترین.
- ↑ شهر صیام، ماه مبارک رمضان.
- ↑ محمد حسینی امین الرعایا:فرزند حاج میر بهاء الدین زنجانی. .
- ↑ امیر محمد خان مظفر السلطنه فرزند ارشد حسین پاشا خان مظفر السلطنه.