تقوا و فساد (قرآن)
از جلوههای تقواپیشگی اجتناب انسان از فساد انگیزی در روی زمین است.
منع از فساد
تقوا، بازدارنده انسان از فساد انگیزی است: تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض ولا فسادا والعـقبة للمتقین. (آری،) این سرای آخر تو را (تنها) برای کسانی قرار میدهیم که اراده برتری جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است! [۱]
دیدگاه آیتالله مکارم
بعد از ذکر ماجرای تکان دهنده ثروتمند جنایتکار و مستکبر یعنی قارون، در نخستین آیه مورد بحث بیانی آمده است که در حقیقت یک نتیجه گیری کلی از این ماجرا است، میفرماید: سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهیم که نه اراده برتری جویی در زمین دارند، و نه فساد میکنند (تلک الدار الآخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا). نه تنها برتری جوی و مفسد نیستند که اراده آن را نیز نمیکنند، قلب شان از این امور پاک، و روحشان از این آلودگیها منزه است. آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سرای آخرت میشود در حقیقت همین دو است، برتری جویی (استکبار) و فساد در زمین که همه گناهان در آن جمع است، چرا که هر چه خدا از آن نهی کرده حتما بر خلاف نظام آفرینش انسان و تکامل وجود بوده، بنابراین ارتکاب آن نظام زندگی او را بر هم میزند لذا مایه فساد در زمین است. حتی مساله استعلاء و برتری جویی خود یکی از مصادیق فساد در ارض است، ولی اهمیت فوق العاده آن سبب شده است که بالخصوص مطرح گردد. در شرح حال و سرنوشت قارون دیدیم آنچه مایه بدبختی و هلاک و نابودی او شد همان استکبار و برتری جویی بود. در روایات اسلامی مخصوصا روی این مساله بسیار تکیه شده است، تا آنجا که در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیهالسلام میخوانیم: ان لرجل لیعجبه ان یکون شراک نعله اجود من شراک نعل صاحبه فیدخل تحتها!: گاه میشود که انسان از این لذت میبرد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین داخل تحت این آیه میشود، (چرا که اینهم شاخه کوچکی از برتری جویی است! ). جالب اینکه صاحب تفسیر کشاف بعد از ذکر این حدیث جملهای میگوید که: بعضی از طمعکاران علو را در آیه مورد بحث به فرعون میزنند به مقتضی ان فرعون علا فی الارض [۲] و فساد را به قارون به مقتضای و لا تبغ الفساد فی الارض [۳] و میگویند کسی که مثل فرعون و قارون نباشد بهشت و سرای جاویدان از آن او است، و به این ترتیب تنها فرعون و قارون و امثال این دو را از بهشت بیرون میفرستند، و بقیه را از آن خود میدانند! اینها جمله و العاقبة للمتقین که در ذیل این آیه آمده است مورد دقت قرار ندادهاند، آن گونه که علی علیهالسّلام در آن دقت فرموده. مطلبی را که باید بر این سخن بی فزائیم این است که این گروه حتی در شناخت فرعون و قارون گرفتار اشتباه شدهاند، چرا که فرعون هم علو در ارض کرد و هم مفسد بود، انه کان من المفسدین [۴] و قارون نیز فساد در زمین کرد و هم علو و برتری جویی به مقتضای فخرج علی قومه فی زینته. [۵] در حدیث دیگری از امیر مؤمنان علی علیهالسلام چنین آمده است که به هنگام خلافت ظاهری شخصا در بازارها قدم میزد، گم شدهها را راهنمایی میکرد، ضعیفان را کمک مینمود و از کنار فروشندگان و کسبه رد میشد و این آیه را برای آنها میخواند: تلک الدار الآخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا، سپس میفرمود: نزلت هذه الایة فی اهل العدل و التواضع من الولاة، و اهل القدرة من الناس: این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر قدرتمندان از تودههای مردم نازل شده است. یعنی همانگونه که من حکومت را وسیله برتری جویی خودم قرار ندادهام شما نیز نباید قدرت مالی خود را وسیله سلطه بر دیگران قرار دهید که سرانجام و عاقبت نیک از آن گروهی است که نمیخواهند برتری جویی و فساد کنند. همانگونه که قرآن در پایان آیه مورد بحث میفرماید: و عاقبت از آن پرهیزکاران است (و العاقبة للمتقین). عاقبت به مفهوم وسیع کلمه، سرانجام نیک، پیروزی در این جهان، بهشت و نعمتهایش در جهان دیگر است، دیدیم که قارونها و فرعونها چه عاقبتی پیدا کردند با اینکه قدرت آنها بی نظیر بود؟ چون تقوی نداشتند به دردناک ترین سرنوشت مبتلا شدند. سخن را درباره این آیه با حدیثی که از امام صادق علیهالسّلام نقل شده پایان میدهیم و آن اینکه هنگامی که امام علیهالسّلام این آیه را تلاوت نمود شروع به گریه کرد و فرمود: ذهبت و الله الامانی عند هذه الایة: با وجود این آیه همه آرزوها بر باد رفته است! و دسترسی به سرای آخرت مشکل است!. [۶]
منبع
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اجتناب از فساد».