رابطه ایمان و حب
برای بررسی ارتباط دین با حب در روایات در ابتدا به ارتباط ذاتی که بین دین و ایمان و مسئله حبّ و محبت وجود دارد میپردازیم سپس به دو نوع محبت که یکی محبّت الهی و دیگری حبّ شهوات است اشاره میکنیم.
محتویات
ارتباط دین و حب
به روایاتی از اهل بیت (علیهمالسلام) در این زمینه اشاره می کنیم:
روایاتی از امام صادق
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ مَنْ اَحبّ لِلَّهِ وَ اَبْغَضَ لِلَّهِ وَ اَعْطَی لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ کَمَلَ اِیمَانُهُ؛ [۱] هرکس برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا عطا کند، پس او از کسانی است که ایمانش کامل شده است.» از امام صادق (علیهالسّلام):«سَاَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) عَنِ الْحبّ وَ الْبُغْضِ اَ مِنَ الْاِیمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْاِیمَانُ اِلَّا الْحبّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ حبّبَ اِلَیْکُمُ الْاِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ اِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ اُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ [۲] در مورد حبّ و بغض سؤال شد که آیا از ایمان است یانه؛ آن حضرت فرمود: آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض است؟ سپس این آیه را تلاوت کرد: خداوند ایمان را محبوب دل شما قرار داد و آن را در قلبهای شما جلوه داد و کفر و فسق و نافرمانی را را مورد کراهت شما قرار داد.» «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لِاَصْحَابِهِ اَیُّ عُرَی الْاِیمَانِ اَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصِّیَامُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْجِهَادُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لَکِنْ اَوْثَقُ عُرَی الْاِیمَانِ الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی اَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللَّهِ؛ [۳] ، روزی رسول خدا به اصحاب خود فرمود کدامیک از دست آویزهای ایمان برای چنگ زدن محکمتر است؟ عرض کردند: خدا و رسولش آگاهتر است؛ برخی دیگر گفتند نماز؛ برخی دیگر زکاة و برخی دیگر روزه و حج و... آن حضرت فرمود: برای همه آنچه گفتید ارزش ویژهای است ولی مطمئنترین دست آویز ایمان حب در راه خدا و بغض در راه خداست و دوست داشتن اولیای خدا و بیزاری از دشمنان خدا.» امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ کُلُّ مَنْ لَمْ یُحبّ عَلَی الدِّینِ وَ لَمْ یُبْغِضْ عَلَی الدِّینِ فَلَا دِینَ لَهُ؛ [۴] هرکس برای دین محبّت نورزد و برای دین دشمنی نکند دین ندارد.»
محبت الاهی
به روایاتی از اهل بیت در زمینه محبت الاهی اشاره می کنیم:
روایاتی از امام صادق
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «وَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ اِذَا تَخَلَّی الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْیَا سَمَا وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حبّ اللَّهِ وَ کَانَ عِنْدَ اَهْلِ الدُّنْیَا کَاَنَّهُ قَدْ خُولِطَ وَ اِنَّمَا خَالَطَ الْقَوْمَ حَلَاوَةُ حبّ اللَّهِ فَلَمْ یَشْتَغِلُوا بِغَیْرِهِ؛ [۵] هرگاه مؤمن دلش را از دنیا خالی کند، بالا رود و شیرینی محبّت خدا را در خود بیابد و نزد اهل دنیا چنان باشد که گویی عقلش با جنون آمیخته است، حال آن که این گروه با شیرینی محبت خدا آمیختهاند پس به غیر آن نمیپردازند.» امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «عنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ اَنَّهُ قَالَ اِنِّی لَاُحبّ لِلرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ مِنْکُمْ اِذَا قَامَ فِی صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ اَنْ یُقْبِلَ بِقَلْبِهِ اِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ لَا یَشْغَلَ قَلْبَهُ بِاَمْرِ الدُّنْیَا فَلَیْسَ مِنْ عَبْدٍ یُقْبِلُ بِقَلْبِهِ فِی صَلَاتِهِ اِلَی اللَّهِ تَعَالَی اِلَّا اَقْبَلَ اللَّهُ اِلَیْهِ بِوَجْهِهِ وَ اَقْبَلَ بِقُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اِلَیْهِ بِالْمَحبّةِ بَعْدَ حبّ اللَّهِ اِیَّاهُ [۶] من برای فردی مؤمن از شما چنان دوست دارم که چون به نماز ایستاد با دلش به خدا روی کند و دلش را به امر دنیا مشغول نکند؛ چرا که هیچ بندهای نیست که در نماز با دلش به خدا روی کند، مگر اینکه خدا با وجه خود به او روی میکند و محبّت مؤمنان را بعد از محبّت خودش متوجه او میسازد.» یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) میگوید:«اَلَا اِنَّهُ حَرَامٌ عَلَیْکُمْ اَنْ تَجِدُوا طَعْمَ الْاِیمَانِ حَتَّی تَزْهَدُوا فِی الدُّنْیَا قَالَ وَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ اِذَا تَخَلَّی الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْیَا سَمَا وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حبّ اللَّهِ فَلَمْ یَشْتَغِلُوا بِغَیْرِهِ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ اِنَّ الْقَلْبَ اِذَا صَفَا ضَاقَتْ بِهِ الْاَرْضُ حَتَّی یَسْمُوَ [۷] آگاه باشید تا وقتی که در دنیا زاهد نباشید محال است که مزه ایمان را بچشید؛ چرا که من از امام صادق (علیهالسّلام) شنیدم که میفرمود: چون مؤمن دلش را از دنیا خالی کند، بالا رود و شیرینی محبّت خدا را در خود بیابد و به غیر آن نپردازد؛ همچنین میفرمود: چون دل صفا یابد زمین برای او تنگ میشود تا آنگاه که (به سوی خدا) به بالارود.»
روایاتی از امام علی
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «کیف یدعی حبّ الله من سکن قلبه حبّ الدنیا [۸] چگونه کسی ادعای محبت خدا را میکند، حال آن که قلبش با محبت دنیا آرام گرفته است.» آن حضرت در جای دیگری میفرماید: «وَ قَالَ (ع) کَمَا اَنَّ الشَّمْسَ وَ اللَّیْلَ لَا یَجْتَمِعَانِ کَذَلِکَ حبّ اللَّهِ وَ حبّ الدُّنْیَا لَا یَجْتَمِعَانِ [۹] همچنان که خورشید با شب جمع نمیشوند حبّ خدا هم با حبّ دنیا جمع شدنی نیست.» حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید:«قَالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیهالسّلام) اِنَّ اَطْیَبَ شَیْءٍ فِی الْجَنَّةِ وَ اَلَذَّهُ حبّ اللَّهِ وَ الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ [۱۰] بهترین و لذیذترین چیزها در بهشت محبّت خدا و محبّت در راه خداست.» در برخی کتابها نقل شده است «مَجْمُوعَةُ الشَّهِیدِ، قِیلَ لَمَّا کَانَ الْعَبَّاسُ وَ زَیْنَبُ وَلَدَیْ عَلِیٍّ ع صَغِیرَیْنِ قَالَ عَلِیٌّ ع لِلْعَبَّاسِ قُلْ وَاحِدٌ فَقَالَ وَاحِدٌ فَقَالَ قُلِ اثْنَانِ قَالَ اَسْتَحِی اَنْ اَقُولَ بِاللِّسَانِ الَّذِی قُلْتُ وَاحِدٌ اثْنَانِ فَقَبَّلَ عَلِیٌّ ع عَیْنَیْهِ ثُمَّ الْتَفَتَ اِلَی زَیْنَبَ وَ کَانَتْ عَلَی یَسَارِهِ وَ الْعَبَّاسُ عَنْ یَمِینِهِ فَقَالَتْ یَا اَبَتَاهْ اَ تُحبّنَا قَالَ نَعَمْ یَا بُنَیَّ اَوْلَادُنَا اَکْبَادُنَا فَقَالَتْ یَا اَبَتَاهْ حبّانِ لَا یَجْتَمِعَانِ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ حبّ اللَّهِ وَ حبّ الْاَوْلَادِ وَ اِنْ کَانَ لَا بُدَّ لَنَا فَالشَّفَقَةُ لَنَا وَ الْحبّ لِلَّهِ خَالِصاً فَازْدَادَ عَلِیٌّ ع بِهِمَا حبّاً وَ قِیلَ بَلِ الْقَائِلُ الْحُسَیْنُ؛ [۱۱] که چون حضرت عباس و حضرت زینب کودک بودند، علی (علیهالسّلام) دیدگان عباس را بوسید، سپس به حضرت زینب روی کرد. حضرت زینب عرض کرد ای پدر آیا ما را دوست داری؟ آن حضرت فرمود: فرزندان ما جگرگوشههای ما هستند. زینب (سلاماللهعلیها) گفت ولی چگونه دو محبت در یک دل جای میگیرد، یکی محبّت خدا و یکی محبّت فرزند، اگر گریزی از ما نیست خدا را خالص دوست داشته باشید و در مورد ما به شفقت بسنده نمایید!»
حب شهوات
گفتیم که محبّت دنیا در مقابل محبّت خدا قرار دارد که گاهی از این دو نوع محبّت به عشق الاهی یا عرفانی و عشقهای دنیوی نیز تعبیر میشود که خود شعبات مختلفی دارد. همچنان که در قرآن ذکر شده است که حبّ شهوات برای مردمان آراسته شده است که عبارتند از:
۱. عشق به زن (عشق جنسی)،
۲. عشق به فرزند،
۳. عشق به پول (طلا و نقره)،
۴. عشق به امکانات و تجملات دنیوی: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حبّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْاَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ [۱۲] عشق به شهوات در چشم مردم آرایش یافته است، از زنان و فرزندان و همیان های زر و سیم و اسبان نشاندار و چارپایان و کشتزارها؛ همه اینها متاع زندگی دنیا هستند، در حالی که فرجام نیک نزد خدا است.» در روایت میخوانیم: «َاوْحَی اللَّهُ اِلَی دَاوُدَ حَذِّرْ وَ اَنْذِرْ اَصْحَابَکَ عَنْ حبّ الشَّهَوَاتِ فَاِنَّ الْمُعَلَّقَةَ قُلُوبُهُمْ بِشَهَوَاتِ الدُّنْیَا قُلُوبُهُمْ مَحْجُوبَةٌ عَنِّی؛ [۱۳] خداوند به داوود وحی کرد اصحاب خود را از دلباختگی شهوت ها برحذر دار، و (از عواقب آن) بیم ده، آنها که دل به شهوات بستهاند قلوب شان از من محجوب و پوشیده است.»
محبت اهل بیت
اکنون به روایاتی از اهل بیت در زمینه محبت اهل بیت و ائمه اشاره می کنیم:
روایتی از امام صادق
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ مَنْ اَحبّ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ حَقَّقَ حبّنَا فِی قَلْبِهِ جَرَی یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ عَلَی لِسَانِهِ وَ جُدِّدَ الْاِیمَانُ فِی قَلْبِه؛ [۱۴] هرکس اهل بیت را دوست بدارد و محبّت ما در قلبش تحقق پیدا کند چشمههای حکمت از قلب او بر زبانش جاری میشود و ایمان در قلبش تجدید میشود.»
روایاتی از پیامبر
از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «نَقَلَ صَاحبّ الْکَشَّافِ عَنِ النَّبِیِّ ص اَنَّهُ قَالَ مَنْ مَاتَ عَلَی حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً اَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَی حبّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَکْمِلَ الْاِیمَان؛ [۱۵] هر کس بر محبّت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته است؛ آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمد بمیرد بخشوده شده است؛ آگاه باشید که هرکس بر محبّت آل محمد بمیرد با ایمان کامل از دنیا رفته است.» پیامبر اسلام میفرماید: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ عُنْوَانُ صَحِیفَةِ الْمُؤْمِنِ حبّ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ؛ [۱۶] سرلوحه صحیفۀ مومن حبّ علی بن ابی طالب است.»؛ «حبّ علی ایمان وَ بُغْضُهُ نِفَاق؛ [۱۷] همچنین میفرماید: حبّ علی ایمان و بغض او نفاق است.» و در مورد حضرت فاطمه (علیهالسّلام) میفرماید:«مَنْ اَحبّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعِی وَ مَنْ اَبْغَضَهَا فَهُوَ فِی النَّار [۱۸] هرکس فاطمه را دوست بدارد در بهشت است و هرکس او را دشمن بدارد در دوزخ است.»
تبری نسبت به دشمنان خدا
نشانه صدق در محبّت خدا، دشمنی با دشمنان خدا است؛ چرا که حبّ و بغض در کنار هم معنا پیدا میکنند و محبّت نسبت به دو امر ضد هم نشانه نفاق و بوالهوسی است و حکایت از دروغین بودن محبّت دارد. از همین روی در اکثر روایات مذکور که محبّت نسبت به خدا و اولیای خدا مطرح شده، بغض و تبری از دشمنان خدا نیز ذکر شد؛ در این جا به چند روایت دیگر اشاره میشود:
روایتی از امام رضا
امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: «اعْلَمْ اَنَّهُ لَا یَتِمُّ الْوَلَایَةُ وَ لَا تَخْلُصُ الْمَحبّةُ وَ لَا تَثْبُتُ الْمَوَدَّةُ لآِلِ مُحَمَّدٍ اِلَّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ قَرِیباً کَانَ اَوْ بَعِیدا؛ [۱۹] کمال و نهایت دین در ولایت ما و برائت از دشمنان ما است.»
روایتی از امام صادق
شخصی به امام صادق (علیهالسّلام) عرضه داشت: «وَ قِیلَ لِلصَّادِقِ اِنَّ فُلَاناً یُوَالِیکُمْ اِلَّا اَنَّهُ یَضْعُفُ عَنِ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَقَالَ هَیْهَاتَ کَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحبّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّاْ مِنْ عَدُوِّنَا؛ [۲۰] همانا شخصی است که محبّت شما را در دل دارد، اما در برائت از دشمنان شما ضعیف است. امام صادق در پاسخ فرمودند: دروغ میگوید کسی که گمان میکند دوست دار ما است، اما از دشمنان ما برائت نمیجوید.»
منبع
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «رابطه ایمان و حب از نگاه روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۰.
پانویس
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۲۴، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ه. ش.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۱۲۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۱۲۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۱۲۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۱۳۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۸۴، ص۲۴۰، ق.
- ↑ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۳، موسسة آل البیت، ۱۴۰۹ق.
- ↑ آمدی تمیمی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص۱۴۱، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶ش.
- ↑ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۲، موسسة آل البیت، ۱۴۰۸ق.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶۶، ص۲۵۱.
- ↑ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۱۵.
- ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بحار الانوار، ج۲۷، ص۹۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۳۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بحار الانوار، ج۲۷، ص۱۴۲.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۹، ص۱۹۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بحار الانوار، ج۲۷، ص۱۱۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۷، ص۵۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بحار الانوار، ج۲۷، ص۵۸.