سواد وقفنامه مسجد وحمام دارالسلطنه تبریز

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: مرضیه مرتضوی دانشجوی دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی

چکيده

سواي اسناد اصيل بي‌شماري که در مراکز آرشيوي و فرهنگي نگهداري مي‌شوند، در ميان نسخه‌هاي خطي نيز مي‌توان به سواد (رونوشت) تعداد زيادي از اسناد تاريخي دست يافت که شايد امروزه حتي اثري از اصل برخي از آن‌ها در ميان نباشد. لذا گاهي سوادها به عنوان تنها مدارک بازمانده از وقايع گذشته مي‌توانند در عرصه مطالعات تاريخي حائز اهميت ويژه‌اي باشند. اين نوشتار بر آن است تا ضمن بيان اهميت و اعتبار سوادها از لحاظ اعتبار و ارزش تاريخي به معرفي سواد وقفنامه‌اي از عصر صفوي مربوط به وقف مسجد و حمام دارالسلطنه تبريز مندرج در نسخه‌ خطي شماره 3846 از مولفي بي نام موجود در کتابخانه ملي ملک بپردازد. بر اساس اين وقفنامه ملک محمود خان به تعمير مسجد بزرگ تبريز و احداث حمام و وقف آن بر عامه مبادرت کرده است. کليد واژه‌ها: وقفنامه، کتابخانه ملي ملک، مسجد، حمام، دارالسلطنه تبريز، ملک محمود خان.

سواد وقفنامه مسجد و حمام دارالسلطنه تبريز

اسناد و مدارک تاريخي به عنوان مهم‌ترين منابع اطلاعاتي، حاوي انبوهي از اطلاعات غني و دست اول در زمينه‌هاي مختلف تاريخي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي هستند که به محققان و پژوهشگران در بازسازي و روشن کردن زواياي تاريک بسياري از مجهولات و مسائل مبتلابه جامعه ايران در سده‌هاي پيشين، کمک مي‌کند. شمار زيادي از اين اسناد به شکل اصيل و اوليه خود (کمتر به‌صورت رونوشت يا سواد) در آرشيوهاي دولتي و خصوصي نگهداري مي‌شوند. شماري نيز در مجموعه‌هاي خصوصي نزد افراد حقيقي قرار دارند. چه بسا درميان اين اسناد، مواردي نادر يا کمياب وجود داشته باشند که مي‌توانند دستمايه‌هاي مناسبي براي محققان در عرصه مطالعات تاريخي قرار گيرند. اگر چه انبوه بي‌شماري از اسناد تاريخي در تاراج زمان از ميان رفته‌اند اما وجود تعداد زيادي از اين اسناد در قالب اصل و سواد (رونوشت) در مراکز آرشيوي، موسسات فرهنگي و حتي نسخ خطي به محقق در رديابي و تحليل وقايع گذشته کمک شايان توجهي مي‌نمايد. در برخي نسخ خطي در قالب منشآت، جنگ‌ها، ترسل و... نويسنده سوادي از اصل اسناد ديواني و يا شرعي را (و يا در صورت عدم وجود اصل سند از روي رونوشت موجود) به عنوان مصداقي متناسب با موضوع مورد نظر خود آورده است. در برخي نسخ مانند آموزش فن انشاء از اين گونه سوادها به عنوان الگويي از نگارش انواع مختلفي از اسناد استفاده گرديده است. به هر صورت اهميت سوادها را مي‌توان در اين امر دانست که ممکن است اصل سند يا اسناد مذکور در اين نسخ خطي، بنا به دلايلي مفقود و يا از بين رفته باشند و امروزه امکان دسترسي به آن‌ها را نداشته باشيم لذا نمي‌توان منکر اهميت اين دسته از متون شد. از ميان سوادهاي متعدد موجود در نسخ خطي کتابخانه ملي ملک به سواد وقفنامه‌اي از مسجد و حمام دارالسلطنه تبريز مربوط به دوره سلطنت شاه طهماسب اول به تاريخ 948 قمري برمي‌خوريم. [۱] بر اساس اين وقفنامه ملک محمودخان [۲] براي طلب رضاي حق و با وقف مصالح و پرداخت هزينه‌هاي لازم، به دست استاد حاجي صادق بيگ، به تعمير و مرمت مسجد بزرگ تبريز که رو به ويراني بود، مبادرت و سپس با ساخت حمامي در محله پس‌کوشک تبريز آن را وقف مردم اين شهر کرد. منظور از مسجد بزرگ در اين متن، احتمالا همان مسجد جامع کبير تبريز است که سال‌ها و شايد قرن‌ها پيش از آن در تبريز ساخته شده است. در مورد تاريخ اوليه احداث اين مسجد ذکر دقيقي در منابع نيامده است، اما از اشاره برخي منابع پيداست که اين مسجد به دليل قدمت آن در دوره‌هاي مختلف تاريخي مورد تعمير قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در بازنويسي، کلماتي که به شنگرف نوشته شده‌اند به صورت بولد شده و آيات و احاديث در داخل پرانتز مشخص گرديده‌اند. سواد وقفنامه حمام و مسجد دارالسلطنه تبريز که باير بود و حاجي صادق بيگ آن را تعمير نمود لطايف حمد موفور و صحايف شکر نامحصور دانايي را سزاست که بر سرائر ضمائر عبّاد واقف و از خباياي آفريده خلايق مطلع است، خالقي که ارباب دولت اصحاب عزّت را به اقدام خيرات و تقديم مبرّات موقوف ساخته و آنرا وسيله فوز و نجات و رابطه علّو و رحمت درجات گردانيده و وظايف صلوات زاکيات و روايت تحيّات وافيات بر متوّلي موقوفات کونين و مقرّب بارگاه قاب و قوسين مقتداي صفوف انبياء مخاطب به خطاب (قد نري تقلبک وجهک في السماء) [۳] معزّز به تشريف (مَن يُطع الرسولَ فقد اطاعَ الله) [۴] ابي القاسم محمّد[ص]

ترک فلک بنده هندوي او هر دو جهان وقف سرکوي او

و بر آل و عترت اطهار او که ارکان بناي معابد دين مبين و مصباح ايضاح مساجد حق و يقينند سيّما بر مهر سپهر خلافت سپهر مهر امامت قاضي محکمه قضا و قدر صاحب سرّ سيّدالبشر اخ الرسول زوج البتول و سيف الله المسلول امام الامم الاتقياء ابي الحسنين علي المرتضي باد، اما بعد بر راي حقايق آراي معارف نماي مشرقيان و معارج توفيق و مترفيان و مدارج تحقيق سمت تصوير يافته باشد که بناي زمين بر سراي غرور دنيا محل اقامت و مقام استقامت نيست

جهان اي پسر ملک جاويد نيست ز دنيا وفاداري اميد نيست [۵] و بر مقتضاي نصّ صريح ساطع (ما عِندکم يَنفذُ و امّا عنداللهِ باق) [۶] آخرالامر نفايس عرايس اموال بر غنج و دلّال دنيوي سر در نقاب بقا نمود و عدم رو در حجاب فنا و زوال خواهد آورد، آخر درهم او هم و غايت دينار ادبار و شراب او سراب و عذب او عذاب و محنت او قلّت محبّت و عشرت او عين عسرتست

حال و کار جهان خيالاتست نظري کن اين چه حالاتست

هر چه هست اندرين جهان خراب نقش آن واژگونه بين از آب

بر يکي آنکه گفته حسني زآنکه او را به خواب مي بيني [۷] و کافّه اولاد آدم به عامّه ابناءِ عالم را چون دارد آن سبيل از منزلِ رحيل، عبور بلا رجوع ضرورتست پس عاقل خردمند و عالم ارجمند کسي باشد که حُطام فنا سرانجام فاني را وسيله درجات و سرمايه حسنات آن جهاني بسازد و برحسب اوضاع (من بَنِيَ اللهُ مسجداً مِن بَنِي اللهُ بيتاً فيِ الجنةُ) [۸] در اين دار بي مدار طرح عمارتي اندازد که شرفات مثوبات آن بر قصور مقصور دارالقرار سر علّو افرازد

اي دل بهل سراي جهان را که دوزخست تا در بهشت بهر تو قصري بنا کنند

والحمدلله که توفيق احرار فوائد اين حال رفيق روزگار خجسته آثار حضرت وزارت پناه دستور الوزراي اسلام ملاذي، اکابر معادني، صاحب اخلاق الجميل الذّي هو البيّن الاکابر باللطف واليقين الجود في بحارالکرام منشي السّحاب الثقال للخيرات والافضال منشاء آيات العزّ والاقبال له نفس مالکه الطباع و همه فلکية الارتفاع الموفق في نصب رايات الجود والخيرات بتوفيق الله الملک الدّيان نجباءِ الملة والوزارة والسعادة والدّين ملک محمود خان سابقي رفع الله تعالي معارج الوزارة رفعه شأنه و سمّو مکانه و روح والده گشته که بر دقايق اين صورت وحقايق آن معاني واقف شده و معلوم نموده که جاه وجلال اين دار سريع‌ الزّوال بر شرف انتقال است و مرجع ومال همه به حضرت ذوالجلال...زخارف بي مقدار دنياي فاني را وسيله تقرّب ربّاني ساخته و از جمله آثار خير و احسان آن حضرت که شمّه تحقّق وجود يافته آنست که مسجد کبيري که واقعست در دارالسلطنه تبريز باير و عاطل گشته و رو به انهدام نهاده و از فيافي زوال و فنا درها گشاده و حضرت مشاراليه از خالص مال خود قربةً الي الله تعالي تعمير و تجديد آن نموده و در ترويج و تنسيق آن غايت جهد و سعي مبذول فرموده والحال به ميامن اهتمام خير انجام آن حضرت، مسجدي است که از رفعت و صفاي آن فلک را مضاهات [۹] و ملک را مباهات حاصلست و از نزهت و بها بيت المعمور را مماثل از نسيم هواي آن نفايح مشک نسيم سفيق فسايح و از شميم صفاي آن روايح عنبر فستق رايح کنند آن مرفوع مرصوص و ملاقاتش احزاب مخصوص حدودش متصل به دارالسّلام ابوابش مفتوح بر اهل اسلام و از غايت زينت و غلّو، کانّهو مسجدالحرام و از جمله موقوفات مصالح مسجد مذکور بود حمام واقع در محله پس کوشک مستغني از تحديد لغاية الشهرة في محله و حمام مذکور نمود و لوير [۱۰] بزرگ وکوچک از مسّ انشاء فرمود نهايت سعي و اهتمام و غايت توجه مالاً کلاماً در عمارت آن مبذول فرموده چنانکه جميع عمارات به اهتمام حضرت مشاراليه واقع شده و اکنون همين توجه آن حضرت حمام مذکور نگارخانه چين بلکه رشک خلد برين است ساير حمامات از خجالت از صفا و پاکيزگي ان غرق عرق گشته و زجاجات در نظاره نظافت [کذا] و لطافت آن به هزار ديده مستغرق شده و عين جنات از حياض آن معترف و حورا به لطافت و بهار آن متعرفند و بعد از اتمام و انجام آن وقف نمود حضرت مشاراليه حاليه بالصفحات المعتبره في الشريفة المنورة المقدسه عمارت حمام مذکور را به دستور بر مصالح مسجد مذکور قربة الي الله تعالي و طلباً لمرضاته وقف صحيح شرعي مخلّد موبّد متصل الابتداء والانتهاء الي ان يَرثِ اللهُ الارض و مَن عليها و هو خيرُ الوارثين في ثمان اربعين وتسعمائه

پانویس

  1. نسخه شماره 83/3846، قرن 11 ق، 225 برگ، کاغذ ترمه، خط نستعلیق، نویسنده نامعلوم.
  2. متأسفانه اطلاعاتی از ملک محمود خان به دست نیامد.
  3. آیه 144 سوره بقره، نگریستند را به اطراف آسمان می بینیم.
  4. آیه 80 سوره نساء: کسی که متابعت حضرت رسول را کرده باشد به تحقیق خدا اطاعت کرده است.
  5. بوستان سعدی.
  6. آیه 96 سوره نحل: آنچه نزد شماست فنا می شود وآنچه نزد خداست ماندنی است.
  7. جام جم اوجدی مراغه ای.
  8. حدیث امام صادق علیه السلام: هرکس مسجدی بسازد، خداوند خانه ای در بهشت برای او می سازد(وسایل الشیعه، ج86، ص485).
  9. مضاعات:شباهت داشتن.
  10. لویر: پیش آمدگی زمین در کناره گودال، پشته.