معرفی جلد سوم مجموعه مقالات وقف وتمدن اسلامی

از ویکی خیر
پرش به: ناوبری، جستجو

مؤلف: سید امیر حسین کامرانی راد

محتویات

مقدمه

فرهنگ وقف، در طول تاريخ شريعت، مورد توجه فراوان رهپويان طريق سعادت و مخلصين درگاه ربوبيت قرار گرفته است، تا جايي که علاوه بر ثمرات معنوي، مزايا و منافع مادي آن نيز عالم بشري را فرا گرفت. اما در عصر حاضر که فرهنگ اسلامي در حال تجديد حيات و نشانه‌هاي شکوفايي مجدد تمدن اسلامي، شکوهمندتر از قبل در حال تلعلع و نورافشاني است، توجه به ابعاد مختلف اين نهاد تمدن ساز موجب شتاب فزآينده فرآيند احيا در جوامع اسلامي خواهد بود؛ حرکتي که به لحاظ علمي در سال‌هاي اخير، در کشورهاي مختلف اسلامي و حتي غير اسلامي، به شکل جدي‌تري پي‌گيري مي‌شود. همايش علمي بين المللي وقف و تمدن اسلامي، در امتداد ساير تلاش‌هاي علمي مرتبط با نهاد وقف در سطوح بين المللي و به منظور شناسايي و بررسي ابعاد مختلف نهاد وقف و نقش اين نهاد تأثيرگذار در شکوفايي تمدن اسلامي، به همت سازمان اوقاف و امور خيريه جمهوري اسلامي ايران و بانک توسعه اسلامي عربستان و با همکاري نهادهايي علمي و اجرايي و با ياري انديشمندان و اساتيد بزرگ حوزوي و دانشگاهي جمهوري اسلامي ايران و اساتيد مسلمان دانشگاه از ساير کشورهاي جهان، در روزهاي چهارشنبه و پنج‌شنبه، بيست و دوم و بيست و سوم آبان‌ماه سال 1387هجري شمسي در شهر اصفهان برگزار گرديد. مجموعه مقالات برگزيده‌ اين همايش علمي در سه جلد با موضوعات ذيل تنظيم و چاپ گرديد: جلد اول مشتمل بر دو فصل مي‌باشد؛ فصل اول با موضوع وقف در قرآن و سيره‌ معصومين عليهم السلام و فصل دوم با موضوع وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد فقهي و حقوقي که در شماره‌ 81 فصلنامه، به معرفي مقالات آن پرداختيم. جلد دوم مشتمل بر فصل سوم با موضوع وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد اقتصادي - مالي و فصل چهارم با موضوع وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد مديريتي مي‌باشد که مقالات آن را در شماره‌ قبل معرفي نموديم. جلد سوم که در اين نوشتار به معرفي مقالات آن مي‌پردازيم، مشتمل بر بيست و پنج مقاله در دو فصل مي‌باشد؛ فصل پنجم با موضوع وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد فرهنگي و اجتماعي و فصل ششم با موضوع وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد تاريخي- سياسي. چکيده‌ مقالات سه جلد نيز در يک جلد مجزا (جلد چهارم) تنظيم و چاپ شده است که البته علي‌رغم محاسني که اين کار ارزشمند دارد، در اثر عجله و دقت کم، همخواني بين چکيده‌هاي مقالات با مقالات چاپ شده در هر جلد وجود ندارد. به عنوان نمونه در چکيده‌هاي مقالات جلد سوم، مقاله‌ «وقف و جهاني شدن و جامعه مدني: توليد نظام‌ها و روابط جديد» آمده، ولي در جلد سوم چاپ نشده است. يا مقاله‌ «تحول نهاد وقف» درچکيده‌ مقالات در فصل ششم تنظيم شده، ولي در جلد سوم در مقالات فصل پنجم چاپ شده، همچنين مقاله‌ «نقش وقف در پيشرفت موسسات فرهنگي و آموزشي زنجبار» درچکيده‌ مقالات در فصل پنجم تنظيم شده، ولي در جلد سوم در مقالات فصل ششم چاپ شده است. در تنظيم چکيده‌ برخي از مقالات به جاي پرداختن به معرفي محتواي مقاله، کلي گويي صورت گرفته و جملات توصيفي درباره‌ وقف و کارکردهاي آن آمده که شايسته‌ يک کار علمي وزين نمي‌باشد. کليد واژه‌ ها: وقف، تمدن اسلامي، ابعاد فرهنگي وقف، ابعاد اجتماعي وقف، ابعاد تاريخي وقف، ابعاد سياسي وقف.

وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد فرهنگي و اجتماعي

>بررسي بنيادهاي جغرافيايي پديده‌ وقف در بازارهاي ايراني (نمونه‌ موردي: بازار زنجان)

>تجلي بزرگ‌ترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي در وقفنامه‌ رشيدي

>نقش کتاب و کتابخانه‌هاي وقفي در توسعه‌ فرهنگي مناطق (نمونه‌ موردي: شهرستان‌هاي بيرجند و قاينات)

>نقش وقف زنان در توسعه اجتماعي- فرهنگي، مطالعه موردي: شهرستان‌هاي بيرجند، سربيشه و درميان

>وقف و امنيت اجتماعي: دولت و وقف به عنوان نهاد جامعه مدني، تأثيرگذاري‌ها و تأثيرپذيري‌هاي متقابل در مقوله امنيت

>تاثير جهان بيني ديني در خلق فضاهاي شهري (نمونه‌ موردي: شهر ملاير)

>وقف، پشتوانه‌ نهادهاي علمي در احياي تمدن اسلامي

>نقش وقف در توسعه‌ فرهنگي جوامع اسلامي

>بررسي مباني نظري وقف و جايگاه آن در ايجاد تعادل و پايداري در سازمان فضايي شهر اسلامي

>تعيين نقش وقف و جايگاه وقف در توسعه‌ فيزيکي شهر قيدار

>وقف، تعميم استحقاق در جهت گسترش عدالت اجتماعي

>وقف نماد رشد انساني در جامعه‌ ديني

>نقش فرهنگ وقف در شکوفايي علم و دانش در تمدن اسلامي

>تحول نهاد وقف

>نقش وقف کتاب در تمدن اسلامي

>نقش فرهنگ وقف در حوزه‌ عرفان و تصوف اسلامي

>وقف کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامي

>نقش اوقاف و تأثيرات مختلف آن بر جامعه مصر در عصر پادشاهي (923 – 648 ه.ق)

>وقف و تأثير آن در ساختن تمدن اسلامي

بررسي بنيادهاي جغرافيايي پديده‌ وقف در بازارهاي ايراني (نمونه‌ موردي: بازار زنجان)

نويسندگان: دکتر ابوالفضل مشکيني [۱] ، دکتر کيومرث حبيبي [۲] و فاطمه لطفي [۳] از جمله عناصر کالبدي مهم در ساخت فضايي شهرهاي ايراني، بازارها مي‌باشند که سنت وقف در شکل‌گيري مجموعه‌ آن‌ها نقش اساسي داشته است. بازار به عنوان کانون بخش مرکزي و قلب تپنده و اقتصادي شهر، جايي است که نقش مهمي در حيات شهرهاي ايراني- اسلامي داشته و در طي تاريخ کهن شهرهاي ايراني، با تکيه بر سنت وقف، استوار در مرکز تبادلات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي شهرها باقي مانده است. اين مقاله سعي دارد تا با تکيه بر روش‌هاي اسنادي و ميداني، ريشه‌هاي بنيادين تأثيرگذار پديده‌ وقف را در بازار زنجان مورد بررسي قرار داده و شيوه‌ تأثيرگذاري نظام وقف را در سير تاريخي بازار زنجان مطالعه نمايد.

تجلي بزرگ‌ترين مجتمع دانشگاهي، علمي و وقفي در وقفنامه‌ رشيدي

نويسنده: نغمه بهبودي [۴] ربع رشيدي يکي از مهم‌ترين و بزرگ‌ترين مجتمع‌هاي دانشگاهي، علمي و وقفي در تاريخ ايران است. باني و موسس آن خواجه رشيد الدين فضل‌الله همداني، وزير غازان خان است که توانست با ويژگي منحصر به فردي که در وقفنامه‌ خود بيان نموده است، اين مرکز دانشگاهي را در قرن هشتم هجري قمري، در عصر مغول بنيان نمايد. اين شخصيت فرهيخته، دانشمند و متفکر توانست با جذب دانشمندان و اطباي ممتاز از اقصي نقاط کشور و جهان، بزرگ‌ترين مجتمع علمي و وقفي بين‌المللي را تأسيس نمايد، به طوري که به عنوان يک شاهکار ارزشمند تاريخي، با دانشگاه‌هاي پيشرفته‌ امروزي قابل مقايسه مي‌باشد. در حال حاضر ربع‌رشيدي در شمال شرقي تبريز مدفون است و خرابه‌هاي آن تا اواخر دوره‌ قاجاريه، معدن مصالح و آجر شهر تبريز بوده است. عدم پژوهش دقيق و کاوش‌هاي محدود باستان‌شناسي در معرفي اين آثار، باعث ناشناخته ماندن ابعاد کامل و جامع اين مجتمع دانشگاهي شده است و شخصيت‌هاي فرهنگي و دانشمند آن دوران همچون خواجه رشيد‌الدين فضل‌الله که در زمينه‌هاي مختلف علمي در اين دوره‌ تأثيرگذار هستند، نيز در پرده‌اي از ابهام باقي مانده‌اند. هدف اين مقاله‌، نشان دادن نقش و اهميت وقف در شهرک دانشگاهي ربع‌رشيدي است، به گونه‌اي که وضعيت وقف در ابعاد و بخش‌هاي مختلف ربع‌رشيدي به طور بارزتري مطرح و نمايان شود. بر اين اساس، روش تحقيق در مقاله بر مبناي تحقيقات اسنادي، متون کتابخانه‌اي و گزارشات باستان‌شناسي مي‌باشد. نتايج تحقيق نشانگر آن است که خواجه رشيدالدين فضل الله همداني به خوبي به جايگاه وقف به عنوان صالحات باقيات و به ارزش تأليف وقفنامه در زمان خود آگاه است، آن‌چنان که امروزه وقفنامه‌ رشيدي توانسته است، دانشمندان و باستان‌شناسان را در فهماندن جامع از فرهنگ و تمدن ايران اسلامي ياري رساند و به عنوان الگويي نمونه مطرح شود.

نقش کتاب و کتابخانه‌هاي وقفي در توسعه‌ فرهنگي مناطق (نمونه‌ موردي: شهرستان‌هاي بيرجند و قاينات)

نويسنده: مفيد شاطري [۵] سنت حسنه‌ وقف که از افتخارات مکتب الهام بخش اسلام به شمار مي‌آيد، داراي تأثيرات مثبت و کارکردهاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در جامعه بوده و از ديدگاه‌هاي مختلف قابل بررسي و مطالعه است. يکي از فوايد و کارکردهاي وقف در بعد فرهنگي، تأمين بخشي از نياز جامعه به کتاب و کتابخانه است که با فراهم شدن اين مهم، اسباب ترويج فرهنگ مطالعه در بين افراد فراهم مي‌شود. در اين مقاله به کمک اسناد وقفي موجود سعي شده موقوفاتي را که به وقف کتاب و کتابخانه در دو شهرستان بيرجند و قاينات اختصاص يافته مشخص و ضمن بررسي شرايط و ويژگي‌هاي اين اسناد، تأثيرات مثبت آن در توسعه‌ فرهنگي منطقه تبيين گردد. روش کار بر مبناي استنساخ اسناد وقفي بوده که مجموعه‌ مورد استناد در اين مقاله از بين تقريبا 1300 سند بازخواني شده توسط نگارنده انتخاب گرديده است. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد که هر چند در مقايسه با ساير مصارف سهم اندکي از مصرف وقف به اين موضوع اختصاص يافته، با اين حال وقف کتاب و کتابخانه جايگاه ويژه‌اي در اين منطقه داشته و در توسعه و ارتقاي فرهنگي ساکنين اين منطقه نيز نقش داشته است.

نقش وقف زنان در توسعه اجتماعي- فرهنگي، مطالعه موردي: شهرستان‌هاي بيرجند، سربيشه و درميان

نويسندگان: مفيد شاطري [۶] و طاهره جعفرزاده [۷] زنان در ادوار تاريخي مختلف به عنوان نيمي از جمعيت فعال در عرصه‌هاي متعدد اجتماعي، اقتصادي فرهنگي و سياسي حضور موثر داشته‌اند، اما به دلايل خاص جايگاه و کارکرد آنان در اجتماع آن چنان که بايد و شايد ظهور و بروز ننموده است. يکي از عرصه‌هايي که زنان نقش بسيار مهم و کليدي در آن داشته و دارند، عرصه‌ وقف تحت عنوان يک نهاد اجتماعي و مدني مي‌باشد. در اين مقاله سعي شده تا به کمک اسناد مکتوب موجود وقفي از پايان دوره‌ صفوي تا زمان حال، نقش زنان و جايگاه کارکردهاي اجتماعي فرهنگي موقوفات زنان تعيين گردد. محدوده‌ مطالعه، شهرستان‌هاي بيرجند، سربيشه و درميان در استان خراسان جنوبي مي‌باشد. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد که در دوره‌ زماني مورد بررسي، زنان از طبقات و قشرهاي مختلف جامعه و در بخش‌هاي گوناگون متناسب با نياز زمان خود با وقف بخشي از اموال و دارايي خود مشارکت فعال در جامعه داشته‌اند که بيانگر استقلال مالي زنان نيز مي‌باشد.کارکرد هاي متنوع وقف زنان در منطقه نقش مهمي در توسعه‌ اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي ايفاء نموده است.

وقف و امنيت اجتماعي: دولت و وقف به عنوان نهاد جامعه مدني، تأثيرگذاري‌ها و تأثيرپذيري‌هاي متقابل در مقوله امنيت

نويسنده: دکتر رضا سيمبر [۸] جامعه‌ مدني مجموعه‌اي از نهادهاست که هر يک از نهادهاي مستقل مي‌تواند در امنيت اجتماعي تأثير مستقيم داشته باشد. نهاد وقف در جامعه‌ مدني اسلامي نيز در قدرت و امنيت اجتماعي و اقتصادي تأثير مستقيم دارد. وقف عبارتست از حبس عين و تسبيل منفعت به طوري که در اثر وقف جلوي نقل و انتقال اموال گرفته شده و منافع آن در خدمت عمومي از جمله امور اجتماعي و رفاهي قرار مي‌گيرد. از طرفي اقتصاد اسلامي بر اساس اعتدال بوده به طوري که آزادي بي حد و حصر براي مالکيت فردي قايل نشده و از طرف ديگر مبتني بر مالکيت عمومي به طور مطلق نبوده است. چون که در هر دو صورت امنيت اجتماعي و اقتصادي جامعه متزلزل مي‌شود. در اين مقاله تأثير مستقيم نهاد وقف در ايجاد و حفظ امنيت اجتماعي به عنوان نهاد مستقل مورد بحث قرار مي‌گيرد. ايده‌ اصلي اين است که اگر وقف به خوبي توسط دولت و نهادهاي جامعه‌ مدني مديريت شود، مي‌تواند عاملي تأمين کننده در عدالت اجتماعي، برابري فرصت‌ها، شهروندي فعال و نهايتا امنيت در سه سطح مختلف فردي، ملي و حق بين المللي شود. تحقق اين موضوع در خلاء واقع نمي‌شود، براي همين اگر نهاد وقف در ساختار انحصارگرانه‌ دولت محبوس شود و دولت آن را به عنوان عضوي انحصار از ترکيب خود ببيند، اين پديده به بزرگ شدن هر چه بيشتر دولت منتهي مي‌شود و نهايتا حتي مي‌تواند به مقوله‌اي ضد امنيت تبديل شود. بنابراين منظور نويسنده اين است که نشان دهد وقف به عنوان يک نهاد جامعه‌ مدني است که دولت مي‌تواند با امر نظارت و نه تصدي‌گري از آن در راستاي تحقق سطوح امنيت استفاده کند و نهادهاي مدني نيز از آن به عنوان عامل استقلال و نظارت بر نهادهاي قدرتي بهره ببرند. نهاد وقف با نقش آفريني در ايده‌هاي مربوط به عدالت اجتماعي و برابري فرصت‌ها يکي از راهکارهاي موثر در تأمين امنيت اجتماعي محسوب مي‌شود.

تاثير جهان بيني ديني در خلق فضاهاي شهري (نمونه‌ موردي: شهر ملاير)

نويسندگان: ابوالفضل مشکيني [۹] و پريسا حجي ملايري [۱۰] شهر و فضاهاي شهري نتيجه کنش متقابل انسان و محيط در چارچوب زمان و مکان است. در شکل گيري فضاي مورفولوژيک شهري، عوامل مذهبي (جهان بيني ديني)، اقتصادي، زيست محيطي و... موثرند. در اين ميان تأثير عامل جهان بيني و ارزش‌هاي ديني - مذهبي بر ساخت و توليد فضاهاي شهري به ويژه در دوره‌ي اسلامي بسيار تعيين کننده و مهم مي‌باشد. يکي از چشم اندازهاي عيني و مادي فرهنگ اسلامي بازتاب تجليات روح اسلامي در کالبد فضا يعني وقف مي‌باشد. اهميت و تأثير نهاد وقف در شکل گيري ساختارکالبدي شهرهاي ايراني- اسلامي (به ويژه در عصر صفوي به بعد) به گونه‌اي است که مي‌توان ايجاد، توسعه وگسترش اين شهرها را در دوره‌هاي مختلف تاريخي با موقوفات آن‌ها مرتبط دانست. اين مسأله به ويژه در شهرهاي کوچک، نمود بارزي مي‌يابد. به هنگام شکل‌گيري شهر ملاير وقف بناها و اراضي توسط شيخ الملوک در سال (1221ه.ق) زمينه‌هاي لازم جهت رشد و توسعه‌ کالبدي اين شهر را فراهم مي‌آورد. پژوهش حاضر نتيجه‌ کارمطالعاتي درحوزه‌ وقف است که سعي برآن دارد با بررسي منابع و اسناد کتابخانه‌اي، همچنين پژوهش‌هاي ميداني لازم ميزان تأثير عامل وقف را در شکل‌گيري شهر ملاير مورد ارزيابي قرار دهد.

وقف، پشتوانه‌ نهادهاي علمي در احياي تمدن اسلامي

نويسندگان: مرتضي مرتضوي کاخکي [۱۱] و حجت ‌الله برامکي يزدي [۱۲] در قسمت اول اين مقاله به تفصيل درباره‌ نهادهاي علمي، نقش و ضرورت آنها در تمدن سازي صحبت شده است. در بخش دوم نگاهي تاريخي به مراکز علمي در تمدن اسلامي آمده است. از آنجا که در حال حاضر نهادها و مراکز علمي با مشکلات عديده‌اي روبرو هستند و ضرورت ايجاد نهضت توليد علم براي احياي تمدن اسلامي بديهي به نظر مي‌رسد، به زعم نويسندگان اين مقاله، با گسترش وقف به عنوان حامي جريان توليد علم در کشور مي‌توان خدمات فراواني را به احياي تمدن اسلامي نمود. دربخش سوم مقاله به اين موضوع با تفصيل بيشتري پرداخته شده است. در بخش‌هاي چهارم و پنجم نويسندگان نگاهي به پيشينه‌ تاريخي اين موضوع در تاريخ اسلامي و کشورهاي غربي داشته‌اند و با بررسي سابقه‌ طولاني وقف براي نهادهاي علمي در پهنه‌ تاريخ، فوايد و آفات وقف را برشمرده و به ارايه‌ راه‌کارهاي بومي پرداخته‌اند.

نقش وقف در توسعه‌ فرهنگي جوامع اسلامي

نويسنده: عبداللطيف مسعودي [۱۳] در اين مقاله ابتدا براي شناخت فرهنگ و تصورات موجود در مورد مفهوم آن، نکته نظرهاي تعدادي از جامعه شناسان معروف مرور شده، سپس سنت حسنه‌ وقف که خود به صورت يک فرهنگ جا افتاده درآمده، نحوه‌ تأثير آن در فرهنگ جوامع اسلامي و نقش آن در توسعه‌ فرهنگي و اقتصادي اين جوامع در گذشته، حال و آينده مورد بررسي قرار گرفته است.

بررسي مباني نظري وقف و جايگاه آن در ايجاد تعادل و پايداري در سازمان فضايي شهر اسلامي

نويسنده: دکتر محمد علي آبادي [۱۴] يکي از راه‌کارهاي سفارش شده و موفق در اسلام و بلکه سنّت رسول اکرم صلّي‌الله‌عليه وآله در زمينه‌ برقراري اعتدال در برخورداري همه‌ اقشار جامعه از خدمات شهري، «وقف» است. اين نوشتار، علاوه بر شرح مختصر و البتّه محقّقانه خاستگاه يا مباني نظري سنّت الهي«وقف» و نقش آن در ايجاد تعادل و پايداري در سازمان فضايي شهر اسلامي، مي‌کوشد تا در جهت روشن سازي محيطي موضوع، بحثي نسبتا دقيق در موضوعات بنيادين و مربوط به مسأله‌ وقف چون «امّت واحده»، «نظام سلام»، «اعتدال» و «احسان» و«پايداري» داشته باشد. درحقيقت اين مقاله از سه بخش مرتبط با يکديگر تشکيل يافته، و چگونگي روند آن بر مبناي سير از معني به ظاهر، و از محتوا به صورت سامان داده شده است. مباني ارايه شده در بخش نخست مقاله شرح چيستي و منشاء و اساس عقلاني (ظاهرا پنهانِ) موضوع وقف، و جايگاه آن در جهان بيني توحيدي و عدالت محور اسلام است. به عبارت ديگر، مباني نظري مورد اشاره در اين نوشتار، همان شرح چيستي حقيقت «عدالت» و چگونگي نقش آن در به تعادل رسانيدن «سازمان انساني جامعه و شهر، و نظام زندگي اجتماعيِ» مطرح در انديشه اسلامي است که نهايتا در موضوع کاربردي وقف و فعل واقفين و به وجود آمدن موقوفات، ظهوري مادّي و فعليّتي کالبدمند پيدا نموده و بر همين اساس بخش نهايي اين مقاله، نقش مؤثّر و کارآمد وقف و موقوفات را در ايجاد تعادل و پايداري در سازمان فضايي شهر اسلامي آشکار خواهد ساخت.

تعيين نقش وقف و جايگاه وقف در توسعه‌ فيزيکي شهر قيدار

نويسندگان: ابوالفضل مشکيني [۱۵] و رقيه عباسي [۱۶] انسان بر اساس جهان بيني خود با محيط همواره در يک هم کنش متقابل بوده و از همديگر تأثير پذيرفته‌اند. تأثير جهان بيني منتج از دين بر خلق چشم اندازهاي جغرافيايي، به ويژه در شهرهاي اسلامي از اهميت خاصي برخوردار است. پديده‌ وقف به عنوان يکي از نيروهاي شهر آفرين و چهره پرداز شهرهاي ايراني- اسلامي، تأثير ‌بسزايي در شکل دهي به محيط‌هاي مصنوع انساني و تشکل فضاهاي کالبدي شهرها داشته است. اراضي وقفي ضمن تأثير گذاري در توسعه‌ فيزيکي شهر متقابلا نيز از آن تأثير پذيرفته‌اند چرا که در جريان توسعه‌ فيزيکي شهر از حالت اوليه خود (باير، کشاورزي، باغات و …) خارج و به بافت شهري تبديل گرديده‌اند. طي اين مقاله شهر قيدار به عنوان شهر کوچک اندام در استان زنجان، که قسمت عمده‌ اراضي آن وقفي است مورد بررسي قرار مي‌گيرد. اراضي اين نقطه‌ جمعيتي توسط بلغان خاتون در عصر ايلخانيان مغول وقف گرديد. با تبديل شهر به عنوان مرکز شهرستان، شهر به سرعت گسترش يافت و اراضي کشاورزي وقفي، تغيير ماهيت داده و تبديل به اراضي شهري با کارکرد جديد گرديدند. اين مقاله سعي دارد تا با تکيه بر روش‌هاي اسنادي و ميداني، چگونگي شکل آفريني اين عامل مذهبي در شهر ايراني- اسلامي را مورد بررسي قرار داده و چگونگي تغيير و تحول اراضي وقفي و نقش آن در توسعه يا عدم توسعه‌ي شهر قيدار را مورد بررسي قرار دهد.

وقف، تعميم استحقاق در جهت گسترش عدالت اجتماعي

نويسنده: دکتر مجتبي عطار زاده [۱۷] نويسنده در اين مقاله به اين موضوع مي پردازد که مفهوم عدالت، ‏به خودي خود جنبه‌ علمي ندارد و با ابزار علمي، قابل ملاحظه و آزمايش نيست ‏بلکه يک دريافت اجتماعي است که اجراي آن از عهده‌ دولت به تنهايي خارج مي‌باشد و تحقق عدالت اجتماعي را مستلزم تحقق دو امر بسيار مهمِ زدودن فقر از جامعه و جلوگيري از تمرکز ثروت در دست عده‏اي معدود که به طور قطع بر رفتار اجتماعي اثر مي‌گذارد، معرفي مي‌نمايد و نتيجه گيري مي‌کند که همه‌ انفاق‌هاي مالي، از جمله سنت حسنه‌ وقف، براي انسان به منزله‌ هرس کردن درخت از اضافات است که او را در مسير نيل به هدف اصلي و نهايي‏اش ياري مي‏دهد و در اين جهت‏ به او سرعت مي‏بخشد؛ چه آن که در اثر وقف، رها ساختن مال خود از قيد مالکيت خصوصي و شخصي وعمومي کردن منافع آن در راه خدا و مردم به دنبال مي‌آيد که از مظاهر بارز گسترش دامنه‌ عدالت اجتماعي به شمار مي‌رود. وقف نماد رشد انساني در جامعه‌ ديني نويسندگان: دکتر محمدصادق کوشکي [۱۸] و اسماعيل آجرلو [۱۹] نهاد وقف از جمله مصاديق احکام اقتصادي دين مبين اسلام است. پيامدهاي اقتصادي وقف از جنبه‌هاي مختلف و به گونه‌اي آشکار در جامعه قابل مشاهده است. در واقع وقف يک حرکت انساني در جامعه‌ ديني است که بر اساس اختيار صورت مي‌گيرد. بدين لحاظ داراي ابعاد گوناگوني بوده به طوري که حتي نتايج آشکار اقتصادي آن نيز داراي وجوه فرهنگي و معرفتي خاص مي‌باشد. مفروض اساس در اين تحقيق آن است که جامعه‌ ديني مبتني بر جهان‌ بيني الهي و اسلامي مفهومي قابل شناخت و قابل تحقق بوده و کيفيت حرکت در اين جامعه با مفهوم عام رشد تعريف مي‌گردد. ترکيب مضاف رشد انساني نيز از جمله شقوق اين مفهوم است که به تبع در جامعه‌ ديني مفروض و بلکه از ملزومات در نظر گرفته مي‌شود. با توجه به تعريف و بازشناسايي مفهوم رشد انساني در جامعه‌ ديني و آشنايي با مباني نظري و مقدمات سنجش در اين جامعه، فرضيه‌ اصلي اين مقاله آن است که وقف مي‌تواند شاخصه‌اي جهت سنجش رشد انساني در اين جامعه باشد. اين نوشتار از يک مقدمه و سه فصل عمده تشکيل مي‌گردد: فصل نخست به بررسي مفاهيم و کليات و ادبيات رايج در اين خصوص مي‌پردازد و طي آن مراد از ديدگاه معرفتي و فرهنگي نسبت به پديده‌ وقف، رشد انساني و ساير مفاهيم مرتبط مطرح مي‌گردد. فصل دوم مباحثي در خصوص سنجش و ابزار سنجش مربوط به ابعاد گوناگون وجود آدمي و جوامع انساني و همچنين بازشناسي ويژگي‌‌ها و معيارهاي اساسي سنجش در جامعه‌ ديني در نگاه اسلام را در بردارد. بررسي و تطبيق کليات مفاهيم و معيارهاي سنجش مربوط به رشد انساني در جامعه‌ ديني با نهاد وقف و اثبات چرايي و همچنين ويژگي‌هاي آن شاکله‌ اصلي فصل سوم را تشکيل مي‌دهد و در نهايت نيز جمع‌ بندي و نتيجه‌گيري کاربردي صورت مي‌گيرد. روش تحقيق در اين نوشتار، ترکيبي از روش‌هاي توصيفي و نقلي است که مبناي استدلال تحقيق و اثبات فرضيه‌ آن استناد به اقوال و آراء مويد فرضيه از منابع گوناگون است.

نقش فرهنگ وقف در شکوفايي علم و دانش در تمدن اسلامي

نويسنده: دکتر سيد حسين اميدياني [۲۰] نويسنده در اين مقاله ضمن مطالعه و پژوهش به وسيله‌ کتاب‌ها و منابع و متون تاريخي، علمي، فرهنگي، ديني، سفرنامه‌ها و وقفنامه‌ها و مقالات مرتبط، به بررسي جايگاه فرهنگ وقف و موقوفات جهان اسلام به عنوان پشتوانه‌ مالي و حمايتي از پژوهشگران و دانشمندان و علما و همچنين نقش ارزنده‌ آن در ايجاد مراکز علمي و پژوهشي و تأمين مالي نگهداري و اداره‌ امور آن‌ها پرداخته‌ است و با ذکر نمونه‌هاي متعدد از اين گونه موقوفات و ممالک اسلامي به تبيين نقش سنت حسنه‌ وقف در پژوهش و توسعه‌ علم و دانش و شکوفايي تمدن اسلامي مبادرت نموده و به کاربردهاي علمي و امروزي فرهنگ وقف در توسعه‌ علمي و حمايت از پژوهش و پژوهشگران جامعه نيز اشاره نموده است.

تحول نهاد وقف

نويسنده: نادر رياحي ساماني [۲۱] همگام با تغييرات شديد اجتماعي و فرهنگي در جامعه‌ ايران، نهاد وقف چه از نظر دروني و چه از نظر بروني دچار تحول شده است. تحول اجتماعي مجموعه پروسه‌هايي است که در يک مدت زمان کوتاه نمي‌توان آن را ملاحظه کرد، بحران يا چالش‌هاي اجتماعي تغييرات ناگهاني هستند و زماني که در کل جامعه اختلالاتي پديد آيد و تعادل عمومي عملکرد بهنجار حيات اجتماعي به مخاطره افتد، بروز مي‌نمايد بنابراين اکثر آن‌ها حاصل دوران گذارند. بر اساس ديدگاه نظري در پرتو اسناد و مدارک تاريخي خرده نظام وقف در هر دوره‌ تاريخي به شدت تحت تأثير صورت‌ بندي اجتماعي آن دوره است. نويسنده در اين مقاله مروري بر وقفنامه‌هاي دوره‌ صفويه، قاجاريه، پهلوي و جمهوري اسلامي دارد. در اين نوشتار ميزان اثر گذاري حکومت بر نهاد وقف به عنوان امري فرهنگي و تأثيرحکومت در تشويق مردم در وقف اموالشان و اين که تا چه حد مي‌توان از ميراث گذشتگان براي رسيدن به رفاه اجتماعي استفاده کرد، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. مطالعه‌ي اسناد، وقفنامه‌ها و متون تاريخي گوناگون شيوه‌ مناسبي براي جمع آوري داده‌ها است و نويسنده از ديدگاه‌هاي نظري جامعه شناسي تاريخي و سياست گذاري فرهنگي در تحليل داده‌هاي تاريخي استفاده کرده است.

نقش وقف کتاب در تمدن اسلامي

نويسنده: محمدعلي سلطاني [۲۲] هرتمدني بر پايه‌هايي استوار است که معمولا به همان پايه اشتهار دارد. اما همه تمدن‌ها در يک مورد اشتراک دارند. اين مورد نقش اطلاع و آگاهي در پيدايش و گسترش تمدن‌ها است. آگاهي و اطلاع رساني ريشه و بن مايه‌ هر تمدني است. اين که اين آگاهي و اطلاع رساني از چه طريقي حاصل شود مهم است، اما در اصل نيازمندي يک تمدن به آگاهي و اطلاعات تأثيري ندارد. کتاب يکي از چند ابزار اطلاع رساني در تمدن‌ها مي‌باشد و نقش غير قابل انکاري دارد. در تمدن اسلامي استوارترين و مؤثرترين عامل از آن کتاب مي‌باشد. به جرأت مي‌توان گفت که تمدن اسلامي يک تمدن کتابي است. وحي در دين اسلام با فرمان به خواندن آغاز شده است و در آن به قلم به عنوان يک شيء ارزشمند سوگند ياد شده است. افرادي علت خاتميت اسلام را در بنيان شدن اسلام بر خواندن و به تعبير دقيق‌تر درخروج جامعه‌ بشري از دوران تمدن‌هاي شنيداري و ورود به دوره‌ تمدن‌هاي نوشتاري مي‌دانند که با آمدن اسلام اين دوره آغاز مي‌گردد. توجهي که در اسلام به مقوله‌ نوشتن وخواندن شد، کم کم در جهان اسلام پديده‌ها و موضوعاتي را به وجود آورد که بسيار پر اهميت و قابل توجه بوده و هستند. يکي از اين مقولات مسأله‌ وقف کتاب در بين مسلمانان است. اين که وقف کتاب چه نقشي در گسترش انديشه و دانش داشت، نيازمند پژوهش و تحقيق ژرف و دامنه داري است. نويسنده در اين مقاله تلاش مي‌کند نمايي از اين امر ارايه گردد. اما پيش از ورود به اصل بحث نياز به تقديم پاره‌اي از مباحث مقدماتي چون انگيزه‌ وقف کتاب در جوامع اسلامي، مکان‌هاي وقف کتاب و شخصيت‌شناسي واقفان کتاب و... هست که بدون مطرح ساختن آن‌ها اصل بحث از روشنايي لازم برخوردار نخواهد شد. از اين رو نويسنده نخست بحث‌هاي مقدماتي را مطرح و سپس به اصل بحث مي‌پردازد.

نقش فرهنگ وقف در حوزه‌ عرفان و تصوف اسلامي

نويسنده: دکتر شهره انصاري [۲۳] در تاريخ اسلام، تصوف و عرفان اسلامي، همواره به عنوان جزوي مهم و جدايي ناپذير از فرهنگ و تمدن اسلامي، از جايگاه‌هاي عمده‌ تجلي برکت و عظمت سنت پسنديده‌ وقف بوده است. وقف که در فرهنگ تصوف موهبتي الهي در مجموعه اصطلاحات (terminology) صوفيه، از زمره‌ فتوح به شمار مي‌آيد، در سده‌هاي نخستين اسلام و ادوار آغازين تصوف، با تخصيص موقوفات، به صورت‌هاي گوناگون، براي «صوفيان مرابط» آغاز گشت. تأثير سنت وقف در حوزه‌ تصوف و عرفان اسلامي را با توجه به نتايج حاصل از تخصيص موقوفات، از دو ديدگاه عمده مي‌توان بررسي کرد: تأثير وقف در نظام دروني تصوف از دو جنبه‌ نظري و عملي، تأثير وقف بر نظام بيروني تصوف از طريق گسترش و نفوذ آن در عرصه‌هاي اجتماعي، سياسي، تاريخي. در ديدگاه نخست، موقوفات با کمک به وسعت بخشي و گسترش محيط و فضاي فيزيکي خانقاه و در نتيجه افزوده شدن بر جميعت آن - چنان که وجود چنين محيطي ايجاب مي‌کرد،- صوفيه را ملزم به قاعده‌ مند ساختن و سامان بخشيدن به اصول و قواعدي عملي ساخت. چنين امري منتج به تکوين قوانيني گشت که نه فقط در رابطه با تزکيه‌ شخص صوفي، بلکه در شيوه‌ ارتباط اجتماعي با ديگر ساکنان خانقاه و نيز افراد جامعه - که در اصطلاح صوفيه صحبت گفته مي‌شود- لازم الاجرا بود. در ديدگاه دوم، از جنبه‌ اجتماعي، نقش موقوفات در گسترش و تجهيز خانقاها و فراهم آوردن توانايي اقتصادي براي مشايخي که سرپرست خانقاه بودند، اين امکان را براي خانقاه فراهم آورد تا به عنوان نهادي اجتماعي نه فقط گره گشاي مشکلات اقتصادي جامعه‌ اسلامي باشد، بلکه بايد به نقش خانقاه‌ها به عنوان ملجأ و پناهگاهي امن براي مردم و پشتوانه‌اي معنوي در بحران‌هاي اجتماعي - نظير فتنه حمله مغول به ايران- اشاره کرد. از جنبه‌ سياسي نيز تخصيص موقوفات براي صوفيه از سوي خلفا و امرا و سياستمداران و دولتمردان، در ادوار مختلف تاريخ اسلام، آشکارگر تأثير وقف در حوزه‌ تصوف اسلامي، در ارتباط با جنبه‌هاي سياسي تاريخ اسلام است. علاوه بر اين بايد به نتيجه‌ تأثير وقف به عنوان محور ارتباط سه سويه: تصوف - جامعه - سياست، در قالب ظهور فراز و نشيب‌هايي تاريخي در تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي اشاره کرد. اين پژوهش به تحليل و بررسي موضوعات ياد شده و موارد ديگر از جمله: تأثير اهداف واقفين، انواع موقوفات، انواع رقبات موقوفه، جنسيت و مراتب و طبقات اجتماعي واقفين، در حوزه‌ عرفان و تصوف اسلامي مي‌پردازد.

وقف کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامي

نويسنده: حجت الاسلام والمسلمين علي صدرايي خويي [۲۴] نقش وقف در حفظ دستاوردهاي علمي دانشمندان حايز اهميت است. دانشمندان با تلاش فراوان، کتابخانه‌هاي نفيسي را براي خود تشکيل مي‌دادند. از دغدغه‌هاي آنان بقا اين کتابخانه‌ها بعد از خودشان بوده است. وقف يکي از راه‌هايي بود که به وسيله‌ آن کتابخانه‌ها، حفظ گرديده و به دست آيندگان مي‌رسيد. اين نوشتار نظري دارد بر کاوش در زمينه‌ وقف کتاب و کتابخانه‌هاي وقفي در تمدن اسلامي - در عرصه نسخه‌هاي خطي و قبل از ظهور صنعت چاپ - با استناد به نمونه‌هايي از وقف کتاب از سوي دانشمندان اسلامي و تحقيق ميداني در موارد وقف در نسخه‌هاي خطي مدرسه‌ نمازي خوي.

نقش اوقاف و تأثيرات مختلف آن بر جامعه مصر در عصر پادشاهي (923 – 648 ه.ق)

نويسنده: دکتر ستار عودي [۲۵] در اين مقاله نويسنده نگاهي سريع و گذرا بر طبيعت نظام وقف در مصر طي اعصار قبل از ايجاد نظام پادشاهي و ديدگاه مسلمانان نسبت به وقف به عنوان مقدمه‌اي ضروري براي اين مطالعه دارد. عصر پادشاهي که بدترين و ظالمانه‌ترين دوران تاريخي در ايران و شرق اسلامي است و با تهاجم وحشيانه‌ مغول و سقوط خلافت عباسي در بغداد به سال 656 ه. ق پايان يافت و نيز دوران‌هاي تاريک بعدي و حتي تأسيس دولت صفوي در سال 906 ه. ق بايد مورد بررسي قرار گيرد و توجه ويژه‌اي به اوقاف در اين دوران و بررسي جوانب ديني، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي وقف و تأثيرات عملي آن بر جامعه‌ مصر در عصر پادشاهان، صورت پذيرد. اين تحقيق مختصر و کوتاه به تبيين چگونگي شکوفايي و رشد اوقاف و قواعد آن در عصر پادشاهي، طبيعت اوقاف، ماهيت اوقاف، ديوان احباس، فراهم نمودن آب آشاميدني و ايجاد راه‌ها، مراقبت‌هاي بهداشتي، ساخت بيمارستان‌ها و مؤسسات مشابه، و همچنين نقش و تأثير اوقاف در زندگي فرهنگي، اقتصادي پرداخته و در نهايت به بحث پيرامون راه‌هاي غصب اوقاف و علل و عوامل از بين رفتن اوقاف در اين مقطع مهم از تاريخ اسلام مي‌پردازد.

وقف و تأثير آن در ساختن تمدن اسلامي

نويسنده: دکتر عبدالحق حميش [۲۶] مبحث اول اين مقاله به تعريف وقف از نظر لغوي و اصطلاحي و دلايل مشروعيت آن و اهدافي که سعي در تحقق آن در جامعه‌ اسلامي دارد، مي‌پردازد و در ادامه‌ نوشتار شروط وقف و واقف را توضيح داده و اقسام وقف بين فقهاء را بيان مي‌کند. در مبحث دوم نقش سازنده‌ وقف در ايجاد تمدن اسلامي بررسي مي‌شود و نقش بارز وقف در حرکت دادن جريان آموزش در کشورهاي اسلامي از طريق تأمين هزينه‌ ساخت مدارس و کتابخانه‌ها و نيز دانشمندان و دانشجويان و انتشار کتاب‌ها بيان و عرصه‌هايي که وقف اسلامي در آن‌ها فعال بوده و مسلمانان و اهل ذمه را بدون هيچ فرق و تبعيضي تحت پوشش قرار مي‌داده، نيز بررسي مي‌گردد. و اما در مبحث سوم راه‌ها و روش‌هايي که عمل به آن‌ها براي احياي نقش وقف در جوامع اسلامي معاصر ضروري است مورد بررسي قرار مي‌گيرد تا وقف بار ديگر همانند گذشته، در ايجاد تمدن اسلامي سهيم باشد.

وقف و تمدن اسلامي؛ ابعاد تاريخي- سياسي

>نگاهي کوتاه به تاريخچه‌ يکي از قديمي‌ترين و مدون‌ترين تشکيلات موقوفاتي در دنيا (آستان قدس رضوي)

>خط‌ مشي وقفي صفويان

>جايگاه وقف در تحولات جامعه‌ ايران: قاجاريه

>نگاهي تاريخي به مفهوم و جايگاه وقف با توجه به ادب فارسي

>وقفنامه‌ سنگي سلطان شاهرخ بهادر در امامزاده جعفر بن علي ‌بن حسين

>نقش وقف در پيشرفت موسسات فرهنگي و آموزشي زنجبار

نگاهي کوتاه به تاريخچه‌ يکي از قديمي‌ترين و مدون‌ترين تشکيلات موقوفاتي در دنيا (آستان قدس رضوي)

نويسنده: ابوالفضل حسن آبادي [۲۷] تاريخچه‌ وقف در جهان اسلام به گذشته‌هاي دور بر مي‌گردد و اين سنت حسنه از همان آغاز تأثيرات زيادي بر جامعه‌ اسلامي داشته است. يکي از نمونه‌هاي موفق در کشورهاي اسلامي و دنيا، آستان قدس رضوي مي‌باشد. اين نهاد موقوفاتي که منتسب به امام رضا (عليه‌السلام) مي‌باشد و از سابقه‌ ديرينه‌اي در ايران برخوردار است، در طي حيات پربار خود توانسته اثرات زيادي از نظر سياسي، اجتماعي و اقتصادي داشته باشد. در اين مقاله ابتدا ضمن تعريف مختصري از وقف، به بررسي چگونگي شکل گيري موقوفات آستان قدس رضوي پرداخته و نحوه‌ گسترش و تکامل آن را در دوره‌هاي مختلف زماني به همراه حوادث مهم و نکات برجسته ذکر مي‌شود و در انتها به جنبه‌هاي مختلف تأثيرات مهمي که اين نهاد موقوفاتي در طول فعاليت خود داشته، اشاره مي‌شود.

نگاهي کوتاه به تاريخچه‌ يکي از قديمي‌ترين و مدون‌ترين تشکيلات موقوفاتي در دنيا (آستان قدس رضوي)

نويسنده: ابوالفضل حسن آبادي [۲۸] تاريخچه‌ وقف در جهان اسلام به گذشته‌هاي دور بر مي‌گردد و اين سنت حسنه از همان آغاز تأثيرات زيادي بر جامعه‌ اسلامي داشته است. يکي از نمونه‌هاي موفق در کشورهاي اسلامي و دنيا، آستان قدس رضوي مي‌باشد. اين نهاد موقوفاتي که منتسب به امام رضا (عليه‌السلام) مي‌باشد و از سابقه‌ ديرينه‌اي در ايران برخوردار است، در طي حيات پربار خود توانسته اثرات زيادي از نظر سياسي، اجتماعي و اقتصادي داشته باشد. در اين مقاله ابتدا ضمن تعريف مختصري از وقف، به بررسي چگونگي شکل گيري موقوفات آستان قدس رضوي پرداخته و نحوه‌ گسترش و تکامل آن را در دوره‌هاي مختلف زماني به همراه حوادث مهم و نکات برجسته ذکر مي‌شود و در انتها به جنبه‌هاي مختلف تأثيرات مهمي که اين نهاد موقوفاتي در طول فعاليت خود داشته، اشاره مي‌شود.

جايگاه وقف در تحولات جامعه‌ ايران: قاجاريه

نويسنده: سيد مصطفي مطبعه‌چي [۲۹] مشروطيت ايران بر اثر يک رشته عوامل دروني و بيروني در سال 1324ق / 1906م روي داد و موجب تحولات ژرف اجتماعي و فرهنگي در لايه‌هاي مختلف جامعه‌ ايران گرديد. چون اين تحول در عصر حاکميت قاجاريه رخ داد، اين حکومت از لرزه‌ها و پيامدهاي آن بي نصيب نبود. انقلاب مشروطيت، نهادهاي جديد مثل پارلمان و مجلس شورا، مفاهيم جديد مثل آزادي و برابري، احزاب نو بنياد، حذف استعمار و ايجاد روابط جديد با غرب، پي ريزي آموزش و پرورش نو، پيدايش نهادهاي مدني نوين، حذف مدارس و نظام آموزش سنتي و تأسيس نظام نوين آموزشي را در سطوح مختلف و ايجاد ده‌ها عنوان نهاد مدني جديد را به ارمغان آورد. وضعيت جديد، وقف را بي نصيب نگذاشت و علاوه بر نوسازي مفهومي، نهادي و مدني وقف، جايگاه جديد براي آن در مناسبات فرهنگي و اجتماعي تعريف شد. نويسنده در اين مقاله تلاش مي‌کند دوره‌ قاجاريه را به عنوان عصر تجديد حيات اجتماعي و فرهنگي ايران در ارتباط با وقف بررسي نمايد و نقش و تأثير وقف را شناسايي و تحليل نمايد. از اين رو نخست به ماهيت و هويت قاجار پرداخته و نوآوري‌هاي مدني و فرهنگي را در اين دوره تحليل مي‌کند، سپس در فصل دوم به توسعه‌ نظام اجتماعي و جايگاه وقف در اين عرصه مي‌پردازد. در فصل سوم هم به نهادهاي فرهنگي و نقش وقفاشاره مي‌نمايد. طبيعي است در اين سه فصل نمي‌توان همه‌ تحولات اين دوره در ارتباط با وقف را بررسي و تحليل نمود؛ اما زمينه براي تحليل‌هاي تفصيلي آتي فراهم شده و پايه‌ تحقيقات آينده گذاشته شده است.

نگاهي تاريخي به مفهوم و جايگاه وقف با توجه به ادب فارسي

نويسنده: رضا بابايي [۳۰] نوشتار حاضر، وقف را از چشم انداز زبان و ادب فارسي مي‌نگرد. پس از مقدمه و توضيح مختصري درباره‌ جايگاه وقف در فرهنگ ايراني- اسلامي، معاني وقف بررسي مي‌شود. نويسنده در اين بررسي نخست وقف را در معناي حقيقي آن جستجو کرده و سپس سراغ معاني مجازي وقف در ادب فارسي رفته که عبارتند از: تعلق ادبي، نماد ايثار و از خود گذشتگي مطلق و محک دينداري و پرهيزکاري. بخش ديگر اين نوشتار، به آسيب‌هاي وقف به گزارش شاعران اختصاص دارد که تحت عنوان «آسيب شناسي وقف در ادب فارسي» آمده است.

وقفنامه‌ سنگي سلطان شاهرخ بهادر در امامزاده جعفر بن علي ‌بن حسين

نويسنده: دکتر علي بحراني‌پور [۳۱] اوقاف مربوط به امامزاده‌ها و اصناف از امور بسيار شايع در طول تاريخ ايران دوره‌ اسلامي به ويژه از روزگار صفوي به بعد بوده است. اما چنين اسنادي از دوره‌هاي پيش‌تر از جمله تيموريان کمتر در دسترس است. آنچه در اين نوشتار مطرح مي‌شود، معرفي وقفنامه‌ سنگي سلطان شاهرخ بهادر در دروازه‌ ضريح امامزاده جعفر بن علي بن حسين (عليه‌السلام) است که يکي از بناهاي چهارگانه همجوار در ميانه‌ شهر دامغان است. مجموعه‌ مذکور گرچه آثار تاريخي دوره‌هاي متنوعي از عهد سلاجقه به بعد را داراست اما خانقاه شاهرخ بهادر خان سلطان تيموري و کتيبه‌ کاشي معرق آن و به ويژه وقفنامه‌هاي سنگي امامزاده جعفر (عليه‌السلام) حاوي اطلاعات مهمي درباره‌ نسب امامزاده‌ مذکور، حکام محلي و نفوذ سادات در دامغان، نکاتي درباره‌ تاريخ اجتماعي و اقتصادي دامغان و تخفيف ماليات مربوط به صابون پزان و وقف نمودن اوقافي براي خانقاه جهت پذيرايي از فقرا و مسافران است. با توجه به آن که دکتر ليزا کلمبک و دکتر دونالد ويلبر در اثر ماندگار معماري تيموري در ايران و توران چند سطر را به بناهاي مذکور اختصاص داده‌اند، و درباره‌ تاريخ نگارش کتيبه‌ها دچار اشتباه شده‌اند، مسأله تحقيق حاضر علاوه بر تحليل اطلاعات متنوع مندرج در وقفنامه‌هاي مذکور تعيين و تبيين تاريخ وقفنامه‌ مذکور است که به گونه‌اي حيات اجتماعي شهر دامغان را در برهه‌اي از عهد تيموريان به تصوير مي‌کشد.

نقش وقف در پيشرفت موسسات فرهنگي و آموزشي زنجبار

نويسنده: دکتر عيسي زيدي [۳۲] اين مقاله که به دو بخش (نظري و عملي) تقسيم شده است، به دنبال ارزيابي برخي از اشخاص عمومي متولي اداره‌ وقف در زنجبار و بررسي اين نکته است که چگونه اين اشخاص اوقاف را به گونه‌اي اداره مي‌کنند که هزينه‌هاي چالش‌ها کاهش يافته و چگونه با مديريت اوقاف مؤسسات آموزشي، فرهنگي و اجتماعي زنجبار را رونق بخشيده‌اند. بخش نخست بر تاريخچه‌ کلي، نهادينه شدن و اجراي وقف در زنجبار، جايي که مي‌توان مراحل مختلف توسعه‌ وقف را مطابق نوع حکومت کشور مشاهده نمود، تمرکز دارد. بخش دوم اين مقاله به شرح و تحليل يافته‌هايي مي‌پردازد که در مطالعه‌ انجام شده توسط نگارنده به هنگام تلاش او در جستجوي نقش واقعي وقف در پيشرفت مؤسسات آموزشي و فرهنگي زنجبار و موفقيت‌ها و چالش‌هايي که نهاد وقف با آن روبرو است، به دست آمده است. نويسنده در اين نوشتار يکي از اشخاص عمومي متولي وقف با نام جمعيت مسلمانان سني هندو ( M / HS) را به عنوان نمونه‌اي از مطالعه‌ خود معرفي مي‌نمايد.

پانویس

  1. عضو هیأت علمی گروه جغرافیایی دانشگاه زنجان.
  2. عضو هیإت علمی دانشگاه کردستان.
  3. دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا وبرنامه ریزی شهری دانشگاه زنجان .
  4. عضو هیأت علمی دانشگاه زابل .
  5. استادیار گروه جغرافیایی دانشگاه بیرجند.
  6. همان.
  7. دبیر آموزش وپرورش شهرستان قاینات .
  8. عضو هیأت علمی ومدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان.
  9. عضو هیأت علمی گروه جغرافیاییدانشگاه زنجان.
  10. دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا وبرنامه ریزی شهری دانشگاه زنجان .
  11. دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
  12. دانشجوی کارشناسی دانشگاه امام صادق(علیه السلام).
  13. کارشناس ارشد مدیریت دولتی دانشگاه تهران .
  14. عضو هیأت علمی دانشکده معماری وشهر سازی دانشگاه علم وصنعت.
  15. عضو هیأت علمی گروه جغرافیایی دانشگاه زنجان.
  16. دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا وبرنامه ریزی شهری دانشگاه زنجان.
  17. عضو هیأت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه هنر اصفهان .
  18. عضو هیأت علمی دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی.
  19. کارشناس ارشد معارف اسلامی وحقوق دانشگاه امام صادق (علیه السلام) .
  20. عضو هیأت دانشکده علوم قرآنی تهران.
  21. معاون اداری ومالی وامور مجلس سازمان اوقاف وامور خیریه کشور .
  22. پژوهشگر ونویسنده حوزه علمیه قم .
  23. استادیار پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی .
  24. محقق وپژوهشگر حوزه علمیه قم .
  25. عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) .
  26. عضوهیأت علمی دانشکده فقه ومطالعات اسلامی دانشگاه شارجه .
  27. دانشجوی دکتری تاریخ محلی وسرپرست گروه اسناد سازمان کتابخانه ها، موزه ها ومرکز اسناد آستان قدس رضوی.
  28. پژوهشگر ونویسنده حوزه مطالعات اسلامی .
  29. محقق وپژوهشگر حوزه مطالعات اسلامی.
  30. رییس انجمن قلم حوزه علمیه قم .
  31. عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز .
  32. عضو هیأت علمی دانشگاه ایالتی زنجبار، تانزانیا .