بررسی نقش خیریه در توسعه دانشگاه های برتر، ارائه چهارچوب عمل برای ایران: تفاوت بین نسخهها
(←تشکیل کمیتههای جذب در دانشگاهها) |
(←تعیین قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی) |
||
سطر ۱۶۰: | سطر ۱۶۰: | ||
ازاینرو به نظر میآید تشکیل کمیتههای جذب در ساختار سازمانی دانشگاهها امری ضروری است. تأکید میشود که فعالیت این کمیته تخصصی است و باید برای آن شرح وظایف خاص در نظر گرفت، ازاینرو نباید این وظیفه به بخشی از ساختار سازمانی موجود محول شود. این کمیته باید هم وظیفه جذب و نگهداشت خیرین و هم مدیریت صحیح درآمدهای خیریه و شفافسازی آن را بر عهده گیرد. | ازاینرو به نظر میآید تشکیل کمیتههای جذب در ساختار سازمانی دانشگاهها امری ضروری است. تأکید میشود که فعالیت این کمیته تخصصی است و باید برای آن شرح وظایف خاص در نظر گرفت، ازاینرو نباید این وظیفه به بخشی از ساختار سازمانی موجود محول شود. این کمیته باید هم وظیفه جذب و نگهداشت خیرین و هم مدیریت صحیح درآمدهای خیریه و شفافسازی آن را بر عهده گیرد. | ||
− | + | === تعیین قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی=== | |
در حال حاضر این رویکرد در دانشگاههای علوم پزشکی شروعشده است، بهطوریکه در هر دانشگاه علوم پزشکی، قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی تعریفشده است. اما ازآنجهت که به این امر بهصورت تخصصی توجه نمیشود به نظر میآید کارایی موردنظر را ندارد. ازاینرو این جایگاه سازمانی باید بازوی اجرایی کمیتههای جذب را در اختیار داشته باشد. | در حال حاضر این رویکرد در دانشگاههای علوم پزشکی شروعشده است، بهطوریکه در هر دانشگاه علوم پزشکی، قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی تعریفشده است. اما ازآنجهت که به این امر بهصورت تخصصی توجه نمیشود به نظر میآید کارایی موردنظر را ندارد. ازاینرو این جایگاه سازمانی باید بازوی اجرایی کمیتههای جذب را در اختیار داشته باشد. | ||
− | با تشکیل این کمیته تخصصی، وجود جایگاهی با عنوان قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی که ریاست این کمیته را بر عهده دارد موجه میشود. | + | با تشکیل این کمیته تخصصی، وجود جایگاهی با عنوان قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی که ریاست این کمیته را بر عهده دارد موجه میشود. |
+ | |||
=== فرهنگسازی فعالیت خیر=== | === فرهنگسازی فعالیت خیر=== | ||
همانطور که در بحث تفاوتهای فرهنگی [[آمریکا]] و انگلستان موردبحث قرار گرفت، به نظر میآید رفتار فرهنگی عموم مردم در حوزه خیر نیاز به بحث و تحلیل دارد. مسئله خیر مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر نیاز جریان سازی فرهنگی دارد و درصورتیکه بتوان این جریان سازی را بهسوی دانشگاه سوق داد، جایگاه دانشگاهها در جلب منابع تغییر پیدا خواهد کرد. نمونه موفق این جریان سازی در ایران، نهضت مدرسهسازی است. در اینجا به بعضی از راهکارهای فرهنگسازی فعالیت خیر در دانشگاهها اشاره میشود. اشاره میشود. | همانطور که در بحث تفاوتهای فرهنگی [[آمریکا]] و انگلستان موردبحث قرار گرفت، به نظر میآید رفتار فرهنگی عموم مردم در حوزه خیر نیاز به بحث و تحلیل دارد. مسئله خیر مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر نیاز جریان سازی فرهنگی دارد و درصورتیکه بتوان این جریان سازی را بهسوی دانشگاه سوق داد، جایگاه دانشگاهها در جلب منابع تغییر پیدا خواهد کرد. نمونه موفق این جریان سازی در ایران، نهضت مدرسهسازی است. در اینجا به بعضی از راهکارهای فرهنگسازی فعالیت خیر در دانشگاهها اشاره میشود. اشاره میشود. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۷
سید حسین سیدی [۱] ، محمد صالح طیب نیا [۲]
محتویات
- ۱ چکیده
- ۲ مقدمه
- ۳ ایندومنت
- ۴ بررسی آمار ارزش موقوفات دانشگاههای جهان
- ۵ بررسی دلایل موفقیت دانشگاههای آمریکا در جذب منابع خیریه
- ۶ نگاهی به وضعیت ایران
- ۷ چارچوب عمل برای ایران
- ۸ نتیجهگیری
- ۹ منابع
- ۱۰ پانویـس
چکیده
اکثر دانشگاههای برتر جهان موقوفات گستردهای دارند که این موقوفات بخشهای بزرگی از سرمایه دانشگاه را تشکیل میدهند و در بخشی از هزینههای جاری دانشگاه از درآمد حاصل از این موقوفات تأمین میشود. در حوزه موقوفات و درآمدهای دانشگاههای ایران همانند دیگر حوزههای درآمدهای خیر و نوعدوستانه هیچ آمار دقیقی وجود ندارد و تنها میتوان بعضی از دانشگاههایی را که بر اساس وقف شکل گرفتهاند و بعضی از موقوفات دانشگاههای بزرگ را احصا نمود که همین مقدار هم اغلب به دلیل عدم مدیریت صحیح، دارای بهرهوری مناسبی نمیباشند و این در حالی است که یکی از عوامل پیشرفت عظیم علمی تمدن اسلام موقوفات علمی بوده است که متأسفانه امروزه توجه کمتری به آن میشود. در این مقاله ابتدا ارزش موقوفات دانشگاههای برتر جهان و نحوه مدیریت و بهرهبرداری این موقوفات مورد بررسی قرار میگیرد. سپس با مرور ادبیات علمی دلایل موفقیت دانشگاههای آمریکا 5 عامل تغییر قانون، کارکرد معنایی خیریه و بشردوستی، تفاوتهای فرهنگی در نگرش به مسئولیت اجتماعی ، مشوقهای مالیاتی و جذب منابع حرفهای شناخته شد. در نهایت چارچوب عملی برای ایران با 6 سرفصل شفافیت عملکرد مالی و علمی دانشگاه، مدیریت صحیح موقوفات، تغییر قانون، فرهنگسازی فعالیت خیر، تولید دانش امر خیر، و درنهایت رفع موانع و ارائه مشوق پیشنهاد گردید.
واژگان کلیدی
جذب منابع، دانشگاه، موقوفات، ایندومنت
مقدمه
همواره یکی از مسائل مهم در پیشرفت و گسترش علم حمایت مادی و معنوی از علم یا بهعبارتدیگر حمایت از عالمان و گسترش ساختارهای پرورش عالم است، بهطوریکه در موقوفات با نیات دانشی همانند احداث کتابخانه، مکتب، مدرسه علمیه، خرید کتاب، استنساخ کتاب، حمایت از طلبههای علوم دینی، و دیگر نیات مرتبط بسیار رایج بوده است (Siti Mashitoh, Asmak,2015,p432).
دانشگاهها باید همواره دو پروژه اصلی خلق دانش و گسترش آموزش را سازماندهی کنند. سود اصلی این پروژهها ایجاد ارزش و بهرهوری برای جامعه است، ازاینرو مردم برای دستیابی دانشگاه به اهدافش به صورتهای مختلف به دانشگاه کمک میکنند، مسئله مهم استفاده صحیح از موقوفات و کمکها و بهرهوری موقوفات انباشتهشده سالهای پیشین است (M. Hrdlickap2646, 2015 ,).
اما با تغییر ماهیت ساختارهای آموزشی به مدارس و دانشگاهها به سبک نوین، به نظر میآید این پیوند بهشدت کمرنگ شده است. (اعوانی، 1395، ص78) در مقابل در اروپا و آمریکا که در نگاه تاریخ نمونههای کمی در حوزه موقوفات علمی یافت میشود امروزه این پیوند بسیار عمیق برقرارشده است بهطوریکه تقریباً تمامی دانشگاههای مطرح غرب بر پایه زمینهای موقوفه بناشده و یا گسترشیافتهاند و حتی بخش بزرگی از درآمدهای سالانه خود را از محل موقوفات تأمین میکنند. (Smith,2015,p21) حتی در کشورهای اسلامی دیگر نیز این رویکرد پیگیری میشود بهطوریکه در مالزی و ترکیه دانشگاههایی با عنوان دانشگاه وقف تأسیسشده است که هم بر بنیاد وقف تأسیسشدهاند و هم بر مباحث علمی وقف تمرکز کردهاند. (Siti Mashitoh, Asmak,2015,p431)
در مورد کتابخانهها و حتی کتابخانههای دانشگاهها تا حدودی وضع اینگونه است، درحالیکه کتابخانههای بسیار بزرگ و فاخری بر اساس موقوفات و فعالیتهای خیریه در تاریخ ایران وجود دارد، این امر رو به کاهش نهاده است درحالیکه روشهای گسترش و توسعه کتابخانهها بر پایه موقوفات به ادبیات مقالات علمی امروز واردشده است. (Tomalee, Sammie,2012,p190) ازاینرو مسئله این پژوهش بررسی تأثیر امور خیر که وقف زیرمجموعهای از آن است بر گسترش و توسعه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است.
ضرورت و اهمیت این پژوهش ازآنجا مشخص میگردد که کشورمان در این مسئله دارای چالشهای جدی است. با گسترش سیستمهای نوین آموزشی بهصورت مدارس و دانشگاهها بهنوعی با کاهش موقوفات در این حوزه مواجه میشویم. با تشکیل مجمع خیرین مدرسهساز و تلاشهای خیرین، مدرسهسازی رونق مییابد اما در دانشگاهها این امر همچنان مهجور است و در مقایسه با دانشگاههای جهان مقادیر و ارزش موقوفات قابلمقایسه نمیباشد. ازاینرو در این مقاله این رابطه مورد تحلیل قرار میگیرد و با مقایسه آنها در ایران و جهان، چارچوب عملی برای ایران پیشنهاد میشود.
ایندومنت
ایندومنت [۳]
ازنظر معنا و کارکرد بسیار شبیه به وقف در اسلام میباشد هرچند تفاوتهایی با وقف دارد. با جستجوی واژه ایندومنت در فرهنگ لغت دو تعریف اصلی برای آن ارائه میشود:
1. درآمد یک موسسه از محل هدایا (توانایی یک دانشگاه در جذب منابع)
2. دارایی (همانند وجه نقد) که به یک موسسه یا سازمان اهدا میشود تا با سرمایهگذاری آن، از محل درآمدهای آن استفاده شود. (اصل دارایی حفظ میشود) (merriam-webster dictionary)
همچنین اعطاکنندگان میتوانند موارد مصرف ایندومنتهای خود را مشخص کنند. مقدار اهدایی و موارد مصرف بر طبق یک قرارداد حقوقی، شبیه به وقفنامه ثبت میشود. از این در رعایت نظر اعطاکنندگان همواره دقت نظر صورت میگیرد و مؤسسات مربوطه سالانه درآمدها و هزینهکردهای از محل ایندومنتها را بر اساس موضوعات هزینه شده ارائه میکنند.
تفاوت اصلی بین وقف و ایندومنت، اصطلاح «عین» در وقف است. در شرع وقف اینگونه تعریف میشود «حبس عین و تسبیل منفعت» یعنی نگاهداری اصل نوعی دارایی که عینیت دارد و جاریسازی درآمد یا سود آن مطابق با نظر واقف. ازاینرو داراییهایی که ماهیت اعتباری دارند مانند سهام بورس یا پول قابل وقف نمیباشند، هرچند بعضی از پژوهشگران در حوزه امکانسنجی وقف پول و سهام، تحقیقاتی انجام دادهاند و معتقدند که وقف این دو مورد میتواند بر اساس شرع اسلام انجام گیرد. (مصباحیمقدم، نادری، سیاح، 1388 و رضایی، صدری و آقاجانی، 1392) در این مقاله واژه وقف معادل ایندومنت بهکاربرده شده است و درجایی که اشاره به مجموع ایندومنتها و دیگر انواع درآمدهای خیر میشود از «درآمدهای خیریه» استفادهشده است.
بررسی آمار ارزش موقوفات دانشگاههای جهان
تأمین مالی مراکز علمی در جهان خصوصاً در تمدن اسلامی تاریخ دیرینهای دارد، بهطوریکه تقریباً همه مراکز علمی تمدن اسلامی بر پایه وقف بنیان گذاشته میشدند و دخالت حکومت در این امر ناپسند بهحساب میآمده است. شاهد این امر راهاندازی مدرسه نظامیه توسط خواجه نظامالملک است.
پس از راهاندازی این مدرسه هیچیک از اساتید برجسته آن زمان حاضر به تدریس در این مدرسه که وابسته به حکومت است نمیشوند تا اینکه امام محمد غزالی که در آن زمان جوانی حدود 25 سال بوده و به شهرت نرسیده بود حاضر به تدریس میشود. (اعوانی، 1395، ص85) اما در حوزه گسترش دانشگاههای نوین به کمک درآمدهای خیریه، دانشگاههای آکسفورد اولین دانشگاهی شناخته میشود که به این حوزه توجه کرده است و بر اساس وقف و کمکهای مردمی تشکیلشده و گسترشیافته است. (Eve,2009,p151)
در حال حاضر اکثر دانشگاههای بزرگ و معروف جهان موقوفات گستردهای دارند که این موقوفات بخشهای بزرگی از سرمایه دانشگاه را تشکیل میدهند و حتی بخشهایی از هزینههای جاری دانشگاه نیز از درآمد حاصل از این موقوفات تأمین میشود. دانشگاههای کشور آمریکا در این زمینه پیشرو میباشند بهطوریکه روش سرمایهگذاری موقوفات دانشگاه ییل در آمریکا به یک مدل سرمایهگذاری علمی در بازار بورس با عنوان مدل ایندومنت [۴] درآمده است (Kantor, Whalley,2014,p173)
ارزش کل موقوفات دانشگاههای برتر اروپا در جدول 1 و دانشگاههای برتر آمریکا در جدول2 ارائهشده است. دانشگاههای کمبریج و آکسفورد در اروپا دارای بیشترین ارزش موقوفات هستند که به ترتیب 5.354 و 4.284 میلیارد یورو ارزش موقوفات آنهاست که در مقایسه این اعداد نسبت به ارزش موقوفات دانشگاههای آمریکا فاصله قابلتوجهی دیده میشود. (NACUBO, 2016 ) شاید بتوان گفت که یکی از عوامل بسیار مهم پیشرفت و گسترش دانشگاههای آمریکا همین پشتوانه مردمی و حمایت خیریه مردم از دانشگاهها است. (Smith,2015,p21) همانطور که مشخص است دانشگاههای هاروارد و تگزاس با 35 و 25 میلیارد دلار ارزش موقوفات فاصله بسیار زیادی با دانشگاههای برتر اروپا دارند.
در ادامه برای آشنایی دقیقتر با شیوه مدیریت و بهرهبرداری از ایندومنتهای دانشگاههای برتر جهان، آمار و نحوه اداره موقوفات دانشگاه استنفورد بهعنوان نمونه موردبررسی دقیقتر قرار میگیرد.
همانگونه که در جدول 2 مشخص است ارزش کل موقوفات دانشگاه استنفورد 21.4 میلیارد دلار است که این ارزش از محل موقوفات 7000 واقف تأمینشده است، دانشگاه استنفورد از سال1991 همانند اکثر دانشگاههای دیگر، شرکت مستقلی را تحت نظر دانشگاه، برای مدیریت موقوفات این دانشگاه تأسیس کرده است. وظیفه این شرکت کسب درآمد از محل موقوفات و مراقبت از ارزش موقوفات است، بهطوریکه در سال 2014 موقوفات دانشگاه نسبت به سال قبل نزدیک به 15 درصد بازگشت سرمایه داشتهاند. مقدار بازگشت سرمایه به روش زیر محاسبه میشود:
بازگشت سرمایه کل موقوفات = (وقف و هدایای در سال جدید + بازگشت سرمایه سال جاری) – (میزان پرداختی به دانشگاه)
به عبارتی میزان سود سال جاری به موقوفات و هدایای سال جدید افزوده میشود، سپس هزینهای که سالانه از محل موقوفات برای هزینههای جاری دانشگاه پرداخت میشود از این مقدار کم میشود تا درنهایت بازگشت سرمایه کل موقوفات به دست آید که این مقدار برای دانشگاه استنفورد 15 درصد بوده است. جالبتوجه است که بر این نکته تأکید شده است که هدایای با مقادیر کم که معمولاً به هدایای کمتر از 1000 دلار اطلاق میشود، ارزش بسیار زیادی برای دانشگاه دارند و این امر 2 دلیل دارد، اولاً هنگامیکه این هدایا در کنار یکدیگر جمع میشوند مقادیر آنها به بیش از میلیون دلار میرسد و دلیل دوم، این مبالغ محدودیتهای کمتر و انعطاف بیشتری در هزینه کرد و مدیریت هزینهدارند. درواقع بیشتر مبالغ هنگفت و یا املاک ارزشمندی که وقف میشوند برای جهات و با شرایط خاصی وقف میشوند که رعایت نظر واقف از وظایف شرکت مدیریت موقوفات دانشگاه است، ازاینرو محدودیتهایی را برای دانشگاه ایجاد میکند (سایت استنفورد)
بودجه سالانه دانشگاه استنفورد حدود 5 میلیارد دلار است که محلهای درآمدی دانشگاه و درصد درآمد دانشگاه از هر محل در جدول شماره 3 ارائهشده است.
همانطور که مشاهده میشود بیشترین بخش از بودجه سالانه دانشگاه از طریق موقوفات تأمین میشود و تنها 16 درصد بودجه از طریق شهریه دانشجویان به دست میآید، نکته مهم دیگر این است که حدود 39 درصد از بودجه از طریق فروش خدمات علمی یعنی از طریق مراکز درمانی و آزمایشگاه ملی شتابدهنده به دست میآید، به عبارتی دانشگاه تکبعدی نیست و از ظرفیتهای مختلف خود برای تأمین بودجه استفاده میکند.
البته هنگامیکه مقدار 21 درصد را با دیگر دانشگاههای برتر آمریکا مقایسه کنیم که در جدول 4 ارائهشده است میبینیم دانشگاههای دیگر در این بخش بهتر عمل کردهاند و دانشگاه پرینستون که ارزش موقوفاتش تقریباً برابر با دانشگاه استنفورد است حدود 55 درصد از هزینههای جاری خود را از محل موقوفات تأمین میکند و دانشگاههای ییل و هاروارد نیز حدود 35 درصد از بودجه سالانه خود را از این طریق تأمین میکنند.
بررسی دلایل موفقیت دانشگاههای آمریکا در جذب منابع خیریه
دانشگاههای آمریکا در حال حاضر موفقترین دانشگاههای جهان در حوزه جذب منابع مالی از طریق مشارکت اجتماعی هستند. بر اساس گزارش رتبهبندی دانشگاه شانگهای چین در 20 دانشگاه برتر این حوزه، 17 دانشگاه آمریکایی و 3 دانشگاه انگلیسی وجود دارند.
جالب توجه است که این ارزش موقوفات تنها به حدود 30 سال اخیر بازمیگردد، بهطوریکه ارزش موقوفات دانشگاه ییل از سال 1985 تا 2010 حدود 529 درصد رشد داشته است. (Smith,2015,p23) ارزش موقوفات دانشگاه هاروارد در سال 1990 معادل 4.6 میلیارد دلار، در سال 2000 معادل 18.8 میلیارد دلار، در سال 2010 معادل 27 میلیارد دلار و نهایتاً سال 2016 معادل 36.4 میلیارد دلار است. ازاینرو از سال 1990 تا 2016 طی 26 سال این مقدار حدود 8 برابر شده است. (NACUBO,2016)
با توجه به موفقیت دانشگاههای آمریکا و تا حدودی بعضی از دانشگاههای انگلستان در جذب منابع خیریه که در بخش قبل به آنها اشاره شد، در این بخش بعضی از دلایل موفقیت دانشگاههای آمریکا و بعضاً انگلستان موردبررسی قرار میگیرد تا بتوان با توجه به بررسی نمونههای موفق این حوزه چارچوب عملی، علمی و کاربردی برای دانشگاههای ایران ترسیم نمود.
تغییر قانون
همیشه یک سؤال اساسی پیش وجود دارد به این مضمون که همه مردم مالیات میدهند و یکی از مصارف مالیات فعالیت آموزشی است، پس چرا مردم باید به دانشگاهها کمک کنند؟ در آمریکا ریشه اصلی این امر مصوبه دیوان عالی کشور بود که باعث شد، دانشگاهها مجبور به حرکت برای جذب درآمدهای خیریه شوند. (Eve,2009,p154) بر اساس این مصوبه نهادهای آموزشی نباید زیر نظر دولتهای محلی باشند و دولتهای محلی نمیتوانند هیئتامنای دانشگاهها را تغییر دهند. ازاینرو دولتهای محلی به کنترل و سرمایهگذاری در دانشگاهها بیمیل شدند، هرچند دانشگاهها همچنان بودجه دولتی دریافت میکردند. اما به دلیل کمتوجه شدن دولتهای محلی مجبور به جذب مشارکت شدند.
همچنین با این قانون بهنوعی دانشگاههای غیرانتفاعی از این زمان اجازه حضور پیدا نمودند، این دانشگاهها هم هرچند در ابتدا بر پایه دریافت شهریه از دانشجویان استوار بودند اما باگذشت زمان و برای توسعه علمی و زیرساختی روی به جذب مشارکت آوردند. (Eve,2009,p155)
این مورد در انگلستان نیز بهصورت دیگری اتفاق افتاد، یک از اهداف مارگارت تاچر نخستوزیر انگلستان در سال 1979 کاهش مالیات بود. با اجرایی نمودن کاهش مالیات، بودجه دانشگاههای انگلستان بهشدت کاهش پیدا کرد، بهطوریکه در هزینههای اجرایی دانشگاهها خلل ایجاد شد، ازاینرو در دانشگاهها کمیتههایی با عنوان کمیته جذب تشکیل شد. (Stevenson,p281)
کارکرد معنایی خیریه و بشردوستی
در آمریکا کلمه خیریه بار منفی پیداکرده است و معنی کهنه و از مد افتاده میدهد، اما بشردوستی بامعنایی مدرن و بار مثبت پذیرفتهشده است. در مقابل در انگلستان بشردوستی دارای بار منفی معنای نخبهگرایی و فعالیتهای خارج از وقت میدهد، درحالیکه خیریه معنای مثبت میدهد. این تنها یک تفاوت معنایی نیست بلکه این تفاوتها در خدمات و راهحلها بازتاب دارد (Eve,2009,p153).
در اغلب لغتنامهها واژههای خیریه و بشردوستی مترادف یکدیگر هستند اما این دو واژه دو بار معنایی مختلف را حمل میکنند. خیریه دارای انگیزههای مذهبی و معنوی است؛ درحالیکه، در قرون 19و 20، بشردوستی به حرکتی سکولار و حرفهای و منطقی اشاره دارد.
این جداسازی احتمالاً به دلیل ریشۀ یونانی کلمۀ بشردوستی و جایگاه کلاسیک آن بر ضد متون مسیحیت است. مقایسۀ مفیدتر دو لغت خیریه و بشردوستی را میتوان در تعاریف آنها نشان داد: خیریه به معنی تلاش برای نجات افراد نیازمند یا کارهای خیرخواهانه بهمنظور از بین بردن رنج و گرفتاری است و بشردوستی به معنی توسعه یا حرکت جامعه برای افزایش کیفیت زندگی و تضمین آیندۀ بهتر است (singer,2008,p27).
ازاینرو با جداسازی نهاد علم از نهاد مذهب در غرب، کمک به دانشگاه در حوزه معنایی کلمه بشردوستی جای میگیرد ازاینرو با توجه به بار معنایی مثبت بشردوستی در آمریکا این حوزه نیز موردتوجه بیشتری قرارگرفته است.
تفاوت فرهنگی در نگرش به مسئولیت اجتماعی
تفاوت اول اعتقاد متفاوت نسبت به مسئولیت دولت است. در آمریکا این اعتقاد وجود دارد که در حل مشکلات اجتماعی اولویت با راهحلهای بخش خصوصی و کالاهای آنهاست، درحالیکه در انگلستان این امر وظیفه دولت به شمار میرود. در مطالعات اقتصادی خیریه در آمریکا نگرانی از ایجاد اثر جبرانی موردبررسی قرار میگیرد، اثر جبرانی به معنای کاهش در سرمایهگذاری بخش خصوصی به دلیل افزایش مخارج دولت است.
اما در مقابل نگرانی خیرین انگلستان، شانه خالی کردن دولت از زیر بار مسئولیت پرداختهای خیریه است که خود افزایش حجم و مخارج دولت را در پی دارد. تفاوت دیگر در نگرش به مسئولیت اجتماعی، موضوعات موردحمایت توسط خیرین است. در آمریکا بخشش نمایانگر تعهد به گذشته خود و عمل به انتظاراتی است که جامعه از فرد دارد، به عبارتی فرد با کمک به دانشگاهی که از آن فارغالتحصیل شده است هم تعهدات خود را نسبت به آن دانشگاه انجام میدهد و هم از سوی دیگر بهنوعی اعتبار او به اعتبار دانشگاه پیوند خورده است.
هرچه دانشگاه او معتبرتر شود مدرک تحصیلی و جایگاه او در جامعه از اعتبار بیشتری برخوردار میشود. ازاینرو از اصطلاح بخشش در این رفتار جامعه آمریکا استفاده میشود. درحالیکه در جامعه انگلستان عمل خیریه نباید به خود فرد سودی برساند و بهنوعی باید ایثار باشد تا بخشش. ازاینرو جامعه انگلستان به کمکهای برونمرزی علاقهمندی بیشتری دارند. (Eve,2009,p156)
مشوقهای مالیاتی
در نظام مالیاتی آمریکا نهتنها خیریهها از پرداخت مالیات معاف هستند، بلکه خیرینی که به خیریههای معتبر پرداخت دارند از تخفیفها و معافیتهایی برخوردار میشوند. پرداخت به دانشگاهها نیز شامل این قانون میشود.
در سادهترین حالت مقدار پرداختی خیّر به دانشگاه از درآمد فرد کم میشود و به آن مالیاتی تعلق نمیگیرد، مدلهای مختلفی برای استفاده خیرین از تخفیفها و معافیتهای مالیاتی ایجادشده است. اما برخلاف ذهنیت عمومی معافیتهای مالیاتی، مشوقهای خیلی تأثیرگذاری نیستند. تنها 10 درصد مردم آمریکا از معافیتهای مالیاتی پرداختهای خیریه استفاده میکنند.
در نظرسنجی که توسط «بنیاد کمک به خیریهها» در سال 2001 منتشرشده است تنها 14 درصد مردم با مشوقهای مالیاتی موافقاند، درحالیکه 52 درصد با آن مخالفاند. اما بههرحال خیرینی که موافق دولت نیستند، خوشحال میشوند پولشان را مستقیم به دانشگاه بدهند تا اینکه بهصورت مالیات به دولت دهند و سپس دولت به دانشگاهها کمک کندWright, 2002)).
جذب منابع حرفهای
در آمریکا بحث تجهیز منابع هم بهعنوان یک بحث علمی و هم بهعنوان یک شغل حرفهای موردپذیرش قرارگرفته است. هرساله مقالات و کتابهای متعددی درباره روشهای جذب منابع سازمانهای غیرانتفاعی منتشر میشود و کمیتههای جذب منابع نیز بهعنوان یک شغل حرفهای در هر سازمان دیده میشود و از محول شدن این وظایف به بخشهای موجود در ساختار سازمانی جلوگیری به عمل میآید (Stevenson, p284).
نگاهی به وضعیت ایران
همانطور که اشاره شد مراکز علمی در ایران که اغلب بر اساس موقوفات شکلگرفته و اداره میشدند از سابقهای تاریخی برخوردارند که قابلمقایسه با آمریکا و اروپا نیست. دانشگاه جندیشاپور که اولین دانشگاه جهان شناخته میشود، شهردانشگاه ربع رشیدی که یکی از نمونههای بینظیر تاریخی است بر پایه موقوفات شکلگرفته بودهاند.
بهطور کلانتر پیشرفت و ترویج علم بر پایه وقف و مشارکت خیرین نهادینه بوده است و دخالت حکومتها در امر علم و آموزش امری ناپسند شمرده میشده است تا جایی که هیچیک از اساتید علمی صاحبنام حاضر به تدریس در مدرسه نظامیه نمیشوند. (اعوانی، 1395، ص78)
تا سال 1216 در دوران قاجاریه تقریباً همه موقوفات آموزشی شهر تهران برای حوزههای علمیه است، در سال 1216 تأسیس مدرسه رشدیه، مدارس نوین را به موضوعات وقف وارد نمود. با تشکیل دانشگاه تهران موقوفات مختلفی به دانشگاه تهران اختصاص داده شد. (شاهحسینی، 1389، ص90)
اما تقریباً هیچ آماری از ارزش موقوفات دانشگاههای ایران حتی دانشگاه برتر وجود ندارد و تنها در بعضی از منابع لیستی از موقوفات دانشگاه تهران منتشر شده است که مبنای هیچگونه تحلیلی نمیتواند باشد.
ازاینرو میتوان گفت نمیتوان تحلیل صحیحی از وضعیت ارزش موقوفات دانشگاههای ایران و نحوه بهرهبرداری آنها داشت. تنها بر اساس شواهد تجربی میتوان دریافت که سطح توجه خیرین به وقف برای دانشگاهها بسیار کم است و از موقوفات موجود نیز بهرهبرداری مناسبی صورت نمیگیرد.
این عدم بهرهبرداری به دو عامل اساسی بازمیگردد، از یکسو عدم مدیریت مناسب این موقوفات توسط دانشگاهها و از سوی دیگر وقف نامههای نامناسب. برای مثال یکی از ساختمانهای موقوفه دانشگاه تهران که واقف برای خوابگاه دختران وقف کرده است در محلی است که بازار ابزارآلات است و اکثر رفتوآمدهای آنجا توسط مردان انجام میشود. ازاینرو نه میتوان دختران دانشجو را در آنجا اسکان داد و نه ازنظر فقهی میتوان برخلاف نظر واقف از ساختمان بهرهبرداری نمود.
چارچوب عمل برای ایران
شفافیت عملکرد مالی و علمی دانشگاه
قبل از جذب مشارکت خیرین برای کمک به دانشگاهها، آنچه باید جذب شود اعتماد خیرین است. مادامیکه عملکرد مالی یک دانشگاه محرمانه تلقی شود، به نظر میآید این اعتماد حاصل نمیشود.
عملکرد علمی هرچند محرمانه نیست اما هیچگاه گزارش شفافی از سوی دانشگاه در رابطه با فعالیتهای علمی آنها انتشار نمییابد، سایت مرجعی نیز برای گزارش عملکرد دانشگاهها و مقایسه آنها وجود ندارد، تنها میتوان به رتبهبندی سالانه دانشگاهها که تنها اعلام یک رتبه است، توجه داشت.
درصورتیکه در مقایسه، دانشگاههای جهان هرساله گزارش عملکرد علمی و مالی خود را انتشار میدهند و بهراحتی میتوان به این گزارشها در سایتهای رسمی دانشگاهها دسترسی داشت.
البته بهطورکلی این امر یک آسیب جدی برای همه سازمانهای دولتی که با مردم ارتباط دارند و حتی سازمانهای خیریه است، که نهتنها عملکرد و بهرهوری آنها را زیر سؤال میبرد، بلکه سوءظن را به این سیستمها ایجاد میکند. واضح است کسی که به عملکرد دانشگاه اعتماد نداشته باشد، دارایی خود را در اختیار آن نخواهد گذاشت.
مدیریت صحیح موقوفات
این مسئله در بخشهای قبل توضیح داده شد. در اینجا به چند نکته اساسی و کلان برای موقوفات و کمکهای خیر اشاره میشود. نکته اول شفافیت است، خیّر و واقف باید بهراحتی از نحوه هزینه کرد کمکهای خود و حتی کمکهای دیگران آگاه شود تا برای کمک به موضوع موردنظر قانع شود.
نکته دوم بهرهوری هزینه است، به عبارتی اگر خیّر احساس کند که مدیریت صحیحی بر داراییهای خیر، ازنظر بهرهوری و مسئولیتپذیری نسبت به آن وجود ندارد، مشارکت نخواهد کرد. نکته سوم رعایت نظر واقف و عدم تخلف از آن است، از موضوعات مهمی که امروزه در ذهنیت عموم وجود دارد، عدم رعایت نظر واقفین از سمت متولیان و حتی سازمان اوقاف و امور خیریه است، هرچند به دلیل عدم شفافیت نمیتوان در این مورد اظهارنظر نمود اما میتوان گفت این احساس فساد از وجود فساد بدتر است.
تغییر قانون
در حال حاضر وضعیت دانشگاههای ایران همانند ابتدای راه دانشگاههای آمریکا و انگلستان است، بهطوریکه دولت توان تأمین بودجه جاری دانشگاهها را بهسختی دارد. ازاینرو سرمایهگذاریهای بلندمدت خصوصاً در امر پژوهشهای بنیادین در دانشگاهها بهندرت صورت میگیرد.
از سوی دیگر دانشگاههای غیردولتی تقریباً بهطور کامل بر پایه شهریه دانشجویان استوار هستند که با کاهش تعداد دانشجویان بهشدت با بحران مالی مواجه شدهاند، تا جایی که در بسیاری از موارد برای جذب دانشجو، کیفیت آموزش فدای دریافت وجه از دانشجو میشود. با این تفصیل ضرورت تغییر ساختار دانشگاهها برای جذب منابع احساس میشود، البته همانطور که اشارهشده پیششرط این عمل شفافیت مالی و عملکردی دانشگاهها میباشد.
تشکیل کمیتههای جذب در دانشگاهها
اولین اصل جذب منابع این است «تا درخواست نکنید چیزی به دست نخواهید آورد» (Eve,2009,p158)، دانشگاهها درحالیکه بهطور کامل بر دولت و یا شهریههای دانشجویان متکی هستند و هیچگاه از خیرین درخواستی نداشتهاند، چگونه باید انتظار داشته باشند که خیرین به این سمت سوق داده شوند. درحالیکه تجربیات اندک در بعضی از دانشگاهها نشان میدهد که خیرین درصورتیکه از سمت دانشگاه علاقهمندی نشان داده شود به حوزه علم و آموزش توجه دارند.
ازاینرو به نظر میآید تشکیل کمیتههای جذب در ساختار سازمانی دانشگاهها امری ضروری است. تأکید میشود که فعالیت این کمیته تخصصی است و باید برای آن شرح وظایف خاص در نظر گرفت، ازاینرو نباید این وظیفه به بخشی از ساختار سازمانی موجود محول شود. این کمیته باید هم وظیفه جذب و نگهداشت خیرین و هم مدیریت صحیح درآمدهای خیریه و شفافسازی آن را بر عهده گیرد.
تعیین قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی
در حال حاضر این رویکرد در دانشگاههای علوم پزشکی شروعشده است، بهطوریکه در هر دانشگاه علوم پزشکی، قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی تعریفشده است. اما ازآنجهت که به این امر بهصورت تخصصی توجه نمیشود به نظر میآید کارایی موردنظر را ندارد. ازاینرو این جایگاه سازمانی باید بازوی اجرایی کمیتههای جذب را در اختیار داشته باشد.
با تشکیل این کمیته تخصصی، وجود جایگاهی با عنوان قائممقام رئیس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی که ریاست این کمیته را بر عهده دارد موجه میشود.
فرهنگسازی فعالیت خیر
همانطور که در بحث تفاوتهای فرهنگی آمریکا و انگلستان موردبحث قرار گرفت، به نظر میآید رفتار فرهنگی عموم مردم در حوزه خیر نیاز به بحث و تحلیل دارد. مسئله خیر مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر نیاز جریان سازی فرهنگی دارد و درصورتیکه بتوان این جریان سازی را بهسوی دانشگاه سوق داد، جایگاه دانشگاهها در جلب منابع تغییر پیدا خواهد کرد. نمونه موفق این جریان سازی در ایران، نهضت مدرسهسازی است. در اینجا به بعضی از راهکارهای فرهنگسازی فعالیت خیر در دانشگاهها اشاره میشود. اشاره میشود.
راهاندازی انجمنهای گروههای مرتبط با دانشگاه
همانند انگلستان، در ایران نیز به نظر میآید که ذهنیت عموم مردم نسبت به مسائل اجتماعی به مسئولیت دولت بازمیگردد، به عبارتی حل مسائل و آسیبها وظیفه دولت است و مردم احساس وظیفهای نسبت به مسائل ندارند.
ازاینرو کسانی که در این حوزهها فعالیت میکنند هم کماند و هم ازنظر عموم باید انسانهای خاصی باشند. در صورتی دولت توان حل این آسیبها را ندارد. البته باید اشاره داشت که مهمترین عامل ایجاد این نگاه، عملکرد ساختاری دولت در عدم مشارکت مردم در مسائل گوناگون ازجمله تولید علم، حل معضلات، کاهش آسیبها وعدم فرهنگسازی در حوزه مسئولیت اجتماعی شهروندان است.
یکی از راهکارهای مؤثر در این حوزه راهاندازی انجمنهای متشکل از افرادی است که بهنوعی با دانشگاه ارتباط دارند از قبیل فارغالتحصیلان، دانشجویان، خانوادههای دانشجویان، اساتید و کارمندان. در وهله اول این اشخاص بهترین افراد برای کمک به دانشگاه هستند. زیرا هم پیوندی عاطفی با دانشگاه خود دارند و هم افزایش اعتبار دانشگاه بهنوعی باعث افزایش اعتبار و پیشرفت جایگاه اجتماعی آنها میشود.
در نمونههای موفق نیز، اغلب اولین پروژه کمیتههای جذب تشکیل این نوع انجمنها بوده است. بهعبارتدیگر تشکیل این انجمنها این پیام را به گروههای مرتبط صادر میکند که دانشگاه به شما نیاز دارد و شما در قبال دانشگاه دارای وظیفه هستید و حتی اگر احساس وظیفه نمیکنید پیشرفت شما بهنوعی به پیشرفت دانشگاه پیوند خورده است.
جذب نیتهای زودبازده و هدایت به نیتهای بلندمدت
هر انسانی به دیدن نتایج عملکرد خود علاقهمنداست بهطوریکه خیرین علاقهمندند به حوزههایی وارد شوند که نتایج آن قابللمس و زودبازده باشد. این نگرش به کار خیر، خیرین را از فعالیتهای فکری و فرهنگی که هم نتایج غیرقابل لمس و هم دیر بازده ای دارند دور میکند درحالیکه ممکن است این فعالیتها بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر باشند.
دانشگاههای ایران در حال حاضر تقریباً از هر دو مورد محروماند، اگر مواردی هم وجود دارد در بخش اول از قبیل ساختمانسازی و اعطای وام تحصیلی و موارد زودبازده دیگر خلاصه میشود.
درحالیکه آنچه دانشگاه را میسازد تولید دانش است نه ساختمان و تولید دانش خصوصاً در علوم انسانی نیاز به نگاهی بلندمدت و صبورانه دارد. ازاینرو در این بخش هرچند پیشنهاد میشود دانشگاهها برای شروع جذب منابع به سمت جذب منابع با نیتهای کوتاهمدت روند اما مسیر خود را در راستای اهداف و نیتهای بلندمدت خصوصاً پژوهش و تربیت پژوهشگر به معنای واقعی قرار دهند.
فعالیتهای داوطلبانه در دانشگاه
در حال حاضر به نظر میآید عموم مردم مسئولیت خود در قبال مسائل و آسیبهای اجتماعی را تنها پرداخت پول میدانند. ازاینرو هرچند در بعضی از حوزههای جذب منابع مالی مناسب است، اما آمار کار داوطلبانه بسیار پایین است. با توجه به این موارد، فرهنگ امر خیر نیاز به تبیین صحیح و اصلاح دارد. به عبارتی از نگرش عموم مردم و خیرین به کار خیر و مسئولیت اجتماعی، تا روشهای فعالیت خیر و نتایج بهدستآمده از این فعالیتها که چرخه فعالیت خیر را میسازند؛ نیازمند اصلاح و دگرگونی است. راهکار این بخش راهاندازی انجمنهای خیریه با تأکید بر فعالیتهای داوطلبانه در دانشگاههاست. این انجمنها نتایج مهمی ایجاد خواهند نمود. نتیجه اولِ این انجمن ایجاد دغدغه در ذهن دانشجویان و آشنایی آنها با مسائل جامعهای است که فردا میخواهند در آن زندگی کنند و بر آن تأثیر بگذارند. نتیجه دوم کمک به نیازمندان است و نتیجه سوم ایجاد حس اعتماد عمومی و خیرین به دانشگاه است.
تولید دانش امر خیر
یکی از موضوعات حیاتی فعالیت در امور خیر کمبود دانش در این حوزه است. در این مقاله مسئله کمک خیرین به توسعه و تولید علم موردتوجه قرارگرفته است و این در حالی است که حوزه فعالیتهای خیر خود در فقر دانشی به سر میبرد. تا زمانی که فعالیت خیر از یک فعالیت سنتی غیر بهرهور به یک فعالیت دانشبنیان تبدیل نشود، بسیاری از منابع خیر هدر میرود. بهعبارتدیگر در اینجا یک چرخه همافزای مثبت در حال معرفی شدن است، اگر خیری در توسعه دانش امر خیر گام بردارد به توسعه علم کمک کرده است آنگاه توسعه علم به بهرهوری فعالیت خیر، گسترش امر خیر و اصلاح فرهنگ امر خیر منجر خواهد شد.
ازاینرو در بسیاری از دانشگاههای جهان رشتههای مرتبط با امور خیر در سطوح مختلف تحصیلات عالی ایجادشده است. برای نمونه دانشگاه Cass Business School رشتههای مدیریت بخشهای داوطلبانه، مدیریت مالی و حسابداری خیریهها، بازاریابی و جذب منابع مالی برای خیریهها، اعطای کمکهای مالی و سرمایهگذاریهای اجتماعی و بشردوستانه و مدیریت سازمانهای مردمنهاد (NGO) در مقطع کارشناسی ارشد دانشجو میپذیرد.
همچنین وجود پژوهشکدههای امور خیر، نشریات و همایشهای علمی از دیگر ساختارهای علمی است که در راستای تولید دانش در این حوزه در جهان به وجود آمده است و این در حالی است که در ایران تحقیقات و ساختارهایی که وجود دارد اغلب بر موضوع وقف متمرکزند و دیگر حوزههای خیر موردتوجه قرار نگرفتهاند.
تا زمانی که ساختارهای رسمی پژوهش و تربیت پژوهشگر در این حوزه تشکیل نشوند شاهد تولید دانش نیز نخواهیم بود. ازاینرو راهاندازی ساختارهای رسمی پژوهش و تربیت پژوهشگر همانند دانشکدههای مدیریت وقف و کارآفرینی اجتماعی از راهکارهای بسیار مهم و راهگشا میباشد.
از سوی دیگر این ساختارهای رسمی میتوانند تربیتکننده مدیران و کارمندان حرفهای در حوزه جذب منابع برای دانشگاهها نیز باشند که این هدف میتواند هم در دورههای کوتاهمدت و هم در تعریف مقاطع تحصیلی حاصل آید.
رفع موانع و ارائه مشوق
رفع موانع ساختاری حضور خیرین در مراکز علمی و دانشگاهی و در نظر گرفتن مشوقهایی چون تخفیف یا معافیتهای مالیاتی از ضرورتهای موردنیاز است. ساختار مراکز علمی باید بهراحتی حضور خیرین را بپذیرد و حتی نقش تسهیلگر را ایفا کند، همچنین ساختار کلان امور خیر و حتی دانشگاه باید مشوقهایی را برای خیرین ارائه دهد. این امر تنها به مشوقهای مالیاتی بازنمیگردد، بلکه به ازای هر نوع فعالیت خیر دانشگاه میتواند مشوقها و تسهیلاتی را برای خیرین در نظر بگیرد.
نتیجهگیری
در این مقاله ابتدا درآمدهای خیریه دانشگاههای اروپا و آمریکا موردبررسی قرار گرفت، بهطوریکه در حال حاضر این دانشگاهها بخش بزرگی از هزینههای جاری خود را از محل پرداختهای خیریه و ارزشافزوده موقوفات تأمین میکنند. ازاینرو بررسی دقیقتری از مدیریت دانشگاه استنفورد بر درآمدهای خیریه ارائه شد. بررسیها نشاندهنده آن است که دانشگاههای آمریکا در جذب منابع مالی خیرین برای توسعه دانشگاه بافاصله بسیار زیادی از دیگر کشورها پیشرو میباشند.
بر اساس مرور ادبیات علمی 5 عامل تغییر قانون، کارکرد معنایی خیریه و بشردوستی، تفاوتهای فرهنگی در نگرش به مسئولیت اجتماعی، مشوقهای مالیاتی و جذب منابع حرفهای موردبررسی قرار گرفتند.
ایران هرچند تاریخ درخشانی در حوزه توسعه علم بر اساس وقف دارد که به نمونههای دانشگاه جندیشاپور و شهر دانشگاه ربع رشیدی اشاره شد؛ در حال حاضر گسست بزرگی بین خیرین و دانشگاه احساس میشود. با توجه بهمرور ادبیات علمی و تجربه زیسته محققین در حوزه امور خیر چارچوب عملی برای ایران پیشنهاد گردید. در این چارچوب عمل 6 مورد شفافیت عملکرد مالی و علمی دانشگاه، مدیریت صحیح موقوفات، تغییر قانون، فرهنگسازی فعالیت خیر، تولید دانش امر خیر، و درنهایت رفع موانع و ارائه مشوق پیشنهاد گردید.
با توجه به چارچوب عمل پیشنهادشده میتوان نتیجه گرفت که دانشگاهها برای موفقیت در جذب منابع خیریه برای توسعه علم و آموزش باید دارای ساختاری بهرهور، اعتماد ساز، مشارکت پذیر و خدمتدهنده شوند. در غیر این صورت در این امر موفق نخواهند بود.
منابع
اعوانی، غلامرضا (1395) "اهمیت نهادینه شدن وقف در پیشبرد علم و فرهنگ"، فصلنامه خیر ماندگار، شماره 2، 78-89
رضایی، مهدیه. صدری، سید محمد. آقاجانی قناد، محمدرضا (1392) "وقف پول" فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال 46، شماره2، صص 261-277
شاهحسینی، پروانه (1389) "وقف آموزشی از دیدگاه جغرافیای فرهنگی" نشریه علمی پژوهشی جغرافیا، سال 8، شماره 24ريا، صص 87-99
مصباحیمقدم، غلامرضا. سیاح، سجاد. نادری،محمدمهدی. (1388) "امکانسنجی وقف سهام و پول، مدل صندوق وقف سهام و پول در ایران" جستارهای اقتصادی، س6، ش12، صص 59-89
Eve Proper, (2009) “Bringing educational fundraising back to Great Britain: A comparison with the United States” Journal of Higher Education Policy and Management, Vol. 31, No. 2, pp 149–159
Gilbert, Thomas; M. Hrdlicka, Christopher, (2015) “Why Are University Endowments Large and Risky?” The Review of Financial Studies, v28, n9, pp 2643-2686
http://research.omicsgroup.org/index.php/List_of_European_universities_by_endowment Kantor, Shawn; Whalley, Alexander (2014) “KNOWLEDGE SPILLOVERS FROM RESEARCH UNIVERSITIES: EVIDENCE FROM ENDOWMENT VALUE SHOCKS” The
Review of Economics and Statistics, 96(1): 171–188
merriam-webster dictionary, endowment, Legal Definition of endowment
Singer, amy (2008) “Charity in Islamic Societies” Cambridge University Press
Siti Mashitoh, Mahamood; Asmak, Ab Rahman, (2015),"Financing universities through waqf, pious endowment: is it possible?", Humanomics, Vol. 31 Iss 4 pp. 430 – 453
Smith; Richard (2015) “University Endowments: Wealth, Income, Asset Allocation, and Spending” Journal of Applied Finance, No. 1, pp 21-30
Stevenson; Miles “Fundraising in higher education. Case study: the University of Bristol” www.fm-kp.si/zalozba/ISBN/961-6268-67-8/277-294.pdf, pp277-294
Tomalee Doan, Sammie L. Morris (2012) “Middle managers and major gifts: fundraising for academic librarians” Managing library finances, Vol. 25 No. 4, pp. 190-195
“U.S. and Canadian Institutions Listed by Fiscal Year (FY) 2015 Endowment Market Value and Change* in Endowment Market Value from FY2014 to FY2015”, National Association of College and University Business Officers (NACUBO). 2015. Retrieved 2016-02-01.
Wright, K. (2002). Generosity versus altruism: Philanthropy and charity in the US and UK. In J. Kendall (Ed.), Civil Society Working Paper 17. London: London School of Economics and Political Science.