توسل
توسّل، واسطه قرار دادن امور خیر و افراد صالح مقرب درگاه الاهی برای بر آورده شدن درخواست و اجابت دعا ست.
محتویات
- ۱ توسل در لغت
- ۲ توسل در اصطلاح
- ۳ روایات در باب توسل
- ۴ آیات در باب توسل
- ۵ جواز توسل در آیات
- ۶ جواز توسل در آیات
- ۷ درخواست توسل از اولیای الهی
- ۸ توسل در سیره مسلمانان صدر اسلام
- ۹ نمونههایی از توسل
- ۱۰ تألیفات در باب توسل
- ۱۱ توسل به مشروع
- ۱۲ اقسام توسل به مشروع
- ۱۳ مشروعیت انواع توسل در مذاهب
- ۱۴ نظریه بدعت دانستن وساطت پیامبران و ردّ آن
- ۱۵ استدلال به آیات برای اثبات ممنوعیت توسل و ردّ آن
- ۱۶ ضعف سند برخی از احادیث مشروعیت توسل
- ۱۷ فهرست منابع
- ۱۸ منبع
- ۱۹ پانویس
توسل در لغت
توسل در لغت به معنای انجام دادن کاری برای تقرب به یک چیز یا شخص است. [۱] [۲] [۳] [۴]
توسل در اصطلاح
توسل در اصطلاح به این معناست که انسان در هنگام دعا و استغاثه ، به درگاه الاهی چیزی عرضه کند که واسطه پذیرش توبه و اجابت دعای او و بر آورده شدنِ درخواستش باشد، مانند صفات و اسمای الهی یا نام پیامبر اکرم(ص) و دعای آن حضرت یا نام اولیای عظیم الشأن و فرشتگان.
روایات در باب توسل
۱_حضرت زهرا سلاماللهعلیه میفرماید: وأحمد اللّه الذی بعظمته و نوره یبتغی مَن فی السموات والأرض إلیه الوسیلة ونحن وسیلته فی خلقه. [۵] [۶] [۷] تمام آنچه در آسمان و زمین هستند، برای تقرب به خداوند به دنبال وسیله هستند و ما وسیله و واسطه خداوند در میان خلقش هستیم. ۲_از عایشه در باره خوارج نقل شده است که پیامبر فرمود: هم شرّ الخلق والخلیقة، یقتلهم خیر الخلق والخلیقة، وأقربهم عند اللّه وسیلة. [۸] اما این روایت را دستان امانتدار اهل سنت حذف کردهاند. [۹] خوارج، بدترین خلایق هستند، آنها را بهترین فرد از میان خلائق که نزدیکترین وسیله به خداوند است، خواهد کشت. که مراد حضرت علی علیهالسلام است. ۳_ توسل حضرت آدم به اهل بیت علیهمالسلام و از أبی هریره در باره قصه حضرت آدم نقل شده است: یا آدم هؤلاء صفوتی... فإذا کان لک لی حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلک، فمن کان له إلی الله حاجة فلیسألنا أهل البیت. [۱۰] ای آدم! اینها ( اهل بیت ) برگزیدگان من هستند... هر وقت حاجتی داشتی اینها را واسطه قرار بده. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: ما کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شد، نجات خواهد یافت و هر کس سر پیچی کند، هلاک میشود، هر کسی حاجتی به سوی خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد. ۴_سیوطی نقل میکند که حضرت آدم به درگاه خداوند چنین استغاثه می کرد: اللهمّ إنّی أسألک بحقّ محمد وآل محمد سبحانک لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسی فاغفر لی إنّک أنت الغفور الرحیم، فهؤلاء الکلمات التی تلقی آدم. [۱۱] بار خدایا! از تو درخواست میکنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهی و غیر از تو خدایی نیست، من کار بدی کردم و به خود ظلم نمودم؛ پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربان هستی....
آیات در باب توسل
آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که در خواست از غیرخداوند را مشروع میداند. ۱_ «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ». [۱۲] گفتند: «ای پدر! برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم» در این آیه خداوند داستان برادران حضرت یوسف علیهالسلام را یادآوری میکند که آنها بعد از پیشیمانی از کردارشان به پیش حضرت یعقوب علیهالسلام آمدند و از او که پیامبر خدا بود درخواست کردند که از خداوند برای آنها طلب بخشش کند. حضرت یعقوب هم نگفت که چرا خودتان مستقیماً سراغ خداوند نمیروید و به من متوسل شدهاید؛ بلکه به آنها وعده داد که از خداوند برای آنها طلب بخشش خواهد کرد: «قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ». [۱۳] گفت: « به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش میخواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است ». ۲_ همچنین خداوند در آیه ۶۴ سوره نساء خطاب به پیامبرش میفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا». [۱۴] « و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر نیز برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را توبهپذیرِ مهربان مییافتند.» این آیه نشان میدهد که باید برای طلب بخشش از خداوند واسطه و وسیله آبروداری را پیدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد.
جواز توسل در آیات
از آنجا که توسل به اسباب برای رسیدن به اهداف، چه در زندگی مادّی انسان و چه در حیات معنوی، از دیدگاه فطری و عقلایی امری مطلوب و حتی ضروری به شمار میرود، در اصل مشروعیت و جواز توسل، به گونه اجمالی، کمتر تردید شده است. آیة ۳۵ سوره مائده تحصیلِ وسیله برای قرب الاهی را همراه با جهاد در راه خدا موجب رستگاری مؤمنان دانسته است. از مفاد آیه ۲۳ سوره شوری [۱۵] و آیه ۵۷ سوره فرقان [۱۶] نیز میتوان چنین برداشت نمود که مودت خاندان رسالت یکی از راههایی است که انسان را به رضایت خداوند رهنمون میشود.
جواز توسل در آیات
برای اثبات جواز توسل و حتی مطلوبیت آن از دیدگاه شرعی احادیث متعددی که در منابع شیعه و اهل سنّت نقل شده، قابل استناد است. به گفته امیر مؤمنان، برترین وسیلهای که متوسلان با آن به خداوند تقرب میجویند، ایمان به خدای یگانه و پیامبر او و جهاد در راه خدا و انجام دادن فرایض [۱۷] است. به موجب حدیث عثمان بن حُنَیف ( که منابع حدیثی متعدد آن را آوردهاند؛ [۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱] ) مرد نابینایی به توصیه پیامبر اکرم، با توسل به ایشان بینایی خود را بازیافت. بعلاوه، بنا بر حدیث ابوسعید خُدْری، در دعایی که پیامبر اکرم آموزش دادهاند، توسل به مقام و منزلت صالحان روا و مطلوب است. [۲۲] [۲۳] احادیث دیگری نیز در منابع اهل سنّت مشروعیت توسل را اثبات میکند. [۲۴] [۲۵] شمار احادیث مشابه در منابع شیعی، از جمله در ادعیه و مناجاتهای منصوص، نیز بسیار است. [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲]
درخواست توسل از اولیای الهی
ادلهی امکان درخواست شفاعت از اولیای الاهی نیز به گونهای مشروعیت توسل را افاده میکند. برخی نویسندگان، از جمله رشیدرضا، [۳۳] در اعتبار سند شماری از این احادیث مناقشه کردهاند، اما باتوجه به تواتر معنوی این احادیث، صحت احتمالی مناقشات آنان [۳۴] [۳۵] به اصل مطلب لطمهای وارد نمیکند. بر طبق احادیث، پیامبر اکرم به هنگام دفن فاطمه بنت اسد برای او دعا کردند و به حق خود و پیامبران پیشین توسل جستند. [۳۶] در منابع به ماجرای استسقای پیامبر اکرم اشاره شده و اینکه پس از استسقا، فردی از قبیله کَنانه در باره ایشان شعری سرود و پیامبر از شعر وی تقدیر کردند. در ابیات وی آمده بود: «سُقینا بوجهِ النبی المطر» به آبروی پیامبر بر ما باران بارید. [۳۷]
توسل در سیره مسلمانان صدر اسلام
در سیره مسلمانان صدر اسلام و یاران پیامبر مواردی وجود دارد که نشان میدهد توسل به صالحان و پاکدامنان از دیدگاه آنان امری مقبول و پسندیده بوده است. در این باره میتوان به این موارد اشاره کرد: توسل عمر به عباس بن عبدالمطلب در هنگام مراسم استسقا یا طلب باران، [۳۸] [۳۹] [۴۰] متوسل شدن صفیه، عمه پیامبر اکرم، به آن حضرت با سرودن اشعاری در رثای ایشان، [۴۱] [۴۲] توسل مردی به پیامبر در زمان خلافت عثمان با راهنمایی عثمان بن حنیف، [۴۳] و توسل بلال بن حارث به آن حضرت برای طلب باران. [۴۴] به نوشته زینی دحلان [۴۵] تتبع در اذکار و ادعیه پیشینیان موارد بسیاری از توسلهای آنان را به دست میدهد. ابن حَجَر هَیْثمی [۴۶] برخی اشعار شافعی را آورده که در آن آل پیامبر صریحاً وسیله قرب الاهی معرفی شدهاند. بنا بر روایتی، مالک بن انس در گفتگویی با منصور دوانیقی چگونگی زیارت پیامبر اکرم و توسل به ایشان را به وی آموخت. [۴۷]
نمونههایی از توسل
توسل به صالحان و بندگان برگزیده خدا به انگیزه تحصیل قرب الاهی، ویژه زمان پیامبر و دین اسلام نبوده، بلکه باید این سیره را استمرار سیره اولیا و انبیای پیشین به شمار آورد، که سازگار با فطرت سلیم انسانی و راهی خردمندانه برای جلب رحمت خداوند است. در این باره در منابع حدیثی و تاریخی نمونههای متعددی میتوان یافت.
توسل حضرت آدم علیهالسلام
قسم دادن حضرت آدم خداوند را به حق پیامبر اکرم یا پنج تن برای پذیرش توبه خود. [۴۸]
متوسل شدن عبدالمطلب به پیامبر
متوسل شدن عبدالمطلب به پیامبر، در حالی که کودکی صغیر بود، برای استسقا. [۴۹]
متوسل شدن ابوطالب به پیامبر
استسقای ابوطالب با توسل به پیامبر در زمان کودکی ایشان. [۵۰] [۵۱] پیامبر اکرم خود در یکی از مراسم استسقا به ماجرای استسقای ابوطالب و شعر مشهور او (وَاَبْیَضَ یُسْتَسْقَی الْغَمامُ بِوَجْهِهِ...) اشاره فرموده است. [۵۲] [۵۳]
تألیفات در باب توسل
عقیده توسل ، به ویژه توسل به پیامبر اسلام، آن چنان در میان مسلمانان رواج و رسوخ داشته که دانشمندان اسلامی در این باره آثار متعددی نگاشتهاند. [۵۴]
توسل به مشروع
در وسایل و اسباب طبیعی تنها شرط تمسک به اسباب، وجود رابطهای عادی میان وسیله و چیزی است که بدان توسل میجویند. این رابطه طبیعی با علم و تجربه قابل کشف است ولی شناخت وسیله در امور ماورای طبیعی و مکنونات غیبی از دایره علم و تجربه بیرون بوده و تنها از طریق شرع و وحی قابل شناسایی است؛ ازین رو، از دیدگاه اسلام توسل به یک چیز برای به دست آوردن رضایت پروردگار و بخشش گناهان و استجابت دعا و بر آورده شدن خواستها هنگامی مطلوب است که شارع آن چیز را وسیلهای مناسب معرفی کرده باشد. در سیره یاران پیامبر و مسلمانان متشرع نیز میبینیم که آنان تنها به وسایل مشروع متوسل میشدهاند.
اقسام توسل به مشروع
توسل مشروع به اعتبار ماهیت چیزی که به عنوان وسیلهی مورد تمسک قرار میگیرد، به اقسامی تقسیم میشود. توسل به دعای رسول اکرم، [۵۵] توسل به دعای برادر مؤمن، [۵۶] و توسل به کارهای نیک. [۵۷] [۵۸] به این دو مورد اخیر در احادیث نیز اشاره شده است. [۵۹] [۶۰] [۶۱] سنن الترمذی، ج۵، ص۵۸۹. </ref> [۶۲] [۶۳] [۶۴] همچنین با استناد به احادیث، این موارد شایان ذکر است: توسل به اسما و صفات الهی، [۶۵] [۶۶] [۶۷] توسل به قرآن کریم، [۶۸] [۶۹] [۷۰] توسل به اقرار به گناهان، [۷۱] توسل به دعای پیامبر در زندگانی برزخی او، توسل به پیامبران و صالحان، توسل به حق و منزلت صالحان [۷۲] [۷۳] و توسل به مقام و منزلت پیامبر اکرم نزد خداوند. [۷۴] [۷۵]
مشروعیت انواع توسل در مذاهب
درباره جواز و مشروعیت انواع توسل مذاهب اسلامی کمتر اختلاف نظر دارند، ولی معدودی از حنبلیان به پیروی از ابن تیمیّه دامنه توسلهای مشروع را بسیار محدود کرده و آن را تنها شامل سه نوع توسل دانستهاند: توسل به خدا و اسما و صفات او، توسل هر انسانی به کارهای نیک خود و توسل به دعای برادر مؤمن در حال حیات. [۷۶]
نظریه بدعت دانستن وساطت پیامبران و ردّ آن
ابن تیمیّه دعا و استغاثه به درگاه غیرخدا را شرک خوانده و وساطت پیامبران و صالحان را در جلب منفعت و دفع ضرر بدعت دانسته است، [۷۷] [۷۸] ولی تأمل در آیات و احادیث نشان میدهد که توسل به اسباب و استمداد از اولیای الاهی با این فرض که اسباب مزبور، در فاعلیت از خود هیچگونه استقلالی ندارند و تنها خداوند فاعل مستقل است، به هیچ وجه مستلزم شرک نیست، زیرا در قرآن آیات متعددی وجود دارد که به موجب آنها انجام دادن کارهای بیرون از قدرت بشر یا غیرعادی به اولیا و انبیا نسبت داده شده است. [۷۹] همچنین در آیات بسیاری مطرح شده که پیامبر اکرم یا سایر انبیا برای گناهکاران طلب آمرزش کردهاند [۸۰] [۸۱] [۸۲] [۸۳] [۸۴] [۸۵] [۸۶] [۸۷] یا مؤمنان برای یکدیگر دعا کردهاند. [۸۸] بنابراین،هیچ مانعی نیست که خداوند در زمینه اجابت دعا و تقرب به او، مقام وساطت را به اولیا و مقربان درگاهش اعطا کند تا آنان واسطه جریان فیض الاهی به سوی بندگان باشند و این امر با توحید در عبادت، که پایه تعالیم پیامبران به شمار میرود، ناسازگار نیست.
عدم سابقه توسل در شریعت
ایراد مهم دیگری که در سخنان نویسندگان وهابی در باره مشروعیت توسل به چشم میخورد، این است که توسل به اولیا و انبیا به مفهوم وسیع و گسترده خود امری است که در شریعت سابقه ندارد و بدعت تلقی میشود [۸۹] ولی آیات و احادیث مربوط به توسل و سیره مسلمانان حاکی از آن است که توسل مشروع و مجاز است و بدعت به شمار نمیرود. با توجه به فطری بودن تمسک به وسایل در زندگی بشر، هرگاه چنین عملی حرام و نامشروع باشد، باید در کتاب و سنّت ذکر شود.
استدلال به آیات برای اثبات ممنوعیت توسل و ردّ آن
برای اثبات ممنوعیت توسل، گاه به آیات قرآنی استدلال شده است، از جمله آیات ۵۶ و ۵۷ سوره اسراء«قُلِ ادْعُواْ الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلاَ تَحْوِیلًا• أُولَئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا» [۹۰] [۹۱] و آیه ۵ سوره حمد، «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» [۹۲] با این استدلال که در این آیات توسل به غیر خدا منع و نکوهش شده است، [۹۳] [۹۴] ولی دو آیه نخست در باره نفی الوهیت معبودهای مشرکان و عدم شایستگی آلهه برای پرستش بوده و هیچگونه ارتباطی به مسئله توسل به امور مقدّس به منظور تقرب به درگاه الاهی ندارد. همچنین آیه ۵ سوره حمد درصدد نفی کمک خواستن از غیر خداست با اعتقاد به استقلال آنها، نه نفی استعانت از خداوند با وسایل و وسایط؛ همچنان که در قرآن کریم یاری جستن از نماز و امور دیگر نیز مطرح شده است. [۹۵] [۹۶] علاوه بر اینها، برای حرمت توسل، به آیات دیگری نیز استناد شده است، از جمله آیه ۳ سوره زمر « ألَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ» [۹۷] و آیه ۳۷ سوره سبأ « وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَی إِلَّا مَنْآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ » [۹۸] [۹۹] ولی آیه نخست تنها عبادت غیر خدا و بت پرستی را نفی کرده نه تقرب به خداوند را از طریق توسل به صالحان، بدون آنکه مورد پرستش قرار گیرند. در باره آیه دوم هم میتوان گفت که توسل به انبیا و اولیا از جمله مصادیق کار شایسته (عمل صالح ) به شمار میرود و با مفهوم آیه تنافی ندارد. [۱۰۰] توسل به دعای پیامبر اکرم محدود به زندگانی جسمانی آن حضرت نیست، زیرا از یک سو زندگی انبیا و اولیا پس از انتقال آنان به عالم برزخ نیز ادامه دارد. بنابر آیات قرآن، زندگانی شهدا با مرگ جسمانی آنان پایان نمیپذیرد [۱۰۱] و در مورد پیامبران هم این نکته از راه اولویت قابل اثبات است. بعلاوه، اصولاً مرگ، فنا و نابودی انسان نیست، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است. [۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴] از سوی دیگر، بنا بر کتاب الاهی و سنّت، امکان اتصال انسان موجود در دنیا با ارواح انسانهای زنده در عالم برزخ وجود دارد. گفتگوی صالح پیامبر و شعیب علیهماالسلام با امت هلاک شده خود، [۱۰۵] [۱۰۶] [۱۰۷] فرمان خداوند به پیامبر برای گفتگو کردن با پیامبران پیشین [۱۰۸] و گفتگوی پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و امیر مؤمنان علیهالسلام با کشته شدگان جنگ بدر و جنگ جمل [۱۰۹] [۱۱۰] [۱۱۱] از ادله و شواهد این امر است. [۱۱۲] بررسی سیره مسلمانان نیز اثبات میکند که آنان پس از رحلت پیامبر اکرم مانند زمان حیات به دعای آن حضرت متوسل میشدهاند. از جمله در این باره ماجراهایی از حضرت علی علیهالسلام و ابوبکر نقل شده است. [۱۱۳] [۱۱۴] [۱۱۵] هر چند التزام به صحت تمامی روایاتی که در این زمینه نقل شده، ممکن نیست، کثرت آنها نشان میدهد که این توسل از عصر صحابه تا دورانهای بعد رایج بوده و به مثابه اصلی مسلّم پذیرفته شده بوده است. سمهودی [۱۱۶] ماجراهای متعددی را درباره کسانی که با توسل به پیامبر نزد قبر مطهر آن حضرت، به خواستهای خود نایل شدند، آورده است. [۱۱۷] [۱۱۸]
ضعف سند برخی از احادیث مشروعیت توسل
محمد نسیب رفاعی اسناد برخی از احادیث متعددی را که در منابع حدیثی اهل سنّت آمده و متضمن مشروعیت گونههای مختلف توسل است، را غیرمعتبر دانسته [۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] [۱۲۲] [۱۲۳] و در برخی موارد دلالت آنها را بر توسل مورد مناقشه قرار داده است. مثلاً وی شماری از احادیث مربوط بهتوسل به ذات پیامبر یا صالحان را به معنای توسل به دعای برادر مؤمن ـ که به نظر او جایز است ـ میداند [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶] ولی با وجود کثرت احادیث مربوط به توسل و حتی تواتر معنوی آنها، ضعیف بودن سند چند حدیث به اصل مشروعیت انواع توسل خدشهای وارد نمیسازد و بعلاوه، ضعف سند برخی از آنها پذیرفتنی نیست. [۱۲۷] [۱۲۸] [۱۲۹] همچنین نمیتوان احادیث مزبور را بر توسل به دعای مؤمن حمل کرد. [۱۳۰] [۱۳۱] [۱۳۲]
فهرست منابع
• قرآن.
• ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
• ابن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، چاپ عادل احمد رفاعی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
• ابن تیمیّه، مجموعة الرسائل و المسائل، چاپ محمد رشیدرضا، دمشق.
• ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بیروت: دارالمعرفه.
• ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقه، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
• ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دار صادر.
• ابن طاووس، اقبال الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
• ابن ماجه، سنن ابن ماجه، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، دارالفکر.
• ابن منظور، لسان العرب.
• ابن هشام، سیرة النبی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، ( قاهره ) ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳.
• محسن امین، تجدید کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب، چاپ حسن امین، ( بیروت ) ۱۳۸۲/ ۱۹۶۲.
• محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. • محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۱، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
• اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
• محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت.
• علی بن ابراهیم حلبی، السیرة الحلبیه، بیروت: دارالمعرفه. • احمد زینی دحلان، الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیه، بیروت: المکتبة الثقافی.
• یوسف رجوی، «التوسل وجهلة الوهابیّین »، نورالاسلام، ج ۲، ش ۱ (محرّم ۱۳۵۰).
• محمد نسیب رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴. • جعفر سبحانی، التوسل: مفهومه و اقسامه و حکمه فی الشریعة الاسلامیه الغراء، ۱۴۱۵.
• جعفر سبحانی، نقدی بر آئین وهابیت، ج ۱: توسل، تهران ۱۳۶۹ ش.
• عبدالملک سعدی، البدعة فی مفهومها الاسلامی الدقیق، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
• علی بن عبداللّه سمهودی، وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
• سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴ـ ? ۱۴۰.
• احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، قاهره ۱۳۵۶، چاپ افست بیروت.
• محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
• علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ?( ۱۳۸۷ )، چاپ افست قم.
• علی بن حسین (علیهالسلام)، امام چهارم، الصحیفة السجادیه، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۳۸۰ ش.
• خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
• محمد فقی، التوسل و الزیارة فی الشریعة الاسلامیه، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
• علی بن حسام الدین متقی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
• محمد باقر مجلسی، بحارالانوار.
• محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
• مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر.
• محمد بن محمد مفید، الجمل و النصرة لسیدالعترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
• محمد باقر موحدی ابطحی، الصحیفة العلویه الجامعة لادعیة امیرالمؤمنین الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم ۱۳۷۷ ش.
• منصور علی ناصف، التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول، بیروت: دارالجیل.
• علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
منبع
سایت موسسه ولی عصر(عج) دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله توسل، ص۴۰۴۰.
پانویس
- ↑ کتاب العین، ج۷، ص۲۹۸.
- ↑ الصحاح، ذیل «وسل».
- ↑ لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲۴.
- ↑ تاج العروس، ذیل «وسل».
- ↑ شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۱۱.
- ↑ السقیفة و فدک، ص۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ بلاغات النساء، ص۱۴.
- ↑ شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۶۷.
- ↑ ابن المغازلی شافعی، ص۵۶، ح۷۹.
- ↑ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۶، ح۱.
- ↑ الدر المنثور، ج۱، ص۶۰.
- ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.
- ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۶۴.
- ↑ شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.
- ↑ فرقان/سوره۲۵، آیه۵۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه۱۰۹.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۳۸.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴۱.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۱۳.
- ↑ التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۱.
- ↑ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیه، ص۲۹.
- ↑ التوسل، ص۱۰۸ـ۱۱۰.
- ↑ الصحیفة العلویه، ص۹۰-۹۱.
- ↑ الصحیفة العلویه، ص۹۵.
- ↑ الصحیفة العلویه، ص۲۱۴.
- ↑ الصحیفة العلویه، ص۲۸۷.
- ↑ الصحیفة السجادیة، دعای۴۲.
- ↑ الصحیفة السجادیة، دعای۴۷.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت۳۵۳.
- ↑ مجموعة الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۳، پانویس.
- ↑ التوسل، ص۸۵.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۳۹.
- ↑ وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، ج۳، ص۸۹۹.
- ↑ تجدید کشف الارتیاب فی اتباع محمدبن عبدالوهاب، ص۳۸۲ـ۳۸۳.
- ↑ صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶.
- ↑ اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۱۶۶.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، ج۲، ص۴۱۱ـ۴۱۲.
- ↑ ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ص۲۵۲.
- ↑ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۳۹.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۹، ص۳۱.
- ↑ الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیه، ص۱۸.
- ↑ الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیه، ص۳۱.
- ↑ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۸۰.
- ↑ وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۳۷۶.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۶۱۵.
- ↑ فتح الباری، ج۲، ص۴۱۲.
- ↑ فتح الباری، ج۲، ص۴۱۲.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۸۰-۸۱.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۲۶۸ـ۲۷۰.
- ↑ التوسل، ص۱۱۳ـ۱۱۴.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۶۴.
- ↑ حشر/سوره۵۹، آیه۱۰.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.
- ↑ صحیح البخاری، ج۳، ص۵۱.
- ↑ صحیح البخاری، ج۳، ص۶۹.
- ↑ الجامع الصحیح، ج۲، ص۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰۴.
- ↑ التوسل و جهلة الوهابیّین، ص۳۵۰.
- ↑ http://lib.eshia.ir/11008/46/92/79 بحارالانوار، ج۴۶، ص۹۲.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۰۹.
- ↑ مصباح المتهجد، ص۳۷۱.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۴۴۵.
- ↑ اقبال الاعمال، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۶۰۸.
- ↑ اقبال الاعمال، ج۳، ص۲۹۶.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۱.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۶، ص۸۴-۸۵.
- ↑ الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۳۰.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۴.
- ↑ مجموعة الرسائل و المسائل، ج۱، ص۲۲ـ۲۳.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۷۹ـ۱۸۰.
- ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.
- ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.
- ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۴.
- ↑ ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.
- ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۴۷.
- ↑ توبه/سوره۹، آیه۱۱۴.
- ↑ نساء/سوره۴، آیه۶۴.
- ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.
- ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.
- ↑ حشر/سوره۵۹، آیه۱۰.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۷۸.
- ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۵۶.
- ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷.
- ↑ حمد/سوره۱، آیه۵.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۲-۱۴.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۵۴.
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۴۵.
- ↑ البدعة فی مفهومها الاسلامی الدقیق، ص۵۳ـ۵۴.
- ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۳.
- ↑ سباء/سوره۳۴، آیه۳۷.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۷۹.
- ↑ التوسل، ص۷۷ـ۸۵.
- ↑ آل عمران/سوره۳، ایه۱۶۹-۱۷۱.
- ↑ سجده/سوره۳۲، آیه۱۰.
- ↑ سجده/سوره۳۲، آیه۱۱.
- ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۴۲.
- ↑ اعراف/سوره۷، آیه۷۸-۷۹.
- ↑ اعراف/سوره۷، آیه۹۱.
- ↑ اعراف/سوره۷، آیه۹۳.
- ↑ زخرف/سوره۴۳، آیه۴۵.
- ↑ سیرة النبی، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ صحیح البخاری، ج۵، ص۷۶.
- ↑ الجمل و النصرة لسیدالعترة فی حرب البصره، ص۳۹۱ـ۳۹۲
- ↑ التوسل و الزیارة فی الشریعة الاسلامیة، ص۹۸ـ۱۲۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه۲۳۵.
- ↑ صحیح البخاری، ج۲، ص۱۷.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج۳، ص۴۷۴.
- ↑ وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۳۸۰ـ۱۳۸۷.
- ↑ التوسل و الزیارة فی الشریعة الاسلامیة، ص۱۵۳ـ۱۵۶.
- ↑ التوسل، ص۵۹ ـ۶۶.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۱۲.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۲۰.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۲۷.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۳۷.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۷۱ـ۲۷۲.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۱۵۹.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۲۹.
- ↑ التوصل الی حقیقة التوسل المشروع و الممنوع، ص۲۵۳.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۴.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۳۵ـ ۱۳۹.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۳.
- ↑ البدعة فی مفهومها الاسلامی الدقیق، ص۴۶ـ۴۷.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۹.
- ↑ نقدی بر آئین وهابیت، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۳۱.